تولد ۳۰ سالگی ماریو و نگاهی بر تاثیر آن در صنعت بازیهای ویدیویی
در سال ۱۹۸۵، کمپانی نینتندو برای اولین بار بازی Super Mario Bros را در کشور ژاپن برای کنسول فامیکام عرضه کرد.
پیش از عرضه این بازی، شاهد حضور ماریو در بازی Donkey Kong و Donkey Kong Junior بودیم. اما ۳۰ سال گذشته، اولین قسمت این بازی به صورت مستقل با نام Mario Bros خود را به این صنعت معرفی کرد. بنابراین طرفداران این مجموعه، امروز ۳۰ امین سالگرد ماجراجوییهای لولهکشِ ایتالیایی این سری را جشن میگیرند.
بسیاری از گیمرها شاهد انتشار اولین قسمت این مجموعه و همراه شدن با آن از ابتدا را نداشتند. اما این روزها گیمرهای زیادی وجود دارند که مجموعه Super Mario یکی از مهمترین بازیهای طول عمر آنها و در برخی نقاط، برترین بازیای که در دوران گیمری خود تجربه کردند بوده است.
از آنجایی که کنسولهای نینتندو اولین کنسول بسیاری از گیمرها بودند، سوپر ماریو دلیل عاشق شدن اکثر گیمرهای امروزی به صنعت بازیهای رایانهای به حساب میآید. اگر به خاطر داشته باشید، اکثر خاطراتِ دوران کودکی ما با بازیهای رایانهای به قرار دادن کاتریج بازیهای این مجموعه در کنسولهای نینتندو خلاصه میشود.
اما ماریو باعث نجات صنعت بازیهای رایانهای پس از انقراض کوتاهمدت آن در سال ۱۹۸۳ هم شده است. برای درک بهتر این مسئله، نگاهی به مصاحبه اخیری که با بِلِیک هَریس، نویسنده کتابهای Console Wars: Sega, Nintendo و the Battle that Defined a Generation میاندازیم.
صنعت بازیهای رایانهای در سال ۱۹۸۳ الی ۱۹۸۴ در کشور آمریکا به چه شکل بود؟
این صنعت در سال ۱۹۸۳ سقوط بزرگی داشت. برخی از مردم آن را «سقوط آتاری» یا «سقوط ET» (نام یک بازی که توسط آتاری ساخته شد و کیفیت بسیار پایینی داشت) مینامند.در این بازه، بازیهای رایانهای دیگر به عنوان یک محصول شناخته نمیشدند. خردهفروشانی که انباری از بازیهای رایانهای داشتند، مرده به حساب میآمدند.
در آن زمان و انقلابی که در تکنولوژی رایانههای شخصی به وجود آمده بود، مردم اعتقاد داشتند بهجای بازی روی یک کنسول اختصاصی، میتوان روی پیسی خود بازی کرد.
با این حال در آن زمان هنوز شاهد مرگ بازیهای آرکید نبودیم. یکی از کمپانیهایی که در آن زمان بسیار موفق عمل کرد، نینتندو بود. با بازی Donkey Kong در سال ۱۹۸۰ الی ۱۹۸۱، این کمپانی توانسته بود موفقیتهای زیادی کسب کند. در حالی که صنعت بازیهای رایانهای در آن زمان در کشور آمریکا در حال سقوط بود، این صنعت در کشور ژاپن و با کنسول نینتندو، طرفداران زیادی پیدا کرده بود.
در حالی که در آن زمان نیتندو قصد داشت کنسول خود را به آمریکا بیاورد، مقاومتهای زیادی نسبت به این عمل وجود داشت. طی چند سال آتی، ۹۰ الی ۹۵ درصد از سهام صنعت متعلق به نینتندو بود. در حالی که طی سالهای قبل این کمپانی با مشکلات خود دست و پنجه نرم میکرد، اما در آن بازه، به عنوان پادشاه صنعت شناخته میشد.
نینتندو با چه مشکلاتی در بازار آمریکا دست و پنجه نرم میکرد؟
اتمسفر آن زمان به این شکل بود که هیچکس علاقهای به بازیهای رایانهای نداشت. مردم احساس میکردند بازی مانند مُدی است که سریعا شاهد فراموش شدن آن خواهیم بود. بنابراین عرضه کنسول نینتندو و ارائه محتویات بینظیر، برای هیچکس مهم نبود.
بسیاری از افرادی که مسئول فروش این کنسولها به خردهفروشان بودند، در صحبتهای خود با من گفتهاند در آن زمان این خردهفروشان حتی زحمت صحبت کردن و برگزاری یک جلسه را هم با این افراد به خود نمیدادند.
شخصی که پیش از من روی بازیهای ویدیویی سرمایهگذاری کرده بود و به همین دلیل اخراج شد، دلیل اصلی موقعیت شغلی این روزهای من است.
در نهایت، چیزی که نینتندو را موفق کرد، بازیهای بسیارخوب و با کیفیتی مانند Super Mario Bros بود. علاوه بر این، یکی دیگر از موفقیتهای نینتندو، نحوه نمایش کنسول بود.
به جای اینکه در نمایشهای خود نشان دهند این کنسول هم تفاوتی با آتاری ۲۶۰۰ یا مَتِل اینتِلِویژن (Mattel Intellivision) ندارد، نینتندو نشان داد کنسول آنها یک محصول پیچیدهتر برای سرگرم کردن مردم است.
برای ثابت کردن این ایده، کنسول نینتندو در کشور آمریکا با روباتی با نام «R.O.B» عرضه شد. اگرچه این روبات مصرف خاصی نداشت و با هیچکدام از بازیهای کنسول هم تعامل نکرد، اما با این روش، نینتندو قصد داشت به مردم بگوید: شاید بازیهای رایانهای مرده باشند، اما این یک چیز کاملا جدید است که برای متوجه شدن از قابلیتهای آن، باید آن را امتحان کنید.
نینتندو در فروشگاهها تبلیغات زیادی از کنسول خود و هیجانی کردن مخاطبان نسبت به آن انجام میداد. براساس داستانهایی که به گوش من میرسید، مردم آن زمان فکر میکردند این تبلیغات برای گول زدن آنها درست شده و بازیهای رایانهای به صورت کامل یک صنعت مرده به حساب میآید.
نینتندو کمپانیای بود که تا آن زمان هیچکس در کشور آمریکا چیزی از آن نشنیده بود. اما این کمپانی مسئول ساخت بازی Donkey Kong و به صورت کلی بازیهای آرکید در طول پنج سال اخیر بود. این آمار اگرچه از کمپانیهای دیگر مانند سگا کمتر بود، اما آنها تصمیم گرفتند شانس خود را امتحان و کنسولی که به آن اعتقاد شدیدی داشتند را در کشور آمریکا عرضه کنند.
در نهایت، چیزی که نینتندو را موفق کرد، بازیهای بسیارخوب و با کیفیتی مانند Super Mario Bros بود
از آنجایی که عرضه این کنسول در تمام شهرهای آمریکا کار بسیار مشکلی بود، نینتندو تصمیم گرفت کنسول خود را تنها در شهر نیویورک عرضه کند. بنابر عقیده آنها، اگر این کنسول در نیویورک موفق شود، شاهد موفقیت آن در نقاط دیگر هم خواهیم بود. در سال ۱۹۸۵، آنها با عرضه آزمایشی کنسول خود، سعی در احیای صنعت بازیهای رایانهای کردند.
اگرچه عرضه آزمایشی یک موفقیت محض نبود، اما برای شروع یک اتفاق خوب به حساب میآمد. پس از آن، نینتندو کنسول NES را در شهر لساَنجِلِس هم عرضه کرد. پس از گذشت سه سال، این سیستم از نظر مالی توانست صنعت بازیهای رایانهای را احیا کند. یکی از مسائلی که توانست نینتندو را از کمپانیهای دیگر مانند آتاری جدا کند، توانایی بینظیر آنها در تولید بازیهای رایانهای بود.
Super Mario Bros یک انقلاب در صنعت گیم به حساب میآید. برای عرضه یک کنسول جدید، Super Mario Bros محصولی بود که مردم را مجاب به خرید کنسول میکرد. این بازی توانست نینتندو را محبوب کند و اجازه ورود به قسمتهای دیگر صنعت را هم به آنها بدهد. در نهایت آنها وارد تلویزیون، فیلمهای سینمایی و محصولات کلی شدند و برند خود را محبوبتر کردند.
بازیهایی مانند ماریو، از مزیتی با نام « مُهر کیفیت بازیهای نینتندو» بهره میبردند. چرا این مسئله در آن زمان مهم بود؟
به دلیل کاهش کیفیت بازیها در سال ۱۹۸۳، شاهد سقوط کوتاهمدت صنعت بودیم. در آن زمان، درآمدی که از فروش بازیهای به دست میآمد به حدی خوب بود که سازندگان احساس کردند کیفیت بازیها دیگر مهم نیست. از بازی E.T، میتوان به عنوان یک مثال در این زمینه استفاده کرد. به حدی کیفیت این بازی پایین بود که آتاری مجبور شد هزاران کپی از آن را در زیرِ خاک منطقه New Mexican دفع کند. آنها فکر میکردند هر محصولی که تولید کنند به فروش میرود. E.T در سال ۲۰۰۰ یک انقلاب در تکنولوژی بازیها به شمار میرفت و آتاری که در سراسر اینترنت شناخته شده بود، احساس میکرد میتواند سود زیادی را از بازی بیکیفیت خود به دست بیاورد.
نینتندو که در این زمینه بر خلاف آتاری عمل کرده بود، به کیفیت بازیهای خود افتخار میکرد. این کمپانی قصد داشت به خریداران و خانوادهها نشان دهد کیفیت بازیهای آنها با محصولات کمپانیهای دیگر تفاوت زیادی دارد. اوایل دهه ۸۰ میلادی، نینتندو سیاستی را با نام Seal of Quality (مهر کیفیت) تاسیس کرد که به مشتریها اعلام میکرد کدام محصول ارزش خرید دارد. در آن زمان خبری از نقد بازیهای رایانهای، تصاویر و ویدیوهای فراوان و البته تبلیغات جدی نبود. بنابراین مردم در آن زمان با چشمان بسته سراغ خرید یک محصول میرفتند.
یکی از سیاستهای بسیار خوب نینتندو، پشتیبانی از مشتریها بود. این کمپانی با راهاندازی مجله Nintendo Power، تصاویری از بازیهای خود را به مردم نشان میداد و آنها را با محتویات کلی آن آشنا میکرد. علاوه بر این، با احداث یک خط تلفن رایگان برای مشتریها، نینتندو کسانی که در بازیها به کمک نیاز داشتند را هم راهنمایی میکرد.
تبلیغات از سیستمهای جدید در آن زمان به چه شکل بود؟ آیا نینتندو از روشهای قدیمی برای انجام این کار استفاده میکرد؟
در آن زمان و در یک تبلیغ ۳۰ ثانیهای، در طول دو ثانیه اول کنسول به مردم نشان داده میشد. پس از آن تمرکز تبلیغ روی خانواده و روبات R.O.B و اهداف کلی نیتندو با کنسول خود بود.
عکسالعمل مردم نسبت به به قسمت اول مجموعه بازیهای Super Mario Bros چگونه بود؟ چرا این بازی یک محصول بسیار مهم در صنعت به حساب میآمد؟
پیش از عرضه بازی Super Mario Bros و رونمایی رسمی از ماریو، شاهد اولین حضور وی در بازی Donkey Kong بودیم. ماریو لولهکشی بود که هدف اصلیاش نجات شاهزاده مورد علاقهاش از دست غول شیطانی بازی بود. به دلیل محدودیتهای سختافزاری، تنها رنگی که سازندگان در آن زمان میتوانستند برای طراحی ماریو استفاده کنند، قرمز بود. جالب است بدانید ماریو در ابتدا اسم خاصی نداشت و از آن با نامِ «مردی که پرش میکند» یاد میشد. از آنجایی که ماریو در ماموریتهای خود باید از روی چیزهای مختلفی میپرید، این لقب به او داده شده بود.
ماریو در ابتدا اسم خاصی نداشت و از آن با نامِ «مردی که پرش میکند» یاد میشد. از آنجایی که ماریو در ماموریتهای خود باید از روی چیزهای مختلفی میپرید، این لقب به او داده شده بود
پس از عرضه قسمت اول، ماریو باری دیگر با بازی Mario Bros که دیگر یک محصول در سبک پلتفرمر نبود وارد بازار شد. در سال ۱۹۸۵، نینتندو بازیای را با نام Super Mario Bros عرضه کرد که انقلابی عظیم را در صنعت ایجاد کرد. این بازی اولین محصول واقعی سبک پلتفرمینگ بود که احساسی بیش از یک بازی و به معنای کاملتر تکهای از هنر را به مخاطب ارائه میداد. با تجربه این بازی، بسیاری از گیمرها احساس میکردند در یک دنیای دیگر غرق شدند.
میاموتو، خالق بازیهای Donkey Kong, The Legend of Zelda و البته ماریو، در گذشته یک کودک کنجکاو بوده است. وی در خاطرات دوران کودکی خود گفته است زمانی که به عنوان یک کودک در حیاط خانهی خود بازی میکرده، به کاوش در محیط و بررسی چیزهای مختلف علاقه شدیدی داشته است. به همین دلیل است که در قسمت اول بازی ماریو شاهد Easter eggs های زیادی بودیم. میاموتو با این بازی قصد داشت به بازیکنان حس دوران کودکی دست دهد. بازیکنان در این مجموعه میتوانند قسمتهای مختلف بازی را جست و جو کنند. با این حال اگر علاقهای به این کار نداشته باشند، میتوانند از مراحل خطی بازی لذت ببرند.
از همینجا بود که ماریو باری دیگر بزرگی صنعت بازیهای رایانهای را به جهان نشان داد؟
در سال ۱۹۹۰، طی نظرسنجیای که میان مردم انجام شد، ماریو با کنار زدن میکیماوس، محبوبترین و شناختهشده ترین شخصیت بازیهای رایانهای به حساب آمد. هاوارد فیلیپس، یکی از بازیسازان بزرگ نینتندو هم در لیست پنجتایی برترین بازیسازان آن زمان قرار داشت. نینتندو به لطف ماریو به حدی بزرگ شده بود که دیگر به عنوان قدرتی بزرگ در جهان شناخته میشد. او با بازی Pokémon، برای هرچه محبوب کردن نینتندو کارهای زیادی انجام دادند.
بنابراین عرضه کنسول نینتندو در سراسر جهان، چه مدت طول کشید؟
در زمان عرضه آزمایشی در شهر نیویورک، تنها ۱۰۰ هزار کنسول به فروش رفت. سال بعد، فروش کنسول به یک میلیون نسخه رسید و در آن زمان بود که کنسول NES در سراسر جهان وارد بازار شد.
نینتندو مانند گذشته، دیگر رهبر اصلی صنعت بازیهای رایانهای نیست. با این حال مشخص است که ماریو راه را برای تولید بازیهای دیگر در آینده باز کرده است. نظر شما در این رابطه چیست؟
قطعا با این تئوری موافق هستم. فکر کنم مانند سرگرمیهای دیگر، در صنعت بازیهای رایانهای هم هر چیزی که موفق ظاهر شود، باعث الهامگیری سازندگان دیگر از آن برای تولید محصولات دیگر خواهد شد.
به عنوان مثال، به بازی Sonic نگاه کنید. در حالی که قسمت اول بازی Sonic the Hedgehog شباهت زیادی به Super Mario Bros نداشت، اما سگا با هدف از بین بردن ماریو و محبوب کردن محصول خود این بازی را طراحی کرده بود. بنابراین بدون وجود ماریو سونیک وجود نداشت و فکر میکنم این مسئله به اکثر بازیهای امروزی سرایت کرده است.
بدون ماریو، بسیاری از بازیها و محصولاتی که امروزه شاهد آنها هستیم را نداشتیم
قسمت اول بازی Sonic the Hedgehog شباهت زیادی به Super Mario Bros نداشت، اما سگا با هدف از بین بردن ماریو و محبوب کردن محصول خود این بازی را طراحی کرده بود
اگر نینتندو در سال ۱۹۸۵ شسکت میخورد، احتمالاشاهد شکست صنعت بازی هم بودیم. اگر نینتندو در نیویورک موفق نمیشد، فکر میکنم کمپانیهای دیگر هم برای موفق شدن در این منطقه تلاش نمیکردند. با این حال اگر آنها تصمیم به امتحان شانس خود در این نقطه از جهان میگرفتند، کارشان دو برابر سختتر از نینتندو میشد. اگر ماریو نبود، این روزها مردم زمانِ خود را صرف بازی کردن و وقت گذاشتن برای آن نمیکردند.
نینتندو همچنین بدبینی خردهفروشان نسبت به بازیهای رایانهای را هم از بین برد. Super Mario Bros 2 یک محصول موفق بود و پس از آن، Super Mario Bros3 به عنوان پرفروش ترین بازی تاریخ به حساب آمد. این بازی قدرت نینتندو و صنعت بازیهای رایانهای را به تمام دنیا نشان داد.
بنابراین در این روزِ مهم، لازم است از شیگِرو میاموتو، تاکاشی تِزوکا، کوجی کُندو و افراد دیگری که در طی این ۳۰ سال اخیر دستی در این مجموعه داشتند و به احیای مجدد این صنعت کمک کردند تشکر کنیم.
در انتها اگر بخشی از خاطرات دوران همراه بودن شما با صنعت بازیهای رایانهای به مجموعه Super Mario خلاصه میشود، در قسمت نظرات ما را هم از این خاطرات که قطعا زیبا هستند مطلع سازید.
منبع: Mashable
نظرات