بهترین بازی و استودیو سال 2017 از نگاه زومجی
در چند سال گذشته، شاید بتوان مهمترین جایزه سال را، جایزه بهترین بازی و بهترین استودیو سال برشمرد. جایزهای که نشان میدهد بازی و استودیو انتخاب شده، از هر لحاظ در سال گذشته، فوقالعاده عمل کردند. امسال هم بازیهای فوقالعاده خوبی عرضه شدند که انتخاب ۱۰ بازی از میان آنها برای کاندیدای بهترین بازی سال، یکی از دشوارترین کارهای اعضای تحریریه زومجی بود. حتی کنسول نینتندو 3DS نیز در میان بهترین بازیهای سال، دارای یک نماینده است که این نشان میدهد سال ۲۰۱۷، سالی سرشار از بازیهای فوقالعاده بود. از طرف دیگر، امسال استودیوهای بازیسازی نیز فوقالعاده عمل کردند. از استودیو MDHR، سازنده بازی Cuphead گرفته که با ریسک کردن همه چیز، موفق شد یک بازی فوقالعاده را روانه بازار کند تا ماشین گیمزی که با وفاداری به المانهای کلاسیک یک شوتر اول شخص، در دورانی که همه بازیهای دارای Auto Heal هستند، بازیای را روانه بازار کرد که در آن باید بستههای کمک اولیه بر میداشتید تا شخصیتتان خوب میشد! تا نینتندویی که امسال موفق شد سال فوقالعادهای را پشت سر بگذارد. اگر میخواهید برندگان این بخشهای فوقالعاده مهم را از دید زومجی بدانید، با ما همراه باشید. همچنین شما میتوانید در قسمت انتهایی هر بخش، از طریق نظرسنجی گزینه مدنظر خودتان را انتخاب کنید. در نظر داشته باشید که نتایج نظرسنجی تمام بخشها، روز جمعه ۱۵ دی ماه اعلام خواهد شد.
بهترین استودیو: Studio MDHR
معمولا ملاک اصلی برای انتخاب بهترین استودیو بازیسازی سال، کیفیت بازیای است که آن استودیو ساخته و منتشر کرده است. اگر از این نظر نگاه کنیم، در سال ۲۰۱۷ استودیوهای موفق زیادی بودند که شاهد بازیهای باکیفیتی از جانب آنها بودیم. از استودیوهای بازیسازی نینتندو که با خلق Super Mario Odyssey و The Legend of Zelda دو مورد از بهترین بازیهای سال را توسعه دادند گرفته تا استودیوهای ماشین گیمز و گوریلا گیمز گیمز که ثابت کردند بازیهای داستانی و تکنفره که فاقد بخش چندنفره هستند، هنوز هم محبوبیت خیلی زیادی بین گیمرها دارند. البته در این بین نباید از نام استودیو ترن 10 هم به سادگی گذشت که یکی از بهترین بازیهای شبیهساز ماشینسواری در سالهای اخیرا را ساخت.
با این حال استودیویی که اعضای تحریریه زومجی آن را لایق بهترین بودن دانستند، هیچیک از این نامهای بزرگ نیست؛ بلکه ما امسال استودیو MDHR را به عنوان بهترین استودیو بازیسازی سال معرفی کردیم که ساختهاش، یعنی بازی Cuphead، هم پیش از این در بخشهای مختلفی توانسته لقب بهترین را به دست آورد. دلیل رسیدن استودیو MDHR به چنین جایگاه و محوبیتی بین اعضا، نه فقط به دلیل خلق بازی فوقالعاده Cuphead که پشت سر گذاشتن چالشهای متعددی است که در این تجربه کردهاند. اگر از این موضوع اطلاعی ندارید، کافی است تا مقاله مروری بر روند توسعه بازی Cuphead را در زومجی بخوانید تا متوجه شوید که چاد و جارد مولدهر، دو برادری که استودیو MDHR را تاسیس کرده و این بازی را ساختهاند، چه مشکلاتی را در این راه و برای خلق بازیای که عاشقش بودند، پشت سر گذاشتهاند. در واقع این دو برادر ثابت کردند که گاهی برای رسیدن به هدف، باید از خیر خیلی چیزها گذشت و به همین دلیل هم مثلا آنها خانههایشان را به رهن واگذار کردند تا پول موردنیاز برای توسعه بازی و استخدام نیرو را به دست بیاورند و خب در نهایت موفق به خلق اثری شدند که افراد زیادی از بازی کردن آن لذت بردند و خب بازی هم آنقدر فروش داشت که خستگی مشکلات مذکور از تن سازندگانش خارج شود! به هر حال هم کاپهد ساخته لایق احترامی است که آن روح ناب یک بازی ویدیویی را به بهترین شکل به نمایش میگذارد و هم سازندگان آن اشخاص لایق احترامی هستند که توانستند چنین تجربه لذتبخشی را خلق کنند.
بهترین بازی سال: The Legend of Zelda Breath of the Wild
مهم نیست چند سال بگذرد و نینتندو چند بازی از مجموعه افسانه زلدا را منتشر کند، این کمپانی نشان داده است که با وجود گذشت سالیان دراز همچنان مهارت خاصی را در انتشار بازیای فوقالعاده دارد. بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild از همان روز معرفی تا زمان عرضه و پس از آن، توانسته تحسین بسیاری از بازیکنان و منتقدان را جلب کند و از شما چه پنهان، موفق شد در لیست بهترین بازی سال زومجی نیز در جایگاه اول قرار بگیرد. بازیای را تصور کنید که در آن همه کار میتوانید انجام دهید، به نجات پرنسسی زیبا به نام زلدا بروید، در نقش نگهبانی فوقالعاده به نام لینک برای هدفتان مبارزه کنید، شیرجهای در آب بزنید و با پوشیدن لباسی مخصوص از آبشاری طویل بالا بروید یا شاید هم هوس املت کنید و آشپزی جانانهای داشته باشید. شاید هم عاشق پروازید و با پخش موسیقی زیبایی بخواهید گلایدر خود را در آورده و بعد از یک کوهنوردی نفسگیر، پروازی هیجانانگیز را در آسمانی از زیباییها داشته باشید. بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild به شکل فوقالعادهای مخلوطی از نوآوری، زیبایی و هیجان است که توانایی همراه کردن هر بازیکنی را با خود دارد. ذکاوت سازندگان در ساخت بازی به شکلی که حتی بازیکنان جدید نیز بتوانند به سرعت با آن ارتباط برقرار کنند، باعث شده تا در طول ماجراجویی خود احساس کنید که ارتباط عمیقی را با شخصیتها برقرار کردهاید.
داستان The Legend of Zelda: Breath of the Wild از جایی آغاز میشود که لینک بعد از خوابی طولانی برمیخیزد و در حالی که حافظهاش را از دست داده به دنبال حقیقت پشت ماجرای فراموشی خاطراتش میرود. خاطراتی که از اتفاقی ناگوار خبر میدهند که «گنون»، دشمن اصلی این سری را به سرزمین «هایرول» آورده و باعث شده تا زلدا، شاهدخت هایرول، اسیر گنون شود. بازی زلدا هر آنچه را که بخواهید در اختیار شما میگذارد، معماهایی بسیار چالشی در ۱۲۰ معبد (Shrine)، امکان سوار شدن روی اسب، گوزن و حیوانات دیگر، وجود ماموریتهای متنوع و دهها راز مخفی که باید با گشتن نقشهای عظیم به آنها پی ببرید، تنها گوشهی کوچکی از بازی زلدا هستند. عقابی را فرض کنید که با نتهای آکوردیون خود داستانی افسانهای را تعریف میکند؛ ماجرایی که از مخفی بودن معبدی حکایت دارد. اما جادوی زلدا نه در دعوت از دوبلورهای توانا برای صداپیشگی بلکه در داستانسرایی از طریق موسیقی است. زمانی که انتظار کلمات را دارید این نوای خوش ویولن یا سازهای دیگر است که برقلب شما حکمرانی میکند و باید گفت که همین ویژگی است که زلدا را بهترین کرده است.
تنوع گیمپلی در نقشهی عظیم و شرایط آب وهوایی نیز تاثیرگذار بوده و با صعود از کوه لینک از سرما به خود میلرزد. سیستم پویای روز و شب با جزییات کامل در این بازی قرار دارد و از طوفانها و رعد و برقهای کشنده بگیرید که شمشیر فلزی یا تیرکمان و سپرتان را هدف میگیرد تا گرمای سوزان صحرایی که باید برای مقابله با آن تغذیه و لباس مناسب داشته باشید، همه و همه نشان میدهد که خلق یک سرگرمی تا چه اندازه نیاز به ذهن خلاق دارد. زلدا نشان داده است که وجود شیگرو میاموتو هنوز هم بسیار ارزشمند است و باید قبول کرد که هنوز هم دود از کنده بلند میشود.