بررسی بازی Ori And The Will Of The Wisps
سال ۲۰۱۰ میلادی و پس از شکلگیری تیم مووناستودیوز (Moon Studios) این استودیو مشخص کرد که مشغول ساخت یک بازی پلتفرمر دوبعدی است. در سال ۲۰۱۱ میلادی، شرکت مایکروسافت این تیم را به استودیوهای خصوصیاش اضافه کرد و مشخص شد که حالا تمامی بازیهای این تیم، در انحصار پلتفرمهای مایکروسافت خواهند بود. اثر مووناستودیوز اما چیزی نبود جز Ori and The Blind Forest. «اری و جنگل تاریک» در تاریخ ۱۱ مارس سال ۲۰۱۵ راهی ایکسباکس وان و پی سی شد و توانست امتیازات بسیار بالا را کسب و نمرهی ۸۸ را در بلاگ متاکریتیک ثبت کند. اثر نامبرده البته که سال گذشته برای نینتندو سوییچ هم منتشر شد و توانست نمرهی ۸۹ را در متاکریتیک به ثبت برساند. این بازی ماجرای یک روح نگهبان را تعریف میکرد که طی یک سفر خطرناک و حماسی، باید جوهره و انرژی از دست رفتهی جنگل را از شر نیروهای تاریکی خلاص کرده و آن را دوباره به جنگل برگرداند. درکنار داستان درگیرکننده، بازی بهخوبی توانسته بود یک تجربهی استاندارد و قوی از سبک پلتفرمر دوبعدی مترویدوینیا را به گیمرها تقدیم کند. پلتفرمینگ سریع و پیچیده که با مکانیکهای درگیرکننده و پرچالش مبارزات ترکیب میشدند و لحظه به لحظه بر عمق آن اضافه میشد، یک جنس خاص از اکشن/پلتفرمر ۲ بعدی را برای Ori پدید آورد و آن را به یکی از برترین پلتفرمرهای نسل هشت تبدیل کرد. گذشته از تمامی این موارد، بازی یک تجربهی دیداری/شنیداری خارقالعاده را برای گیمرهای خود فراهم کرده بود و تیم توسعهی بازی توانسته بود به شکلی تحسینبرانگیز از موتور گرافیکی یونیتی خروجی بگیرد و تصاویری بدیع را خلق کند.
پس از عرضهی موفق و مملو از تحسین نسخهی اول در سال ۲۰۱۵، اعضای مووناستودیوز کار روی دنبالهی این بازی را تایید کردند. بازی Ori And The Will Of The Wisps پس از نمایشهای مختلفی که داشت، حالا بهعنوان جدیدترین انحصاری مایکروسافت در دسترس قرار گرفته و سؤال اصلی اینجا است که آیا اعضای مووناستودیوز توانستهاند یک دنبالهی باکیفیت و درخور را خلق کنند یا صرفا به تکرار مواردی که در قسمت قبلی آفریده بودند، بسنده کردهاند. همراه زومجی باشید تا در این بررسی، به تمامی سوالاتی که پیرامون بازی داریم پاسخ بدهیم.
دانلود ویدیو از آپارات | تماشا در یوتیوب
داستان بازی دقیقا بعد از حوادث قسمت اول آغاز میشود. اُری پس از مرگ نیوا که بهنوعی مادر او به حساب میآمد؛ حالا درکنار خانوادهی جدید خود مشغول گذراندن روزهایی بسیار خوب در جنگلی است که حالا از شر نیروهای تاریکی خلاص شده و در نشاطآورترین و پرانرژیترین روزهای خود است. اُری حالا فرزند کورو، جغد عظیمالجثهی قسمت قبل، را هم نگهداری و بزرگ میکند. پس از گذشت مدتی، اُری و جغد کوچک که «کو» نام دارد، تصمیم میگیرند تا تواناییهای پرواز کو را آزمایش کنند تا ببینند که این جغد کوچک و بینهایت بانمک آیا آمادگی پرواز و شروع یک زندگی جدید را دارد یا نه. در جریان یک کاتسین فوقالعاده زیبا که با هنرمندی تمام کارگردانی شده و موسیقی خارقالعادهی بازی نیز تاثیرگذاری آن را بالا برده است، پرواز اُری روی شانههای کو را شاهد هستیم و میبینیم که این جغد کوچک حالا میتواند مثل سایر پرندههای همسنوسال خود، به دل آسمان بزند و پرواز کند. همه چیز به خوبی و خوشی درحال طی شدن است تا اینکه خرابی وضع هوا و درگرفتن یک طوفان بزرگ، میان اری و کو جدایی میاندازد و حالا داستان اری در بازی Ori And The Will Of The Wisps آغاز میشود. هدف اصلی اری در این بازی، پیدا کردن کو و بازگرداندن کو به خانواده است. موردی که هرگز قرار نیست به این سادگیها باشد و در ادامه، به یک سفر حماسی و سراسر احساسی تبدیل میشود که بارها و بارها چشمان شما را نمناک خواهد کرد.
روایت، گرهگشاییها و شخصیتپردازی در داستان بازی بسیار دقیق و حسابشده صورت میگیرند و ماجرای حماسی و فوقالعاده احساسی اثر را تا مدتها در ذهن گیمر ثبت میکنند
داستان Ori And The Will Of The Wisps دقیقا چیزی است که یک بازی داستانمحور سرگرمکننده برای مخاطبش روایت میکند. نه آنقدر پیچیده است که مخاطبش گیج شود و نه آنقدر ساده است که گیمر را از دنبال کردنش ناامید کند. در طول داستان بازی، لحظات احساسی فراوانی را تجربه میکنید و میتوان گفت که در عمق تمامی لحظات بازی، این عواطف و احساسات هستند که جا خوش کردهاند. داستان بازی هرگز از ریتم نمیافتد و با غافلگیریها خاصی که دارد، گیمر را به ادامهی ماجراهایش تشویق میکند. تعداد شخصیتهایی که در طول ماجرای بازی ملاقات میکنیم، نه خیلی زیاد هستند که نتوانیم آنها را در ذهن بسپاریم و نه آنقدر کم هستند که تعامل با آنها برایمان تکراری و حوصلهسربر شود. در طول بازی با کاراکترهای مختلفی تعامل داریم و در طول سفر طولانی خود، بارها و بارها آنها را در مناطق مختلف ملاقات میکنیم و شاهد پرداخت خوب آنها هستیم. علاوهبر سایر کاراکترهای بازی که پرداخت خوبی دارند، این شخصیتهای اصلی داستان بازی هستند که به بهترین شکل ممکن شخصیتشان در بازی پردازش میشود و شاهد رشد کاراکتر آنها هستیم؛ از آنتاگونیست بازی تا کاراکترهایی همچون کو، کولوک (Kwolok) و در راس تمامی این شخصیتها، اُری، همه از شخصیتپردازی قابل تحسین و خوبی برخوردار هستند. حتی برخی از باسهای بازی هم دارای پیشزمینهی داستان بسیار جالب و اکثرا احساسی هستند که پس از هر نبرد، از آنها مطلع میشوید و بیشتر از قبل، با دنیا و داستان بازی ارتباط برقرار میکنید. نوع روایت داستان نیز بسیار مناسب است و دقیقا به شکلی است که یک بازی اکشن/پلتفرمر ۲ بعدی باید داستان خود را روایت کند. داستان بازی اکثرا ازطریق راوی بازی، چند کاتسین و دیالوگهای برقرارشده بین کاراکترها روایت میشود و همهی این موارد، دستدردست هم به شکلگیری یک حماسهی بهیادماندنی میانجامند.
پس از وزش آن باد و طوفان سنگین و جدایی اُری از کو، داستان بازی رسما آغاز میشود و گیمر با در دست گرفتن کنترل اری وارد جهان بازی میشود. گیمپلی Ori And The Will Of The Wisps را میتوانیم به بخشهای پلتفرمینگ، مبارزات و گشتوگذار تقسیم کنیم. مانند قسمت قبل، پلتفرمینگ در Ori And The Will Of The Wisps رفتهرفته عمیق و عمیقتر میشود و بازیکنان را با چالشهای مختلفی روبهرو میکند. از اولین تغییرات بازی، حذف شدن سیستم درخت مهارت و اضافه شدن المانهای نقشآفرینی به بازی است. در طول بازی، درختهایی نورانی وجود دارند که با جذب نور آنها، یک مهارت جدید بهدست میآورید. این مهارتها که بازی آنها را به شما اعطا میکند، کاری میکنند تا بتوانید از پس چالشهای پیشروی خود، بربیایید. بازی در ابتدا ۳ جایگاه خالی را در اختیار شما قرار میدهد تا مهارتهای Perkمانندی که در طول بازی بهدست میآورید را در این جایگاهها قرار دهید و سبک پیشروی خود را تعیین کنید. باتوجهبه اینکه در طول بازی مهارتهای بسیار زیادی همچون توانایی ۳ بار پرش در هوا، توانایی چسبیدن به دیوار، توانایی پرتاب کردن ۳ تیر همزمان و مواردی از ایندست را به دست میآورید و فقط باید ۳ تا (میتوانید این تعداد را با انجام دادن مأموریتهای جانبی افزایش دهید) از آنها را بهکار ببندید، باید سبک بازی خود را بشناسید و براساس آن، از مهارتهای اُری استفاده کنید. شما در بازی با ازبینبردن دشمنان، امتیازاتی را بهدست میآورید که مانند امتیازهای Xp عمل میکنند و پول رایج بازی هستند. با این امتیازها میتوانید مهارتهای مختلفی بخرید و از آنها در طول بازی استفاده کنید. این موضوع علاوهبر عمیق کردن گیمپلی، ارزش تکرار بازی را هم بهشدت بالا میبرند.
بازی همان اندازه که چالشی و سخت است، همان اندازه هم برای بازیکنی که از پس این چالشها بربیاید، پاداشی ارزشمند را درنظر گرفته است
صحبت دربارهی سیستمهای کاوش و حرکت در محیطهای Ori And The Will Of The Wisps را نباید به بخش پلتفرمر آن خلاصه کنیم و باید از نقشهی عظیم و سیستم مترویدوینیای عالی آن هم صحبت کنیم. در مراحل ابتدایی بازی، سازندگان اثر یک نقشهی نسبتا کوچک را در دسترس شما قرار میدهند اما رفته رفته هرچقدر که داستان بازی پیش میرود و مهارت شما هم بالا میرود، نقاط بیشتری از نقشهی بازی در دسترستان قرار میگیرد و در یک سوم پایانی بازی که تمامی نقاط نقشه را تقریبا دیدهاید، با محیطی بزرگ روبهرو میشوید که ساعتها میتوانید در آن سرگرم شوید. نقشهی بازی طراحی بسیار خوبی دارد و با قرار دادن آیتمهای خاصی که پیدا کردن آنها باعث قویتر شدن اری میشوند، هم مهارت بازیکنان را بهچالش میکشد و هم بازیکن را به گشتوگذار بیشتر در محیط تشویق میکند. در طول بازی، چند تعقیبوگریز سینمایی و بهشدت جذاب هم وجود دارد که تمامی مهارتهای پلتفرمینگ گیمر را به چالش میکشد. Ori And The Will Of The Wisps یک بازی سخت است و اگر از ابتدا بازی را روی درجهی سختی Hard تنظیم کنید، حسابی به چالش کشیده میشوید و ضمن اینکه تمامی مهارتهای دوران گیمیتان بهکار گرفته میشود، کاری میکند تا مهارتهایی جدید هم بهدست بیاورید و چالشهای آثار همسبک بعد از Ori را در یک چشم برهمزدن از پیش رو بردارید! این بازی که طبیعتی سخت و چالشبرانگیز دارد، به مرور و عمیق شدن مکانیکهایش، از چالشهای ترکیبی و زماندار پلتفرمینگ گرفته تا تعقیبوگریزهای بهشدت هیجانانگیز، همه را در مقابل شما قرار میدهد و روند بسیار سخت و صدالبته، بسیار چالشی میشود. البته سختی بازی به اندازهای نیست که از آن زده شوید چرا که چکپوینتهای بازی بسیار خوب در جایجای محیط آن قرار گرفتهاند و بعد از هر مرگ، خیلی سریع دوباره به جریان بازی بازمیگردید و هرگز شاهد افت در ریتم بازی نخواهید بود.
بازی اما در بخش مبارزات هم دقیقا مثل پلتفرمینگ، تجربهای عمیق و صدالبته چالشبرانگیز را برای گیمرها تدارک دیده است. گیمرها میتوانند ۳ مهارت از مهارتهای مبارزهای اُری را روی ۳ دکمه از کنترلر خود تعبیه کنند و مبارزات بازی را پیش ببرند.مثل بخش پلتفرمینگ بازی، مبارزات هم رفته رفته سختتر و پیچیدهتر میشوند و درنهایت، باید با باسهای بازی مبارزه کنید. باسفایتهای Ori And The Will Of The Wisps بهشدت جذاب و حماسی طراحی شدهاند و اگر بازی را روی درجهی سختی Hard تجربه میکنید، باید خودتان را برای یکی از چالشبرانگیزترین تجربههای گیمینگ خود آماده کنید چرا که باسفایتهای بازی بهتدریج، طولانیتر و چند فازی میشنود و بدون اینکه حتی یک چکپوینت در میانهی مبارزه در کار باشد، باید الگوی حملات باس که متنوع هم هست را پیدا کنید و به مقابله بپردازید. دشمنان هم از تنوع بسیار خوبی برخوردار هستند و تا پایان بازی، روند اکشن Ori And The Will Of The Wisps هرگز از ریتم عالیاش نمیافتد.
ترکیب موسیقی خارقالعادهی بازی با جلوههای گرافیکی چشمنواز و نفسگیر آن، به آفرینش یک تجربهی دیداری و شنیداری هنرمندانه بدل شده که به یک تابلوی نقاشی میماند و نقش خاطره میزند
برای صحبت کردن از گرافیک و موزیک بازی واقعا نمیدانم از کجا شروع کنم. بازی در این دو بخش بهاندازهای شگفتانگیز عمل میکند که واقعا نمیتوانستم این حقیقت را باورم کنم اما، شما باور کنید که بازی در ارائهی یک تجربهی دیداری و شنیداری خوب، پا را فراتر میگذارد و کاری میکند که با خود فکر کنید درحال زندگی کردن یک تابلوی نقاشی نفسگیر یا پرواز در نتهای موسیقی یک قطعهی عظیم هستید! ابتدا سراغ گرافیک بازی برویم. تیم مووناستودیو همانند قسمت قبلی بازی، برای آفرینش تصاویر Ori And The Will Of The Wisps از موتور گرافیکی یونیتی استفاده کرده است و اوه خدای من (!) باید ببینید که یونیتی چه خروجی تصویری دیوانهواری را آماده کرده است. همین حالا که مشغول نوشتن این بخش و فکر کردن به جلوههای دیداری بازی هستم، حقیقتا نفسم بنده آمده است و برای تجربهی این حسی که دارم، حتما باید این اثر را بازی کنید و به تماشای تک تک قابهای هنرمندانهی آن بنشینید؛ بله تک تک قابها. محیطهای بازی از رنگآمیزی بسیار زیبا و شدیدا متنوعی بهره میبرند. میتوان گفت که سازندگان بازی برای آفرینش محیطهای Ori And The Will Of The Wisps، از ویژگیهای دیداری تمامی فصلهای یک سال الهام گرفتهاند و انواع فضاهای بهاری، تابستانی، پاییزی و زمستانی را در بازی پیدا خواهید کرد که حسوحال این فصول را برای شما تداعی خواهند کرد. در نسلی که برخی بازیهای انحصاری AAA در پایان با داونگریدهای گرافیکی تمامی گیمرها را ناامید میکنند، جلوههای گرافیکی Ori And The Will Of The Wisps، این بازی ۳۰ دلاری و AA که به نظر از نسل ۹ آمده و در زمان سفر کرده، واقعا باورنکردنی به نظر میرسد.
به این NPC بینوا که در میان زمین و هوا گیر افتاده است دقت کنید؛ بازی همانقدر که گرافیک هنری دیوانهکنندهای دارد، در بخش فنی با پورت مشکلدار پیسی، برای گیمرها دردسرساز میشود
بسته به انتخاب درجهی سختی و انجام مأموریتهای جانبی، بازی از ۱۲ تا بالای ۲۰ ساعت شما را درگیر خودش میکند
گرافیک بازی همانقدر که از جنبهی هنری و دیداری آن تعریف کردیم که خب لایق تعریف و تمجید هم هست، باید مشکلات اجرایی آن هم بگوییم چرا که یک مشکل واقعا جدی وبال گردنش است. پورت پی سی بازی، آنطور که باید و شاید، بهینهسازی نشده و از مشکلاتی همچون افت فریم و استاتر شدن صدا (کش آمدن یا قطع شدن صدا هنگام کاتسینها یا گیمپلی) رنج میبرد. بازی در ایکسباکس وان هم به نظر بدون اشکال اجرا نمیشود و مواردی مثل افت فریم از کاربران ایکسباکس وان گزارش شده است. میتوان گفت که تنها ایراد بازی هم همین مسئلهی فنی گرافیکش است که خب با یکسری آپدیت مختلف قابل حل است اما، بازی بدون دریافت این آپدیت، با مشکلاتی که در گرافیک فنی خود دارد در تجربهی گیمرها اختلال ایجاد میکند. ارائهی یک تجربهی کاملا یکپارچه و بدون صفحهی لودینگ، از نقاط مثبت گرافیک فنی بازی است. همانطور که پیشتر ذکر شد، پس از هربار مرگ به سرعت و بدون دیدن یک صفحهی لودینگ، سریع به جریان بازی برمیگردید. بزرگ بودن نقشهی بازی نیز کاری کرده که به سیستم فستترول (Fast Travel) نیاز داشته باشید و نکتهی جالب ماجرا این است که فستترول در این بازی بدون نمایش صفحهی لودینگ، در کثری از ثانیه انجام میشود و این طبیعت پرسرعت بازی در امر اجرا، کاری کرده که هرگز ریتم بازی پایین نیاید و مخاطب همیشه به دنیای بازی متصل باشد.
همانطور که تا بهاینجای متن چندین بار از موسیقی بازی صحبت و آن را تمجید کردیم، باید گفت که آفرینش موسیقایی گرت کوکر (Gareth Coker) به بهترین شکل ممکن جواب داده و حسوحالی که سازندگان در پی انتقالش به بازیکن بودند را بهتر از چیزی که فکرش را بکنید، به گیمر منتقل میکند. موسیقی بازی تمی ارکسترال دارد و در خلق ترکهای مختلف آن از ترکیب آوای پیانو، ویالن، سنتور، ویالن سل، گیتار و بیشتر استفاده شده و یک ساندترک شگفتانگیز را ترتیب داده است و از همین حالا برای شنیدن تم موسیقایی بازی در رویداد The Game Awards 2020 لحظهشماری میکنم. بسته به درجهی سختیای که انتخاب میکنید و باتوجهبه انجام دادن یا ندادن مأموریتهای جانبی، بازی شما را از ۱۲ تا بالای ۲۰ ساعت سرگرم میکند. همانطور که پیشتر هم ذکر شد، درجهی سختی Hard بازی بهشدت چالشی است و اگر تمام کردن صرفا بخش داستانی بازی روی حالت Normal چیزی حدود ۱۲ ساعت وقت شما را بگیرد، روی درجهی سختی هارد این ۱۲ ساعت به حدود ۲۰ ساعت ممکن است افزایش یابد؛ طبیعتا انجام دادن مأموریتهای جانبی، این ۲۰ ساعت را بالاتر میبرد و شما را بیشتر سرگرم میکند.
در پایان باید گفت که Ori And The Will Of The Wisps یک بازی فوقالعاده است؛ احتمالا یکی از بهترینهای نسل هشت و قطعا یکی از برترینهای سال ۲۰۲۰. اثری که ایرادهای فنیاش اجازه نمیدهند که در قامت یک شاهکار ظاهر شود اما باز هم نمیتوانیم از فوقالعاده بودنش بگذریم. داستان درگیرکننده، گیمپلی عمیق، چندلایه و چالشبرانگیز کنار ارائهی جلوههای دیداری و شنیداری دیوانهکننده، Ori And The Will Of The Wisps را به یکی از برترین انحصاریهای چندین سال اخیر مایکروسافت تبدیل میکند. اگر اشتراک گیمپس دارید که بدون درنگ سراغ تجربهاش بروید. اگر هم این اشتراک را ندارید و پیسیباز هستید، بدانید که بازی قطعا ارزش ۳۰ دلار خرج کردن و خرید آن روی استیم را دارد.
این بازی براساس نسخهی پی سی بررسی شده است
Ori And The Will Of The Wisps
نقاط قوت
- موسیقی خارقالعاده
- اتمسفرسازی قدرتمند
- جلوههای بصری شگفتانگیز
- داستان با کیفیت و روایت بسیار قوی
- گیمپلی عمیق و چالشی با ارزش تکرار بسیار بالا
- پیادهسازی ژانر مترویدوینیا به بهترین شکل ممکن
نقاط ضعف
- بهینهسازی نه چندان خوب نسخهی پی سی و ایرادات اجرایی بازی
نظرات