// سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۴۶

بیوگرافی عباس کیارستمی

عباس کیارستمی یکی از بزرگترین چهره‌های برتر سینمای ایران است که جدای از سینما، در عرصه‌های دیگری نظیر هنر و موسیقی نیز فعالیت داشته است. وی دیروز درگذشت و در این مطلب نگاهی به زندگینامه این هنرمند ایرانی خواهیم داشت. با زومجی همراه باشید.

عباس کیارستمی کارگردان، فیلم‌نامه نویس و تهیه‌کننده متولد ۱ تیر ۱۳۱۹ در تهران است. وی دوران هنری خود در سینما را از سال ۱۳۴۸/۱۳۴۹ شمسی آغاز کرد. کیارستمی را می‌توان یکی از فعالان عرصه سینما در ایران و همچنین در جهان نامید. آثار وی علاوه‌بر مورد استقبال قرار گرفتن منتقدان ایرانی، در جشنواره‌ها، فستیوال‌ها و برنامه‌های هنری خارجی نیز با استقبال فراوانی روبرو شده است. از جمله آثار معروف وی می‌توان به سه‌گانه کوکر یا سه‌گانه زلزله تولید شده در سال ۱۳۷۰ و طعم گیلاس تولید شده در سال ۱۳۷۷ اشاره کرد.

عباس کیارستمی علاوه بر سینما در زمینه‌های دیگر هنری مثل شعر، عکاسی، موسیقی و طراحی گرافیک نیز فعالیت کرده است. از طرفی وی را می‌توان در لیست هنرمندانی همچون رخشان بنی اعتماد، مجید مجیدی و محسن مخملباف قرار داد که پس از انقلاب بار دیگر موج نو را در فیلم‌سازی ایران زنده کرده و توانستند با آثار خود در ایران و جهان موفق ظاهر شوند. از ویژگی‌های بارز فیلم‌های کیارستمی می‌توان به حضور کودکان به عنوان قهرمان اصلی داستان، روایت مستندگونه فیلم، بهره‌گیری از فضا و زندگی ساده روستایی و دیالوگ‌های شاعرانه اشاره کرد.

عباس کیارستمی ۲

زندگی شخصی

عباس کیارستمی در سال ۱۳۱۹ در تهران چشم به جهان گشود. شاید بتوان حرفه اصلی هنری وی را نقاشی دانست. وی تمام دوران نوجوانی خود را با نقاشی کردن و یادگیری آن سپری کرد تا این که در سن ۱۸ سالگی توانست اولین جایزه خود در مسابقه نقاشی را بگیرد. مدتی بعد وارد دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران شد. از این‌رو فعالیت خود برای یادگیری نقاشی و طراحی گرافیک را بیشتر کرد و در کنار درس خواندن برای درآوردن خرج دانشگاه در پلیس راهنمایی‌رانندگی مشغول به کار شد.

در سال ۱۳۴۰ در آتلیه ۷ و چند موسسه دیگر به طراحی جلد کتاب و آگهی بازرگانی مشغول شد تا این‌که شش سال بعد در سازمان نگاره مشغول ساخت تیتراژ فیلم شد. این نقطه از زندگی کیارستمی را می‌توان شروعی دانست برای موفقیت‌های آینده وی. جایی که تیتراژ فیلم‌هایی همچون وسوسه‌ی شیطان، قیصر و رضاموتوری توسط عباس کیارستمی ساخته شد. اولین تجربه وی در زمینه فیلم‌سازی بر می‌گردد به سال ۱۳۴۹ جایی که تحت نظارت بخش سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فیلم کوتاه نان و کوچه را ساخت. ولی شروع حرفه‌ای کیارستمی را می‌توان ساخت فیلم مسافر در سال ۱۳۵۳ دانست که باعث محبوبیت وی شد. همچنین او را می‌توان یکی از فعال‌ترین اشخاص هنری در زمان خود دانست. وی طی سال‌های ۱۳۴۱ الی ۱۳۴۵ توانست ۱۵۰ آگهی تلویزیونی را برای سینمای ایران بسازد.

عباس کیارستمی در سال ۱۳۴۷/۱۳۴۸ (۱۹۶۹ میلادی) با پروین امیرقلی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو پسر به نام‌های احمد کیارستمی و بهمن کیارستمی است. البته ناگفته نماند که کیارستمی و پروین امیرقلی در سال ۱۳۶۰/۱۳۶۱ (۱۹۸۲ میلادی) از یکدیگر طلاق گرفتند. عباس کیارستمی، جز آن دسته از کارگردان‌هایی است که شدیدا عاشق ایران است. پس از انقلاب ۵۷ وطنش را به هیچ‌وجه ترک نکرد و ماندن در زادگاهش را دلیل اصلی موفقیت‌های خود می‌داند. کیارستمی براین عقیده است که ماندن در ایران به وی انرژی بیشتری برای ساخت فیلم‌هایش داده است و توانست زندگی حرفه‌ای خود را بهتر از قبل ادامه دهد. این هنرمند فرهیخته در این زمینه جمله زیبایی دارد که می‌گوید:

اگر درختی را که ریشه در خاک دارد از جایی به جای دیگر ببرید، آن درخت دیگر میوه نمی‌دهد و اگر بدهد آن میوه دیگر به خوبی میوه‌ای که که در سرزمین مادری‌اش می‌تواند بدهد نیست. این قانون طبیعت است. من فکر می‌کنم اگر سرزمینم را رها کرده بودم درست مانند این درخت شده بودم.

در تاریخ ۷ فروردین ۱۳۹۵ از سوی پایگاه خبررسانی آفتاب خبری منتشر شد مبنی بر بستری شدن عباس کیارستمی در بیمارستان. مدتی بعد مشخص شد وی مبتلا به سرطان دستگاه گوارشی است. برای بهبود حال وی عمل‌هایی صورت گرفت که تا شرایط بیماری ثابت نگه داشته شود ولی ظاهرا آن‌چنان موفقیت آمیز نبوده‌اند. طی درمان‌های متعددی که می‌بایست برروی عباس کیارستمی صورت می‌گرفت او را در خواب مصنوعی قرار داده بودند. پس از گذشت چندماه برای ادامه دوره درمان‌اش به فرانسه فرستاده شد که متاسفانه در تاریخ ۱۴ تیر به دلیل لخته شدن خون سکته مغزی کرد و در پاریس فوت کرد.

عباس کیارستمی

دوران فیلم‌سازی

دوران فیلم‌سازی عباس کیارسمتی به ۵ دهه مختلف تقسیم‌بندی می‌شود. هرکدام از این دهه‌ها را می‌توان شروعی تازه برای کیارستمی و تجربه‌اش در زمین فیلم‌سازی دانست.

دهه ۱۹۷۰ میلادی (بین سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۸ )

در راستای ساخته شدن و روی‌کار آمدن موج نوی سینمای ایران عباس کیارستمی به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران کمک کرد تا بخشی جدید برای فیلم‌سازی ساخته شود. از این‌رو فیلم ۱۲ دقیقه‌ای کیارستمی به نام نان و کوچه در سال ۱۳۴۸/۱۳۴۹ ساخته شد. این فیلم داستان بچه‌ مدرسه‌ای را روایت می‌کرد که گرفتار یک سگ وحشی شده است. دو سال بعد فیلم زنگ تفریح ساخته و پس از آن، کانون محفلی شد برای ساخت فیلم‌های ایرانی. در این دهه با پوست انداختن سینمای ایران عباس کیارستمی شروع به ساخت فیلم‌هایی با محوریت فردگرایی کرد.

کیارستمی پس از فیلم تجربه، فیلم مسافر را در سال ۱۳۵۲/۱۳۵۳ ساخت. محوریت فیلم سعی داشت رفتارهای آدمی و بی‌تفاوت بودن مسائل اطراف از دید یک پسر بچه ده ساله را به ما نشان دهد. پسر بچه‌ای که تمام فکر و خیالش دیدن مسابقه‌ی فوتبال در تهران بود. برایش مهم نبود دوستان و آشنایان چه می‌گویند، آن‌‌ها را نیز فریب می‌داد تا بتواند به چیزی که می‌خواهد برسد. مهم نبود راهی که می‌رود درست است یا غلط! مهم رسیدن به هدف بود. فیلم مسافر کیارستمی را می‌توان یکی از بهترین‌های کارنامه کاری وی نامید. استفاده از پارادوکس سادگی و پیچیدگی داستان و همچنین روایت مستندگونه در قالب یک فیلم از ویژگی‌های بارز مسافر است که پس از آن کمتر در آثار وی دیده شد.

کیارستمی در سال ۱۳۵۳-۱۳۵۴ دو فیلم کوتاه به نام‌های من هم می‌توانم و دو راه حل برای یک مسئله را کارگردانی کرد. مدتی بعد نیز فیلم رنگ‌ها و پس از آن فیلم لباسی برای عروسی را به نمایش در آورد. لباسی برای عروسی روایت‌گر داستان بحث و جدل سه نوجوان بر سر یک لباس عروسی است که آن را در جشن عروسی بپوشند. فیلم لباس عروسی دیپلم افتخار جشنواره بین‌المللی فیلم موسکو، دیپلم ویژه هیئت داوران و جایزه ویژه تلویزیون ملی ایران در یازدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان تهران را از آن خود کرد. نخستین فیلم بلند عباس کیارستمی در دوران فیلم‌سازی‌اش، فیلم ۱۱۲ دقیقه‌ای گزارش است که در سال ۱۳۵۵/۱۳۵۶ به نمایش در آمد. همچنین دوسال بعد وی فیلم قضیه شکل اول، شکل دوم را ساخت.

عباس کیارستمی ۱

دهه ۱۹۸۰ میلادی ( بین سال‌های ۱۳۵۸ الی ۱۳۶۸ )

کیارستمی در آغاز این دهه چند فیلم کوتاه را کارگردانی کرد که از جمله آن‌ها می‌توان به بهداشت دندان، به‌ترتیب یا بدون ترتیب، همسرایان و همشهری اشاره کرد. شروع موفقیت‌های جهانی عباس کیارستمی را می‌توان از سال ۱۳۶۵/۱۳۶۶ با فیلم “خانه دوست کجاست؟” در نظر گرفت. ط این فیلم توانست جوایز بیشماری نظیر پلنگ برنزی، جایزه کنفدراسیون بین‌المللی هنر سینما، جایزه فیبرشی و جایزه فیلم منتخب انجمن منتقدان فیلم از جشنواره فیلم لوکارنو را از آن خود کند. همچنین این فیلم مدال طلای شهر در جشنواره فیلم جیفونی را از آن خود کرد.

بار دیگر در فیلم‌های کیارستمی واقع‌گرایانه بودن و ساده زیستن را مشاهده می‌کنیم. مسافر داستان یک پسر بچه ۸ ساله را روایت می‌کند که قصد دارد دفترچه دوستش را که در روستایی در همان نزدیکی خودشان زندگی می‌کند تحویل دهد. اگر این کار را نکند دوستش از مدرسه اخراج می‌شود. شاهد هستیم یک کودک با قلبی پاک و ذاتی سالم چطور می‌کوشد تا به دوستش کمک کند و به عبارتی این کودک قهرمان داستان است!

دهه ۱۹۹۰ (بین سال‌های ۱۳۶۸ الی ۱۳۷۸)

دهه سوم از پنج دهه کاری عباس کیارستمی که در آن شاهد آثار ماندگار و تحسین شده زیادی هستیم. این دهه کیارستمی را چندپله از کارگردانان هم‌دوره خود بالاتر برد.

اولین فیلم وی در این دهه «کلوزآپ» نام دارد که ترکیبی است از فیلم و مستند. کلوزآپ روایت‌گر داستان واقعی زندگی شخصی به نام حسین سبزیان است که خود را جای محسن مخملباف معرفی می‌کند. در انتها و زمانی که مخملباف واقعی ظاهر می‌شود، شخصیت داستان در دادگاه دلیل کار خودرا علاقه زیاد و دیوانه‌وار خود به سینما را مطرح می‌کند. کلوزآپ قدمی دیگر برای بیشتر شناخته شدن کیارستمی در خارج از ایران برداشت. همچنین این فیلم پس از چندین سال (سال ۱۳۹۰/ ۱۳۹۱) توسط نشریه سایت اند ساوند در فهرست ۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما قرار گرفت.

حال به سراغ سه فیلمی می‌رویم که از نگاه منتقدین به عنوان سه‌گانه کوکر یا سه‌گانه زلزله شناخته می‌شود. اولین فیلم از این سری «خانه دوست کجاست» به حساب می‌آید و دومین قسمت از دید منتقدین خارجی سینما «زندگی و دیگر هیچ» نام دارد. زندگی و دیگر هیچ ساخته کیارستمی در سال ۱۳۷۱ توانست برنده جایزه نوعی نگاه در چهل و پنجمین جشنواره فیلم کن شود. داستان فیلم زلزله روستای کوکر در سال ۱۳۶۹ را روایت می‌کند. یک پدر و پسر که پس از رخ دادن این زلزله از تهران به سمت منطقه زلزله‌زده می‌روند تا از سلامت دو پسر روستایی آگاه شوند. حال در این بین روستاییان زلزله‌زده و زندگی طاقت فرسا آن‌ها را مشاهده می‌کنند. طی آن سال کیارستمی توانست جایزه روبرتو روسلینی را دریافت کند که در واقع اولین جایزه دوران هنری‌اش در زمینه کارگردانی بود.

کیارستمی معتقد است سه‌گانه اصلی در اصل زندگی و دیگرهیچ، زیردرخت زیتون و طعم گیلاس است

و در آخر فیلم «زیر درختان زیتون» که منتقدان آن را سومین قسمت از این سه‌گانه می‌نامند. از طرفی منتقدانی همچون آدرین مارتین عقیده دارند که این سه‌گانه همانند یک مثلث است. هر ضلع قصد دارد تا داستانی جدا را برای ما نقل کند. حال این داستان‌ها علاوه بر بازی کردن با ذهن بیننده یک‌دیگر را به‌هم متصل می‌کنند. در خانه دوست کجاست شاهد وقایع قبل از زلزله هستیم و چطور رخ دادن اتفاقات را تماشا می‌کنیم تا به زیردرختان زیتون و وقایع بعد از زلزله می‌رسیم. فیلم زیردرختان زیتون در سال ۱۳۷۳/۱۳۷۴ توسط میراماکس فیلمز در آمریکا منتشر شد و این فیلم تحسین شده باعث شد تا عباس کیارستمی برای اولین بار نامزد دریافت نخل طلا جشنواره فیلم کن شود.

کیارستمی در لومیر و شرکا با ۴۰ کارگردان مطرح جهان از جمله دیوید لینج همکاری داشته است

فیلم بعدی کیارستمی در سال ۱۳۷۵/۱۳۷۶ با نام گیلاس ساخته شد. گیلاس را می‌توان معروف‌ترین اثر کیارستمی نامید. فیلمی که توانست جایزه نخل طلایی کن در همان سال را برای وی به‌همراه داشته باشد. در کنار آن ستایش منتقدین را به همراه داشت. مجله تایم در سال ۱۳۸۳ از این فیلم جز ۱۰ فیلم برتر تاریخ جشنواره کن نام برد. گیلاس زندگی مردی را روایت می‌کند که تنها یک هدف در سر می‌پروراند و آن هم خودکشی است.

عباس کیارستمی در ادامه موفقیت‌هایش در سال ۱۳۷۷-۱۳۷۸ فیلم «باد مارا خواهد برد» را اکران کرد. این فیلم جایزه شیرنقره‌ای فیلم ونیز و فیپرشی جشنواره فیلم ونیز را کسب کرد و به عنوان صد اثر برتر سینمای جهان از نگاه برگزارکنندگان جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو انتخاب شد. یکی از ویژگی‌های خاص باد مارا خواهد برد، این بود که در طول فیلم کمتر پیش می‌آمد تا ما هنرپیشه‌ها را ببینیم! مدام در حال دیدن لوکیشن‌های مختلفی هستیم که صدای بازیگر برروی آن‌ها قرار داده شده است.

عباس کیارستمی ۳

دهه ۲۰۰۰ (بین سال‌های ۱۳۷۸ الی ۱۳۸۸)

در سال ۱۳۷۹ عباس کیارستمی به همراه سیف الله صمدیان به درخواست صندوق بی‌المللی توسعه کشاورزی سازمان ملل متحد برای ساخت فیلمی مستند راهی اوگاندا شدند. وی طی ۱۰ روز مستند ای‌بی‌سی آفریقا (ABC Africa) را ساخت. جف اندرو، منتقد کمپانی تایم اوت، در مورد این فیلم گفته است که این مستند همانند ۴ ساخته قبلی کیارستمی در مورد مرگ و میر انسان‌ها نیست ولی مرگ و زندگی را تحت الشعاع قرار داده است.

حال به سراغ یکی دیگر از فیلم‌های موفق کیارستمی می‌رویم. درست یک سال پس از مستند ای‌بی‌سی آفریقا، وی طی یک فیلم به نام ده (۱۰) زندگی یک زن ایرانی را به تصویر کشید. یک زن که در اتومبیل خود نشسته و طی سکانس‌ّهایی با ده شخص مختلف به صحبت کردن می‌پردازد. آو اسکات، منتقد سینما، در مورد این فیلم می‌گوید که کیارستمی بزرگترین کارگردان ایرانی در سطح بین المللی بوده و می‌داند چگونه فیلم خود را به بهترین شکل بسازد. وی به خوبی می‌داند اتومبیل وسیله‌ای است که ماه‌ها در آن به تفکر می‌نشینیم یا به گفت‌وگو می‌پردازیم.

افتخارات عباس کیارستمی در زمینه کارگردانی و فیلم‌سازی به همین‌جا ختم نمی‌شود. در سال ۱۳۸۱/۱۳۸۲ برای اولین بار دست به ساخت فیلمی زد که نه دیالوگ محور است و نه بازیگری دارد! در اصل فیلم ۵ سکانس از سواحل و شهر خیخن اسپانیا را به نمایش گذاشته که هر سکانس در حدود ۱۵ دقیقه نمایشش به طول می‌انجامد. کیارستمی طی نمایش فیلم از بینندگان می‌خواهد که در صورت خسته شدن به هیچ‌وجه سالن را ترک نکنند. اگر خسته شدید می‌توانید چشم‌هایتان را بسته و از موسیقی زیبای این فیلم لذت ببرید. در راستای این فیلم بار دیگر جف اندرو به ستایش کیارستمی می‌پردازد. کیارستمی در این دهه جایزه آکیرا کوروساوا جشنواره فیلم سانفرانسیسکو برای یک عمر دستاورد هنری و دکترای افتخاری دانشگاه اکول نرمال سوپریور و دانشگاه سوربن را بدست آورد.

فیلم شیرین عباس کیارستمی،  تصویرگر نگاه ۱۱۳ بازیگر زن، بدون هیچ سخنی به دوربین فیلمبرداری است.

دهه ۲۰۱۰ ( بین سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۸)

در سال ۱۳۸۹ اولین فیلم کیارستمی به نام «کپی برابر اصل» در خارج از ایران فیلم‌برداری و تولید شد. این فیلم روایت‌گر داستان رویارویی یک زن فرانسوی با مردی انگلیسی بود. پیتر بردشاو، منتقد روزنامه گاردین عقیده دارد فیلم کپی برابر اصل عجیب ولی زیباست. در طول فیلم ما شاهد زنی هستیم که شدیدا پرانرژی است ولی رفتارهای عجیبی از خود نشان می‌دهد. وی در ادامه صحبت‌هایش این سبک فیلم‌سازی را مختص به خود کیارستمی دانسته و اعلام کرده با این‌که این سبک انحصاری وی است ولی موفقیتی در آن دیده نمی‌شود. از طرفی راجر ایبرت کیارستمی را ستایش کرده و گفته که با این روش او به خوبی می‌تواند به فیلم فضا و حس دهد.

در همین سال فیلم کپی برابر اصل توانست جواز حضور در جشنواره کن را بدست آورد و ژولیت بینوش، بازیگر زن این فیلم، توانست جایزه نقش اول را از جشنواره کن بدست آورد. همچنین جدای از نامزد شدن کیارستمی برای دریافت نخل طلایی آن هم برای چهارمین بار در جشنواره فیلم کن، توانست جایزه بهترین فیلم خارجی زبان انجمن منتقدان فیلم دالاس فورت وورث را بدست بیاورد. در ادامه موفقیت‌های وی، عباس کیارستمی در سال بعد برای پنجمین بار نیز برای فیلم یک عاشق نامزد دریافت نخل طلایی جشنواره فیلم کن شد. در سال ۱۳۹۱/۱۳۹۲ توانست نشان افتخار دولت ژاپن و در سال بعد نشان دکوراسیون علوم و هنر اتریش را از آن خود کند.

دیگر فعالیت‌‌ها

عباس کیارستمی آنقدر بزرگ است که حوضه فعالیت‌‌هایش فقط به فیلم‌سازی و کارگردانی ختم نمی‌شود. وی در زمینه طراحی صحنه، پوستر و لباس، تدوین و حتی بازیگری و رهبری اپرا نیز مهارت داشته است. همچنین کیارستمی در زمینه عکاسی طبیعت شناخته شده است. او دو کتاب به نام‌های «حافظ به روایت عباس کیارستمی» و «سعدی از دست خویشتن فریاد» را منتشر کرده است. وی تا به حال در زمینه عکاسی نمایشگاه‌های زیادی را در چین، انگلستان، ایتالیا، ژاپن و حتی موزه هنرهای معاصر تهران نیز راه‌اندازی کرده است.

عباس کیارستمی ۴

در زمینه تیتراژ نیز کیارستمی کار تیتراژ اولیه دو فیلم «به همین سادگی» و «یک حبه قند» رضا میرکریمی را برعهده داشته است. در زمینه کارگاه‌های آموزشی نیز کیارستمی چه در ایران و چه در خارج از ایران تا به حال کارگاه‌های آموزشی زیادی را جهت آموزش علاقه‌مندان به سینما برگزار کرده است.

درآخر جالب‌ترین فعالیت عباس کیارستمی مربوط به هنر موسیقیایی وی می‌شود. کیارستمی تا به حال رهبری دو گروه اپرا در شهرهای لندن و پاریس را برعهده داشته است. همچنین سابقه اجرا موفقیت آمیز اپرایی با نام زن‌ها همگی همان جورند را در جشنواره هنری فرانسه در کارنامه خود دارد.

روحش شاد و یادش گرامی

تهیه شده در زومجی


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده