شلیک، انفجار، آتش بازی، بیگانهها، اسپارتانها و یک بخش چند نفره عالی با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه همه و همه را در Halo 5: Guardians، بازی انحصاری کنسول ایکسباکس وان میتوانید پیدا کنید. با زومجی و بررسی پنجمین قسمت از سری بازیهای Halo همراه باشید.
فیلمهایی هستند که با بودجه عظیم، کارگردانی عالی و حضور ذهنهای خلاق در پس پرده ساخت آن، توانستهاند به شکل فوقالعادهای دنیا و فضاهای خارج از زمین را نشان دهند. دنیاهایی را میبینیم که انسانها در سالهای دور یا نزدیک توانستهاند موجودات و عناصر بیگانه را کشف کنند و در بِینابِین این هیجانات، جنگهای کهکشانی را به شکلی فوقالعاده و با تخیلات خود روی پرده سینما پیاده کنند. اما در صنعت گیم چند بازی وجود دارد که این فضاها را به خوبی نشان دهند؟ چند بازی وجود دارد که جنگهای کهکشان و موجودات بیگانه منحصر به فرد را به بازیکن ارایه دهد؟ خب میتوان در این سبک بازیهای زیادی را لیست کرد که بازیکن را به عنوان شخصی کلیدی در جنگهای کهکشانی قرار دهد، اما کدام یک از این بازیها را میتوان درست در مقابل جنگ ستارگانی قرار داد که در پردههای سینما به هیچ یک از دیگر هم سبکهای خود رحم نکرده و بیچون و چرا رقیبهای خود را کنار بزند یا کدام بازی وجود دارد که حس قابل توجهای از این مبارزات را به شکلی درست و با داستانی قابل قبول و جذاب در آدرنالین خون به جریان بندازد؟ خب همانطور که از نام این بررسی مشخص است و طبق مقدمه من، Halo یکی از برترین آثاری است که در کهکشانهای دنیای گیم و همچنین سبک تیراندازی اول شخص یکی از بزرگترین مدعیها به شمار میرود. سری بازیهای Halo با روایت داستانی عظیم، هر بار در قالب شمارهها و نامهای مختلف که عرضه شده، توانسته عنصرهای جدید، گیمپلی منحصر به فرد و به طور کل، یک سرگرمی ناب را به طرفداران خود ارایه دهد. سالها از عرضه نسخه اول آن یعنی Halo: combat Evolved میگذرد و به هشتمین نسل از کنسولهای بازی رسیدهایم. در این مقطع استودیو 343 اینداستریز، سازندگان بازی برای پیاده سازی اهداف خود دست بازتری نسبت به قبل دارند و نتیجه کار آنها به شکل کاملا محسوسی در Halo 5: Guardians قابل مشاهده است. قسمت پنجم از سری بازیهای Halo اولین بازی اصلی مجموعه محسوب میشود که مایکروسافت برای کنسول ایکسباکس وان عرضه کرده و حرفهای بسیار زیادی نیز برای گفتن در آن وجود دارد.
دانلود ویدیو با رزولوشن SD 320p | دانلود ویدیو با رزولوشن HD 720p
بگذارید قبل از شروع بررسی بخشهای لذت بخش و اشاره به نکات خوب این بازی، با قستمی شروع کنیم که چنگی به دل نمیزند و بسیاری از طرفداران را دلسرد کرده است. قبل از عرضه بازی، مایکروسافت با تبلیغهای فراوان و هایپ بسیار مثل یک شیپور بزرگ و طلایی به همه اعلام کرده بود که این قسمت دارای داستانی پیچیده و جذاب است که اینبار علاوه بر شخصیت بزرگ مسترچیف، همراه کارکتری جدید به نام جیمسن لاک به روایت داستانی میپردازند. مسترچیف را که همه طرفداران این سری دوست دارند و قهرمان محسوب میشود و از طرفی دیگر، اِسپارتان جیمسن لاک که یک تازه وارد محسوب میشود، با شمایل خاصش، زره و کلاهخود جذاب، سرعت فراوانی را در گیمپلی ایجاد کرده است. همه چیز تا این لحظه هیجانانگیز است و حضور دو شخصیت متفاوت که یکی شکار و دیگری شکارچی است بسیار خوب به نظر میرسند. حتی قبل از عرضه بازی، مایکروسافت و استودیو 343 یک سریال کوتاه و فایلهای صوتی به نام Hunt the Truth یا شکار حقیقت را برای آمادگی بازیکنان از روایات داستانی عرضه کرده بودند که کیفیت بالایی داشتند.
مشکل زمانی آغاز میشود که اگر چیزی از تاریخ بازی، شخصیتها و حتی روایاتی که در فایلهای صوتی Hunt the Truth به آنها پرداخته شد ندانید و سراغ آنها نرفته باشید، به طور حتم چیزی از اتفاقات رخ داده در خود بازی را متوجه نخواهید شد. حتی اگر از تمام وقایع با خبر باشید باز هم مشکل دیگر این است که آن جریانات عجیبی که در تبلیغات و تریلرها دیده بودیم به آن شکل و فرم هیجانانگیز و صد البته سوال برانگیز در قالب خود داستان بازی دیده نمیشوند . متاسفانه اگر به طور کل به ماجرا نگاه کنیم، تبلیغات مایکروسافت و استودیو 343 آن چیزی نیست که در حوادث خود بازی رخ میدهد، حداقل آن حس با شکوه را ندارند، زیرا خیلیها منتظر برخوردهای بسیار بزرگ و هیجانانگیز بین مسترچیف و جیمسن لاک بودند، اما خبری از پیچیدگی در این بخش نیست و بازیکن تنشها و روایتهای بین مسترچیف و لاک را به عنوان یک شکار و شکارچی در تعقیبی بزرگ نخواهد دید. ز طرفی، شیوهی روایت بازی تا مقدار زیادی از آثار مطرح سینمایی الهام گرفته است. مخاطب با داستانی رو به رو میشود که در انتها او را تشنه رها میکند و تا ساخت و عرضهی قسمت بعدی، سیراب نخواهند شد.
یکی از تفاوتهایی که در درجههای سختی بازی مشاهده میشود، اضافه شدن المانها و نمایشهای بیشتر از اتفاقات پایانبندی داستان بازی است. به این شکل که اگر بازی را در درجه سختی بالاتر یا همان لجندری انجام دهیم، با جزئیات بیشتری از اتفاقات پیرامون شخصیتها و دنیای آنها رو به رو میشویم. در کل نمیتوان گفت که داستان بازی در حد و اندازه Halo است، زیرا اتفاقاتی که در آن رخ میدهد میتوانست به شکل بسیار بهتری روایت شود. از طرفی دیگر، در طراحی مراحل بازی کمی ضعف وجود دارد و در برخی اوقات با محیطها و نبردهایی بسیار شلوغ رو به رو میشوید و برخی مراحل شاید دو دقیقه هم وقتی برای پایان از شما طلب نکند. در این روایت داستانی یک مشکل دیگری نیز وجود دارد که مربوط به کنترل شخصیتهای قابل بازی میشود. دو شخصیت لاک و مسترچیف هر کدام مراحل خاص خود را دارند که در طول بازی بسته به داستان هر کدام، کنترل این دو را در دست داریم، اما چیزی که این وسط درست نیست، مقدار زمانی است که از نگاه مسترچیف داستان بازی را پیش میبریم. ایجنت لاک که شخصیت جدید به شمار میرود زمان بیشتری را در بخش داستانی در اختیار دارد و مسترچیف در این بخش در جایگاه دوم است. نمیتوان این موضوع را یک نکته منفی نامید، زیرا این امر به همان طراحی مراحل و روایت داستانی نادرست مربوط میشود، اما برای شخصی که سالهای زیادی با مسترچیف خاطره دارد و ابهت آن همیشه در ذهنش باقی مانده، این حرکت استودیو 343 چیز جالبی به شمار نمیرود.
یک داستان خوب که زیبا و باشکوه روایت نشد
اما وقتی صحبت از گیمپلی بازی Halo 5: Guardians باشد، طرفداران این سری باید سرهای خود را بالا بگیرند و به آن افتخار کنند. در صنعتی که از نظر فروش Call of Duty یا Battlefield حرف اول را میزنند، این Halo است که حرف اول و آخر را در گیمپلی میزند و نابتری لحظات را از طریق آن به بازیکن منتقل میکند. اولین نکتهای که باعث شده برترین گیمپلی را در کل سری شاهد باشیم، تغییر نرخ ۳۰ فریم به نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه است که اصلیترین ستون گیمپلی به حساب میآید. همین تغییر بزرگ که به لطف قدرت سختافزاری ایکسباکس وان صورت گرفته، باعث شده تا شاهد سریعتر شدن روند تیراندازیهای پر برخورد و جنب و جوشهای فراوان اسپارتانها، کاوننتها و فوررانر باشیم. طبق عادت سری Halo که همیشه شاهد اضافه شدن تغییرات بزرگ و تاثیرگذار در هر شماره بودیم، این شماره نیز دست خوش تغییرات زیاد بنیادی شده است و به شکلی میتوان آنها را سنت شکن نامید. اما مثلث طلایی Halo که با مبارزه تن به تن (Melee Attack)، تیراندازی و نارنجک تشکیل شده است، سر جای خود باقی مانده و این مثلث کاملا حس و حال نسخههای قبل را در Halo 5 پا بر جا ساختهاند. آتشبازی، شلیک و برخوردها بسیار سبک و در عین حال قدرتمند شدهاند و در این نبردهای مجازی، به شکل بسیار واقعگرایی در جنگی کهکشانی قرار میگیرید. اما با توجه به سرعت بالای گیمپلی، اضافه شدن قابلیتهای جدید دور از انتظار نبود و تراسترپکها یا به زبان سادهتر، قابلیت نیرو و پرتاب به این امر تحقق بخشیدهاند.
حال این تراستر پکها به عنوان ستونی اصلی برای متحرکتر و پر جنب و جوشتر شدن اسپارتانها پایه گذاری شدهاند. اصلیترین و مهمترین رکن تراستر پک قرار دادن نیرویی به اسپارتانها در جهت پرتاب ناگهانی به هر سمتی است که به خودی خود باعث ایجاد چندین شاخه کوچک در گیمپلی شده است. جاخالی دادن اولین شاخه از این قابلیت است و در فضاهای شلوغی که کاوننتها و فوررانرها با تیرها و گلولههای نورانی خود به شما یورش میآورند، تراستر پک به شما اجازه میدهد تا به طرفین پرتاب شوید و آنها را جاخالی دهید. درست همین قابلیت در بخش چند نفره یک امتیاز ویژه تلقی میشود، چون در بخش چند نفره شاهد شلوغی بسیار بیشتری خواهید بود که تلفات زیادی را به همراه دارد.در بخش چندنفره، برخلاف دشمنان سنتی، اینبار با بازیکنان زنده در قالب اسپارتانهای رو به رو میشوید و تراستر پکها یک ابزار کلیدی مهم در جهت موفقیت در برابر آنها به حساب میآیند. دیگر قابلیت این تراستر پکها مشتهایی است که با سرعت روانه دشمن میکنید. تنها کافی است بعد از زدن دکمه تراستر پک از مشت استفاده کنید و سپس شاهد پرتاب شدن و نابودی دشمن خواهید بود. از طرفی دیگر قابلیت گراند پاند که به زبان ساده مشت زمینی نام دارد، از همین قابلیت تراسترپک همراه با مشت زنی استفاده میکند که البته قضیه در این موضوع فرق دارد.
کافی است تا به هوا بپرید، برای چند ثانیه دکمه مشت یا همان Melee را نگه دارید و شاهد سقوط یک مشت قدرتمند بر سر دشمن باشید. در کنار تراسترپک نکات ظریفی نیز اضافه شده که بسیار به درد بخور و به جا هستند و یکی از آنها قابلیت بالا رفتن از سکوها به شمار میرود. این قابلیت که برای اولین بار در این سری اجرا شده، به بازیکن اجازه میدهد تا بتواند لبهها را بگیرد و از آن بالا رود. شاید بگویید این قابلیت بسیار سطحی است اما هنگامی که در بخش چند نفره و تعقیب و گریزهای این قسمت قرار بگیرید، نیاز برای بالا رفتن و پریدن از این سکو به آن سکو یکی از نیازهای بزرگ بازیکن تلقی میشود. همچنین بر خلاف گذشته، دویدن به یک امر همیشگی و بدون توقف تبدیل شده تا بتوانید بدون خستگی و راه رفتن بدوید. البته برای بالانس شدن این موضوع عاملهایی قرار داده شده تا زیاد هم به فکر دویدن نباشید. مثلا اگر شیلد یا سپر شما تمام شده باشد، اگر در حال دویدن باشید، سپر شارژ نمیشود و یک تیر کافی است تا جان به جان آفرین تسلیم کنید! تک تک این موارد باعث شده تا تحرک، سرعت و روان بودن یکی از مهمترین عاملهای موفقیت بازی به شمار رود. اما تغییر قابل توجهی در تیراندازی بازی قرار داده شده که کاملا روش آتشبازی در شمارههای قبل را زیر پا گذاشته که البته لازم به ذکر است استودیو 343 اینداستریز این کار را به بهترین نحو ممکن انجام داده است.
این حرکت جدید اسمارت اسکوپ «Smart Scope » یا هدف گیری هوشمند نامیده میشود و قابلیت نشانهگیری با تمامی اسلحههای موجود در بازی را به بازیکن ارایه میدهد. 343 به بهترین شکل و به گونهای که یک کپی برداری از دیگر هم سبکها تلقی نشود، این کار را انجام داده و طرحی منحصر به فرد را در این اسلحهها پیاده ساخته است. حتی اسلحه معروف UNSC Assault Rifle که هیچ گونه مگسکی روی خود ندارد نیز از قابلیت نشانهروی بهره میبرد. در ابتدا طرفداران بازی فکر میکردند که این قابلیت که بعد از سالها به Halo اضافه شده، امری اشتباه و نادرست است، اما درست همانند قابلیت دویدن بدون توقف، نشانهگیری نیز به شکل خاصی در بازی جای خود را باز کرده است که نه تنها به بدنه اصلی بازی صدمه نزده،بلکه به گستردگی و لذت گیمپلی کمک شایانی کرده است. همچنین 343 برای این قسمت هم عاملهای بالانس شده را پیاده کرده که مثلا اگر در حال نشانه گیری هستید و تیری به شما اصابت کند، از این حالت خارج شده و دشمن از شما دور میشود. البته باید توجه داشت که اسمارت اسکوپ همان نشانه گیری خودکار دیگر بازیهای تیراندازی نیست و تنها مربوط به استفاده از اسلحهها برای نشانهروی بهتر روی دشمن پیادهسازی شده است.
از ابتدای عرضه سری بازیهای Halo تا به امروز، Warzone را باید عظیمترین بخش چند نفره این سری دانست، چرا که همه چیز در آن اتفاق میافتد
تمامی این قابلیتها به شکل بسیار گستردهای در بخش چند نفره قابل استفاده هستند و استفاده درست از آنها عامل پیروزی را رقم میزند. بعید است که مدتها منتظر بازی Halo 5: Guardians نشسته باشید و نام Warzone یا منطقه جنگ را نشنیده باشید. بخش Warzone دارای نقشههای بسیار عظیم و بزرگ است که دو گروه ۱۲ نفره آبی و قرمز را مقابل یکدیگر قرار میدهد. از ابتدای عرضه بازیهای Halo تا به امروز، Warzone را باید عظیمترین بخش چند نفره این سری دانست، چرا که همه چیز در آن اتفاق میافتد. این بخش از یک مقر کوچک شروع میشود و ۱۲ نفر از یک تیم باید ابتدا پرومیسیونها یا کاوننتهایی که در آن حضور دارند را نابود کنند تا این که دربهای این مقر باز شود و وارد نقشه اصلی شوند. هر نقشه دارای سه مقر اصلی است که دو تیم آبی یا قرمز باید برای کسب امتیاز، این نقاط را به دست آورند و از آن در برابر نیروهای مقابل محافظت کنند. اما همه چیز به این سادگی نیست و کسب امتیاز از راههای فراوانی به دست میآید. هر از چند گاهی در یک گوشه نقشه، گروهی از دار و دسته پرومیسیونها یا کاوننتها وارد نقشه میشوند و در گوشهای از نقشه سنگر میگیرند تا به آنها حمله کنید. هر یک از این گروهها شامل چندین و چند سرباز میشوند و در راس آنها یک شوالیه یا یک رییس «Warden» قرار دارد و با کشتن آنها امتیاز کسب میکنید. اما بخش جذاب Warzone استفاده هر بازیکن از انواع و اقسام ابزار جنگی است. هر یک از این ابزارها به چند دسته تقسیم شدهاند که ابتدا مربوط به اسلحههای سبک میشود و میتوان از بین آنها یکی را انتخاب کرد و سپس ابزار سنگین مانند خمپارهها و نارنجک اندازها وجود دارند. بخش بعدی مربوط به وسایل نقلیه میشود که از گوست گرفته تا رِیس در گروه کاوننتها و از ورتاگ گرفته تا مانتیس و اسکورپیون از گروه UNSC، همه و همه در اختیار اسپارتانهای حاضر در Warzone قرار گرفته شده است. بخش آخر این اختیارات مربوط به عملکرد و قابلیت زره اسپارتانها میشودو افزایش سرعت، قدرت، سلامتی و زره از ویژگیهای این بخش محسوب میشود
البته این فکر که همه اینها همان ابتدا در اختیار شما هستند یک اشتباه بزرگ است و برای رسیدن به آنها نیاز به تلاش دارید. برای مثال هر چقدر که از خود در این بخش مایه بگذارید، امتیاز دریافت میکنید و طی چند مرحله سطح شما افزایش پیدا میکند. مثلا اگر سطح اول باشید قادر به استفاده از برخی اسلحههای سبک هستید، اگر سطح سوم باشید به طور مثال قادر به استفاده از وسیله نقلیه گوست خواهید بود و در سطح هفتم قادر به استفاده از اسکورپیون، تانک درشت هیکل UNSC خواهید بود. اما استفاده از آنها نیاز به بخش خاص دیگری دارد. در بازی بستههای قرار داده شده که Requisitions Pack نام دارند و پس از موفقیت شما در هر حالت از بازیهای چند نفره و بالا رفتن سطح اسپارتان، به شما اهدا میشود که با باز کردن آنها ابزار، سلاح، وسایل نقلیه و غیره در اختیار شما قرار میگیرد. این بستههای درخواستی متنوع هستند و 343 چندین راه برای به دست آوردن آنها قرار داده است. پکهای معمولی که بسته به سطح بازی شما به دست میآیند و بستههای دیگر نیز از سیستم پولی استفاده میکنند که شامل کارتهای طلایی میشود و کلاهخود و زرههای متفاوت را علاوه بر ابزار جنگی متفاوت در خود جای داده است. البته از سیستم پولی بازی ناامید نشوید زیرا 343 ریسک نکرده و Halo 5: Guardians یک بازی Pay to win یا پرداخت برای پیروزی نیست و برای به دست آوردن پکهای طلایی، میتوان از به دست آوردن و جمع کردن امتیازات نیز استفاده کرد. به زبان ساده برای مثال، اگر حدود چهار یا پنج بار در بخش Warzone شروع به بازی کنید، قادر خواهید بود در انتها یک پک طلایی خریداری کنید. حال اگر در Warzone یک اسکوربیون میخواهید، به طور معمول باید یک کارت اسکورپیون در بستههای درخواستی به دست آورید. هرچه بهتر بازی کنید، بستههای بیشتری میگیرد و هر چقدر بستههای بیشتری را به دست آورید و باز کنید، ابزارهای گوناگون در لیست انتخابهای شما در بخشهای مختلف چند نفره قرار میگیرند.
بخش چند نفره دیگر، Arena نام دارد که به خودی خود شامل بخشهای مختلف و سنتی Halo مانند اسلِیِر، ربودن پرچم، پناهگاه و بسیاری دیگر است. از آن جایی که Halo 4 حس و حال خود را نسبت به سریهای قبل در مورد این بخش از دست داده بود، اما در این قسمت حس آشنایی به شما دست خواهد داد و بالانس و اعتیاد از مهمترین عناصر جاری در رگهای این بخش هستند. رقابت بین آبی و قرمز بسیار پر شورتر شدهاند و در هر حالتی از شاخههای بخش چند نفره که حضور پیدا کنید، به شکل عجیب و سرسام آوری معتاد میشوید و به سختی قادر خواهید بود زیر یک ساعت در این بخش حضور داشته باشید. استودیو 343 برای بالانس بازی کارهای زیادی انجام داده است. به طور مثال هر هشت نفری که در یک مسابقه حضور پیدا میکنند همگی با اسلحههای یکسان وارد بازی میشوند و همگی در یک سطح قرار دارند. اگر دنبال اسلحههای خاص در هر نقشه هستید، باید مکان آنها را پیدا کنید. این اسلحهها جایی جاگذاری شده که اگه سر به هوا به سمتش بروید نیروهای دشمن قادر به آتش زدن شما در آن نقطه خواهند بود. همچنین در Halo 4 بازیکنان وقتی جان خود را از دست میدادند و بعد از چند ثانیه که به بازی برمیگشتند، دشمنان کم کم به خوبی محل بازگشت آنها را حفظ میشدند و به سرعت به سراغشان میرفتند. اما در Halo 5: Guardians از این خبرها نیست و بسته به موقعیت مکانی دیگر هم تیمیها و فضای تصاحب شده توسط تیم خودی، شخص به بازی وارد میشود. بخش جدیدی به نام Breakout نیز در بازی قرار داده شده که مپهای منحصر به فرد خود را دارند و دو تیم چهار نفره در مکانی خاص و تنها با یک بسته سلامتی بدون بازگشت پا به میدان میگذارند. اگر همه دشمنان را از بین ببرید، برنده خواهید شد، اگر پرچم را به نقطه محل دشمن برسانید، برنده خواهید شد. اما نکته مهم در این حالت و فرق آن با دیگر حالتهای چند نفره این است که اگر تنها کار کنید، مطمئنا کشته خواهید شد و باید تا انتهای بازی به انتظار بنشینید، اما اگر به صورت کاملا تیمی کار کنید، تیم دشمن به دردسر بدی خواهد افتاد.
343 از اشتباهات خود در The Master Chief Collection درس گرفته و سرورهایی تماما اختصاصی را بدون هیچ مشکلی برای بخش چند نفره به خدمت گرفته است تا بدون نگرانی مشغول بازی شوید
در کل، بدون هیچ شکی، بخش چند نفره بازی Halo 5: Guardians یک جواهر در گنجینه سری Halo است که با تجربهاش کاملا غرق آن میشوید. شاید بتوان ایرادهای ریزی از این بخش گرفت. مثلا برای طرفداران کهنه کار این سری، بسیار ناامید کننده است که بخش Forge که مربوط به ساخت و ساز و تغییرات روی نقشهها است در هنگام عرضه در بازی وجود ندارد، یا مثلا بخش فوقالعاده محبوب Big Team Battle که دو تیم ۸ نفره را مقابل هم قرار میدهد نیز در هنگام عرضه در بازی وجود ندارد و شخصی که تعداد دوستان زیادی در این بازی دارد، قادر نیست در یک مسابقه جمع و جور و جذاب کنار همه دوستان خود به مسابقه بپردازد. البته بخشی برای مسابقات شخصیسازی شده وجود دارد که با تعداد بالا میتوانید با هم بازی کنید. اما در کل نمیتوان نبود این بخشهای پرطرفدار سنتی در هنگام عرضه را نکتهای کاملا منفی به شمار برد، زیرا به زودی این قسمتها که تغییراتی بنیادی را در خود دیدهاند، از طریق آپدیتهای مختلف به بازی اضافه خواهند شد. نکته بسیار خوب دیگر این است که استودیو 343 اینداستریز تمامی نقشههای جدیدی که به صورت بستههای الحاقی اضافه خواهد کرد را کاملا رایگان به بازیکنان ارایه میدهد.
بخش بصری بازی نیز کاملترین بخش از نظر محتوا و عملکرد نسبت به سایر نسخههای این سری است. بدون شک، بهترین و مهمترین ستون آن که پیشتر به آن اشاره کردیم، نرخ ۶۰ فریم در ثانیه بازی است و عملکردی بسیار ثابت چه در فضاهای شلوغ و چه در فضاهای سنگین گرافیکی را ارایه میدهد. این امر چه در بخش داستانی و چه در بخش چند نفره کاملا ثابت و پایدار است و شلوغیها وآتش بازیها به سختی قادر به ضربه زدن به نرخ فریم بازی هستند. البته ثبات در این بخش به لطف رزولوشن داینامیک یا وضوح تصویر پویا صورت گرفته است. از آن جایی که رسیدن به وضوح 1080p، با نرخ ۶۰ فریم کاملا ثابت امکان پذیر نبود، استودیو 343 اینداستریز تصمیم بر این گرفت تا به جای نرخ فریم شناور، وضوح تصویر را به شکلی پویا در بخشهای مختلف بازی تغییر دهد. برخی اوقات و فضاهای خاص، وضوح تصویر به عددی مثل 1152x810 میرسد و در برخی مواقع دیگر حتی به وضوح 1536x1080 میرسد و اعداد در بین این دو تغییر میکنند. اما خوشبختانه 343 به گونهای روی این بخش کار کرده که به سختی میتوان متوجه این تغییرات در حین بازی شد و نرخ ۶۰ فریم نیز در شلوغیها باعث میشود که حتی به فکر وضوح تصویر هم نباشید. بخش جذاب دیگر جلوههای بصری بازی، میان پردههای آن هستند که با حال و هوای Halo ادقام شدهاند و تصاویر فوقالعادهای را برای مخاطب به نمایش میگذارند. این موضوع وقتی جذابتر میشود که بدانیم تمامی میان پردههای بازی که سایهزنیهای عالی، جزییات فراوان و افکتهای دیدنی را در خود جای دادهاند، کاملا Real-time و زنده اجرا میشوند. البته نکته منفی کوچکی نیز در بخش بصری بازی قابل مشاهده است که به کیفیت تصویر مرتبط میشود و هنگامی که وضوح تصویر به شکل پویا در حال چرخش است، برخی از متریالها، بافتهای با کیفیت و درست خود را از دست میدهند و شکلی نافُرمی به خود میگیرند. هوش مصنوعی نیز که توسط موتور بازی پردازش میشود به طور کلی یک فاجعه یا چیزی فوقالعاده نیست که سطحی متوسط دارد و در برخی اوقات آن هوش مصنوعی فوقالعادهای که استودیو بانجی در این سری جا گذاری کرده بود به چشم نمیخورد. دشمنها به خوبی عکسالعمل نشان میدهند و به شکل جالبی بسته به نوع نژاد خود جاخالی میدهند، تیرها را رد میکنند و به شما حمله میکنند، اما آن حس پویا دیگر وجود ندارد. هوش مصنوعی یاران خودی نیز آن چیزی نیست که انتظار میرفت. اگر در حالت نرمال به شکل تک نفره و خارج از حالت همکاری چند نفره «Co-op» به انجام بازی بپردازید، یاران خودی کار خود را خوب انجام میدهند، اما اگر در حالت سخت بازی کنید، این سه یار به دفعات زیاد جان خود را از دست میدهند و باید به کمکشان بروید. البته چنین اتفاقی دور از انتظار هم نبود، با اینکه یاران خودی آن چنان هم باعث اذیت و آزار در گیمپلی نمیشوند، اما در کل استودیو 343 این بازی را بر اساس همکاری چند نفره طراحی کرده تا هر کدام از بازیکنان اسپارتان منحصر به فرد خود را داشته باشند.
بدون شک، بهترین و مهمترین ستون اضافه شده به Halo تا به امروز،نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه است
این بازی در بخش صداگذاری و موسیقی عالی ظاهر شده و ساختار صدای 7.1 کاناله را در میدان صوتی بازیکن ارایه میدهد. صدای هر یک از اسلحهها، بسته به نوع و سبک تیراندازی افکتهای صوتی خاص خود را در فضا تولید میکنند و اگر یک هدست قدرتمند داشته باشید، ضرب گلولهها در گوشتان به رقص در میآیند و انفجارها کاملا حس جذاب خود را از طریق صدا به بازیکن منتقل میکنند. از طرفی دیگر، موسیقی بازی بدون شک یکی از بهترینها در این سری است که تِم کهنه و دل نشین بازی Halo از ابتدای منوی استارت تا انتهای بازی قابل شنیدن است و آرامش را با خود به همراه دارد. کار ساخت موسیقی این قسمت بر عهدهی کازوما جینوچی، آهنگساز قسمت قبل و همچنین بازیهای بزرگی مانند Metal Gear Solid 4 بوده است. در کنار آن انواع و اقسام موسیقیهای پُر شور، با شکوه و حتی آرام به گوش شنوده رسیده میشود که البته این موسیقی در برخی از اوقات بازی زیر صدای رگبار اسلحهها مخفی میشوند.
پرستیژ اسپارتانها جوری طراحی شده که ابهت و قدرت از سر تا پای آنها مشخص است Halo 5: Guardians از نظر بصری، طراحیهای هنری و صدا، بسیار عالی عمل کرده و آن قدرت خود را به عنوان یک بازی اول شخص تیراندازی بسیار شلوغ، پر جنب و جوش و هیجانانگیز بر کنسول ایکسباکس وان پیاده کرده است. اگر این یک بازی سوم شخص تیراندازی همانند بازی Gears of War بود، کیفیت و وضوح تصویر کاملا زیر ذرهبین قرار میگرفت، اما Halo 5: Guardians، به عنوان یک بازی تیراندازی اول شخص، گرافیک بصری قابل قبول، گرافیک فنی کاملا پایدار، نور پردازی بسیار عمیق، شلوغیهای فراوان و سرعت بسیار زیاد را به بازیکن ارایه میدهد؛ تمام چیزهایی که یک بازی اول شخص تیراندازی نیازمند آن است. اگر فقط و فقط بخش روایت داستانی بهتر انجام میشد و آن حس باشکوهی که در تبلیغات بازی دیده بودیم را در طول بازی مشاهده میکردیم، Halo 5: Guardians به راحتی میتوانست برترین و کاملترین Halo ساخته شده در طول تاریخ ایکسباکس باشد. اما وزنه ترازو تنها به طرف گیمپلی و گرافیک بازی سنگینی میکند و سبک بودن بخش داستانی باعث شده حداقل برترین نباشد، اما یکی از بهترین قسمتهای سری Halo و در کل یکی از بهترین بازیهای تیراندازی اول شخص صنعت گیم به شمار برود.
[alert variation="alert-warning"]برای تهیه بازی Halo 5: Guardians و همچنین محصولات مرتبط با Xbox 360، PS4 و Xbox One به فروشگاه اینترنتی پی سی ایکس باکس مراجعه کنید.[/alert]
تهیه شده در زومجی زومجی چگونه یک بازی را بررسی میکند؟