بررسی و تحلیل تریلر E3 2017 بازی God of War

E3 سال گذشته و با اولین نمایش بازی God of War، کسی نبود که به وجد نیاید. کریتوس آمده بود و فضا و مکانی که در آن قرار داشت، هزاران سوال برای طرفداران ایجاد کرد. بعد از این که کریتوس تک تک خدایان یونان را ریشه‌کن کرد و چیزی از آن‌ها باقی نگذاشت، برای خیلی‌ها سوال بود که ادامه ماجرای او چه خواهد شد و کریتوس به کجا خواهد رفت؟ اولین نمایش بازی که مو بر تن هر شخصی سیخ کرد، پرده از راز این سوال بزرگ برداشت و مشخص شد که کریتوس به سراغ خدایان نورس رفته، خدایانی که هر کدام می‌توانند جثه‌ای در حد تایتان‌های یونان داشته باشند، قدرتی بیشتر از زئوس داشته باشند و تنوع آن‌ها شما را شگفت‌زده کند.

بررسی آن‌ها پرداختیم

. حال تریلر دوم بازی که گیم‌پلی بیشتری را به نمایش می‌گذارد، باز هم حاوی سوالات و راز و رمز‌هایی است که بسیاری از ما دنبال جواب آن‌ها هستیم. در این مقاله سعی داریم تا با نگاهی عمیق‌تر به این تریلر، به جواب برخی از سوالات خود برسیم.

سوال‌های زیادی است که می‌خواهم در این بررسی به آن‌ها جواب دهم. کریتوس حالا کجاست؟ پسرش چه چیزی را می‌داند؟ آن زن چه کسی است؟ آن غول عظیم الجثه به چه دلیل مرده است؟ از همه مهم‌تر، آن سر چه کسی است که کریتوس به کمربندش آویزان کرده؟

قبل از هر چیز لازم به ذکر است که تمامی جزییاتی که بیان خواهیم کرد تنها حدس و گمان‌هایی هستند که بر اساس اطلاعات موجود در افسانه‌شناسی نورس و آشنایی ما با کریتوس نوشته شده‌اند و باید برای جواب‌های قطعی، تا زمان انتشار و تجربه بازی صبر کنیم.

همان‌طور که در مصاحبه چند وقت اخیر کوری بارلوگ، کارگردان بازی God of War خواندیم، او اعلام کرد که کریتوس برای به فراموشی سپردن آن هیولای وحشتناک درونش از یونان خارج شده تا مردم و آن سرزمین را فراموش کند. همچنین او اعلام کرد که همه چیز در God of War جدید معنا و مفهوم به خصوصی دارد. از نوشته‌های روی در و دیوار گرفته تا رو در رویی با خدایان و هیولاها که هر کدام‌شان دلیل خاص خود را دارند.

حال با توجه به این موضوع، می‌توان گفت تمام رمز و رازهایی که استودیو سانتا مونیکا در تریلرهای خود جای داده، بیهوده نیستند و همانند برخی کارگردان‌ها، فقط در جهت سرکار گذاشتن طرفداران طراحی نشده‌اند! پس بگذارید ابتدا به سراغ اولین مورد تریلر برویم، جایی که شاهد رد و بدل شدن دیالوگ‌هایی بین کریتوس و پسرش یعنی آتریوس هستیم. اولین صحبت بین این دو، وقتی که آتریوس می‌گوید: «می‌خوای این کار رو انجام بدی؟» سوال‌هایی به وجود می‌آورد که تا بازی را تجربه نکنیم، متوجه‌شان نخواهیم شد. اما نکته‌ای که برای ما آشکار می‌شود این است که کریتوس یک هدف دارد و آتریوس نیز که خیلی بهتر از خود کریتوس با دنیای نورس آشنایی دارد، این جمله را با شک و تردید می‌گوید که نشان می‌دهد هدف کریتوس، انجام کاری خطرناک است که می‌تواند باز هم او را به دردسر ناجوری بندازد. اما دیالوگ بعدی جالب‌تر است:

آتریوس: تو بهم گفتی من نفرین شدم. تو فک می‌کنی من ضعیفم چون مثل تو نیستم. کریتوس: تو همه چیز رو نمی‌دونی پسر. آتریوس: نه، اما حداقل حالا حقیقت رو می‌دونم.

همانطور که در مقاله‌های گذشته بیان کردم، بخش اعظمی از دنیای نورس را غول‌ها تشکیل می‌دهند. حتی خدایان نورس نیز غول‌هایی درشت هیکل هستند و بدترین کابوس نورس یعنی سورت، عظیم‌‌الجثه‌تر از آن تایتان‌های یونانی است که کریتوس به راحتی از آن‌ها بالا و پایین می‌رفت. البته نکته جالب ماجرا این است که خدایان نورس می‌توانند در حد و اندازه هیکل انسان‌های عادی ظاهر شوند.

یکی از این مواردی که وجود غول‌ها را در بازی God of War به طور صد در صد تایید می‌کند، صحنه‌ای است که کریتوس و پسرش در یک منطقه برفی ظاهر می‌شوند و جنازه غول عظیمی که میخی در سرش فرو رفته مشاهده می‌شود. این غول به احتمال فراوان از دسته «یوتنار – Jotnar» است که به معنی همان غول‌های عظیم در دنیای نورس است.

حال نکته جالب چیست؟ در افسانه‌های نورس، ادین خدای خدایان نورس و دو برادرش به نام‌های Vili و VE، شروع به کشتن تمامی غول‌ها کردند! شاید بازی در دورانی جریان داشته باشد که این سه برادر شروع به کشتن غول‌ها کرده‌اند و سعی دارند قدرت خود را به تمامی موجودات و مخلوقین زنده دنیای زیرین و میدگارد ثابت کنند.

اما نکته‌ای که به شدت خیلی‌ها را درگیر کرده، آن سر بریده شده‌ای است که کریتوس با خودش حمل می‌کند. شاید در ابتدا فکر کنید آن سر متعلق به هلیوس است، همانی که کریتوس در نسخه گذشته به بدترین شکل ممکن سرش را از تنش جدا کرد. اما خوب دقت کنید، این سر فقط یک چشم دارد و چشم دیگر کور شده است. حالا تئوری سرسام آور اینجا شکل می‌گیرد!

کدام یک از موجودات دنیای نورس تنها یک چشم دارد؟ بهتر است بگوییم کدام یک از خدایان نورس تنها یک چشم دارند؟ بازم هم می‌گویم اگر مقاله آشنایی با خدایان نورس را خوانده باشید، به سرعت جواب این سوال را خواهید فهمید! ادین!

اُدین، خدای همه خدایان نورس تنها یک چشم داشت و چشم دیگرش را از دست داد. او برای این که بتواند از شهد جادویی Well of Mimir بنوشد، مجبور شد یکی از چشم‌های خود را در سن جوانی فدا کند! اگر آن سر متعلق به اودین باشد، همه چیز دیوانه کننده به نظر می‌رسد! شاید با خود بگویید اودین از نظر جثه بزرگ‌تر از این حرف‌ها است، اما خب پیش‌تر هم گفته بودم که آن‌ها می‌توانند در حد و اندازه هیکل انسان‌ها ظاهر شوند. اما خب اگر ادین، والا مقام‌ترین خدای نورس انقدر راحت سرش روی کمربند کریتوس تاب بخورد، موضوع کمی عجیب به نظر نمی‌رسد؟

اما تئوری دیگری هم وجود دارد. اگر دقت کنید، چشم‌های این سر بی‌جان همچنان نور دارد و می‌درخشد. بنابراین می‌توان این حدس را زد که او خدای نور یعنی بالدر «Baldr» باشد که می‌تواند با وجود این که کشته شده است، همچنان از خود نور ساطع کند. کور شدن یک چشمش هم شاید به خاطر این باشد که کریتوس برای نشان دادن این که او جلویش عددی نیست یک چشم نورانی‌اش را از او گرفته است! اما خب مسئله منطقی‌تر این است که در اسطوره‌شناسی نورس، بالدر توسط نیرینگ‌های لوکی کشته شده است. بنابراین شاید بتوان گفت کریتوس به سراغ جنازه او رفته و سرش را در اختیار گرفته است. می‌توان این تئوری را منطقی‌تر از سر بریده شده اودین دانست.

اما خب همانطور که در ابتدا گفتم، هیچ یک از این موارد قطعی نیست و ده‌ها خدا و صدها موجود مختلف در نورس وجود دارند که شاید این سر مربوط به یکی از آن‌ها باشد. اما خب ما سه گزینه‌ای را بیان کردیم که نزدیک‌ترین شباهت را به این سر بی‌جان دارند. ادین، بالدر یا میمیر؟ کدام یک؟ من که بعید می‌دانم او ادین باشد و میمیر شانس بالاتری دارد.

اما در صحنه‌ای دیگر، شاهد دو گرگ مرموز هستیم که به طرز مو سیخ‌ کننده‌ای در مه غلیظ و با نگاهی وحشتناک در حال راه رفتن هستند. در ابتدا شاید با خود بگویید او فنریر، پسر لوکی و وحشتناک‌ترین هیولای دنیای نورس باشد. اما خب آن‌ها دو تا هستند و این تئوری دیگری را به وجود می‌آورد. فنریر دو پسر داشت که آن‌ها نیز گرگ‌های درنده‌ای به نام‌های Skoll «اسکهول» و Hati «هاتعی» بودند. اسکهول به معنی شخصی که مسخره می‌کند و هاتعی به معنی کسی که تنفر می‌ورزد، گرگ‌های درشت هیکلی بودند که در میدگارد پرسه می‌زدند. این دو گرگ همیشه در تعقیب ارابه‌ آرواکر، حامل خورشید در آسمان و ارابه مانی، حامل ماه بودند. در نهایت در نبرد راگناروک، اسکهول و هاتعی این دو ارابه را به چنگ می‌آورند و این چنین می‌شود که تاریکی در نبرد راگناروک حکم‌فرما می‌شود. نمی‌توانم بگویم این دو گرگ دقیقا همین اسکهول و هاتعی هستند، زیرا خود اُدین نیز دو گرگ به نام‌های Geri و Freki دارد که شاید آن‌ها باشند ولی خب بعید است. اما در کل نمی‌توان زیاد روی این مورد بحث کرد، چرا که دو گرگ دیگر نیز در بخشی از تریلر، همان‌جایی که از مه پوشیده‌ شده است، در حال پرسه زدن هستند که قرار است کریتوس آن‌ها را یک لقمه چپ کند.

اما یکی از نکات جالب تریلر، جای است که صدای شخصیت مرموزی را می‌شنویم که مطمئنا مخاطب اصلی‌اش کریتوس است:

خیلی از خونه دور شدی نه؟ من فکر می‌کردم نژاد شما خیلی روشن فکر و خیلی بهتر از ما باشن.

اما در صحنه بعد شاهد حضور زنی هستیم که نمی‌دانیم او کیست؟ او می‌گوید:

خدایان این قلمرو با اشخاص خارجی مهربان نخواهند بود، باور کن. وقتی اونا پیدات کنن، که قطعا هم پیدا می‌کنن، اونا شرایطو سخت می‌کنن.

نکته جالب این صحبت‌ها این است که به نظر می‌رسد خدایانی همچون ادین و ثور، از حضور کریتوس آگاه هستند و همانطور که پیش‌تر گفتم، احتمالا آن‌ها می‌دانند که کریتوس چقدر خطرناک است. با این تفاسیر آن‌ها حضور کریتوس را زنگ خطری می‌دانند که می‌تواند موقعیت و شرایط ۹ دنیای نورس را به شدت دگرگون کند! اما به هر حال او زنی است که احتمالا کریتوس را درک می‌کند و از شرایط او آگاه است. هنگامی هم که او کریتوس را یک فرد خارجی (فردی به غیر از تمام مخلوقین نورس) صدا می‌زند، می‌توان مطمئن بود که این زن خودش نیز یکی از خدایان یا یکی از افراد مهم دنیای نورس است که به خوبی از شرایط اخلاقی خدایان آن قلمرو با خبر است. اما آیا او مادر آتریوس است؟ خیر. در برخی اطلاعات منتشر شده از بازی، آن زن با نام The Witch in the Wood معرفی شده است. اما با وجود صحبت‌های او، این موضوع کاملا مشخص شد که کریتوس تحت نظر است، چه از طرف اودین و دیگر خدایان و چه از نظر اودین و مخلوقین دور و برش.

حال بیایید در مورد تبر عجیب کریتوس صحبت کنیم. هنوز اطلاعات زیادی در مورد آن نمی‌دانیم، اما این را خوب می‌دانیم که این تبر قدرت جادویی دارد و از همه بیشتر، این تبر شباهت به شدت زیادی به چکش ثور یعنی میولنیر دارد. بارها دیدیم که کریتوس تبرش را پرت می‌کند و به هر طریقی این تبر به دستان او باز می‌گردد. بنابراین یک تئوری دیگر برای پاسخ به این سوال وجود دارد که چرا این تبر شبیه به میولنیر عمل می‌کند.

همانطور که احتمالا می‌دانید، دو دورف (یکی از مشهورترین نژادهای دنیای نورس) به نام‌های بروکر «Brokkr» و اِیتری «Eitri»، چکش اعجاب‌انگیز میولنیر را خلق کردند. اما اگر این دو دورف این تبر را نیز ساخته باشند چی؟ اگر مقاله‌های گذشته را خوانده باشید، به خوبی باید بدانید که دورف‌ها استاد ساخت و ساز سلاح جنگی هستند و هیچ‌کسی هم در هیچ اسطوره‌شناسیی روی دست آن‌ها نیامده است. همچنین در طول تریلر شاهد حضور دو دورف هستیم که با کمی دقت به خوبی متوجه خواهید شد که در کنار آن‌ها ابزار ساخت و ساز یا به اصطلاح کرفتینگ وجود دارد. البته بعید است این دو سازنده تبر کریتوس باشند، اما نکته جالب این است که احتمالا، کریتوس برای آپگرید این تبر در مقاطع مخلتف بازی، با دورف‌هایی رو به رو خواهد شد که آن‌ها این کار را برای او انجام خواهند داد و قرار نیست هر جا که دل‌مان خواست قدرت‌های جدید به آن اضافه کنیم؛ که خب از نظر من این مورد واقعا خوب و جالب است.

اما از کریتوس که بگذریم، مهم‌ترین شخصیت بازی کسی نیز به جز آتریوس. در اولین نمایش بازی شاهد این بودیم که آتریوس از کشتن حتی یک حیوان می‌ترسد و به خوبی هم قادر نیست نشانه‌گیری کند اما در نمایش جدید او به راحتی دشمنان را می‌کشد، از سر و کول آن‌ها بالا می‌رود و تیر در مغز آن‌ها رها می‌کند؛ انگار که چندین سال است که یک جنگجو بوده!

یکی از نکات جالب در مورد نام آتریوس این است که که نام آتریوس اصلا در افسانه‌های نورس وجود ندارد، بلکه نام او در افسانه‌شناسی‌های یونان یافت می‌شود! آترئوس نام پادشاه شهری به نام «مایسینی یا به زبان پارسی، موکنای» در ۹۰ کیلومتری شهر آتن است. آترئوس پدر آگاممنون، رهبر یونانیان در جنگ تروا و منلائوس بود. با این حال می‌توان این را هم گفت که اگر این آترئوس دقیقا پدر این دو فرزند باشد، بعید به نظر می‌رسد که او فرزند خونی کریتوس باشد. اما نمی‌توان هم گفت که این پسرک دقیقا پادشاه مایسینی خواهد بود، چرا که او همراه با کریتوس به افسانه‌های اسکاندیناوی سفر کرده و به احتمال زیاد او یک کاراکتر کاملا اورجینال و اصیل از سوی سانتا مونیکا به شمار خواهد رفت. بنا به این که این پسر کریتوس است، چیز عجیبی نیست که نام پسرش را از اسامی یونانی انتخاب کند. هرچند او اصلا نام او را صدا نمی‌زند و تنها به گفتن «پسر» بسنده می‌کند. البته من بعید می‌‌دانم این پسر واقعا پسر خونی کریتوس باشد و دلایل مختلفی هم در طول تریلر این موضوع را بیش از پیش روشن می‌کند.

اما بدون شک، مهم‌ترین بخش تریلر، دقیقا همانند تریلر قبل، نمایش مار دنیا، یورمانگاند، مار عظیم‌الجثه نورس، خدای اژدهایان، پسر لوکی است. همانطور که در تحلیل تریلر قبلی اشاره کردم، این مار عظیم‌الجثه در انتهای تریلر در دور دست دیده شد که روی زمین می‌خزید. اما حالا سانتا مونیکا او را به طور کامل نشان داد تا به طرز دیوانه‌واری هیجان‌زده شویم. تنها یک دیالوگ در این صحنه کافی بود تا هزاران تئوری به وجود بیاید و تک تک طرفداران را تشنه اطلاعات بیشتر کند. این مار در این صحنه و با ترجمه آتریوس، می‌گوید که می‌خواهد کمک کند! در این دیالوگ فوق‌العاده عجیب، صحبت از کمکی می‌شود که یک سمت قراردادش پسر لوکی قرار داد و این خود به خود تمامی موجودات پلید نورس، از خود لوکی گرفته تا درنده‌ترین مخلوق نورس یعنی فنریر را وارد ماجرا می‌کند و سمت دیگر قرارداد، کریتوس قرار دارد؛ کسی که در کارنامه‌اش به خاک و خون کشیدن خدایان یونان دیده می‌شود.

ثور، خدای رعد و یکی از مشهورترین خدایان نورس، در نبرد راگناروک، توانست یورمانگاند را بکشد اما در عوض خود ثور توسط نیش این مار کشته می‌شود. یکی از نکات جالب خدایان و در نقطه مقابل، تمامی دشمنان این خدایان اعم از غول‌ها و هیولاها این است که همگی از نبرد راگناروک با خبر هستند و می‌دانند که روزی در زمانی به خصوص، این نبرد آغاز خواهد شد و عظیم‌ترین اتفاقات و دگرگونی‌ها در افسانه نورس شکل می‌گیرد.

نکته مهم دیگری که باید به خاطر بسپارید، این است که خود لوکی و تمامی فرزندان و همسران و دار و دسته‌اش، همگی دغل‌باز هستند و برای رسیدن به اهداف خود دست به هر کاری می‌زنند، پس می‌توان این مورد را هم انتظار داشت که آن‌ها شاید با گول زدن کریتوس یا سر هم کردن داستانی، می‌خواهند او را به جان خدایان بی‌اندازند. فراموش نکنید که لوکی، یک دختر هم دارد؛‌ او هل، ملکه دنیای مردگان است. در افسانه‌ها از هل به عنوان عجوزه‌ای ترسناک یاد شده است که نیمی از آن زنده و نیم دیگر او مرده است و تجلی واقعی ترس و تاریکی به شمار می‌رود.

البته در صحنه حضور یورمونگاند یک نکته جالب دیگر هم وجود دارد. درست در کنار یورمونگاند، شاهد مجسمه‌ای سنگی هستیم. این مجسمه متعلق به ثور است که چکش خود را بالا گرفته است. هرچه که هست، لوکی و بچه‌هایش یک قدم از خدایان نورس، از اودین، از ثور و هر کسی که می‌شناسید جلوتر هستند؛ اما چرا؟ خب معلوم است! آن‌ها کریتوس را دارند!