اگر جوکر واقعا بتمن را به قتل برساند، چه اتفاقی رخ میدهد؟
اخطار: ادامه این مطلب ممکن است بخشهایی از داستان Kill the Batman از مجموعه Joker 80th Anniversary Special را برای شما فاش کند.
.
.
.
جوکر که مدتهای خیلی زیادی است خودش را بزرگترین دشمن بتمن میداند، مدام بهدنبال راههای مختلفی میگردد که شوالیه تاریکی را به قتل برساند. مهم نیست که او چقدر سخت تلاش کند اما همیشه این شرور شکست میخورد. با اینکه او مدام شکست میخورد، اما همیشه این سؤال وجود دارد که اگر بتمنی وجود نداشته باشد، زندگی جوکر چگونه میشود؛ باتوجهبه اینکه او دیگر چیزی ندارد که با آن مبارزه کند. در جدیدترین اخبار دنیای کمیک، یکی از داستانهای مجموعه Joker 80th Anniversary Special دقیقا همین شرایط را نشان داد؛ اینکه اگر جوکر در کشتن بتمن موفق شود، چه بلایی سر او میآید و چگونه پایان او هم رقم میخورد.
خط داستانی Kill the Batman، دنیایی را تصور میکند که جوکر بالاخره توانسته با روشی نامشخص، در نابود کردن بتمن موفق شود و این قهرمان را به قتل برساند. داستان سه روز بعد از این اتفاق آغاز میشود؛ زمانیکه لوئیس لین در بت-کیو، حول محور مرگ این قهرمان محبوب، در حال انجام دادن یک مصاحبه با آلفرد پنی ورث است. آلفرد هویت واقعی او را برای مردم جهان فاش کرده است تا به این طریق همه مردم به بتمن احترام بگذارند و یاد بروس را بهعنوان قهرمانی که واقعا بود، نگه دارند. در ادامه، مصاحبههای مختلفی با جیمز گوردن و سوپرمن انجام شد که درباره بروس و تاثیری که او روی دنیا گذاشته بود، صحبت کردند.
یک مراسم تشییع جنازه بسیار بزرگ برای بتمن برگزار شد که تقریبا تمام مردم گاتهام در این مراسم ادای احترام گسترده حضور داشتند. افراد خیلی زیادی در مراسم صحبت کردند و یاد بتمن را زنده نگه داشتند؛ افرادی مانند واندر وومن، هاروی دنت و مستر فریز درباره احترامی که برای بروس وین قائل بودند صحبت کردند. اما در میان مردم حاضر در آن مراسم که تعداد زیادی از آنها هم لباس بتمن را پوشیده بودند، جوکر قرار گرفته بود. او یک کت بلند و کلاه پوشیده بود. اما در حقیقت یک جلیقه انتحاری در زیر لباسهایش، با خودش به مراسم آورده بود؛ آن هم بهعنوان آخرین جوک و ماجرایی که قصد داشت برای دشمن قدیمی خودش اجرا کند.
اما در کمال تعجب، جوکر با مردمی برخورد نکرد که دل شکسته باشند و از نبود بتمن، نابود شده باشند. در عوض، او با مردمی برخورد کرد که لبخند روی لب داشتند و با یاد او میخندیدند؛ از اقدامات او الهام گرفته بودند. همهی این افراد تصمیم گرفته بودند تا همان کاری را که بتمن انجام داده بود، انجام دهند. یعنی یک اتفاق غمانگیز را تبدیل به یک فرصت برای بهتر شدن، بکنند. جوکر که حالا بزرگترین دشمن خود را از دست داده بود، دیگر هیچ هدف واقعیای در زندگیاش نداشت. تنها مخاطبی که برای او اهمیت داشت و میخواست روی او تاثیر بگذارد، برای همیشه رفته بود. حالا جوکر به تنها کسی تبدیل شده بود که اصلا لبخند نمیزد.
او بدون اینکه از جلیقه خود استفاده کند، جمعیت را ترک کرد و زمانیکه مشغول قدم زدن بود، به این فکر میکرد که باید راه جدیدی را برای زندگیاش پیدا کند؛ بهعنوان مثال او تصمیم گرفت که برای بخش وسیله نقلیه موتور شهر گاتهام کار کند. این اولین باری نیست که به نظر میرسید جوکر از زندگی جنایتکارانه خود دست کشیده است؛ آن هم بعد از دیدن پایان ظاهری بتمن. این خط داستانی، این فرضیه را قویتر میکند؛ این داستان نشان داده که جوکر بالاخره توانسته واقعا با دستان خودش، بتمن را بهصورت واقعی شکست دهد. او حتی تصمیم گرفته بود که با مبارزه کردن با قهرمانان دیگر، زمان خود را پر کند.
اما بعد به این موضوع اعتراف کرد که هیچکس نمیتواند به اندازه بتمن، او را به چالش بکشد و تحت تاثیر قرارش دهد. همه این ماجراها باعث شد تا جوکر واقعا احساس پشیمانی بکند. او حتی در بزرگترین پیروزی خودش هم احساس میکرد که دوباره و واقعا توسط ایده نهایی بتمن شکست خورده است؛ اینکه به واسطه یک اتفاق تراژدی تبدیل به یک چیز بهتر بشویم. او با اینکه در نبرد با این مرد پیروز شده بود، اما باز هم بازنده نهایی محسوب میشد. اگر جوکر واقعا بتمن را به قتل برساند، تنها کاری که میکند، این است که در این فرایند خودش را هم به پایان میرساند. او در حقیقت کاری میکند که نسلها از کار بتمن الهام بگیرند و تبدیل به بتمنهای جدید بشوند؛ افرادی که دیگر به چشم جوکر، بهعنوان دشمن واقعی دیده نمیشدند.