گزارش باکس آفیس: The Magnificent Seven با یک افتتاحیه باشکوه صدرنشین شد
این هفته وسترنِ پرستارهی استودیوهای سونی و امجیام بود که موفق شد صدر جدول را به تصاحب خودش در بیاورد. اکشنِ «هفت دلاور» (The Magnificent Seven) آخرهفتهی افتتاحیهاش را با کسب ۳۵ میلیون دلار آغاز کرد که فقط ۲/۹ میلیون دلارش متعلق به سینماهای آیمکس است. این فیلم که دنزل واشنگتن و کریس پرت را به عنوان ستارههای اصلیاش دارد، با عبور از افتتاحیهی ۳۴ میلیون دلاری «اکولایزر» (The Equalizer) که دو سال پیش همین موقع اکران شده بود، به بهترین افتتاحیهی آنتون فوکوآ تبدیل شد. این در حالی است که «هفت دلاور» با توجه به این رقم بعد از «خانهی امن» (۴۰ میلیون دلار) و «گنگستر آمریکایی» (۴۳ میلیون دلار) سومین افتتاحیهی برتر کارنامهی واشنگتن نیز لقب گرفت. همچنین این رقم کاری کرد تا «هفت دلاور» به یکی از پرفروشترین وسترنهای لایو اکشن در هفتهی اول تبدیل شود و بعد از افتتاحیهی ۳۶/۴ میلیون دلاری «کابویها و بیگانگان» (Cowboys and Aliens) و افتتاحیهی ۳۸ میلیون دلاری انیمیشن «رنگو» (Rango) در ردهی سوم قرار بگیرد.
بعد از تام هنکس که در دو هفتهی گذشته با «سالی» (Sully) جان دوبارهای به باکس آفیس داد، «هفت دلاور» دومین فیلمی است که با استفاده از قدرت ستارههایش مورد توجه قرار گرفته است و البته به احتمال زیاد هالیوود هفتهی بعد با اکران «دیپواتر هورایزن» (Deepwater Horizon) که مارک والبرگ در آن نقشآفرینی کرده است در این زمینه هتریک خواهد کرد. اگرچه «هفت دلاور» به خاطر منبع اقتباسش نام بزرگی است، اما تحلیلگران دلیل اصلی موفقیت این فیلم را دنزل واشنگتنی میدانند که بعد از بتمن، تنها کسی است که در نقش انتقامجویی درستکار، مردم را با کله به سینما میکشاند. حالا فکرش را بکنید اگر واشنگتن به عنوان بروس وین/بتمن دنیای جدید دیسی انتخاب میشد واقعا چه غوغایی به پا میشد!
خب، تحلیلگران فکر میکنند اگر فیلم عملکردی مثل «اکولایزر» داشته باشد، فروش خانگی ۱۰۴ میلیون دلاریاش تضمین شده است. اما نباید فراموش کنیم که «هفت دلاور» ۹۰ میلیون دلار خرج ساختش شده، در حالی که بودجهی «اکولایزر» ۵۵ میلیون دلار بود. بنابراین بیایید امیدوار باشیم که فیلم در بازارهای خارجی هم مورد استقبال کافی قرار بگیرد. البته در زمینهی فیلمهایی که در آنها آقای واشنگتن با یک بازیگر سفیدپوست مشهور دیگر همراه میشود و با هم گیشهها را میترکانند، آمار به نفع «هفت دلاور» است. از راسل کرو در «گنگستر امریکایی» و رایان رینولدز در «خانهی امن» گرفته تا کریس پاین در «غیرقابلتوقف» و مارک والبرگ در «۲ تفنگ». این وسط، افتتاحیهی بزرگ «هفت دلاور» به این معنی نیست که حالا میتوانیم کریس پرت را بازیگری بدانیم که اسمش سبب کشیدن مردم به سینما میشود. برای دیدن موفقیت یا شکست پرت در این آزمون باید تا زمان اکران فیلم تازهی «مسافران» (Passengers) که در آن با جنیفر لارنس همبازی شده است، صبر کنیم.
دیگر تازهاکران این هفته انیمیشن «لکلکها» (Storks)، محصول کمپانی برادران وارنر است که با رقم نه چندان عالی ۲۱/۸۰۵ میلیون دلار اکرانش را کلید زد. خبر بد این است که این رقم حتی نزدیک به پولی که سونی با فیلمهایی مثل «ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی» و «هتل ترانسلوانیا» در این موقع از سال به جیب میزند هم نیست. اما خبر خوب این است که فیلم نمرهی A مثبت را از تماشاگران دریافت کرده است و احتمال اینکه وضعیت فروش فیلم در هفتههای بعدی بهتر شود بالا است. برخلاف چیزی که انتظار داشتیم فیلم موفق نشد افتتاحیهای در حد فیلم بعدی سازندگان «فیلم لگو» (Lego Movie) داشته باشد. روی هم رفته تحلیلگران مجموع درآمد خانگی ۷۷ میلیون دلار را برای این فیلم ۷۰ میلیون دلاری پیشبینی میکنند. پس، روشن است که بازارهای خارجی باید به کمک این فیلم بشتابند.
این هفته دو تازهاکران مهم دیگر هم داشتیم. اولی «ملکهی کتوی» (Queen of Katwe)، محصول جدید والت دیزنی است که درامی دربارهی یک قهرمان شطرنج اوگاندایی است. فیلم پس از اکران در ۵۲ سالن سینما، ۳۰۵ هزار دلار کسب کرد. ماموریت اصلی این فیلم هفتهی بعد با گسترش تعداد سینماهایش شروع میشود. چون نه تنها فیلم نزد منتقدان مورد استقبال قرار گرفته است، بلکه تماشاگران هم آن را لایق امتیاز A مثبت دانستهاند. دومی هم ملودرامی به اسم «خیاط» (The Dressmaker) با بازی کیت وینسلت و لیام همسورث است که در ۳۴ سینما اکران شد و ۱۸۰ هزار و ۵۲۲ دلار کسب کرد. این در حالی است که این فیلم هماکنون حدود ۲۲ میلیون دلار از خارج از امریکا بدست آورده است.
در میان فیلمهای قدیمی جدول، «سالی» به عنوان اولین اکران موفق فصل پاییز و حتی شاید اولین مدعی بزرگ اسکار امسال به فروش خوبش ادامه میدهد. درام زندگینامهای کلینت ایستوود ۱۳/۸۳ میلیون دلار دیگر فروخت که به معنای ایستادگی خیلی خوب در مقابل «هفت دلاور» است. این فیلم تاکنون ۹۲ میلیون دلار در خانه و ۱۲۶ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است که در مقابل بودجهی ۶۰ میلیون دلاریاش قرار میگیرد. این به این معنی است که «سالی» خیلی زود از مجموع فروش خانگی ۹۳ میلیون دلاری «پرواز» (Flight) با بازی دنزل واشنگتن عبور خواهد کرد. این در حالی بود که «جادوگر بلر» (Blair Witch) در هفتهی دوم اکرانش با ۵۹ درصد افت فروش مواجه شد و ۳/۹۵ میلیون دلار کسب کرد. این رقم مجموع درآمد این فیلم ترسناک ۱۰ میلیون دلاری را بعد از ۱۰ روز به رقم ۱۶/۲ میلیون دلار میرساند و ناگهان متوجه میشویم پشت سر گذاشتن مجموع فروش ۲۶ میلیون دلاری «کتاب سایهها» (Book of Shadows) که قبل از این مثل آب خوردن به نظر میرسید، دور از ذهن به نظر میرسد. درام سیاسی «اسنودن» (Snowden) هم در دومین هفتهی اکرانش پس از تجربهی ۵۱ درصد افت فروش، ۳/۹۴۲ میلیون دلار کسب کرد. ساختهی الیور استون بعد از ۱۰ روز، چیزی حدود ۱۴/۹ میلیون دلار در گیشهی خانگی فروخته است.
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
۱ | The Magnificent Seve | ۳۵ میلیون دلار |
۲ | Storks | ۲۱/۸ میلیون دلار |
۳ | Sully | ۱۳/۸ میلیون دلار |
۴ | Bridget Jones's Baby | ۴/۵ میلیون دلار |
۵ | Snowden | ۴/۱ میلیون دلار |
۶ | Blair Witch | ۳/۹ میلیون دلار |
۷ | Don't Breathe | ۳/۸ میلیون دلار |
۸ | Suicide Squad | ۳/۱ میلیون دلار |
۹ | When the Bough Breaks | ۲/۵ میلیون دلار |
۱۰ | Kubo and the Two Strings | ۱/۱ میلیون دلار |
نگاهی به برخی فیلمهای تازهاکرانشدهی این هفته:
هفت دلاور
The Magnificent Seven
«هفت دلاور» در واقع بازسازی فیلمی به همین نام محصول سال ۱۹۶۰ است که آن فیلم هم بازسازی وسترن فیلم دیگری به اسم «هفت سامورایی» آکیرا کوروساوا محسوب میشود. به نظر نمیرسد داستان تغییری کرده باشد: ساکنانِ فقیرِ شهری در غرب وحشی که از تهاجمهای راه و بیراه راهزنان عاصی شدهاند، گروه هفتتیرکشی را که شامل جایزهبگیرها، مزدورها و قماربازها میشوند استخدام میکنند تا از آنها مراقبت کنند. با وجود نامهایی مثل دنزل واشنگتون، کریس پرت، ایتن هاوک، وینسنت دیآنفریو و غیره و همچنین با توجه به نامی مثل آنتون فوکوآ به عنوان کارگردان این بازسازی، انتظار میرفت که «هفت دلاور» به یکی از کاریزماتیکترین و سرگرمکنندهترین فیلمهای پاپکورنی امسال تبدیل شود. اما آیا چنین اتفاقی افتاده است: بله، طبق نظر اکثر منتقدان اگر انتظاری بیشتر از یک تفریح سینمایی را از آن نداشته باشید، «هفت دلاور» یکی از بهترینهای ۲۰۱۶ در این زمینه محسوب میشود.
منتقد توتال فیلم که آن را خیلی دوست داشته مینویسد: «اگرچه کاملا باشکوه نیست، اما بدون شک بهترین ساختهی فوکوآ از زمان "روز تمرین" محسوب میشود و یک بازسازی نادر که واقعا حق مطلب را ادا میکند. هورا!» پیتر تراویس از رولینگ استون که از فیلم راضی است میآورد: «"هفت دلاور" جدید قصد جاویدانسازی سینما را ندارد، بلکه فقط دو ساعت تیراندازی و انفجارهای حرفهای است که از قضا بهطرز مرگباری سرگرمکننده هم است». ریچارد روپر از شیکاگو سانتایمز میآورد: «روی هم رفته، این وسترن هیجانانگیز و پراکشنی است که خفنترین هنرنمایی دنزل واشنگتون در نقش اصلی، کار خوب بازیگران فرعی و البته برخی از بهترین صحنههای تیراندازی طولانی شگفتانگیزی که از این اواخر به یاد دارم به کیفیت آن افزودهاند. بهشخصه از توانایی فوکوآ در طراحی چندتا سکانس اکشن که هر کدام نسبت به قبلی بزرگتر، جسورتر، پرسروصداتر و جذابتر است شگفتزده شدم. در این فیلم یکعالمه بدلکاری و جلوههای ویژهی اولد-اسکولِ خوب وجود دارد». جیمز براردینلی که چندان از فیلم خوشش نیامده مینویسد: «شاید دلیل متقاعدکنندهای برای بازسازی "هفت دلاور" وجود داشته باشد، اما آن در نسخهی ۲۰۱۶ که پروژهی گوشخراش، درهمبرهم و قالبا ناامیدکنندهای است پیدا نمیشود». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۵۴ است.
لکلکها
Storks
«لکلکها» ساختهی گروه انیمیشنسازی وارنر است. همان کسانی که آخرینبار با ساخت «فیلم لگو» یکی از بهترین انیمیشنهای سینما را عرضه کردند. این در حالی است که فیل لرد و کریستوفر میلر، کارگردانان «فیلم لگو» تهیهکنندگی اجرایی آن را برعهده دارند. بنابراین انتظارات از این فیلم بالا بود. خوشبختانه ظاهرا سازندگان کموبیش به نتیجهی قابلقبولی در حد انتظارات رسیدهاند. چون اگرچه اکثر منتقدان «لکلکها» را بهترین انیمیشن امسال نمیدانند، اما آن را سواری تند و سریع و بامزهای توصیف کردهاند که در نیمهی آخرش ثابت میکند میتواند تماشاگران را در نقطهی عمیقتری تحت تاثیر قرار دهد. داستان فیلم دربارهی لکلکهایی است که زمانی به تحویل دادن نوزادها عادت داشتند، اما امروزه برای یک شرکت غول اینترنتی در مایههای آمازون کار میکنند. مشکل از جایی آغاز میشود که جونیور به اشتباه ماشین تولید نوزاد را فعال میکند و با یک نوزاد دختر روبهرو میشود. حالا او قبل از اینکه رییساش خبردار شود باید با کمک تولیپ که تنها انسان کوهستان لکلکها است سعی کنند تا این بچه را به خانوادهای که به او نیاز دارند برسانند.
منتقد سن فرانسیسکو کرانیکل که از فیلم خوشش آمده مینویسد: «درست مثل "فیلم لگو"، اثر درخشانِ فیل لرد و کریستوفر میلر، سازندگان "لکلکها" هم با چنان اعتمادبهنفسی کار میکنند که اگر یک شوخی ناموفق میشود، شوخی بعدی که چند ثانیه بعد از راه میرسد آن سکانس را نجات میدهد». منتقد هالیوود ریپورتر مینویسد: «اگرچه سناریوی نیکولاس استولر در مسیر کموبیش سرراستی حرکت میکند، اما این مسیری است که در راه از لحاظ نوآوریهای عجیب و غریب کم نمیآورد». منتقد ورایتی که فیلم را دوست نداشته مینویسد: «در "لکلکها" شوخیها به نتیجه نمیرسند، اما ریتم داستان پرسرعت است و به نظر میرسد این دو مسئله با هم رابطه دارند. یعنی انگار فیلمسازان به این نتیجه رسیده بودند که اگر کمدی ضعیف به اندازهی کافی سریع باشد، کسلآور نمیشود». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۵۴ است.
نظرات