بازیگر سریال Game of Thrones یکی از تئوری های مرتبط با شاه شب را رد کرد
این خبر بخشهایی از داستان هشت فصل سریال «بازی تاج و تخت» را اسپویل میکند
.
.
.
در ماههای اخیر تئوری خاصی بین دوستداران جهان فانتزی-حماسی نغمهای از یخ و آتش (A Song of Ice and Fire) پخش شده بود که با زیرِ ذرهبین بردن شواهدی جالب همچون یکسانیِ مطلق بعضی از نمادهای ترسیمشده توسط نایتکینگ با تصویرِ دیدهشده توسط برن از زاویهی بالا که به وجود آمدن او توسط فرزندان جنگل را نشان میداد، کلاغِ سهچشمِ جدید یا کوچکترین پسر زندهی لرد ادارد استارک را همان شاه شب میخواند! تئوری پرطرفداری که ایزاک همپستد رایت بازیگر نقش برن، آن را بهصورت غیرمستقیم نادرست دانست و شاید، خیالِ خیلیها را راحت کرد.
سقوط از یکی از برجهای وینترفل به خاطر هل داده شدن توسط جیمی لنیستر، کنار آمدن با ترومای حاصل از این رخداد، فرار از دست تیان گریجویِ یاغیشده، آشنایی با جوجن و میرا، رفتن به آنسوی دیوار، تبدیل شدن به کلاغ سهچشم و بازگشتن به قلعهی پدری برای افشای حقایق بیشتر و کمک رساندن به بشریت برای نابودیِ شاه شب؛ نمیتوان انکار کرد که برندون با پشت سر گذاشتن این مسیر، یکی از خاصترین قوسهای شخصیتی سریال را داشت و عجیب نبود که برخی از طرفداران، با گذر زمان او را مرتبط با دیوانهوارترین تئوریهایشان در نظر بگیرند. به این خاطر که فعلا در طرفِ زندهها، هیچ کاراکتری به اندازهی برن، مرموز به نظر نمیرسد و نمیتواند گرهخورده به عجیبترین تفکرات ما باشد. او حالا به جایگاهی رسیده است که وقتی مابین ثانیههای اولین قسمت از فصل هشتم به یکی از کاراکترها نگاه میانداخت، برداشت اکثر طرفداران از مواجهه با این صحنه چیزی نبود جز باور به قطعیت مهم شدن آن شخص در ادامهی داستان! پس حق بدهید که یکی از تئوریهای جذاب دربارهی وی، چیزی نباشد جز آن که او پس از سفر به گذشته برای جلوگیری از شکلگیری حیاتِ طولانیمدت وایتواکرها، در اصل تبدیل به شاه شب میشود و حالا بدون اینکه خودش بداند، قصد ایستادگی در مقابل یک نسخهی دیگر از خویش را دارد!
ولی بهتازگی و با حضور بازیگر نقش برن در برنامهی محبوب Jimmy Kimmel Live، جیمی کیمل بالاخره از خودِ همپستد رایت دربارهی این تئوری سؤال کرد و خواستار واکنش نشان دادن او به هر روش ممکن نسبت به آن شد. او نیز هنگام زیر سؤال بردنِ زیرپوستیِ این تئوری و اشاره به هویت شکبرانگیز اما مثبت کلاغِ سهچشم در داستان، اینطور پاسخ کیمل را داد:
من فکر میکنم که او کلاغ سهچشم است و قطعا، در طرف زندهها میایستد. من هم این تئوری را شنیدهام و نمیتوانم آن را مستقیما تایید یا رد کنم.
هیچ شکی وجود ندارد که بازیگران حتی با ردِ برخی از شایعات، سبب شکلگیری ایدههایی دربارهی داستان آثار گوناگون در ذهن برخی طرفداران میشوند و همانگونه که نمیتوانند چنین مواردی را تایید کنند، نباید با برداشتن مستقیمِ گزینهها از روی میز، پیشبینیکنندگان را به سمت راحتی بیشترِ مد نظرشان ببرند. از طرفی هم شکی وجود ندارد که شاهِ شب بهعنوان فرمانروای مردگان، اصلا نمیتواند در طرف زندهها باشد و بیان همان جمله توسط رایت، خواسته یا ناخواسته، بهنوعی این تئوری را رد کرده است. هرچند که یقینا بعضی از مخاطبان خواهند گفت که صحبتهای او به قرار داشتنِ فعلیِ کلاغ سهچشم درکنار انسانها اشاره دارد و ممکن است رخدادهای پیشرو، کاراکتر مورد بحث را تبدیل به نایتکینگی کنند که فرماندگی مردگان علیهشان را برعهده میگیرد. البته حین بیان شدن تمام نتیجهگیریهای ذکرشده توسط کیمل، ناگهان رایت که انگار متوجه اشتباه استراتژیکش در ردِ ضمنیِ تئوری مورد بحث شده بود، صحبتهایش را اینگونه به مرحلهی بالاتری از جذابیت برد:
چه کسی گفته است که نایتکینگ زنده نیست؟ (با خنده) من نمیدانم! کمکم کن!
شما چه نظری درباره صحبتهای ایزاک همپستد رایت دارید؟ آیا آن را بهعنوان اثباتی بر نادرستی تئوری یکسان بودن شخصیتهای برندون استارک یا کلاغ سهچشم با شاه شب در نظر میگیرید یا صحبتِ نهایی و شاید شوخطبعانهاش را در جایگاه مدرک بزرگتری برای احتمال حقیقی از آب درآمدن این ایدهی داستانی در نظر میگیرید؟
نظرات