گزارش باکس آفیس: «در جستجوی دوری» مانع از صدرنشینی «تارزان» شد

این آخرهفته فیلم «افسانه‌ی تارزان» (The Legend of Tarzan) تقریبا همان‌طور که انتظار می‌رفت موفق شد در جریان روزهای جمعه تا یکشنبه ۳۸/۱۳ میلیون دلار کسب کند. با احتساب تعطیلی روز چهارم جولای احتمال اینکه این رقم به ۴۴ میلیون دلار برسد هم می‌رود و اگرچه منتقدان چندان آن را تحویل نگرفتند، اما فیلم میانگین نمره‌ی A منفی را از سوی تماشاگران افتتاحیه دریافت کرد. خب، این رقم بدون شک یک پیروزی برای تهیه‌کنندگان محسوب می‌شود. بالاخره فیلم خیلی بالاتر از پیش‌بینی‌های تحلیلگران فروخت و در حال حاضر می‌توان از آن به عنوان یک موفقیت یاد کرد.

اما برای بررسی بهتر شرایط فیلم بهتر است یکی-دو نکته را فراموش نکنیم. ما داریم درباره‌ی فیلمی حرف می‌زنیم که ۱۸۰ میلیون دلار خرج ساختش شده و در آخرهفته‌ی روز استقلال عرضه می‌شود. بنابراین فیلم برای اینکه شگفت‌انگیز ظاهر می‌شد، باید در مقایسه با بودجه و زمان اکرانش بهتر از اینها می‌فروخت. بنابراین حتی اگر فیلم از انتظارات فراتر برود و بیش از ۱۱۵ میلیون دلار تا پایان اکران خانگی‌اش بفروشد، هنوز تهیه‌کنندگان برای جبران بودجه‌ی فیلمشان باید دست به دامن سینماهای خارجی شوند. بالاخره وقتی ۱۸۰ میلیون دلار خرج نام غیرمطمئنی مثل «تارزان» می‌کنید، باید خودتان را برای چنین اتفاقاتی هم آماده کنید. در حال حاضر، پردرآمد‌ترین فیلم تارزان، همان انیمیشن بلند والت دیزنی، محصول سال ۱۹۹۹ است که ۱۷۱ میلیون دلار در خانه و ۴۴۸ میلیون دلار از سرتاسر جهان کسب کرده بود. هم‌اکنون حتی اگر تارزان جدید ۴۴۸ میلیون دلار هم بفروشد، کماکان در وضعیت خطر به سر می‌برد. بنابراین «افسانه‌ی تارزان» برای به صرفه شدن، باید تبدیل به پردرآمد‌ترین فیلم تارزانی تاریخ شود.

در مقایسه با دیگر اکران‌های جولای، «حاشیه‌ی اقیانوس آرام» را داریم که افتتاحیه‌اش (۳۷/۲ میلیون دلار) یک هوا پایین‌تر از «تارزان» بود و همچنین «آخرین هواشکن» (The Last Airbender) که با ۴۰/۳ میلیون دلار بهتر از «تارزان» عمل کرده بود. در نهایت «حاشیه‌ی اقیانوس آرام» کارش را با ۱۰۱ میلیون و «آخرین هواشکن» هم با ۱۳۱ میلیون تمام کرد. اینکه «تارزان» با توجه به میانگین نمره تماشاگران بهتر از آن دو فیلم ظاهر شود دور از انتظار نیست، اما سوال این است که آیا فیلم می‌تواند به ۱۵۰ میلیون دلار درآمد خانگی برسد؟ «افسانه‌ی تارزان» همچنین ۱۸/۸ میلیون هم از اکران در ۱۹ بازار خارجی کسب و درآمد افتتاحیه‌ی جهانی‌اش را به رقم ۵۶/۹ میلیون دلار رساند.

دیگر تازه‌اکران این هفته «بی‌اف‌جی» (The BFG) است که با کسب ۱۹/۶ میلیون دلار از افتتاحیه‌ی جمعه تا یکشنبه و ۲۳/۶ میلیون دلار از جمعه تا دوشنبه، چندان راضی‌کننده ظاهر نشد. اگر فیلم در زمان دیگری اکران می‌شد، این رقم قابل‌درک بود، اما فیلم در تعطیلات چهارم جولای روی پرده رفته و نتیجه‌ی غیرقابل‌قبولی برای فیلمی از استیون اسپیلبرگ محسوب می‌شود. هرچند این حقیقت را هم نباید فراموش کنیم که فیلم‌های اسپلبرگ چه افتتاحیه‌ی بزرگی داشته باشند یا نداشته باشند، همواره دوره‌ی اکران نامستحکمی داشته‌اند. بعد از «مونیخ» که با وجود اینکه یکی از بهترین فیلم‌هایش بود و نامزدی بهترین فیلم اسکار را داشت، با بودجه‌ی ۷۰ میلیون دلار، ۱۳۰ میلیون دلار در جهان فروخت، فیلم‌های اسپیلبرگ بلافاصله به شکست‌های تجاری تبدیل نشده‌اند. از دیگر شکست‌های این کارگردان باید به «آمیستاد» اشاره کرد که با بودجه‌ی ۳۶ میلیون دلار، ۵۸ میلیون دلار فروخت. «امپراتوری خورشید» با بودجه‌ی ۳۸ میلیون، ۶۶ میلیون فروخت و «۱۹۴۱» هم با بودجه‌ی ۳۵ میلیون، ۹۲ میلیون در دنیا فروخت. اینها تمام شکست‌های اسپیلبرگ در طول ۴۰ سال گذشته هستند.

بنابراین اگر «بی‌اف‌جی» در طول تابستان امسال اکران موفقی را تجربه کند، با اتفاق تازه‌ای طرف خواهیم بود. «بی‌اف‌جی» اگرچه با استقبال خوبی از سوی تماشاگران و منتقدان مواجه شده، اما موفق نشده در میان بازار شلوغ اکران‌های تابستانی به اثر منحصربه‌فردی تبدیل شود. این فیلم همچنین با بودجه‌ی ۱۴۰ میلیون دلار، دومین فیلم پرخرج اسپیلبرگ است. گران‌قیمت‌ترین فیلم این کارگردان «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه‌ی شیشه‌ای» است که ۱۸۵ میلیون دلار خرج برداشته بود. البته نباید فراموش کنیم که قبلا چنین اتفاقی برای یکی دیگر از کارهای اسپلیبرگ هم افتاده بود. در دسامبر سال ۲۰۱۱، «ماجراهای تن‌تن» کارش را با ۹ میلیون دلار آغاز کرد، اما رفت که ۷۷ و نیم میلیون دلار از گیشه‌ی خانگی کسب کند و نهایتا در دنیا ۳۷۳/۹ میلیون دلار فروخت. خلاصه اینکه خبر خوب این است که تا اواسط ماه آگوست که «اژدهای پیت» روی پرده می‌رود، این آخرین اکران دیزنی در این ماه خواهد بود. اما خبر بد این است که «بی‌اف‌جی» در این مدت باید با فیلم‌هایی خانواده‌پسندی مثل «در جستجوی دوری»، «زندگی مخفی حیوانات خانگی»، «عصر یخبندان: مسیر برخورد» و «شکارچیان ارواح» رقابت کند.

شگفتی این هفته اما «پاکسازی: سال انتخابات» (The Purge: Election Year) است که با کسب ۳۰/۸ میلیون دلار، افتتاحیه‌ی سه‌روزه‌ی قدرتمندی را تجربه کرد. این رقم مقداری بیشتر از افتتاحیه‌ی ۲۹/۸ میلیون دلاری قسمت دوم، «پاکسازی: آنارشی» است که دو سال پیش اکران شده بود و این یعنی این مجموعه بعد از سه فیلم هیچ نشانه‌ای از سقوط از خود نشان نمی‌دهد. با توجه به بودجه‌ی ۱۰ میلیون دلاری این فیلم و اینکه «سال انتخابات» بالاترین میانگین نمره‌ی تماشاگران را در مقایسه با دو فیلم قبلی دارد، مطمئنا همین الان سران استودیوی سازنده در حال آماده‌سازی مراحل ساخت فیلم چهارم هم هستند.

صدرنشین جدول برای سومین هفته‌ی متوالی «در جستجوی دوری» است که ۴۱/۹ میلیون دلار از افتتاحیه‌ی سه‌روزه‌اش کسب کرد و پیش‌بینی می‌شود این رقم بعد از تعطیلی روز دوشنبه به ۵۱ میلیون دلار هم برسد. با این وضعیت هم‌اکنون مجموع درآمد خانگی جدیدترین انیمیشن پیکسار ۳۷۲ میلیون دلار است و به نظر می‌رسد خیلی زود قسمت اولش یعنی «در جستجوی نمو» (۳۸۰ میلیون دلار) را پشت سر خواهد گذاشت و جای آن را به عنوان پنجمین انیمیشن پرفروش تاریخ خواهد گرفت. همچنین «دوری» ۳۴/۴ میلیون دلار هم از کشورهای خارجی کسب کرد و مجموع درآمد جهانی‌اش را به رقم ۵۳۸ میلیون دلار رساند.

از دیگر اکران‌‌های قدیمی جدول باید به «روز استقلال: بازخیز» اشاره کرد که در هفته‌ی دوم اکرانش با ۶۰ درصد افت فروش مواجه شد و ۱۶ و نیم میلیون دلار فروخت. این در حالی بود که «آب‌های کم‌عمق» هم با تجربه‌ی ۴۶/۴ درصد افت فروش، ۹ میلیون دلار کسب کرد و بالاخره «ایالت آزاد جونز» هم ۴۵.۴ درصد سقوط کرد و ۴/۱ میلیون دلار به دست آورد.

جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

نگاهی به برخی فیلم‌های تازه‌اکرا‌ن‌شده‌ی این هفته:

بی‌اف‌جی

The BFG

جدیدترین ساخته‌ی استیون اسپیلبرگ، طبیعتا یکی از موردانتظارترین فیلم‌های تابستان امسال بود و بسیاری لحظه‌شماری می‌کردند تا دست‌پخت فانتزی و غیرجدی جدید این کارگردان را ببینند و منتظر پاسخ به این سوال بودند که آیا «بی‌اف‌جی» به یکی از شاهکارهای بلامنازع او تبدیل می‌شود یا نه؟ بله، طبق نظر اکثر منتقدان «بی‌اف‌جی» یک نمونه از آن لایواکشن‌های فانتزی خیره‌کننده و جذابی است که هالیوود در تولید آنها مشکل دارد، اما خب، از سویی دیگر تعداد قابل‌توجه‌ای از منتقدان نیز باور دارند که فیلم به اندازه‌ی سر و ظاهرِ شگفت‌انگیزش، در زمینه‌ی داستان‌گویی و احساس کم دارد. داستان فیلم درباره‌ی دختر ۱۰ ساله‌ای به اسم سوفی است که با موجودی به اسم غول بزرگ مهربان (مارک رایلنس) آشنا می‌شود. اگرچه سوفی در ابتدا از دوست جدیدش می‌ترسد، اما به سرعت متوجه می‌شود که او غول بی‌آزاری است و در واقع به خاطر امتناع از خوردن انسان‌ها، از سرزمین‌شان طرد شده است.

جاستین چنگ از لس‌آنجلس تایمز که فیلم را دوست دارد، در نقدش می‌نویسد: «"بی‌اف‌جی" دارای درک اسپیلبرگی و عمیقی درباره‌ی تنهایی دوران کودکی و قدرت تحمل و تسلی خاطری که دوستی و رویاپردازی می‌تواند به همراه بیاورد است. درست مثل شخصیت اصلی این اثر، فیلم بعضی‌وقت‌ها خشک و زمخت می‌شود، اما همزمان می‌تواند زیرک، مفرح و دلپذیر هم باشد». منتقد وبسایت تایم که از فیلم راضی بوده می‌نویسد: «این ترکیب جاه‌طلبانه‌ی تصاویر لایو اکشن و انیمیشن‌های کامپیوتری می‌توانست به اثری بسیار بزرگ تبدیل شود، اما معلوم شد با ماجراجویی رضایت‌بخش و شیرینی طرف هستیم که به لطف سلاحِ بزرگِ مهربانِ مخفی اسپیلبرگ عملی شده است: مارک رایلنس در نقش خودِ بی‌اف‌جی». کریس ناشاوِتای از اینترتینمنت ویکلی که کم‌و‌بیش فیلم را دوست داشته، می‌آورد: «والدینی که می‌خواهند همراه با بچه‌هایشان "ای‌.تی" قرن بیست و یکم را ببینند، شاید خیره‌ی تصاویر فیلم شوند، اما مطئمنا کمی ناامید خواهند شد». جیمز براردینلی از ریل‌ویوز که ۲ و نیم ستاره به فیلم داده می‌نویسد: «مقایسه‌ی "بی‌اف‌جی" با "ای‌.‌تی" به ضرر فیلم جدید تمام می‌شود. این فیلم به اندازه‌ی کافی متوسط است که برای تاکید بر ایراداتش نیاز به مقایسه نیست. در سال‌های اخیر اسپیلبرگ به فیلمساز بگیر-نگیرداری تبدیل شده و این یکی هم به یک "نگیر" نزدیک‌تر است تا "بگیر"». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۶۶ است.

افسانه‌ی تارزان

The Legend of Tarzan

«افسانه‌ی تارزان» تقریبا از سال ۲۰۰۳ است که در برزخ تولید به سر می‌برد، اما حالا که بالاخره اقتباس لایواکشن کمپانی برادران وارنر اکران شده، نظر منتقدان درباره‌اش چیست؟ فیلم توسط دیوید یتس، کارگردان «هری پاتر» و «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آنها» ساخته شده و الکساندر اسکارزگارد در نقش تارزان بازی می‌کند و مارگات رابی هم در قالب جین پورتر ظاهر خواهد شد. نکته‌ی جالب فیلم، این است که داستانش به زاویه‌ی دیگری از شخصیت تارزان می‌پردازد. جایی که او جنگل را ترک کرده و به‌طور متمدنانه‌ای در لندن زندگی می‌کند. اما وقتی تارزان به عنوان فرستاده‌ی تجارت مجلس انگلستان به کونگو بازمی‌گردد، متوجه می‌شود او یکی از اجزای نقشه‌ی انتقام‌جویانه کسی به اسم کاپیتان لئون رام (کریستوف والتز) است. بنابراین باید کت و شلوار از تن بکند و سواری از شاخ و برگ درختان را از نو آغاز کند.

تاد مک‌کارتی از هالیوود ریپورتر که از فیلم راضی بوده، می‌نویسد: «"افسانه‌ی تارزان" به اندازه‌ای که انتظار داشتیم بد نیست. راستش خیلی هم خوب است. فیلم زیباست و با هوشمندی در آغاز دوران استعمار حریصانه‌ی کونگو توسط پادشاه بلژیکی، لئوپود دوم در دهه‌ی ۱۸۸۰ جریان دارد. این بدون شک بهترین فیلم لایواکشن تارزان بعد از دهه‌ها محسوب می‌شود (که البته دستاورد قابل‌ذکری نیست) و در ارائه‌ی اکشن‌های پرانرژی و درامی که به اندازه‌ی کافی درگیرکننده باشد، تعادل را رعایت می‌کند». جیمز براردینلی که سه ستاره به فیلم داده می‌آورد: «برخلاف اکثر اکران‌های پرخرج ناامیدکننده و پوشالی سال ۲۰۱۶، این یکی سرگرمی پاپ‌کورنی خوبی است». میک لاسال از سن‌فرانسیسکو کرانیکل که فیلم را اصلا دوست ندارد می‌نویسد: «فیلم در اکثر زمانش به‌طرز عجیبی بی‌حس‌‌و‌حال و مُرده است که اکثرا به خاطر توالی سکانس‌هایی است که از نداشتن انرژی، تعلیق یا جلب علاقه تماشاگر رنج می‌برند». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۴۳ است.

گزارش باکس آفیس هفته‌ی گذشته

منبع: Boxoffice Mojo

تهیه شده در زومجی

---