پیش نمایش بازی Red Dead Redemption 2
دو سال پیش دقیقا در همین روزهای سال بود که راکاستار گیمز پس از تمام شایعهها و حدس و گمانها، رسما از بازی Red Dead Redemption 2 رونمایی کرد و حال پس از چند بار تاخیر خوردن، کمتر از یک هفته دیگر یعنی در تاریخ ۴ آبان، این بازی رسما برای پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان منتشر خواهد شد. از همان اولین روزهای معرفی Red Dead Redemption 2، هر تریلر، خبر یا اطلاعاتی که از آن منتشر شده است، خبر از یک شاهکار میدهد؛ شاهکاری که مجله معتبر Edge در آخرین شمارهاش از آن به عنوان بزرگترین و پیچیدهترین بازی راکاستار تا به امروز یاد کرده است و خب این اصلا و ابدا حرف کوچکی نیست؛ چرا که وقتی در مورد راکاستار صحبت میکنیم، سر و کارمان نه با یک شرکت معمولی یا حتی بزرگ، بلکه با شرکتی است که تا به امروز شاهکارهایی فراموشنشدنی خلق کرده است؛ از سری GTA که همیشه استانداردهای جدیدی برای سبک جهانباز تعریف کرده گرفته تا نسخه قبلی Red Dead Redemption که یکی از بهترین بازیهای نسل هفتم بود و خب همینها، در کنار اطلاعاتی که از Red Dead Redemption 2 داریم باعث میشوند تا حتی همین یک هفته صبر کردن برای تجربه این بازی هم کار سختی باشد. پس با زومجی همراه باشید تا حداقل با مرور کردن اطلاعات مختلف بازی کمی خودمان را سرگرم کنیم.
راکاستار را بیشتر با خلق جهانهای بزرگ و پرجزییات و ارائه گیمپلی درگیرکننده در قالب این جهانها میشناسیم. با این حال ابدا نمیتوان این شرکت را در زمینه داستانسرایی ضعیف و کم فروغ خطاب کرد و خب برای اثبات این موضوع هم کافی است تا یک بار دیگر داستان بازیهایی مثل GTA یا نسخه قبلی Red Dead را مرور کنیم که مخصوصا بهلطف شخصیتپردازی عالی کاراکترها و معرفی شخصیتهایی که هنوز هم از خاطرمان پاک نشدهاند، تجریباتی مثالزدنی بودند. با اینکه راکاستار در ارائه جزییات داستانی Red Dead Redemption 2 کمی محتاط عمل کرده و اطلاعات زیادی را لو نداده است اما در این حد میدانیم که بازی نقش یک پیشدرآمد را برای نسخه قبلی خواهد داشت. دیگر خبری از جان مارستون به عنوان شخصیت اصلی بازی و داچ ون در لیند به عنوان آنتاگونیست نیست و این بار قرار است در نقش شخصیتی به نام آرتور مورگان قرار بگیریم و به سال ۱۸۹۹ برگردیم؛ سالی که هنوز جان مارستون یکی از اعضای گروه داچ بود.
داستان بازی یک پیشدرآمد برای نسخه قبلی با محوریت شخصیت آرتور مورگان است
داستان از جایی آغاز میشود که در سال ۱۸۹۹، ماموران قانون در تلاش هستند تا آخرین گروههای یاغی و قانون شکن را هم دستگیر کنند و هر گروهی که تسلیم نشود، جزایش چیزی جز مرگ نخواهد بود. در این گیر و دار گروه داچ قصد انجام یک سرقت در شهر بلکواتر را دارد که مطابق برنامه پیش نمیرود و همین باعث میشود تا آنها مجبور شوند با کارهایی از قبیل شکار، غارت و صد البته مبارزه برای بقا در سرزمینهای بیرحم آمریکا که مملو از نیروهای قانون و جایزهبگیران تشنه به خون است، تلاش کنند. در این راه یک سری مشکلات داخلی هم در گروه خودشان را نشان میدهند و چند دستگیهایی را شاهد هستیم که احتمالا، نتیجه همین مشکلات هم باعث جدا شدن افرادی چون جان مارستون از گروه خواهد بود. با این حال هنوز اطلاعات خیلی دقیقی در مورد کلیت داستان و اینکه قرار است در بازی با چه روایتی روبهرو شویم وجود ندارد و برای این منظور باید منتظر تجربه بازی بمانیم.
برخلاف کلیت داستان، از حیث شخصیتها کمی داشتههایمان بیشتر است و میدانیم که آرتور مورگان، تنها شخصیت قابلبازی در Red Dead Redemption 2 خواهد بود و قرار نیست مثل GTA V شاهد چند کاراکتر باشیم. راکاستار اعلام کرده که بازی قرار است داستان شخصیت آرتور مورگان باشد و ماجراجوییهای وی را از سرقت ناموفق اولیه تا پایان بازی دنبال کند و به همین دلیل هم نیاز نبود تا شخصیتهای قابل بازی دیگری هم در این اثر گنجانده شوند؛ شخصیتهایی که میتوانستند با منحرف کردن تمرکز کلی بازی از آرتور مورگان، نتیجه بدی روی تاثیرگذاری کلی داستان داشته باشند. اما اصلا آرتور مورگان کیست و چه جور خصوصیاتی دارد؟ مورگان بهنوعی دست راست شخصیت داچ است و به همین دلیل هم مقام بسیار بالایی در گروه وی دارد و قرار نیست ما داستان یک شخصیت خردهپا و معمولی را بازی کنیم. با توجه به تریلرهای بازی، حتی میتوان گفت که آرتور تا حدودی شخصیت خشنی هم دارد و در مواقع لزوم ترسی از بروز دادن خشونت و آسیب رساندن به دیگران نخواهد داشت. با این حال طبق اعلام سازندگان و البته توضیحات ارائهشده در منابع مختلف، بازیکنان نقش بسیار کلیدی در تعریف رفتارهای آرتور خواهند داشت که در ادامه بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
اما به جز آرتور، شخصیتهای دیگری هم در بازی حضور خواهند داشت که یکی از مهمترینِ آنها داچ ون در لیند، رهبر گروه است. داچ کاراکتری است بسیار کاریزماتیک که توانسته تا به امروز اعضای این گروه را با همه عقاید مختلفشان در کنار یکدیگر حفظ کند و احتمالا در بازی شاهد خواهیم بود که چطور به فردی تبدیل شده است که در نسخه قبلی مشاهده کردیم. جدا از داچ، گروه اعضای دیگری هم دارد؛ از پیرسون، آشپز گروه گرفته تا میکا بل، بیل ویلیامسون و صد البته جان مارستون به همراه همسر و فرزندش که هرکدام خصوصیات خاص خودشان را دارند و تعامل با آنها، بخش مهمی از بازی را به خود اختصاص میدهد. به گفته سازندگان، ارتباطی که با اعضای گروه یا به طور کلی با خود گروه دارید، میتواند پیامدهای خاص خودش را در بازی داشته باشد.
فرضا یکی از وظایف آرتور در بازی، تامین غذا برای گروه است که این کار را میتوانید از طریق شکار کردن و سپس دادن گوشت شکار به پیرسون انجام دهید. این کار باعث خواهد شد تا سایر اعضا، دید مثبتی نسبت به شما داشته باشند و البته که هیچ اجباری هم به این کار نیست و آزاد هستید تا کلا قید تامین غذا را بزنید که این مساله هم عواقب خاص خودش را خواهد داشت. یا جدا از بحث تامین غذا، در کل رفتاری که آرتور در مقابل سایر اعضای گروه دارد میتواند باعث فعال شدن یک سری ماموریتهای جانبی خاص شود یا حتی زمینه را به شکلی فراهم سازد که سایر اعضای گروه در مواقع نیاز به کمک آرتور بروند.
با اینکه راکاستار در زمینه ارائه اطلاعات داستانی محتاط عمل کرده و البته این مورد اتفاق مثبتی هم بهشمار میرود، در طرف مقابل از حیث گیمپلی اطلاعات جامع و کاملی از بازی داریم. سازندگان چندی پیش اعلام کردند که GTA V، اثری که هنوز که هنوز است با گذشت ۵ سال از انتشارش تجربهای جامع و کامل در بین بازیهای جهانباز بهشمار میرود، در اصل یک بازی نسل هفتمی بود که بعدا برای پلتفرمهای نسل هشت هم پورت شد و Red Dead Redemption 2 اولین بازیها این شرکت است که به معنی واقعی کلمه از قدرت پلتفرمهای نسل هشت استفاده کرده و همین مساله هم آزادیعمل زیادی را به سازندگان در عملی کردن ایدههایشان داده است. در نتیجه در Red Dead Redemption 2 شاهد عناصر و گستردگی خواهیم بود که شاید در کمتر بازی جهانباز دیگری مشابه آنها را مشاهده کردهایم.
دقت به جزییات در تمام بخشهای بازی مشهود است و سازندگان از این حیث مواردی خلق کردهاند که در کمتر بازی دیگری مشابه آنها وجود دارد
یکی از جنبههایی که بازی در آن آزادیعمل زیادی در اختیارتان قرار میدهد، به خود شخصیت آرتور مورگان برمیگردد. جدا از شخصیتپردازی پیچیده این کاراکتر که از یک طرف یک جنگجوی تمامعیار است و به بهترین شکل میتواند از سلاحها یا قدرت بدنیاش استفاده کند، آرتور یک روی منطقی دیگر هم خواهد داشت و اینکه در طول بازی جنبه یاغی وی پرورش یابد یا جنبه منطقی و مهربانترش، برعهده خود مخاطب است. جدا از تعاملات با سایر اعضای گروه که مفصل در مورد آن صحبت کردیم، آرتور در برخورد با NPCهای بازی هم میتواند رفتارهای مختلفی از خودش بروز بدهد؛ رفتارهایی که هرکدام عواقب و نتایج خاص خود را دارند. فرضا اگر آرتور در حالی که سلاحش را در دست گرفته وارد یک شهر شود، با رفتار چندان خوبی از جانب مردمان آن مواجه نخواهد شد و طبیعتا در حین صحبت کردن با آنها هم جوابهای خوبی نخواهد گرفت. راستی تا یادم نرفته به این نکته هم اشاره کنم که NPCها، برخلاف خیلی از بازیهای جهانباز دیگر صرفا یک سری دیالوگهای یکسان را همیشه تکرار نخواهند کرد و بسته به موقعیت ممکن است دیالوگهای جدیدی از آنها بشنوید. خب به بحث اصلیمان برگردیم؛ در طول بازی چه در زمانی که شخصا بخواهید با NPCها صحبت کنید و چه در خلال ماموریتها، رفتاری که در مقابل افراد نشان میدهید در روند بازی تاثیرگذار است. فرضا در قالب یکی از ماموریتها چند نفر شاهد اعمال مجرمانه شما خواهند بود و حال این اختیار را خواهید داشت تا آنها را به قتل برسانید یا اینکه نه بیخیال همهچیز بشوید و موقعیت را ترک کنید. هر کدام از این تصمیمهایی که بگیرید تاثیر خاصی در ادامه بازی خواهند گذاشت و در نهایت، تجربهای که از بازی خواهید داشت بسته به رفتارها و تصمیمهایتان متفاوت خواهد بود و همین عاملی است که ارزش تکرار Red Dead Redemption 2 را هم بالا میبرد.
اما یکی از مهمترین ویژگیهای Red Dead Redemption 2 که آن را به یک بازی اواخر نسل هشتمی واقعی و تجربهای تبدیل میکند که کمتر مشابه آن را دیدهایم، دقت فوقالعاده سازندگان به جزییات بازی است. دقت به جزییات در تک تک بخشهای بازی از شخصیتها گرفته تا اسلحه، گونههای جانوری، محیط بازی و حتی نحوه ارائه ماموریتهای داستانی و فرعی مختلف موج میزند. برای مثال، برخلاف بازیهایی مثل GTA که در آن میتوانستید هر زمان که اراده کردید مدل موی شخصیت را تغییر دهید یا انواع و اقسام ریش را برایش بگذارید، در Red Dead Redemption 2 این مورد به شکلی واقعیتر تعبیه شده است. در نتیجه اگر موی آرتور را به شکلی خاص کوتاه کردید، دیگر این امکان را نخواهید داشت تا بلافاصله آن را به شکل دیگری تغییر بدهید و باید منتظر بمانید تا دوباره موهای وی رشد کنند تا بتوانید آنها را به شکل دیگری کوتاه کنید. این قضیه در رابطه با ریشهای این شخصیت هم صدق میکند و پس از اصلاح ریش اگر از این مساله راضی نبودید، باید تا رشد مجدد آنها صبر کنید!
یا در مثالی دیگر، در اکثر بازیها، اسلحههایی که شخصیت حمل میکند، حالتی مخفی دارند و زمانی که از آنها استفاده کنید انگار از غیب ظاهر میشوند. با این حال در Red Dead Redemption 2 شما همیشه اسلحهای را که آرتور حمل میکند، مشاهده خواهید کرد و به بیان بهتر آرتور یک جیب مخفی ندارد که بتوانید تعداد زیادی اسلحه در آن قرار بدهد و در مواقع نیاز از آنها استفاده کنید. جدا از این اسلحهها از هر نظر به شکلی کاملا واقعگرایانه شبیهسازی شدهاند و مثلا ممکن است در حین گشت و گذارهایتان در محیطهای مختلف، یک شات گان پیدا کنید که اسلحه خیلی خوبی است ولی به دلیل قدیمی شدن عملکرد درستی ندارد؛ حال باید با خرید تجهیزات مناسب این اسلحه را تعمیر کنید تا قابل استفاده باشد.
به همین روال اسلحههای شما در طول زمان قدیمی میشوند و عملکرد اولیهشان مختل میشود یا حتی این امکان وجود دارد که بتوانید اسلحه دشمنانتان را بشکنید و آنها را خلع سلاح کنید. در تریلرهای گیمپلی بازی و مخصوصا تریلر دوم، یکی از مواردی که شدیدا بهچشم میآمد گان پلی جذاب بازی بود. تیرهایی که آرتور به سمت دشمنان شلیک میکند به شکلی کاملا طبیعی و واقعگرایانه به هدف برخورد میکنند و جدا از آن سازندگان تاکید زیادی روی این مساله داشتهاند که هر اسلحه، حس و حال مخصوص خودش را خواهد داشت و تفاوت بین اسلحهها کاملا قابل لمس خواهد بود. مورد تاثیرگذار دیگر روی گیمپلی و گانپلی بازی سیستم Dead Eye است؛ سیستمی که در تریلر دوم هم نحوه استفاده از آن مشهود بود و میتوانید با نشانهگذاری قسمتهای مهم بدن دشمنان شلیکهای کارآمدتری داشته باشید. مورد تاثیرگذار بعدی روی اکشنهای بازی به رفتارهای آرتور برمیگردد. اگر شما شخصیتی خشن و بیرحم از آرتور بسازید مشاهده خواهید کرد که صحنههای سینمایی کشتن دشمنان توسط آرتور حالتی بسیار خشن و خونین خواهند داشت و اگر برعکس، رفتار مناسبتری از خودتان در طول بازی بروز بدهید این صحنههای سینمایی بیشتر حس و حالی قهرمانانه خواهند داشت. به اینها امکان تجربه بازی به شکل اولشخص را هم اضافه کنید که به شما اجازه میدهد تا هر زمان که دوست داشتید به این حالت سوییچ کنید و مخصوصا در نبردها دید بهتری داشته باشید.
دقت به جزییات در Red Dead Redemption 2 به این موارد خلاصه نمیشود و یکی دیگر از ویژگیهای جالب بازی سیستم شخصیسازی لباس کاراکتر است که به شما اجازه خواهد داد تا ظاهر دلخواهتان را برای آرتور خلق کنید. البته جدا از اینکه لباسها جنبه ظاهری دارند، روی روند بازی هم تاثیر میگذارند. به این صورت که شما باید در شرایط آب و هوایی سرد، لباسهایی مناسب این شرایط بپوشید و در غیر اینصورت مشاهده خواهید کرد که آرتور به دلیل سرما دچار مشکلاتی میشود. این قضیه در رابطه با آب و هوای گرم هم صدق میکند و اگر در این شرایط برای آرتور یک ژاکت گرم به عنوان لباس انتخاب کنید، شاهد خواهید بود که انرژی (استامینا) وی سریعتر از حد معمول تمام میشود. چنین المانهایی را پیشتر در بازیهای تلاش برای بقا مشاهده کرده بودیم و البته المانهای الهامگرفته از این بازیها صرفا محدود به لباس هم نمیشود و در بازی باید حواستان باشد که آرتور گرسنه نماند و با خوردن بهموقع غذا این نیاز وی را هم رفع کنید تا دچار مشکلاتی مثل کمبود انرژی نشوید. حتی سازندگان تا این حد در بازی دقت به خرج دادهاند که تمیز بودن آرتور هم میتواند روی روند بازی تاثیر بگذارد و اگر اهمیتی به این موضوع ندهید ممکن است NPCها خیلی تمایلی به صحبت کردن با آرتور نشان ندهند!
وجود بیش از ۲۰۰ نوع گونه جانوری، تعداد زیادی شهر و انواع و اقسام محیطها باعث شده تا شاهد جهان بزرگ و پویایی در بازی باشیم
Red Dead Redemption 2 قرار است شامل چیزی در حدود ۲۰۰ گونه جانوری باشد که در دشتهای وسیع آمریکا در حال زندگی کردن هستند؛ جانورانی که برخی وحشی هستند و میتوانند تهدیدی برای شما باشند و برخی دیگر هم جانورانی باشند که شما میتوانید آنها را شکار کنید و از این طریق گوشت مورد نیاز خودتان را تامین کنید. این گوشت را هم میتوان به کمپ برد و هم اینکه آن را فروخت و تبدیل به پول کرد. شکار کردن در نسخه قبلی «رد دِد» هم وجود داشت و این بار قرار است گستردهتر از قبل برگردد؛ برای مثال اگر به جای استفاده از چاقو یا تیرکمان با اسلحه گرم هدفتان را از بین ببرید، شکار شما ارزش کمتری خواهد داشت و فروشندهها هم پول کمتری بابت آن پرداخت خواهند کرد. یا گوشتی که از طریق شکار بهدست آوردهاید، به مرور زمان خراب و فاسد میشود و اگر سریع تکلیفش را مشخص نکنید، دیگر آنطور که باید به دردتان نخواهد خورد. جدا از شکار موجودات مختلف، در بازی امکان ماهیگیری هم خواهید داشت و گاهی میتوانید فارغ از تمام هرج و مرج و آشوبی که در دنیای بازی در جریان است، کنار یک برکه بنشینید و ماهیگیری کنید.
حال که صحبت از گونههای جانوری شد، بد نیست اشارهای هم به اسبها در بازی داشته باشیم؛ با اینکه در اکثر بازیها اسب صرفا به عنوان یک وسیله برای حرکت سریعتر در جهان بازی تعبیه شده است، در Red Dead Redemption 2 قرار است اسبها هویت خاص خودشان را داشته باشند و سازندگان اعلام کردهاند که سعی داشتهاند تا آن ارتباط عاطفی را که بین اسب و اسبسوار وجود دارد در بازی پیاده کنند. به هر حال با اینکه شما عضوی از گروه داچ هستید و در نتیجه اعضای دیگر گروه دوستان شما بهشمار میروند اما در بازی موقعیتهای زیادی را تجربه خواهید کرد که هیچکس جز اسبتان کنار شما نیست و در این موقعیتها ارتباطی که با اسبتان دارید تاثیر زیادی روی شانس شما برای زنده ماندن میگذارد؛ تمیز کردن اسب، خرید آیتمهای مختلف برای وی و رفتار کلیتان با اسب میتواند باعث شود که این موجود ارتباط بهتری با شما داشته باشد و در نتیجه فرضا در جریان یک تیراندازی یا در مواجهه با یک جانور خطرناک شما را به زمین نیندازد. علاوه بر این اسبها هم در بازی گونههای مختلفی دارند و فرضا یک اسب سرعت بالاتری دارد و برای تعقیب و گریزها مناسبتر است و دیگری استقامت بهتری دارد و میتواند در شرایط آب و هوایی بد کمک بهتری برای شما باشد.
در یک بازی جهانباز، همان اندازه که ماموریتهای اصلی اهمیت دارند ماموریتها و فعالیتهای فرعی هم مهم هستند. Red Dead Redemption 2 سعی دارد تا جای ممکن، ایراد کلیشهای تکراری شدن ماموریتهای فرعی را از بین ببرد و در این راه یکی از کارهایی که سازندگان کردهاند منطقیتر کردن این ماموریتها است. منظور از منطقیتر کردن ماموریتها یعنی اینکه فرضا قرار نیست ناگهان یک NPC از جایی سبز شود و یک ماموریت فرعی به شما بدهد. بلکه این ماموریتها ممکن است در خلال ماموریتهای اصلی فعال شوند یا رفتارهایی که شما در طول بازی دارید باعث فعال شدن آنها بشود. جدا از ماموریتها، فعالیتهای فرعی و جانبی هم بخشی از بازی هستند. در Red Dead Redemption 2 شاهد شهرهای مختلفی هستیم که در هر کدام از آنها، فعالیتهای جانبی مختلفی انتظار شما را میکشند. به عنوان مثال میتوانید سری به تئاتر بزنید و یک اجرای زنده را نظارهگر باشید؛ اجرایی که در جریان آن میتوانید واکنشهای مختلفی نسبت به نمایش نشان دهید و حتی در صورت راضی نبودن همهچیز را به هم بریزید! این نوع فعالیتهای جانبی در گوشه گوشه محیطهای بازی وجود خواهند داشت و هم باعث میشوند تا جهان بازی پویاتر و طبیعیتر شود و هم اینکه همیشه صرفا درگیر دنبال کردن داستان اصلی بازی نباشید و در نزدیک به ۶۰ ساعتی که گیمپلی بازی طول خواهد کشید، درگیر تکرار و کلیشه نشوید.
Red Dead Redemption 2 همچنین در نحوه انجام دادن ماموریتها هم آزادیعمل خوبی در اختیار بازیکنان قرار میدهد. برای مثال با اینکه دوست ندارم چیزی از روند بازی برایتان فاش کنم، ولی طبیعتا تا به امروز شنیدهاید که در جریان یکی از مراحل بازی قرار است از یک قطار دزدی کنید. حال برای این منظور سازندگان این امکان را فراهم کردهاند تا همه ریزهکاریهای موجود را مشاهده کنید. برای مثال ابتدا برای اینکه هویت شخصیت شما فاش نشود، باید شخصا به قسمت آیتمها بروید و با انتخاب دستمال، از آن به عنوان ماسکی برای پوشاندن چهره استفاده کنید. در ادامه برای کار گذاشتن دینامیت، درست مثل فیلم های وسترن باید دست به کار شوید و دینامیت را با تمام جزییاتش در مسیر قطار قرار بدهید. تازه کار اینجا تمام نشده است و پس از متوقف شدن قطار و ورود به آن، میتوانید از اعضای دیگر گروه بخواهید که زودتر از شما وارد واگنها شوند و آنها را پاکسازی کنند یا اینکه نه خودتان دست به کار شوید و این کار را انجام بدهید و خب جالب اینکه اعضای گروه، این تصمیم شما را به یاد خواهند داشت و نسبت به اینکه شما جانشان را به خطر انداختهاید یا خیر رفتارشان نسبت به شما عوض میشود. همه اینها نشان از دقت بالای راکاستار به جزییات بازی در تک تک بخشها دارند و حتی ممکن است در جریان یک تیراندازی، کلاه شما از سرتان به زمین بیوفتد و تنها راه برگرداندن آن، این است که خودتان پس از تمام شدن نبرد برگردید و کلاه را از روی زمین بردارید.
تا اینجا در رابطه با ویژگیهای جذاب و دوستداشتنی بازی صحبت کردیم اما خب یک سری حرف و حدیثها هم در رابطه با بازی وجود دارند که بیشتر به بخش آنلاین آن مربوط میشوند. بله Red Dead Redemption 2 قرار است یک بخش آنلاین هم داشته باشد که سازندگان نام آن را Red Dead Online انتخاب کردهاند و قرار است تقریبا یک ماه پس از انتشار بازی به شکل نسخه بتا در دسترس قرار بگیرد. برخی افراد اعتقاد دارند که دلیل دیر منتشر شدن بخش آنلاین بازی، مشغله زیاد سازندگان برای تمام کردن خود بازی بود و به همین دلیل این بخش تا زمان انتشار نسخه اصلی آماده نشده است. شایعههایی مثل اینکه اعضای تیم سازنده بازی مجبور شدهاند اخیرا حتی هفتهای ۱۰۰ ساعت هم کار کنند که البته بعدا خیلیها کلا این شایعه را بیپایه و اساس خواندن، مواردی هستند که این نظریه را تایید میکنند. اما نظریه بعدی که کمی هم نگرانکننده است، این است که راکاستار برای اینکه مشکلات احتمالی بخش آنلاین و مخصوصا احتمال دخیل بودن پرداختهای درون برنامهای روی تجربه این بخش تاثیری روی نقدهای بازی نگذارند، تصمیم گرفته است تا این بخش را دیرتر در دسترس قرار بدهد. به هر حال نمیتوان قضاوتی در این مورد داشت و فقط گذر زمان میتواند نشان دهد که دلیل اصلی دیر منتشر شده این بخش چه بوده است.
گروه داچ حکم یک خانواده را برای آرتور مورگان دارد و به همین دلیل شاهد تعاملات احساسی بین وی و اعضای گروه خواهیم بود
اینکه خیلی راجع به بخش چندنفره بازی صحبت نمیکنیم، به این دلیل است که راکاستار هنوز اطلاعات درستی در رابطه با آن بهاشتراک نگذاشته و صرفا به گفتن این مورد که بخش چندنفره بازی قرار است تجربه تکامل یافتهتر و کاملتری از بخش چندنفره بازی قبلی سری باشد، بسنده کرده است. با این حال حتی شایعههایی مبنی بر وجود یک نوع تجربه بتل رویال در بازی هم بهگوش میرسند که سازندگان هم هرگز آن را تکذیب نکردهاند و شاید واقعا شاهد چنین تجربهای که این روزها در بازیهای زیادی گنجانده میشود، باشیم. جدا از این، صحبت کردن در رابطه با گرافیک بازی هم بیهوه است؛ چرا که کافی است تا نگاهی به تریلرهای پخششده از بازی داشته باشید تا ببینید که همهچیز چطور در طبیعیترین و زیباترین شکل ممکن بهتصویر کشیده میشود و از دشتهای وسیع بازی گرفته تا محیطهای برفی یا شهری همه و همه جزییات فوقالعادهای دارند و اصلا نگرانی خاصی در این مورد نداریم.
وقتی همه اینها را کنار هم قرار میدهیم، میتوانیم اثری را تصور کنیم که قرار است ساعتهای خیلی طولانی ما را درگیر دنیای پرجزییاتش کند؛ اثری که نزدیک شدنش شبیه صدای غرش سِیل ترسناکی است که قرار است در سر راهش همهچیز را کنار بزند و در نهایت به اثری تبدیل شود که کمتر بازی دیگری را میتوان از حیث عظمت با آن مقایسه کرد. به هر حال راکاستار قصد دارد این بار تجربهای خلق کند که چند سطح بالاتر از نسل هشتم باشد تا بتواند در ابتدای نسل بعدی هم هنوز حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد؛ دقیقا شبیه به همان کاری که این شرکت قبلا با GTA V انجام داده است و قطعا الان هم پتانسیل تکرار کردنش را دارد. حال تنها کاری که از دستمان برمیآید این است که چند روز دیگر صبر کنیم تا بتوانیم غرق جدیدترین دنیای خلقشده توسط راکاستار شویم و ببینیم که ساخته این شرکت اینبار تا چه حد جذاب است.
نظرات خود را در مورد این مطلب و بازی با زومجی بهاشتراک بگذارید.
نظرات