// پنجشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۰۱

تحلیل کنفرانس یوبی سافت در E3 2018

یوبی‌سافت، ارائه‌اش را کلیشه‌ای آغاز کرد، کلیشه‌ای ادامه داد و کلیشه‌ای به پایان برد. البته برای طرفداران مجموعههای بزرگ این کمپانی فرانسوی، لحظات واقعا شیرینی هم در کنفرانس E3 2018 پیدا می‌شد.

حتی اگر مهربانانه یا اصلا واقع‌گرایانه بخش‌هایی از کنفرانس یوبی‌سافت در E3 2018 را دوست‌داشتنی خطاب کنیم، هرگز نمی‌توانیم به آن القابی چون هیجان‌انگیز نسبت بدهیم

در سال‌های اخیر، یوبی‌سافت بعضی مواقع کنفرانس‌هایی به یاد ماندنی و جذاب را ارائه کرده است و بعضی مواقع دیگر، آن‌قدر غیر قابل تحمل بوده که حرف زدن درباره‌ی ثانیه‌های نمایشش، زجرآور جلوه می‌کردند. ولی E3 2018، برای خالقانِ مجموعههایی چون Tom Clancy's The Division، خیلی خیلی معمولی‌تر از این حرف‌ها به نظر می‌رسید. آن‌قدر فرمالیته و تکرارمحور و آشنا و بدون سورپرایز تصویر شد که نه به خاطر خیلی از خوبی‌هایش می‌توانیم بد خطابش کنیم و نه طوری جلوه کرد که حتی تا چند هفته‌ی دیگر بخواهیم آن را در یاد داشته باشیم. ابتدا تا انتهای این کنفرانس، بدون سورپرایز جلو رفت. بله، ممکن است بعضی باور داشته باشند که فاش شدن اطلاعات نسخه‌ی تازه‌ی Assassin's Creed تقصیر سازندگان آن نبوده است و نمی‌شود کمپانی را برای چنین چیزی سرزنش کرد. اما این‌جا اصلا صحبت سرزنش کردن، زیر سوال بردن یا بد گفتن نیست، بلکه ماجرا درباره‌ی پرداختن به اتفاقی است که همگان آن را دیده‌اند. وقتی سورپرایزهای یک نمایش، شوآف‌های آغازین و خسته‌کننده برای نسخه‌ی جدید Just Dance و حرکت یک نفر با لباسی خاص روی یک موتور برای معرفی Trials Rising هستند، یعنی ابدا با کنفرانس واقعا جذابی سر و کار نداشته‌ایم. یعنی نمایش یوبی‌سافت، بیش از هر چیز دیگری مرتبط با تکرار بود. مرتبط با چیزهایی که به اندازه‌ی کافی از آن‌ها خبر داشتیم. برای همین حتی اگر مهربانانه یا اصلا واقع‌گرایانه بخش‌هایی از آن را دوست‌داشتنی بدانیم، هرگز نمی‌توانیم به آن‌چه در دقایقش تحویل‌مان داده می‌شد القابی چون هیجان‌انگیز را نسبت بدهیم.

Assassin

Ubisoft E3 2018حتی خود بازی‌های نشان‌داده‌شده توسط یوبی‌سافت به جز چند مورد، هیچ‌چیز دیوانه‌کننده و غیر قابل انتظاری نداشتند و غالبا سعی به ارائه‌ی محتواهایی دیده‌شده، در قالب‌های جدید می‌کردند. مثلا ستاره‌ی اصلی کنفرانس یا همان Assassin's Creed Odyssey که معرفی‌اش حکم پایان‌بندیِ همه‌چیز را داشت، همان اندازه که با معرفی برخی موارد جدید جذب‌مان می‌کرد، در به تصویر کشیدن عناصری بیش از اندازه آشنا که شاید برای خیلی‌ها این سوال که چنین اثری چرا باید در فاصله‌ای تقریبا یک‌ساله با نسخه‌ی قبلی عرضه شود را ایجاد می‌کردند نیز، کم نگذاشت. من نمی‌خواهم درباره‌ی همه‌ی چیزهای تازه‌ای که در Odyssey قرار است به مجموعه اضافه بشوند حرف بزنم چون آن اطلاعات را خودتان در اخبار E3 2018 خوانده‌اید. حرف من آن است که بازی با همه‌ی یاد گرفتن‌های ارزشمندش از RPGها (بازی‌های نقش‌آفرینی) و حرکت به سمت متفاوت شدن، نمی‌توانست این را توجیه که چرا ما نباید به جای آن مثلا Splinter Cell جدید یا قسمت تازه‌ی Prince of Persia را می‌دیدیم. پس Odyssey، فارغ از هر چیز دیگری تماما توجیه‌کننده‌ی حضورش نبود و این خودش عیبِ خیلی خیلی بزرگی است. نه! اشتباه نکنید. من خودِ بازی را قضاوت نمی‌کنم. اصلا به خاطر آن که این مجموعه را شدیدا دوست دارم و تقریبا همه‌ی قسمت‌هایش را بازی کرده‌ام، یحتمل آن را هم خواهم خرید و سرگرم شدن را با ساعت‌هایش تجربه خواهم کرد. ولی وقتی Odyssey به عنوان ستاره‌ی اصلی کنفرانس یوبی‌سافت معرفی می‌شود، اجازه بدهید که در برابرش موضع بگیرم و بگویم که حتی در همین تریلرها چه‌قدر سکانس‌های آشنایی را در محیط‌های متفاوت نشان می‌دهد و چه‌قدر در بعضی زمان‌ها، معرفی‌اش بی‌برنامه و کودکانه جلو رفته است.

Starlink: Battle For Atlas

یکی دیگر از بزرگ‌ترین اشتباهات یوبی‌سافت، تلاش برای شلوغ کردن استیج خود در E3 2018 با کمک سلبریتی‌ها و برخی از اسطوره‌های بازی‌سازی بود. سال گذشته، وقتی شیگرو میاموتو به کنفرانس آن‌ها آمد، یکی از بهترین و جذاب‌ترین لحظه‌های کل نمایش به خاطر رونمایی از اثری خاص و بامزه که خیلی‌ها را جذب خود کرد، رقم خورد. اما امسال یوبی‌سافت سه شخصیت را فقط و فقط برای تکمیل شلوغ‌بازی‌هایش روی صحنه آورد. به هدفِ اهدا کردن نمادینِ یکی از سفینه‌های Starlink: Battle for Atlas به میاموتو و هیجان‌زده کردنِ لحظه‌ای بعضی مخاطبان با استفاده از آوردن دو آدم معروف دیگر به نام‌های ایلایجا وود و جوزف گوردون لویت! حال آن که اصلا وجود ساخته‌هایی مانند Starlink: Battle for Atlas ،Skull & Bones و بسته‌های الحاقیِ جدیدِ For Honor در چنین کنفرانسی، حتی در ذات خود حرکت‌های هرز و در اکثر زمان‌ها کم‌فایده‌ای هستند که حداقل می‌توان ارائه‌شان را به پخش شدن یک تریلر بدونِ هیچ چیز اضافه‌ای در پس و پیش، محدود کرد. تا ناگهان آخرِ کنفرانس به خودمان نیاییم و حس کنیم که در نود دقیقه، نهایتا چهل دقیقه محتوای به درد بخور نصیب‌مان شده است.

راستی، دی‌ال‌سیِ جذاب Donkey Kong برای بازی Mario + Rabbids Kingdom Battle هم در این کنفرانس به صورت کامل معرفی شد که انصافا جزو ارزشمندترین محتواهای آن بود. چرا؟ چون واقعا برای طرفداران آن اثر، خوشحال‌کننده به نظر می‌رسید و خیلی سریع آمد و با یک تریلر تعریف‌شده، کارش را کرد و رفت. برخلاف Skull & Bones که بوی تکراری بودنش خیلی‌ها را آزار می‌داد و Starlink: Battle for Atlas که گویا سازندگانش بیشتر از تلاش برای خلقِ صحیح آن، روی وارد کردن کاراکترهایی شناخته‌شده و محبوب از دنیای بازی‌های نینتندو به دنیای اثرشان مانور داده‌اند.

The Division 2

The Division 2 برخلاف خیلی از بازی‌های یوبی‌سافت در سال‌های اخیر، جلوه‌ی دنباله‌ای که واقعا به عرضه شدنش احتیاج داریم را یدک می‌کشد

در عین حال، با فاکتور گرفتن از نحوه‌ی نمایش دادن بازی‌ها، بدون شک Trials Rising و Transference، اعضایی به ظاهر کوچک اما مهم در این کنفرانس بوده‌اند. اولی که نسخه‌ی تازه و ظاهرا بهبودیافته و کمال‌گرایانه‌تری از بازی‌های یک مجموعه‌ی نه‌چندان بزرگ ولی دوست‌داشتنی، سرگرم‌کننده و لایق تجربه است که انگار این‌بار می‌خواهد هیجان‌انگیزتر از همیشه هم ظاهر شود و دومی، اثری که شخصا برایش احترام خیلی زیادی قائلم. Transference، یا در همان تله‌ای پا می‌گذارد که خیلی از آثار پرمدعای این‌گونه‌ی دیگر واردش شدند، یا همان‌طور که تریلرهایش خبر می‌دهند، تبدیل به تجربه‌ی روان‌شناسانه‌ی خیره‌کننده‌ای خواهد شد که در میان محتواهای غالبا کم‌ارزش و ضعیف محصولات دنیای واقعیت مجازی، می‌تواند حکم طلا را پیدا کند. در کنار این دو، همان‌طور که خودتان می‌دانید بازی AAA و پرخرجی هم وجود داشت که البته به خاطر دیده‌شدن آن به اندازه‌ی کافی تا همین امروز، دیگر حکم یکی از همین مهره‌های کوچک را پیدا کرد و صرفا در گذراندنِ چند دقیقه از کنفرانس بدون خورد کردن اعصاب هیچ شخصی و دعوت عالی به تجربه‌ی خود، موفق ظاهر شد؛ The Crew 2 که به نظر می‌رسد هر چه هم که نباشد، قطعا از نسخه‌ی اول به آن‌چه طرفداران از این مجموعه انتظار داشته‌اند و دارند، نزدیک‌تر خواهد بود!

Transference

در همان جمله‌ی آغازین این مقاله، گفتم که یوبی‌سافت شاید نمایشی کلیشه‌ای و قابل انتظار داشت اما قطعا در طول کنفرانسش چیزهایی شیرین به خصوص برای طرفداران پر و پا قرص بازی‌هایش هم جای داده بود. بعضی از این شیرینی‌ها، همین موارد قابل قبولی هستند که در پاراگراف قبلی از آن‌ها نام بردم و در این میان، دو دنباله هم وجود دارند که یکی‌شان پتانسیل تبدیل شدن به یک بازی عالی و جذاب و کیلومترها جلوتر از نسخه‌ی قبلی خود را دارد و دیگری پس از سال‌ها، دوباره حداقل من را به دیدن یک شاهکار کامل از یوبی‌سافت، امیدوار کرده است. The Division 2 که از خیلی قبل‌تر حضورش در نمایشگاه E3 2018 تایید شده بود، وسط ثانیه‌های کنفرانس مطبوعاتی یوبی‌سافت هم به اندازه‌ی کافی، احساسی و قدرتمندانه روایت سینماتیک نشان‌مان داد و هم گیم‌پلی کاملی را روی نمایشگرهای برد که محیط‌های بازِ حاضر در اثر و چگونگی حس‌وحال جریان‌یافته در آن، به شکلی معرکه داخل ثانیه‌هایش لمس می‌شد. The Division 2 در عین آن که نمی‌توان کاملا به تریلرهایش اطمینان کرد، برخلاف خیلی از بازی‌های یوبی‌سافت در سال‌های اخیر، جلوه‌ی دنباله‌ای که واقعا به عرضه شدنش احتیاج داریم را یدک می‌کشد. به این دلیل که شاید بتواند با درس گرفتن کامل از تک‌تک اشتباه‌های قسمت قبلی و تلاش برای ارائه‌ی محتواهای فوق‌العاده در همان روز عرضه، برای بسیاری حکم یک Watch Dogs 2 دیگر را پیدا کند که نشان داد برخی مواقع ایده‌ی اصلی یک مجموعه اشتباه نیست و اشتباهات، به چگونگی اجرای آن ایده‌ها برمی‌گردند.

Beyond Good and Evil 2

اگر از من بپرسید، بهترین بازیِ تاییدشده و در دستِ ساخت یوبی‌سافت چیزی جز Beyond Good and Evil 2 نیست. اثری که برای مخاطبان خود احترام قائل شده است و به شکلی جذاب می‌خواهد همه‌ی طرفداران را در ساخت دنیایی شگفت‌آور دخیل کند. البته که باید صبر کرد و دید سازندگان چه‌قدر در واقعی کردن این ادعا موفق می‌شوند و اثر نهایی تا چه اندازه بزرگ، خواستنی و عمیق به نظر می‌رسد؛ به خصوص با در نظر گرفتن این که هنوز راه بسیار زیادی تا ساخته شدن نسخه‌ی نهایی باقی مانده است و ساخته‌ی میشل انسل تازه در انتهای سال میلادی بعدی، می‌خواهد نسخه‌ی بتای خود را به انتشار عمومی دربیاورد. با این حال، مهم آن است که هر اندازه ثانیه‌های آغازین کنفرانس یوبی‌سافت به خاطر Just Dance 2019 برای برخی خسته‌کننده بودند، تریلر سینماتیک و فوق‌العاده‌ی Beyond Good and Evil 2 با پایان‌بندیِ هیجان‌انگیزش که خبر از یک داستان واقعا جذاب در دنیای بازی می‌داد، خوب در همان نخستین دقایق، هایپ‌مان را زیاد کرد. در سرتاسرِ کنفرانس یوبی‌سافت، فقط همین یکی واقعا آن احساس تازگیِ تمام و کمال را به مخاطبان بخشید و همین نشان می‌دهد که چرا نمی‌توانیم در مجموع تمامِ نکات مثبت و منفیِ نمایش، یوبی‌سافت را در E3 2018 با لفظِ «به یاد ماندنی» صدا بزنیم. البته که هم‌چنان برای تلاش کمپانیِ فرانسوی و خاص مورد بحث در راه خلق سرگرمی‌های تک‌نفره‌ی داستانی ارزش قائلیم و منتظر قسمت جدید خیلی از مجموعه‌های گیمینگ بزرگ‌شان هستیم. ولی برای ستایش کردنِ واقعی و هیجان‌زده شدن، ما به چیزهایی خیلی خیلی خیلی بیشتر از وضعیت فعلی احتیاج داریم.

نظر شما چیست؟ با ما و دیگر کاربران زومجی، این را در میان بگذارید که خودتان چه نگاهی نسبت به صفر تا صدِ کنفرانس مطبوعاتی یوبی‌سافت در E3 2018 دارید.


منبع زومجی
اسپویل
برای نوشتن متن دارای اسپویل، دکمه را بفشارید و متن مورد نظر را بین (* و *) بنویسید
کاراکتر باقی مانده