پیشنمایش بازی Quantum Break
بدون شک استودیو رمدی «Remedy Entertainment» تا به حال سه اثر فوقالعاده جذاب و متفاوت را برای کنسولهای بازی عرضه کرده است. Max Payne و Max Payne 2 دو اثری بودند که به دیگر بازیها نشان دادند میتوان روایتی فوقالعاده را در قالب یک بازی سوم شخص آن هم با گیمپلی و اکشنی فوقالعاده جای داد. از طرفی دیگر، Alan Wake نشان داد که بازیهای ترسناک فقط مربوط به محیطهای خونین و خشن نیستند، میتوان در محیطی با اتمسفر بسیار آرام و البته تاریک، اثری را خلق کرد که هر لحظه در هر قسمت از داستان خود، ترس و دلهره را به همراه داشته باشد. حال خود را آماده چهارمین بازی بزرگ استودیو رمدی میکنیم، اثری به نام Quantum Break که قرار است ما را در جدال و مبارزهای رو در رو با زمان و علم کوانتوم قرار دهد.
بازیهای زیادی وجود ندارند که در مورد سفر زمان، درگیری با زمان یا حتی داشتن قدرت کنترل زمان روایت درست و جذابی را بازگو کنند. درست است که بازیهایی هستند که ما را در قالب زمان به دورههایی مختلف میبرند و روایت خود را شرح میدهند، اما اینکه خود زمان در تمام پیکر بازی دلالت داشت باشد؟ خیر، نمیتوان بازی کاملی را در این زمینه یافت که به شکل مو شکافانهای طبیعت زمان را در حیطه علم شرح داده باشد. خب البته نمیتوان به این موضوع اعتراض کرد، زیرا بیان و شرح این علم بسیار پیچیده، آن هم در چهار چوب یک بازی ویدیویی که بازیکن کنترل شخصیت اصلی را در دست دارد کار بسیار سختی است. اما اینجا ما با استودیو رمدی رو به رو هستیم. استودیویی که توانست بهترین روایات داستانی را در قالب دو بازی کاملا متفاوت Max Payne و Alan Wake به بازیکنان ارایه دهد. مکس پین درماندهای که هیچ چیز برای از دست دادن نداشت و آلن ویکی که دشمن اصلی او چیزی نبود جز تاریکی. هرچند رویارویی با زمان بسیار پیچیدهتر از تاریکی آلن ویک و افسردگی مکس پین است، اما کارنامه خوب استودیو رمدی که در راس آن سم لیک «Sam Lake» قرار دارد، نکته بسیار امیدوار کنندهای است که به موفقیت بازی Quantum Break چشم بدوزیم.
برای اینکه رمدی بتواند به بهترین شکل ممکن هدف درگیری بازیکن با زمان را به ثمر بنشاند، قرار است داستانسرایی خود را به شکلی بلندپروازانه در Quantum Break انجام دهد. آنها قرار است به شکلی متفاوت نسبت به دیگر بازیهای ویدیویی، داستان را برای بازیکن روایت کنند؛ نمایش لایو اکشنهای سریالی. بگذارید ابتدا با بخش کوتاهی از داستان آشنا شویم. شخصیت منفی Quantum Break پائول سِرین «Paul Serene» نام دارد. این شخصیت با نقشآفرینی آیدِن گیلن که او را به عنوان شخصیت لیتل فینگر در سریال بازی پادشاهان میشناسیم، بازی میکند. او وسیلهای ساخته که قادر است یک سیاه چاله را خلق کند. جاذبه این سیاه چاله به قدری بالا است که اگر در مجاورت آن قرار بگیرید، زمان و فضا با هم ترکیب و در یک قالب قرار خواهند گرفت. فضای مدوری که به دور این دستگاه ایجاد سیاه چاله ساخته شده است میتواند هر شخصی را به شکل ساعت گرد یا غیر ساعت گرد هدایت کند؛ به این معنی که شخص مورد نظر قادر خواهد بود به آینده یا به گذشته سفر کند. پائول برای اثبات ساخت این دستگاه به دوست قدیمی خود، قصد دارد او را به مدت دو دقیقه به گذشته ببرد. دوست قدیمی او که شخصیت اصلی بازی را ایفا میکند جک جویس «Jack Joyce» نام دارد. این شخصیت توسط شاون اشمور که او را در فیلمهای X-Men و سریال The Following میشناسیم، ایفای نقش خواهد کرد. پائول برای اثبات کار خود، جک را به دو دقیقه گذشته میبرد، اما قبل از اینکه جک به طور کامل وارد این دستگاه شود، دو دقیقه از آینده خود را به شکل تصادفی میبیند. اتفاق عجیبی برای جک رخ داد. او دو دقیقه آینده خود را دید که درون دستگاه بود و به دو دقیقه گذشته خود بازگشته بود. اتفاقی تو در تو که باعث تحولات عجیبی برای او شده بود.
همه چیز از این اتفاق کوچک شروع میشود. جایی که شرکت مونارک «Monarch» دست به ساخت دستگاهی زده که باعث ایجاد تحولاتی عظیم در زندگی انسانها خواهد شد. قصد ندارم کل داستان را در این پیشنمایش تعریف کنم زیرا یکی از لذتهای بازیهای رمدی این است که خود شما در قالب شخصیتهای جذاب این بازی قرار بگیرید و در داستانهای جذابی که سم لیک برای ما نوشته غرق شویم. اما نکته قابل توجه در مورد داستان علمی تخیلی که سم لیک و استودیو رمدی آن را آماده کردهاند این است که آنها تمام وقایع علمی بازی را با همفکری و مشورت دانشمندان سابق CERN «سازمان اروپایی پژوهشهای هستهای» نوشته و ساختهاند. رمدی با این کار قصد دارد تا مطمئن شود اساس و بنیان این سفرهای زمانی و علوم کوانتومی که پیکر بازی را تشکیل داده است تماما با تئوریها و نظرهای علم فیزیک همگام و هماهنگ باشد. این درست همان چیزی است که بازی Quantum Break را اثری بسیار هوشمندانه و کاملا جدا نسبت به دیگر بازیهای ویدیویی کرده است.
چیزی که نباید فراموش کرد این است که رمدی علاوه بر خلق داستان و اتمسفر منحصر به فرد مربوط به روایت خود، در ساخت گیمپلی و مبارزات جذاب نیز تبحر دارد. کافی است فقط قابلیت جذاب Time Bullet در مکس پین را به یاد آورید، قابلیتی که جذابیت فوقالعادهای را به این بازی افزود. از طرفی استفاده از چراغ قوه در Alan Wake و تکنولوژی نورپردازی منحصر به فرد آن به بهترین شکل ممکن راه مبارزه با تاریکی را برای شما باز کرد. حال در Quantum Break قدرتهای شما بر اساس زمان شکل گرفتهاند. شخصیت بازی دارای شش قابلیت مختلف مربوط به کنترل زمان یا چیزی شبیه به آن را در اختیار دارد که با هم به مرور آنها میپردازیم.
Time Vision
اولین قابلیت جک جویس تایم ویژن «Time Vision» نام دارد. این قابلیت درست مثل ویژگی حالت کاراگاه «Detective Mode» بازی Batman عمل میکند و اشیا یا تهدیدات مختلف را به رنگ خاص نشان میدهد. این قابلیت هم در مبارزات و هم در انجام ماموریتهای مختلف بسیار کارآمد خواهد بود و اجازه میدهد تا بر محیط اطراف خود تسلط داشته باشید.
Time Stop
این همان قابلیت جذابی است که همان لحظه از معرفی بازی که نام زمان به گوشمان خورد، دوست داشتیم چنین قدرتی را برای شخصیت قابل بازی در اختیار داشته باشیم. جَک با استفاده از قابلیت توقف زمان قادر است فضایی به صورت نیم کره را به وجود آورد که هر چیزی که در داخل آن قرار بگیرد متوقف خواهد شد. چیزهایی که در این نیم کره قرار میگیرند برای چند ثانیه بیحرکت خواهند شد. برای مثال، اگر خیلی سریع عکسالعمل نشان دهید، قادر هستید یک نارنجک در حال انفجار را متوقف کنید و آن را سریعا به مکانی دیگر پرتاب کنید. یا دشمنان را درست در کنار یک بشکه حاوی مواد منفجره به دام اندازید و سپس به آتش زدن آنها بپردازید. قابلیت توقف زمان یا Time Stop یکی از کلیدیترین قدرتهای جک جویس به شمار میرود و طیف وسیعی از عملیاتها با آن قابل انجام خواهد بود. عملیات دفاعی، تهاجمی و استراتژی تماما با این قدرت قابل اجرا هستند. توقف زمان یک اسلحه اضافی قدرتمند به شمار میرود.
Time Dodge
جاخالی دادن زمان یکی از قابلیتهای جذابی است که میتوانید با آن حرکات جالبی را پیاده کنید. Time Dodge به شما کمک میکند تا در آن واحد جک جویس را تلپورت کنید. فرض کنید در مبارزهای شلوغ بین نیرویهای شرکت مونارک هستید. با استفاده از این قابلیت به طور ناگهانی خود را پشت سر یک سرباز منتقل کنید و به شکل جذابی او را از پای در آورید.
Time Shield
شخصیت نئو در فیلم ماتریکس را به خاطر دارید؟ آن لحظهای که بارانی از گلوله به سمت او سرازیر میشوند و او به شکلی با جذبه، تمام آن گلولهها را به زانو در میآورد؟ سپر زمان به جک جویس اجازه میدهد تا برای چند ثاینه تبدیل به نئو شود و تمام ضربات و گلولههایی که به سمت او سرازیر شدهاند را توسط نیروی خود بیاثر و متوقف کند. هنگامی که در مکانهای شلوغی قرار بگیرید که از چپ و راست دشمن به سمت شما حملهور شده است، استفاده از این سپر به شما اجازه میدهد جان خود را نجات دهید و به یک سنگر مطمئنتر پناه بگیرید.
Time Rush
دیگر قابلیت به درد بخور دیگر این بازی همین Time Rush است. توسط این قدرت میتوانید زمان را متوقف کنید، اما خود قادر خواهید بود تا با سرعت بسیار بالایی حرکت کنید. همانند سریال فلش The Flash میتوانید تا فاصله خاصی را به سرعت حرکت کنید.
Time Blast
شکست زمان بسیار جذاب است. توسط این قدرت میتوانید هر چیزی را مورد هدف خود قرار دهید و با شکست زمان آن را تخریب کنید. شکست زمان و انجام آن یکی از جذابترین بخشهای مبارزه به شمار میرود که توسط موتور گرافیکی بازی به بهترین شکل ممکن و کاملا Real Time رندر و پردازش میشوند.
چیزی که این قابلیتها را جذابتر میکند، ترکیب آنها با یکدیگر است. بسته به موقعیتی که در آن قرار دارید، با ترکیب مختلف این ویژگیها، حرکات جدیدی را پیاده کنید. همین موضوع به خودی خود باعث شده تا گیمپلی و مبارزات بازی بسیار وسیعتر شود
با وجود این همه قدرتی که فکر میکنید باعث راحتی بازی خواهند شد و دشمنان در برابر شما حرفی برای گفتن ندارند، باید بگویم که محدودیتهای بر سر راه وجود خواهند داشت که از آسان شدن بازی جلوگیری خواهند کرد. اول از همه باید بدانید که تمام قدرتها در همان ابتدا در اختیار شما قرار ندارند. هر یک از قدرتهایی که در اختیار خواهید داشت دارای دوره استفاده یا شارژ شدن دوباره مختلف خواهند بود. برای مثال قدرت Time Vision شاید وقت کمی را برای شارژ شدن از شما بگیرد، اما قدرتی مانند Time Shield نیاز به ۱۰ تا ۱۴ ثانیه برای شارژ شدن دوباره دارد، یا قابلیتی مثل Time Blast مشخصا نیاز به زمان بیشتری برای شارژ شدن است. بسته به چگونگی مقدار استفاده آنها توسط شما، این مدت زمان شارژها میتوانند متفاوت باشند. این محدودیتها باعث میشوند تا برای استفاده از آنها ابتدا فکر کنید و سپس اقدام کنید. اگر بیهوده از آنها استفاده کنید، این تنها اسلحه گرم شما خواهد بود که قابل استفاده است و قدرت زمان را از دست خواهید داد. دیگر نکتهای که باعث میشود این قابلیتها باعث نشوند بازی آسان شود، هوشیاری و رفتار متفاوت دشمنان خواهد بود.
سربازان مونارک به شکل هوشیارانهای سعی میکنند تا از هر جهت به سمت شما حمله کنند. وقتی در یک سنگر قرار بگیرد، به قدری به شما شلیک خواهند کرد که یا سنگر از بین برود یا با این کار آرام آرام به شما نزدیک شوند از کنارهها شما را به کشتن دهند. حتی زمانی که در یک مکان بسته باشید به یک اتاق پناه ببرید، آنگاه است که تعداد زیادی از نارنجکها به سمت شما سرازیر خواهند شد. شاید بتوانید یک بار با استفاده از قابلیت Time Stop این نارنجکها را از خود دور کنید، اما هنگامی که میزان استفاده از آن به اتمام رسید مطمئن باشید که باز هم نارنجک به سمت شما سرازیر خواهد شد. هوش مصنوعی بازی به قدری جالب است که اگر در حال اجرای قدرت خود روی دشمنی باشید، هم تیمیهای آنها به او هشدار خواهند داد و ممکن است استفاده از قابلیتهای خود در آن زمان بینتیجه بماند. همچنین اصلا فکر نکنید که دشمنان با دست خالی به سمت شما خواهند آمد، شمایی که قدرت زمان را در اختیار دارید. مونارک آنها را با ابزاری تجهیز خواهد کرد که حرفهای زیادی برای گفتن در برابر شما داشته باشند.
آن چیزی که تا به حال از نمایشهای بازی به چشم میخورد، باید بگویم که با یک بازی فوقالعاده از نظر گرافیک بصری و فنی طرف هستیم. استودیو رمدی از تکنولوژیهای بسیار پیشرفتهای در ساخت و طراحی بازی خود به کار برده است. یکی از این تکنولوژیها که رمدی اولین استودیویی است که از آن در ساخت یک بازی استفاده میکند، Digital Molecular Matter نام دارد. این تکنولوژی با آنالیز عناصر موجود فیزیک هر شی را شبیهسازی میکند و شکستکی آن را به بهترین و واقعیترین شکل ممکن به نمایش میگذارد. این تکنولوژِی را میتوان یکی از مهمترین نکات فنی و ظاهری بازی دانست، زیرا شما با شکست زمان سر و کار دارید و زمان قادر به شکستن و در هم کوبیدن هر چیزی خواهد بود. دیگر تکنولوژی به کار رفته در این بازی Multi Scale Global Illumination نام دارد که مربوط به سیستم نورپردازی بازی میشود و یکی از دستاوردهای خود استودیو رمدی به شمار میرود. تکنولوژِیها فقط مربوط به مباحث بصری یا فنی گرافیکی نیستند. رمدی برای صداگذاریهای تمام بخشهای بازی از تکنولوژی خاصی استفاده کرده تا تمام صداها به صورت سه بعدی و در همان لحظه از بازی ساخته شوند. اوج کار این استودیو زمانی مشخص میشود که بدانیم تک تک تکنولوژیهای به کار رفته در بازی به صورت Real-Time اجرا میشوند. تکنولوژِهای بسیاری که صحبت و توضیح در مورد آنها نیاز به مقالهای بلند بالا دارد. اما چیزی که به ظاهر تا اینجا مشخص است، میتوان Quantum Break را یکی از برترین بازیهای بصری و فنی سال ۲۰۱۶ دانست، اما به هر حال برای نظر قطعی باید تا زمان عرضه بازی منتشر بنشینیم.
بازی Quantum Break یکی از نوآورانهترین بازیهای نسل هشتم به شمار میرود که محتواهایی را در خود جای داده که به سختی در دیگر بازیها میتوان آنها را یافت. لایو اکشنهای سریالی که بسیار هم پرخرج ساخته شدهاند، همکاری با دانشمندان هستهای و علم کوانتوم برای داستانسرایی یک علمی تخیلی ناب، گیمپلی پیچیدهای که ما را با زمان درگیر میکند و استفاده از تکنولوژِهای جدیدی که بسیاری از آنها برای اولین بار توسط خود رمدی در این اثر به کار گرفته شدهاند. آیا این بازی میتواند یکی دیگر از پرچمهای موفق انحصاری مایکروسافت باشد؟ باید منتظر ماند دید.
تهیه شده در زومجی