گزارش باکس آفیس: Doctor Strange اکرانش را آتشین آغاز کرد

از مدت‌ها قبل انتظار داشتیم که «دکتر استرنج» (Doctor Strange)، جدیدترین ساخته‌ی استودیوی مارول با افسون کردن جدول کار خودش را آغاز کند و این دقیقا اتفاقی است که در باکس آفیس این هفته افتاده است. «دکتر استرنج» این آخرهفته در حالی به عنوان چهاردهمین فیلم دنیای سینمایی مارول اکرانش را شروع کرد که به چهاردهمین صدرنشینی متوالی آنها و چهاردهمین افتتاحیه‌ی بالای ۵۰ میلیون دلاری متوالی این کمپانی تبدیل شد. به‌طور دقیق‌تر ساخته‌ی اسکات دریکسون با حضور بندیکت کامبربچ در نقش جادوگر اعظم آینده، اکران داخلی‌اش را با کسب ۸۵ میلیون دلار کلید زد. این رقم «دکتر استرنج» را در رده‌ی هشتم بهترین افتتاحیه‌ی سال قرار می‌دهد و مصادف با پنجمین اکران بالای ۷۵ میلیون دلاری کمپانی والت دیزنی در سال ۲۰۱۶ هم است. این در حالی است که دیزنی هنوز دو فیلم موردانتظار دیگر در قالب «موآنا» (Moana) و «روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان» (Rouge One: A Star Wars Story) دارد که می‌توانند رکوردش را در این زمینه افزایش بدهند.

تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند «دکتر استرنج» اکران خانگی‌اش را با کسب چیزی بین ۲۰۴، ۲۳۰ یا ۲۵۵ میلیون دلار به پایان خواهد رساند. از یک طرف سروصدای فیلم بسیار بالاست و نقدها هم مثبت هستند و از طرف دیگر جدول اکران‌های تعطیلات خیلی شلوغ است. سوال مهمی که بیشترین تاثیر را روی عملکرد «دکتر استرنج» خواهد گذاشت این است که «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آنها» (Fantastic Beasts and Where to Find Them) چگونه ظاهر خواهد شد؟ این در حالی است که باید دید چندتا از مخاطبان بزرگ‌سال دیدن «دکتر استرنج» (بلاک‌باستری با ستاره‌های فیلم‌های بزرگ‌سالانه) را به دیدن فیلم‌هایی نظیر «ستیغ اره‌ای» (The Hacksaw Ridge)، «ورود» (Arrival) و «متحدین» (Allied) ترجیح می‌دهند که در سه هفته‌ی آینده روی پرده می‌روند.

آمار فروش «دکتر استرنج» در کشورهای خارجی هم به‌طرز قابل‌انتظاری فوق‌العاده بزرگ بود. فیلم فقط در جریان اکران جمعه تا یکشنبه‌اش در بازار چین، ۴۴/۴ میلیون دلار به جیب زد که خب، بیشتر از امثالِ «انت‌من» (Ant-Man) و «نگهبانان کهکشان» (Guardians of Galaxy) است. از همین رو تحلیلگران فکر می‌کنند درآمد ۱۰۰ میلیون دلاری این فیلم در بازار چین تضمین شده است. «دکتر استرنج» که با ۱۶۵ میلیون دلار بودجه ساخته شده، بعد از ۱۳ روزی که از اکران جهانی‌اش می‌گذرد، ۳۲۵ میلیون دلار کسب کرده است که فقط ۲۴/۲ میلیون دلار آن مربوط به بلیت‌های آیمکس می‌شود. نهایتا تحلیلگران فکر می‌کنند «دکتر استرنج» به احتمال زیاد اکران جهانی‌اش را با کسب چیزی نزدیک به ۷۰۰ میلیون دلار به سرانجام خواهد رساند.

از «دکتر استرنج» که بگذریم به دومین تازه‌اکران مهم این هفته «ترول‌ها» (Trolls)، جدیدترین ساخته‌ی استودیوی دریم‌وورکس می‌رسیم. این انیمیشن افتتاحیه‌ی خیلی خوبی را با کسب ۴۵/۹ میلیون دلار تجربه کرد که تا حدودی بهتر از افتتاحیه‌ی ۴۴ میلیون دلاری «فیلم پینات‌ها» (The Peanuts Movie) در همین موقع در سال پیش است. دلیل موفقیت این انیمیشن به خاطر این است که نه تنها این کمدی موزیکال با حضور آنا کندریک و جاستین تیمبرلیک نقدهای تقریبا مثبتی داشته است، بلکه به خاطر طراحی گرافیکی رنگارنگ و آب‌نباتی‌اش هم نگاه‌های زیادی را به خودش جذب کرده است. این در حالی است که اصلا خود استودیوی دریم‌وورکس نیز مهارت و شهرت زیادی در زمینه‌ی ساختن انیمیشن‌های خانوادگی بزرگ دارد.

یکی از دلایلی که حتی ضعیف‌ترین انیمیشن‌های دریم‌ورکس با استقبال بالایی روبه‌رو می‌شوند به خاطر این است که در هنگام تماشای آنها برخلاف آثار پیکسار گریه نمی‌کنید و احساس بدی به‌تان دست نمی‌دهد و فقط از تماشای یک فیلم لذت می‌برید. اگرچه از نظر منتقدان فیلم در حد بهترین‌ ارائه‌های دریم‌وورکس مثل «پاندای کونگ‌فوکار ۲» (The Kungfu Panda) و «چگونه‌ اژدهایتان را تربیت کنید» (How to Train your Dragon) نیست، اما با سرگرمی خانواده/کودک‌پسند لذت‌بخشی طرفیم که باید عملکرد خوبی در کنار «موآنا»ی والت دیزنی داشته باشد. خب، از سال ۱۹۹۸ که انیمیشن «مورچه‌ها» (Antz) اکران شد تاکنون، فقط دوتا از فیلم‌های دریم‌وورکس کمتر از سه برابر افتتاحیه‌شان فروخته‌اند. بنابراین اگر «ماداگاسکار ۲» (افتتاحیه ۶۳ میلیون/مجموع ۱۸۰ میلیون) و «شرک ۳» (افتتاحیه ۱۲۱ میلیون/مجموع ۳۲۲ میلیون) را حساب نکنیم، احتمال اینکه «ترول‌ها» سه برابر افتتاحیه‌اش بفروشد (۱۴۵ میلیون دلار) خیلی بالاست. «ترول‌ها» که ۱۲۵ میلیون دلار خرج ساختش شده، ۶۸ میلیون دلار هم از بازارهای خارجی کسب کرده است. پس، باید دید فیلم در طولانی‌مدت چگونه عمل خواهد کرد.

سومین اکران گسترده‌ی جدید این هفته «ستیغ اره‌ای»، جدیدترین ساخته‌ی مل گیبسون است که کارش را با افتتاحیه‌ی امیدوارکننده‌ی ۱۴/۷۵ میلیون دلار آغاز کرد. این درام جنگی که با بودجه‌ی ۴۰ میلیون دلار تهیه شده، به خاطر ملودرام اولد-اسکول و صحنه‌های نبرد فک‌اندازش نقدهای خیلی مثبتی دریافت کرده است و امیدوار هستیم که در طولانی‌مدت به یکی از انتخاب‌های اول مخاطبان بزرگ‌سال تبدیل شود. خبر خوب بعدی این است که فیلم میانگین امتیاز A را از تماشاگران دریافت کرده و از آن فیلم‌هایی به نظر می‌رسد که بزرگ‌سالان هر زمانی که وقت داشته باشند به تماشای آن خواهند رفت، اما از طرف دیگر ماه آینده، ماهی است که فیلم‌های بزرگ‌سالانه‌ی جریان اصلی زیادی عرضه می‌شوند. نامزدی اسکار می‌تواند روی عملکرد فیلم تاثیرگذار باشد، اما روی هم رفته برای پیش‌بینی آیند‌ه‌ی فیلم باید تا هفته‌ی بعد صبر کنیم.

در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول، باید به انیمیشن «لک‌لک‌ها» (Storks) اشاره کنیم که این هفته با ضربه‌ی شدیدی از سوی «ترول‌ها» روبه‌رو شد و با ۶۳ درصد افت فروش مواجه شد و به کسب ۱ میلیون دلار رضایت داد و مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۷۰ میلیون دلار رساند. کمدی «چشم‌ و هم‌چشمی» (Keeping up with the Joneses) یک هزار و ۹۵۸ عدد از سینماهایش را از دست داد و با کسب ۱/۱۴ میلیون دلار، مجموع فروشش را به ۱۳ میلیون و ۳۵۵ هزار دلار رساند. این فیلم تا هفته‌ی بعد از جدول ناپدید خواهد شد. از سوی دیگر، اکشن تریلر «حسابدار» (The Accountant) نشان داد که به راحتی با جدول خداحافظی نخواهد کرد. «حسابدار» اگرچه این هفته ۷۱۴تا از سینماهایش را از دست داد و به مصاف با جادوگر اعظم رفت، اما بن افلک یک‌تنه ۵/۹۵ میلیون دلار به دست آورد و مجموع درآمد خانگی‌ فیلمش را به ۷۰/۸ میلیون دلار و فروش جهانی‌اش را به مرز ۱۱۰ میلیون دلار رساند. دیگر اکشن ستاره‌محور این روزها «جک ریچر: هرگز برنگرد» (Jack Reacher: Never Go Back) است که در سومین هفته‌ی اکرانش ۵/۵۸ میلیون دلار فروخت تا مجموع فروش خانگی‌ و جهانی‌اش به ترتیب به ۴۹ و ۱۱۱ میلیون دلار برسند.

بزرگ‌ترین خبر بد این هفته مربوط به «دوزخ» (Inferno) است. فیلم در دومین هفته‌ی اکرانش با ۵۷ درصد افت فروش مواجه شد و به کسب ۶/۲۵ میلیون دلار رضایت داد. این فیلم که تام هنکس و فلیسیتی جونز را به عنوان بازیگران اصلی‌اش دارد، هفته‌ی پیش افتتاحیه‌ی ضعیفی داشت و اصولا فیلم‌هایی که بدون هیجان اکرانشان را آغاز می‌کند، با شدت سخت‌تری سقوط می‌کنند. از آنجایی که «دکتر استرنج» و «ستیغ اره‌ای» هم انتخاب‌های بهتری برای بزرگ‌سالان هستند، به نظر می‌رسد کار «دوزخ» در گیشه‌ی خانگی تمام شده است. «دوزخ» بعد از ۱۰ روز، ۲۶ میلیون دلار فروخته است. خبر خوب اما این است که این فیلم ۷۵ میلیون دلاری، ۱۸۵ میلیون از سرتاسر دنیا کسب کرده است.

از دیگر فیلم‌های قدیمی مهم جدول می‌توان به «اویجا: ریشه‌ی شیطان» (Ouija: Origin of Evil) اشاره کرد که در سومین هفته‌ی اکرانش (۴۷ درصد افت) ۳ میلیون و ۹۸۳ هزار دلار کسب کرد که سقوط چندان بدی با توجه به اینکه در پایان هالووین به سر می‌بریم نیست. «ریشه‌ی شیطان» تاکنون ۳۱/۳ میلیون دلار در خانه و ۶۴ میلیون دلار در دنیا فروخته است. «خانه‌ی دوشیزه پرگرین برای بچه‌های عجیب» در ششمین هفته‌ی اکرانش ۲/۱ میلیون دلار فروخت و مجموع درآمد خانگی‌اش را به ۸۳/۱۸۴ میلیون دلار رساند. این به معنی ۲۵۳ میلیون دلار درآمد جهانی برای این فانتزی ۱۱۰ میلیون دلاری است. همچنین در یکی از مهم‌ترین خبرهای این هفته معلوم شد که «در جستجوی دوری» (یک میلیارد و ۲۴ هزار دلار) بالاخره موفق شد تا از سد «زوتوپیا» (یک میلیارد و ۲۳ هزار دلار) عبور کند تا بالاخره تبدیل به دومین اکران برتر سال و چهارمین انیمیشن پرفروش تاریخ شود. حالا نوبت «موآنا»ست که وارد شود...

Doctor Strange

«دکتر استرنج» خیلی وقت است که یکی از موردانتظارترین فیلم‌های بسیاری از طرفداران آثار ابرقهرمانی است. او نه تنها شخصیتی با قدرت‌های منحصربه‌فرد است، بلکه در دنیای عجیب و غریبی هم فعالیت می‌کند. انتظار طرفداران اما یک دلیل فرامتنی دیگر هم داشت. این اواخر فیلم‌های مارول آن‌قدر به تکرار و درجا زدن افتاده‌اند که طرفداران فکر می‌کردند که فقط کسی مثل دکتر استرنج می‌تواند این روند را بشکند. اما آیا چنین اتفاقی افتاده است؟ بله، عده‌ای از منتقدان اذعان کرده‌اند که حقیقا با اثر متفاوتی از سوی مارول سروکار داریم و البته عده‌ای دیگر فقط تصاویر جادویی فیلم را تحسین کرده‌اند و از این می‌گویند که فیلم از لحاظ داستانی، تکراری و قابل‌پیش‌بینی است و برخی از مشکلات همیشگی مارول را در خود دارد. «دکتر استرنج» داستان دکتر استیون استرنج (بندیکت کامبربچ)، جراح ماهری است که بعد از یک تصادف شدید، اعصاب دستش از کار می‌افتند. او در جستجوی درمان سر از معبد یک جادوگر کهن در می‌آورد و شغلش را برای سفر به دنیاهای موازی و مبارزه با استفاده از سحر و جادو تغییر می‌دهد!

پیتر تراویس که فیلم را خیلی دوست دارد می‌نویسد: «همان‌‌قدر که رابرت داونی جونیور برای "مرد آهنی" و رایان رینولدز برای "ددپول" اهمیت دارند، بندیکت کامبربچ هم چنین نقشی را برای دکتر استرنج دارد. منظورم این است که او همه‌چیزِ این فیلم است». کریس ناشاوتای از اینترینمنت ویکلی که از فیلم راضی است می‌آورد: «"دکتر استرنج" مثل بسیاری از دیگر فیلم‌های مارول هیجان‌انگیز است. اما چیزی که آن را منحصربه‌فرد می‌کند این است که این فیلم بی‌پروا هم است و وارد محدوده‌هایی می‌شود که اکثر فیلم‌های مارول جراتش را ندارند. این فیلم هم چشم‌نواز و هم تامل‌برانگیز است». منتقد سایت ورایتی می‌نویسد: «بله، این پروژه‌‌ی جدید همان ظاهر، احساس و زرق‌و‌برق گران‌قیمت فیلم‌های تیروطایفه‌ی "اونجرز" را دارد، اما همزمان شامل اصالت و تازگی‌ای نیز است که از فیلم‌های کامیک‌بوکی اخیر غایب هستند». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۷۲ است.

Hacksaw Ridge

داستان جدیدترین فیلم مل گیبسون در جریان خون‌بارترین نبرد جنگ جهانی دوم در اوکیناوای ژاپن جریان دارد و به سربازی به اسم دزموند داس (اندرو گارفیلد) می‌پردازد. سربازی که ۷۵ نفر را بدون شلیک یا اصلا حمل کردن اسلحه نجات داده بود. او تنها سرباز امریکایی در جنگ جهانی دوم بود که در خط مقدم بدون اسلحه می‌جنگید. چون باور داشته که شاید جنگ توجیه داشته باشد، اما کشتن قطعا اشتباه است. به عنوان پزشک ارتش، او به تنهایی مجروحان را از خط‌های دشمن به عقب منتقل می‌کرد. در حالی که خودش با نارنجک زخمی شده بود و مورد هدف تک‌تیراندازان قرار می‌گرفت.

میک لاسال از سن فرانسیسکو کرانیکل در یادداشتش می‌آورد: «"ستیغ اره‌ای" یکی از بهترین فیلم‌های ۲۰۱۶ است... اشتباه نکنید، عبور از درِ سینما مثل ثبت‌نام برای جنگ اوکیناوا می‌ماند. این فیلم سختی برای تماشا کردن است، اما همزمان نمونه‌ای از فیلمسازی هدف‌دار و موفق هم است که در نهایت در خدمت چیزی خوب است». پیتر تراویس که فیلم را دوست دارد می‌آورد: «به لطف برخی از بهترین صحنه‌های نبردی که تاکنون ضبط شده‌اند، گیبسون باری دیگر استعدادهای فوق‌العاده‌اش به عنوان فیلمساز و توانایی‌اش در ترکیب وحشی‌گری با لطافتی تاثیرگذار را به نمایش می‌گذارد». جیمز براردینلی از ریل‌ویوز که سه ستاره به فیلم داده می‌آورد: «"ستیغ اره‌ای" ابایی در استفاده از بسیاری از کلیشه‌های فیلم های جنگی ندارد، اما به جای اینکه از آنها به روش مکانیکی و خشکی استفاده کند، فیلم آنها را به نتیجه‌ی درگیرکننده و در نهایت الهام‌بخشی می‌رساند. این فیلم درباره‌ی قهرمان‌گرایی، وطن‌پرستی و تبعیت از اعتقادات است... گیبسون از مهارت‌های قابل‌توجه‌اش در فیلمسازی فقط برای بازسازی یکی از خون‌بارترین نبردهای جنگ جهانی دوم استفاده نکرده است، بلکه هدفش تمرکز روی از خودگذشتگی یک نفر بوده است». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۷۱ است.

گزارش باکس آفیس هفته‌ی گذشته