بررسی تریلر جدید بازی Spider-Man و معرفی شخصیتهای آن
حق استفاده از نام تجاری Spider-Man مدت زیادی در انحصار Activision بود. هیاهوی آثاری مانند Destiny و Call of Duty مسلما در میان گزینههای موجود برای اکتیویژن به اسپایدرمن توان خودنمایی نمیداد. برای مدتها این ابرقهرمان مظلوم با بازیهایی متوسط و ضعیف به دنیای ویدئوگیم معرفی میشد و اکتیویژن هیچگاه نتوانست (نخواست) که از پتانسیلهای واقعی این ابرقهرمان استفادهی کامل ببرد. اما روزگار همیشه آنقدرها هم تلخ و تاریک نیست و پستیها سرانجام به بلندی میرسند. اسپایدرمن و حق استفاده از نام آن به دستانی مهربان سپرده شد. کمپانی سونی موفق شد این ابرقهرمان را از سیاهچالههای اکتیویژن نجات دهد و به جایگاهی که استحقاق آن را دارد برساند. باور این موضوع شاید برای طرفداران اسپایدرمن دشوار باشد اما به راستی چنین چیزی رخ داده است. اسپایدی از انبارهای خاک گرفتهی اکتیویژن به مقام پرچمداری سونی رسیده است.
سونی اخیرا، در جریان رویداد «هفتهی بازی پاریس 2017» کنفرانس مفصلی را برگذار کرده و اخبار و نمایشهای جدیدی از مورد انتظارترین بازیهای در دست توسعهاش منتشر کرد. بازی Spider-Man، ساختهی استودیوی Insomniac نیز از قافله عقب نماند و طرفداران بالاخره توانستند اطلاعات گستردهای پیرامون داستان این بازی به دست آورند. تریلری که از این بازی منتشر شد علاوه بر ایجاد شور و شوقی مضاعف، نکات جدید و بسیار مهمی را نیز در خود داشت که در این مقاله قصد داریم به آنها بپردازیم.بهتر است در ابتدا به شخصیتهایی که تابهحال معرفی و تایید شدهاند بپردازیم. در بخش اول هر یک از این شخصیتها را زیر ذرهبین برده و از گذشتهی آنها میگوییم. سپس از نقششان در بازی جدید سخن گفته و نکات مهم مرتبط را ذکر میکنیم.
روزی که پیتر به همراه سایر دانشآموزان مدرسه به اردویی رفته بود تا در آنجا با نحوهی دفع زبالههای اتمی آشنا شوند، عنکبوتی که بر اثر تابشهای اتمی دچار تغییر ژنتیکی شده بود، دست او را میگزد
«پیتر پارکر» فرزند زوجی با نامهای «ریچارد پارکر» (Richard Parker) و «مری پارکر» (Mary Parker) بود. زمانی که پیتر هنوز در دوران نوزادی بود، پدر و مادرش در طی ماموریتی که از طرف CIA دریافت کرده بودند، به قتل میرسند. از آن پس پیتر در آغوش مهربان عمو و زنعمویش یعنی «بن پارکر» (Ben Parker) و «می پارکر» (May Parker) بزرگ شد. زمان میگذشت و پیتر به سرعت بزرگ و بزرگتر میشد تا این که سرانجام به مدرسه رفت. او استعداد شگرفی در فراگیری علوم مختلف داشت و توانست خیلی زود تعجب همه را برانگیزد. پیتر نوجوانی به اصطلاح Nerd بود و چون سرش همیشه در درس و مشقش بود، فرصتی برای تعامل با دیگران و جامعهی بیرون نداشت. همین مسئله باعث شده بود تا او از نظر بچههای قلدر و زورگوی مدرسه، طعمهای بسیار مطلوب باشد. مشکلات او با همکلاسیهایش و البته آشناییاش با دختری به نام «مری جین» (Mary Jane) زندگی پیتر نوجوان را دچار تحولات فراوانی کرد. از طرفی کشته شدن عمو بن توسط یکی از خلافکاران خیابانی سبب شد پیتر نفرت فراوانی از جنایتکاران پیدا کند. در روزی که پیتر به همراه سایر دانشآموزان مدرسه به اردویی رفته بود تا در آنجا با نحوهی دفع زبالههای اتمی آشنا شوند، عنکبوتی که بر اثر تابشهای اتمی دچار تغییر ژنتیکی شده بود، دست او را میگزد. این اتفاق زندگی پیتر را متحول کرده و او متوجه میشود که اکنون قدرتهای جدیدی پیدا کرده است. او قدرتهایش را آزمایش کرده و متوجه میشود اکنون امتیازات بسیاری نسبت به مردم دیگر دارد. او تصمیم میگیرد که از تواناییهایش در راه خوب استفاده کند و جلوی خلافکاران و انسانهای شرور بایستد. او لباسی مخصوص تهیه میکند و نامی زیبا برای خود برمیگزیند. بدین ترتیب قهرمانی به نام Spider-Man متولد میشود. در بازی جدید پیتر پارکر بیست و سه سال سن دارد و مدت زیادی از زمانی که به یک ابرقهرمان تبدیل شده میگذرد. بازی علاوه بر دردسرهای اسپایدرمن به زندگی شخصی پیتر نیز خواهد پرداخت. چون که به گفتهی سازندگان «بهترین داستانهای اسپایدرمن زمانی خلق شدهاند که دنیاهای پیتر پارکر و اسپایدی با یکدیگر تعامل پیدا میکنند». در بازی هر کجا که اسپایدی به موفقیتی میرسد پیتر پارکر شکست میخورد و بالعکس. دیدن زندگی پیتر میتواند جذابیت بسیار زیادی داشته باشد. چرا که این مورد هیچگاه در بازیهای اسپایدرمن جایگاهی نداشته است.
اسپایدرمن – مایلز مورالز(Spider-Man – Miles Morales)
عنکبوتی که مایلز را گزیده بود بر خلاف عنکبوت پارکر، به جای تابشهای اتمی با دارویی به نام Oz Formula آلوده شده بود
مایلز مورالز از دیگر شخصیتهای مهمی است که در نمایش این بازی در E3 2017 با او آشنا شدیم. در کمیکها، او نوجوانی سیاهپوست است که به همراه عمویش در نیویورک زندگی میکند. کمپانی آزکورپ (Oscorp) که نقش مهمی در کمیکهای اسپایدرمن داشته و توسط یکی از مهمترین دشمنان او یعنی «نورمن آزبورن» (Norman Osborn) مدیریت میشود، همواره دردسرهای زیادی را برای اسپایدی درست کرده. اما گاهی نیز سبب خیر شده است! در کمیکها زمانی که نورمن آزبورن دستگیر شده و کمپانیاش تخلیه شد، مایلز جوان به آنجا نفوذ کرد تا بتواند چیز به درد بخوری برای دزدی پیدا کند. در حین انجام کار، او متوجه عنکبوتی که وارد کیفش میشد نشد. این عنکبوت موقع بازگشت به خانه مایلز را میگزد و همانند پیتر پارکر زندگیاش را عوض میکند. عنکبوتی که مایلز را گزیده بود، بر خلاف عنکبوت پارکر، به جای تابشهای اتمی با دارویی به نام Oz Formula آلوده شده بود. همین مسئله سبب شد پیتر و مایلز قدرتهای متفاوتی به دست آورند. مایلز کمکم متوجه تغییرات عجیب و قدرتهای باور نکردنی بدنش شد اما بر خلاف پیتر چندان از این مسئله استقبال نکرد. او حال و حوصلهی قهرمان بازی را نداشت و دوست داشت به همان سبک گذشتهاش زندگی کند و دفاع کردن از شهر را به پیتر پارکر بسپارد. اما همهی این تصورات یک روز تغییر کرد. روزی که پیتر پارکر به قتل رسید. زمانی که شهر دیگر ناجیای نداشت تا در مقابل جنایتکاران از آن محافظت کند، مایلز مورالز نیز تصمیم گرفت راه پارکر را ادامه داده و جلوی هرج و مرجها بایستد.قدرتهای مایلز اندکی با پیتر تفاوت دارند و در مواردی او حتی تواناتر نیز هست. مایلز میتواند به سمت دشمنانش اشعههای بیوالکتریکی پرتاب کند و این توانایی او در سطوح مختلفی قابل استفاده است. چنانچه در تریلر مشخص است، او در بازی جدید هنوز به اسپایدرمن تبدیل نشده و نوجوانی معمولی است که با پیتر نیز آشنایی دارد.
مستر نگاتیو – مارتین لی(Mister Negative – Martin Li)
در واقع کسی که به عنوان مارتین لی میشناسیمش اصلا مارتین لی نیست! نام واقعی او همچنان ناشناخته باقی مانده
مارتین لی داستان بسیار پیچیدهای دارد. مردم این گونه تصور میکنند که مارتین لی تنها بازماندهی یک کشتی بزرگ است که در حین سفر از چین به نیویورک، دچار سانحه شده. به تصور همه، او کسی است که برای دیدار همسرش به نیویورک میرفته که ناگهان کشتیاش در راه دچار سانحه میشود. اما داستان واقعی چیز دیگری است. مارتین لی اصلی در آن سانحه کشته میشود و خلافکاری بی نام و نشان که گذشتهاش نامعلوم است هویت او را میدزدد. او سپس موفق میشود تا به نیویورک رسیده و با هویت مارتین لی به زندگیاش ادامه دهد و در واقع کسی که به عنوان مارتین لی میشناسیمش اصلا مارتین لی نیست! این نام صرفا برای او یک پوشش است. او پس از رسیدن به شهر نیویورک توسط گروههای خلافکاری ساکن آنجا دستگیر میشود. آنها او را در اختیار دانشمندی دیوانه قرار میدهند تا به عنوان موش آزمایشگاهی در خدمت او باشد! این دانشمند در حال تولید نوعی مادهی مخدر بسیار خطرناک است و مارتین لی و چند تن دیگر قرار است اولین نمونههایی باشند که این دارو روی آنها تست میشود. همهی کسانی که دارو روی آنها تست شد جان دادند به جز سه نفر که مارتین لی نیز یکی آنان بود. آنها توانستند در فرصت مناسب از آن آزمایشگاه بگریزند اما تاثیرات آن دارو باعث شد زندگیشان از آن پس تغییرات بسیاری بکند. دو شخصی که همراه مارتین لی بودند، از نیروهایی به نام Darkforce و Lightforce برخوردار شدند و بعدها نیز به دو ابرقهرمان دنیای مارول تبدیل شدند. ( فعلا فرصت پرداختن بیشتر به آنان را نداریم و گذر میکنیم!) مارتین لی در این میان بخشی از هر دو را دریافت کرد و به موجودی به نام Mister Negative تبدیل شد.
مری جین واتسون (Mary Jane Watson)
می تلاشهای زیادی کرد تا پیتر و مری جین با یکدیگر ملاقات کنند اما پیتر هر دفعه با بهانهای از موقعیت میگریخت
مری جین واتسون را میتوان به عنوان یکی از مهمترین شخصیتهای دنیای کمیکهای اسپایدی نام برد. او مهمترین دختر زندگی پیتر است و طولانیترین و عمیقترین رابطهی عاشقانهاش را با او تجربه کرده. مری جین در کودکی همسایهی خانهی پیتر و زن عمو می بود. می پارکر با دیدن این دختر شیفتهی او شد و تصمیم گرفت پیتر را با او آشنا کند. او تلاشهای زیادی کرد تا پیتر و مری جین با یکدیگر ملاقات کنند اما پیتر هر دفعه با بهانهای از موقعیت میگریخت. او تصور میکرد چنین دختری به هیچ وجه مناسب او نیست. زمانی که پیتر برای نخستین بار ام جی را دید فهمید که تمام این مدت در اشتباه بوده. او دوستی خوبی را با مری جین آغاز میکند اما در آن زمان دختر دیگری به نام «گوئن استیسی» (Gwen Stacy) دل پیتر را برده بود. مری جین نیز در این مدت بودن با «هری آزبورن» را انتخاب میکند. پیتر، گوئن، مری جین و هری به عنوان چهار دوست صمیمی با یکدیگر رابطه داشتند و همه چیز به خوبی پیش میرفت. اما این آرامش زمانی که گوئن توسط گرین گابلین به قتل میرسد پایان مییابد. مری جین از هری جدا میشود و پیتر نیز به سوگ گوئن مینشیند. در این بازه مری جین سعی میکند پیتر را دلداری داده و او را در مصیبت وارده یاری کند. همین باعث بهوجود آمدن علاقهای وصف ناپذیر میان آنها شده و نهایتا رابطهشان را به سطوح بعدی میبرد.
کینگپین – ویلسون فیسک(Kingpin – Wilson Fisk)
همه او را به خاطر وزن زیادش مسخره میکردند و سر به سرش میگذاشتند
ویلسون فیسک یکی از مهمترین دشمنان اسپایدرمن است که حتی پا روی دم شخصیتهایی چون «دردویل» و «پانیشر» نیز گذاشته. او با سر طاس، کت و شلوار سفید رنگ و وزن بسیار بالایش شناخته میشود.ویلسون در کودکی همیشه مورد تمسخر هم سن و سالانش واقع میشد. همه او را به خاطر وزن زیادش مسخره میکردند و سر به سرش میگذاشتند. او در برابر دیگر کودکان کمتوان بود. همین مسئله باعث شد یادگیری فنون رزمی را به صورتی جدی آغاز کند. ویلسون سالها به تمرین پرداخت و در طول این مدت مهارتهای رزمی خود را تقویت کرد. حالا دیگر کسی نمیتوانست به او بگوید بالای چشمت ابروست! او بچهها را دور خود جمع کرد و یک گروه خلافکاری کوچک و ساده تشکیل داد. آنها کارشان را ادامه دادند تا این که یکی از خلافکاران بزرگ شهر از ویلی خوشش آمد و او را به گروهش راه داد. زمان گذشت و ویلسون بزرگ و بزرگتر شد و مهارتهای بیشتری در شغل شریف خود پیدا کرد. او تا جایی پیش رفت که حتی توانست رئیس خود را به قتل برساند و به جای او بنشیند. بدین ترتیب ویلسون فیسک به یکی از بزرگترین خلافکاران نیویورک تبدیل شد و لقب Kingpin را برای خود برگزید. او در بازی اینسامنیاک نقش نخستین باس بازی را دارد و این بار همانند ظاهرش در سریال Daredevil با کت و شلوار سیاهرنگ ظاهر شده.
گرین گابلین - نورمن آزبورن(Green Goblin - Norman Osborn)
او در لابلای نوشتههای شریکش فرمولی را پیدا کرد که میتوانست به انسان قدرتی فوقالعاده بدهد. نورمن نتوانست جلوی اشتهایش به قدرت را بگیرد
نورمن آزبورن یا همان گرین گابلین را اگر نتوانیم مهمترین دشمن اسپایدرمن نام دهیم، بیشک میتوان او را در لیست سه دشمن برتر جای داد. این شخصیت شرور نبردهای بسیاری با اسپایدی داشته و زخمهای زیادی بر وی زده.نورمن از هما ابتدای کودکی، تشنهی قدرت بود. پدرش مخترعی شکست خورده و ورشکسته بود که نورمن به هیچ وجه نمیخواست همانند او باشد. او در جوانی به دانشگاه «امپایر استیت» رفت و تخصص رشتههای شیمی و مهندسی برقش را از آنجا دریافت کرد. نورمن با یکی از اساتید دانشگاهش به نام Mendel Stromm آشنا شد و موفق شد با کمک او تجارتی موفق راه بیندازد و آزکورپ را زنده کند. او پس از مدتی با یکی از همکلاسی هایش ازدواج کرد و صاحب فرزندی به نام «هارولد» (یا همان هری) شد. پس از تولد هری، همسر نورمن به علت بیماری از دنیا رفت و پس از آن نورمن با گذاشتن همهی تمرکزش روی کار، از هری جوان غافل شد. او همچنان تشنهی قدرت و نفوذ بیشتر بود و سعی داشت آزکورپ را کاملا تحت مالکیت خود بگیرد. او شریکش یعنی Mendel Stromm را به اختلاس متهم کرد و موجبات دستگیر شدن او را فراهم آورد. نتیجه این شد که کمپانی آزکورپ کاملا تحت فرمان او در آمد. او در لابلای نوشتههای شریکش فرمولی را پیدا کرد که میتوانست به انسان قدرتی جاودان بدهد. نورمن نتوانست جلوی علاقهاش به قدرت بیشتر بایستد و تصمیم گرفت فرمول را امتحان کند. سرمی که نورمن ساخت در اتفاقی ناگهانی درست مقابل صورتش منفجر شد. پس از این واقعه او متوجه افزایش هوش و قدرت بندی اش شد ولی نمیدانست اثرات جانبی این سرم قرار است او را به دیوانگی بکشد.زمان گذشت و ذهن نورمن خراب و خرابتر شد. تا جایی که او تصمیم گرفت همهی گروههای خلافکار نیویورک را تحت فرمان خود در آورد و قدرت بیشتری کسب کند. او تصمیم گرفت اسپایدرمن را از پای در آورد تا خلافکاران شهر بفهمند با چه کسی طرفاند. او برای نخستین مبارزهاش با اسپایدی، لباسی را برای خود طراحی کرد. لباسی که شکل آن را از چیزهای ترسناکی که در کودکی دیده بود الهام گرفته بود. این لباس به شکل یک گابلین سبز رنگ دیده میشد و او از آن پس به «گرین گابلین» مشهور شد.
شاکر – هرمن شالتز(Shocker – Herman Schultz)
هرمن موفق شد دستکشهایی را طراحی کند که با پوشیدن آنها میتوانست امواج قدرتمندی را از دستانش شلیک کند
هرمن در کودکی پدر و مادرش را از دست داد. او برادری کوچک داشت که از آن پس مسئول بزرگ کردن او بود و چون زندگی راه دیگری برایش باقی نگذاشته بود، تصمیم گرفت با انجام کارهای خلاف خرج خود و برادرش را در آورد. او به کارهای خلاف زیادی روی آورد. به اشخاص و اماکن بسیاری دستبرد زد و البته در مواقع بسیاری نیز دستگیر شد. هرمن موفق شد دستکشهایی را طراحی کند که با پوشیدن آنها میتوانست امواج قدرتمندی را از دستانش شلیک کند. او از این دستکشها برای باز کردن در گاوصندوقها و همینطور مقابله با پلیسها استفاده میکرد. در یکی از شبهایی که او تصمیم داشت به بانک حمله کند اسپایدرمن نیز از این امر مطلع میشود. در نخستین نبرد، شاکر بر اسپایدی غلبه میکند اما برای همیشه او را به عنوان یکی از مهمترین دشمنانش میشناسد. این دو رقیب تابهحال در مواقع بسیاری با یکدیگر روبرو شدهاند و میتوان شاکر را از دشمنان مهم اسپایدی به شمار آورد.
می پارکر (Aunt May – May Parker)
با گذشت زمان، پیتر نه تنها آنها را جدا نکرد، بلکه زندگیشان زیباتر و شیرینتر نیز شد
می پارکر در خانوادهای فقیر بزرگ شد. خانوادهای که از لحاظ مالی شدیدا در مضیقه بودند. پس از مدتی پدر خانواده از تحمل وضعیت خسته شد و می را با مادرش تنها گذاشت. مادر او می را مقصر جدا شدن از شوهرش میدانست و برای این اتفاق او را سرزنش میکرد. این شرایط باعث شد می کودکی و نوجوانی بسیار دشواری داشته باشد. او در سنین جوانی با مردی خلافکار آشنا میشود و به خاطر ثروت زیاد او علاقهی فراوانی نیز به وی پیدا میکند. می به هشدارهای بن پارکر (عمو بن) در مورد گذشتهی این فرد توجهی نکرده و همچنان با او میماند. پس از گذشت مدتی بن پارکر موفق میشود چهرهی واقعی مرد خلافکار را برای می آشکار کند و با دستگیر شدن او، می متوجه میشود که بن او را از خطر بزرگی نجات داده. این مسئله زمینهی شکلگیری علاقه میان این دو را فراهم میکند. آن دو زندگیشان را آغاز میکنند و همه چیز بر وفق مراد پیش میرود. تا این که با مرگ ناگهانی برادر بن (یا همان ریچارد پارکر) آنها تصمیم میگیرند (مجبور میشوند) سرپرستی فرزند ریچارد و همسرش را بر عهده بگیرند. این پسر که پیتر نام داشت پدیدهی جدیدی در زندگی آنها بود. چرا که پیشتر نیز تلاشهایشان برای بچه دار شدن با شکست مواجه شده بود. در نخستین روزهایی که پیتر میهمان جدید خانهی آنها بود، بن به سرعت با او خو گرفت و به او علاقهمند شد. اما می از چیزی میترسید. او پیشتر به بر هم زدن ازدواج پدر و مادرش متهم شده بود و از این واهمه داشت که نکند پیتر نیز موجب جدایی او و بن شود. با گذشت زمان، پیتر نه تنها آنها را جدا نکرد، بلکه ازدواجشان محکمتر و شیرینتر نیز شد و می نیز اندک اندک به او علاقهمند شد. پس از بزرگ شدن پیتر و مرگ بن، زندگی بار دیگر روی سختش را نشان داد و می را با مشکلاتی روبرو کرد. در این میان تلاشهای پیتر و کمکهایش باعث شد می بتواند همچنان به زندگی ادامه دهد و شاد باشد.زن عمو می که از مهمترین شخصیتهای داستانهای اسپایدرمن است در بازی جدید نیز حضور دارد. نزدیکی وی با شخصیت مارتین لی و شراکتش در طرح F.E.A.S.T باعث شده که او در خطر بزرگی قرار بگیرد. چیزی که بیش از همه اسپایدرمن را میرنجاند.
یوریکو واتانابه – ریث(Yuriko Watanabe - Wraith)
یوری از کودکی دوست داشت روزی بتواند یونیفرم آبی رنگ پلیس را به تن کند
یوریکو از کودکی به پلیسها علاقهی زیادی داشت. پدر و پدربزرگ او، هر دو پلیسهای بسیار موفقی بودند و او نیز دوست داشت روزی بتواند یونیفرم آبی رنگ پلیس را به تن کند. او بزرگ و بزرگتر شد و سرانجام به آرزوی دیرینهاش رسید. یوری افسر پلیس منظم، جدی و پر تلاشی بود و توانست در مدت خدمتش به نیروهای پلیس دست بسیاری از خلافکاران را رو کند. او اسپایدرمن را یاری میکند تا بتواند بر مستر نگاتیو و گروهش غلبه کند و در واقع برای پیتر به منزلهی باربارا گوردون برای بتمن است. یوریکو پس از مدتی با استفاده از تجهیزاتی که از دیگر خلافکاران به دست آورده به ابرقهرمانی به نام Wraith تبدیل میشود. او نخستین کسی نیست که نام Wraith را برای خود انتخاب میکند و پیشتر نیز قهرمانانی با این نام در دنیای مارول وجود داشتهاند. با این حال این Wraith با بقیه تفاوت دارد. او در کنار «انتای ونوم» (Anti-Venom) و اسپایدرمن جلوی نگاتیو میایستد و سعی میکند شر این خلافکار بزرگ را برای همیشه از نیویورک کم کند. در بازی جدید او هنوز به Wraith تبدیل نشده و احتمالا باید انتظار داشته باشیم این اتفاق در طول داستان بازی رخ دهد.
بررسی صحنه به صحنهی تریلر
اکنون به بررسی مواردی میپردازیم که در تریلر بازی جدید شاهدشان بودیم. در متن پیش رو، با دقت صحنهها و نماهای نشان داده شده در تریلر را بررسی میکنیم و نکات مهم و اطلاعاتی را که از هر یک مشخص میشود در اختیارتان خواهیم گذاشت.
نخستین قاب به شهر نیویورک تعلق دارد؛ شهری که با دقت و ظرافت تمام در بازی طراحی شده و کاملا مشخص است که با اسپایدرمنهای قبلی تفاوتهای زیادی دارد. به جرئت میتوان گفت این شهر تابهحال به این زیبایی در یک بازی ویدئویی تصویر نشده است.
طبق گفتههای سازندگان، نیویورک در این بازی، چیزی حدود چهار تا شش برابر نیویورک در بازیهای قبلی اسپایدرمن است. آخرین بازیای که بر اساس این شخصیت ساخته شد The Amazing Spider-Man 2 بود و اگر قرار باشد نقشهی بازی جدید چهار برابر آن باشد باید رسما اینسامنیاک را ستایش کرد.
در اولین نما، پیتر و مری جین را میبینیم که در حال صحبت راجع به ویلسون فیسک یا همان کینگپین هستند. طبق گفتههای سازندگان کینگ پین نخستین ویلنی است که اسپایدی در بازی جدید او را راهی زندان میکند. گفتههای پیتر نشان میدهد که او قصد دارد پس از غلبه بر کینگپین اندکی نیز به زندگی شخصیاش بپردازد.
برای اولین بار میتوانیم چهرهی پیتر پارکر را بدون ماسک مشاهده کنیم. عدهای از شباهت چهرهی وی با «اندرو گارفیلد» (Andrew Garfield) سخن گفتهاند. برخی نیز چهرهی او را تلفیقی از پیتر پارکرهای سینمایی گذشته دانستهاند. چهرهی جدید پیتر شباهتهایی نیز به صداپیشه خود او در بازی یعنی «یوری لونثال» (Yuri Lowenthal) دارد. از لحاظ مدل مو و شیوهی لباس پوشیدن میتوان او را به پیتر پارکر مجموعهی کارتونی محبوب اسپایدرمن شبیه دانست اما اگر بخواهیم شبیهترین فرد را به او را نام ببریم باید به «نیکلاس همند» (Nicholas Hammond) اشاره کنیم که در مجموعهی تلوزیونی کوچکی در دههی هفتاد در نقش اسپایدی ظاهر شده است.
میتوان گفت ظاهر شخصیت مری جین در بازی جدید تازگی دارد و او تا کنون بدین صورت دیده نشده. اما عدهی زیادی به شباهت بی اندازهی او با «کلر ردفیلد» از مجموعهی «رزیدنت ایول» اشاره کردهاند!
در صحنهی بعدی برای اولین بار شخصیت زنعمو می را ملاقات میکنیم. کسی که پس از مرگ عموبن حالا همهی خانوادهی پیتر را تشکیل میدهد.
نزدیک شدن هر چه بیشتر زن عمو می به تشکیلات مارتین لی برای پیتر حکم بمبی ساعتی را دارد
زن عمو می اکنون برای مارتین لی و F.E.A.S.T کار میکند. این مسئله (چنان که تاثیرات مخربش در کمیکها نیز دیده شده) برای پیتر بسیار حساس و خطرناک است. چنان که پیشتر نیز اشاره کردیم، مارتین لی در واقع چهرهی خوب شخصیت مستر نگاتیو است و همانقدر که او اعمال خرابکارانه و جنایتکارانه انجام میدهد، مارتین لی انسان خوب و درستکاری است و به مردم شهر خدمت میکند. (البته این بیشتر برای او حکم یک پوشش را دارد.) او با راه اندازی پروژهای به نام F.E.A.S.T، (که دربارهی آن توضیح خواهیم داد) افراد زیادی را به عنوان کارمند، سرمایهگذار یا داوطلب جذب کرده تا به نیازمندان جامعه خدمت کند. نزدیک شدن هر چه بیشتر زن عمو می به تشکیلات مارتین لی برای پیتر حکم بمبی ساعتی را دارد.
گفت و گوی زن عمو می و پیتر نکتهی دیگری از داستان را روشن میکند. پیتر که معمولا سعی دارد مشکلاتش را از او پنهان کند، درخواست کمکش را رد کرده و صرفا با پاسخهایی سرسری او را آرام میکند. او برای پرداخت اجارهی خانهی کوچکش دچار مشکل شده و صحنهی بعدی تریلر نیز این موضوع را ثابت میکند.
پس از آن نمایی را از آپارتمان پیتر میبینیم. مکانی که ظاهرا تخلیه شده و دیگر کسی آنجا زندگی نمیکند. نشان Eviction Notice (اخطار اخراج از ساختمان) که روی در دیده میشود نشان میدهد پیتر نتوانسته بدهیهایش را به موقع صاف کند و حالا به چنین وضعی گرفتار شده.
در قاب بعدی نخستین چیزی که به چشم میآید گیمپلی در نقش پیتر پارکر است. همانطورکه سازندگان نیز آن را تایید کرده بودند، در این بازی قرار است گاهی نیز لباس اسپایدی را کنار بگذاریم و در نقش خود پیتر پارکر به بازی بپردازیم. ایدهی شدیدا جذابی که پیشتر نیز در بازیهای مختلف اسپایدرمن آن را دیده بودیم.
پارکر در حال قدم زدن در محیطی است که روی دیوارهای آن عبارت F.E.A.S.T نقش بسته.
F.E.A.S.T چیست؟این عبارت از کلمات Food، Emergency، Aid، Shelter و Training تشکیل شده و در واقع مکانی است که مارتین لی آن را برای کمک به نیازمندان جامعه پایهگذاری کرده است. او انسانهای نیازمند شهر را در اماکنی این چنین گرد هم آورده و خدماتی را به آنان ارائه میکند تا بتوانند زندگیشان را مجددا ساخته و به جامعهی خود خدمت کنند. ساختمان و فضای F.E.A.S.T را میتوان در تریلر جدید مشاهده کرد که از معماری خاص و ویژهای نیز برخوردار است.
در نمای بعدی میتوانیم تصویری از روزنامهی Daily Bugle را مشاهده کنیم. قبلا هم اطلاعاتی از این روزنامه و حضورش در بازی جدید کسب شده بود اما اکنون میتوانیم به وضوح تاثیرات آن را بر دنیای بازی مشاهده کنیم.
تیتر بالا، سمت چپ روزنامه به وضعیت مالی ویلسون فیسک اشاره دارد و دربارهی داراییهای او نوشته شده. آیا این نشان میدهد ویلسون در این بازهی زمانی دستگیر شده؟ این روزنامه متعلق به روز سیام اکتبر است. اگر این تیتر دستگیری فیسک را تایید کند اکنون از آن یک تاریخ داریم. (که بعدا به کارمان خواهد آمد.)
تیتر بالا، سمت راست اما اشارهای به گذشتهی اسپایدی در کمیکها و فیلمهای او است. عبارت «Spider-Man, Threat or Menace?» تیتری است که روزنامهی دیلی بیوگل از آن استفاده میکند. میدانیم که رئیس این روزنامه شخصی است به نام «جی. جونا جیمسون» (J. Jonah Jameson). کسی که پیتر پارکر برای او عکاسی میکند! این شخص دشمنی دیرینهای با شخصیت اسپایدرمن داشته و همواره در همهی سوءظنهایی نسبت به او صورت گرفته سهیم و دخیل بوده است. او از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به اسپایدی دریغ نکرده و همواره این رویه را ادامه داده است. تیتر پیشنهادی معروف او نخستین بار در سال ۱۹۸۱ و در پانزدهمین شماره از کمیک های سالانهی سری The Amazing Spider-Man دیده شد. این عبارت سپس در میان کمیکها و محصولات مرتبط با اسپایدی رایج شد و حتی در فیلمی که سم ریمی در سال ۲۰۰۲ از این شخصیت ساخت نیز به کار رفت.
تیتر اول روزنامه به مارتین لی تعلق دارد. او که ظاهرا پروژهی F.E.A.S.T را آمادهی خدمت رسانی کرده است، از مردم بیخانمان دعوت میکند تا به آنجا رفته و زندگی بهتری داشته باشند. تیتر «نوع متفاوتی از ابرقهرمان» مجددا به اسپایدی اشاره دارد و بار دیگر خصومت دیلی بیوگل با او را نشان میدهد.
عباراتی که در زیر روزنامه دیده میشوند به محکومیت شخصیت Shocker و رای گیری برای انتخاب شهردار نیویورک اشاره میکنند. موضوعاتی که به هر یک جداگانه خواهیم پرداخت.
چهرهی لی و صحبتهایش بسیار دوستانه و گرم است! این نشان میدهد آنها یکدیگر را میشناسند و روابط نزدیکی نیز داشتهاند
نمای بعدی آب و آتش را در کنار یکدیگر نشان میدهد! پیتر پارکر در حال صحبت با مارتین لی است و جالبتر این که چهرهی لی و صحبتهایش بسیار دوستانه و گرم است! این نشان میدهد آنها یکدیگر را میشناسند و روابط نزدیکی نیز داشتهاند. این رابطه رفتار پارکر هنگام مواجه شدن با مستر نگاتیو در تریلر قبلی را توجیه میکند. او زمانی که با مستر نگاتیو روبرو میشود میگوید: «لی! این تو نیستی!» در حالی که در پاسخ میشنود: «تو منو نمیشناسی!»
نمای بعدی حتی از مورد قبلی نیز عجیبتر و معنادارتر است. پیتر پارکر در کنار مایلز مورالز! توضیح دادیم که مایلز در واقع قرار است در غیبت پارکر نقش اسپایدرمن بعدی را بازی کند و حافظ شهر باشد. در تریلر قبلی متوجه شده بودیم که مایلز در بازی حضور دارد اما تصور عدهی زیادی بر این بود که او صرفا نقش یک میهمان را در این بازی داشته و صرفا در حد یک اشارهی کوچک به دنیای کمیکبوکهای اسپایدی است. اکنون میتوان تقریبا با اطمینان گفت که او نقش مهمی را در داستان بازی خواهد داشت. موضوع جالبتر آشنایی او با پیتر پارکر است. سوالی که اینجا مطرح است این است که آیا مایلز به اسپایدرمن تبدیل شده یا نه؟ آیا در حال حاضر قدرتهای ماوراییاش را یافته یا این که قرار است در ادامهی بازی آنها را به دست آورد؟ (یا اصلا نیاورد؟) آیا پیتر با قدرتها و تواناییهای مایلز آشنا است؟ آیا آنها قرار است با همراهی یکدیگر به مبارزه بپردازند؟ آیا رابطهشان همانند دوبرادر بزرگتر و کوچکتر یا چیزی مانند استاد و شاگرد است؟ آیا اصلا توانایی بازی در نقش مایلز برای گیمرها مهیا است؟ این سوالات را زمان پاسخ میدهد.
اگر مری جین قرار است در این بازی قابل کنترل باشد مگر میشود مایلز مورالز از قافله جا بماند؟
چیزی که میتوان به وضوح آن را حدس زد این است که مایلز نیز به احتمال بسیار بالا جزو شخصیتهای قابل بازی است. چرا که سازندگان بازی در نقش مری جین را نیز تایید کردهاند. اگر مری جین قرار است در این بازی قابل کنترل باشد مگر میشود مایلز مورالز از قافله جا بماند؟
طبق اشارات سازندگان، مایلز در بازی جدید نقش مهمی دارد و «وجههی دیگری از زندگی پیتر پارکر» را آشکار خواهد کرد. شاید منطقیترین تئوری دربارهی نقش او در داستان را بشود به مستر نگاتیو و قدرتهای عجیبش ربط داد. میدانیم که این خلافکار بزرگ دنیای مارول از توانایی لمس مخرب بهرهمند است. بدین معنا که هرگاه او کسی را لمس کند، آن شخص به صورت ناگهانی خلق و خویی متفاوت پیدا کرده و همهی آرمانها و ارزشهایش برعکس میشوند! این اتفاق برای بسیاری از شخصیتهای دنیای کمیکهای مارول رخ داده. شخصیتهایی مانند اسپایدرمن، ونوم (Venom) و حتی زن عمو می! لباسهای اسپایدی، زمانی که دچار لمس مخرب نگاتیو میشود، از ترکیب رنگ قرمز و آبی به آبی و قرمز تغییر پیدا میکند. او همچنین به کلی تغییر کرده و به یک خلافکار بسیار خطرناک و شکستناپذیر تبدیل میشود. تاثیراتی که لمس مسترنگاتیو روی اسپایدی میگذارد چندین برابر از تاثیرات لباس سیاه او بدتر هستند. لباس سیاه به مرور شخصیت او را عوض میکرد اما نگاتیو میتواند در لحظهای همهی ارزشهای او را عوض کند.
در پایان تریلر قبلی دیدیم که مستر نگاتیو در داخل هلکوپر واژگون، موفق شد اسپایدی را لمس کند. به همین خاطر تقریبا مطمئنیم که پیتر در این صحنه قرار است به موجودی خطرناک تبدیل شود. مشخص نیست سازندگان چگونه قرار است این شرایط را در گیمپلی پیاده سازی کنند. آیا قرار است در نقش اسپایدرمن نگاتیو در خیابانهای شهر بگردیم و به مردم بیگناه آسیب بزنیم؟ این احتمال وجود دارد که سازندگان برای زنگ تفریح هم که شده مراحلی با ویژگیهای اینچنین را در بازی قرار دهند. اما از آنجا که چنین چیزهایی عموما جزو محرمات بازیهای ابرقهرمانی به حساب میآیند، میتوان تئوری دیگری را وارد ماجرا کرد. ممکن است سازندگان از ما بخواهند که در مواقعی که پیتر به دست مسترنگاتیو آلوده میشود، با شخصیت مایلز مورالز بازی کنیم و برای نجات دادن پیتر تلاش کنیم.
دن اسلات نویسندهای است که به طرز عجیبی به سیاست علاقه دارد
نمای بعدی نیز یکی از بحث برانگیزترین صحنههای تریلر است. این نما یک میتینگ انتخاباتی را نشان میدهد که برای نامزدی به نام نورمن آزبورن برگذار شده. میدانیم که آزبورن رئیس کمپانی آزکورپ است و در مواقعی که از مدیریت کمپانی فارغ میشود، روی گلایدر خود قدم گذاشته و به یکی از سرسختترین دشمنان اسپایدرمن تبدیل میشود! او از تکنولوژیهای پیشرفتهی کمپانیاش استفاده میکند و همواره سعی در دشمنی با پیتر پارکر دارد. از نمای داخل تریلر متوجه میشویم که آزبورن سعی دارد بار دیگر برای کسب سمت شهرداری اقدام کند. ظاهرا او یک بار دیگر نیز به این سمت منصوب شده. سوال اینجا است که آیا نورمن آزبورن در این بازی به «گرین گابلین» (Green Goblin) تبدیل شده است یا نه؟ آیا او گرین گابلین است و توانسته آنقدر خوب هویتش را مخفی کند که مردم به عنوان شهردار قبولش داشته باشند؟ یا این که هنوز به آن شیطانی که میشناسیم تبدیل نشده؟
در دنیایی که اسلات خلق کرده، نورمن آزبورن بیشتر یک خلافکار سیاستمدار و تیزهوش است تا یک گابلین کله شق و البته شکست خورده
با توجه به این که هنگام آغاز بازی، هشت سال از تبدیل شدن پیتر به اسپایدرمن میگذرد، بعید میدانیم که گرین گابلین هنوز متولد نشده باشد. از طرفی اگر سازندگان به کمیکهای اسپایدرمن و داستانهای نوشته شده توسط «دن اسلات» (Dan Slott) پایبند باشند میتوان مخفی کردن هویت را از نورمن آزبورن انتظار داشت. دن اسلات نویسندهای است که بیش از هر چیز اهل سیاست و بحثهای مربوط به آن است. شاید بیش از هشتاد درصد توییتهای او را مباحث سیاسی و انتقادی تشکیل میدهند و این به خوبی نشاندهندهی خلق و خوی این نویسنده است. در دنیایی که دن اسلات خلق کرده، نورمن آزبورن بیشتر یک خلافکار سیاستمدار و تیزهوش است تا یک گابلین کله شق و البته شکست خورده. او بدون نقاب گابلین و صرفا با همان چهرهی انسانیاش دردسرهای بیشتری را برای اسپایدی درست میکند. نورمن آزبورن حتی توانسته با همین شیوه خطری بزرگ برای کل دنیای مارول باشد. شیوهی کار این شخصیت ممکن است در بازی جدید نیز همین باشد. او با نفوذ خود و سیاستهای مخصوصش موفق شده تا شهردار نیویورک شود و اکنون نیز پس از پایان دورهاش سعی دارد مجددا این لقب را حفظ کند.
در نمای بعدی بالاخره میتوانیم «کینگپین» (Kingpin) را ببینیم. ویلسون فیسک یا همان کینگ پین یکی از مهمترین دشمنان اسپایدرمن است که به دنیای ابرقهرمانانی چون «دردویل» (Daredevil) و «پانیشر» (Punisher) نیز سرک کشیده. (که احتمالا از سریال دردویل با او آشنایی مختصری کسب کردهاید.) کینگپین را قبلا نیز در نمایشها دیده بودیم اما صرفا در لباس زندانیان. او اکنون با کت و شلوار مشکی رنگ خود ظاهر شده و در حالی که ماموران امنیتی او را بازداشت میکنند جملهی عجیبی را نیز گوشزد میکند: «من کسی هستم که نظم را در این شهر برقرار کرده!» که البته هنوز نمیدانیم چرا کینگپین چنین تصوری دارد.
در منابع کمیکبوکی این عبارت نام نوعی سم است که مستر نگاتیو برای غلبه بر سایر باندهای خلافکار ساکن نیویورک از آن استفاده میکند
در نمای بعدی مری جین را میبینیم که تعدادی پرونده در دست دارد. این نما اطلاعات خوبی را در اختیار ما قرار میدهد.نخستین چیزی که متوجه میشویم اطلاعاتی احتمالی از گیمپلی شخصیت مری جین است. مراحل او احتمالا حالتی کاراگاهی داشته و با پیدا کردن سرنخها، بررسی آنها و ربط دادنشان به یکدیگر میگذرند. این شخصیت تواناییهای زیادی دارد اما مسلما نمیتواند همچون پیتر از در و دیوار بالا برود و ورجه وورجه کند. به همین خاطر احتمالا گیمپلی او با المانهایی نظیر جست و جو و حل معما شکل گرفته.
مری جین نقشهای را در دست دارد که روی آن عبارت «Devil’s Breath» (نفس شیطان) به چشم میخورد. در منابع کمیکبوکی این عبارت نام نوعی سم است که مستر نگاتیو برای غلبه بر سایر باندهای خلافکار ساکن نیویورک از آن استفاده میکند. او قصد دارد تا با نابود کردن همهی این باندها، به پادشاه تمام عیار جرم و جنایت نیویورک تبدیل شود. از صحنه خارج شدن مهمترین رقیبش یعنی کینگپین برای او بهترین فرصت است تا بتواند بر خیابانهای نیویورک حکمرانی کند. آنچنان که در تریلر قبلی دیدیم، او این کار را با تصاحب «برج فیسک» (Fisk Tower) آغاز میکند.
نقشهای که در دست مری جین است شعاع پخش شدن گاز سمی Devil’s Breath را نشان میدهد که ظاهرا منطقهی وسیعی را نیز در بر میگیرد. این نما همچنین شکلی کلی از نقشهی نیویورک داخل بازی را نشان میدهد و با توجه به الگوی خیابانها و نحوهی قرارگیری اجزا، به نظر میرسد به معنای واقعی کلمه با نقشهای «عظیم» سر و کار داریم.
نمای بعدی، شهر نیویورک را نمایش میدهد. نمایی که به ظاهر بسیار جزئی و کم اهمیت است و زود هم رد میشود اما چندی پیش حقیقت بزرگی از درون آن کشف شد که انتشار اطلاعات مهمی از بازی را به همراه داشت. ساختمانی که در تصویر آن را مشاهده میکنید شباهتهای غیر قابل انکاری با ساختمان «Sanctum Sanctorum» دارد. اگر از طرفداران دنیای کمیکهای مارول باشید میدانید که این ساختمان محل اختفای «دکتر استرنج» (Doctor Strange) است. کاربری که موفق به شکار این راز شده برای اثبات حرفش به لوگوی نارنجی رنگ Sanctum اشاره کرده و معتقد است این لوگو درست همانی است که روی مخفیگاه دکتر استرنج دیده میشود.
با استناد و به شواهد و بررسی دقیق میتوان سخنان این کاربر را صحیح دانست. در این صورت میتوان این احتمال را در نظر گرفت که شخصیت دکتر استرنج در بازی حضور داشته باشد. البته این نیز ممکن است که این ساختمان صرفا اشارهای به این شخصیت باشد. درست همانند اثری چون Batman: Arkham Knight که اشارات پرتعدادی به دیگر شخصیتها و قهرمانان دنیای DC کرده بود. با این حساب میتوان انتظار مشاهدهی اشارات دیگری را نیز داشت. مواردی که ظاهرا قرار است به دنیای مارول و سایر شخصیتهای دوست داشتنیاش مربوط باشند و طرفداران را خوشحال کنند. شاید سخنان «جیمز استیونسن» را نیز بتوان تاییدی بر این نظریه دانست:
این شهر صد درصد یک نیویورک مارولی است. و راستش من امیدوار بودم کسی متوجه آن نشود! ظاهرا ما نتوانستهایم به خوبی آن را پنهان کنیم! میتوانید انتظار دیدن ساختمانها و سایر چیزهای مربوط به دنیای مارول را داشته باشید چرا که بسیاری از دیگر شخصیتهای دنیای مارول نیز در این شهر زندگی میکنند. شما ساختمانهای مربوط به آنان را خواهید دید ولی این بدین معنا نیست که ما قصد تمرکز روی آنها را داریم. این بازی یک «اسپایدرمن» است و اسپایدی هستهی اصلی داستان آن را تشکیل میدهد. اما ما میخواستیم برای رضایت بیشتر طرفداران اشاراتی نیز به سایر دنیاها داشته باشیم.
ظاهرا مری جین در دنیای جدید صرفا یکی از خبرنگاران دیلی بیوگل است و به بازیگری علاقهای ندارد
نمای بعدی دو نکتهی قابل اشاره دارد. نخست این که شاهد یکی از قابلیتهای مهم پیتر یعنی «حس عنکبوتی» (Spider Sense) هستیم. این احساس معمولا زمانی که خطری او را تهدید میکند فعال میشود و بارها جان پیتر را نجات داده است. در کمیکها این احساس با اشکال خاصی دور سر پیتر نمایش داده میشد. در بازی جدید ظاهرا افکت جدیدی برای آن طراحی شده است.
نکتهی دوم این نما، دیدن مری جین در حال عکاسی است. او در منابع کمیکی یک بازیگر است که در دورههای مختلفی حتی بسیار مشهور و محبوب نیز بوده. اما ظاهرا در دنیای جدید او صرفا یکی از خبرنگاران دیلی بیوگل است و به بازیگری علاقهای ندارد. عکاسی برای دیلی بیوگل در واقع شغل قبلی خود پیتر بود. اما او اکنون به امور علمی روی آورده و شاید همین باعث شده تا این اندازه در پرداخت قبضها و اجازهاش به مشکل بر بخورد!
نمای بعدی انفجاری را در میتینگ انتخاباتی نورمن آزبورن نشان میدهد. انفجاری که مارتین لی با قدرت الکترونگاتیوش باعث بهوجود آمدن آن شده. تئوری کوچکی که در اینجا مطرح میشود آن است که ممکن است مارتین لی به قصد تسخیر کردن نورمن این انفجار را بهوجود آورده باشد. شاید او قصد دارد شهردار آیندهی شهر را به مردی فاسد و مطیع دستورات خود تبدیل کند. شاید هم او با فاسد کردن نورمن، گرین گابلین درون او را بیدار میکند. و البته شاید هم از این کار هدف دیگری داشته.
یوریکو در بازی جدید نقشی همانند «باربارا گوردون» در سری بتمن دارد. مضافا بر این که او میتواند گاهی نیز مستقیما وارد صحنه شده و اسپایدی را یاری دهد
انفجار با هرج و مرج همراه است و این بار میتوانیم تصویر شخصیت «یوری واتانابه» (Yuriko Watanabe) را مشاهده کنیم. یوریکو که در تریلر قبلی توسط اسپایدی «یوری» صدا زده میشد یکی از نیروهای پلیس است که برای مبارزه با مسترنگاتیو اسپایدرمن را یاری میکند. دربارهی شخصیت او پیشتر اطلاعات زیادی را در اختیارتان قرار دادیم. در این نما، اولین بار است که چهرهی او را به صورت مستقیم و نه از پشت بیسیم مشاهده میکنیم. یوریکو در بازی جدید نقشی همانند «باربارا گوردون» در بتمن دارد. مضاف بر این که او میتواند گاهی نیز مستقیما وارد صحنه شده و اسپایدی را یاری دهد. البته شمایل او نشان میدهد که او هنوز به Wraith تبدیل نشده است اما باز هم به عنوان یک پلیس، تواناییهای زیادی دارد.
نمای مهم بعدی بار دیگر به مری جین تعلق دارد. در این نما چندین نکتهی مهم نهفته است. نخست این که تاییدی است بر گیمپلی شخصیت مری جین. پیش از این که بازی در نقش این شخصیت به صورت رسمی تایید بشود، طرفداران با دیدن این نما فهمیدند به احتمال بسیار زیاد قرار است بازی در نقش مری جین را نیز تجربه کنند. با توجه به چیزی که در این مرحله دیده میشود میتوان حدس زد که گیمپلی مری جین مراحل مخفیکاری را نیز شامل میشود که دور از انتظار هم نیست. علاوه بر آن اگر حضور اسپایدی در آن سالن و «درخواست همکاریاش» از ام. جی را در نظر بگیریم، میتوان به مراحل همکاری دو نفره میان پیتر و مری جین نیز اندیشید. درست همانند مراحل همکاری میان بتمن و کتوومن در بازی Arkham Knight.
شاید برایتان تعجب آور باشد که مری جین هم قرار است در موقعیتهای دشوار و خطرناک پیتر را یاری دهد. ممکن است با خود تصور کنید او همچنان باید همان دختری باشد که همیشه در دردسر میافتد و این وظیفهی پیتر است که نجاتش دهد. خب این تصور تا حدی اشتباه است و به خاطر فیلمهای جناب ریمی در میان مردم بهوجود آمده! مری جین نیز در منابع کمیکی تواناییهای رزمی زیادی دارد و معمولا میتواند از خودش محافظت کند. پس قطعا دیدن قابلیتهای رزمی مختلف از او در بازی جدید نیز تعجبی نخواهد داشت.
نکتهی قابل توجه بعدی مکانی است که مری جین در آن حضور دارد. نام این مکان ایستگاه مرکزی بزرگ نیویورک است و در دنیای واقعی نیز دقیقا به همین شکل وجود دارد. با این حساب بد نیست مقایسهای هم میان مدل واقعی و مدل درون بازی این سالن بکنیم و کیفیت شبیهسازی اینسامنیاک را شاهد باشیم. دقت به کار رفته در این طراحی بدون شک نفسگیر است.
نام آزکورپ در سرتاسر این مکان دیده میشود و همچنین میتوانید تشکیلات و تسلیحات فراوانی را مشاهده کنید که در آنجا روی زمین رها شدهاند. این نشان میدهد دنیای بازی غرق در تکنولوژیها و محصولات آزکورپ است و هر کجا که بروید میتوانید نشانی از این کمپانی بزرگ را پیدا کنید.
میتوانیم حتی همکاری آزکورپ با مسترو نگاتیو را نیز محتمل بدانیم. چرا که اگر مارتین لی موفق به تسخیر نورمن آزبورن شده باشد، امکان استفاده از تجهیزات کمپانی او نیز برایش فراهم میشود.
در نمای بعدی میتوانیم یک ایستر اگ کوچک را مشاهده کنیم. روی دری که پشت سر مری جین قرار داشته و پیتر در کسری از ثانیه آن را میشکند و وارد میشود، میتوان عبارت «ROSEMANN’S» را مشاهده کرد. این کلمه میتواند اشارهای به نام «بیل رزمن»، (Bill Rosemann) کارگردان اجرایی سابق بخش بازی کمپانی مارول باشد.
یکی از دیگر قدرتهای مهم او این است که میتواند ابزارآلات و وسایل افرادش را قدرت ببخشد و از نیروی جهنمی خود آنها را نیز تغذیه کند
پس از دیدن نبرد با مستر نگاتیو در مترو، میتوانیم فضایی را مشاهده کنیم که شباهت زیادی به اتاقهای سرور دارد. مشخص نیست این مکان کجا است اما مهمترین حدسی که زده شده سرورهای ساختمان پلیس نیویورک است. در این تصویر سربازان مستر نگاتیو یا همان «اینر دیمنها» (Inner Demons) را مشاهده میکنیم که در حال شلیک به سوی اسپایدی هستند. نکتهی جالب در مورد آنها گلولههایی است که شلیک میکنند. این گلولهها با گلولههای معمولی فرق دارند و رنگشان به ترکیب سفید و مشکی گراییده. دلیل این تغییر نیروهای مستر نگاتیو است. یکی از دیگر قدرتهای مهم او این است که میتواند ابزارآلات و وسایل افرادش را قدرت ببخشد و از نیروی جهنمی خود آنها را نیز تغذیه کند. به نظر میرسد سازندگان خیلی خوب همهی زوایای کمیکهای اسپایدی را در بازیشان لحاظ کردهاند.
آیا تقویم دیواری پیتر با تاریخ انتشار بازی مرتبط است؟
نمای بعدی که اتاق پیتر را نشان میدهد بسیار مهم است و موارد زیادی را درون خود جای داده. نخست این که برخی از طرفداران به دلیل حضور مایلز مورالز به شک افتادند که نکند کسی که در این اتاق در حال پوشیدن ماسک اسپایدی است پیتر نباشد. خوشبختانه چندی بعد کاملا تایید شد که او پیتر است و جای تردید نیست.
نکتهی دیگری که توجهها را به خود جلب میکند تقویم دیواری پیتر است. بر طبق ادعاهای یکی از کاربران ردیت، این تقویم که بی شک روزهای سال ۲۰۱۸ را نشان میدهد با تقویم واقعی این سال سازگاری دارد. همین مسئله باعث شده حدس و گمانهایی پیرامون انتشار بازی در ماه اکتبر بهوجود بیاید که اگر صحت داشته باشند احتمالا بازی با تاخیر مواجه شده. چرا که پیشتر گفته شده بود بازی قرار است در اوایل سال ۲۰۱۸ منتشر شود.
روزی که در تصویر مشاهده میکنید چهارشنبه سوم اکتبر است و اگر بیشتر دقت کنید متوجه میشوید که پیتر چیزهایی را روی تقویم نوشته. در خانهی مربوط به این روز میتوان عبارت «May’s Party» را مشاهده کرد. عبارتی که به جشن زن عمو می که به مناسبت پنج سال خدمت در F.E.A.S.T برگذار میشود اشاره دارد. نمایی از این جشن را پیشتر نیز در تریلر دیده بودیم.
در روز دوازدهم که با عبارت «Pay Day» مشخص شده پیتر احتمالا قرار است بابت کارش حقوق بگیرد. روز پانزدهم نیز روزی است که او باید اجارهی اتاقش را بپردازد. با توجه به چیزهایی که در ابتدای تریلر مشاهده کردیم ظاهرا پیتر نمیتواند به موقع اجاره را پرداخت کند.
در زیر تقویم تصاویری از منهتن را مشاهده میکنیم و اندکی پایینتر میتوان دو قاب عکس کوچک را دید. قاب اول تصویری از پیتر را در کنار مری جین نشان میدهد. فرد دیگری نیز کمی آن طرفتر ایستاده که به عقیدهی بسیاری همان «هری آزبورن»، (Harry Osborn) پسر نورمن آزبورن و دوست دوران دبیرستان پیتر است. قاب کناری نیز تصویری از عمو بن را در کنار زن عمو می نشان میدهد.
این پوستر به نخستین روزهای تولد اسپایدی اشاره دارد
سمت چپ، روی دیوار میتوانید پوستری را مشاهده کنید که نام «Crusher Hogan» روی آن دیده میشود. این پوستر به نخستین روزهای تولد شخصیت اسپایدی اشاره دارد. هنگامی که پیتر برای کسب پول و البته امتحان کردن قدرتهای جدیدش وارد رینگ مبارزه میشود تا مقابل حریفی سرسخت قرار بگیرد. این مرد که نام واقعیاش «جوزف هوگان» (Joseph Hogan) است مبارزی قدرتمند بود که کسی توانایی ایستادگی در برابر او را نداشت اما در آن روز بهخصوص از اسپایدرمن شکست بدی خورد. این پوستر نشان میدهد سازندگان روزهای قدیمیتر زندگی پیتر را نیز مدنظر دارند و قرار است در بازی اشارات زیادی به گوشههای دیگر دنیای کمیکهای اسپایدرمن وجود داشته باشد.
نمای مهم دیگر مربوط میشود به صحنهای که نگاتیو در حال راندن یک کامیون است و دست اسپایدی را محکم میفشارد. اسپایدی برای آزاد کردن دست خود تلاش میکند و سعی میکند توسط مستر نگاتیو تسخیر نشود. این نشان میدهد که نگاتیو باید چندین ثانیه بدن شخص را لمس کند تا بتواند او را تغییر دهد. این در حالی است که در کمیکها یک لمس کوچک برای عوض شدن افراد کافی بود.
در همین نما میتوانیم ببینیم که این کامیون به سمت ساختمانی پیش میرود که یک پرچم آمریکای بزرگ نیز سر در آن نصب شده. در یکی از کانسپتآرتهایی که از بازی منتشر شده، میتوانیم همین ساختمان را پس از یک انفجار بزرگ و میزان بسیار زیادی خرابی مشاهده کنیم. بنا بر این نتیجه میگیریم که کامیون قرار است به ساختمان برخورد کند و این صحنهها با یکدیگر مرتبط هستند.
در آخرین نمای مهم تریلر نیز میتوان شخصیت «شاکر» (Shocker) را در حال مشت زدن به اسپایدرمن دید. پیشتر جزئیات مربوط به این شخصیت را برایتان شرح دادیم.
اثر جدید اینسامنیاک طرفداران قهرمانان کمیک بوکی سراسر جهان را شیفتهی خود کرده. این بازی در عصری که طرفداران اسپایدی به تجربهی آثار سطح پایین و بیکیفیت عادت کرده بودند حکم طلای ناب را دارد. با اطلاعاتی که تابهحال موفق شدهایم از نمایشهای این بازی بیرون بکشیم، میدانیم که احتمال این که نا امیدمان کند بسیار پایین است. اما همچنان نظرات و پیشنهادات طرفداران میتواند راهنمای تیم مجرب اینسامنیاک باشد تا اثر جدیدشان از چیزی که در حال حاضر هست نیز بهتر شود.
بازی Spider-Man در نیمهی اول سال ۲۰۱۸ و فقط برای پلتفرم پلیاستیشن 4 منتشر خواهد شد و اگر به بازیهای ماجرایی برقهرمانی علاقه دارید، نباید برای تجربهاش تردید کنید.
نظرات