بررسی تریلر دوم بازی The Last of Us Part II
درست است که یک سری بازیها با انتشار خود قادر هستند همانند یک سونامی دیگر بازیهای دور و بر خود را بشورند و ببرند، یا گاهی هم همانند طوفان همه چیز را از سر راه خود بردارند، همچنین گاهی هم گلولهای از آتش هستند که فقط کارشان سوزاندن دیگران است. اما بعضی وقتها، آن هم به ندرت، شاید هر نسل یکی دو تا، آن هم نه توسط هر استودیویی، آثاری وجود دارند که حتی تریلرشان مانند زمین لرزهای میماند که نه تنها کل نسل را میلرزاند، بلکه دلهای ما را نیز میلرزاند و با روح و روانمان بازی میکند. بله دقیقا منظورم The Last of Us Part II است. فقط دو تریلر از این بازی منتشر شد و هر بار هم که شاهد تماشای آن بودیم، برخیها دست از کار میکشیدند، برخیها موی تنشان سیخ میشد و برخیها هم دست روی سر خود میگذاشتند و بُهت زده به تریلر نگاه میکردند و تا ۱ ساعت بعدش هم در همان حالت میماندند؛ البته خود من ترکیبی از این سه مدل هستم!
بگذریم، یادتان میآید پس از انتشار اولین تریلر معرفی بازی شروع کردیم به ریز ریز کردن جزییات بازی و پیاده کردنش روی کاغذ؟ اگر یادتان میآید که صمیمانه از شما تشکر میکنم، اما اگر هنوز آن مطلب را نخواندهاید، اینجا میتوانید آن را مطالعه کنید. اما در این مطلب به سراغ تریلر دوم بازی میرویم که شاید مثل تریلر اول نتوان کلی جزییات از آن بیرون کشید، اما به هر حال این تریلر با این که بسیار متفاوت بود، اما سوالهای زیادی برایمان ایجاد کرد و باعث شد تا تئوریهای مختلفی در مورد بازی شکل بگیرد. پس همینجا مقدمه را کش نمیدهم و مستقیم به سراغ ارایه تئوریهای موجود میرویم و سوالها و جوابهای آن را با تریلر اول هم ترکیب میکنیم.
بگذارید ابتدا به سراغ اولین نکتهای که چشم همه ما را گرفت برویم؛ نه منظورم آن زن مرموز نیست، آخر سر به سراغ او میروم. منظورم گرافیک بینظیر بازی است. شاید برای چنین حرفی واقعا زود باشد، اما با توجه به این تریلر، میتوان گفت ناتیداگ قرار است یکی از با جزییاتترین بازیهای تاریخ صنعت گیم را از نظر بصری و فنی منتشر کند. اما چرا این حرف را میزنم؟ اگر این تریلر را با بالاترین کیفیت تماشا کنید، نورپردازی، چند ضلعیها، بافتها و انواع و اقسام عکسالعملها نسبت به این موارد، همگی خیره کننده هستند. یکی از جالبترین و البته شگفتانگیزترین موردی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، صحنهای است که آن دو مرد، زن مشکوک تریلر بازی را روی زمین میاندازند و صورتش به زمین میخورد. از جزییات عکسالعمل باران روی بدن و پوست او که بگذریم، او لحظهای که میخواهد سرش را از روی زمین بلند کند، بینیاش با زمین برخورد میکند و شاهد خم شدن بینی او هستیم! شاید این مورد بسیار کوچک به نظر برسد، اما اگر هر بازی دیگری بود، بینی این شخص در زمین فرو میرفت! اما این دقت ناتیداگ به جزییات باعث بالاتر رفتن ارزش این بازی میشود. اگر به این مورد در تریلر توجه نکرده بودید، همین حالا دوباره آن را نگاه کنید. ناتیداگ برای هرچه طبیعیتر جلوه دادن بازی خود، سعی کرده تا از جدیدترین تکنولوژیهای موجود در موشنکپچر یا به اصطلاح دقیقتر آن پرفورمنس کپچر برای ضبط تمامی حالات بدن و صورت کاراکترها استفاده کند. یا حتی میتوانید به عضلات این کاراکتر دقت کنید که با چه جزییات وحشتناکی در بازی پیاده شدهاند و باران چگونه روی بدن او مینشیند، روی پوستش سرازیر میشود و بازخورد نور روی آنها چگونه در تصویر میرقصد. حتی لحظهای که کاراکتری به نام امیلی چاقوی خود را روی شکم کاراکتر زن مرموز تریلر میکشد، شاهد انقباض عضلههای شکم او هستیم و کاملا آن حس مور مور کننده کشیده شدن چاقو روی پوست او را خود ما، پشت صفحه نمایش، حس میکنیم! یا حتی وقتی نوک چاقو به شکمش متصل میشود، شاهد فرو رفتن جزیی پوست آن زن و جاری شدن خون هستیم. همین چیزهاست که ناتی داگ را از دیگر استودیوها جدا میکند! اما این که تمام بازی چنین جزییاتی داشته باشد یا خیر، باید کمی صبر کنیم.
با استودیویی رو به رو هستیم که تنها با دو تریلر نفس ما را گرفت، پس در عین حال نمیتوان روی تئوریهای کلیشهای فکر کرد، خود را برای غیر ممکنترینها آماده کنید
از بحث گرافیک که بگذریم، خوشبختانه ناتیداگ تک تک این کاراکترها را معرفی کرده که خب از همین حالا میتوان به نقش مهم آنها در بازی پی برد. پس قبل از صحبت در مورد دیگر جزییات بازی، بگذارید با این کاراکترها آشنا شویم.
- ویکتوریا گریس صداپیشه شخصیت یارا (وی سابقه صداپیشگی در فیلم 47 Ronin را دارد)
- ایان الکساندر صداپیشه شخصیت لو
- امیلی اسوالو صداپیشه شخصیت امیلی (بازیگر سریال سوپرنچرال)
- لورا بیلی صداپیشه شخصیتی که هنوز معرفی نشده است (صداپیشه شخصیت ندین در سری Uncharted و کیت در سری بازی Gears of War)
بازی خشنتر از قبل شده است؛ نمونهاش همین فرقهای که بالهای گناهکاران را میشکنند و شکم مادران را پاره میکنند
کاراکتر امیلی را شاید بتوان یک شخصیت مهمان در این بازی دانست، چرا که در طول تریلر شاهد مرگ خونینش توسط یک چکش هستیم و همین مورد نشان میدهد قرار نیست به آن صورت در طول بازی شاهد او باشیم. هرچند هنوز در مورد وقایع قبل از حوادث تریلر خبر نداریم و نمیدانیم او به چه صورت کاراکتر زن مرموز را به چنین شرایطی میکشاند. اما امیلی در طول تریلر دیالوگهای جالبی گفت که داستان بازی را پیچیدهتر از این حرفها جلوه میدهد. امیلی به آن کاراکتر زن در مورد خیانت افراد گروهش میگوید، خیانت افرادی که بالافاصله یکی از آنها که یارا نام دارد دستگیر میشود و از او میپرسد که دیگران کجا هستند. او برای صدا کردن دیگران از کلمه Apostate استفاده میکند. این کلمه به معنی شخص یا اشخاصی است که به نوعی دین، مذهب یا اعتقادات سیاسی خود را ترک یا انکار میکنند و به نوعی کافر هستند. همچنین برای این که بخواهد یارا را شکنجه دهد، به جای اینکه به افرادش بگوید دستهای او را بشکنید، از کلمه Wings به معنی بالها استفاده میکند؛ بالهای او را قطع کنید! با این تفاسیر میتوان گفت که امیلی، آن زن مرموز، و یارا، همگی عضوی از یک فرقه مذهبی یا یک فرقه خود ساخته هستند یا به نوعی با آن ارتباط دارند و درگیرش هستند. مشخص نیست اهداف این فرقه چیست، اما آن به دنبال همان افرادی هستند که فرقه را رها کردهاند و همچنین از خشونت بیش از حدی هم استفاده میکنند. خشونتی که بازی را به مرحله جدیدی از بیرحمی میبرد. آنها به راحتی با یک چکش دستهای یک زن را خرد میکنند و شکم خائنین و گناهکاران را پاره میکنند که در ابتدای تریلر میتوانید آنها را مشاهده کنید.
نکتهای که در این بین واضح است، ما شاهد دو گروه و فرقه در این قسمت از بازی هستیم. یکی فرقهای که امیلی یکی از سردستههای آن است و یکی هم گروهی که یارا و شخصی به نام لو را که به نجات او میآید تشکیل میدهند. اما اگر به خوبی به تریلر و دیالوگی که لو به یارا میگوید دقت کرده باشید، او آن زن مرموز را به گروهی دیگر نسبت میدهد: او یکی از اوناست! قطعا این زن در بین افراد گروه امیلی نیست، و قطعا هم در گروه افراد یارا نیست، بنابراین میتوان به طور واضح گفت که یک گروه سومی هم در این بین وجود دارد! اما چه گروهی؟ صبر کنید تا ابتدا ماهیت زن مرموز در تریلر را معرفی کنیم.
اگر او آنا باشد، که هست، من بعید میدانم او مرده باشد یا حتی شاهد کشته شدنش در طول بازی باشیم و الی به سراغ انتقام گیری برود؛ همانطور که گفتم، بهتر است تئوریهای کلیشهای را کنار بگذاریم
خیلی از شما تا به حال متوجه شدهاید که احتمال میرود این زن مرموز، مادر الی باشد. اما چطور به چنین نتیجهای رسیدهایم؟ پس از انتشار تریلر در مراسم سونی، توییتر ناتیداگ لیست کاراکترهایی را که در تریلر حضور داشتند اعلام کرد. اما نوبت که به زن مرموز تریلر رسید، آنها نامی از او نبردند و به جای آن از ۴ جای خالی استفاده کردند. از آنجایی که این زن شباهت بسیار زیادی به الی دارد و خیلیها در تریلر فکر میکردند که او خود الی است، و از آنجا که ۴ جای خالی برای نام این بازیگر وجود دارد، تمام گزینهها به سمت اسمی به نام ANNA منتهی میشوند. «آنا» نام مادر الی است که در تریلر نیز زنی شجاع و قوی به نمایش درآمد. خب برای ناتیداگ هم هیچ کاری ندارد تا از بازیگر نقش الی یعنی اشلی جانسون برای طراحی و خلق این کاراکتر جدید استفاده کند تا شبیه به الی شود و بتوان گفت او مادر این کاراکتر محبوب است. استودیو ناتیداگ چند ماه پیش با تریلری، تکنولوژی جدید خود را که میتواند به دقیقترین شکل ممکن صورت و عضلههای بدن یک بازیگر را در بازی ثبت و به نرم ترین شکل ممکن پیاده کند، به نمایش گذاشت. استودیو ناتیداگ همیشه یکی از پیشگامان تکنولوژی در بازیها بوده و توانستهاند از نظر فنی و بصری، به یکی از غولهای این صنعت تبدیل شوند. همچنین قطعا در هنگام تماشای تریلر به عضلههای مستحکم آنا توجه کردهاید. ناتیداگ برای پیاده کردن چنین عضلههایی در بازی خود، از زنی به نام کالین فاکس استفاده کرده که نیل دراکمن نیز عکس او را در اینستاگرام خود منتشر کرد.
اما نکته جالب تریلر این است که احتمال میرود در زمان وقایع تریلر، آنا حامله باشد. چرا که در صحنهای از تریلر امیلی پیراهن آنا را بالا میزند و چاقو را روی شکم او میکشد و به نوعی آنا را تهدید میکند. این موضوع میتواند یکی از چندین دلایلی باشد که امیلی، آنا را دستگیر میکند و سعی دارد او را شکنجه دهد. اگر به جنازههای آویزان شده در تریلر دقت کنید، شکم برخی از آنها پاره شده است و میتوان گفت احتمالا در آن بازه زمانی، حامله شدن یک گناه برای فرقه امیلی محسوب میشد. بنابراین علاوه بر دلایلی که هنوز از آنها خبر نداریم، شاید حامله بودن آنا یکی از دیگر دلایل این امر باشد.
اما اگر به طور کلی تئوری آنا حقیقت داشته باشد، بیایید کمی هم با زمانبندی این تریلر بازی کنیم. اگر آنا حامله باشد، با توجه به سایز شکم او، قطعا آنا روزهای ابتدایی حاملگی خود را به سر میبرد. حال بیایید روی یک تئوری کار کنیم. ما میدانیم که بیماریای که در جهان شیوع پیدا کرد، در سال ۲۰۱۳ رخ داد. همچنین وقایع قسمت اول بازی The last of Us در زمان ۱۴ سالگی الی رخ داده است که به سال ۲۰۳۳ تا ۲۰۳۴ منتهی میشود. از طرفی دیگر وقایع داستان The Last of Us 2 در ۱۹ سالگی الی رخ میدهد که مساوی است با سال ۲۰۳۸ میلادی. حال اگر به ۱۹ سال پیش برگردیم و ۹ ماه حاملگی آنا را نیز به آن جمع ببندیم، به عدد حدود ۲۰ سال میرسیم. در نتیجه میتوان حدس زد که ما در بازی The Last of Us Part II، شاهد برخی پیشدرآمدها هستیم که در سال ۲۰۱۸ رخ میدهند؛ ۵ سال پس از شیوع بیماری و ۲۰ سال پیش از وقایعی که در آن داستان را با الی پیش میبریم. در نسخه اول بازی داستان حول محور جول میچرخید، حال در قسمت دوم هم از نگاه الی در سال ۲۰۳۸ داستان را پیش خواهیم برد و هم از نگاه مادر او در سال ۲۰۱۸ بخشی از دنیای بازی را خواهیم دید، و همین موضوع کافی است تا از حالا بیش از پیش مطمئن شویم که داستان بازی یک شاهکار به تمام معنا خواهد بود و قطعا میتوانیم با وجود پیچش داستانی مادر و دختر، شاهد پایانی دراماتیک باشیم که تا سالها از ذهنمان پاک نشود!
روایت داستان آنا در سال ۲۰۱۸ جریان خواهد داشت؛ اوج هرج و مرج و جایی که افراد مبتلا به ویروس در حال تغییر شکل هستند؛ آنا، همانند یک گرگ تنها، باید دختر خود را در اوج وحشت به دنیا بیاورد
موردی که بیش از پیش به قوت گرفتن داستان این مادر و دختر دامن میزند، دو پوستری است که توسط ناتیداگ منتشر شد. پوستر اول دست دختری بود که چاقویی به دست دارد و بیدها دور آن پرواز میکنند. آن تصویر هنری از دست الی با اینکه به لطف طراحیاش حسی آرامشبخش دارد، اما در نقطه به نقطه هارمونی آن حسی از اندوه و غم دیده میشود؛ دختری تنها که میدانیم به دنبال انتقام است. اما جدیدترین طراحی هنری بازی حالتی خشنتر دارد؛ تصویر دستی یک چکش در اختیار دارد. بر خلاف تصویر هنری اول، ما هیچ حس غم و اندوهی در آن نمیبینیم، اما در عین حال، آن آتشهای قرمز رنگ، رگهای بیرون زده دست و جنگلی که انگار به خون آغشته شده، همه و همه حسی خشن را القا میکنند. همچنین با کمی دقت میتوان یک گرگ را در پسزمینه این تصویر دید. گرگها همیشه سمبلی از فردی استوار هستند که کارهای خود را به تنهایی انجام میدهند و اطرافیانش از اون میترسند. ما در ابتدا فکر میکردیم این دست خود الی باشد که حالا حس انتقام از قلبش به تک تک رگهایش پمپاژ میشوند. اما حالا با نمایش دومین تریلر بازی، الی را فراموش میکنیم، این دستهای استوار و قدرتمند آنا، مادر الی است. به طور کلی هم اگر این دو پوستر را کنار هم بگذاریم، به نوعی تقارن یکدیگر هستند و میتوان این برداشت را کرد که شاهد داستانی موازی بین مادر و دختر خواهیم بود.
همچنین یک پوستر دیگر نیز در این بین وجود دارد! اگر به بازی Uncharted 4 بازگردیم، یک ایستر اگ عجیب در این بازی خواهیم دید؛ ایستر اگی که به نام The Last of Us: American Daughters اشاره دارد. اگر آن را دیده باشید، شاید در نگاه اول با خود بگویید زنی که در تصویر مشاهده کردیم الی است، اما الی ۱۹ ساله حامله باشد؟ آن هم با توجه به شرایطی که در بسته الحاقی Left Behind شاهدش بودیم؟ غیر ممکن است. حتی اگر باز هم شک دارید، چرا او یک ماسک دارد؟ الی هرگز نیاز به یک ماسک ندارد. پس میتوان گفت اگر او شخص خاص دیگری نباشد، پس میتوان به راحتی گفت که او مادر الی است.
اما حالا به جز این دو تصویر، میتوان برداشتهای دیگری از تریلرها و دیگر تصاویر منتشر شده از بازی داشت. چندی پیش چندین تصویر از طرحهای هنری بازی منتشر شد که شاهد شهری در آتش سوخته هستیم که انگار دنیا تازه در حال دگرگونی است و مردم با بیماری دست و پنجه نرم میکنند؛ مردمی که در آخر در برابر این قارچ آخرالزمانی زانو خم میکنند. حال که همه سرنخها نشان از این دارد که قسمتی از بازی در سال ۲۰۱۸ جریان خواهد داشت، بنابراین میتوان این تصاویر را به آن بازه زمانی ربط داد، زمانی که مادر الی همانند گرگی تنها، باید از مردمی که حالا فقط به فکر خودشان هستند، و بیماریی که دنیارا تسخیر کرده محافظت کند. اما از طرفی دیگر، در تریلر اول بازی کاملا شاهد محیطی آرام بودیم که طبیعت سر سبز به زیر و بم زندگی شهری مردم نفوذ کرده. حال با این تفاسیر میتوان به نوعی متوجه شد که در هنگام به دست گرفتن کنترل آنا، به شدت شاهد هرج و مرج خواهیم بود و گروهی هم که فکر میکنند این طاعون به خواسته خدا بوده، همان گروهی که امیلی، افرادی را که از نظرش کافر شدهاند به بدترین شکل شکنجه میدهد، اوضاع نابسامانی را به وجود آوردهاند. حال آنا باید مثل یک گرگ تنها و زخم دیده، از کودک درون شکمش محافظت کند. اما از طرفی دیگر، در زمان الی، دنیا آرام است، اما در عین حال خطر در گوشه و کنار آن کمین کرده. نکته جالب توجه بعدی این بود که امیلی و افرادش، انگار هنوز به آن خطر جدی کلیکرها یا به قول خودشان دیمونها، پی نبردهاند، چرا؟ چرا باید آنها در یک فضای باز، که خطر در جای جای آن در کمین است، به شکنجه و بازجویی از خائنین بپردازند؟ چرا برای اینکار به داخل یک محیط بسته نرفتند؟ همچنین زمانی که کلیکرها حمله میکنند، با کمی دقت میتوان متوجه شد که آنها هنوز در ابتدای تغییر ظاهری خود هستند. بنابراین میتوان به طور حتمی گفت که روایت این بخش از بازی، در سال ۲۰۱۸ جریان دارد، در اوج هرج و مرج و زمانی که هنوز طبیعت به دل و روده زندگی مدرن مردم رخنه نکرده بود.
نکته بعدی که این روزها ذهن طرفداران را به خود مشغول کرده، محل و منطقه روایت داستان بازی است. خب همانطور که میدانید و از شواهد هم پیداست، بازی، حداقل در بازه زمانی که نقش الی را بر عهده داریم، در سیاتل جریان خواهد داشت. همچنین میتوان گفت، جایی که حوادث تریلر دوم بازی در آن جریان دارد، سیاتل است. این موضوع را چندی پیش کاربری در ردیت آشکار کرد. تابلوی پوسیده و خاک گرفتهای که در تریلر به چشم میخورد همه چیز را در این مورد ثابت میکند. گویا این تابلو به بزرگراهی در شهر سیاتل تعلق داشته و جالب است که بدانید این بزرگراه تنها دو کیلومتر با مکان ساختمانهایی که پیش از این روی نقشهای که پیش از این مشخص شده بود، فاصله دارد. در نتیجه و با توجه به این شواهد، میتوان نتیجه گرفت که بخش عظیمی از بازی قرار است در شهر سیاتل جریان داشته باشد و علاوه بر آن لوکیشن تازه بهدست آمده نیز به نظر میرسد به جایی که جوئل و الی در آن بهسر میبرند، نزدیک باشد. بنابراین، میتوان گفت، اگر همه تئوریها درست از آب در بیایند، الی قطعا به موضوع مادر خود پی برده و میخواهد او را پیدا کند؛ چه مرده، چه زنده!
اگر مادر الی زنده باشد، هرگز نمیتوانم قبول کنم که ناتیداگ او را به کشتن دهد و الی را به یک انتقامجو تبدیل کند؛ اما اگر جول این وسط فدا شود، حس انتقام الی در دلش شعلهور میشود و آن خشم او در تریلر اول قابل قبولتر به نظر میرسد
اما الی به چه موضوعی پی برده؟ آیا او به دنبال جوابی است تا شاید دلیل مصون بودن خود را نسبت به بیماری پیدا کند؟ یا شاید هم بحث انتقام است؟ اما نکتهای که در این بین وجود دارد این است که میدانیم، مادر الی، پس از به دنیا آوردن دخترش میمیرد. اما خب آیا ما باید در این مورد مطمئن باشیم؟ خیر! چرا؟ در تریلر دوم دیدیم که به هر حال یک گروه به دنبال کشتن او هستند، حال به هر دلیلی که میخواهد باشد. و میدانیم که الی به دست مارلین بزرگ میشود و سپس با جوئل همراه میشود. حال تئوری من نسبت به این قضیه این است که آنا که میداند یک گروه برای کشتن او دست به هر کاری میزنند، پس از به دنیا آوردن دخترش و برای دور نگه داشتن او از خطر، الی را به دست مارلین میسپارد و خود حال یا مخفی میشود، یا مرگی دروغین را برای متوقف کردن گروهی که به دنبالش هستند ترتیب میدهد. اگر این نیست چرا باید ناتی داگ ما را به سراغ داستان مادر الی ببرد؟ یا او در نهایت زنده است و مادر و دختر چشم در چشم هم میشوند، یا این استودیو قرار است با مرگ آنا، الی را تبدیل به انتقامجوترین دختر دنیای بازی کند، یا اوضاع پیچیدهتر از این حرفاست!
اگر آنا شخصیت منفی داستان بازی باشد، اگر ناتیداگ با کشتن جول اشکهای ما را جاری کند، و این وسط هر اتفاقی برای الی بیوفتد، باید با ماندگارترین اثر قرن رو به رو باشیم
بیاید در این بین به یک نکته دور از ذهن هم فکر کنیم. چه میشد اگر الی، از دروغی که جوئل در مورد حوادث رخ داده در پایان نسخه قبل گفته آگاه شود؟ چه میشد اگر حالا، جوئل برای الی تبدیل به آدمی منفی شود؟ از ناتیداگ هیچ چیز بعید نیست! اما چرا چنین موضوعی به سرم زد؟ ما میدانیم که جوئل همه اعضای فایرفلایز را که در آن ساختمان بودند کشت تا الی هرگز از موضوع اصلی بویی نبرد، همچنین میدانیم آنا آنقدر با مارلین صمیمی بوده که دختر خودش را دو دستی به او داده تا ازش مراقبت کند. و خب میدانیم که در آخرین صحنه قسمت اول، جوئل، مارلین را میکشند. حال تئوری من این است که اگر الی، آنا و جوئل را در یک مثلث قرار دهیم، و اگر آنا زنده باشد، الی و آنا یکدیگر را پیدا میکنند و آنا که قطعا از کشته شدن دوستش با خبر است، تمام ماجرا را به الی میگوید؛ اینکه جوئل به او دروغ گفت، اینکه الی میتوانست دنیا را نجات دهد؛ این موضوع میتواند به راحتی یک تئوری دیگر را در مورد تریلر دوم ایجاد کند. اگر چنین مسئلهای درست باشد، شاید، آن افرادی که در آن خانه کشته شدهاند، افراد برادر جوئل باشند! جوئل و برادرش شخصیتهای منفی داستان باشند و الی میخواهد تک تک آنها را قتل عام کند. یا... اگر در مطلب تئوری تریلر اول به خاطر داشته باشید، ما گفتیم احتمالا جوئل کشته شده و الی قرار است تک تک اشخاصی که این کار را کردهاند نابود کند. حال با توجه به موضوع آنا که جوئل همه دوستانش را کشته و به الی هم دروغ گفته، چه میشد اگر بگوییم، آنا، جوئل را کشته است؟! اینکه الی به دروغ جول پی نبرده و حالا از این سمت آنا تبدیل به ویلین و آنتاگونیست نسخه دوم شده باشد؟ آنایی که تنها یار و همدم او یعنی جوئل را کشته است! چنین مثلثی سرسام آور است، مثلثی که دو ضلع آن میتوانند تبدیل به خفنترین ویلینهای یک بازی ویدیویی شوند، مادر الی، یا جوئل. هرچند میدانم که همه اینها یک تئوری است، اما اگر چنین موضوعی رخ دهد، با یک بازی دیوانهوار از نظر داستانی رو به رو خواهیم بود.
حال منتظر نظرات شما هستیم.