بازی wolfenstein 2

بررسی بازی Wolfenstein II: The New Colossus

یک‌شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۳
مطالعه 7 دقیقه
این بهترین آینده‌ای بود که با هر شرایط و در هر خط زمانی، می‌شد برای مجموعه ولفنشتاین متصور شد؛ سریع، دلنشین و خونین!
تبلیغات

جدیدترین نماینده مجموعه ولفنشتاین، بدون هیچ شک و شبهه‌ای، پدر سبک اول شخص تیراندازی را رو سفید کرد، روسفید از آنجایی که اگر قرار بود بین همه گزینه‌های ممکن و آینده‌هایی که می‌توانستیم برای سرچشمه حیات تیراندازی اول شخص متصور شویم، یکی را انتخاب کنیم، نیوکولوسوس، بهترین انتخاب ما می‌شد.

استودیو ماشین گیمز نشان داد چطور می‌توان در عین وفادار ماندن به ریشه‌ها، یک اکشن ۱۵ ساعته داستانی ساخت که بتوان از لحظه‌لحظه آن لذت برد. ماشین گیمز حالا در کنار استودیوهایی مانند گوریلا گیمز و آن‌هایی قرار می‌گیرد که یک تنه، در برابر هجوم مالیخولیایی بازی‌های چند نفره ایستاده‌اند. همان‌هایی که نشان دادند بدون داشتن چنین بخشی هم می‌توان تجربه‌ای شیرین و کلاسیک از یک بازی ویدیویی ارائه کرد.

قبل از هر چیزی،‌ پیشنهاد می‌کنم بررسی ویدیویی زومجی از Wolfesntein 2: The New Colossus را تماشا کنید:

برای دانلود ویدیو از سایت آپارات اقدام کنید | تماشا در یوتیوب

ترور بیلی حالا با وخیم‌تر شدن اوضاع به دنبال دیگر گروه‌های مقاومت در آمریکا می‌گردد تا به کمک آن‌ها، کشور را از زیر یوغ نازی‌ها دربیاورد. حالا این شما هستید که باید در نقش یکی از بدبدن‌ترین شخصیت‌های تاریخ بازی‌های ویدیویی، بدون اینکه حد و مرزی قائل باشید، به جنگ با نازی‌ها و البته آنتاگونیست نام‌آشنای آن یعنی فرو انگل بروید. شخصیت منفی که اگرچه در نسخه پیشین بازی هم از اون شنیده بودیم اما حالا با ترفیع درجه، به یکی از مهم‌ترین ژنرال‌های آلمان نازی تبدیل شده است.

نیوکولوسوس، یک داستان حداقل ۱۵ ساعته نفس‌گیر و خشن از قیام مقاومت بر علیه نازی‌ها است؛ قیامی که اگرچه در ظاهر مدرن و پالیش‌خورده به نظر می‌رسد اما همچنان بااصالت، کلاسیک و باوقار است. همه این صفت‌های خوب از جایی به این بازی اطلاق می‌شود که بی‌هیچ ترسی از حرکت روبه‌جلو و تغییر عرف‌ها در بازی‌های ویدیویی، روی همان نوار اصالت و ریشه‌ای خودش حرکت می‌کند. بدون هیچ شکی، لذت پیدا کردن و برداشتن آیتم‌هایی مانند سپر، تیر و جون؛ لابه‌لای بافت‌های از جنس نوستالژی بازی را نمی‌توان با چیز دیگری مقایسه کرد.

نیوکولوسوس، روی بازی‌های اول شخص تیراندازی داستان محور را سفید کرد

مجموعه این موارد وقتی با گان‌پلی روان، سریع و رئال بازی آمیخته می‌شود، تجربه شما از یک تیراندازی اول شخص را وارد دنیای دیگری می‌کند، دنیایی که هنوز ساکنی جز ولفنشتاین ۲ ندارد. اگرچه اسلحه‌ها در بازی پرتعداد نیستند اما همان‌هایی که در بازی حضور دارند، با تمام جزییات و کیفیت طراحی شده‌اند، اسلحه‌هایی که می‌توانید به خوبی میان آن‌ها و البته نحوه استفاده از‌ آن‌ها فرق قائل شوید. بازی اگرچه یک شوتر خطی با همان المان‌های آشنای مجموعه ولفنشتاین است اما می‌توانید اسلحه‌هایی را که در طول بازی به دست می‌آورید به کمک کیت‌های آپگرید، به‌روزرسانی کنید و ماشین نازی‌کشی‌تان را قوی‌تر و قوی‌تر کنید!

بازی Wolffesntein 2

اما شما همیشه محتاج به این اسلحه‌های سنگین، زمخت و ترسناک نیستید. اتمسفر و سرعت بازی در هر لحظه‌ای شما را به سمت جنون و یک اکشن دیوانه‌وار هدایت می‌کند اما این به معنی نداشتن آزادی عمل در پیشبرد داستان مقاومت نیست. اگرچه دست شما برای خزیدن درون سایه‌ها و کشتن نازی‌ها بدون سروصدا باز است اما این حس درون شما هم ایجاد می‌شود وقتی بدون هیچ دلیلی،‌ دست از مخفی‌کاری برمی‌دارید تا لذت کشتن‌ نازی‌ها با دو شاتگانی که در هر کدام از دست‌های‌تان گرفتیه‌اید، حیف و میل نشود!

جدای از مخفی‌کاری و کشتن نازی‌ها با دست خالی و چکش،‌ بازی مسیرهای جایگزین را هم در اختیار‌تان قرار می‌دهد. در نیوکولوسوس، می‌توانید به دل دشمن بزنید، می‌توانید خیلی آرام، به حساب تک‌تک نازی‌ها برسید و البته می‌توانید از کانال‌ها، راه‌های مخفی و دیگر روش‌های پیشروی تاکتیکی در بازی استفاده کنید، مکان‌هایی که از نیمه بازی به آن‌‌طرف، رنگ‌وبوی جدی‌تری هم به خود می‌گیرند.

وقتی گیم‌پلی بازی با آن لذت بی‌نهایت استفاده از شاتگان‌اش یا خزیدن در سایه‌ها برای کشتن بی‌سرو‌صدای نازی‌ها را با خشونت افسارگسیخته و تارانتیونیی بازی آمیخته می‌کنید، نتیجه بازی می‌شود که همه المان‌هایش به چنان تعادل و درکی از یکدیگر رسیده‌اند که در چند سال گذشته، از کمتر بازی تیراندازی سراغ داریم. نیوکولوسوس، ترکیب داستان، خشونت، گیم‌پلی و احساس نهفته در دیالوگ‌های بی‌نظیرش را به نقطه‌ای رسانده تا مطمئن شود، از تک تک لحظه‌های آن لذت خواهید برد. بازی باز هم در مسیر رفتار کلاسیک‌اش، کات‌سین‌ها را از گیم‌پلی جدا کرده. نتیجه اما به اکشن بی‌نظیری ختم شده که گاهی شما را در میان سیلی عظیم از نازی‌ها و ابرسربازها رها می‌کند و گاهی باعث می‌شود برای تماشای میان پرده‌های سینمایی‌اش با آن همه کاراکتر قابل درک و میزانسن‌های هالیوودی‌، کنترلر را روی زمین بگذارید و پیشروی داستان مقاومت را تماشا کنید.

اینجا، در نیوکولوسوس شما لذت‌بخش‌ترین تجربه‌تان از یک شاتگان! را تجربه خواهید کرد

بی‌هیچ‌شکی، این میان‌پرده‌ها تاثیر زیادی روی جذابیت بازی، روایت خوب داستان و البته خوگرفتن با کاراکترهای پرشمار و البته قابل درک بازی دارند. شخصیت‌های نیوکولوسوس، از ترور بیلی و آنیا، همسر پابه‌ماهش گرفته تا دانشمند دیوانه قصه و مکس‌ هاوسی که مشاعرش را از دست داده، همه نقش تاثیرگذار‌شان را در متولد شدن یک تجربه تقریبا منحصر به فرد این روزهای بازی‌های ویدیویی و سبک تیراندازی اول شخص دارند. میان‌ پرده‌های بازی که تعدادشان هم کم نیست، نقش زیادی در به نقطه تعادل رساندن بازی دارند؛ آن‌ها گاهی از شدت هیجان و خشونت به یک منبع نامتنهای از آدرنالین تبدیل می‌شوند و گاهی هم آنقدر احساسی که فراموش می‌کنید در بطن یک داستان اکشن و پربرخورد با نازی‌ها هستید.

بازی Wolffesntein 2

نازی‌هایی که حکومت‌شان بر آمریکا باعث شده تا بازی، حال و هوای فاشیستی از آمریکای اوایل دهه ۶۰ میلادی داشته باشد. در آمریکای ولفنشتاین، همه چیز بوی نژادپرستی می‌دهد و در و دیوار بازی با که فولادهای زمخت تزیین شده، جنسی از نوستالژی است که بدون شک، تاثیر زیادی روی تبدیل شدن نیوکولوسوس به یک تجربه تکرار نشدنی داشته است. فضاسازی کم‌نطیر استودیو ماشین گیمز در نیوکولوسوس با اتمسفر خفقان‌آور و البته جنون‌آمیزش، راه را برای برای یک گیم‌پلی متعالی و البته مشکل فراهم کرده است. نیوکولوسوس، جز آن دسته از بازی‌های مشکلی است که هیچ‌وقت با سختی از بین بردن دشمنان و پیشبرد بازی، شما را آزار نمی‌دهد. در واقع این سختی بازی باعث می‌شود تا هر ابرسرباز یا آن سگ‌های شکاری آهنین آلمانی، به یک چالش شیرین برای شما تبدیل شوند، چالش‌هایی که بسته به آن‌چه در اختیار دارید و آن‌چه محیط برای شما فراهم می‌کند، به نبرد با آن‌ها رفته و پله‌پله به پایان نزدیک‌تر شوید.

به جنون، به مقاومت، به ترور بیلی سلام کنید

با شروع بازی در Eva's Hammer، زیردریایی به غنیمت گرفته‌شده نازی‌ها توسط گروه مقاومت، این زیردریایی غول‌پیکر به مقری برای شما و دیگر اعضای مقاومت تبدیل می‌شود؛ مقری که می‌توانید در آن به گشت‌وگذار بپردازید، سری به اتاق‌های پرجزییات‌اش بزنید، به دنبال نکات مخفی بازی بگردید و البته سراغ ماموریت‌های‌تان بروید. اگرچه ماموریت‌های فرعی بازی کم‌تعداد و نمایشی هستند و ماموریت‌های ترور هم که بعد از اتمام بازی در اختیارتان قرار می‌گیرند، جذاب اما تکراری هستند اما باز هم ولفنشتاین 2 یک بازی شوتر کلاسیک و خطی است که جز در نحوه کشتن دشمن‌ها، آرادی عمل دیگری در اختیارتان قرار نمی‌دهد.

این البته ذات و رشته بازی است. نیوکولوسوس از ابتدا هم قرار نبود یک بازی جهان‌باز با ماموریت‌های فرعی فراوان باشد. داستان ترور بیلی و دوستانش قرار بود یک اکشن سریع با یک داستان گیرا با گیم‌پلی جذاب باشد که خب، همین هم شد. البته بازی یک سیستم پرک کوچک و جمع‌وجور هم دارد که می‌توانید به کمک آن‌، تروربیلی را به شخصیتی قدرتمندتر از چیزی که هست، تبدیل کنید. پرک‌ها در ولفنشتاین ۲ اگرچه مانند برخی بازی‌ها، انتخابی نیستند اما با توجه به سبک بازی‌ که به پیش می‌برید، می‌توانید از آن‌ها در جهت هرچه قدرتمند‌ شدن‌تان استفاده کنید.

بازی Wolffesntein 2

نیوکولوسوس اما برای عاشقان بازی‌های نقش‌آفرینی که گشتن هر گوشه‌ای به ناخودآگاه‌شان رسوخ کرده، دقیقا مثل یک بهشت به نظر می‌آید. در جای‌جای بازی از نیویورک غرق در ذرات رادیواکتیو گرفته تا پناهگاه‌های زیرزمینی مرموز آلمان‌ها، پر از نامه‌ها، دست‌نوشته‌ها، صداهای ضبط شده و البته موسیقی‌های قدیمی است که هر کدام، داستانی در پس‌زمینه دارند؛ داستان‌هایی که خواندن و جمع کردن‌شان لذت فراوانی دارد.

این لذت خاص گشتن لابه‌لای تاریخ تسخیر آمریکا توسط نازی‌ها اما با گرافیک چشم‌نوار بصری و هنری بازی دو چندان می‌شود. نیوکولوسوس شاید از نظر گرافیک فنی یک بنچمارک برای بازی‌های تیراندازی اول شخص نباشد اما به هیچ‌وجه هم ایرادی را به خود نمی‌بیند. همه چیز از بافت‌ها گرفته تا جزییات اسلحه‌ها و محیط و البته چهره کاراکترهای بازی در قابل‌قبول‌ترین حالت قرار دارند. وقتی با چنین کیفیتی وارد فضاهای عظیم و مرده بازی می‌شوید، فقط نجواهای ویلیام است که می‌تواند شما را از حالت خلصه دربیاورد؛ نجواهای زیبایی که ویلیام با کسانی دوست‌شان دارد، انجام می‌دهد؛ با کارولاین، رهبر گروه، با آنیا همسرش و البته با مادری که در طول داستان بیشتر از او خواهید دید و شنید. این نجواهای درونی ویلیام به قدری زیبا نوشته شدند و تا حدی به جا مورد استفاده قرار می‌گیرند که دقیقا در همین نقطه است که به این فکر می‌کنید، فکر می‌کنید که چطور همه اجزای یک بازی این‌چنین با یکدیگر هماهنگ‌اند و البته هر یک هم برای خود می‌درخشند. درخشش و هماهنگی که فقط نشان از یک چیز دارد، این بهترین بازی شوتری است که در این چندین و چند سال بازی کردم!

بازی wolfenstein 2

Wolfenstein II: The New Colossus

10/9.5
امتیاز زومجی
داستان ترور بیلی و بقیه اعضای گروه مقاومت، روی تیراندازی اول شخص را سفید کرد. نشان داد چطور می‌توان زیر سایه هجوم مالیخولیایی سازنده‌گان به بازی‌های چند نفره، یک بازی کلاسیک داستانی ساخت، درس گیم‌پلی اول شخص داد، کمدی را به زیباترین شکل ممکن با خشونت درآمیخت. با نمایشی که نیوکولوسوس داشت، نمی‌توان خلاصه از خوبی‌ها و لذتش نوشت! فقط در یک کلام، مسحور کننده بود.

نقاط قوت

  • روایت بی‌نظیر داستان مقاومت در قالب میان‌پرده‌های سینمایی
  • نجواهای ویلیام با خودش، خطاب به آ‌ن‌هایی که دوست‌شان دارد
  • طراحی فوق‌العاده مراحل به کمک گرافیک هنری زیبای بازی
  • تلفیق خوشایند خشونت و کمدی!
  • گیم‌پلی سریع، روان و لذت‌بخش
  • شاتگان!

نقاط ضعف

  • ماموریت‌های جانبی بلااستفاده!
مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات