امسال قرار است شاهد متفاوت‌ترین فارکرای عرضه شده در این سری باشیم، یک تغییر جاه‌طلبانه که اگر پرداخت خوبی داشته باشد می‌تواند به یکی از بهترین‌های این سری محبوب تبدیل شود. با زومجی همراه باشید تا نگاهی به Far Cry: Primal بیاندازیم.

سری محبوب Far Cry کار خود را از سال ۲۰۰۴ شروع کرد. اولین نسخه از بازی که توسط کرایتک، خالقین Crysis و با استفاده از موتور اختصاصی کرای انجین ساخته شده بود توانست به یکی از آثار کلاسیک و صاحب‌سبک بازی‌های رایانه‌ای تبدیل شود. سال ۲۰۰۸ دنباله سری فارکرای که حال حقوق آن به کمپانی یوبی‌سافت تعلق داشت نتوانست موفقیت نسخه اول را تکرار کند. تغییرات ایجاد شده در بازی، به خصوص در زمینه‌ی گیم‌پلی چندان به مذاق مخاطبان خوش نیامد و سری فارکرای با وقفه‌ای چهار ساله تا سال ۲۰۱۲ به فراموشی سپرده شد. این مدت زمان کافی و مناسبی بود تا سازندگان به فرمول طلایی Far Cry 3 دست پیدا کنند تا نه تنها طرفداران سری، بلکه مخاطبین جدید نیز یکی از خوش‌ساخت‌ترین آثار نسل پیش را تجربه کنند. گیم‌پلی روان و لذت‌بخش، گرافیک فنی و هنری عالی و شاید بیش از همه، حضور کاراکتر مجنون، دوست‌داشتنی و پیچیده‌ی واس دست به دست هم دادند تا Far Cry 3 به تجربه‌ای فوق‌العاده‌ای بدل شود. این موفقیت گسترده موجب شد یوبی‌سافت بدون معطلی، Far Cry 4 را در سال ۲۰۱۴ منتشر کند. بازی بار دیگر موفق شد نمرات قابل قبولی کسب کند و  و نشانه‌هایی از نوآوری نیز در آن دیده میشد اما با همه‌ی این‌ها، چهارمین بازی این سری نتوانست از زیر سایه نسخه‌ی پیشین بیرون بیاید و شباهت بیش از اندازه به نسخه قبل و نبود خلاقیت‌های کافی، به ضرر این شماره تمام شد. حال اما فارکرای‌ جدیدی با ظاهری کاملاً نو از راه رسیده و نوید تجربه‌ای متفاوت از نسخه‌های پیشین را می‌دهد.

دانلود ویدیو با کیفیت SD 360p | دانلود ویدیو با کیفیت HD 720p | دانلود ویدیو با رزولوشن HD 720p از شاتل‌لند

۱۲ هزارسال پیش در چنین روزی

دنباله‌ی جدید فارکرای جزء سری اصلی نیست و همان طور که از نامش پیداست، تنها با لقب Primal (نخستین) اسم‌گذاری شده است. وقایع بازی، ۱۲ هزار سال پیش و در زمان عصر سنگی یا به طور دقیق‌تر، میان‌سنگی در سرزمین ساختگی اوروس (Oros) دنبال می‌شود. تاکار نام کاراکتر اصلی این نسخه است. او علاوه بر این که شکارچی و جنگجوی ماهری است، استعدادی ذاتی دارد که به او اجازه می‌دهد تا وحشی‌ترین حیوانات را رام کند. این استعداد ویژه لقب Beast Master یا «ارباب حیوانات» را برای او به ارمغان آورده است. لقبی که احتمالاً نقش بسزایی در داستان ایفا خواهد کرد. در مورد داستان Primal می‌دانیم که قبیله‌ی تاکار در ابتدای بازی مورد حمله قرار گرفته و نابود می‌شود و در طول روند بازی، تاکار با استفاده از مهارت‌های خود و کمک سایر قبایل، انتقام گرفته و قبیله‌ی خود را تشکیل می‌دهد. در این مسیر قبایل دشمن، آدمخوارها و از همه مهم‌تر، طبیعت وحشی اوروس موانع راه او هستند.

ption id="" align="aligncenter" width="790"] در دنیای ماقبل تاریخ، یا می‌کشید یا کشته می‌شوید.
«نخستین» با حفظ هسته‌ی اصلی فارکرای و اضافه کردن ویژگی‌های جدید، سعی کرده نفس تازه‌ای در این سری بدمد

شاید یکی از ویژگی‌های بسیار جالب توجه این نسخه از بازی، این است که یوبی‌سافت برای خلق دنیایی قابل‌باورتر، با زبان‌شناسان دانشگاه کنتاکی برای ساخت زبان‌های قبیله‌های مختلف بازی همکاری کرده است. تیم محققان از زبان نیا-هندواروپایی، زبانی که انگلیسی، اسپانیایی و سانسکریت تعدادی از نوادگان آن هستند به عنوان پایه‌ی اصلی زبان بازی استفاده کردند و با ایجاد تغییراتی، گویش‌های متفاوت سه قوم بازی را طراحی کرده‌اند. وینجا، قبیله پروتاگونیست بازی، اودام ملقب به گوشتخوارها و اصلی‌ترین آنتاگونیست بازی و ایزیلا پیشرفته‌ترین قوم بازی و کاراکترهای ثانویه‌ی آن، سه قبیله‌ی بازی را تشکیل می‌دهند. وجود لغات ساده‌تر و خشن‌تر در گویش قوم اودام و ساختارهای زبانی پیچیده‌تر در گویش قوم ایزیلا، توجه زبان‌شناسان در طراحی زبان انسان‌های اولیه را نشان می‌دهد. شاید کمتر سازنده‌ای مانند یوبی‌سافت باشد که با چنان دقت و توجهی به مسائل ریز بازی‌های خود توجه کند، اما اختراع زبان به این معنی است که گیمرها فقط از طریق زیرنویس با کاراکترها ارتباط برقرار خواهند کرد. باید دید این مورد چه تأثیری بر روی تجربه‌ی کلی بازی و درک مخاطبان از داستان بازی خواهد گذاشت.

ببر و ماموت، حیوان‌های خانگی انسان‌های نخستین

عنصر بقا در داستان‌پردازی و فضاسازی سری Far Cry همیشه نقشی کلیدی اجرا کرده اما در عمل، حقیقتاً هیچگاه احساس ترس، نیاز و ناامیدی در مواجهه با شرایط سخت برای گیمر تداعی نمی‌شود و تمرکز بیشتر روی جنبه‌های اکشن یا مخفی‌کاری بازی بوده است. اما این بار سازندگان قول داده‌اند که بقا، هسته‌ی اصلی بازی را تشکیل داده و فقط در حد یک شعار باقی نمی‌ماند. با این حال و براساس آنچه از بازی دیده‎ایم، سخت می‌توان احساس ترس برای بقا را در بازی مشاهده کرد. تاکار یک شکارچی همه فن حریف است. از سلاح‌های شناخته شده مانند نیزه و تیرکمان که بگذریم، وی قابلیت‌های فوق‌‌العاده و البته فوق بشری (!) دیگری هم دارد. مهیج‌ترین مهارت او، توانایی‌اش در تعامل با حیوانات است. برای رام کردن موجود درنده‌خویی مثل یک گرگ، تاکار ابتدا تکه گوشتی را به سمتش پرتاب می‌کند تا حیوان آرام بگیرد؛ سپس آرام به او نزدیک شده و با اعمالی خارق‌العاده، گرگی که تا لحظه‌ای پیش برای حمله به تاکار دندان تیز کرده بود، تبدیل به حیوانی وفادار می‌شود.

ption id="" align="aligncenter" width="790"] پسر خوب کیه؟

بخش جالب‌تر این قابلیت، امکان فراخواندن حیوانات رام شده است. بدین صورت که می‌توانید در حین مبارزه، لیست حیواناتی که پیش‌تر اهلی کرده‌اید را باز کنید تا جگوار، ببر دندان‌خنجری (دیه‌گو را در عصر یخبندان یادتان می‌آید؟) و یا یک خرس به کمک شما بیایند. هر کدام از حیوانات نیز قابلیت‌های بخصوصی دارند. خرس مثل تانک سنگین، قوی و کشنده است اما در عین حال، به نظر نمی‌رسد بویی از اختفا برده باشد و بی‌ملاحظه به وضعیت تاکار و دشمنان وارد نبرد می‌شود. در طرف دیگر جگوار قرار دارد. هنگامی که تاکار در حالت نشسته و مخفی‌کاری جلو می‌رود، جگوار هم خود را به آرامی و از زیر بوته‌ها حرکت می‌دهد و به فرمان تاکار به سمت دشمنان بی‌اطلاع یورش می‌برد و در زمان کوتاهی آن‌ها را نابود می‌کند. کنترل حیوانات المان بسیار مهیجی است و این طور که از شواهد برمی‌آید، در تعامل با محیط پویای بازی منجر به خلق صحنه‌های شگفت‌انگیزی می‌شود. در یکی از نمایش‌ها، درست در لحظه‌ای که تاکار به گرگش دستور شکار می‌دهد، عقابی از راه می‌رسد و طعمه را از زمین بلند می‌کند! جنگل‌ها و بیشه‌های اوروس صحنه‌ی مناسبی برای آفرینش چنین صحنه‌هایی از خشم حیات وحش هستند.

توانایی‌های محیرالعقول تاکار همین‌جا به پایان نمی‌رسد. قابلیت شگفت‌انگیز و سلاح مخفی دیگر جغد دست‌آموز و عظیم‌الجثه‌ی تاکار است. تاکار می‌تواند در هر لحظه‌ با صدای مخصوصی جغد را فرا بخواند و پس از رسیدن جغد، هدایت او به گیمر سپرده می‌شود. جغد تاکار را شاید بتوان پرکاربردترین ابزار او در بازی و یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد Far Cry Primal دانست. جغد مانند یک نیروی نفوذی، می‌تواند بدون جلب توجه وارد منطقه دشمن شود و بدون مطلع کردن آنها، از بالا منطقه را زیر نظر گرفته و با استفاده از حالتی شبیه Eagle Vision سری Assassin's Creed، دشمنان را برای تاکار علامت‌گذاری کند. کاربرد دیگر جغد استفاده از بمب‌هایی است که با خود حمل می‌کند. می‌توانید محموله‌ای از چند نوع بمب مختلف به پاهای جغد ببندید، مثلاً می‌توان از بمب دودزا برای سردرگم کردن قبیله دشمن و تسهیل مخفی‌کاری استفاده کرد. توانایی تهاجمی و حمله‌ی مستقیم به دشمن هم از توانایی‌های اوست. جغد با یک حرکت سریع می‌تواند هر هدفی را به استثنای ماموت‌ها از بین ببرد. این قابلیت بخصوص برای مقابله با نوع خاصی از دشمنان که توانایی احضار نیروی کمکی را دارند، شدیداً کارآمد است.

ابعاد نقشه‌ی Primal هنوز مشخص نیست، اما پر است از مأموریت‌ها و مکان‌ها کشف‌نشده ابعاد نقشه‌ی Primal هنوز مشخص نیست، اما پر است از مأموریت‌ها و مکان‌ها کشف‌نشده

یک فارکرای اصیل

سیستم ساخت و ساز در بازی حضور گسترده‌ای دارد و برای ساخت سلاح‌ به جمع‌آوری منابع مختلفی مانند سنگ، چوب و پوست حیوانات نیاز خواهید داشت. سلاح‌های تاکار قابلیت ارتقا و افزودن ویژگی‌های مفیدی دارند تا دشمنان قوی‌تر را راحت‌تر از پا درآورید. در یکی از نمایش‌های بازی پرتاب دو تیر همزمان با کمان نشان داده شد، غیر از این مورد احتمالاً بتوان تغییرات گسترده‌تری روی سلاح‌ها اعمال کرد. همچنین امکان ساخت تله را نیز خواهید داشت. یکی از جذاب‌ترین بخش‌های گیم‌پلی، زمانی است که حیوانی درنده،‌ به سمت لاشه‌ی حیوانی که تاکار لحظاتی پیش آن را از پا درآورده حرکت می‌کند و تاکار با قرار دادن تله در مسیرش، او را هم شکار می‌کند.

رام کردن حیوانات، بازی در نقش جغد و ماموت‌سواری «نخستین» را از نسخه‌های پیشین‌اش متفاوت می‌کند

سوار شدن بر ماموت‌های جوان هم مانند سوارشدن بر فیل‌های منطقه‌ی کِرات در نسخه‌ی چهارم بازی، ویژگی‌ای است که به بازی برگشته و این بار خرس‌ها نیز به وسایل نقلیه‌ی بازی افزوده شدند. حضور حیوانات انقراض‌یافته‌ی دیگری مثل کرگدن پشمالو، تپیر (گونه‌ای از تک‌سم‌سانان)، شیر غارنشین و گونه‌های جانوری شگفت‌انگیزی از جمله عقاب طلایی و گرگ کوهی، همگی نوید اکوسیستمی مهیج و گیم‌پلی‌ای لذت‌بخش را می‌دهند. گیم‌پلی بازی و ساختار دنیای آن کم و بیش از همان خط مشی آثار جهان‌باز یوبی‌سافت پیروی می‌کنند. نقشه‌ی بازی در ابتدا تار و بدون نشانه‌ی مشخصی است که با پیشروی در بازی به مرور زمان با فعالیت‌ها و ماموریت‌های جانبی که با آن‌ها آشنایی داریم، پر می‌شوند. یکی از مواردی که امضای سری Far Cry به حساب می‌آید، برج‌های رادیویی و پایگاه‌ی متعدد دشمنان در نقشه است که با تصرف آن‌ها قابلیت Fast Travel باز خواهد شد. در نسخه‌ی جدید نیز بنا به اقتضای زمان بازی، این پایگاه‌ها جای خودشان را به آتشکده‌ها داده‌اند. عملکرد کلی آنها اما تغییری نکرده و بعد از تحت اختیار گرفتن یک قلمرو و روشن کردن آتشکده، آن محل به عنوان یکی از گزینه‌های Fast Travel در نقشه باز خواهد شد. تقریباً مانند هر بازی جهان‌باز دیگری، مواردی غیر از مأموریت اصلی و جانبی در دنیای بازی وجود دارند که گیمر در حین گشت و گذارهایش، به طور تصادفی به آن‌ها برخورد می‌کند. در Primal مشاهده‌ی افراد قبیله‌ی دشمن در حالی که فردی از قبیله دیگر را گروگان گرفته‌اند از این مواردند.

شب‌های بازی اگر پرداخت مناسبی داشته باشند نوید یک تجربه‌ی هیجان‌انگیز را می‌دهند. شب‌های بازی اگر پرداخت مناسبی داشته باشند نوید یک تجربه‌ی هیجان‌انگیز را می‌دهند.

نسخه‌ی دوم موتور بازی‌سازی یوبی‌سافت که دنیا (Dunia) نام دارد، با تغییرات اندکی بازگشته است. از دید فنی، شاهد پیشرفت چندانی در بخش گرافیک Primal نیستیم اما گرافیک هنری بازی با توجه به نمایش‌هایی که تا به حال داشته، در سطحی کاملا قابل قبول قرار دارد. فارکرای شاید در ارائه‌ی محتوای  تازه و خلاقانه کمی لنگ بزند، اما همیشه از لحاظ ظاهری یکی از بهترین‌ها بوده است. طبق صحبت‌های کارگردان هنری بازی، تیم طراحان Primal برای خلق جهان ماقبل تاریخ بازی توجه بخصوصی به وضعیت گیاهان داشته‌اند و درختان بلند اوروس حاکی از این مسئله است. از طرف دیگر مسئله‌ی بقا در شب جنبه‌ی تازه‌ای پیدا می‌کند و اگر بازی بتواند جو و اتمسفر مناسبی در تاریکی خلق کند، می‌توان روی گشت و گذارهای شبانه حساب ویژه‌‌ای باز کرد. تنوع محیط بازی یکی از مسائلی است که تا به حال چیز زیادی از آن ندیده‌ایم که شاید کمی نگران‌کننده باشد. پوشش گیاهی اکثر نمایش‌های بازی شبیه به هم به نظر می‌رسند و غیر از تصویرهای معدودی از مناطق برفی، شاهد تنوع خاصی در محیط نبودیم.

ایده‌ی یک فارکرای ماقبل تاریخ، حداقل روی کاغذ هیجان‌انگیز است و خود این سری قطعاً به چنین تغییری نیاز داشت. اما نمایش‌های بازی چنگی به دل نمی‌زنند و آنطور که باید و شاید، ظرفیت‌های این تغییر مسیر را نشان نمی‌دهند. مشخص نیست آیا یوبی‌سافت قصد دارد ویژگی‌های عالی بازی را تا زمان عرضه مخفی نگه دارد یا باز هم با یک بازی تکراری طرفیم که فقط محیط و زمان روایت داستانش عوض شده. قضیه هرچه باشد، این کمپانی خوش‌نام فرانسوی باید حسابی حواسش به این بازی و محصول امیدوارکننده‌ی دیگرش، یعنی The Division باشد. اگر آن‌ها بتوانند با عرضه‌ی این دو بازی موفقیت قابل توجهی کسب کنند، می‌توانیم به بازگشت شکوهند یوبی‌سافت امیدوار باشیم.

تهیه شده در زومجی


اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده