بررسی بازی Middle-earth: Shadow of War
مجموعه سرزمین میانه جی آر آر تالکین آنقدر ارزشمند و عمیق است که میتوان آن را جزو بهترین مجموعههای فانتزی خلقشده در تاریخ دستهبندی کرد. کتابهای این نویسنده چنان جهان غنی و کاملی را خلق کردهاند و آنقدر شخصیتهای فوقالعادهای دارند که بتوان در مدیومهای مختلفی مثل سینما یا بازیهای ویدیویی به آن پرداخت و آثار فوقالعادهای خلق کرد. در همین رابطه پیش از این پیتر جکسون با خلق سهگانه فیلمهای ارباب حلقهها، توانست یک تجربه سینمایی بینظیر را ارائه کند و البته که بعدها در هابیت، موفق به تکرار موفقیت خودش در حد و اندازههای ارباب حلقهها نشد.
با این حال وقتی سراغ بازیهای ویدیویی برویم، مشاهده خواهیم کرد که تا به امروز آثار نسبتا زیادی بر اساس این مجموعه ساخته شدهاند، اما هیچیک از آنها بازیهای فوقالعادهای نبودند و در بهترین حالت، برخی بازیها فقط خوب بودند. اما استودیو مونولیث با خلق بازی Middle-earth: Shadow of Mordor در سال ۲۰۱۴، توانست تا حد زیادی یک بازی باکیفیت از این سری ارائه کند که درست است مشکلاتی مثل تکراری شدن را داشت، اما آنقدر خوب بود که منتظر نسخه بعدی آن بمانیم. حال Middle-earth: Shadow of War منتشر شده و به جرات میتوان گفت که این اثر با وجود مشکلاتی که دارد، بهترین بازیای است که تا به امروز با محوریت جهان فانتزی تالکین ساخته شده است. با بررسی Middle-earth: Shadow of War همراه باشید:
برای دانلود ویدیو از آپارات اقدام کنید | تماشا در یوتیوب
داستان بازی با وجود داشتن تک لحظههایی جذاب، آن انسجام لازم را برای تبدیل شدن به تجربهای فراموشنشدنی ندارد
داستان بازی Middle-earth: Shadow of War، در مورد شخصیت تالیون است و وقایع آن، پس از اتفاقات نسخه قبلی روایت میشوند. جایی که تالیون به همراهی کلبریمبور، حلقه مخصوص خودشان را خلق کردهاند؛ حلقهای که به آنها اجازه میدهد اورکها و برخی موجودات دیگر دنیای بازی را کنترل کنند و حال شما باید به لطف این قابلیت، ارتشی از اورکها جمعآوری کنید و در نهایت سائرون را شکست دهید. داستان بازی Middle-earth: Shadow of War هم یک سری جنبههای خوب دارد و هم یک سری جنبههای بد که تقابل این دو با یکدیگر، باعث شده تا در مجموع شاهد داستانی معمولی و حتی سرراست در بازی باشیم.
یکی از ویژگیهای خوب داستان بازی، این است که در طول آن به قسمتهای مختلفی از سرزمین میانه سر میزنیم و وقایع مهم مختلفی را از نزدیک میبینیم. برای مثال، از جمله این وقایع میتوان به سقوط شهر میناس ایثیل یا مبارزه با یک بالروگ اشاره کرد که بهخوبی موفق میشوند آن حس و حال منحصربهفرد نوشتههای تالکین را به مخاطب منتقل کنند. اما از طرف دیگر، آنچه که داستان بازی را به چیزی معمولی تبدیل کرده، این است که اولا در آن شاهد شخصیتپردازی خوبی نیستیم و کاراکترهای بازی مثل شیلوب، کلبریمبور یا دیگر کاراکترها، هرگز به چیزی فراتر از یک شخصیت مقوایی تبدیل نمیشوند و به شکلی نیستند که بتوان به آنها و سرنوشتشان اهمیت داد و در نتیجه درگیر داستان بازی شد.
از طرف دیگر، Middle-earth: Shadow of War در کل بازیای است که سازندگانش بیشترین تمرکز را روی خلق گیمپلیای خوب برای آن داشتهاند و همین مساله هم تا حدودی به داستان بازی ضربه زده و آن را به عنصری متوسط و معمولی تبدیل کرده است. برای مثال، دقایقی از بازی که پس از تمام کردن آن در ذهنتان باقی خواهند ماند، مواقعی هستند که مثلا در حال مبارزه با گروهی از ارکها هستید، دستهای از آنها را برای تصرف یک قلعه رهبری میکنید یا به دنبال یکی از کاپیتانهای ارکها هستید تا او را بکشید یا جذب ارتشتان کنید و پس از تمام کردن بازی، هرگز چیزی مثل سرنوشت فلان کاراکتر یا حتی چگونگی پایانبندی داستان بازی در ذهنتان نخواهد ماند و به تجربهای شیرین تبدیل نخواهد شد. در مجموع، به نظر میرسد که سازندگان بازی تمرکز اصلی خود را روی گیمپلی گذاشته و تنها سعی کردهاند داستانی سرراست خلق کنند که بازی بدون داستان هم نباشد. به همین دلیل هم با وجود داشتن یک سری لحظههای بهیادماندنی مثل نبرد با نازگولها یا نبرد با بالروگ که مخصوصا برای طرفداران این مجموعه شدیدا جذاب هستند، داستان در بقیه مواقع شرایطی معمولی و ساده دارد و هرگز به چیزی فراتر از این تبدیل نمیشود.
اما هرچه که بازی Middle-earth: Shadow of War در زمینه داستانی مشکل داشته باشد، در زمینه گیمپلی عملکرد خیلی خوبی ارائه میدهد. عوامل متعددی در این بخش از بازی دست به دست هم دادهاند تا ساخته استودیو مونولیث تجربهای شیرین و لذتبخش باشد. اصلیترین مشکل نسخه قبلی این بازی، تکراری شدن آن پس از یک مدت بود که این مساله شاید در Middle-earth: Shadow of War هم بهنوعی پیش بیاید، اما تا حدود زیادی بهبود پیدا کرده و وضعیت بازی از این حیث بهتر شده است. برای مثال شاید یک سری ماموریتها مثل نجات سربازان یا شخصیتهای دیگر کمی تکراری شوند، اما هسته اصلی گیمپلی بازی آنقدر قوی است که حتی در این مواقع هم حوصلهتان سر نرود و حداقل از مبارزههایی که در راه رسیدن به این هدف و به نتیجه رساندن ماموریت انجام میدهید، لذت ببرید.
بازی به شکلی است که حس میشود سازندگان همه تلاش خود را برای خلق گیمپلیای غنی گذاشتهاند و این مساله با وجود ضربه زدن به داستان، منجر به خلق گیمپلیای عالی شده است
در واقع یکی از بهترین ویژگیهای Middle-earth: Shadow of War، سیستم مبارزات بازی است و این مساله از این نظر اهمیت دارد که بیشتر وقت شما در این بازی، صرف مبارزه میشود؛ پس قوی بودن سیستم مبارزهها، تاثیر خیلی مثبتی روی روند کلی بازی میگذارد. یکی از ویژگیهای مثبت مبارزات بازی، آزادیعملی است که Middle-earth: Shadow of War به گیمر در این کار میدهد. برای مثال اگر شما عاشق کشت و کشتار و اکشن هستید، میتوانید خیلی راحت به وسط دستهای از ارکها بروید و با شمشیر به جان آنها بیفتید. از طرفی دیگر، اگر از علاقهمندان به مخفیکاری باشید، میتوانید این سبک بازی را در پیش بگیرید و دشمنان را بدون سر و صدا از بین ببرید. راستش را بخواهید، بخش مخفیکاری بازی آنقدر خوب کار شده که گاهی در طول تجربه Middle-earth: Shadow of War، حس و حال نسخههای قدیمیتر و عالی سری Assassin's Creed به من دست میداد و امکان کشتن دشمنان از بالای بناها یا موارد دیگر، یادآور مخفیکاری موجود در سری اسسینز کرید هستند.
البته حال که به مخفیکاری در بازی اشاره کردیم، بد نیست به مشکلی در زمینه گیمپلی هم اشاره کنیم که بهنوعی مخفیکاری بازی را تحتشعاع قرار میدهد. این مشکل، بدقلق بودن پرشها در بازی است که البته همیشه مشکلساز نیست، ولی هر از گاهی شخصیت بازی دقیقا جایی پرش میکند که نباید و همین باعث میشود تا در شرایطی که دوست داشتید بازی را به شکلی مخفیکارانه پیش ببرید، مجبور شوید با تعداد زیادی دشمن مبارزه کنید. در کل، پرشهای بازی تا حدودی بدقلق هستند و گاهی آزاردهنده میشوند. اما از این مشکل که بگذریم، یکی از بهترین ویژگیهای بازی Middle-earth: Shadow of War سناریوهای متنوع و جذابی است که در طول بازی و مبارزات تجربه خواهید کرد و بازی هم حسابی دستتان را در این زمینه باز میگذارد تا بتوانید با شیوههای مختلف و منحصربهفردی مبارزه کنید.
برای مثال، وقتی اولین بار با یک غول در بازی روبهرو میشوید، این ترس در شما به وجود میآید که کارتان ساخته است. اما کمی که قلق مبارزه با این موجودات دستتان میآید، میتوانید خیلی راحت آنها را گیج کنید و سوارشان شوید و این مبارزه به ظاهر سخت را، به چیزی مفرح تبدیل کنید و حتی به لطف این غول بیشاخ و دم، بتوانید ارکهای ضعیفتر را هم خیلی راحت بکشید و له کنید. یا در سناریویی دیگر، ممکن است هدفتان کشتن یک کاپیتان قدرتمند باشد که مبارزه مستقیم با وی، کار سختی خواهد بود. در این حالت اگر خوششانس باشید و یک بشکه نوشیدنی محبوب ارکها در همان حوالی باشد، خیلی راحت میتوانید از راه دور بشکه را مسموم کنید و در نتیجه کاپیتان مذکور و دیگر ارکهای آن اطراف، با خوردن نوشیدنی مسموم شوند. یا نه، اگر عاشق هرج و مرج و آشوب هستید، میتوانید به جای مسموم کردن، همان بشکه را با یک تیر منفجر کنید و باعث آتش گرفتن دشمنان اطرافش شوید.
در کل، چنین سناریوهای جالبی تنوع خیلی خوبی به بازی بخشیدهاند و لازم نیست که همیشه با استفاده از شمشیر خودتان با دشمنان مبارزه کنید و در نتیجه مبارزهها پس از مدتی دچار یکنواختی خستهکنندهای شوند؛ بلکه میتوانید مثلا سوار یک دریک یا Caragor شوید و از آنها بهعنوان یک مَرکب استفاده کنید که هم برای سفر سریعتر در جهان بازی کاربرد دارند و هم اینکه میتوانید به لطف آنها، با روشهای جدیدی حساب دشمنانتان را برسید. در کل همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، شاید یک سری کارها در بازی به مرور زمان تکراری شوند و در برخی ماموریتها حس کنید که این کار را قبلا هم انجام دادهاید، اما وجود چنین سناریوهای متنوعی باعث شده تا همین کارهای تکراری را هم بتوانید هر بار به شیوهای جدید انجام دهید و حتی از همین کار تکراری هم لذت زیادی ببرید.
وجود لحظههایی آشنا برای طرفداران نوشتههای تالکین و ارباب حلقهها، بازی را به اثری لذتبخش برای عاشقان این مجموعهها تبدیل میکند
البته این گفتهها بدین معنی نیست که ماموریتهای بازی ضعیف یا تکراری هستند؛ بلکه از این نظر هم شاهد تنوع خوبی از ماموریتهای اصلی و فرعی هستیم. یکی از جالبترین انواع ماموریتهایی که دارید، حمله به قلعههای ارکها با ارتشتان و تصرف آنها است که جذابیت بسیار بالایی دارد و حس و حال بودن در آن نبردهای حماسی سری ارباب حلقهها را البته در مقیاسی کوچکتر ارائه میدهد. این کار را همچنین به شکل آنلاین نیز میتوانید انجام دهید و به قلعههای دیگر بازیکنان حمله کنید. بهعلاوه ماموریتهای دیگر بازی مثل ماموریتهای داستانی یا کارهای فرعی که انجام میدهید، جذابیت خوبی دارند و در کل بازی از این نظر، به جز برخی ماموریتها که ساز و کاری مشابه هم دارند، مشکل خاصی ندارد.
اما در کنار تمامی جنبههای اکشن و مخفیکاری و مواردی از این دست، سیستم نمسیس بهعنوان یک عنصر منحصربهفرد در بازی جای گرفته که باعث خلق اتفاقات جالبی در Middle-earth: Shadow of War میشود. همانطور که اشاره کردیم، از جایی به بعد در بازی امکان کنترل ارکها را به دست میآورید و میتوانید ارتش خودتان را از این طریق بسازید. برای مثال میتوانید با کنترل کاپیتانهای ارکها، آنها را در سیستم نمسیس به بادیگارد خودتان تبدیل کنید یا حتی ماموریتی جاسوسی به او بدهید. یا میتوانید در جریان حمله به قلعهها، کاپیتانهایی را که دوست دارید رهبر نیروهایتان باشند و همچنین نیروهای تحت رهبری آنها را انتخاب کنید. البته کنترل کاپیتانهای ارکها، به همین سادگی هم نیست و شما نمیتوانید آنهایی را که سطحشان از سطح خود تالیون بالاتر است، کنترل کنید. در این حالت پس از کم کردن سطح سلامتی دشمن، یا باید او را بکشید یا اینکه با شرمنده کردن وی، باعث کاهش سطحش شوید و دوباره در نقطهای دیگر، به سراغ او بروید.
همچنین نمسیس باعث خلق تعاملات و اتفاقات جالبی هم در بازی شده و هوش مصنوعی جالبی را هم برای کاپیتانهای ارکها پدید آورده است و شاهد رفتاری هوشمندانه از جانب آنها، مخصوصا در درجههای سختی بالاتر هستیم. این سیستم همچنین حس و حالی مدیریتی و استراتژیک هم به بازی داده است و عامل دیگری برای خارج شدن بازی از یکنواحتی است. البته با اینکه کاپیتانهای ارکها از حیث هوش مصنوعی شرایط خوبی دارند، هوش مصنوعی همیشه هم در بازی بینقص عمل نمیکند. یکی از مشکلات Middle-earth: Shadow of War در این زمینه، زمانی است که سعی دارید بازی را به شکل مخفیکاری پیش ببرید. در این حالت گاهی مثلا به یک ارک در کنار همراهش حمله میکنید، اما ارک دیگر کاملا بیخیال به اتفاقی که رخ داده، واکنشی نشان نمیدهد و بعد میتوانید خیلی راحت او را هم بکشید. یا مثلا گاهی حتی اگر در حین دویدن از کنار ارکها رد شوید، آنها متوجه شما نخواهند شد و عکسالعملی نشان نمیدهند.
اما آخرین نکتهای که باید در مورد گیمپلی بازی به آن اشاره کنیم، وجود یک سری عناصر نقشآفرینی در Middle-earth: Shadow of War است. به مرور زمان سطح شخصیت تالیون در بازی بالا میرود و با هر ارتقای سطح، میتوانید یک قابلیت جدید را برای وی فعال کنید. با اینکه Middle-earth: Shadow of War یک بازی تماما نقش آفرینی نیست، اما مهارتهای آن گستردگی و تنوع بالایی دارند و این یک امتیاز مثبت برای این اثر به شمار میرود. گستردگی مهارتها یک مساله است و تاثیری که آنها روی بازی میگذارند یک مساله و خب Middle-earth: Shadow of War در هر دوی این زمینهها عملکردی عالی دارد. مهارتهایی که در دستههای مختلف دستهبندی شدهاند، باعث میشوند تا واقعا آن حس قویتر شدن را در بازی به دست بیاورید. مثلا در ابتدا، امکان کنترل موجودات بزرگتر و قویتر را در بازی نخواهید داشت، اما با آزاد کردن مهارتها، میتوانید موجودی مثل دریک را هم کنترل و حس یک اژدها-سواری عالی را تجربه کنید. یا یک مهارت دیگر باعث میشود تا هر زمان که اراده کردید بتوانید یک Caragor احضار کنید و سوار بر او، به قسمتهای مختلف نقشه بروید. همچنین سلاحها و تجهیزات دیگر بازی هم تنوع بالایی دارند و معمولا با کشتن کاپیتانهای دشمن آنها را به دست میآورید. در مجموع، Middle-earth: Shadow of War از حیث گیمپلی جذابیت بالایی دارد و حسابی میتواند مخاطب را سرگرم کند.
Middle-earth: Shadow of War با اینکه یک بازی نقش آفرینی تمامعیار نیست، اما عناصری مثل ارتقای شخصیت به شکلی عالی در آن قرار گرفتهاند
Middle-earth: Shadow of War شاید از نظر گرافیکی بهترین بازی سال و حتی یکی از بهترینها نباشد، اما در این زمینه ضعیف هم نیست و کیفیت قابل قبولی دارد. یکی از ویژگیهای گرافیکی مثبت بازی، داشتن جهانی بزرگ با شرایط و اقلیمهای متنوع است و شاهد محیطهای جنگلی، برفی یا حتی محیطهای تاریک موردور در بازی هستیم و همگی این محیطها هم با کیفیت خیلی خوبی طراحی شدهاند. از طرف دیگر این کیفیت خوب، در زمینه طراحی شخصیتها و دشمنان نیز دیده میشود. تنها مشکلی که در این زمینه وجود دارد، بودن یک سری باگ در بازی است که گاهی موقعیتهای خندهداری را خلق میکنند. برای مثال یک بار در حال مبارزه با یک غول بودم و پس از وارد شدن به حالت ریج و کشتن وی، شاهد غیب شدن ناگهانی او بودم. یا در موردی دیگر بارها در بازی دشمنان به شکلی عجیب وارد زمین شدند یا به موانع مختلف گیر کردند و در کل چنین چیزهایی را در بازی کم نخواهید دید. البته از طرف دیگر، حتی در شلوغترین لحظهها و زمانی که با لشکری بزرگ در حال حمله به قلعه دشمن هستید هم افت فریمی در بازی تجربه نخواهید کرد و اینکه سازندگان توانستهاند جلوههای بصری خوبی برای بازی خلق کنند و در عین حال در قسمتهای شلوغ هم ساختهشان به شکلی روان و بدون مشکل اجرا شود، قابل تحسین است. از طرف دیگر Middle-earth: Shadow of War شاید موسیقیای در حد فیلمهای ارباب حلقهها نداشته باشد، اما آهنگسازی و صداگذاری خوبی برای بازی صورت گرفته و از این نظر هم ساخته مونولیث کیفیت خوبی دارد.
در مجموع، Middle-earth: Shadow of War با وجود مشکلاتی که دارد، بهترین بازیای است که تا به امروز بر اساس کتابهای تالکین ساخته شده است. آنچه که در مورد بازی اهمیت دارد، این است که حتی با وجود ضعفهایی در داستان، آنقدر از حیث گیمپلی جذاب است که مخاطب تا پایان بازی هرگز از بازی کردن آن خسته نخواهد شد. پس در کل، ساخته مونولیث اثری است که طرفداران بازیهای اکشن قطعا از آن راضی خواهند بود و طرفداران کتابهای تالکین و ارباب حلقهها هم لذت به مراتب بیشتری از آن خواهند برد.
Middle-earth: Shadow of War
نقاط قوت
- سیستم مبارزات جذاب با آزادی عمل بالا در انتخاب سبک مبارزه
- جهانی وسیع با تنوع محیطی خوب و طراحی مناسب
- سیستم نمسیس
- گرافیک خوب و اجرای روان بازی در تمام لحظهها
- عناصر نقش آفرینی با تاثیر مثبت در گیمپلی بازی
- ماموریتهای جذاب مثل حمله به قلعهها
نقاط ضعف
- هوش مصنوعی ضعیف دشمنان در برخی موقعیتها
- بدقلق بودن پرشها که باعث بروز مشکلاتی میشود
- داستانی نهچندان غنی و جذاب
- وجود باگهای مختلف مثل گیر کردن دشمنان یا غیب شدن آنها
نظرات