مروری بر تمامی اقتباس‌های سینمایی از کتاب های استیون کینگ

استیون کینگ یکی از معروف‌ترین نویسندگان آمریکایی است که رمان‌های بی‌نظیری را در ژانر وحشت خلق کرده است. اگر اهل کتاب‌خوانی نباشید، احتمالا نه به واسطه مطالعه آثارش، بلکه به سبب فیلم‌های متعددی که با اقتباس از داستان‌های وی ساخته شده است، او را می‌شناسید. یکی از شهرت‌های استیون کینگ این است که آثار اقتباسی از داستان‌هایش یا فیلم فوق‌العاده‌ای از آب در می‌آیند یا اینکه یک شکست بزرگ و فاجعه‌بار محسوب می‌شوند. تاکنون ۴۸ فیلم سینمایی و تلویزیونی با اقتباس از کتاب‌های کینگ ساخته شده است که خیلی رک و رو راست باید بگویم فقط تعداد اندکی از آن‌ها مورد استقبال منتقدان قرار گرفته است.

البته همیشه هم نمی‌توان به آرای منتقدین بسنده کرد. برخی از فیلم‌های اقتباسی از داستان‌های کینگ با اینکه مورد شماتت منتقدین قرار گرفته‌اند، اما از دیدگاه مخاطبان عادی جزو شاهکارهای سینما محسوب می‌شوند. اینکه تعداد زیادی از این ۴۸ فیلم موفقیت چندانی کسب نکرده‌اند، شاید بیشتر مربوط به کم‌کاری عوامل ساخت فیلم از جمله کارگردانان بوده است و نمی‌توان برای این شکست‌ها از کینگ و کتاب‌هایش خرده گرفت. اگر علاقه‌مند هستید که تمام آثار اقتباسی از کتاب‌های این نویسنده آمریکایی را بشناسید، با مطالعه این فهرست هیچ فیلمی را از دست نخواهید داد.

همانطور که از نام فیلم پیدا است، Trucks داستانی در مورد اهالی یک شهر کوچک است که متوجه می‌شوند کامیون‌های شهر به طرز عجیبی جان گرفته‌اند و در پی کشتار تمام اهالی شهر هستند. Trucks در واقع یک داستان کوتاه است که در سال ۱۹۷۳ توسط کینگ نوشته شد. این فیلم در اصل محصول مشترک آمریکا و کانادا بوده و یک فیلم تلویزیونی محسوب می‌شود. در سال ۱۹۸۶ فیلمی با نام Maximum Overdrive با کارگردانی کینگ منتشر شد و Trucks هم به نوعی ادامه‌ای برای آن اثر به شمار می‌رود. میانگین نمره ۳.۹ در وبسایت IMDb نشان می‌دهد که این فیلم چندان هم مورد توجه بینندگان قرار نگرفته است.

فیلم The Mangler در مورد یک مرکز خشک‌شویی و یک دستگاه اتوکشی مرموز است که افراد زیادی به طرز مشکوکی هنگام کار با آن دچار جراحت‌های عمیق شده و جان خود را از دست می‌دهند. این فیلم براساس داستانی کوتاه به همین نام ساخته شده است و با کسب میانگین نمره ۸ از ۱۰۰ در سایت متاکریتیک به عنوان ضعیف‌ترین اثر اقتباسی از استیون کینگ از دیدگاه منتقدان به شمار می‌رود. The Mangler به قدری فیلم ضعیفی بود که حتی در گیشه هم شکست فاجعه‌باری را تجربه کرد و تنها موفق به فروش ۱.۷ میلیون دلاری در کل آمریکا شد. بسیاری از منتقدین شخصیت‌های بسیار سطحی فیلم را اصلی‌ترین علت سرخوردگی The Mangler می‌دانند.

در سال ۲۰۰۶ کینگ داستانی با نام Cell را به رشته تحریر درآورد و ده سال بعد فیلمی با همین نام توسط تاد ویلیامز ساخته شد. همه چیز از یک سیگنال مرموز تلفن همراه شروع می‌شود که بر اثر آن هر کسی که از گوشی‌های هوشمند استفاده می‌کرد، تبدیل به نوعی زامبی می‌شود و بدین ترتیب کل جهان در یک بحران آخرالزمانی عجیب فرو می‌رود. در همین هیاهو، داستان مردی را دنبال می‌کنیم که تلاش می‌کند پسرش را پیدا کند. این فیلم که با بازی هنرمندان مطرحی چون ساموئل ال جکسون و جان کیوزک روی پرده سینماها رفت، از نظر منتقدان با دریافت میانگین نمره ۳۸ در سطح The Dark Tower قرار گرفت. همانند ساخته نیکولای آرسل، Cell هم در گیشه‌های سینما با استقبال دلسرد کننده‌ای روبرو شد و کمتر از یک میلیون دلار به‌دست آورد.

فیلم Graveyard Shift بر اساس یکی از داستان‌های کتاب Night Shift ساخته شده است. کتابی که در سال ۱۹۸۰ استیون کینگ به سبب آن توانست جایزه بارلوگ را به‌دست آورد. فیلم Graveyard Shift در مورد کارخانه‌ای متروکه است که مورد هجوم موش‌ها قرار گرفته و قتل‌های عجیبی بین ساعات ۱۱ شب تا ۷ صبح در آن رخ می‌دهند. همانند آثار ذکر شده، این فیلم هم نتوانست توجه منتقدان را به خود جلب کند و در زمینه فروش هم موفقیت بزرگی برای کمپانی پارامونت محسوب نمی‌شد.

میک گریس در سال ۱۹۹۷ با اقتباس از دو داستان کوتاه از دو نویسنده مختلف، فیلمی را با نام Quicksilver Highway ساخت که روایت‌گر دو ماجرای یک ساعته بود. یکی از داستان‌ها با نام The Body Politic نوشته کلایو بارکر و داستان دیگر با نام Chattery Teeth نوشته استیون کینگ است. داستان فیلم در مورد مردی به نام آرون کوییک‌سیلور است که در جریان سفر خود، برای افرادی که به طور اتفاقی با آنان روبرو می‌شود داستان‌های ترسناکی تعریف می‌کند. این فیلم که در سال ۱۹۹۷ اکران شد نتوانست انتظارات را برآورده کند و میانگین نمره ۴.۹ را از سوی مردم در IMDb دریافت کرده است.

فیلم Mercy بر اساس داستان کوتاهی به نام Gramma از کتاب Skeleton Crew ساخته شده است. داستانی که استیون کینگ در سال ۱۹۸۴ آن را به رشته تحریر درآورد. این فیلم درباره یک مادر و دو فرزندش است که تصمیم می‌گیرند تا از مادربزرگ پیر خود نگهداری کنند. مادربزرگی که دارای قدرت‌هایی عجیب و ماورایی است. فیلم Mercy در سال ۲۰۱۴ و در قالب لوح‌های دی‌وی‌دی به فروش رسید و در سینماهای اندکی اکران شد. میانگین نمره ۵ در IMDb نشان می‌دهد که با فیلم متوسطی روبرو هستیم.

فیلم «برج تاریک» که تا پیش از انتشارش بسیاری از ما را به خود امیدوار کرده بود و برای مشاهده یک اثر فوق‌العاده با بازی متیو مک‌کانهی لحظه‌شماری می‌کردیم، با اقتدار به جرگه آثار اقتباسی بسیار ضعیف از استیون کینگ پیوست. این فیلم از ۴۶ نقدی که در سایت متاکریتیک دریافت کرده است، میانگین بد ۳۴ را به‌دست آورد تا نشان بدهد که نیکولای آرسل هم چندان راه و رسم اقتباس از داستان‌های کینگ را بلد نیست. مجموعه The Dark Tower از هشت کتاب تشکیل شده است که فیلم آرسل دنباله‌ای بر اتفاقات شماره هفتم این مجموعه محسوب می‌شود. داستان این فیلم در مورد نوجوانی است که به وجود بعدی دیگر از جهان پی می‌برد. جایی که یک هفت‌تیرکش قرار است برای نجات جهانش به مبارزه با جادوگری شرور برود.

فیلم Sleepwalkers در مورد گربه‌نماهای خون‌خواری است که از خون زنان جوان تغذیه می‌کنند. تفاوت بزرگی که این فیلم با بقیه فیلم‌های بالا دارد، این است که استیون کینگ این داستان را مخصوصا برای ساخت فیلم نوشته است و به طور رسمی نویسنده فیلم محسوب می‌شود و میک گریس هم کارگردانی آن را برعهده دارد. اولین تجربه کینگ در نویسندگی فیلم چندان موفقی نبود و منتقدان معتقد بودند که نیمه دوم فیلم در قیاس با دقایق ابتدایی آن بسیار بدتر است. از نظر بینندگان هم فیلم Sleepwalker اثر متوسطی محسوب می‌شود.

باز هم میک گریس و باز هم ساخت فیلمی با اقتباس از داستان‌های استیون کینگ. این فیلم روایت‌گر داستان شخصی به نام آلن پارکر است که با پای پیاده برای ملاقات مادر در حال فوتش، راهی بیمارستان می‌شود و در میانه راه خودرویی او را سوار می‌کند؛ غافل از اینکه راننده خودرو شخصیت عادی‌ای نیست. این فیلم از روی کتابی به همین نام ساخته شده است و جالب است بدانید که کتاب Riding the Bullet اولین اثر کینگ است که به‌صورت الکترونیکی منتشر شد. این فیلم نیز همانند دیگر ساخته‌های میک گریس اثر درخورتوجهی نبود.

فیلم «یک ازدواج خوب» با اینکه با حضور بازیگرانی چون جون آلن و استیون لنگ انتظار می‌رفت اثر خوبی از آب دربیاید، اما موفقیت قابل توجهی کسب نکرد. این فیلم که بر اساس داستانی به همین نام از کتاب Full Dark, No Stars ساخته شده است، ماجرای زوجی را به تصویر می‌کشد که ۲۵ سال از زندگی مشترک‌شان می‌گذرد و پس از این همه سال، دارسی (با بازی جون آلن) متوجه رازهای هولناکی درمورد همسرش می‌شود. اکثر منتقدان حضور بازیگران قوی را از نکات مثبت فیلم قلمداد کرده‌اند و در مقابل، کارگردانی اثر را از عوامل مهم شکست آن دانسته‌اند.

داستان فیلم Desperation در مورد پلیسی بدذاتی است که عده‌ای را گروگان می‌گیرد و این افراد بعد از مدتی متوجه می‌شوند که نیرویی فراانسانی به درون این پلیس نفوذ کرده است و او را کنترل می‌کند. Desperation یک فیلم تلویزیونی است که از شبکه USA Network پخش شد و براساس داستانی به همین نام از استیون کینگ ساخته شده است. این فیلم را می‌توان آخرین اثر میک گریس نامید که در این فهرست مشاهده می‌کنید. Desperation همانند بقیه فیلم‌های گریس از سوی بینندگان به عنوان یک فیلم متوسط تلقی شده است.

فیلم Maximum Overdrive اولین و تنها فیلمی است که کینگ علاوه بر نوشتن داستانش کارگردانی آن را هم برعهده داشته است. این فیلم همانند Trucks بیانگر داستان شهری است که مردم آن مورد هجوم کامیون‌ها قرار می‌گیرند. Maximum Overdrive که در سال ۱۹۸۶ اکران شد، با شکست در گیشه سینماها، حتی نتوانست به اندازه بودجه‌ خودش هم فروش داشته باشد و بدین ترتیب تنها فیلم کینگ چندان توجه مردم را به خود جلب نکرد.

فیلم The Lawnmower Man شاید بی‌ربط‌‌‌ ترین گزینه این فهرست نسبت به استیون کینگ است و می‌توان گفت اشتباه کمپانی نیولاین سینما باعث شده است تا این اثر جزئی از این مطلب باشد. در سال ۱۹۹۲ فیلمی با نام The Lawnmower Man با بازی پیرس برازنان از سوی کمپانی نیولاین سینما اکران شد و اگرچه روی پوسترهای فیلم اشاره شده بود که این اثر، اقتباسی از داستان استیون کینگ است اما در واقع این فیلم هیچ سنخیتی با کتاب کینگ نداشت. به دنبال این سواستفاده، کینگ از کمپانی سازنده فیلم شکایت کرد و پس از این که ثابت شد ادعای نویسنده آمریکایی صحت دارد، نیولاین سینما موظف به پاک کردن نام استیون کینگ از روی پوستر فیلم‌هایش شد. با این حال دیسک‌های مربوط به نسخه‌های خانگی فیلم همچنان حاوی نام استیون کینگ بودند و به همین دلیل نیولاین سینما مجبور شد تا ۲.۵ میلیون دلار به نویسنده پرآوازه داستان‌های ترسناک، غرامت پرداخت کند. با وجود همه این جنجال‌ها، فیلم The Lawnmower Man عملکرد خوبی در گیشه‌ها داشت و توانست سه برابر بودجه‌اش فروش داشته باشد.

در سال ۱۹۹۹ و در حالی که استیون کینگ از جراحت‌های یک تصادف رانندگی رنج می‌برد، شروع به نوشتن داستانی با نام Dreamcatcher کرد. کتابی که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد و خود کینگ اعتراف کرد که علاقه زیادی به این کتاب ندارد زیرا در حین تحریر آن دائما از قرص اعتیادآور اوکسی‌کدون برای از بین بردن دردهایش استفاده می‌کرده است. با این حال در سال ۲۰۰۳ فیلمی به کارگردانی لارنس کاسدان به همین نام و با حضور بازیگران مطرحی چون مورگان فریمن و دیمین لوئیس اکران شد و اگرچه با کسب میانگین نمرات ۳۵ چندان مورد توجه منتقدین قرار نگرفت، اما فروش خوبی را تجربه کرد. فیلم Dreamcatcher درباره چهار مرد جوان است که برای شکار راهی شهر مِین شده و در آنجا متوجه حضور موجوداتی بیگانه و خطرناک می‌شوند.

فیلم ترسناک Children of the Corn در مورد کودکان عجیب و خطرناکی است که معتقدند اجازه دارند همه افراد بالای هجده سال را به قتل برسانند و وقتی یک زوج جوان برای تعطیلات پا به محل زندگی این کودکان می‌گذارند، متوجه این موضوع هولناک می‌شوند. این فیلم با اینکه با اقتباس از کتاب کینگ ساخته شده است، اما فیلنامه‌نویس آن یعنی جورج گلداسمیت، چندان به نوشته‌های کینگ وفادار نبوده است. در داستان Children of the Corn نویسنده بیشتر روی شخصیت پردازی دو کودک به نام‌های برت و ویکی تمرکز کرده است، اما در مقابل جورج گلداسمیت بیشتر به اغراق درباره صحنه‌های خونین فیلم پرداخته و آنطور که باید به شخصیت‌های فیلم بال و پر نداده است. تاکنون هفت دنباله برای فیلم Children of the Corn ساخته شده است که اکثر آن‌ها فیلم‌های ویدیویی بوده‌ و وارد سینما نشده‌اند.

فیلم «آن‌ها گاهی اوقات بازمی‌گردند» در مورد مردی است که به محل زندگی قدیمی خود برمی‌گردد. جایی که در تسخیر ارواح نوجوانانی است که در کودکی به شدت او را آزار می‌دادند. این فیلم تلویزیونی اولین بار در شبکه CBS نمایش داده شد و براساس داستان کوتاهی به همین نام ساخته شده است. کسب میانگین امتیاز ۵.۷ در سایت IMDb نشان می‌دهد که فیلم نسبتا مورد توجه مردم قرار گرفته است.

فیلم Thinner بر اساس رمانی از استیون کینگ که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد، ساخته شده است. البته کینگ این کتاب را با نام مستعار ریچارد باخمن منتشر کرد، چرا که انتشار بیش از یک کتاب در طول سال با یک نام، نوعی تابو محسوب می‌شد. فیلم Thinner نیز در سال ۱۹۹۶ زیر نظر کمپانی پارامونت تولید شد و به اکران رسید. این فیلم داستان وکیلی را روایت می‌کند که پس از زیر گرفتن یک زن کولی و از بین بردن مدارک و لابی کردن با قاضی و رئیس پلیس، خود را در دادگاه تبرئه می‌کند. پس از پایان دادگاه، پدر مقتول وکیل را نفرین می‌کند و بعد از مدتی بیلی به طرز عجیبی لاغر می‌شود؛ تا جایی که کم کم هیچ چیزی از او باقی نمی‌ماند. Thinner به خاطر پایان‌بندی شلخته و درهم و برهمش انتقادات منفی زیادی را دریافت کرد.

فیلم کادیلاک دولان در مورد مردی است که همسرش توسط یک گنگستر به قتل می‌رسد و او برای انتقام خون همسرش به دنبال قاتل می‌رود. «کادیلاک دولان» بر اساس داستان کوتاهی ساخته شده که کینگ آن را در سال ۱۹۸۵ نوشت. وس بنتلی، بازیگر فیلم مطرح American Beauty، یکی از نقش‌های اصلی را در این فیلم ایفا می‌کند. Dolan’s Cadillac در سال ۲۰۰۹ و در قالب دی‌وی‌دی عرضه شد و نسبتا مورد استقبال مردم قرار گرقت.

داستان Big Driver در سال ۲۰۱۰ و در کتاب Full Dark, No Stars منتشر شد. این فیلم ویدیویی روایتگر زندگی یک نویسنده مشهور است که با توطئه‌چینی‌هایی که علیه او صورت می‌گیرد، دچار حوادث وحشتناکی شده و پس از اینکه به سختی جان سالم به در می‌برد، به دنبال افرادی که در پی قتل او بودند، می‌رود. این فیلم در سال ۲۰۱۴ به نمایش درآمد.

«نیمه تاریک» اثری ترسناک به کارگردانی جورج رومرو است که بر اساس داستانی از استیون کینگ که در سال ۱۹۸۹ نوشته شده بود، ساخته شده است. داستان فیلم در مورد نویسنده‌ای است که تصمیم می‌گیرد یکی از شخصیت‌های داستانش با نام استارک را برای همیشه از خط داستانی خارج کرده و به نوعی بازنشسته‌اش کند. استارک که از این موضوع اصلا خوشحال نیست، وارد دنیای حقیقی می‌شود و با تهدید جان نویسنده و خانوده‌اش به هر قیمتی که باشد، می‌خواهد در داستان باقی بماند. فیلم در سال ۱۹۹۳ اکران شد و از نظر فروش در گیشه نیز نتوانست موفق عمل کند. «نیمه تاریک» با نقدهای متفاوتی روبرو شد و منتقدان نظرات مختلفی در مورد عوامل شکست فیلم داشتند. عده‌ای از آن‌ها داستان استیون کینگ و پایان‌بندی نامناسب آن را مقصر دانسته و عده‌ای دیگر نیز معتقد بودند که فیلم به لحاظ بصری ضعف‌های زیادی دارد که باعث می‌شود اصلا ترسی در آن حس نشود. فیلم The Dark Half توانست میانگین امتیاز ۵۳ را در سایت متاکریتیک به دست آورد.

داستان Carrie در سال ۱۹۷۴ توسط استیون کینگ به رشته تحریر درآمد و تاکنون سه بار مورد اقتباس فیلم‌سازان قرار گرفته که حاصل کار کاملا متفاوت از هم بوده است. نسخه جدیدتر این فیلم که در سال ۲۰۱۳ اکران شد، با اینکه چه از دید منتقدین و چه از دید تماشاگران یک اثر متوسط تلقی می‌شود، اما توانست فروش نسبتا موفقیت‌آمیزی در گیشه داشته باشد و نزدیک به سه برابر بودجه خودش بفروشد. از جمله بازیگران مطرح این فیلم می‌توان به جولیان مور اشاره کرد. داستان این فیلم در مورد دختر جوانی است به کمک توانایی تله‌کینتیک (جابجایی اشیا از راه دور) قصد دارد از افرادی که در دوران مدرسه او را آزار می‌دادند، انتقام بگیرد.

فیلم آنتولوژی Creepshow دو ماجرای متفاوت را روایت می‌کند که از دو داستان کوتاه اقتباس شده است. بخش اول فیلم اقتباسی از داستان Weeds یا The Lonesome Death of Jordy Verill است که در سال ۱۹۷۶ منتشر شد و بخش دوم فیلم نیز بر اساس داستان کوتاهی به نام The Crate ساخته شده است که در سال ۱۹۷۹ منتشر شده بود. البته به جز این‌ها داستان‌های دیگری نیز در فیلم روایت می‌شود که از سوی استیون کینگ و صرفا برای فیلم‌نامه Creepshow نوشته شده است. منتقدان، فیلم را با وجود نقص‌هایی که دارد، به اندازه کافی سرگرم‌کننده و البته ترسناک قلمداد کرد‌ه‌ و همکاری جورج رومرو و استیون کینگ را تقریبا موفقیت‌آمیز دانسته‌اند. این فیلم با کسب نمره ۶.۹ در سایت IMDb نیز از آثار محبوب اقتباس شده از داستان‌های کینگ محسوب می‌شود.

پس از موفقیت فیلم Creepshow در گیشه‌ها، جرج رومرو برآن شد تا این‌بار با برعهده گرفتن نویسندگی فیلم، سراغ نسخه دوم Creepshow برود، اما متاسفانه فیلم جدید نه در بخش فروش و نه در میزان رضایت منتقدان هرگز نتوانست به جایگاه نسخه اول دست پیدا کند. برخی از منتقدین کارگردانی مایکل گارنیک را یکی از علل اساسی شکست فیلم می‌دانستند که با کش دادن بی‌مورد داستان، فیلم را خسته‌کننده و ملال‌آور کرده است. فیلم Creepshow 2 سه داستان مختلف را روایت می‌کند که یکی از این داستان‌ها با نام The Raft از آثار استیون کینگ به شمار می‌رود.

کتاب Firestarter یکی از رمان‌های محبوب و موفق استیون کینگ به شمار می‌رود که در سه جشنواره مختلف نامزد دریافت جایزه بهترین رمان سال شد. در سال ۱۹۸۴ مایکل لستر، کارگردان فیلم Commando با بازی آرنولد شوارتزنگر، تصمیم به ساخت فیلمی با اقتباس از داستان موفق استیون کینگ گرفت، اما همانند بسیاری از فیلم‌های اقتباسی از کینگ، این اثر هم آش دهن‌سوزی نبود. فیلم Firestarter در مورد زوجی است که براثر یک‌سری آزمایشات پزشکی قدرت کنترل و حرکت اجسام مختلف را به‌دست آورده‌اند و وقتی فرزند آن‌ها متولد می‌شود، قادر است آتش را با ذهن خود کنترل کند.

رمان Cujo یکی دیگر از آثار موفق کینگ است که در سال ۱۹۸۲ موفق به کسب جایزه در مراسم British Fantasy Award شد. Cujo داستان یک سگ‌ هار را روایت می‌کند که تبدیل به کابوس یک محله شده و افراد زیادی را به کام مرگ می‌کشاند. این فیلم توسط لوییس تیگ و در سال ۱۹۸۳ ساخته شد که فروش نسبتا خوبی را در گیشه‌ها تجربه کرد و مورد توجه بینندگان هم قرار گرفت.

فیلم ویدیویی The Night Flier که با بازی میگوئل فرر، بازیگر سریال Twin Peaks، در سال ۱۹۹۷ منتشر شد، براساس داستان کوتاهی به همین نام از سوی استیون کینگ ساخته شده است. «پرنده شب» یکی از داستان‌های کوتاه کتاب Nightmares & Dreamscapes محسوب می‌شود، اما پیش از آن در کتاب Prime Evil چاپ شده بود. فیلم در مورد خبرنگاری است که تصمیم می‌گیرد یک قاتل سریالی مرموز را که شب‌ها با هواپیمای خود سفر می‌کند و احتمالا یک خون‌آشام است، دنبال کند.

کتاب Needful Things اولین اثر استیون کینگ پس از رهایی از اعتیاد به الکل و داروهای مخدر بود. در سال ۱۹۹۳ این داستان مورد اقتباس فیلمی با همین نام قرار گرفت که در مراسم ساترن جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای آماندا پلامر به ارمغان آورد. با این حال این جایزه باعث نمی‌شود که با فیلم خوبی سروکار داشته باشیم. Needful Things از نظر برخی از منتقدین مشکلات زیادی در فیلم‌نامه دارد و دائما به تکرار مکررات می‌افتد. داستان این فیلم در مورد مردی است که وارد یک شهر کوچک در آمریکا می‌شود و با راه‌اندازی یک مغازه شروع به فروش وسایلی عجیب، ارزشمند و جادویی می‌کند. چیزهایی که بعدها به طرز عجیبی گریبان‌گیر خریدارانش می‌شود.

فیلم «داستان‌هایی از تاریکی» اثری آنتولوژی به کارگردانی جان هریسون است که یکی از بخش‌های آن اقتباسی از داستان The Cat from Hell نوشته استیون کینگ است. این فیلم به هیچ وجه نتوانست توجه اهالی سینما را به سوی خود جلب کند و از نظر فروش نیز با شکست مواجه شد. به دنبال موفقیت Creepshow در سینماها، فیلم‌های آنتولوژی زیادی در آن دوره ساخته شد که اکثر آن‌ها کیفیت مطلوبی نداشتند و Tales from the Darkside هم یکی از آن‌ها است.

فیلم Silver Bullet بر اساس کتاب Cycle of the Werewolf اثر استیون کینگ ساخته شده است که در سال ۱۹۸۵ توسط کمپانی پارامونت در سینماها اکران شد. Silver Bullet یکی از فیلم‌هایی است که چندان نسبت به کتاب کینگ وفادار نبوده و تغییرات نسبتا زیادی را نسبت به داستان اصلی در آن مشاهده می‌کنیم. با اینکه «گلوله نقره‌ای» فروش نسبتا خوبی را در گیشه‌ها تجربه کرد، اما از دیدگاه منتقدان یک فیلم کاملا ضعیف و کم‌ارزش تلقی شد. داستان فیلم در مورد گرگ‌نمایی است که با ورود به یک شهر کوچک، آرامش مردم را با قتل‌های پی‌در‌پی به هم می‌ریزد. عمده اعتراضات منتقدان به فیلم این بود که اصلا با اثر ترسناکی روبرو نیستیم و چهره‌پردازی آنتاگونیست فیلم به قدری ضعیف کار شده است که به هیچ وجه شباهتی به گرگ ندارد. با وجود همه این اشکالات، نمره ۶.۴ در سایت IMDb نشان می‌دهد که برخلاف اهالی سینما، مردم تقریبا دل خوشی از فیلم داشته‌اند.

فیلم «مرد فراری» با بازی آرنولد شوارتزنگر و کارگردانی پل مایکل گلاسر در سال ۱۹۸۷ اکران شد و فروش نه چندان خوب ۳۸ میلیون دلاری را در آمریکا تجربه کرد. این فیلم اکشن و علمی–تخیلی با اقتباس از داستانی به همین نام به قلم استیون کینگ، ساخته شد. داستان فیلم در آینده‌ای دور اتفاق می‌افتد که سربازی با سرپیچی از فرمان حکومت مبنی بر قتل عام عده‌ای از مردم وارد یک زندان عجیب و هولناک شبیه یک سیرک می‌شود که احتمال زنده بیرون آمدنش از آن نزدیک به صفر است. The Running Man از نظر منتقدان فیلم موفقی نبود و بیشترین ایرادات به فیلم‌نامه آن وارد شد که باعث می‌شود شاهد اثری کسل‌کننده و بی‌نظم باشیم.

داستان «باغ مخفی، پنجره مخفی» اولین بار در سال ۱۹۹۰ و در کتاب Four Past Midnight منتشر شد که شامل مجموعه‌ای از داستان‌های استیون کینگ بود. این داستان در سال ۲۰۰۴ دستمایه ساخت فیلم Secret Window به کارگردانی دیوید کپ قرار گرفت که بازیگرانی چون جانی دپ و جان تورتورو در آن نقش‌آفرینی کردند. داستان فیلم در مورد نویسنده‌ای است که پس از مشکلات شخصی‌ای که برایش به وجود می‌آید خانه خود را ترک کرده و با مرد عجیبی آشنا می‌شود و بعد از این ماجرا احساس می‌کند که تمام اتفاقات کتابش در زندگی واقعی او تکرار می شود. با اینکه این فیلم نیز نظر منتقدان را به خود جلب نکرد، اما توانست بیش از دوبرابر بودجه خودش در سینماها فروش داشته باشد و با کسب امتیاز ۶.۶ در سایت IMDb نشان می‌دهد که تاحدودی موردپسند مردم نیز واقع شده است.

کتاب Pet Sematary یکی دیگر از داستان‌های قابل توجه استیون کینگ است که در سال ۱۹۸۶ نامزد دریافت جایزه بهترین رمان فانتزی جهان شد. سه سال پس از عرضه این کتاب، فیلمی با همین نام به کارگردانی مری لمبرت در سینماها به نمایش درآمد که اگرچه از سوی منتقدین فیلم کم‌ارزشی تلقی شد، اما توانست پنج برابر بودجه خود در گیشه‌ها بفروشد. داستان فیلم در مورد خانواده‌ای است که به یک خانه در نزدیکی یک قبرستان نقل مکان می‌کنند. قبرستانی که می‌تواند مرده‌ها را زنده کند. مهم‌ترین ضعف فیلم از دید منتقدان، داستان سطحی و نه چندان عمیق آن بود که نمی‌توانست مخاطب را به خوبی با خودش همراه کند. پس از موفقیت Pet Sematary در گیشه، کمپانی پارامونت نسبت به ساخت قسمت دوم فیلم نیز متقاعد شد که البته ارتباطی با داستان‌ کینگ نداشت. با این وجود، نسخه دوم فیلم حتی از قسمت اول هم ضعیف‌تر ظاهر شد و از نظر فروش هم قابل قیاس با نسخه قبلی نبود.

فیلم Christine یکی دیگر از اقتباس‌های متوسط و نه چندان خوب از کتاب‌های استیون کینگ است که داستان جوانی را روایت می‌کند که عاشق خودروی جدیدش است، غافل از اینکه این خودرو قدرت‌های عجیبی دارد و سعی می‌کند بر خلق و خوی صاحبش اثر بگذارد. این فیلم در سال ۱۹۸۳ اکران شد و با کسب میانگین نمرات ۵۷ در سایت متاکریتیک جزو اقتباس‌های متوسط از آثار کینگ محسوب می‌شود.

داستان Apt Pupil در سال ۱۹۸۲ و در قالب کتاب Different Seasons منتشر شد. فیلم اقتباسی این داستان نیز در سال ۱۹۹۸ و با همین نام اکران شد. Apt Pupil، سومین تجربه سینمایی برایان سینگر در امر کارگردانی بود. کسی که بیشتر به خاطر ساخت سری فیلم‌های X-Men شناخته می‌شود. فیلم «شاگرد زرنگ» علاوه بر اینکه در گیشه‌ها با شکست مواجه شد، از نظر منتقدین هم اثر قابل توجهی نبود. با این وجود بازی ایان مک کلن و برد رنفرو به عنوان یکی از نقاط قوت فیلم پذیرفته شده بود. داستان فیلم در مورد پسربچه‌ای است که با تهدید یکی از گناهکاران جنگ‌جهانی دوم به افشای هویتش، وی را مجبور می‌کند که درباره اردوگاه‌های مرگ و تلخی‌های بی‌رحمانه جنگ صحبت کند.

فیلم 1408 که بازیگران مطرحی چون ساموئل ال جکسون و جان کیوزک در آن نقش‌آفرینی می‌کنند، یکی از اقتباس‌های نسبتا خوب از داستان‌های استیون کینگ به شمار می‌رود که در سال ۲۰۰۷ اکران شد. این فیلم در مورد نویسنده‌ای است که اعتقادی به روح ندارد، اما پس از گذراندن یک شب در اتاقی مرموز در یک هتل، عقایدش کاملا تغییر می‌کند. اکثریت منتقدان، بازی جان کیوزک در این فیلم را ستایش کرده و آن را یکی از اصلی‌ترین نقاط قوت فیلم برشمردند. از نظر فروش در گیشه‌ها نیز ساخته میکل هوفسترم عملکرد موفقیت‌آمیزی داشت و توانست بیش از پنج برابر بودجه‌اش بفروشد. 1408 داستان کوتاهی است که در سال ۱۹۹۹ و در کتاب صوتی Blood and Smoke منتشر شد.

فیلم Hearts in Atlantis از دو داستان کوتاه با نام‌های Low Man in Yellow Coats و Heavenly Shades of Night Are Falling اقتباس شده است که هر دو داستان بخشی از کتاب Hearts in Atlantis محسوب می‌شوند. این فیلم که آنتونی هاپکینز در آن نقش‌آفرینی کرده است، درباره مردی است که پس از مرگ دوست صمیمی‌اش به یاد دوران جوانی خود می‌افتد و با مرد عجیبی به نام تاد با توانایی‌هایی خارق‌العاده آشنا می‌شود. ساخته این اثر نتوانست فروش خوبی را در سینماها تجربه کند و از نظر منتقدان نیز فیلمی متوسط تلقی شد.

اولین و تنها فیلمی که با اقتباس از رمان‌های کینگ در سینمای بالیوود ساخته شده، فیلم No Smoking است. اثری که با اقتباس از داستان Quitters, Inc از کتاب «شیفت شب» در سینماهای هند اکران شد. فیلم داستان یک فرد معتاد به سیگار روایت می‌کند که توسط سازمانی عجیب و با روش‌هایی غیرمعمول برای درمان اعتیادش تشویق می‌شود. این فیلم با اینکه نمره نسبتا خوبی در سایت IMDb از سوی مردم (البته مردم هند) کسب کرده است، اما از نظر فروش با شکست بزرگی مواجه شد.

فیلم The Dead Zone یکی از اقتباس‌های خوب و خوش‌ساخت از نوشته‌های کینگ به شمار می‌رود که توسط دیوید کراننبرگ کارگردانی شده است. داستان فیلم در مورد مردی است که پس از خارج شدن از کما، قدرتی فرابشری به‌دست می‌آورد و می‌تواند گذشته و آینده افراد را مشاهده کند. بازی چشم‌گیر بازیگران، در کنار کارگردانی قابل تحسین کراننبرگ باعث شد تا این فیلم نظر منتقدان را به خود جلب کند.

فیلم The Mist در مورد شهر کوچکی است که پس از وقوع یک طوفان، مه غلیظی آن را احاطه می‌کند و شرایط برای مردمی که در یک فروشگاه زندانی شده‌اند، رفته رفته بدتر می‌شود. فیلم «مه» در سال ۲۰۰۷ و به کارگردانی فرانک دارابونت ساخته شد. کارگردانی که یکی از بهترین اقتباس‌گران از رمان‌های استیون کینگ است. اگرچه این فیلم موفقیت زیادی را در نزد منتقدین کسب نکرد، اما فروش نسبتا خوبی داشت و از نظر بینندگان عادی نیز فیلم خوبی قلمداد شد. فصل اول سریالی با همین نام نیز حدود چند ماه پیش از شبکه اسپایک پخش شد که بر اساس رمان کینگ ساخته شده است.

«چشم گربه» فیلمی آنتولوژی به کارگردانی لوئیس تیگ است که دو بخش آن برگرفته از داستان‌های کوتاه Quitters, Inc و The Ledge از کتاب نایت شیفت است. همچنین بخش سوم آن نیز به طور مستقل توسط استیون کینگ برای فیلم‌نامه نوشته شد. بر خلاف اکثر فیلم‌هایی که تاکنون نام برده‌ایم، Cat’s Eye توجه منتقدان را هم به خود جلب کرد و با کسب میانگین نمرات ۷۰ در متاکریتیک، یکی از برترین فیلم‌های اقتباسی از رمان‌های کینگ به شمار می‌رود.

جدیدترین اقتباس سینمایی از داستان‌های کینگ تا به این لحظه که یکی از خوب‌های این فهرست نیز به شمار می‌رود، فیلم It است. داستان فیلم در مورد گروهی از نوجوانان یک شهر است که پس از رویارویی با موجودی عجیب، ترس‌های خود را بروز می‌دهند. It از نظر منتقدین فیلم خوبی به شمار می‌رود و اکثریت آن‌ها بر این موضوع تاکید داشته‌اند که با اثر واقعا ترسناکی روبرو هستیم. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام اقتباس شده است. کتابی که در سال ۱۹۸۷ توانست جایزه بهترین رمان را در مراسم British Fantasy Award به‌دست آورد.

پیش از این نیز با این نام در فهرست مواجه شده‌اید، اما این فیلم اولین اقتباس از کتاب Carrie است که در سال ۱۹۷۶ اکران شد. فیلم Carrie تا به این لحظه بهترین اثر اقتباسی از رمان‌های استیون کینگ از نظر منتقدین بوده و میانگین نمرات ۸۵ را در سایت متاکریتیک کسب کرده است. سیسی اسپیسک و پایپر لوری به خاطر بازی در این فیلم به ترتیب نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول و نقش مکمل زن شدند. ساخته برایان دی پالما به قدری توجه منتقدان را به خود جلب کرد که پس از فیلم «آرواره‌ها» از Carrie به عنوان بهترین و به‌یادماندنی‌ترین اثر ژانر وحشت نام برده می‌شد. فیلم «کری» دومین حضور جان تراولتا در یک فیلم سینمایی بود و می‌توان گفت که به خوبی او را به دنیای سینمای هالیوود معرفی کرد. این فیلم از نظر فروش هم آمار نسبتا خوبی بر جای گذاشت و با اینکه بودجه‌ای ۱.۸ میلیون دلاری در اختیار داشت، توانست فروشی نزدیک به ۳۴ میلیون دلار را در گیشه‌ها تجربه کند.

داستان فیلم Dolores Claiborne در مورد گزارشگری است که به یک شهر کوچک سفر می‌کند. جایی که مادرش متهم به قتل شده است و در گفتگو با دخترش در مورد گذشته و رازهای خود صحبت می‌کند. این فیلم با اقتباس از کتابی به همین نام و با کارگردانی تیلور هکفورد، سازنده اثر معروف The Devil’s Advocate، ساخته شد و جنیفر جیسون لی و کتی بیتس بازیگران اصلی این تریلر روانشناسانه بودند. فیلم نقدهای خوبی از سوی منتقدین دریافت کرد و اکثر آن‌ها به نقش‌آفرینی دیدنی بیتس و جیسون لی تاکید داشتند. این فیلم با کسب میانگین ۷.۴ در سایت IMDb جزو آثار محبوب مردم نیز به شمار می‌رود.

دومین فیلم ترسناکی که باز هم با حضور درخشان کتی بیتس توانست موفق ظاهر شود، Misery است. نقش‌آفرینی بیتس در این فیلم به قدری فوق‌العاده بود که جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را برایش به ارمغان آورد. جدا از این، فیلم Misery یکی از اقتباس‌های موردعلاقه منتقدان از داستان‌های کینگ هم هست که آن را به اثری به‌یاد ماندنی تبدیل می‌کند. فیلم در مورد نویسنده‌ای است که پس از وقوع حوادثی وارد کلبه زنی می‌شود که اتفاقا از طرفداران پروپاقرص کتاب‌هایش است، اما با شکنجه‌های روحی و روانی قصد دارد تا نویسنده پایان‌بندی داستانش را به هر قیمتی که شده تغییر دهد. کسب میانگین نمرات ۷۵ در سایت متاکریتیک نشان می‌دهد که با فیلم منسجم و شوکه‌کننده‌ای روبرو هستیم. ساخته راب رینر از لحاظ فروش نیز عملکرد قابل قبولی داشت و توانست نزدیک به سه برابر بودجه‌اش بفروشد. جالب است بدانید کتاب Misery هم همانند فیلمش موفقیت‌آمیز بود و توانست در سال ۱۹۸۸ نامزد دریافت جایزه بهترین رمان فانتزی جهان شود.

باز هم راب رینر و باز هم یک اثر اقتباسی تماشایی از کتاب‌های استیون کینگ. فیلم «کنار من بمان» برخلاف اکثر آثار حاضر در این فهرست، فیلم چندان ترسناکی نیست اما بسیار دیدنی است. Stand by Me داستان چهار نوجوان را روایت می‌کند که برای پیدا کردن جسد یک بچه راهی سفر می‌شوند. تقریبا همه منتقدین فیلم هم‌نظر هستند که نقش‌آفرینی بازیگران کم سن و سال Stand by Me فوق‌العاده و کم‌نظیر است. این فیلم بر اساس داستانی به نام The Body از کتاب Different Seasons ساخته شده است. «کنار من بمان» با بودجه کوچک ۸ میلیون دلاری‌اش توانست فروشی ۵۲ میلیون دلاری را در سینماها تجربه کند و از حیث اقتصادی نیز عملکرد خوبی داشت.

«درخشش» تنها فیلم استنلی کوبریک در ژانر وحشت است که باعث می‌شود پس از دیدن آن تاسف بخوریم که چرا فقط یک فیلم از این کارگردان در این ژانر ساخته شده است. The Shining علاوه بر اینکه یکی از بهترین‌ اقتباس‌های سینمایی از کتاب استیون کینگ است، یکی از مهم‌ترین آثار ژانر وحشت نیز محسوب می‌شود. فیلمی که با دقت و وسواس بسیار خاصی از سوی کوبریک ساخته شد و بازی جک نیکلسون در این اثر تصویر او را نیز برای ما جاودانه کرد. با وجود استقبالی که اهالی سینما و مردم از این فیلم کردند، استیون کینگ معتقد بود که فیلم چندان به داستان او وفادار نبوده است و از این موضوع خوشحال نیست. کتاب The Shining سومین رمان کینگ بود که به طور رسمی انتشار یافت و به یکی از پرفروش‌ترین رمان‌های او تبدیل شد و به نوعی نام کینگ را به مردم جهان شناساند. جالب است بدانید که در دورانی که کینگ مشغول نوشتن این کتاب بود، به تازگی از بند اعتیاد شدید به الکل رها شده بود و به همین دلیل تجربه شخصی خودش تاثیر زیادی در کاراکتر جک تورنس داشت. ادامه این رمان در قالب کتابی با نام Doctor Sleep در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. داستان فیلم The Shining در مورد خانواده‌ای است که در فصل زمستان وظیفه نگهداری از یک هتل بزرگ در منطقه‌ای کوهستانی را که کسی به آنجا مراجعه نمی‌کند، برعهده می‌گیرند اما پدر خانواده پس از مدتی رفتارهای عجیبی از خودش نشان می‌دهد.

«مسیر سبز» فیلمی با کارگردانی فرانک دارابونت و بازی به‌یادماندنی تام هنکس است که در سال ۱۹۹۹ اکران شد و هنوز هم که هنوز است جزو آثار محبوب و دیدنی سینما محسوب می‌شود. داستان فیلم در مورد مسئول اعدام یک زندان است که با یک سیاه‌پوست متهم به قتل دو دختر آشنا می‌شود، اما حقیقت آنطور نیست که به نظر می‌آید. رمان The Green Mile در سال ۱۹۹۶ و در قالب شش جلد منتشر شد که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت و توانست جایزه بهترین رمان را در همان سال در مراسم برام استوکر دریافت کند. فیلم The Green Mile نیز با اینکه موفق به کسب جایزه‌ای در مراسم اسکار نشد، اما در چهار رشته مختلف از جمله بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نامزد دریافت جایزه شد. این فیلم از نظر اقتصادی نیز یک موفقیت کم‌نظیر در نوع خود محسوب می‌شود و با فروش تقریبا ۳۰۰ میلیون دلاری‌اش در سینماها، عملکرد فوق‌العاده‌ای از خود بر جای گذاشت.

شاید اگر پیش از این نمی‌دانستید که «رستگاری در شاوشنک» اقتباسی از کتاب‌های استیون کینگ است، با وجود این‌همه آثار ضعیف در این فهرست، فکرش را هم نمی‌کردید که یکی بهترین آثار فرانک دارابونت هم بخشی از این لیست باشد. اگر می‌خواهید بدانید که چرا این فیلم بعد از این همه سال هنوز هم بالاترین امتیاز را در سایت IMDb دارد، شما را به یادداشتی با همین موضوع در زومجی ارجاع می‌دهم. فیلم The Shawshank Redemption با اقتباس از داستانی به نام «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک» از کتاب Different Seasons ساخته شده است. این فیلم در حالی که نامزد دریافت ۷ جایزه اسکار از جمله جایزه بهترین فیلم شد، اما هیچکدام از آن‌ها را به‌دست نیاورد. این موضوع موید این است که فیلم از نظر منتقدان هم اثر قابل احترامی بوده است. اکران «رستگاری در شاوشنک» در سالی که آثاری چون Forrest Gump و Pulp Fiction روی پرده سینماها رفتند، باعث شد تا این فیلم در آمریکای شمالی فقط ۱۶ میلیون دلار فروش داشته باشد، اما پس از آنکه در هفت رشته مختلف نامزد دریافت جایزه اسکار شد، اکرانش دوباره در فصل جوایز شروع شد، اما این بار هم به زحمت فروشش را به رقم ۲۸ میلیون دلار رساند که فاصله چندانی با بودجه فیلم نداشت. با این وجود، پس از عرضه «رستگاری در شاوشنک» به‌صورت دی‌وی‌دی بود که استقبال از آن بیشتر شد و به نوعی توانست به عنوان یک فیلم قابل احترام خودی نشان دهد.

حال نوبت شماست که بگویید کدامیک از اقتباس‌های سینمایی از استیون کینگ بیشتر به دلتان نشسته‌ است.