پیش نمایش بازی Assassin's Creed Syndicate
خیلی اوقات سری بازیهای Assassin’s Creed، خود را همچون یک ستون آموزش و تدریس تاریخ برای بازیکنان میدید. این بازی بیشتر اوقات حسی بسیار جدی به خود میگرفت و تمام کارها به کشتن شخص یا نجات دادن یک شهر ختم میشد و این دلایل اجازه نمیداد که بازی شور و نشاط بیشتری را در بازههای زمانی خود به بازیکن منتقل کند. اما حال نوبت به Syndicate رسیده است و به نظر میآید که یوبیسافت در کنار درسهای تاریخی خود، این بازی را بسیار وسیع، سرگرم کننده و جذاب ساخته است و از آن حس جدیه کشتن سران و رهبرها، دوری کرده است. البته فکر نکنید که دیگر خبری از تمام حوادث و برخوردها با تمپلارها و نقشههای شیطانی آنها نیست اما شاخ و برگهای بازی بسیار بیشتر شده است. یوبیسافت تصمیم گرفت در اولین اقدام خود برای شاخ و برگ دادن به بازی از دو شخصیت متفاوت استفاده کند و این تفاوت به جنسیت آنها مربوط میشود. در مرکز بازی Assassin’s Creed Syndicate، جیکوب و ایوی فرای قرار دارند و خط داستانی بازی را طی میکنند. قرار دادن برادر و خواهر خانواده فرای به عنوان شخصیتهای قابل بازی در Syndicate باعث شد تا بعد از مدتها حسی تازه درون سری Assassin’s Creed دمیده شود.
Syndicate مدرنترین بازی سری Assassin’s Creed از نظر بازه زمانی است. کالسکهها تقتق کنان از خیابانهای سنگ فرش شده عبور میکنند و مردم با پرستیژ خاصی در این خیابانها قدم میزنند. به بالای یک سقف بلند برویم، در آن جا است که قادر هستیم شیوع مدرن شدن صنعت را به وضوح مشاهده کنیم. صنعتی که با ورود به این شهر باعث شده در جای جای شهر، کارخانهها و کارگاهها با دودکشهای سر به فلک کشیده خود دودهای غلیظ و سنگین را روانه آسمان کنند. دیگر نه خبری از قلعههای قرون وسطایی است، نه خبری از دریای آبی و جزایر خوش آب و رنگ و حتی نه خبری از کوچههای گل آلود پاریس؛ اینجا سال ۱۸۶۸، دوران ویکتوریای لندن است؛ شهر صنعت، دود و خفقان درگیریهای بیرحم و خونین. لندن به شکل بسیار حیرتآوری عظیم و زیبا طراحی شده است. یکی از اهدافی که زیر سایه عظمت لندن محقق شده، تنوع و گوناگونی مناطق و
معماری آن است. اگر به قسمتهای ساحلی تامس «Thames» حرکت کنید، به نواحی صنعتی بازی برخواهید خورد که اتمسفر تاریک و در تضاد آن اتمسفر روشن خاص خود را دارند. سپس درست بعد از این منطقه به لمبث «Lambeth» میرسید که شبیه به یک ناحیه ییلاقی در شهر پر از دود لندن است، اما در این میان شاهد تخریب خانههای سنتی هستیم که قرار است جای خود را به معماری صنعتی بدهند. گاهی نیز در میان خانههای کوچک شاهد قصرها و کلیساهای عظیم با معماری متحیر کننده هستیم. جیکوب و ایوی درست همانند شما که یک بازیکن هستید، با این شهر غریب هستند زیرا آنها برای اولین بار در سال ۱۸۶۸ پا به لندن میگذارند و داستان مبارزات آنها با تمپلارها با ورود آنها به شهر آغاز میشود. شما، جیکوب و ایوی مهمانان جدید این شهر هستید، شهری که مناطق بسیار زیادی برای کاوش دارد و انتظار شما را میکشد.
اما مدرن شدن Assassin’s Creed تنها به معنای تغییر و تحول شهر و محیط نیست و مکانیزم بازی نیز دست خوش تغییرات شده است. اولین نکته که به گستردگی این امر دامن زده، قابل بازی بودن هر دو شخصیت جیکوب و ایوی است که هر کدام دارای خط داستانهای فرعی و شاخه قابلیتهای منحصر به فرد خود هستند. در بخش اصلی داستان و با توجه به روایت آن، ممکن است مجبور باشید فقط با جیکوب یا ایوی کار را دنبال کنید، اما هنگامی که در دنیای بازی و خارج از داستان قدم میگذارید، کنترل هر کدام که خواستید میسر میشود. داشتن دو شخصیت اجازه میدهد حرکات جدید، سیستم مبارزه جدید و حتی پیچش داستانی جدید به وجود آید. حضور ایوی نیز به عنوان اولین شخصیت زن در شمارههای اصلی سری Assassin’s Creed به خودی خود باعث شده تا جاده جدیدی در دنیای آن شکل بگیرد. گیمپلی در این قسمت از اجزای مختلفی تشکیل شده که هر کدام جذابیت خاص خود را دارند. یکی از این بخشهای مهم سفرها و حرکات از نقطهای به نقطه دیگر است. کمی که با شهر آشنا شدید متوجه خواهید شد که در شهر به این بزرگی پیاده روی و جست و خیز گزینه دائمی مناسبی برای چرخش در نقاط مختلف شهر نیست.
اما خوشبختانه میتوان به لطف مدرن شدن شهر، از وسیله نقلیه چهار چرخی به نام کالسکه استفاده کرد. در سری Assassin’s همیشه عادت به انجام مخفی کاری، پرش از روی سقفها یا مبارزه در کوچههای شلوغ و خلوت داشتیم. اما این وسیله نقلیه به راحتی یک ستون دیگر به دیگر ستونهای هیجانانگیز بازی اضافه کرده است، زیرا علاوه بر اینکه توسط این کالسکهها جا به جایی صورت میگیرد، بلکه نقش موثری نیز در مبارزات و صحنههای اکشن خواهند داشت. نکته جالب در مورد کالسکهها، اسبها و هدایت کنندگان آن است که به قول سازنده بازی کاملا پویا طراحی شدهاند و در سرتاسر شهر به شکل کاملا زندهای در حرکت هستند. همچنین اگر در هنگام مبارزات و اکشن چه سوار بر کابین کالسکه باشید و چه روی آن قرار بگیرید، اسبها با سرعت بالا به حرکت خود ادامه میدهند و هیجان را به مراتب بالاتر خواهند برد. البته مطمئن باشید اگر به طور کامل اسبها رها شوند و به مبارزه بپردازید، چه شما باشید چه دشمن، این امکان وجود دارد که کالسکه واژگون شود و حوادث زیادی رخ دهد. علاوه بر جذابیت کالسکهها، قطار نیز وارد چرخه Assassin’s Creed شده است و در کنار وظیفه حمل و نقل آن، برخی از بخشهای داستانی نیز حول محور آن انجام میشود. مثلا در مرحلهای شاهد دنبال کردن یک تمپلار توسط جیکوب بودیم و به راستی که حس و حال تازهای را به وجود آورده بود. همچنین اگر به محله تامس بروید با قایقهای فراوانی رو به رو خواهید شد که قادر به استفاده از آن هستید اما هر ستون جدیدی که به مکانیزم گیمپلی اضافه شود، باز هم پارکور، مبارزات و مخفیکاری در سری Assassin’s Creed
حرف اول را میزنند. اما این دلیل نمیشود که تحول و عناصر جدید را در این قسمتها شاهد نباشیم. اولین عنصر جدیدی که مستقیما در تمامی بخشهای بازی تاثر گذار خواهد بود، تناب و قلابی است که در اختیار هر دو شخصیت بازی قرار داده شده است. پرتاب کننده تناب یا روپ لانچر درست چیزی است که مخصوص لندن ساخته شده است و اگر بگوییم که شهر هم بر اساس این روپ لانچرها ساخته شده است اغراق نکرده باشیم. روپ لانچرها این اجازه را به بازیکن میدهند که همانند بتمن به راحتی از ساختمانها بالا روند. با عذر خواهی فراوان از الطائیر، اتزیو و ادوارد، باید بگویم که روپ لانچر باعث شده تا جیکوب و ایوی پُر جنب و جوشترین گیمپلی سری Assassin’s را در اختیار داشته باشند. مهم نیست که با کدام شخصیت در حال بازی باشید، هر دوی آنها توسط روپ لانچر بسیار روان حرکت میکنند و این کار با توجه به وزن، موقعیت و حرکات دو شخصیت بسیار فیزیکیتر از پرشهای آقای بتمن انجام میشود. فرود آمدن یا پرتاب شدن توسط روپ لانچر به گونهای طراحی شده که در انتهای آن به راحتی میتوانید آماده انجام سریع پارکور یا استفاده دوباره از روپ لانچر شوید. همین موضوع به شما در هنگام شلوغیها بسیار کمک خواهد کرد. مثلا اگر توسط تعداد زیادی از سربازان محاصره شدید، دیگر همانند سریهای گذشته مجبور نیستید از لا به لای آنها فرار کنید، بلکه این روپ لانچر است که کار شما را آسان میکند. البته این آسان شدن دلیل بر راحت شدن مبارزات نیست، زیرا شهر لندن بسیار شلوغ است و درگیریها در آن به مراتب بیشتر از نسخههای قبل رخ میدهد.
روپ لانچر درست چیزی است که مخصوص لندن ساخته شده و اگر بگوییم که شهر هم بر اساس این روپ لانچرها ساخته شده است اغراق نکرده باشیم
از بحث روپ لانچر که بگذریم باید راه و روش مبارزات جیکوب و ایوی را از هم جدا کنیم، زیرا تفاوت آنها درست در این نقطه کاملا به چشم میآیند. خوبی این قسمت این است که دیگر با دو شخصیت تازه کار رو به رو نیستیم و آنها در دسته اساتید یا مستر اساسین قرار میگیرند و همچنین ایوی از قبل عضو انجمن برادری «Brotherhood» بوده است. هر دو دارای قابلیتهای شاخهای منحصر به فرد خود هستند. جیکوب در موقعیتهای مختلف اکثر اوقات در مبارزات رو به رو و نزدیک شرکت میکند. او شخصیت پرخاشگر و سلطه جو دارد و جنگیدن و مبارزه را برای رسید به هدف خود پیش میگیرد. بنابراین، قابلیتهای شاخهای او که میتوان آپگرید کرد، بیشتر به مبارزات نزدیک با شمشیر و ابزارهای دیگر مربوط میشود. اما در طرفی دیگر، ایوی بسیار با استراتژی عمل میکند و شخصیتی بسیار متفکرتر از برادر خود دارد. بنابراین سیستم قابلیتهای شاخهای او بر اساس مخفیکاری ارتقامیشود.
ایوی به استاد سایهها معروف است و مخفیکاری در روح او دمیده شده است. با این حساب او نسبت به برادر خود بیشتر به شیوه سنتی اساسینها عمل میکند. جیکوب دوست دارد کارها را بر اساس قوانین خودش انجام دهد و به Creedها همانند راهنمای خود نگاه میکند. اما ایوی Creedها را از طریق دانش و ادبیات آنها دنبال میکند، او بسیار روشمند عمل میکند و همچنین به لطف ذهن خلاقش بسیار تاکتیکی عمل میکند. از همین رو، ایوی در درگیریها فاصله دور را انتخاب میکند و در پرتاب چاقو بسیار ماهر است و همچنین میتواند چاقوهای بسیار بیشتری را حمل کند. یکی دیگر از شاخصههای ایوی که او را کاملا نسبت به برادرش متمامیز میکند، قابلیت Chameleon یا آفتاب پرست است که باعث میشود نامرئی به نظر برسد. البته این نامرئی شدن درست همانند هری پاتر نیست که با شنل جادویی خود را مخفی کند، اما باعث میشود تا در بسیاری از مواقع از دید دشمن دور بماند. این قابلیت به گونهای عمل میکند که ایوی قادر است نفس کشیدن خود را کنترل کند، طرز ایستادن خود را اصلاح کند و در کل، خود را هم رنگ و
یکسان با محیط کند و تا وقتی که از جای خود تکان نخورد کسی متوجه حضور او نخواهد شد. هر سال که از عمر سری Assassin’s Creed میگذرد، شاهد ضعیفتر شدن سیستم مخفیکاری در بازی بودیم و افرادی که دوست داشتند بیشتر در سایهها حرکت کنند چیزی جز عذاب انتظار آنها را نمیکشید و حس میکردند که به شعور آنها توهین شده است. مثلا در Unity، سیستم کاور بسیار بد شکل و ناصحیح انجام میشد یا مثلا بازیکن دوست داشت مخفی کاری واقع گرایانه دنبال شود و اگر کسی را میکشت باید جنازه را جا به جا میکرد، اما Unity این اجازه را نمیداد. در Syndicate سازندگان بازی نگاه ویژهای به مخفی کاری داشتهاند و دوباره قرار است حس خوب را در این بخش به بازیکن انتقال دهند. بسیاری از عناصر غایب در Unity باز خواهند گشت که از جمله آنها میتوان به جا به جایی جسد، سیستم کاور و مخفیکاری دقیقتر، یا حتی استفاده از سوت برای جلب توجه هدف اشاره کرد. اگر جزو افرادی هستید که تکنیکهای مخفیکاری Black Flag را ترجیح میدهید، این بازی شباهت بیشتری به آن دارد و از نظر من چیز بسیار خوبی است.
ابزار و اسلحههای مختلفی نیز برای انجام عملیات مخفی تعبیه شده است. مثلا توسط دارتهای توهمزا قادر خواهید بود جمعی از سربازانی که در یک منطقه هستند را مسموم کنید تا آنها به مبارزه با یکدیگر بپردازند «درست همانند سیستمی که در Shadow of Mordor شاهد بودید». یا مثلا قرار دادن یک جناز سر راه دید یک سرباز دیگر باعث میشود تا او به سمت جنازه بدود و خیلی راحت آن را به قتل برسانید. به علاوه اینکه همانطور که در قبل اشاره کردیم، روپ لانچر یکی از عناصر اصلی بازی به شمار میرود، پس باید در این بخش نیز قابل استفاده باشد. با روپ لانچر قادر هستید تا از طریق هوا دشمن خود را به قتل برسانید.
دیگر چیزی که به Syndicate اضافه شده، طرح سطحهای مراقبتی و نگهبانان است. اگر بالای برجی قرار بگیرید که محوطه نگهبانان کاملا در دید شما باشد و از Eagle Vision استفاده کنید، بالای سر هر دشمن اعدادی مشخص میشود که سطح سختی مبارزه با آن فرد را نشان میدهد. این قابلیت باعث شده تا سطح قدرت شخصیت ایوی یا جیکوب را جدی بگیرید و از طریق درخت قابلیتها، به ارتقا آنها بپردازید. همچنین در بازی با برخی مراحل رو به رو خواهید شد که مثلا فقط با ایوی قادر به پشت سر گذاشتن آن هستید یا فقط جیکوب از پس انجام دادن آن برمیآید. این کار به این دلیل است که بازیکن تنها از یک شخصیت استفاده نکند و هر دو شخص به خوبی توسط بازیکن تجربه شوند.
عصایی که در دست دارید دارای شکل و شمایلی شوم و عبوس است، اما بوی خون میدهد و کشتن با آن لذت فراوانی را به شما تزریق میکند
شاید با خود بگویید ممکن است ایوی به خاطر جنسیتش، کمی لطیف با دشمن برخورد کند، اما باید بگویم که کاملا این موضوع برعکس است. ایوی با اینکه ترجیح میدهد از طریق مخفیکاری هدف خود را پیش ببرد، اما در مبارزات و حتی انیمیشنهایی این قسمت که برای او طراحی شده، به اندازه حرکات برادرش خشن و خونین است و میتوان او را به راحتی در کنار لارا کرافت و بایونتا جزو شیر زنهای صنعت گیم نام برد. اگر لندن دوران ویکتوریا را بشناسید، میدانید که کشت و کشتار اکثرا مخفیانه صورت میگرفت و قاتل، اسلحهی سرد یا گرم را در لباس خود مخفی میکرد. از همین رو انواع و اقسام سلاحهای کثیف چاقو زنی در کنار خنجر مخفی سنتی بازی طراحی شده است که ایوی بیشتر از برادرش از آنها بهره میبرد. در کنار این ابزار، هر دو شخصیت با خود عصایی به دست دارند که در آن شمشیری بُرّنده نهفته است که با نشانه گروه مزین شده است؛ چیزی شوم و عبوس، اما لذت بخش در کشتن. باز هم جالب است بدانید که ایوی در استفاده از آن بسیار خشنتر از جیکوب رفتار میکند.
مثلا در بخشی دیدیم که او به پشت دو سرباز میرود، خنجر را از عصا جدا میکند و با حرکتی سریع ابتدا آن را به شونه یکی از سربازها فرو میکند و سپس گلویش را میبرد و در حرکتی سریع آن را در چشم سرباز دیگر فرو میکند! در کل، مبارزات در بازی بسیار صمیمیتر و تاثیرگذارتر از نسخههای قبلی به چشم میآید. شکستن استخوان، پرتاب شدن دندانها، یا پاشیده شدن خون از جمله لذتهایی است که یک فرد خشونت دوست میتواند از آن راضی باشد. البته گفتنی است که بازی همچنان آن حس و حال Assassin’s Creed بودن خود را حفظ کرده است، اما در سبک جدید بازی با سر و صداها و کش و قوسهای تازه آن راضی خواهید بود و در طول انجام آن، به جای اینکه هر بار خود را اسیر نگهبانان ببینید، در انجام کارها خودتان را بسیار تاکتیکی خواهید دید. سلاحهای گرم نیز سریعتر و کشندهتر از قبل شدهاند. مثلا ایوی بمبی به نام Voltaic در اختیار دارد که با استفاده از آن، برق و الکتریسیته به شکل ناگهانی آزاد میشود و تمامی دشمنان اطراف را تحت تاثیر قرار میدهد که البته رفتار آنها هنگام و بعد از برق گرفتگی دیدنی است.
از گیمپلی و شاخههای آن که بگذریم، همیشه در سری Assassin’s Creed شاهد حضور اشخاص مشهور بودیم و Syndicate در این لندن صنعتی انتخابهای زیادی برای این امر دارد. تعداد افراد واقعی و مشهوری که در بازی وجود دارند بسیار زیاد است که از جمله آنها میتوان به چارلز دیکنز برجستهترین رمان نویس انگلیسی عصر ویکتوریا و چارلز داروین زیست شناس بریتانیایی و عضو انجمن سلطنتی ویکتوریا اشاره کرد. همچنین در بخشی از نمایشهای بازی شاهد حضور ملکه ویکتوریا بودیم و حدس میزنیم که قهرمانان این دوره از بازی Assassin’s ممکن است راه خود را به سالنهای سلطنتی باز کنند. خوبی این موضوع این است که طبق عادت خوب سری Assassin’s، این شخصیتها حضور گذری ندارند و در خط اصلی داستانی شاهد آنها خواهیم بود.
از دیگر تغییرات بزرگ و متعجب کننده بازی، عدم وجود بخش چند نفره برای این قسمت است. به گفته سازنده بازی، آنها این تصمیم را در شروع ساخت بازی گرفتهاند تا تمرکز بسیار قدرتمندی بر بخش تک نفره داشته باشد. آنها این حرکت را بازگشت به ریشهها میدانند؛ ریشههایی که باعث شد سری Assassin’s Creed به این اندازه بزرگ باشد. به هر حال این تصمیم بسیار بزرگی است که از سوی استودیو سازنده آن یعنی استودیو کوبِک گرفته شده است. این استودیو در گذشته سهمهای مختلفی در سری اصلی Assassin’s Creed داشته است که از جمله آنها میتوان به طرح لئوناردو دا وینچی در Brotherhood، Tyranny of King Washington در بسته الحاقی Assassin’s Creed 3 و Freedom Cry بازی Black Flag اشاره کرد. اما Syndicate اولین پروژه کاملی است که استودیو کوبک بدون دخالت دیگر استودیوها روی آن کار میکند. بسیار جالب است بدانید که این استودیو همیشه دوست داشته تا یکی از سازندگان اصلی این بازی باشد و در طی این سالها همیشه به فکر این بودهاند که چگونه میتوانند یک Assassin’s Creed متفاوت را طراحی کنند. حالا درست همین تیم با تمام آرزوهایش چنین فرصتی را به دست آورده تا یکی از بزرگترین و مهمترین بازههای زمانی جهان یعنی عصر ویکتوریا را در قالب این سری طراحی کند، بسازد و در نهایت ارایه دهد. Unity با اشتباهات فاحش و بزرگ در ابتدای عرضه باعث شد تا خیلیها از این سری به کل ناامید شوند. اما به نظر میآید که Syndicate بعد از مدتها میتواند آن عطر و بوی گذشته این سری را باز گرداند؛ عطر و بوی اولین قسمت Assassin’s که در سال ۱۱۹۱ در سرزمین مقدس با حضور الطائر دنبال میشد، یا عطر و بوی قسمت دوم این نام با حضور اتزیو آدیتوره دی فیرنزه که در رنسانس ایتالیای قرن شانزدهم یکی از بزرگترین خاطرات صنعت گیم را در ذهن ما به یادگار گذاشتند.
تهیه شده در زومجی