۱۵ شخصیت فیلم های هری پاتر که با کاراکتر هایشان در کتاب تفاوت دارند

مجموعه هری پاتر (Harry Potter) را می‌توان یکی از محبوب‌ترین مجموعه‌های تاریخ دانست؛ مجموعه‌ای که هم کتاب‌های آن بسیار محبوب هستند و هم فیلم‌هایی که با اقتباس از این کتاب‌ها ساخته شده‌اند، توانسته‌اند خود را به عنوان اثری موفق مطرح کنند. با این حال برخی از کاراکتر‌هایی که در فیلم‌های هری پاتر دیده‌ایم، کمی متفاوت‌تر از کاراکتری هستند که جی‌.کی.رولینگ در کتاب‌هایش معرفی کرده است. در این مطلب سراغ ۱۵ مورد از این کاراکتر‌ها خواهیم رفت:

در دنیای عظیم هری پاتر شخصیت‌های منفی مختلفی وجود دارند. اما این وسط فقط یکی از آن‌ها است که حتی اسمش باعث می‌شود تا رعب و وحشت در جامعه جادوگری حکم فرما شود و آن هم کسی نیست جز لرد ولدمورت یا به قول بسیاری از جادوگر‌ها، اسمشو نبر! ولدمورت چهره‌ای دارد که ممکن نیست بتوانید وی را با کس دیگری اشتباه بگیرید؛ صورت کشیده و مار مانند وی که فاقد بینی است ظاهر و چهره ترسناکی به او داده که باعث می‌شود تا هیچ‌چیز برای تبدیل شدن به یک آنتاگونیست با‌ ابهت کم نداشته باشند.

در اینکه رالف فاینس نقش ولدمورت را بسیار عالی و بی‌نقص ایفا کرده بود، شکی نیست. با این حال اگر بخواهیم شخصیت وی در فیلم‌ها را به نسخه کتاب مقایسه کنیم، یک تفاوت اساسی بین آن‌ها دیده می‌شود؛ ولدمورت در کتاب‌ها به عنوان شخصی تعریف شده که چشمانی قرمز رنگ دارد. با این حال در فیلم‌ها چنین چیزی را شاهد نیستیم و چشمان وی معمولی هستند. ولدمورت با شکل و شمایل فعلی‌اش هم چیزی برای تبدیل شدن به یک آنتاگونیست خفن کم ندارد، ولی قطعا اگر چشمان وی در فیلم هم قرمز بود، این کاراکتر حتی ترسناک‌تر و با ابهت‌تر به نظر می‌رسید.

معرف اصلی خانواده ویزلی در سری هری پاتر، مو‌های قرمز است؛ چرا که تمامی اعضای این خانواده موهای قرمز رنگی داشتند و این مورد در فیلم‌ها نیز حفظ شده است. با این حال بیل ویزلی که بزرگ‌ترین فرزند خانواده است، کمی متفاوت‌تر از کتاب‌ها در فیلم دیده می‌شود. بیل در کتاب به عنوان فردی معرفی شده که قد بسیار بلندی داشته و لاغر اندام است. به‌علاوه وی موهای بلندی دارد و آن‌ها را به شکل دم اسبی بسته است. همچنین یک گوشواره به شکل دندان هم در یکی از گوش‌های وی دیده می‌شود و در کل بیل بسیار خوش‌سیما است.

با این حال بیل که نقش وی را در فیلم دامنهال گلیسون ایفا می‌کند، ظاهر متفاوتی در فیلم در مقایسه با کتاب دارد و مدل موهای وی متفاوت بوده و خبری از گوشواره مذکور نیز نیست.

راپرت گرینت به بهترین شکل ممکن نقش رون ویزلی را در فیلم‌ها ایفا کرده و باعث شده تا این شخصیت در ذهن طرفداران سری هری پاتر با شکل و شمایل وی حک شود. این بازیگر موفق شده تا تمامی جنبه‌های شخصیتی کاراکتر ران را از کتاب‌ها به فیلم منتقل کند و در کل شخصیت رون در فیلم از حیث رفتاری دقیقا همانی است که در کتاب توصیف شده است.

با این حال هرچه سن گرینت بالاتر رفت، تفاوت ظاهری وی با شخصیت رون در کتاب‌ها کاهش پیدا کرد. چرا که رون در کتاب به عنوان کاراکتری معرفی شده بود که قد بسیار بلندی داشته و لاغر اندام بود. با این حال گرینت از حیث قد تقریبا شبیه به هری و هرمیون بود که خب این قد به هیچ وجه بلند به حساب نمی‌آید. همچنین وی هیکلی‌تر و چاق‌تر از ران توصیف شده در کتاب نیز بود. به‌علاوه تفاوت دیگر در این است که رون در کتاب به عنوان فردی معرفی شده که روی صورتش پر از کک و مک است ولی روی صورت گرینت خبری از کک و مک نبود.

پس از اینکه به تفاوت‌های دو برادر از برادران ویزلی اشاره کردیم، نوبت به پدر این خانواده یعنی آرتور ویزلی می‌رسد که وی نیز در فیلم کمی با کاراکتر کتاب تفاوت دارد. رولینگ آرتور ویزلی را به عنوان مردی قد بلند، لاغر اندام و عینکی معرفی کرده است. با این حال مارک ویلیامز، بازیگر این نقش در فیلم‌های هری پاتر، با اینکه قد نسبتا بلندی دارد، ولی چاق‌تر از شخصیت آرتور ویزلی کتاب است.

همچنین به طرز عجیبی سازندگان فیلم‌های هری پاتر تصمیم گرفتند تا آرتور ویزلی در فیلم‌ها عینک به چشم نداشته باشد.

در کتاب و فیلم ششم، آلبوس دامبلدور بالاخره یک معلم جدید برای درس معجون‌سازی با اسم هوراس اسلاگهورن استخدام می‌کند تا اسنیپ هم بتواند به شغل مورد علاقه خود یعنی استادی درس دفاع در برابر جادوی سیاه برسد. هوراس اسلاگهورن یکی از آن کاراکتر‌هایی است که تفاوت‌های فاحشی بین نسخه کتاب و فیلم وی دیده می‌شود.

اولین باری که هری و پروفسور دامبلدور به خانه اسلاگهورن می‌روند، وی خود را به یک صندلی راحتی تبدیل کرده است! در این قسمت از کتاب این شخصیت به عنوان فردی کوتاه قد و بسیار چاق معرفی می‌شود که کچل هم هست. با این حال جیم برودبنت که نقش این شخصیت را در فیلم ایفا می‌کند، فردی با ۱۸۷ سانتی‌متر قد است که خب این قد به هیچ عنوان کوتاه به حساب نمی‌آید. به‌علاوه وی به هیچ وجه خیلی چاق و کچل هم نیست و از این نظر هم متفاوت از شخصیت اسلاگهورن در کتاب است.

خانم نوریس اسم گربه فیلچ، سرایدار هاگوارتز است که البته نمی‌توان وی را در دسته شخصیت‌های خاطره‌انگیز سری هری پاتر قرار داد. ولی به هر حال این گربه در فیلم‌ها به آن شکلی که در کتاب‌ها توصیف شده نیست. در کتاب نوریس به عنوان گربه‌ای لاغر اندام و خاکستری رنگ توصیف شده است که چشمانی زرد دارد.

با این حال در فیلم‌ها از گربه‌های نژاد Maine Coon استفاده شد که معمولا گربه‌های چاق و چله‌ای هستند! همچنین در طول فیلم‌ها تقریبا سه گربه مختلف نقش نوریس را ایفا کرده و گاهی هم حتی این گربه با استفاده از تکنیک‌های کامپیوتری و رباتیک شبیه‌سازی شد و در نتیجه ظاهر و رنگ چشمان وی نیز هر از گاهی متفاوت می‌شد و برای مثال گاهی گربه‌ای با چشمان قرمز را شاهد بودیم و گاهی گربه‌ای را می‌دیدیدم که چشمانی آبی رنگ دارد. علاوه بر آن رنگ وی نیز به جای خاکستری معمولا قهوه‌ای بود.

با اینکه پدر هری پاتر پیش از شروع وقایع اولین کتاب یا فیلم کشته شده بود و ما هرگز وی را به شکل زنده در هیچ یک از این محصولات نمی‌بینیم، ولی باز هم در خاطرات یا تصاویر متحرک می‌توان نگاهی به وی داشت. همچنین دیگر کاراکتر‌های فیلم نیز معمولا وی و ظاهرش را توصیف می‌کنند.

نقش جیمز پاتر را در فیلم‌های هری پاتر آدرین راولینز ایفا می‌کند؛ بازیگری که تفاوت‌هایی با جیمز پاتر توصیف شده در کتاب‌ها دارد. اولین این تفاوت‌ها این است که جیمز پاتر در کتاب به عنوان مردی با موهای مشکی توصیف شده بود. با این حال راولینز موهای قهوه‌ای رنگی دارد. همچنین در کتاب گفته می‌شود که جیمز پاتر در زمان کشته شدنش به دست ولدمورت، فقط ۲۱ سال سن داشت. این در حالی است که راولینز وقتی اولین بار برای ایفای نقش این کاراکتر جلوی دوربین قرار گرفت، ۴۳ سال سن داشت که خب تقریبا ۲۰ سال بزرگ‌تر از جیمز پاتر است و این هم باعث شده تا از حیث سنی نیز این دو کاراکتر متفاوت باشند.

شخصیت لیلی، مادر هری، نیز شرایطی مانند جیمز دارد و هرگز در فیلم وی را به شکل زنده مشاهده نمی‌کنیم و فقط در خاطرات شخصیت‌ها یا در تصاویر متحرک است که می‌توان وی را دید. با این حال در فیلم Harry Potter and the Deathly Hallows به صورت کوتاهی می‌توان نگاهی به دوران کودکی این شخصیت داشت و در این جا است که تفاوتی بین این شخصیت در کتاب و فیلم دیده می‌شود.

لیلی در کتاب به عنوان دختری با چشم‌های سبز رنگ معرفی شده است و این در حالی است که کاراکتر وی در فیلم، چشمانی مشکی دارد. نقش لیلی را در دوران کودکی‌اش الن دارسی آدلن ایفا می‌کند و علاوه بر رنگ چشم، رنگ موهای وی نیز از شخصیت لیلی توصیف شده در کتاب روشن‌تر است. عجیب است که چرا سازندگان برای این شخصیت از لنز سبز رنگ استفاده نکرده یا حداقل با استفاده از تکنیک‌های کامپیوتری رنگ چشمان وی را به سبز تغییر نداده‌اند.

فیونا شاو به بهترین شکل ممکن خصوصیات اخلاقی پتونیا دورسلی، خاله هری، را در فیلم به نمایش گذاشت. با این حال این شخصیت در فیلم از نظر ظاهری تفاوت‌های زیادی با پتونیا کتاب دارد. جی کی رولینگ پتونیا را به عنوان شخصیتی با موهای بلوند، گردن دراز و چهره‌ای که گاهی شبیه به اسب می‌شود (!) توصیف کرده است. با این حال فیونا شاو موهای کاملا سیاه رنگی داشته و اندازه گردنش هم معمولی است. از همه مهم‌تر وی هرگز شبیه به یک اسب نمی‌شود!

البته که این بازیگر از نظر هیکل شباهت زیادی به پتونیا توصیف شده در کتاب دارد و همانند وی لاغر و بلند قد است. ولی خب از نظر قیافه تفاوت‌های زیادی بین این دو دیده می‌شود.

ورنون دورسلی هم یکی از شخصیت‌های نسبتا منفور سری هری پاتر است که باعث شده بود تا زمان‌های حضور هری در خانه آن‌ها در دوران تعطیلات، به زمانی کابوس‌وار تبدیل شود. ریچارد گریفیتس، ایفاگر نقش ورنون در فیلم‌های هری پاتر بود و توانست به خوبی خصوصیات اخلاقی وی را به فیلم منتقل کند. البته باید به این مورد هم اشاره کنیم که ورنون در فیلم‌ها خیلی حضور کوتاهی دارد.

به هر حال مانند شخصیت‌های دیگر این لیست، ورنون در فیلم‌ها کمی متفاوت از شخصیتی است که در کتاب توصیف شده است. وی در کتاب به عنوان کاراکتری توصیف شده که موها و سیبیل تیره‌ای دارد. علاوه بر آن در کتاب تاکید زیادی روی وزن بسیار بالای وی شده است که به حد خطرناکی رسیده است. با این حال ورنون در فیلم‌ها با اینکه چاق است، ولی این چاقی در حدی نیست که در کتاب توصیف شده است. از آن مهم‌تر، ورنون در فیلم مو‌ها و سیبیل بلوندی دارد و این اصلی‌ترین تفاوت وی در فیلم و کتاب است.

با اینکه آنتاگونیست اصلی سری هری پاتر ولدمورت است، ولی وی هم قادر نیست تا از حیث منفور بودن، به جایگاهی برسد که پروفسور آمبریج در آن قرار دارد. آمبریج شخصیتی بود که در کتاب پنجم از طرف وزارت سحر و جادو به عنوان استاد درس دفاع در برابر جادوی سیاه هاگوارتز انتخاب شد و پس از مدت کوتاهی شروع به دخالت کردن در کار‌های مختلف این مدرسه کرد.

املدا استانتون، بازیگر نقش آمبریج در فیلم پنجم هری پاتر، به بهترین شکل ممکن توانست نقش وی را ایفا کند و از بسیاری جهات مثل داشتن صدای زیر و دخترانه نیز شبیه به کاراکتری بود که رولینگ در کتاب توصیف کرده است. آمبریج در کتاب زنی توصیف شده که بسیار چاق و خپل است و چشمانی ورم کرده و وزغی دارد. همچنین وی صورت و دهانی بسیار بزرگ دارد. با اینکه استانتون قد کوتاهی دارد، ولی به هیچ وجه بسیار چاق نیست و از طرفی هم حالت چشم‌های وی معمولی بوده و شباهتی به آمبریج کتاب ندارد. در کل این بازیگر به هیچ وجه شبیه آمبریج کتاب زشت نیست ولی خب در انتقال خصوصیات رفتاری نفرت‌برانگیز وی کاملا بی‌نقص بوده است.

اگر با دنیای هری پاتر آشنایی داشته باشید، قطعا می‌دانید که زندان آزکابان به هیچ وجه جای خوبی نیست و زندانیان آن در حضور دمنتور‌ها انواع و اقسام سختی‌ها را تحمل می‌کنند. پس وقتی فردی ۱۳ سال در این زندان می‌ماند، نمی‌توان انتظار داشت که پس از فرار از لحاظ ظاهری شرایط خوبی داشته باشد. سیریوس بلک، پدر خوانده هری دقیقا چنین شرایطی داشت و به مدت ۱۳ سال در آزکابان زندانی بود و در نهایت توانست فرار کند.

در کتاب سوم وقتی که هری برای اولین بار سیرویس را ملاقات می‌کند، شخصیت وی به عنوان مردی بسیار لاغر اندام و ضعیف توصیف شده که چشمانی گود افتاده و در کل حالتی شبیه به مریض‌ها دارد. ولی خب وقتی ما وی را در فیلم می‌بینیم، چشمان وی گود افتاده نیستند و از نظر هیکل نیز به هیچ وجه با فرد لاغری طرف نیستیم و سیریوس در فیلم به گونه‌ای به تصویر کشیده شده که انگار دمنتور‌ها هر روز برای چلو کباب آماده می‌کردند! علاوه بر این گری اولدمن، بازیگر نقش سیرویس بلک، از نظر سنی نیز تقریبا ۱۰ سال بزرگ‌تر از شخصیت واقعی سیریوس بلک بود.

یکی از بهترین و محبوب‌ترین شخصیت‌های کل سری هری پاتر قطعا آلبوس دامبلدور مدیر مدرسه هاگوارتز است که همواره حمایت‌های بی‌پایانی از هری داشت. نقش دامبلدور را در فیلم‌های هری پاتر دو بازیگر ایفا کرده است. در دو فیلم اول این وظیفه بر عهده ریچارد هریس بود که از حیث ظاهری و با داشتن ریش و مو‌های سفید و بسیار بلند، تا حد زیادی شبیه به کاراکتری بود که رولینگ در کتابش توصیف کرده است.

با این حال پس از مرگ هریس، سازندگان فیلم مایکل گمبون را جایگزین وی کردند که خب همواره بحث‌های زیادی بین طرفداران این سری مبنی بر اینکه آیا وی بازیگر درستی برای این نقش بوده یا خیر جریان دارد. به هر حال از حیث ظاهری گمبون چاق‌تر از هریس بود و این اولین تفاوت وی با دامبلدور کتاب است. علاوه بر آن گمبون مو و ریش کوتاه‌تری در مقایسه با دامبلدور داشت. در مجموع گمبون از حیث ظاهری بیش‌تر از آنکه برای ایفای نقش دامبلدور مناسب باشد، برای بازی کردن در نقش گاندولف سری ارباب حلقه‌ها مناسب بود.

وقتی که اولین بار در اولین کتاب هری پاتر با شخصیت هرمیون آشنا می‌شویم، مشخص می‌شود که او دختری با هوش و استعداد فوق‌العاده است. بعد‌ها در کتاب معلوم می‌شود که هرمیون باهوش‌ترین جادوگر در بین هم سن و سال‌های خودش است. ولی رولینگ هرگز در کتاب وی را به عنوان دختری زیبا معرفی نکرده است. در عوض هرمیون به عنوان دختری توصیف شده که موهای فرفری و دندان‌های جلوی بزرگی دارد.

با اینکه حداقل در دو فیلم اول سازندگان تلاش زیادی برای فرفری کردن موهای اما واتسون کرده‌اند، ولی به مرور زمان و با بزرگ‌تر شدن این بازیگر، نه تنها موهای وی تقریبا صاف شدند، بلکه از نظر چهره هم اما واتسون به دختر جوان زیبایی تبدیل شد که خب هرمیون در کتاب‌ها هرگز تا این حد زیبا توصیف نشده است.

نویل لانگ‌باتم نیز یکی دیگر از شخصیت‌های دوست‌داشتنی سری هری پاتر است که همواره به هری وفادار باقی می‌ماند. متیو لوییس، بازیگر نقش وی در فیلم‌ها، به بهترین شکل ممکن خصوصیات اخلاقی و رفتاری وی را از کتاب به فیلم منتقل کرده بود. ولی از نظر ظاهری و مخصوصا با بزرگ‌تر شدن وی، شباهت‌های این بازیگر به نویل توصیف شده در کتاب‌ها کم‌تر و کم‌تر شد.

نویل در کتاب به عنوان پسری معرفی شده که استخوان درشتی داشته و در عین حال قد کوتاهی دارد. همچنین رنگ موهای وی نیز در کتاب بلوند ذکر شده است. ولی لوییس موهای تیره‌ای داشت و هر چه بزرگ‌تر شد، از حیث فیزیکی هم بیش‌تر از نویل کتاب‌ها فاصله گرفت و حتی در فیلم‌های آخر شاهد بودیم که نویل از هری بسیار بلند‌تر است و این در حالی است که وی در کتاب به این شکل توصیف نشده بود.

به هر حال با تمام این تفاوت‌هایی که بین کتاب‌ها و فیلم‌های هری پاتر دیده می‌شود، نمی‌توان منکر این بود که این مجموعه در هر دو مدیوم عملکرد بسیار خوبی داشته است و طرفداران بی‌شماری دارد. نظر شما در مورد این تفاوت‌ها چیست؟