بهترین گرافیک هنری بازیهای ویدیویی سال ۲۰۱۵
بازیهای مستقل معمولاً سبک هنری خاص خود را دارند و بسیاری از آثار شاخص، بخش زیادی از موفقیت خود را مدیون گرافیک هنری و طراحی بصری منحصر به فرد خود هستند. Ori and the Blind Forest هم از این قاعده مستنثنی نیست، کافیست چند عکس و ویدیو از بازی ببینید تا عاشق آن طراحیهای دوستداشتنی و چشمنوازش شوید. اما موردی که این بازی را متفاوت از دیگر همنوعانش میکند، این است که گرافیک هنری Ori در خدمت گیمپلی، داستان و موسیقیاش است. این چهار جنبهی بازی چنان ساختار قوی و محکمی دارند که نمیتوان آنها را از هم جدا کرد و به صورت مستقل مورد بررسی قرار داد؛ گرافیک بازی دقیقاً در راستای حرفیای است که میخواهد بزند و گیمپلی آن روی ریتم موسیقیاش سوار است. اما اینجا ظاهر بازی بیشتر خودنمایی میکند، چون اولین موردی که است که در اولین برخورد با بازی متوجه آن میشوید و به همین دلیل، وظیفهی سنگینی برای کشاندن مخاطب به درون دنیای خیالانگیز «جنگل تاریک» دارد. جنبهی گرافیکی Ori کار خودش را تمام و کمال انجام میدهد و جای هیچ شک و شبههای باقی نمیگذارد که با زیباترین بازی سال ۲۰۱۵ طرفیم.
منبع اصلی الهام طراحان بازی برای فضاسازی آن، انیمیشنهای «شیر شاه» و «غول آهنی» بوده که از بزرگترین نامهای صنعت کارتون و انیمیشن هستند. سازندگان همچنین تأثیر بسیاری هم از کارهای هایائو میازاکی، اسطورهی انیمیشنسازی ژاپن گرفتهاند که حتماً نام او را با آثاری مانند «قلعهی متحرک هاول» و «پونیو» به خاطر دارید. طراحان هنری Ori با ساخت این بازی میخواستند به فرنچایزهای Metroid و Rayman ادای احترام کنند و اثر خودشان را، یک نامهی عاشقانه به این بازیها میدانند. تأثیرپذیری Ori از نسخههای اخیر Rayman کاملاً مشهود است و به دلیل نزدیک بودن سبک دو بازی و حتی و محیطهای آنها، میتوان رابطهی نزدیکی بین آنها ترسیم کرد. در چنین بازیهایی، طراحی پسزمینه از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که این عنصر عمق تصویر را مشخص میکند و یک پسزمینهی باجزئیات که به دقت هم طراحی شده، تأثیر پنهان اما کاملاً مثبتی روی تجربهی کلی میگذارد. در Ori and the Blind Forest پسزمینهها هوشمندانه طراحی شدهاند؛ به طوری که هر شی به طور مجزا در آن قرار گرفته، تکتک آیتمها به دقت کنار هم چیده شدهاند و خبری از الگوهای تکراری شکلها برای پر کردن پسزمینه نیست. واضح است که این میزان از دقت و توجه برای لایههای جلویی بازی هم صرف شده و نتیجه، یک تابلوی نفسگیر چندلایه است که نگاه بیننده را به درون خود هدایت میکند.
کل بازی در یک جنگل بزرگ با انواع و اقسام گیاهان و درختان میگذرد و هیچ دو منطقهای در نقشه شبیه به هم نیست. تغییر رنگ غالب هر مرحله از سبز به آبی، از آبی به نارجی از نارنجی به قرمز روی حال و هوای کلی بازی تأثیر بسیاری میگذارد و هر تکه از نقشه را متفاوت با دیگری جلوه میدهد. نورپردازی معمولاً زیر عنوان گرافیک فنی جای میگیرد اما در این بازی که همهی ویژگیهای بصریاش از حرکات دست طراحان خوشذوق آن خلق شده، میتوان بازی با نور و سایه را نیز زیرمجموعهی گرافیک هنری قرار دارد. مراحلی در بازی وجود دارد که تنها منبع روشنایی، نور مهتاب است و آن درخشش سفیدرنگ بازتاب نور روی آب از صحنههایی است که بعد از تجربهی بازی هیچگاه فراموش نمیکنید. کنار همهی اینها، دو کاراکتر اصلی بازی قرار دارند که بار سنگین داستان احساسی بازی را به دوش میکشند. خود شخصیت «اُری» با اینکه موجودی ناشناخته است، آنقدر طراحی صمیمانهای دارد که همان اوایل بازی دوستدارش میشوید و شخصیت «سِین»، که تبدیل به یک گوی نورانی شناور در هوا شده، یار و همراهتان است در همان شکل سادهاش، سرشار از زندگی و انرژی است.
Ori and the Blind Forest زیباترین بازی سال ۲۰۱۵ است چون سبک هنریاش، طراحی بصریاش و اتمسفر کلیاش منحصر به دنیای خودش است و هرکاری در زمینهی زیباییهای ظاهریاش انجام گرفته، در بالاترین سطح از دقت، کیفیت و خلاقیت انجام شده است.
حالا نوبت شما است تا بهترین گرافیک هنری سال ۲۰۱۵ را انتخاب کنید:
برای بازگشت به صفحه اصلی انتخاب بهترین بازیهای سال ۲۰۱۵ زومجی کلیک کنید.