درحالی که به مراسم اسکار ۲۰۱۶ نزدیک می‌شویم، در این مطلب سعی می‌کنیم برندگان احتمالی مهم‌ترین رشته‌‌های مراسم امسال را پیش‌بینی کنیم. همراه زومجی باشید.

Oscar

قبلا به‌طور مفصل درباره‌ی نامزدهای مهم‌ترین شاخه‌های اسکار ۲۰۱۶ حرف زدیم و گفتیم که هرکدام چه چیزی به فیلمشان اضافه کرده‌اند، چقدر منحصربه‌فرد بوده‌اند، چرا موردتوجه قرار گرفته‌اند و چگونه الان یکی از نامزد‌های برنده شدن جایزه‌ی یکی از مهم‌ترین مراسم‌ سینمایی سال هستند. در این مطلب اما نامزد‌ها و ویژگی‌های خاص هر رشته را به مصاف با یکدیگر می‌فرستیم تا پیش‌بینی کنیم کدامیک شانس بیشتری برای شنیدن اسمشان را دارند و کدام نامزدها می‌توانند در دقیقه‌ی نود خلاف انتظارات ما جایزه را برنده شوند. بیایید از مهم‌ترین و شاید یکی از مشخص‌ترین‌شان شروع کنیم:

 

1

بهترین بازیگر مرد

برایان کرنستون برای «ترومبو»

مت دیمون برای «مریخی»

لئوناردو دی‌کاپریو برای «بازگشته»

مایکل فاسبندر برای «استیو جابز»

ادی ردمین برای «دختر دانمارکی»

خیلی‌ها فکر می‌کنند امسال بالاخره سال لئوناردو دی‌کاپریو است که مجسمه‌ی اسکار را به خانه ببرد. تنها کسی که توانایی ایستادگی در مقابل دی‌کاپریو را دارد، مایکل فاسبندر است که او نیز به خاطر لطف بی‌حد‌وحصر داوران در انتخاب نکردنِ «استیو جابز» به عنوان یکی از نامزدهای بهترین فیلم، شانسی نخواهد داشت. چون داوران اسکار را باید تا حالا شناخته باشید؛ اصولا خوب و بد فیلم‌ها مهم نیست. فیلمی که بیشتر در گیشه سروصدا کرده باشد یا اسمش بین مردم بیشتر از بقیه دهان به دهان شده باشد، نامزد می‌شود. به همین دلیل از آنجایی که «استیو جابز» با وجود لیاقتش، هیچکدام از ویژگی‌های لازم را نداشت، نادیده گرفته شد. حالا شانس فاسبندر که نمایش میخکوب‌کننده‌ای نیز در این فیلم داشت به همین راحتی پایین آمد. البته این بدین معنا نیست که اسکار حق دی‌کاپریو نیست. مسئله این است که امسال این شاخه بوی رقابت نمی‌دهد. از آنجایی که دی‌کاپریو در ۴۱ سالگی هنوز که هنوزه به خاطر بازی‌های شگفت‌انگیز قبلی‌‌اش به بالای سن فراخوانده نشده و از آنجایی که او در «بازگشته» بازی فیزیکی و احساسی درگیرکننده‌ای را ارائه کرده، باید روی اسم ادی ردمین، برایان کرنستون و مت دیمون خط بکشیم و از همین الان اسکار بهترین بازیگر مرد را به نام دی‌کاپریو ثبت کنیم. مشکلی نیست. اما کاش آکادمی به این راحتی هیجان پیش‌بینی‌ ناپذیری را از این رشته سلب نمی‌کند.

کسی که برنده می‌شود: لئوناردو دی‌کاپریو

کسی که می‌تواند برنده شود: مایکل فاسبندر

 

 dd

بهترین بازیگر زن

کیت بلانشت برای «کارول»

بری لارسن برای «اتاق»

سیرشا رونان برای «بروکلین»

جنیفر لارنس برای «جوی»

شارلوت رمپلینگ برای «۴۵ سالگی»

اگرچه وضعیت رقابت و پیش‌بینی‌ ناپذیری در شاخه‌ی بهترین بازیگر زن کمی بهتر است، اما کماکان می‌توانیم با اطمینان بالایی یک نفر را به عنوان برنده نام ببریم. شانس اول برنده شدن جایزه‌ی اسکار بری لارسن است. او در نقش مادری که برای سال‌ها همراه با پسرش در یک کلبه‌ی تنگ و کوچک زندانی‌شده هم زجر و درد فروخفته‌ی این دختر جوان را به‌طرز نامحسوسی به نمایش می‌گذارد و هم در قالب مادری دلسوز که نمی‌گذارد آب در دل پسرش تکان بخورد، بازی به‌شدت احساسی و تکان‌دهنده‌ای ارائه می‌دهد. این از آن بازی‌های غوغابرپاکنی است که آکادمی دوستشان دارد. این درحالی است که بسیاری از منتقدان بازی شارلوت رمپلینگِ ۷۰ ساله در فیلم عاشقانه‌ی «۴۵ سالگی» را لایق این جایزه می‌دادند. چون رمپلینگ در این فیلم در آن واحد همدردی‌پذیر، سرد، خودخواه و دوست‌داشتنی است. شاید بری لارسن برای هفت سال در آن کلبه اسیر شده باشد، اما رمپلینگ نقش زنی را بازی می‌کند که بدون اینکه بداند برای ۴۵ سال در ازدواجش گرفتار بوده و تصور کنید وقتی از این حقیقت اطلاع پیدا می‌کنید، چه حسی به‌تان دست می‌دهد. رمپلینگ چنین سناریویی را برمی‌دارد و اجرا می‌کند.

کسی که برنده می‌شود: بری لارسن

کسی که می‌تواند برنده شود: شارلوت رمپلینگ

 

f

بهترین بازیگر مکمل مرد

مارک رایلنس برای «پل جاسوس‌ها»

سیلوستر استالون برای «کرید»

تام هاردی برای «بازگشته»

مارک رافالو برای «اسپات‌لایت»

کریستین بیل «رکود بزرگ»

در این بخش هرکسی جایزه را به خانه ببرد، شگفت‌زده نمی‌شویم. چون تک‌تک‌شان در فیلم‌هایشان تاثیر واقعا فراموش‌‌نشدنی‌ای از خود برجای گذاشته‌اند. اما مطمئنا شانس بعضی‌ها بیشتر از بقیه است. سیلوستر استالون که بعد از اکشن‌های بی‌خاصیت سال‌های اخیرش از او ناامید شده بودیم، با قسمتی فرعی از مجموعه‌ی درخشانِ «راکی» باری دیگر توانایی‌هایش در فورانِ هیجان و اندوه و الهام‌بخشی را ثابت کرد. از سویی دیگر، مارک رایلنس را داریم که بدون‌شک بهترین ویژگی فیلم جاسوسی استیون اسپیلبرگ است. یکی از ویژگی‌های محوری «پل جاسوس‌ها» بازی او است که که حتی بازی تام هنکس را هم تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. از سویی دیگر اما کسی از کار آکادمی سر در نمی‌آورد. مثلا همین پارسال دیدیم که آنها چگونه چشم‌شان را روی بازیگر کارکشته‌ای مثل مایکل کیتون بستند. پس، هر اتفاقی ممکن است.

کسی که برنده می‌شود: سیلوستر استالون

کسی که می‌تواند برنده شود: مارک رایلنس

 

g

بهترین بازیگر مکمل زن

جنیفر جیسون لی برای «هشت‌ نفرت‌انگیز»

آلیشا ویکاندر برای «دختر دانمارکی»

کیت وینسلت برای «استیو جابز»

ریچل مک‌آدامز برای «اسپات‌لایت»

رونی مارا برای «کارول»

تمام نامزدهای این شاخه آن‌قدر خوب هستند که ناراحت می‌شویم وقتی می‌دانیم فقط یکی‌شان می‌تواند برنده شود. تحلیلگران بر این باورند که آن برنده، آلیشیا ویکاندر خواهد بود که سال فوق‌العاده‌اش را با بزرگ‌ترین جایزه ممکن به پایان می‌رساند. او در «دختر دانمارکی» نیروی پیش‌برنده‌ی اصلی قصه نیست اما از آنجایی که ما تغییر جنسیتی شوهرش را از نگاه او دنبال می‌کنیم، این او است که بیشتر از همه وضعیت موجود را به ما منتقل می‌کند. این درحالی است که هنرنمایی ویکاندر به این فیلم خلاصه نمی‌شود؛ راستش را بخواهید آنها فیلم خوبی را برای او انتخاب نکردند. اگرچه تمام نامزدها (مخصوصا، ریچل مک‌آدامز) لیاقت اسکار را دارند، اما پیچیدگی و فریبکاری ویکاندر در «اکس‌ماکینا» چیزی بود که ما را با این استعداد جدید آشنا کرد. او در این فیلم، ای‌وا را همزمان به موجودی انسانی و هیولایی ترسناک تبدیل می‌کند که در آن واحد هم قلب‌مان برایش می‌تپد و هم از حضورش نگران می‌شویم. این وسط اما نباید کیت وینسلت را هم فراموش کنیم که در مقابل مایکل فاسبندر بازی قدرتمندی را به نمایش می‌گذارد. شانس او همچنین با توجه به دو جایزه‌ی گلدن گلوب و بفتایی که دارد در این زمینه بالاتر است.

کسی که برنده می‌شود: آلیشیا ویکاندر

کسی که می‌تواند برنده شود: کیت وینسلت

 

inarritu

بهترین کارگردان

آلخاندرو گونزالس ایناریتو برای «بازگشته»

تام مک‌کارتی برای «اسپات‌لایت»

جرج میلر برای «مکس دیوانه: جاده‌ی خشم»

لنی آبراهامسون برای «اتاق»

آدام مک‌کی برای «رکود بزرگ»

قبول داریم که لنی آبراهامسون در «اتاق» نفس‌مان را بند می‌آورد، تام مک‌کارتی ما را مستقیم و بدون دست‌کاری در مقابل سوژه‌ی دردناک «اسپات‌لایت» قرار می‌دهد و آدام مک‌کی با انتخاب‌های عجیبش در «رکود بزرگ» از دل اصطلاحات سخت اقتصادی کمدی بیرون می‌کشد. اما حقیقتش را بخواهید این آلخاندرو ایناریتو و جرج میلر هستند که سینما را با دستاوردهای عجیبی و منحصربه‌فردی مواجه کردند. ایناریتو که علاقه‌ای به درجا زدن ندارد، در «بازگشته» یک هدف و چشم‌انداز طاقت‌فرسا دیگر برای خودش تعیین کرد و ته آن را درآورد. او نشان داده که موهبت تبدیل کردن رویاهایش به واقعیت دارد و بلد است چگونه از پشت دوربین تماشاگرانش را فریب دهد. اگر پیروزی‌اش در گلدن گلوب را نیز به تمام اینها اضافه کنیم، پس او حتما همین الان درحال آماده کردن یک سخنرانی احساسی است. اما او هنوز یک نابغه‌ی دیوانه‌ی دیگر را در مقابل خودش می‌بینید؛ «مکس دیوانه: جاده‌ی خشم» اگرچه پشت فیلم‌های معمول فصل جوایز مخفی شده، اما بیشتر از آنها جایزه دارد. شاهکار اکشنِ میلر استانداردهای ژانر را طوری دگرگون کرد که حالا انتظارات طرفداران از دیگر فرانچایزهای غول‌پیکر هالیوود بالا رفته است. اگر «جاده‌ی خشم» بهترین فیلم را نبرد، آکادمی حداقل کاری که می‌تواند بکند، این است که جایزه‌ی کارگردانی را برای او کنار بگذارد.

کسی که برنده می‌شود: آلخاندرو جی. ایناریتو

کسی که می‌تواند برنده شود: جرج میلر

 

sd

بهترین فیلم

اسپات‌‌لایت / بازگشته

اتاق / بروکلین

پل جاسوس‌ها / مریخی

مکس دیوانه: جاده‌ی خشم / رکود بزرگ

از آنجایی که «کارول» به نامزدهای نهایی اسکار ۲۰۱۶ راه پیدا نکرد، نبرد فیلم‌های حال حاضر خیلی جالب‌تر شده است. «کارول» به عنوان بهترین فیلم متاکریتیک ۲۰۱۵ و فیلمی که چپ و راست در فهرست‌ تاپ تن‌های منتقدان رتبه‌ی اول را به‌دست می‌آورد، اگر نامزد اسکار می‌شد، شانس پیروزی‌اش خیلی بالا می‌رفت و ما الان به سختی می‌توانستیم از فیلم دیگری یاد کنیم. اما حالا قضیه فرق کرده است. برخلاف اینکه یکی از شانس‌های بزرگ امسال «اسپات‌لایت» است، اما برخی از تحلیلگران فکر نمی‌کنند ادامه‌ی موفقیت‌های این فیلم در طول فصل جوایز با یک انفجار به سرانجام برسد. چون اگر یادتان باشد «پسرانگی» ریچارد لینک‌لیتر هم یک مستقلِ پُرحرفِ کوچک بود که اگرچه تمام جایزه‌های قبل از شب اسکار را درو کرد، اما سر مبارزه‌ی نهایی همه‌چیز را به «بردمن» باخت. حالا شاید «اسپات‌لایت» هم به چنین وضعیتی دچار شود. نامزد پُرقدرت بعدی‌مان «بازگشته» است. فیلمی که اکرانش را بی‌سروصدا شروع کرد، اما یک‌دفعه سری توی سرها درآورد و تمام بحث‌ و گفتگوهای روز را به خودش اختصاص داد. شاید از آنجایی که ایناریتو همین یک سال پیش با «بردمن» اسکار بهترین فیلم را برنده شد، این مسئله روی تصمیم آکادمی تاثیرگذار باشد. اما حتما می‌دانید که «بازگشته» علاوه‌بر اینکه به سختی ساخته شده، فیلم خیره‌کننده‌ای در دستاوردهای تصویری و احساسی است و به‌سختی فیلمبرداری‌ شده و بزار ببنیم اصلا خبر دارید این فیلم با چه سختی‌هایی ساخته شده؟! اما بالاخره به مهم‌ترین نامزد این شاخه «جاده‌ی خشم» می‌رسیم که فقط کافی است این یک جایزه را هم به کلکسیونش اضافه کند تا رسما تاریخ‌ساز شود. فکرش را کنید: چقدر باحال می‌شود؟

کسی که برنده می‌شود: بازگشته

کسی که می‌تواند برنده شود: مکس دیوانه: جاده‌ی خشم

 

inside-out-1

بهترین فیلمنامه‌ی ارژینال

پل جاسوس‌ها

اکس ماکینا

پشت‌و‌رو

اسپات‌لایت

بچه‌ی ناف کامپتون

حتی قبل از اینکه نامزدهای اسکار اعلام شوند، همه پیش‌بینی می‌کردند که «پشت‌و‌رو» و «اسپات‌لایت» نامزدهای پیشروی این رشته خواهند بود. حالا که لیست نامزدها را می‌بینیم، نمی‌توان به جز این دو فیلم به کس دیگری فکر کرد. اما از بین این دو نظر تحلیلگران بیشتر به کدام سو متمایل است؟ «اسپات‌لایت» فیلم بی‌نظیری است. فیلمنامه‌ی جاش سینگر و تام مک‌کارتی در حرکتی متفاوت، غیرسانتی‌مانتال و با نگاهی روزنامه‌نگارانه به موضوع دردناکش می‌پردازد، با هوشمندی از نمایش درد و رنج‌ قربانیانش روی برمی‌گرداند و کلا ساختاری دارد که با سنت آکادمی که بیشتر به فورانِ تصویری احساسات بها می‌دهد، سنخیت دارد. چون «اسپات‌لایت» برای برانگیختن احساسات و تلاطم عاطفی بیننده به نگارش درنیامده، بلکه فقط می‌خواهد توجه‌ی شما را به تیتر بزرگ روزنامه جلب کند و بقیه را به شما بسپارد. فیلم در رسیدن به این هدف غیرمعمول اما خارق‌العاده موفق است و لیاقت هر جایز‌ه‌ای که بگیرد را دارد. اما همان‌طور که نویسندگان روزنامه‌ی بوستون گلوب وظایفی دارند، کسانی که برای بچه‌ها (و از آن مهم‌تر بزرگ‌ترها) انیمیشن می‌سازند نیز کارهای ارزشمندِ بزرگی می‌کنند. «پشت‌و‌رو» نه تنها حرف‌های عمیقی برای بچه‌ها دارد، بلکه بامزه هم است و بماند که درس‌های بزرگی هم درباره‌ی اهمیت احساسات و غم و اندوه به مخاطب می‌دهد. مطمئنا قرار دادن بزرگ و کوچک در یک دنیای نوآورانه‌ی فلسفی و سرگرم‌کردن‌شان چیز کمی نیست که لیاقت این جایزه را نداشته باشد.

کسی که برنده می‌شود: پشت‌و‌رو

کسی که می‌تواند برنده شود: اسپات‌لایت

 

The-Big-Short

بهترین فیلمنامه‌ی اقتباسی

رکود بزرگ

بروکلین

مریخی

اتاق

کارول

از آنجایی که به‌طرز غیرقابل‌باوری خبری از نام آرون سورکین در این شاخه نیست، نبرد نامزدهای حال حاضر جذاب‌تر شده است. به جز فیلمنامه‌ی «مریخی» که از نظر ما اصلا لیاقت حضور در این فهرست را ندارد، نیک هورنبی به‌طرز ظریفی موفق شد تا المان‌های ویژه‌ی رمانِ «بروکلین» را به زیبایی از نگاه معصومانه‌ی یک مهاجر تعریف کند. فیلیس ناگی هم چنین کاری را با لحنِ مُدرن «کارول» کرد و همچنین سردمدارِ تمام اینها «اتاق» و نقطه‌ی دید استادانه و میخکوب‌کننده‌اش بود که نشان داد فقط خود نویسنده‌ی کتاب می‌توانست با چنین احاطه‌ای حس و حال منبع را به مدیومی دیگر منتقل کند. اما این روزها وقتی حرف از بهترین فیلمنامه‌های ۲۰۱۵ می‌شود، کاری که چارلز راندولف و آدام مک‌کی با «رکود بزرگ» کرده‌اند در صدر بحث و گفتگوها و نوآوری‌‌های این حوزه‌ قرار دارد. شاید موضوع داستان که درباره‌ی بررسی دلایل بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ است، خسته‌کننده به نظر برسد، اما این دو از راه و روش‌های مختلفی برای بامزه نگه داشتن و جلب‌توجه‌ی بیننده بهره می‌گیرند تا هم به سرگرم‌کنندگی برسند و هم سطح اطلاعات مخاطب را بالا ببرند.

کسی که برنده می‌شود: رکود بزرگ

کسی که می‌تواند برنده شود: اتاق

 

inside-outr

بهترین انیمیشن بلند

آنومالیسا (Anomalisa)

پسربچه و دنیا (Boy and the World)

پشت‌و‌رو (Inside Out)

فیلم شاون گوسفنده (Shaun the Sheep Movie)

وقتی مارین آنجا بود (When Marine Was There)

خوشبختانه در این شاخه با وجود انتخاب فیلم‌های کمترشناخته‌شده در کنار آثار پرطرفدارتر با طیف متنوع و گسترده‌تری طرف هستیم. از آخرین انیمیشنِ استودیوی گیبلی گرفته تا جدیدترین محصول استودیوی آردمن و فیلم چارلی کافمن. اما خب، در این شاخه لازم نیست آسمان ریسمان به هم ببافیم. چون «پشت‌ورو» آن‌قدر در مقایسه با رقبایش سرتر و خلاقانه‌تر است که بدون لحظه‌ای تردید یک اسکار دیگر به تالار افتخاراتِ پیکسار اضافه خواهد کرد. نمایش ترسناک کودکی که ناگهان متوجه می‌شود دنیایش درحال کوچک‌تر و بی‌رحم‌ترشدن است طوری توسط پیکسار صورت گرفته که روح و روان مخاطب را یک شستشوی اساسی می‌دهد. البته بگذارید این را هم بگوییم که «آنومالیسا» هم فیلم عجیب و کم‌نظیری درباره‌ی زندگی در دنیای بیگانه‌ای است که همه‌ به یکدیگر شباهت دارند و فیلم با وجود لحن و داستان کاملا بزرگسالانه‌اش از دیگر فیلم‌های خانوادگی این بخش جدا می‌ایستد و بعد از «پشت‌ورو» بیشترین شانس پیروزی را دارد.

کسی که برنده می‌شود: پشت‌و‌رو

کسی که می‌تواند برنده شود: آنومالیسا

 

son-of-saul

بهترین فیلم خارجی‌زبان

آغوش ابلیس (Embrace of the Serpent)

یک جنگ (A War)

موستانگ (Mustang)

پسر شائول (Son of Saul)

ذیب (Theeb)

بسیاری از تحلیلگران باور دارند رقابت فیلم‌های بخش خارجی‌زبان بسیار جذاب‌تر از بخش اصلی است. چون تک‌تک فیلم‌ها از «موستانگ» گرفته تا «آغوش ابلیس» و بقیه فیلم‌هایی هستند که با امتیازهای ۹ و ۱۰ و نقدهای بسیار مثبت مورد استقبال قرار گرفته‌اند. اما نباید فراموش کنیم که در میان نامزدهای این بخش فیلمی داریم که به واقعه‌ی هولوکاست می‌پردازد و از کسی پنهان نیست که هولوکاست یکی از موضوعات موردعلاقه‌ی آکادمی است. نه اینکه فیلم‌هایی که در این‌باره ساخته می‌شوند، به ناحق برنده می‌شوند. ناسلامتی همین پارسال «ایدا» از زاویه‌ی تازه‌ای به هولوکاست می‌پرداخت که هم از لحاظ تصویری زیبا و دیدنی بود و هم از لحاظ داستانی گلوی بیننده را فشار می‌داد. مسئله این است که کلا آکادمی یک‌جور دیگر به فیلم‌های هولوکاستی نگاه می‌کند و حالا که به قول منتقدان لاسلو نِمش با اولین فیلمش چهره‌ی وحشیانه‌تر و قبلا‌دیده‌نشده‌ای از هولوکاست را به نمایش گذاشته، امکان برنده نشدن «پسر شائول» قابل اندازه‌گیری نیست.

کسی که برنده می‌شود: پسر شائول

 

1433493333_Amy-Movie-Poster

بهترین مستند بلند

ایمی (Amy)

سرزمین کارتل (Cartel Land)

چه خبر شده، خانم سیمون؟ (What Happened, Miss Simone)

زمستان در آتش (Winter on Fire)

چهره‌ی سکوت (The Look of Silence)

نبرد مستند‌های حاضر در مراسم امسال نیز دیدنی خواهد بود. چون اگرچه سرتان را به هر سمتی که بچرخانید اکثر تحلیلگران مستند «ایمی» که به زندگی شخصی ایمی واینهاوس، خواننده‌ی فقید موسیقی پاپ می‌پردازد را به عنوان برنده پیش‌بینی می‌کنند، اما بسیاری معتقدند که قضیه به این راحتی‌ها هم نخواهد بود. برخی مستند «زمستان در آتش» که به جنگ داخلی اوکراین می‌پردازد را لایق پیروزی می‌دانند و بسیاری باور دارند از آنجایی که آکادمی در سال ۲۰۱۴ مستند «عمل کشتن» را به عنوان برنده انتخاب نکرد، امکان دارد آنها بخواهند امسال با اعلام نام دنباله‌ی آن مستند، «چهره‌ی سکوت» اشتباه‌شان را جبران کنند. اگر رگ غیرت آمریکایی‌ آکادمی باد کند، آنها دو مستند برای انتخاب دارند؛ اولی «چه خبر شد، خانم سیمون؟» است که درباره‌ی نینا سیمون، خواننده‌ی امریکایی است و دیگری «سرزمین کارتل» است که به گروهی که به صورت قهرمانانه با قاچاقچیان مواد مبارزه می‌کنند، می‌پردازد که در این زمینه شانس «سرزمین کارتل» بالاتر است.

کسی که برنده می‌شود: اِیمی

کسی که می‌تواند برنده شود: چهره‌ی سکوت

شما فکر می‌کنید در هر رشته کدام نامزدها به ترتیب بیشترین شانس برنده‌شدن را دارند؟

تهیه شده در زومجی


اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده