بهترین بازی سال ۲۰۱۹ از نگاه زومجی

در جریان بهترین‌های سال ۲۰۱۹ زومجی، در بیش از ۲۰ بخش مختلف بهترین بازی‌های سال را در ژانر‌های مختلف یا از حیث دستاورد‌های متفاوت معرفی و انتخاب کردیم. حال، نوبت به ایستگاه پایانی این مسیر رسیده که همان انتخاب بهترین بازی سال ۲۰۱۹ است. از آنجایی که این بخش اهمیت ویژه‌ای دارد، برخلاف سایر بخش‌ها در آن شاهد ۱۰ نامزد هستیم. اجازه بدهید بدون مقدمه بیش‌تر، به سراغ معرفی این بازی‌ها و در نهایت هم اعلام برنده برویم. در ادامه می‌توانید ویدیو این بخش را تماشا کنید تا بعد مفصل به سراغ نامزد‌ها و برنده برویم:

دانلود از آپارات | تماشا در یوتیوب

سری Borderlands از همان اولین نسخه، توانست خودش را به‌عنوان یک تجربه شدیدا هیجان‌انگیز و سرگرم‌کننده مطرح کند. لذت گشت و گذار در دنیای آخرالزمانی این بازی، کشتن دشمنان مختلف و از همه مهم‌تر درگیر شدن با سیستم لوت فوق‌العاده، مواردی هستند که از نسخه اول تا Borderlands 3، در این بازی حضور پررنگی داشتند و آخرین نسخه منتشر‌شده از این مجموعه هم توانسته این ویژگی‌های مثبت را دوباره کنار هم جمع و تجربه‌ای دوست‌داشتنی ارائه کند. تنوع شخصیت‌ها، بازی کردن با هریک از آن‌ها را به تجربه‌ای خاص و منحصر‌به‌فرد تبدیل می‌کند و از طرف دیگر، گرافیک فانتزی محبوب مجموعه هم در این نسخه به اوج رسیده و دنیای آن را با نهایت زیبایی و جزییات به‌تصویر می‌کشد. Borderlands 3 همچنین کماکان دارای یک بخش Co-Op بسیار مفرح و سرگرم‌کننده است که همه این‌ها، این بازی را به یکی از بهترین‌هایِ سال تبدیل می‌کنند.

آبسیدین، استودیویی است که بیش‌تر با ساخت بازی‌های نقش آفرینی شناخته می‌شود و تا امروز هم توانایی بالایش در این ژانر را با ساخت آثاری چون Fallout: New Vegas یا Pillars of Eternity به رخ کشیده است. به همین دلیل هم ساخته جدید آن‌ها که یک بازی کاملا جدید به اسم Outer Worlds بود، شدیدا اثری مورد‌انتظار به‌حساب می‌آمد و در نهایت هم موفق شد در سطح انتظارات کاربران و حتی فراتر، ظاهر شود. Outer Worlds با اینکه از آن دست بازی‌های نقش آفرینی نیست که بالای صد ساعت گیم‌پلی داشته باشند، ولی در همان مدت زمان تقریبا ۳۰ ساعته هم با انواع و اقسام ماموریت‌های اصلی و فرعی مخاطبش را سرگرم می‌کند و کاملا، تنوع در ماموریت‌ها را می‌توان در این بازی مشاهده کرد. Outer Worlds همچنین داستانی خوبی هم برای روایت کردن دارد و سفر به محیط‌های مختلف در جریان آن، شما را با سرزمین‌هایی با طراحی‌هایی ناب آشنا خواهد کرد که هرکدام سورپرایز‌هایی هم برای‌تان دارند. جدا از این، در دورانی که جای خالی یک فال‌اوت داستان‌محور با‌کیفیت حس می‌شود، Outer Worlds احتمالا نزدیک‌ترین تجربه‌ای است که به این سری خواهید داشت و طنز خاص آن مجموعه و برخی ویژگی‌های دیگرش را می‌توان در این بازی هم پیدا کرد.

یکی از شگفتی‌های امسال که از قضا به‌عنوان بهترین بازی مستقل سال ۲۰۱۹ هم از دید زومجی انتخاب شد، Disco Elysium، ساخته استودیو ZA/UM است. دیسکو الیسیوم به‌عنوان یک بازی نقش آفرینی کاراگاهی معرفی می‌شود و در اجرای بی‌نقص هر دو بخش از این سبک هم موفق ظاهر می‌شود؛ به این معنی که بازی از یک طرف با داشتن سیستم طراحی و ارتقای شخصیت بسیار پرجزییات، یک اثر نقش آفرینی عالی است و از طرف دیگر هم به لطف دیالوگ‌نویسی‌های واقعا بی‌نظیر، داستان پر رمز و راز و چگونگی حل شدن معما‌هایش یک تجربه کاراگاهی با‌کیفیت است. علاوه بر این سازندگان دنیایی با اتمسفر شدیدا تاثیرگذار را برای بازی خلق کرده‌اند که کمک زیادی به غرق شدن مخاطب در آن می‌کند و باعث می‌شود تا پس از شروع کردن Disco Elysium، دل کندن از آن بدون به پایان رساندش کار سختی باشد.

شاید پس از تعطیل شدن استودیو ویسرال و همینطور عملکرد نه‌چندان خوب دایس در بازی Star Wars Battlefront 2، کم‌تر کسی تصور می‌کرد که روزی بتوانیم یک بازی واقعا خوب با محوریت جنگ ستارگان از استودیو‌های الکترونیک آرتز ببینیم ولی خب استودیو ریسپاون، خلاف این را ثابت کرد و نه فقط یک تجربه عالی از استار وارز، که یک بازی اکشن ماجراجویی واقعا خوش‌ساخت را تقدیم مخاطبانش کرد. Star Wars Jedi: Fallen Order، داستان شخصیتی به اسم کال کستیس را روایت می‌کند و هم در زمینه روایت کلی داستان و هم شخصیت‌پردازی این کاراکتر، کیفیت خوبی نشان می‌دهد. بدون شک اما اصلی‌ترین عامل جذابیت Star Wars Jedi: Fallen Order، گیم‌پلی آن است؛ جایی که سیستم مبارزات بازی، هم چالش‌برانگیز و هم سرگرم‌کننده است و تنوع خیلی خوب مراحل و محیط‌هایی که بازی در آن‌ها جریان دارد، باعث می‌شود تا بازی تا آخرین لحظه از نفس نیافتد و همان تجربه‌ای باشد که طرفداران جنگ ستارگان، سال‌ها منتظر تجربه‌اش در هنر هشتم بودند.

نوبتی هم که باشد، نوبت بازی Control از استودیو محبوب رمدی است. سم لیک و دوستانش در جدید‌ترین ساخته خود کماکان قدرت‌شان در خلق دنیایی ماورایی و خاص را ثابت کردند و البته که با روایت یک داستان پرجزییات در دلِ این دنیا و همچنین خلق اکشن‌های ناب، هم لذت تجربه یکی از بهترین بازی‌های سال را به ما هدیه دادند و هم اینکه ما را به آینده خودشان امیدوارتر از همیشه کردند. Control بازیکنان را به داخل یک آسمان‌خراش عجیب و غریب به اسم قدیمی‌ترین خانه می‌برد؛ جایی که در آن جسی فیدن، شخصیت اصلی بازی، وظیفه سنگینی بر دوشش گذاشته می‌شود و حال باید با در دست گرفتن یک سلاح سازمانی خاص، در مقابل انواع و اقسام تهدید‌های موجود در این جهان ماورایی ایستادگی کند. کنترل، خلاقیت‌های خوبی به‌عنوان یک بازی اکشن دارد و برای مثال سلاح جالب آن که می‌تواند به اشکال مختلفی دربیاید و همچنین قابلیت‌هایی که در اختیارتان گذاشته می‌شوند، اکشن‌های هیجان‌انگیزی به وجود می‌آورند که نتیجه همه آن‌ها، تبدیل شدن کنترل به یکی از بهترین‌های سال است.

در اینکه سری کالاف دیوتی یکی از محبوب‌ترین بازی‌های سبک شوتر است، شکی نداریم. با این حال روند سینوسی این مجموعه در نسخه‌های اخیر باعث شده تا کمی با تردید بیش‌تری منتظر نسخه‌های جدیدش باشیم ولی خب، Call of Duty: Modern Warfare، اثری بود که پس از انتشار تمام این تردید‌هایمان را از بین برد و خودش را به‌عنوان یکی از بهترین نسخه‌های این مجموعه مطرح کرد. Modern Warfare موفقیتش را مدیون دلایل زیادی است ولی قطعا یکی از اصلی‌ترین این دلایل، بخش داستانی بسیار خوبی است که اینفینیتی وارد برای آن تدارک دیده است. پس از حذف بخش داستانی در نسخه سال گذشته مجموعه، این حس وجود داشت که شاید کالاف دیوتی دیگر در این زمینه اشباع شده و سازندگانش ایده درستی برای ارائه داستان خوب در بازی ندارند ولی خب، Modern Warfare نشان داد که هنوز نمی‌توان چنین برداشتی داشت و داستان بازی با حضور شخصیت‌هایی چون کاپیتان پرایس و معرفی چند چهره جدید، تجربه‌ای شدیدا جذاب، سینمایی و حتی تاثیرگذار بود. مکمل این بخش داستانی اما یک تجربه چندنفره عالی است که با داشتن حالت‌های بازی مختلف و همینطور تنوع خوب نقشه‌ها، حتی آن‌هایی را که همیشه از نبود یک حالت چندنفره وسیع و با تعداد بالای بازیکن در این مجموعه گله می‌کردند راضی نگه می‌دارد. Modern Warfare، یک بازگشت عالی به روز‌های اوج سری کالاف دیوتی است و همین هم آن را به یکی از بهترین‌های ۲۰۱۹ تبدیل می‌کند.

بازی موردانتظار هیدئو کوجیما، سه سال پس از معرفی در سال ۲۰۱۹ منتشر شد تا همه بتوانیم این اثر را که بارها با تریلر‌های مرموز و خاص آن برایش هیجان‌زده شده بودیم، تجربه کنیم. Death Stranding، روایتگر داستان مردی به اسم سم پورتر بریجز با ایفای نقش نورمن ریداس است که سعی در رساندن محموله‌های مختلف به هدف دارد و در عین حال می‌خواهد شبکه از هم‌گسیخته دنیای بازی را مجددا وصل کند. یکی از ویژگی‌های جالب دث استرندینگ، امکان تعامل بازیکنان با یکدیگر از طریق ساخت سازه‌ها در دنیای بازی است که کارگردان اثر هم از آن، به‌عنوان تجربه‌ای جدید و متفاوت در بازی‌های ویدیویی یاد کرده بود و خب چنین ویژگی بدون شک یکی از نقاط قوت اصلی بازی هم به‌حساب می‌آید. علاوه بر آن، دث استرندینگ از حیث بصری هم یک دنیای ویران‌شده و عجیب را با تمام جزییات به‌تصویر کشیده و موسیقی‌های آن هم همانطور که چه در بررسی بازی و چه در بخش بهترین موسیقی اشاره کردیم، جزو بهترین‌های سال هستند. کنار هم قرار گرفتن این ویژگی‌ها، کافی است تا ساخته جدید هیدئو کوجیما هم یکی از بهترین بازی‌های سال باشد.

مجموعه رزیدنت ایول، یکی از قدیمی‌ترین و محبوب‌ترین آثار ژانر ترسناک بقا است که البته در طول زمان بارها و بارها دستخوش تغییرات زیادی هم شده است. با این حال هنوز هم نسخه‌های کلاسیک این مجموعه، در ذهن خیلی از مخاطبان مانده‌اند و به همین دلیل هم بازسازی یکی از بهترین‌های سری یعنی رزیدنت ایول 2، خبری فوق‌العاده برای طرفداران قدیمی بود. هرچند تغییرات بازی در مقایسه با نسخه اصلی، طرفداران را به دو بخش موافق و مخالف تبدیل کرده، ولی Resident Evil 2 Remake قطعا یکی از بهترین‌های این مجموعه در بین نسخه‌های جدید است و تجربه‌ای ترسناک، چالش‌برانگیز و صد البته سرگرم‌کننده به‌حساب می‌آید. لذت گشت و گذار در اداره پلیس راکون سیتی و سایر محیط‌های این بازی با گرافیک امروزی و چشم‌نواز و همینطور کشتن زامبی‌ها و دشمنان دیگر، واقعا عالی است و از طرفی دیگر وجود تهدید‌هایی دائمی مثل مستر ایکس در بازی، مواردی هستند که بازی کردن Resident Evil 2 Remake را ارزشمند کرده و آن را به یکی از بهترین‌های سال تبدیل می‌کنند.

بازسازی رزیدنت ایول 2، تنها اثر بازسازی‌شده در بین بهترین‌های امسال نیست و یکی دیگر از جذاب‌ترین بازی‌های امسال هم بازسازی The Legend of Zelda: Link's Awakening توسط نینتندو بود. این نسخه از مجموعه زلدا، در بین طرفداران آن جایگاه خاصی دارد و خب نینتندو هم در بهترین شکل ممکن، اقدام به بازسازی آن کرده است. به طوریکه از یک طرف، ساختار اصلی بازی و مخصوصا سیاه‌چال‌های آن کاملا حفظ شده و هنوز هم پس از گذشت این همه سال، طراحی آن‌ها کاربر را شگفت‌زده می‌کند. از طرف دیگر، گرافیک بازی کاملا از نو طراحی شده و گردش در جزیره زیبای بازی و تعامل با ساکنین آن را بیش از پیش جذاب‌تر می‌کند. همچنین در دورانی که اکثر بازی‌ها به سمت ساده شدن پیش رفته‌اند، The Legend of Zelda: Link's Awakening اثری کاملا چالش‌برانگیز است که اگر به دنبال حل معما‌هایی خاص و گشت و گذار در دنیایی پر از رمز و راز هستید، نباید آن را از دست بدهید.

و اما بهترین بازی سال ۲۰۱۹ از نگاه زومجی، چیزی نیست جز Sekiro: Shadows Die Twice، آخرین ساخته استودیو بسیار موفق فرام‌سافتور. فرقی ندارد که طرفدار مجموعه بازی‌های سولز باشید یا حتی از منتقدینِ آن‌ها؛ Sekiro: Shadows Die Twice، اثری است که تنها با بازی کردن چند ساعت از آن شیفته‌اش خواهید شد و حتی اگر درجه سختی بازی هم برای‌تان آزاردهنده باشد، تمام تلاش‌تان را خواهید کرد تا مکانیک‌های بازی را یاد بگیرید و بیش‌تر غرق در این حجم از زیبایی بازی شوید. یکی از اولین ویژگی‌هایی که بازیکن را مجذوب سکیرو می‌کند، گرافیک هنری فوق‌العاده آن و به تصویر کشیدن جهان بازی که در کشور ژاپن واقع شده، به بهترین شکل ممکن است. تنوع بالای محیط‌های بازی و زیبایی محسور‌کننده آن‌ها، در کنار جزییات بی‌نظیری که برای طراحی شخصیت بازی و دشمنان استفاده شده نشان می‌دهد که تیم هنری فوق‌العاده‌ای در ساخت بازی دخیل بوده‌اند و مکمل این زیبایی بصری هم چیزی نیست جز یک موسیقی عالی که به بهترین شکل حال و هوای شرقی آن را منتقل می‌کند.

البته که تمام ویژگی‌های قابل تحسین Sekiro: Shadows Die Twice، در جلوه‌های هنری آن خلاصه نشده‌اند و بازی، در روایت داستان تلاش یک شینوبی هم موفق ظاهر می‌شود؛ البته با در نظر گرفتن سبک خاص داستان‌گویی فرام‌سافتور در بازی‌هایش که البته در این اثر تغییراتی هم داشته است. علاوه بر این، بهترین و جذاب‌ترین ویژگی سکیرو بدون شک سیستم مبارزات آن است؛ سیستمی که اصلی‌ترین عامل در جذب کردن بازیکنان به‌حساب می‌آید و شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که کم‌تر بازی دیگری تا به امروز موفق شده تا نبرد‌های تن به تن با شمشیر را با چنین کیفیتی از حیث جذابیت و واقع‌گرایی به تصویر بکشد و باعث شود تا ساده‌ترین کار‌ها، از ضربه زدن به دشمن با شمشیر یا دفع ضربات آن‌ها به شکل غیرقابل وصفی جذاب و سرگرم‌کننده باشد. شاید اصلی‌ترین دلیل جذابیت Sekiro: Shadows Die Twice هم همین سیستم مبارزات فوق‌العاده باشد که باعث می‌شود تا حتی آن‌هایی که پیش‌تر طرفدار بازی‌های فرام‌سافتور نبودند هم شانس دوست داشتن این بازی و درگیر آن شدن را داشته باشند.

در یک کلام، Sekiro: Shadows Die Twice یکی از آن بازی‌های واقعا کامل است که چه در ارائه یک تجربه کلی بی‌نقص و چه در تک تک بخش‌هایش، موفق ظاهر می‌شود و همین هم موردی است که می‌تواند یک بازی را به اثری فراموش‌نشدنی تبدیل کند و صد البته، باعث شود که زومجی هم این بازی را به‌عنوان بهترین بازی سال خودش انتخاب کند.

پس بهترین بازی سال ۲۰۱۹ از دید زومجی به شرح زیر است. همان‌طور که در پست اصلی بهترین‌های سال هم اشاره شد، امسال به جز رتبه نخست، سایر بازی‌ها رتبه‌بندی خاصی ندارند:

• Sekiro: Shadows Die Twice
• The Legend of Zelda: Link's Awakening
• Resident Evil 2 Remake
• Death Stranding
• Call of Duty: Modern Warfare
• Control
• Star Wars Jedi: Fallen Order
• Disco Elysium
• Outer Worlds
• Borderlands 3

نظرسنجی بهترین بازی سال با برتری رزیدنت ایول ۲ ریمیک به پایان رسید. نتایج در ادامه قابل مشاهده است.