خونین ترین و خشن ترین لحظات سری God of War
بازیهای زیادی هستند که خشونت در آنها حرف اول و آخر را میزند. بازیهایی که اصلا اگر در آنها خشونتی وجود نداشت، به مراتب بالا و به محبوبیت زیادی دست پیدا نمیکردند. اثری مثل Mortal Kombat یکی از بازیهای سبک مبارزهای است که خشونت بالای آن و بلاهای عجیب و غریبی که کاراکترهای آن سر هم میآوردند اولین شاخصه مهم این مجموعه است که آن را تبدیل به جواهری ارزشمند کرده است. مجموعهای مثل سری DOOM که خود سرآغاز هرگونه خشونت در دنیای بازیهای ویدیویی بود، آنقدر در زمان خود خون و خونریزیهای بیشماری به تصویر کشید که باعث شد بسیاری از خانوادهها بازیهای ویدیویی را جزو محصولات مضر دنیای تکنولوژی بشناسند. اهریمنان به مکانی رخنه میکنند و شما با خشونت هرچه تمام باید آنها را نابود کنید. از طرفی بازی مانند Hatred ساخته شده است که با بازی کردن آن اصلا نمیتوانید حدس بزنید چه چیز در ذهن سازندگانش میگذرد! آیا سازندگانش مشکلات روحی روانی داشتهاند که چنین چیزی را ساختهاند؟ فقط خودشان میدانند.
شاید سری God of War شیرینترین بازی خشونتبار با انواع اقسام ادویههای تند و تیزی باشد که تجربه کردم
اما از طرفی، برخی از خشونتها در یک بازی ویدیویی میتوانند لذتبخش و جذاب باشند. این مدل بازیها در عین حال که بسیار خوشساخت هستند، کاراکتری را نیز به دنیای بازیها معرفی میکنند که به راحتی به یک شخصیت جاودانه تبدیل شود، حتی با وجود بیاعصاب بودنش! حال هرچقدر که خشونت بازی بالا باشد، اما باز هم محبوبیت و ابهت یک کاراکتر این خشونت را بیشتر و بیشتر جذاب خواهد کرد. تعداد چنین آثاری شاید به اندازه انگشتان دست هم نرسند، اما این را میتوان به جرات گفت که برترین اثر در این زمینه چیزی نیست جز سری God of War.
این مجموعه فوقالعاده شاید یک داستان خیلی عادی از انتقام را روایت کند، اما کاراکتر بازی، جو و دنیای این اثر و اتفاقات بسیار جذابی که در طول بازی رخ میدهد باعث شده حتی داستان بازی نیز جذاب به نظر برسد. کریتوس، خشمگینترین و عصبانیترین مرد دنیای بازیها، که در نبرد کاراکترهای زومجی نیز به محبوبترین کاراکتر از نظر شما تبدیل شد، به خودی خود یکی از مهمترین مهرههای سری God of War است که با بیرحمیاش به هرچه جذابتر شدن این اثر کمک کرد. او که پس از دسیسههای خدایان یونان همسر و فرزند خود را کشت، هیچ چیز جز انتقام حالیش نبود و تا بالاترین رتبههای خدایان را از بین نمیبرد، آرام نمیگرفت.
همین بیرحمی او باعث شد تا در طول سه نسخه از بازی God of War و چند نسخه فرعی از این مجموعه، شاهد لحظات فوقالعادهای باشیم. لحظات حماسی، نفسگیر و خشونتآمیز. در این مقاله سعی داریم تا به معرفی لحظات بسیار خونینی بپردازیم که خدایان و باسهای ریز و درشت دنیای God of War به دست کریتوس سلاخی شدند.
هرمس، پسر زئوس و مایا، سریعترین خدای یونان بود و به همین سبب او به راحتی بین دنیای خدایان و انسانهای فانی رفت و آمد میکرد. به همین دلیل هرمس به پیام رسان خدایان مشهور شد. سرعت بالای او و شوخطبعیهای تلخ مزهاش برای کریتوس تبدیل به یکی از چالشهای جالب و خونین سری God of War تبدیل شد. او که ابتدا شروع به مسخره کردن کریتوس کرد و او را یک نادان خطاب میکرد، بارها و بارها از مسیرهای سخت و دشوار کریتوس را به دنبال خود کشاند و ما باید همراه او به سراغ هرمس میرفتیم تا یک جایی در یک نقطهای او را به دام بیاندازیم. «تو یک نادان هستی، تو کسی هستی که خانوادت را کشتی، تو به خدایان پشت کردی و..»، این جملههایی بود که هرمس به کریتوس میگفت و از آن جالبتر سکوت کریتوس و نگاه خشمگین او به هرمس بود. اما لحظه شیرین ماجرا زمانی بود که دستان کریتوس به هرمس رسید و بدترین بلایی را که میشد سر چنین خدایی آورد اجرا کردیم: کریتوس یکی از پاهای هرمس را گرفت و به شکل خشونت آمیزی قطع کرد. هرمس که هنوز دست از بذلهگویی برنمیداشت، پای دیگرش نیز توسط شمشیرهای جاودانه کریتوس قطع شد و هرمس برای همیشه از بین رفت. شاید هرمس قدرتی جز سرعت بالا نداشت، اما کریتوس باز هم هیچ رحمی به او نکرد و به بهترین شکل ممکن او را نابود کرد.
کرونوس رهبر و یکی از جوانترین نژادهای تایتانها در افسانههای یونان است. در بازی God of War که کرونوس به دست زئوس به دنیای زیرین تبعید شد، او به شدت از دست کریتوس به دلیل مرگ گایا، خدای زمین، عصبانی بود و حالا چیزی جز نابودی کریتوس برایش مهم نیست. کریتوس کار راحتی برای نابودی کرونوس نداشت و باید از این غول عظیمالجثه بالا میرفت. صحبتهای زیادی بود که چرا کرونوس او را به راحتی لِه نمیکرد یا چرا او را خیلی راحت به دهانش نمیانداخت تا مانند یک آدامس کریتوس را نابود کند؟ اتفاقا کرونوس این راهها را نیز امتحان کرد، اما در برابر کریتوس هیچ شانسی نداشت. یک بار که سعی داشت او را در میان دو دستش له کند و باری دیگر نیز او را بلعید، اما هر بار چنین کارهایی به ضررش تمام شد. در پایان کار بود که کریتوس شکم کرونوس را از داخل پاره کرد و دل و روده او را بیرون ریخت. کریتوس سپس سنگی را که کرونوس با آن به قول و زنجیر بسته شده بود به طرز وحشیانهای در چانههای کرونوس فرو کرد تا بلایی دردناکتر از تبعید شدن در دنیای زیرین برسرش بیاید. اما این پایان کار نبود، درست زمانی که کرونوس نام کریتوس را عربده میزد، خدای جنگ بیاعصاب ما شمشیر خود را در پیشانی او فرو کرد و به شکلی حماسی شاهد نابود شدن یکی از عظیمترین تایتانهای افسانههای یونان بودیم.
تسئوس قهرمان و حامی شهر آتن بود. او به اندازه هرکول قدرتمند بود و به یکی از محبوبترین پهلوانان زمان خود مشهور بود. اما تمامی این قدرت و شهرت او به دست کریتوس به نابودی کشیده شد. در بازی God of War 2 بود که کریتوس برای باز کردن پیچ و خمهای راه به سوی زئوس، در به در به دنبال خواهران سرنوشت بود. اما تسئوس یکی از چندین موانعی بود که کریتوس باید او را از سر راه برمیداشت. قبل از این که نبرد این دو تن از بزرگان اساطیر یونانی آغاز شود، تسئوس همانند بسیاری دیگر از قهرمانان و خدایان، به کوچک شمردن کریتوس پرداخت. تسئوس که کریتوس را در آن حد بزرگ نمیدانست، حتی فکرش را هم نمیکرد که او به دنبال خواهران سرنوشت باشد. اما در نهایت تسئوس برای به دست آوردن افتخار بیشتر نزد زئوس، در برابر کریتوس برای حمایت از خواهران سرنوشت ایستادگی کرد. پس از نبردی هیجانانگیز کریتوس تسئوس را با زنجیر خود به دام انداخت و با گذاشتن سر او لای در، چیزی از قهرمانی و وجود این دشمن گردن کلفت باقی نگذاشت.
برای خیلیها، هرکول یکی از اولین قهرمانان دوران کودکی بود. زمانی که هنوز خبری از سهگانه God of War نبود و کسی حتی نمیدانست کریتوس چه کسی است، این هرکول بود که در آن بازی دو بعدی و عالیش ما را شیفته خود کرده بود. اما در God of War 3، هرکول شخصی خودشیفته است و به جایگاه کریتوس که برادر او محسوب میشود حسودی میکند. از طرفی نیز کریتوس در ابتدای مبارزه سعی دارد جلوی این نبرد با برادرش را بگیرد، اما وقتی که هرکول سعی دارد با کشتن کریتوس به جایگاهی بالاتر برسد، راهی نمانده بود جز نابودی این پهلوان تاریخی. در این نبرد جذاب، هرکول با دستکشهای نبرد خود که Nemaen Cestus نام دارد همراه با سربازانش به سراغ کریتوس میآید. این مبارزه همانند دیگر نبردهای کریتوس به آن صورت باشکوه نیست، اما آن قدر خشونت بار از شر هرکول خلاص میشویم که وجود آن در این لیست ضروری است. هنگامی که هرکول سعی میکند تا با خالی کردن زیر پای کریتوس او را به پایین بیندازد، کریتوس هم بیکار نمینشیند و او را به دام میاندازد. حال فرصت آن رسیده بود تا با آن دکمه دایره جادویی تمامی آن خاطراتی را که با نام هرکول داشتیم نابود کنیم. باید آن قدر با Neamean Cestus به سر هرکول مشت روانه میکردیم تا دیگر چیزی از آن باقی نماند. از بین رفتن ذره ذره سر هرکول با مشتهای بیتوقف کریتوس یکی از بهترین لحظات و البته یکی از خشونتآمیزترین لحظات بازی God of War 3 بود که به خوبی آن حس خشم و بیرحمی را به بازیکنان انتقال میداد.
پوزئیدون به خدای آبها، خشکسالی، زمین لرزه و اسبها شهرت دارد. اما به طور کلی او خدای دریاست و قدرت بالای کنترل آب او را تبدیل به یکی از قویترین خدایان یونان کرده است، اما قدرت او تا زمانی دوام داشت که سر و کله کریتوس پیدا نبود. پوزئیدون اولین خدایی بود که کریتوس در بازی God of War 3 با آن سر و کار داشت و به جرات میتوان گفت که این نبرد، یکی از باشکوهترین مبارزههای تاریخ سری God of War محسوب میشود. مبارزهای با کارگردانی فوقالعاده جذابش که باعث شد تا هر کسی که به سمت این بازی میآید معنی شکوه و عظمت را متوجه شود. این مبارزه با بالا رفتن کریتوس و گایا از کوهها برای رسیدن به زئوس و دیگر خدایان آغاز شد که زئوس پوزئیدون را برای خلاص شدن از شر این دو نفر اعزام کرد. پوزئیدون همراه با حیوان خانگیاش که یک موجود عظیمالجثه از جنس آب بود به سراغ کریتوس رفت. این مبارزه از هر نظر باشکوه و خشونت آمیز بود. زمانی پای خشونت به این مبارزه باز شد که کریتوس عصبانی پوزئیدون را از دل این موجود عظیمالجثه بیرون میکشد و او را با تمام وجود به یک صخره سنگی میکوباند. زمانی که پوزئیدون میگوید:
مهم نیست چندتا از خدایان سقوط کنند، همیشه یکی هست که جلوی تو ایستادگی میکند.
کریتوس او را میگیرد و با یک ضربه به سر او، دکمه زنیهای دیوانهوار را آغاز میکند. زمانی آدرنالین خود بازیکنان به جوش آمد که از نگاه پوزئیدون در حال تماشای مشتهای کریتوس بودیم. آن قدر این کار ادامه داشت تا زمانی که کریتوس با دو انگشتش چشمان پوزئیدون را در حدقهاش نابود میکند. در این لحظه بود که این نبرد مرز خشونت را در بازی God of War 3 به اوج خود رساند و مو بر تن تک تک بازیکنانی که این صحنه را تجربه کرده بودند سیخ شد.
هلیوس در اساطیر یونانی به خدای خورشید شهرت داشت. این نبرد هم همانند مبارزه هرمیس به آن صورت باشکوه نبود، اما از خشونت بالای آن هرگز نمیتوان گذشت. پس از این که کریتوس هلیوس را در یک محوطه به دام انداخت، سربازان هلیوس برای نجات او ظاهر شدند و این وسط هم یک ترول درشت هیکل سر و کلهاش پیدا شد تا خشونت از همان ابتدای کار آغاز شود. پس از این که کریتوس چشمان آن ترول را از حدقه درمیآورد و سربازان هلیوس را نیز از بین میبرد، باز هم کریتوس میماند و خدایی که برای زنده ماندنش سعی دارد در برابر کریتوس التماس کند. زمانی که هلیوس با صحبت کردن به جایی نمیرسد، او از قدرت نورانی خود استفاده میکند تا دید کریتوس را کور کند. در یک حرکت جالب ما باید با دستان خود جلوی آن نور کور کننده را میگرفتیم و آرام آرام به سمت هلیوس قدم برمیداشتیم. زمانی که به او رسیدیم، شعلههای خشونت زبانه کشید و کریتوس با پاهای خود شروع به له کردن سر هلیوس کرد. زمانی که نور هلیونس خاموش شد، او به کریتوس میگوید:
مرگ من تو را به زئوس نمیرساند
و کریتوس در مقابل میگوید:
این دقیقا جاییه که داری اشتباه میکنی!
و آنجا بود که کریتوس با دو دستان خود سر هلیوس را زنده زنده از بدنش جدا کرد و شاهد یکی از خشنترین صحنههای تاریخ سری God of War بودیم.
هایدرا یکی از شناخته شدهترین هیولاهای افسانههای روم و یونان است. هیولایی مار مانند که هر بار یکی از سرهای او قطع شود، دو سر دیگر از مکان قطع شده رشد میکنند. در افسانه شناسی یونان، این هرکول بود که توانست توسط شمشیر و آتش بر هایدرا پیروز شود. اما از آن جایی که ما با God of War سر و کار داریم و تنها یک پهلوان در دنیای آن میشناسیم، پس دور از انتظار نبود که همراه با کریتوس به سراغ این هیولای تاریخی برویم.
کریتوس که خوب میداند این موجود با قطع شدن سرش نمیمیرد، از راهی دیگر به کشتن هایدرا اقدام میکند. شاید مبارزه کریتوس با هایدرا همانند نسخه سوم و به لطف سختافزار بهتر به خوبی خون و خشونت را به نمایش نمیگذارد، اما میتوان گفت این مبارزه یکی از جذابترین اتفاقات سری God of War محسوب میشود. در این نبرد کریتوس با یک هایدرا سه سر دست و پنجه نرم میکند و خب او نباید سر آنها را نیز قطع کند. با این حال کریتوس از تیزترین اشیا دور و بر خود استفاده میکند تا از شر این هیولا خلاص شود. شاید اگر این بخش از بازی روی سختافزار کنسولی مثل پلیاستیشن ۳ اجرا میشد، خونین بودن آن و بیرحمی کریتوس بیشتر به چشم میآمد، اما همین صحنه نیز در زمان خود یکی از هیجانانگیزترین اتفاقات تاریخ God of War محسوب میشود.
پس از یک سفر طولانی، کشته شدن هزاران هیولا، نابود شدن تایتانها و از بین رفتن خدایانی که در دنیا حکمفرمایی میکردند، بالاخره دست کریتوس به زئوس رسید. زئوس خدای رعد و خدای خدایان یونان، کسی که کریتوس مدتها به دنبال او بود تا به قلمرو آنها پایان دهد. نبرد کریتوس و زئوس را میتوان از دیگر مبارزات حماسی تاریخ سری God of War دانست. انواع و اقسام اتفاقها در طول این مبارزه رخ داد و سانتا مونیکا به بهترین شکل ممکن آن را کارگردانی کرد. ابتدا همانند یک بازی مبارزهای به صورت دو و نیم بعدی رو به روی زئوس قرار گرفتیم و سپس پای گایا، خدای زمین به این مبارزه باز شد. پس از اتفاقات مختلف به مرکز قلب گایا رفتیم و کریتوس توانست با یک ضربه هم زئوس را ضخمی کند و در همان لحظه نیز به عمر گایا برای همیشه پایان دهد. اما کار به اینجا ختم نشد و زئوس که نمیخواست در برابر کریتوس شکست بخورد باز هم از جایش برخاست. درست همین لحظه بود که پای خشونت بیش از پیش به این نبرد باز شد و تمامی دردسرهایی که در طول این مدت کریتوس به جان خرید، به بهترین شکل ممکن سر زئوس خالی شد. در این لحظه باز هم آن دکمه جاودانه دایره روی تصویر آمد و با فشردن مکرر آن، کریتوس مشتهایی از جنس انتقام را روانه زئوس کرد. این کار آنقدر تکرار پیدا کرد تا صفحه نمایش خونین شد و زئوس، آخرین و بزرگترین خدای یونان نابود شد. میتوان به جرات گفت که استودیو سانتا مونیکا بهترین پایانبندی را برای نابودی زئوس و بستن کتاب زندگی کریتوس تدارک دیده بود.
به جز پایان دادن به عمر خدایان یونان، صحنههای خشونت آمیز زیادی در دنیای God of War رخ داده است.
یکی از عجیبترین صحنههای بازی در God of War 2 رخ میدهد. جایی که کریتوس باید برای بالا رفتن از یک برج از یک مکانیزم عجیب و غریب عبور کند. تنها زمانی راه کریتوس باز خواهد شد که شخصی درون زندانی حبس و آن شخص از دو طرف سوزانده شود. از آنجایی که کریتوس خودش نمیتوانست این کار را انجام دهد، او با کمال میل یک نفر را درون قفس اسیر میکند و او را به بدترین شکل ممکن میسوزاند. این صحنه در زمان خود به عنوان یکی از ناگوارترین اتفاقات بازی God of War نام گرفت.
شکنجه پرومتئوس، عقابی که هر روز شکم او را میخورد
یکی از عجیبترین اتفاقات اسطورهشناسی یونان باستان، بلایی بود که زئوس بر سر پرومتئوس آورد. پرومتئوس که زمانی یک تایتان بود و به خدای آتش نیز شهرت داشت، نزد زئوس جایگاه بالایی داشت. به همین دلیل زئوس از او خواست تا به انسانها در رشد و پیشرفتشان کمک کند. اما او هرگز اجازه نداشت تا از آتش خود برای کمک به انسانها استفاده کند و انسانها هرگز نباید به آتش او دست پیدا میکردند. پرومتئوس که عاشق انسانها بود، به طور مخفیانهای آتش خود را به انسانها داد که در نهایت این خبر به گوش زئوس رسید. به همین دلیل زئوس او را به کوه قاف برد و در آنجا پرومتئوس را به زنجیر بست. هر روز عقابی میآمد و اجزای داخل بدن او را میخورد و هر شب بدنش احیا میشد تا برای روز بعد باز هم عقاب به سوی او بیاید.
جالب است بدانید پرومتئوس بعد از این اتفاق به زئوس گفت که روزی دوران پادشاهی تو به دست یک شخص به پایان خواهد رسید. این ماجرا در تاریخ یونان از دید سانتا مونیکا پنهان نماند و آنها دقیقا همین صحنه را با همین خشونت خورده شدن اجزای داخل بدنش به تصویر کشیدند. اما برعکس اسطورهشناسی یونان که هرکول پرومتئوس را آزاد میکند، اینجا کریتوس با به آتش کشیدن او و خلاص کردنش از این نفرین، به عمر پرومتئوس پایان میدهد.
شکافتن مغز یک فیل
در بازی God of War: Ascension درست است که هنوز به آن صورت انتقام و خشم وجود کریتوس را فرا نگرفته بود، اما این باعث نشد که به دشمنانش رحم کند. در یکی از میادین نبرد، او برای اولین بار با یک فیل درشت هیکل رو به رو میشود که مزاحمتهای زیادی هم برای کریتوس ایجاد میکند. پس از یک مبارزه جذاب، او گوشهای فیل را میگیرد، محکم او را به زمین میکوباند و سپس با چندین ضربه مستقیم به مغز او و در نهایت شکافتن سرش، کار فیل را تمام میکند. شاید این فیل یک باس بزرگ و دردسرساز نبود، اما این صحنه به تنهایی یکی از هیجانانگیزترین بخشهای خشونت آمیز سری God of War محسوب میشود.
درآوردن چشمهای یک ترول از حدقه
یکی دیگر از خشنترین لحظات سری God of War زمانی است که کریتوس برای رسیدن به هدفش شدیدا نیاز به یک غول دارد. کریتوس با پریدن به پشت این غول و کنترل او، تمامی سربازان دشمن را نابود میکند و پس از این که کارش با آن تمام شد، به جلوی صورتش میپرد، با دستش حدقه چشم غول را میگیرد و آن را به بیرون میکشد. از آنجایی که سانتا مونیکا شیفته دقت به جزییات است، هنگام بیرون کشیده شدن حدقه چشم این ترول، شاهد کشیده شدن رگها و پاشیده شدن خون از آن هستیم که توانست یکی از خونینترین لحظات بازی God of War را به تصویر بکشد.
به طور کلی صحنههای بسیار زیادی در سری God of War هستند که خشونت را به خوبی به تصویر میکشند. از کشتن و اعدام تک تک دشمنان ریز و درشت گرفته تا باسهایی که جایشان در این لیست خالی است. از نظر شما کدام یک از این نبردها خشونت فراوانی به تصویر کشید؟
فراموش نکنیم که با پایان یافتن تاریخ خدایان یونان، ماجرای کریتوس به پایان نرسیده است. او حالا به سمت افسانهای قدم گذاشته که اودین، خدای خدایان آن تنومندتر از زئوس است و رعدهای ثور نیز مهلکتر از آسمان بیقرار و ناآرام یونان نعره میزنند. جایی که یورمونگاند، پادشاه اژدهایان، عظیمترین مار افسانههای تاریخ در زمین آن میخزد و فنریر، درندهترین گرگ اسطورهشناسی دنیا، زوزههایش مو بر تن هر کسی سیخ میکند. بیصبرانه منتظریم!