بررسی بازی Deus Ex: Mankind Divided
تا حالا شده به پیشرفت تکنولوژی و پیامدهای پس از آن فکر کنید؟ قطعا هر پیشرفتی و هر اختراعی خوبیها و بدیهای خود را دارد. میتوان از تکنولوژی استفادههای درست کرد و جان آدمهای زیادی را نجات داد یا اینکه برای نابودی و قدرت طلبی از آن بهره برد. تا به حال فیلمها و بازیهای ویدیویی زیادی بر همین پایه و اساس دیدهایم. یکی از این بازیها Deus Ex: Human Revolution بود که در سال ۲۰۱۱ میلادی برای پلتفرمهای نسل هفتمی منتشر شد. بازی که ماجرای بین انسانهای عادی و آگمنتها یا تکامل یافتهها (Augments) و ماجراهای پشت پرده پیشرفت تکنولوژی و سو استفادههای آن را به زبانی جدید به تصویر کشید. ایداس مونترئال، سازنده بازی Deus Ex: Human Revolution، با ساخت این بازی نشان داد که میتوان از یک بازی اکشن اول شخص، نهایت استفاده را برد و آن را زیبا جلوه داد. بازی که با استفاده از المانهای نقش آفرینی و مخفی کاری در محیطی باز مخاطب را عمیقا به خود جذب میکرد.
دانلود با رزولوشن SD360p | دانلود با رزولوشن HD720p
حال ۵ سال از عرضه Human Revolution گذشته و نسخه جدید این بازی با نام Deus Ex: Mankind Divided عرضه شده است. در پایان نسخه قبل سه راه برای ما وجود داشت و طبق انتخابهای خود میتوانستیم آینده آگمنتها و انسانها را رقم بزنیم. حال در ادامه خواهیم خواند که ایا Mankind Divided توانسته به خوبی داستان را جمع کند یا باز شاهد مبهم بودن آن هستیم. آیا شخصیت آدام جنسن هنوز میتواند ناجی انسانها باشد یا خیر. در همین ابتدای کار بگویم که اگر نسخه قبلی را بازی نکردهاید، هیچ اشکالی ندارد زیرا در ابتدای بازی از شما پرسیده میشود تا از طریق نگاه کردن به ویدیویی وقایع نسخه اول را به طور کامل مشاهده کنید.
Mankind Divided خیلی سعی دارد تا شخصیتها را اشخاصی باحال جلوه دهد ولی اصلا موفق نیست
داستان بازی وقایع دو سال بعد از اتفاقات Human Revlution را روایت میکند. حال شما یکی از مامورین گروهی ضدتروریستی بنام TF29 بوده که وظیفه دارید جلوی حملات تروریستی آگومنتها و سودجویان را بگیرید. در اولین ماموریت آدام جنسن در شهر دوبی، متوجه حضور گروهی مزدور از آگمنتها شده که در ماموریت شما دخالت کرده و باعث میشوند تا نتوانید اطلاعاتی را از هدف مورد نظر کسب کنید. این اتفاق سبب میشود تا موج حملات به سمت آگمنتها بیشتر شود. شهر پراگ در وضعیتی نابسامانی بسر میبرد. از یک طرف گروههای تروریستی که قصد دارند اختلافات بین آگمنتها و انسانها را بیشتر کنند. از طرف دیگر گروهی خود جوش از آگمنتها که با بمب گذاریهای خود قصد دارند تا یک انقلاب راه انداخته و قدرت را بدست بگیرند. همهی این اتفاقات دست به دست هم دادهاند تا شاهد یک دنیایی سایبرپانکی و آخرالزمانی در Mankind Divided باشیم. ولی نکته اینجاست که روایت این دنیای سایبرپانکی و اتفاقات بازی به چه صورت انجام میگیرد. از آنجایی که بازی بر پایه دیالوگها بوده و انتخابهای شما در روند بازی تاثیر گذار است، میبایست شاهد دیالوگهای غنی و تعامل خوب شخصیتها باشیم. ولی متاسفانه Mankind Divided اصلا در این بخش موفق نیست. برخورد مصنوعی و غیرقابل تحمل اکثر شخصیتها با یکدیگر در کنار دیالوگهای نامناسب باعث شده تا نتوانیم به خوبی هرچه تمامتر با این بخش ارتباط برقرار کنیم.
هرچقدر در داستان نسخه قبل شاهد شگفتی بودیم در اینجا شاهد شرایط خسته کننده هستیم.
در کنار این مشکلات بخش داستانی، شخصیت پردازیهای نامناسب نقطه ضعف دیگری است که علاوهبر برآورده نکردن انتظاراتمان از بخش داستانی، نسبت به نسخه پیشین خود شدیدا افت کرده است. برای مثال در طول بازی زمانی که با بمب گذار ملاقات میکنیم، وی به عنوان یک شخصیت روانپریش و دیوانه به ما معرفی میشود. شخصی که بنظر میرسد به کاری که میکند شدیدا ایمان دارد و خود را در آن غرق کرده است. مدام شاهد دیالوگهای فلسفی و سنگینی از وی هستیم ولی، با دو انتخاب دیالوگ آدام جنسن کلا این شخص ۱۸۰ درجه تغییر میکند! حتی خود آدام نیز تا حدی از آن حالت جذاب پیشین خود فاصله گرفته است. در کل شخصیت پردازیها به نحوی است که وقتی با یکی سری از شخصیتهای داخل بازی به گفت و گو میپردازیم، انگار ما را مجبور کردهاند که این دیالوگها را رد و بدل کنیم. البته این قضیه زمانی جالب میشود که پای افت فریم بازی به میان میآید. جدای از تاثر افت فریم بر روی تجربه بازی و گیمپلی، زمانی که در حال صحبت با شخصیتها هستید، اگر افت فریم صورت بگیرد، شاهد یک تاخیر بین حرکت لبها و صدای آنها میشوید و به عبارتی صدا زودتر شنیده میشود.
متاسفانه Mankind Divided در داستانسرایی وقایع بعد از نسخه پیشین خود به خوبی عمل نکرده است. شاید اگر سعی میشد جای شاخ و برگ دادن و ایجاد چند راهه در خط داستانی، فقط یک مسیر مستقیم پیش گرفته میشد، شاهد نتیجه بهتری بودیم. جدای از آن نحوه عملکرد دیالوگها و انتخابهای شما به خوبی در بازی و روند آن تاثیر گذار است. البته در بعضی از جاهها انتخاب درست کردن یا نکردن شما هیچ فایدهای ندارد زیرا نتیجه کار یکسان است یا اینکه در این نسخه بیشتر بر روی دیالوگ محور بودن و تعامل با شخصیتها تاکید شده است. برای مثال در بعضی از بخشهای بازی با هک کردن لپتاپ شخص مورد نظر و چت کردن با هدف نهایی، میتوانید از محل وی با خبر شوید یا دست خالی کار را به اتمام برسانید. در کل، داستان شروع خوبی دارد ولی رفته رفته با پیشروی در خط داستان، از این مستحکم بودن داستان و پایهریزی خوب آن کاسته شده و در آخر کار به نحوی این روند ادامه دارد که شاهد یک جمع بندی بسیار نامناسب هستیم. شاید با خود بگویید خب زندگی واقعی همین است و این اتفاقات و روند زندگی مدام در حال تکرار هستند و اگر روند پیشرفت تکنولوژی به همین سرعت ادامه داشته باشد، ما هم شاهد این مشکلات خواهیم بود. نکته مهم این قضیه اینجا است که معمولا در داستان و بیان آن یک هدف نهفته است. کم کم این هدف خود را نشان داده و در آخر به یک نتیجه میرسد. ولی جمع بندی در Mankind Divided همانند یک پازل بهم ریخته است که به خوبی کنار هم چیده نشده و سوالاتی را در ذهن بیجواب میگذارد.
جدای از بخش داستان، گیمپلی بازی یکی از بخشهای جذاب Deus Ex است. در همان ابتدای ورود به بازی از شما پرسیده میشود که با چه نوع کنترلری راحتتر هستید. آیا دوست دارید کنترلر و دکمههایش در حالت نسخه Human Revolution باشد یا Mankind Divided. البته در این وسط دو حالت دیگر نیز وجود داشته که دست مخاطب را حسابی برای شخصی سازی کنترلر خود باز گذاشته است. یکی از ویژگیهای مهم بازیهای نقش آفرینی، دنیای بازی است. شهر پراگ در Mankind Divided بسیار گستردهتر از قبل طراحی شده و دست شما برای گشتن در این شهر باز است. حتی در طول بازی میتوانید به نقاط مختلف این شهر از طریق مترو سفر کنید. همچنین فروشگاههای متعددتری در خیابانها دیده میشود که میتوانید به خرید و فروش موارد مختلف بپردازید. سیستم تیراندازی و بروزرسانی اسلحهها نیز از دیگر بخشهای خوب این بازی است. هر اسلحه میتواند از یک سری گجت خاص استفاده کند. برای مثال با خرید صدا خفهکن میتوانید در انجام مراحل به صورت مخفی کاری آزادی بیشتری داشته باشید یا در فروشگاههای خرید مهمات، با خرید مهمات ضد شیلد، میتوانید به راحتی درونهای دشمن و یا آگمنتهایی که از شیلد استفاده میکنند براحتی از پای درآورید. البته برای تهیه مهمات و یا اسلحه اصلا نیازی به وابسته بودن به فروشگاههای بازی نیست. صرفا فروشگاهها مربوط به این دو بخش جنبه ظاهری دارند. زیرا بازی پر از مهمات بوده و اگر Inventory شما بروزرسانی باشد، میتوانید تمامی اسلحهها را در اختیار بگیرید. نکته مهمی که در Mankind Divided به چشم میخورد و شدیدا خوب کار شده، سیستم شخصی سازی بازی است که مربوط به تجهیزات به کار گرفته شده در بدن آدام جنسن میشود. علاوه بر ویژگیهای نظیر هک کردن و قوی کردن بازوان خود، چند قابلیت ویژه در اختیار دارید که میتوانید از آنها در طول بازی استفاده کنید. البته بعضی از آنها نظیر غیب شدن آدام مورد جدیدی نیست. حال نکته اینجا است که بدن شما تا یک اندازه قادر به تحمل کردن و استفاده از قابلیتها است. به عبارتی اگر قابلیتها را بیش از اندازه فعال کنید (منظور از فعال کردن، خریدن آنها از طریق سیستم بروزرسانی بازی نه استفاده در طول بازی) تعادل بدن شما بهم میریزد. بدین ترتیب با بهم ریختن تعادل و دمای بدن شما استفاده از قابلیتها در طول بازی برایتان جبران ناپذیر است. از اینرو با در اختیار گرفتن پوینتهای مربوط به بروزرسانی این قابلیتها و خرید آنها سیستم بدنتان به شما هشدار میدهد. ولی نگران این موضوع نباشید! پس از خرید میبایست یکی از دیگر قابلیتهای بدن خود را غیرفعال کنید. برای مثال اگر شیلد را خریداری کردید میبایست صحنه آهسته را غیرفعال کنید تا پایداری به بدن شما بازگردد.
دقیقا این اتفاق گیمپلی بازی را بیش از پیش جذاب کرده است. فرض کنید همچین مدیریتی وجود نداشت. خیلی راحت میتوانستید تمامی قابلیتها را استفاده کنید و درجه سختی دیگر برای شما معنی نداشت. همچنین این کار باعث شده تا مطابق با میل و سبک بازی کردن خود آنها را بروزرسانی کنید. از طرفی سیستم شخصی سازی بازی جوری طراحی شده که اگر در بروزرسانی و ارتقا آیتمها دقت نداشته باشید، در طول بازی ضربه خواهید خورد. به عبارتی باید نگاه کنید ببینید نیاز بازی چیست. اگر با باز کردن دربهای بسته مشکل دارید، پس اول از همه سیستم هک کردن خود را ارتقا دهید تا قفلهای سطح ۵ را نیز بتوانید هک کنید. از طرفی اگر اهل تیراندازی و جنگیدن هستید و میبینید باتری و نوار سلامت شما زودتر از حدی که انتظار دارید خالی میشوند، این دو بخش را ارتقا دهید. نکتهی دیگری که باعث جذاب بودن گیمپلی بازی شده، این است که همانند بخش داستانی در گیمپلی بازی نیز باید به تعامل کردن بپردازید. ولی این بار تعامل با محیط. با خوب جست و جو کردن و هک کردن وسایل قابل هک دور و اطرافتان به خوبی میتوانید رمز گاو صندوقها یا دربهای بسته را پیدا کنید. البته در بعضی از بخشهای بازی این روند کار ساز نیست. بزرگترین ضعف گیمپلی بازی و در کل ضعف Mankind Divided محتوای کم بازی است. این بازی شامل ۱۷ مرحله اصلی و ۱۲ مرحله فرعی است که میتوان گفت ۱۰۰ درصد کردن بازی بدون اینکه کشته شوید یا در شهر به گشت و گذار بپردازید، نهایت ۱۴-۱۵ ساعت زمان میبرد. قطعا این مدت زمان برای یک بازی به بزرگی Deus Ex که از المانهای متعدد نقش آفرینی استفاده میکند بسیار کم است. حتی اگر هم بخواهید در شهر پراگ بگردید، بعد از مدتی خسته خواهید شد زیرا این شهر هیچ مورد خاص و جذابی برای گشت و گذار در خود جای نداده است.
با تمام خوبیها و بدیهای گیمپلی Mankind Divided هنوز تجربه این بخش برای برای هواداران این سری لذت بخش است.
یکی دیگر از مشکلات بخش گیمپلی هوش مصنوعی بازی است. میتوان گفت هوش مصنوعی بازی هنوز همانند بازیهای نسل هفتم بوده و هیچ تغییر خاصی که نکرده هیچ، در بعضی از صحنهها افت نیز داشته است. برای مثال زمانی که به صورت نشسته به پشت سر یکی از دشمنان رفته و دنبالش میکنید، حتی وقتی که در کنارش هستید باز هم متوجه شما نمیشود. باید حتما در مسیر مستقیم قرار داشته باشید تا بعد از کمی فکر کردن به سمتتان شلیک کنند! یا اینکه وقتی متوجه حضورتان میشوند. مدام به نقطهای که در قبل دیده شدهاید شلیک میکنند و حتی به خود زحمت نمیدهند محیط را بگردند. از این رو براحتی میتوانید آنها را دور زده و تمامی دشمنان را از پای درآورید. جدای از اینها طراحی دشمنان و سایر NPCها از ضعف بالایی برخوردار است. به نحوی که وقتی در شهر قدم میزنید یا وارد محیطهای کوچک میشوید، به خوبی میتوانید تکراری بودن NPCها یا شباهت بالای آنها به یکدیگر را متوجه شوید. جدای از این طراحیها، طراحی مراحل اصلی بازی خوب ولی طراحی مراحل فرعی تا حدی غیرقابل قبول است. از این ۱۲ مرحله شاید ۵ الی ۶ تای آن به داستان بازی و حوادث فرعی دنیای Deus Ex ربط داشته باشد و بتواند شما را سرگرم کند. مابقی صرفا برای تزریق محتویات به گیمپلی بازی است.
در هنگام صحبت کردن با شخصیتها یک آهنگ در پس زمینه پخش میشود که بعضی وقتها از خستگی صحبت کردن با شخصیتهای بازی کم میکند.
اگر بخواهیم برای مدتی که شده از فکر مشکلات این بازی بیرون بیاییم بهترین کار مشاهده صحنههای سینمایی و نورپردازیهای بازی است. در کنار آن طراحی محیط و ترکیباش با نورپردازی سبب شده تا شاهد یک گرافیک نسل هشتمی واقعی باشیم. این بخش نیازی به تعریف و تمجید ندارد زیرا خوب کار شده ولی مشکلات فنی گرافیکی چیز دیگری است. به بعضی از آنها اشاره شد. با اینحال مهمترین مشکلی که Mankind Divided از آن رنج میبرد، افت فریم است. اگر کل روند بازی به سه قسمت تقسیم کنیم، میتوان گفت که دو سوم این بخش در افت فریم قرار داشته و یک سوم نیز با نرخ فریمی ثابت و روان به بازی کردن خواهید پرداخت. جدای از این مشکل، بازی از دو چند باگ آزار دهنده نیز رنج میبرد. اولین باگ مربوط به NPCها بوده که ناگهان متوجه میشوید که یک NPC از یک دیوار که هیچ دربای در نزدیکی آن نیست بیرون میآید! البته این مورد را دو بار بیشتر در طول بازی مشاهده نکردم و دومین باگ مربوط به انیمیشنهای تیک داون بازی است. در هنگام تیک داون کردن دشمنان که مثل قبل به صورت انیمیشن نشان داده میشود، شاهد این هستیم که تیغ آدام جنسن در بدن دشمنان فرو مینشیند. حال در بعضی از مواقع شاهد هیچ نوع خونی نیستیم یا تیغ را در بدن دشمن حس نمیکنیم. در بعضی از صحنهها نیز فقط سعی شده با پخش کردن خون در هوا خشونت این بخش نشان داده شود که خب خیلی مصنوعی کار شده است. در هنگام مبارزات موسیقیهای که به کار گرفته شده واقعا خوب هستند و لذت جنگیدن و تیراندازی را دو چندان کردهاند. همچنین صداگذاری شخصیتها و اسلحهها نیز خوب کار شده است.
در Deus Ex: Mankind Divided بخشی بنام Breach تعبیه شده است. اگر از هکر بودن و هک کردن لذت میبرید این بخش را حتما امتحان کنید. در طول بازی آدام از یک واقعیت مجازی استفاده میکند تا یک سری اطلاعات بدست بیاورد. حال در حالت Breach شما کلا با واقعیت مجازی سر و کار دارید. به عبارتی Breach داستان گروهی هکر بنام ریپر (Reaper) را روایت میکند و شما نیز بخشی از این داستان هستید. وظیفه دارید طی یک سری مرحله که تمامی آنها از طریق واقعیت مجازی و جمع آوری دیتا است، اطلاعات مورد نظر از بانک پالیسید (Palisade) و شرکتهای وابسته را استخراج کنید. در آخر Deus Ex: Mankind Divided بدلیل کم کاری سازنده و ناشر نتوانست آنطور که انتظار داشتیم جلوه کند. حتی آدام جنسن دیگر آن شخصیت دلچسب نسخه اول نیست. جدای از آن مشکلات فنی، محتویات کم باعث شده تا Mankind Divided از لیست بهترینهای ۲۰۱۶ میلادی خط بخورد. با این حال اگر از هواداران سر سخت Deus Ex هستید، بازی کردن این نسخه خالی از لطف نیست. حداقل در بازه زمانی قرار داریم که تجربه اینگونه بازیها با تمام مشکلاتاشان هنوز دلچسب هستند.
بررسی بازی Deus Ex: Mankind Divided
نقاط قوت
- سیستم شخصی سازی آدام جنسن
- گرافیک هنری و خارق العاده بازی
نقاط ضعف
- داستانسرایی ضعیف
- شخصیت پردازی و تعامل ضعیف شخصیتها
- افت فریمهای بیش از اندازه
- طراحی تکراری در NPCها
- محتویات کم بازی