بررسی بازی What Remains of Edith Finch
وقتی از بازیهای داستانمحور حرف میزنیم، خیلیها ذهنشان به سمت بازیهایی آرام، بیهیجان و حوصلهسربر میرود. مخصوصاً اگر با یک بازی مستقل طرف باشیم و در تریلرها هم اثری از گیمپلی سریع و هیجانی نباشد. بازی What Remains of Edith Finch اما یکی دیگر از خیل عظیم بازیهای مستقل با خلاقیتهای گاه و بیگاه نیست. استودیوی جاینت اسپرو با همکاری سانتی مانیکا، اثری خلق کرده که از این پس به عنوان سنگ محک بازیهای همسبک خودش به شمار میرود. بازی در زمینهی داستانسرایی و طراحی مرحله به سطحی از بلوغ رسیده که گویی سازندگانش سالهاست در صنعت بازیهای ویدیویی تجربه دارند؛ اما تیم کوچک جاینت اسپرو در دومین اثر خود به جایگاهی در میان استودیوهای مستقل رسیده که شاید تنها تعداد انگشتشماری از بازیسازهای مستقل به این درجه از کیفیت رسیده باشند.
برای دانلود از سایت آپارت اقدام کنید | تماشا در یوتیوب
بازی What Remains of Edith Finch در همان دقایق اول شما را مجذوب خودش میکند. اولین قدمهای ایدث در جنگل که به خانهی اجدادی خانوادهی فینچ منتهی میشود، سرشار از رمز و راز است و جذابیت روایت داستان و نحوهی نقشبندی مونولوگهای او روی محیط بازی انگیزهای است که ما را برای گرهگشایی از داستان این خانواده به جلو میکشاند. ایدث فینچ دختر ۱۷ سالهی این خانواده و ظاهراً آخرین بازماندهی آن، پس از سالها به خانه برگشته تا سر از رازهای ناگفتهی خانوادهاش درآورد. در اولین برخورد با خانهی خانوادهی فینچ مورد غیر عادیای نمیبینیم اما هرچه که جلوتر میرویم، بیشتر به پیچیدگیهای اعضای مفقود این خانواده پی میبریم. در نگاه اول با خانوادهی شلوغ و روابط پیچیدهای طرفیم اما به لطف شجرهنامهایی که در منوی بازی تعبیه شده، میتوان از روند پیریزی داستان به طور دقیقتری آگاه شد. ایدث در طول گشت و گذارهای خودش در اتاقهای خانهی فینچها، سرگذشت و خاطرات تک تک اعضا را بازگو میکند و ضمن مرور خاطرات، از حقایقی آگاه میشود که تا پیش از این سربسته باقی مانده بودند.
اینجاست که پای گیمر به عنوان عامل تأثیرگذار در بازی به میان میآید. قرار نیست سرنوشت اعضای خانواده را با انتخابهایمان رقم بزنیم یا با دیالوگهای مختلف روبهرو شویم، فقط ایدث را در بازگویی خاطرات خانوادهاش همراهی میکنیم و همراه او به کمک یادداشتها و وسایل خاطرهانگیزی که در گوشه و کنار خانه پیدا میشود سراغ ناگفتهها و تاریخچهی این خانواده میرویم. شاید در نگاه اول هیچکدام از اینها جذاب به نظر نرسند، شاید فکر کنید با یک «شبیهساز راه رفتن» دیگر طرف هستید که نه ارزش ۲۰ دلار را دارد نه دو سه ساعت وقتتان را. اما اگر به بازی وقت بدهید، یکی دو خاطرهی اول را که بازی کنید و نبوغ سازندگان را در طراحی مرحله ببینید بدون شک شیفتهی بازی خواهید شد. چرا که هرخاطره، بنا بر شخصیت خاص یک عضو خانواده طراحی شده و قطعاً خاطرات یک کودک دو ساله با شخصی که ۲۰ سال از زندگی خود را زیر زمین زندگی کرده تفاوت دارد و پسری که روانشناسش قوهی تخیل او را بسیار قوی توصیف میکند، مرحلهی کاملاً متفاوتی را میطلبد. تجربهی خاطرات مختلف اعضای خانواده با اینکه چندان طول نمیکشند و تعدادشان هم زیاد نیست، اما چنان تأثیری میگذارد که در بهترین مراحل دیگر بازیها هم چنین چیزی ندیدیم.
اگر بتوانید با بازی ارتباط برقرار کنید، یکی از ماندگارترین تجربههای دوران گیمریتان خواهد شد
همهی اینها اما منوط به این است که از همان وهلهی اول، بتوانید با بازی ارتباط برقرار کنید. به راحتی میتوان گفت بازی What Remains of Edith Finch برای مخاطبان خاص بازیهای ویدیویی ساخته شده است و شاید خیلیها نتوانند به سبب جو و اتمسفر سورئال آن سراغش بروند. اما همینکه کمی با بازی راه آمدید و به آن وقت دادید تا جا بیفتد، با تجربهای طرف هستید که در عین ملموس و واقعگرا بودن، به طرز جادو واری ماورایی است و بدون اینکه انتظارش را داشته باشید، وسط یک رویا رهایتان میکند. همهچیز در ابتدا عادی به نظر میرسد و تا انتها هم اتفاق ماورالطبیعهای نمیافتد اما در طول بازبینی خاطرات خانوادهی فینچ، با لحظاتی رو به رو میشوید که مانند یک خواب شفاف میمانند و چقدر خوششانس هستیم که میتوانیم کنترل خوابها را بر عهده بگیریم و خودمان بخشی از آنها باشیم. برای حفظ لذت تجربهی اولیهی بازی، از بازگو کردن مکانسیمهای خلاقانهی گیمپلی معذورم اما همین قدر بگویم که What Remains of Edith Finch به واسطهی همین لحظات نابش موفق میشود نه تنها داستانی نهچندان پیچیده را به طرزی کوبنده تعریف کند، بلکه از لحاظ «بازی بودن» هم از خیلی از همسبکهای خود جلوتر قرار میگیرد و گیمپلیاش، به راه رفتن و نگاه کردن خلاصه نمیشود.
در بازیهای مستقل اینچنینی عادت داریم سبکهای خاص گرافیکی را ببینیم و در واقع، سازندگان از طراحی هنری بازی به عنوان یکی از عوامل جذب مخاطب استفاده میکنند اما بازی What Remains of Edith Finch قرار نیست جایزهی بهترین گرافیک هنری سال را ببرد. در واقع بازی در زمینهی گرافیک فنی و حتی هنری حرف زیادی برای گفتن ندارد و نمیتوان گرافیک را به عنوان یکی از نقاط قوتش نام برد. اما خانهی فینچها سرشار از جزئیات و آیتمهای کوچک و بزرگ است که مشاهده و بررسی دقیق آنها از مهمترین ابزارها برای درک بیشتر داستان و برقراری ارتباط نزدیکتر با کاراکترهاست و بنابراین، سازندگان در زمینهی مدلسازی و طراحی سهبعدی اجسام مختلف کم نگذاشتهاند. فقط چیزی که گاهی اوقات توی ذوق میزند، کیفیت بافتها و افت فریمهای مقطعی است و با اینکه تأثیر چندانی روی تجربهی کلی نمیگذارد اما در هر صورت از نقاط ضعف بازی به شمار میروند. از طرف دیگر نبوغ و خلاقیت در روایت داستان راه خودش را به طراحی هنری بازی هم پیدا کرده و گهگاه خاطراتی را شاهد هستیم که از لحاظ طراحی بصری، تفاوتهای زیادی با گرافیک واقعگرایانهی خود بازی دارند و همین باعث میشود حس و حال رویاگونهی بازی تقویت شود.
بیانصافی است که اشارهای به موسیقی میخکوبکنندهی بازی نکنیم. شاید در بازیهای زیادی آهنگهای گوشنوازی شنیده باشید که کاملاً روی بازی نشسته و به تجربهی فراگیر آن بازی کمک کرده، اما چیزی که در What Remains of Edith Finch با آن طرفیم یک موسیقی متن صرفاً خوب نیست. موسیقی وظیفهای بیشتر از یک صدای پسزمینه دارد و سازندگان هم به خوبی این موضوع را فهمیدهاند و برای همین از جف روسو، آهنگساز سریالهایی چون فارگو، لیجن و The Night of دعوت کردهاند تا موسیقی متن بازی را بسازد. روسو با درک کامل داستان بازی و رابطهی ایدث با هرکدام از اعضای خانوادهاش و خاطرهها، بر هر نفر تم متفاوتی خلق کرده و بنا به سن و سال و شخصیت هریک از کاراکترها، موسیقی متفاوتی میشنویم. حتی در منوی بازی هم قطعهی پیانوی بسیار زیبایی نواخته میشود که همراهی آن با شجرهی نامهی خانوادهی فینچ و مرور خاطراتی که از اعضای این خانواده دیدهاید به خودی خود تجربهی دلنشینی است.
استودیوی Giant Sparrow در دومین اثر خود با اینکه آن افسارگسیختگی بازی اولشان را کنار گذاشته و به سمت آثار رایجتر قدم برداشته، اما همچنان میتوان در جایجای آن ردپای ذهن مریض و صد البته خلاق و کودکانهوارانهی سازندگان را دید و حسرت خورد چرا تا به حال چنین نبوغی را در دیگر بازیهای مستقل و حتی بزرگ و پرخرج ندیدهایم. با اینکه شاید به خاطر همین حال و هوای عجیب و غریب و روند نسبتاً آرام بازی، هر کسی با What Remains of Edith Finch ارتباط برقرار نکند اما بازی برای کسانی که آمادهی تجربههای جدید هستند، ترفندهای نابی در آستین دارد.
What Remains of Edith Finch
نقاط قوت
- داستان گیرا، ملموس و تأثیرگذار
- روایت ناب و منحصر به فرد داستان بازی
- خلاقیت بیحد و حصر در طراحی گیمپلی
- موسیقی درخور، مناسب و شنیدنی
- ارزش تکرار بالا
نقاط ضعف
- کیفیت پایین بافتها
- عدم پرداخت کامل برخی کاراکترها
نظرات