پیش از اینکه بهسراغ مقاله معرفی شخصیتهای دنیای کمیک این هفته برویم، نقل قولی از شخصیت راکت راکون را باهم بخوانیم:
من تمام چیزهایی را که در طی این سالها با دوستانم آموختهام، به شما خواهم گفت. شما میتوانید کهکشان را نجات دهید و امتیازهای خود را بالا ببرید. شما میتوانید تنها با کشتن چند آدم بد، جان میلیونها انسان را نجات دهید. شما میتوانید تمام این کارها را انجام دهید، فقط لازم است که به خودتان بگویید. زمانیکه به خودتان میگویید «من بهترین و خفنترین موجود سرتاسر جهان هستم»، به این حرف باور داشته باشید.
راکت راکون که یکی از اعضای خیلی قدیمی گروه نگهبانان کهکشان محسوب میشود، از ساکنان بومی سیاره Halfworld که در Keystone Quadrant قرار دارد، است. این عضو معمولا بهعنوان استراتژیست و نقشهریز تیم نگهبانان کهکشان فعالیت میکند. راکت راکون یک شخصیت ابرقهرمانی محسوب میشود که در کتابهای کمیکی که توسط شرکت مارول کامیکس منتشر میشوند، حضور پیدا میکند. این شخصیت توسط نویسندهای به نام بیل مانتلو و هنرمندی به نام کیث گیفن خلق شده است. راکت راکون برای اولینبار در قسمت ۷ سری کتاب کمیک Marvel Preview که در تابستان سال ۱۹۷۶ منتشر شده بود، حضور پیدا کرد.
او یک راکون بسیار باهوش و انسانشناس است که تخصص زیادی هم در نشانهگیری، تیراندازی با اسلحه و طراحی تاکتیکها دارد. نام و همچنین جنبههای مختلفی که این شخصیت دارد، به یکی از آهنگهای گروه The Beatles که با نام Rocky Raccoon که در سال ۱۹۶۸ منتشر شده بود، اشاره میکند. زمانیکه گروه ابرقهرمانی نگهبانان کهکشان در سال ۲۰۰۸ دوباره راهاندازی شدند و به صفحات کتابهای کمیک آمدند، راکت راکون یکی از اعضای اصلی و برجسته آن محسوب میشود. این شخصیت از همان ابتدا، محبوبیت بسیار زیادی به دست آورد. به طوری که در اقتباسهای مختلفی که از این گروه ساخته میشود، راکت راکون تقریبا یکی از اعضای ثابت است.
صدها سال پیش، موجوداتی که شباهت زیادی به انسانها داشتند، از یک سیاره دیگر به سرتاسر فضا رفتند تا در مورد موضوعات مختلف تحقیق کنند. آنها در طی همین فرایند تحقیقاتی خود، مکانی به نام Keystone Quadrant را پیدا کردند که نزدیک صورت فلک ستارگان به نام شباهنگ بزرگ بود. به همین ترتیب هم آنها تصمیم گرفتند تا از این مکان بهعنوان یک تیمارستان مخصوص دیوانهها استفاده کنند. این موجودات شبه انسان رباتهایی را درست کردند تا در این تیمارستان کار کنند. رباتها قرار بود که کنار بیماران بمانند و زمانیکه نیاز شد، به آنها کمک کنند. آنها قصد داشتند تا با این کار متوجه شوند که در مغز آنها چه چیزی میگذرد که باعث شده آنها دیوانه و مجنون شوند.
هر چیزی که آنها در این تیمارستان میدیدند، خیلی برایشان جالب بود و چیزهای زیادی را به آنها آموخت. آنها هر چیزی را که در دفترچه گیدیون میدیدند و یاد میگرفتند، یادداشت میکردند. آها همچنان تحقیقات خود را به همین شکل ادامه دادند، تا زمانیکه بالاخره بودجه آنها قطع شد. به همین ترتیب، به آنها گفته شد که باید هرچه زودتر به سیاره خودشان بازگردند. همین اتفاق هم باعث شد تا آنها خیلی ناراحت شوند و تصمیم بگیرند که تا هر زمانیکه میتوانند، بیماران را نگاه کنند؛ هرچند که خیلی زود هم این زمان تمام شد. آنها در تلاش بودند تا راهی را پیدا کنند که بتوانند تا جایی که امکان دارد، در زمانیکه خودشان آنجا نیستند، به بیماران کمک کنند.
به همین دلیل هم آنها یک میدان نیرو ایجاد کردند و نام آن را «The Galacian Wall» قرار دادند. این میدان نیرو، کل سیستم ستارهای را که تیمارستان در آن قرار داشت، درون خودش قرار میداد تا بهنوعی از آن محافظت کند. آنها به این طریق میتوانستند امنیت بیماران خود را تأمین کنند و آنها از خطرات دنیای بیرون مصون نگه دارند. از طرف دیگر هم رباتها در آنجا ماندند تا به بیماران کمک کنند. این رباتها، برای سالها، کارهایی را برای این بیماران انجام دادند و به شکلی آنها را کمک کردند که آنها خودشان نمیتوانستند آن کارها را بکنند. بااینحال، طولی نکشید که به خاطر وضعیتی که برای کیستون به وجود آمده بود، آنها دچار مشکل شدند؛ وضعیت به شکلی پیش رفت که بیماران بچههایی را از خودشان به دنیا میآوردند و این جنون و دیوانگی را هم به این کودکان انتقال میدادند.
راکت راکون تا ۳۰ سال بعد از خلقتش، تنها در ۱۰ قسمت از کتابهای کمیک حضور داشت
آنها همانطور که زندگی را به این شکل ادامه میدادند، تصمیم گرفتند که نامی را هم روی خودشان بگذارند و از همین رو نام «لونیها» را انتخاب کردند. آنها حتی یک دین را هم مخصوص خودشان به وجود آوردند. آنها پزشکان قدیمی و باستانی خود را درست همانند خدایان میپرستیدند. آنها یک سری کاهن هم داشتند که با نام «The Good Humor Men» مورد خطاب قرار میگرفتند. جالب است بدانید که آنها دفترچه قدیمی را کتاب مقدس خودشان میدانستند. آنقدر این کتاب مقدس برایشان ارزش داشت که حتی آن را مکانهایی به نام Admissions Wards قرار داده بودند. از طرف دیگر رباتها بهدنبال این بودند که راهی را ایجاد کنند که در آن، دیگر نیاز نباشد که بهطور مستقیم از بیماران مراقبت و پرستاری کنند.
به همین دلیل هم آنها تصمیم گرفتند که با ژنتیک و مسائل این چنینی بازی کنند تا بلکه به نتیجهای رسیدند. آنها هر چیزی را روی حیوانات خانگیای که پزشکان آنجا قرار داده بودند، آزمایش میکردند. خیلی زود آنها موفق شدند که یک طرح خوب و موفقیتآمیز را به وجود بیاورند. آنها توانستند تغییراتی را در حیوانات به وجود بیاورند که دیگر آنها مراقب لونیها باشند. این در حالی بود که رباتها به سمت دیگر سیاره رفتند تا یک کشتی فضایی را برای خودشان درست کنند. آنها در تلاش بودند که بهنوعی این میدان نیرو را از بین ببرند و از این سیاره خارج شوند. به مرور زمان، این سیاره با نام Halfworld شناخته میشد که به دلایل مختلف زیادی این نام انتخاب شده بود.
یکی از این دلایل، این بود که به خاطر رباتها، به دو نیم تقسیم شده بود که نیمی از آن مربوطبه همین رباتها یا «نیمه صنعتی» میشد. خیلی زود رباتها موفق شدند تا لوازم و اسباببازیهایی را برای بیماران درست کنند. آنها سلاحها و ماشینهای زیادی را به وجود آوردند. اما این لوازم و وسایل فقط به این منظور بود که حیوانات بتوانند از آنها استفاده کنند. خیلی از همین حیوانات همچنین درخواست کردند که بخشی از اندامهای بدنشان با قطعات سایبرنتیکی تعویض شود که عملکرد بهتری داشته باشند. این حیوانات هم به مرور زمان مکانی را مخصوص به خودشان درست کردند تا در آن زندگی کنند؛ مکانی که فاصله زیادی با بیماران داشت.
القاب و اسامی مستعار: راکی راکون، رنجر راکت، Subject 8P913 و غیره.
تیمها: انتقام جویان، نگهبانان کهکشان، ارتش نووا، تک نت، مقاومت و زندانیان غریبه.
متحدان: ابیگیل برند، ادم وارلاک، ادوموکس، آمالیا، آنجلا، انت من، بلک پنتر، بلک ویدو، بلاند فانتوم، باکی بارنز، باگ، کاپیتان آمریکا، کاپیتان یونیورس، کارول دنورس، دوان گرین وود، دث کرای، دکتر استرنج، درکس نابودگر، فالکون، فلش تامپسون، گامورا، ژنرال کورز، گروت، هاووک، هاوک آی، هرکولز، هالک، آیرون من، جک فلگ، جینک، کیتی پراید، کورگو، مانتیس، نبیولا، نووا، پپر پاتس، فلیش، پرینس وی فایندر و غیره.
دشمنان: آمالیا، آنجلا، برتولت هوور، بلاد برادرز، کاردینال راکر، دی استار، اریس، دایوین، دلفینیا، فادر دیابلو، گلادیاتور، میگس، منتور، میسا، رونان، شنون شوگر بیکر، شوما گوراث، استار تیف، تانوس، بیبی گاد، اولتران، والکن، وودرو، یوتات و غیره.
همانطور که بالاتر هم به این موضوع اشاره شد، راکت راکون اولینبار در قسمت ۷ مجله سیاه و سفیدی که توسط شرکت مارول کامیکس در سال ۱۹۷۶ و با نام Marvel Preview منتشر شده بود، ظاهر شد. او توسط دو هنرمند به نام بیل مانتلو و کیث گیفن خلق شده است. این شخصیت اولینبار با نام راکی راکون معرفی شد. زیرا نام و جنبههای مختلف او، به طرز واضحی از آهنگ معروف گروه بیتلز که با همین نام منتشر شد، الهام گرفته شده بود. این شخصیت در ۸۳۳ کتاب کمیک حضور داشته که تنها در قسمت اول سری کتاب کمیک Secret Wars به نام The End Times جان خود را از دست داد.
- The Toy War:
زمانیکه هالک با یک هیولا به نام «استاد کهکشان» مبارزه کرده بود، خودش را تله پورت و به Halfworld منتقل کرد. این برهه زمانی، همانجایی بود که هالک و راکت راکون برای اولینبار با یکدیگر روبهرو شدند. در این برهه زمانی، راکت راکون یکی از نگهبانان این سیاره محسوب میشد. راکت راکون تلاش کرد تا متوجه شود که هالک چگونه از میدان نیرویی که دور سیاره وجود داشت، عبور کرده است. بعد از گذشت مدتی، رئیس Inter-Stel Mechanics هم یک مزدور به نام «بلک بانی بریگید» به Halfworld فرستاد تا ماموریتی را برای او انجام دهد. این مزدور به آنجا رفت و کتاب مقدس لونیها را دزدید و رئیس آنجا را هم گروگان گرفت. به همین ترتیب راکت از هالک خواست تا به او کمک کند که کتاب مقدس لونیها و همچنین رئیس آنها را نجات دهد.
بعد از این مأموریت، یک شخصیت لاکپشتی به نام «عمو پیکو» هالک را به زمین فرستاد تا او به هیچ طریقی جامعه حیوانیای را که در آنجا وجود داشت، خراب نکند. زمانیکه یک مرد به نام «لرد دایوین» کنترل Inter-Stel Mechanics را در دست گرفت، ماجراهای بیشتری پیش آمد و مشکلات جدیدی پدیدار شد. در همین حین، پیکو و «جودسون جیکس» از درون چرخ فضایی به بیرون انداخته شدند. بلک بانی بریگید هم به ناچار از جیکس که رهبر قدیمی محسوب میشد، جدا شد. جیکس بعد از این اتفاق، به جایی رفت که Mayhem Mekanics را ساخته بود و همانجا هم مستقر شد. در آنجا، دانشمندانی را داشت که به واسطه آنها توانست متحدانی را به وجود بیاورد. آنها چیزهایی را به وجود آوردند که «کیلر کلاونز» نام داشتند. علاوهبر این، آنها موجودات خفاشمانندی را هم خلق کردند که نام آنها را «Drakillars» گذاشته بودند.
جیکس برنامه داشت تا با یک دختر به نام «لایلا» ازدواج کند. دلیل اینکه دوست داشت با این دختر ازدواج کند، این بود که بتواند ثروت خانواده او و همچنین شرکت اسباببازی را که آنها داشتند، به دست بیاورد. بعدها، جیکس کاری کرد تا یکی از دلقکهای قاتل، بهترین مکانیک اسباببازیهای لرد دایوین را به قتل برساند. همین اتفاق، یک جنگ به وجود آورد که جنگ تجاری نام داشت. بعد از راه افتادن این جنگ، راکت به سراغ جیکس رفت. اما برخلاف چیزی که جیکس برنامهریزی کرده بود، لرد دایوین، لایلا را گروگان گرفت تا خودش بتواند با او ازدواج کند. همین اتفاق هم باعث شد تا راکت و عموی او، بهدنبال آنها بروند. آنها توانستند لایلا را در تیمارستان پیدا کنند. زمانیکه دلقکهای قاتل توانستند ارتش «بلک جک اوهر» را دستگیر کنند، خود اوهر فرار کرد و راکت را از دست هیولای لرد دایوین که «رد برث» نام داشت، نجات داد.
آنها با کمک هم، این دلقکها را فریب دادند که هیولای خودشان به قتل برسانند؛ آن هم با زندانی کردن او در یک فضای خلاء. همین اتفاق باعث شد تا قاتلان هر دو جبهه، جان خود را از دست بدهد. شرایط به قدری بد شده بود که این اسباببازیسازهای شرور با یکدیگر دست به یکی کردند تا مقابل راکت بایستند و او را نابود کنند. بلک جک کاری کرد که آنها فرار کنند و آنها هم در همین حین، کتاب مقدس لونیها را پیدا کردند که در اختیار عمو پیکو بود. آنها به واسطهی همین کتاب توانستند اطلاعات زیادی از ریشه و منشاء خیلی چیزها متوجه شوند. به همین ترتیب، آنها به سراغ رباتها رفتند و از آنها درخواست کمک کردند. راکت حتی کتاب مقدس را هم به رباتها داد. این اطلاعات به آنها کمک کرد که بتوانند یک اسباببازی شگفتانگیز بسازند.
این اسباببازی یک کلاه ایمنی بود که میتوانست لونیها را درمان کند؛ به طوری که آنها دیگر مجنون و دیوانه نباشند. در همین حین، جیکس و لرد دایوین با یکدیگر متحد شدند تا برای آخرین بار به راکت حمله کنند. آنها این کار را انجام دادند که راکت دیگر نتواند کسبوکار ساخت اسباببازی را از بین ببرد. دلقک قاتل تقریبا توانست راکت را نجات دهد اما او به طرز شگفتانگیزی توسط بلک جک نجات پیدا کرد. سرانجام، بعد از گذشت مدتی رباتها با لونیهایی که درمان شده بودند ظاهر شدند و با کمک هم جیکس و دایوین را شکست دادند. بعد از این جنگ بزرگ، تغییرات خیلی زیادی به وجود آمد. جامعه حیوانی به این رأی دادند که لونیهای سابق، جهان را از نو خلق کنند. اما در همین حین، راکت و دیگر دوستان او، به همراه رباتها به کشتی فضاییشان رفتند تا با یکدیگر سرتاسر جهان را کشف کنند. بعد از گذشت مدتی، راکت در طول یک سفر خاص، به دست موجودی به نام «The Plaugesoar» جان خود را از دست داد؛ آن هم روی سیارهای به نام Witch-World. «وی فایندر» خیلی تلاش کرد تا راکت را نجات دهد اما درنهایت موفق نشد.
- نگهبانان کهکشان:
در این برهه زمانی، یکی از دوستان قدیمی راکت به نام استار لرد به سراغ او رفت و از او خواست تا یک تیم جدید بپیوندد. هدف این تیم، این بود که از وارد شدن صدمات بیشتر به جهان، جلوگیری کند. این تیم بعد از کمک به ایجاد یک شکاف در فضا و زمان، همچنان هیچ اسم خاصی نداشت. زمانیکه آنها «میجر ویکتوری» را از درون یک تکه یخ پیدا کردند و او را از یک واقعیت دیگر نجات دادند؛ او به آنها گفت که قبلا عضو یک تیم به نام نگهبانان کهکشان بوده است. مدت زیادی از تشکیل شدن این تیم نگذشته بود که اعضا متوجه شدند، استار لرد از «مانتیس» خواسته بود تا از لحاظ ذهنی، اعضا را راضی کند که به این تیم بپیوندند. سرانجام همانطور هم که انتظار میرفت، این تیم منحل شد و استار لرد هم ناپدید شد. بعد از غیب شدن استار لرد، راکت کنترل اوضاع را در دست گرفت و باری دیگر این تیم را تشکیل داد؛ گروهی که خودش رهبری آن را در دست گرفته بود.
راکت توسط یک سری ربات ساخته شده است و واقعا متوجه میشود که گروت چه میگوید
او بعد از اینکه مانتیس را متقاعد کرد که بهعنوان یک عضو فعال به این تیم بپیوندد، میجر ویکتور، گروت و باگ را هم به این تیم آورد. بعد از اینکه آنها یک برخورد و درگیری با «Badoon» داشتند، استار لرد با آنها ارتباط برقرار کرد. ظاهرا او در طی این مدت، در منطقه منفی گیر افتاده بود. آنها با موفقیت توانستند استار لرد را نجات دهد و بعد از این اتفاق هم یک همتیمی جدید به نام «جک فلگ» پیدا کردند. بعد از اینکه مشکلات بین اعضا از بین رفت، استار لرد باری دیگر جایگاه رهبری گروه را به دست آورد. در همین حین هم ادم وارلاک و گامورا هم به پایگاه کلیسای حقیقت جهانی حمله کردند. ادم وارلاک امیدوار بود تا با حمله کردن به این کلیسا، اطلاعات بیشتری را بتواند از آنها به دست بیاورد. به همین دلیل هم از آنها خواست تا با کاپیتان آنها صحبت کند. از طرف دیگر، درکس و «Quasar» مأموریت خود را برای پیدا کردن «Cammi» آغاز کردند. اما در طی همین جستجوی خود، آنها با یک غیبگو صحبت کردند. این غیبگو در رابطه با یک جنگ در آینده رخ میداد، به آنها خبر داد.
- جنگ پادشاهان:
در این دوران، ادم وارلاک و گامورا به سراغ اعضای گروه نگهبانان رفتند و در رابطه با جنگ پادشاهان به آنها اطلاعاتی را ارائه کردند. استار لرد و راکت راکون تصمیم گرفتند که به سه تیم کوچکتر تقسیم شوند تا کاری کنند که این جنگ شدت نگیرد و از کنترل خارج نشود. تیم کری با اعضایی مانند استار لرد، باگ، گامورا، جک فلگ و «مارتیر» تشکیل شد. تیم Shi'ar هم با اعضایی مانند راکت راکون، درکس نابودگر، ادم وارلاک، میجر ویکتوری و گروت تشکیل شد. تیم Coordination هم که گروه سوم بود با اعضای باقیمانده مانند «Moondragon»، مانتیس و «کازمو سگ فضایی» تشکیل شد. گروه کری از «بلک بولت» درخواست کردند که این جنگ را متوقف کند اما بلک بولت بلافاصله به این درخواست پاسخ منفی داد.
خیلی طول نکشید که اعضای تیم Shi'ar از ادم وارلاک جدا شدند؛ زیرا او به کشتی Shi'ar منتقل شد و در آنجا هم مورد حمله والکن قرار گرفت. در همین حین، دیگر اعضای تیم Shi'ar با «استارجمرها» متحد شدند تا لیلاندرا را در دست امپراتور والکن نجات دهند. وارلاک که در کشتی مخصوص Shi'ar قرار داشت، با والکن و تعدادی از نگهبانان امپریال وارد مبارزه شد. در پایان این نبرد، یکی از این نگهبانان به نام «Magique» توانست یک علامت مخصوص به نام «ویچ مارک» را روی ادم قرار دهد؛ آن هم بدون اینکه خود وارلاک متوجه شود. همین علامت به او اجازه میداد تا هر زمان که نیاز داشت، او را ردیابی کند. در همین حین هم مارتیر، کریستال را ربود تا اعضای گروه اینهیومنز را مجبور کند که این جنگ را متوقف کنند. به همین ترتیب، هر دو گروه هم به Knowhere منتقل شدند. اما ماجرا به همینجا ختم نشد زیرا گارد نگهبانی و امپریال هم به واسطهی ویچ مارکی که مجیک روی ادم قرار داده بود، آنها را دنبال کردند.
از طرف دیگر هم اعضای گروه اینهیومنز از قدرتهای تله پورتی «لاک جاو» استفاده کردند تا آنها را دنبال کنند و کریستال را نجات دهند. این نبرد بسیار بزرگ، از سه جهت در حال انجام بود؛ نبردی که در سرتاسر Knowhere گسترش پیدا کرده بود. این ماجرا تا زمانی ادامه داشت که اعضای گروه اینهیومنز توانستند کریستال را به گروه بازگردانند و بعد هم به Hala بازگردند. در همین حین که این اتفاقات در حال رخ دادن بود، مجیک بهدنبال ادم وارلاک راه افتاد و او را تعقیب کرد. البته جالب است بدانید که وارلاک هم در مقابل مجیک کم نیاورد و با استفاده از تواناییهای جادویی توانست این ویچ مارک را به خودش انتقال دهد. همین موضوع باعث شد تا سربازان Shi'ar به سمت مجیک شلیک کنند؛ آن هم بهجای اینکه هدف ادم وارلاک بود. نگهبانان سرانجام مجبور شدند که به نقطه دیگری تله پورت کنند و از Knowhere دور شوند.
- Thanos Imperative:
در این برهه زمانی، اعضای گروه نگهبانان کهکشان با تانوس درگیر شدند. در این خط داستانی آنها به تایتان که در یک واقعیت موازی بود، رفتند؛ جایی که «لرد مار-ول» در اصل مرگ را دور زده بود. آنها موفق شدند که «لیدی دث» را به سراغ مار-ول بفرستند و او را رها کنند. همین اتفاق هم باعث شد تا این واقعیت موازی از بین برود. اما با این کار، دث باری دیگر دست رد به سینه تانوس زد و تهدید کرد که کل جهان ۶۱۶ را از بین میبرد. این ماجرا تا زمانی ادامه داشت که استار لرد و نووا تصمیم گرفتند تا از آخرین قطرات قدرت نیروی نووا و همچنین مکعب کیهانی استفاده کنند. آنها قصد داشتند تا با استفاده از این قدرت، فرایند نابود شدن خط زمانی موازی را به پایان برسانند. به همین ترتیب هم راکت راکون و دیگر اعضای گروه نگهبانان کهکشان را در بعد زمان به Knowhere فرستادند. هنوز مشخص نیست که آیا هیچکدام از آنها از این ماجرا جان سالم به در برده است یا خیر. پس از این ماجراها، ما شاهد این بودیم که راکت و «Quasar» از جنگ جان سالم به در بردند و در حال نگاه کردن به مجسمههای نووا و استار لرد هستند.
- Timely Inc:
در این برهه زمانی دیگر تیم نگهبانان کهکشان بهطور کامل منحل شده بود و گروه Annihilators هم درست به همان شکلی که استار لرد در بیانیه مأموریت آخر خود اعلام کرده بود، تشکیل شد. به همین ترتیب هم راکت به سراغ Timely Inc رفت و تصمیم داشت که همکاری را با آنها آغاز کند. Timely Inc در اصل یک شرکت تجاری بود که نزدیک به خانه قدیمیاش ساخته شده بود. راکت خیلی زود نسبت به این کار ناامید و زده شد زیرا احساس میکرد که در این شرکت، در حال تلف کردن وقتش است. علاوهبر این هم احساس میکرد که اکثر افراد اطرافش، او را مسخره میکنند و او را مانند یک جوک میبینند. بااینحال، خیلی زود زندگی دچار یک چرخش عجیب و غریب شد و همه چیز تغییر کرد.
آن هم زمانیکه یک بسته مرموز به آنجا رسید و یک دلقک قاتل که از چوب زندگی ساخته شده بود، از آن بیرون آمد. این دلقک که شباهت خیلی زیادی به همتیمی سابق راکت یعنی گروت داشت، بلافاصله به سمت او حملهور شد. راکت خیلی زود توانست این دلقک را متوقف کند؛ او یک پنجره را شکست و این دلقک را با قدرت زیادی به اعماق فضا پرتاب کرد. بااینحال، این حادثه باعث شد تا رئیس راکت، او را اخراج کند. یک هفته بعد از این ماجرا، راکت با استفاده از یک کشتی به سیاره Planet X رفت تا از گروت سؤالهایی را بپرسد. زمانیکه راکت به آنجا رسید، متوجه شد که این سیاره با گروتهای مختلف پر شده است. در اصل آن نسخهای که عضوی از گروه نگهبانان کهکشان بود، یکی از اعضای جوانتر این نژاد به حساب میآمد و حالا تبدیل به رئیس و پادشاه سایر شده بود.
او در یک تیمارستان بزرگ شد و وظیفه او این بود که از بیماران آنجا محافظت کند
راکت درنهایت گروت را از تبعید نجات داد و متوجه شد که گروت در اصل با اعضای گروه مقاومتی Undergrowth Resistance متحد شده بود. گروه Undergrowth Resistance در اصل متشکل از شهروندان طبقه کارگر این سیاره بود که انتظار داشتند تا گروه بهعنوان پادشاه سیاره، رفتاری مناسب و برابر نسبت به همه داشته باشد. راکت بهدنبال راهی بود که از آنها حمایت و پشتیبانی کند اما خیلی زود مشخص شد که اعضای این گروه مقاومت بهدنبال حقوق بیشتر و زمان مرخصی و تعطیلات بودند. اما آنها خیلی زود توسط دلقکهای قاتلی که توسط چوبهای زنده ساخته شده بودند، مورد حمله قرار گرفتند. راکت، گروه و اعضای گروه مقاومت با این دلقکها مبارزه کردند و با کمک هم توانستند آنها را شکست دهند. در پایان این ماجرا، راکت توانست همان رفتاری را که گروه Undergrowth Resistance انتظار داشتند، از سلطنت بگیرد. گروت هم با پایان یافتن این ماجراها رها شد و تحت مراقبت راکت راکون قرار گرفت. راکت خیلی زود به این واقعیت پی برد که این دلقکهای قاتل از طرف Halfworld فرستاده شده بودند.
- Mojo TV:
مدت خیلی کمی بعد از اینکه راکت و گروت Halfworld را ترک کردند، متوجه شدند که مورد توجه یک تهیه کننده تلویزیونی بین بعدی قرار گرفتند و قرار است ایده جدید آخرین Reality TV که به «موجو» تعلق داشت، باشند. این تهیه کننده قصد داشت که از جنایتهایی که راکت راکون و گروت در زندگی واقعی با آنها مبارزه میکنند، در برنامه خود استفاده کند. اما دیگر در این برنامه، راکت و گروت قهرمان نبودند. بهطور مثال اگر یک فرد بیگناه قرار بود در یک تیراندازی گیر بیفتد، به جایش این دو نفر کشته میشدند. راکت راکون و گروت که از این ماجرا خبردار شده بودند، بهدنبال هر راهی میگشتند تا موجو را متوقف کنند. همینطور که راکت و گروت مدام از مکانی به مکان دیگر میرفتند تا کارشان را انجام دهند، موجو بیشتر و بیشتر برنامه خودش را تبلیغ میکرد.
حتی اکشن فیگورهایی هم برای این برنامه ساخته شده بود که در طی این تبلیغها به فروش میرسید. این اکشن فیگورها یک مجموعه کلکسیونی هم داشتند که به خریدار این امکار را میداد تا بعد از جمع کردن هر ۵ قطعه، خودش یک فیگور ۱۲ اینچی از گروت را بسازد. تقاضا از این شرکت بسیار زیاد بود و همه میخواستند که این فیگورها را داشته باشند. به همین دلیل هم موجو توانست یک ثروت عظیم را برای خودش دست و پا کند. این ماجرا تا زمانی ادامه داشت که Timely Inc تصمیم گرفت که خودش دست به کار شود و کنترل اوضاع را در دست بگیرد. این شرکت در تلاش بود که همه چیز را متوقف کند و از همین رو هم یک اسلحه پلاسمایی خیلی بزرگ را مقابل صورت موجو قرار داد و بهنوعی او را تهدید کرد. همین اتفاق هم باعث شد تا این سیستم واقعیت متوقف شود و راکت راکون و گروت فرصت مناسب را به دست بیاورند که چشمانداز ساختگی خودشان را ترک و مستقیم به سمت پایگاه موجود بروند.
- نگهبانان کهکشانِ مجموعه حالا مارول:
در این برهه زمانی، راکت راکون هم بهعنوان عضوی از تیم نگهبانان کهکشان ظاهر شد. این بار علاوهبر راکت، استار لرد، گامورا، گروت و درکس هم حضور داشتند. جالب است بدانید که در این خط داستان، آیرون من هم بهعنوان عضو جدید این گروه ابرقهرمانی ظاهر شده بود. بعد از اینکه آیرون من این گروه را ترک کرد، فردی به نام «مامور ونوم» جای او را در تیم گرفت.
- عنوان فردی:
جالب است بدانید، تمام زخمها و آسیبهایی که داخل فیلم از او نشان داده شده است، ارتباط مستقیمی با منشاء و گذشته کمیک بوکی او دارد
تا به این دوران، راکت تصور میکرد که او در نوع خودش کاملا تنها است و هیچ شخصیت دیگری مانند خودش در جهان وجود ندارد. بااینحال، مثل اینکه یک نفر هم درست مانند خودش وجود داشت و در سرتاسر کهکشان مترکب قتلهای مختلف میشد. این فرد مرموز به خاطر جنایتهایش دستگیر شد اما خیلی زود از زندان خود فرار کرد. در همین حین، دنبالهای از زنان مختلف که توسط راکت دچار تحقیر و شکست شده بودند، بهدنبال او میگشتند تا حساب او را برسند. این گروه که Ex-Terminators نام داشت توسط فردی به نام «شاهزاده آمالیا» رهبری میشد. این گروه متشکل از زنانی بود که همگی بهدنبال انتقام گرفتن از راکت بودند. مدت زیادی طول نکشید که راکت متوجه شد که آن راکون دوم در اصل دشمن قدیمی و دیرینهی خودش یعنی بلک جک اوهر بوده است.
بلک جک هم از سمت دیگر بهدنبال راهی بود تا از راکت انتقام بگیرد. زیرا در گذشته بلک جک قصد داشت آمالیا را به قتل برساند، اما راکت دخالت کرد و به خاطر ماموریتی که داشت، این شاهزاده را نجات داد و نقشههای بلک جک را به هم ریخت. همین اتفاق هم باعث شد تا حرفه و کار بلک جک بهعنوان یک مزدور حسابی خراب شود. راکت و بلک جک در طی نبردی با یکدیگر درگیر شده بودند، جنگ آنها توسط اعضای Ex-Terminators متوقف شد. راکت دیگر در این مبارزه بلک جک را مقابل خودش نداشت بلکه حالا دیگر آمالیا و اعضای Ex-Terminators او هم مقابلش قرار داشتند. به همین ترتیب هم او به سختی توانست پیروز از میدان بیرون بیاید. با این اتفاق، او دیگر بهنوعی میتوانست گذشتهاش را پشت سر بگذارد و رهایش کند.
در پایان خط داستانی این مجموعه اینگونه نشان داده شد که یک موجود دیگر شبیه به راکت هم وجود دارد. این موجود بهدنبال Book of Halfworld میگشت. در طی این برهه زمانی، راکت برای اینکه بتواند پول بیشتری به دست بیاورد، شغلهای مختلف زیادی را قبول میکرد؛ آن هم به این دلیل که دادگاه کهکشانی تعیین کرده بود که او باید پول زیادی را بهعنوان بدهی به آمالیا و تمام زنان گروه او بازگرداند. در طی یکی از همین مأموریتها، گروه مسموم شد و تقریبا به قتل رسید. اما راکت توانست یک پادزهر خوب برای او پیدا کند و مرگ را شکست دهد. بعد از این اتفاق و این مأموریت، بالاخره توانست Book of Halfworld را پیدا کند. همین اتفاق هم باعث شد تا مسیر او با دومین راکون یعنی «کاپیتان سیل» برخورد کند. راکت بعد از اینکه کل این کتاب را خواند و حقایقی را درباره گذشته خود متوجه شد، دیگر کتاب را در اختیار سیل قرار داد و آن را رها کرد.
- نگهبانان Knowhere:
در این خط داستانی که بخشی از عنوان Secret Wars بود، راکت راکون یکی از اعضای گروه نگهبانان محسوب میشد. در این خط داستانی، اینگونه نشان داده شد که راکت درکنار گامورا، درکس و سیف مشغول مبارزه کردن با جنایتکارانی بودند که در Knowhere فعالیت میکردند.
با اینکه تصور تیم نگهبانان کهکشان بدون راکت خیلی سخت است، اما باید گفت که او از اعضای اصلی و اولیه این تیم نیست. او حتی نقش رهبر را هم برعهده داشته
راکت راکون تمام خصوصیتهای طبیعی یک راکون زمینی و معمولی را دارد. خصوصیتهایی مانند سرعت (البته با تمرینهایی که خودش داشته، میزان سرعتش را تا حد زیادی افزایش داده) و یک حس دقیق و تیز بویایی، بینایی، شنوایی و لامسه. پنجههای تیزی که راکت دارد، به او اجازه میدهد که از دیوارها، ساختمانها و درختها بهراحتی بالا برود. او یک خلبان سفینه فضایی بسیار حرفهای، یک مهندس و تکنسین درخشان و یک تیرانداز ماهر محسوب میشود. او دو تفنگ لیزری دارد که همه جا با خودش حمل میکند و علاوهبر آن، تمایل زیادی هم به سلاحهای سنگین دارد. او یک رهبر و استاد تاکتیکهای نظامی محسوب میشود. او ویژگیهایی دارد که به او کمک میکند تا زمانهایی که استار لرد در دسترس نیست، رهبری و هدایت گروه را در دست بگیرد.
در انتها به چند مورد از انیمیشنها و بازیهایی و آثاری اشاره میکنیم که شخصیت راکت راکون در آن حضور داشت:
- انیمیشن سریالی The Avengers: Earth's Mightiest Heroes محصول سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ با صداپیشگی گرگ الیس
- انیمیشن سریالی Ultimate Spider-Man محصول سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ با صداپیشگی بیلی وست و ترور دوال
- انیمیشن سریالی Avengers Assemble محصول سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ با صداپیشگی سث گرین و ترور دوال
- انیمیشن سریالی Hulk and the Agents of S.M.A.S.H. محصول سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ با صداپیشگی سث گرین
- انیمه Marvel Disk Wars: The Avengers محصول سال ۲۰۱۴ با صداپیشگی فومیهیرو اوکابایاشی
- انیمیشن سریالی Guardians of the Galaxy محصول سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ با صداپیشگی ترور دوال
- فیلم Guardians of the Galaxy محصول سال ۲۰۱۴ با حضور شان گان (موشن کپچر) و بردلی کوپر (صداپیشگی)
- فیلم Guardians of the Galaxy Vol. 2 محصول سال ۲۰۱۷ با حضور شان گان (موشن کپچر) و بردلی کوپر (صداپیشگی)
- فیلم Avengers: Infinity War محصول سال ۲۰۱۸ با حضور شان گان (موشن کپچر) و بردلی کوپر (صداپیشگی)
- فیلم Avengers: Endgame محصول سال ۲۰۱۹ با حضور شان گان (موشن کپچر) و بردلی کوپر (صداپیشگی)
- بازی Marvel vs. Capcom: Infinite محصول سال ۲۰۱۷ با صداپیشگی ترور دوال
- بازی Guardians of the Galaxy: The Telltale Series محصول سال ۲۰۱۷ با صداپیشگی نولان نورث
- بازی Marvel Puzzle Quest محصول سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶
- بازی Lego Marvel Super Heroes محصول سال ۲۰۱۳ با صداپیشگی جان دیماجیو
نظرات