پیشنمایش بازی Just Cause 3
عرضه بازی GTA: San Andreas در سال ۲۰۰۴، دریچهی تازهای رو به بازیهای جهان باز گشود و موفقیتهای عالی این بازی در زمینههای مختلف، باعث شد تا استودیوهای دیگر نیز دنباله رو راه راکستار در ساخت بازیهای این سبک باشند. در نتیجه به مدت چند سال شاهد بازیهای زیادی بودیم که یا یک کپی کامل از GTA بودند یا سعی داشتند تا با چاشنی خلاقیت یک اثر منحصر به فرد شبه GTA ارایه دهند. یکی از آثار عرضه شده در این میان Just Cause بود که توسط استودیو آوالانچ ساخته شد و کمپانی اِیداس نیز آن را در سال ۲۰۰۶ منتشر کرد. بازی روایتگر داستان
ریکو رودریگز
بود که در جزیره
سَن اِسپِریتو
برای تشکیلاتی به نام Agency کار میکرد. این نسخه شامل ۲۱ مرحله اصلی و ۳۰۰ مرحله فرعی بود و به دلیل وسعت بالای محیطی و امکان استفاده از وسایل نقلیه مختلف و صدالبته ماموریتهای هیجان انگیز، با استقبال خوب گیمرها و منتقدین روبرو شد تا حتی برخی باگهای عذابآور نیز نتوانند مانعی برای تبدیل شدن Just Cause به یک اثر خوب شوند. موفقیتهای بازی سازندگان آن را تشویق کرد تا در سال ۲۰۱۰ نسخه دوم را نیز ارایه کنند که این بار داستان ریکو را در جزیره خیالی «پاناو» واقع در آسیای شرقی روایت میکرد.
Just Cause 2 از هر نظر نسبت به قسمت قبلی خود پیشرفت کرده بود که مهمترین آنها نیز آزادی عمل بسیار بالای گیمر در بازی است که حتی میتواند بدون توجه به مراحل داستانی برای ساعتهای طولانی در محیط بزرگ هزار کیلومتر مربعی بازی گردش کند. البته به لطف موتور بازیسازی انحصاری Avalanche Engine 2.0 تنوع بسیار زیادی از لحاظ آب و هوایی و محیطی در اختیار دارد. ولی در کنار تمام عوامل مثبت بازی، قلاب ریکو یکی از لذتبخشترین ابزاری است که در سالیان اخیر در بازیهای ویدیویی شاهد آن بودیم. این قلاب دوستداشتنی تنوع بسیار بالایی به گیمپلی بازی میبخشید که از گرفتن دشمنان به سبک Scorpion سری مورتال کامبت گرفته تا وصل کردن یک خودرو به هلیکوپتر در حال پرواز را شامل میشود و البته یک وسیله حمل و نقل به سبک مرد عنکبوتی نیز به شمار میرود! تمام این عوامل دست به دست هم داد تا قسمت دوم بازی نیز با فروشی ۶ میلیون نسخهای به یک اثر موفق تبدیل شود. حال ریکو در قسمت سوم بازی برگشته تا با استفاده از قلاب شگفتانگیز خود در دنیایی بسیار متوعتر و غنیتر از نسخههای پیشین طرفداران سبک جهانباز را برای مدت زمانی طولانی سرگرم کند.
|
خداحافظ Agency!
Just Cause 3 اولین بار در ۲۰ آبان ۹۳ معرفی شد و داستان آن چندین سال پس از وقایع قسمت قبلی رخ میدهد که ریکو با ترک Agency به
مدیسی
، سرزمین مادری خود بازگشته است که یک جزیره بسیار زیبای مدیترانهای است. ولی حکومتهای دیکتاتوری در همهجای دنیا حضور دارند و این منطقه نیز تحت سلطه شخصی به نام جنرال
دی راوِلو
است که با اقدامات بیرحمانه خود آسایش را از مردم منطقه سلب کرده است. تمامی این عوامل دست به دست هم میدهند تا ریکو بیخیال استراحت شده و برای مقابله با جنرال بیرحم آماده شود. داستان در سری Just Cause هیچگاه اهمیت چندانی نداشته و بیشتر به عنوان یک محرک برای جنون بیحد و مرز بازی شناخته شده است. با این حال و با استناد به تریلر اخیرا منتشر شده از داستان بازی، جزیره مدیسی کاملا به شکل دیکتاتور گونه اداره میشود که این مساله زندگی را برای مردم آن بسیار دشوار کرده و حال ریکو قصد تغییر این شرایط را دارد. گذر سالها تغییراتی در ظاهر شخصیت اصلی بازی ایجاد کرده و در نسخه سوم شاهد یک ریکوی با ریش و سیبیل خواهیم بود که در عین حالی که به جذابیت وی افزوده، باعث شده تا با شخصیت پختهتری نیز روبرو شویم که با کمک دسته شورشیهای منطقه برای نجات مردم سرزمین مادری خود تلاش میکند.
البته شاید داستان اهمیت نسبتا کمی در بازی داشته باشد، ولی سازندگان در این نسخه به شخصیت پردازی ریکو اهمیت زیادی قائل شدهاند.
کریستوفر ساندبرگ
، مدیر استودیو آولانچ، اعلام کرده که «در نسخه سوم تمرکز زیادی بر روی ریکو و معرفی وی خواهد بود که در نسخههای پیشین شاهد آن نبودیم و ریکو هیچگاه کاملا معرفی نشد.» وی همچنین ریکو را شخصیتی میداند که بر اساس تصمیمات بازیکن، میتواند به یک قهرمان دوست داشتنی تبدیل شود و یا نقش یک ضدقهرمان شیطانی و کاملا بیرحم را ایفا کند. همچنین
جیت شراف
، طراح ارشد شخصیتهای بازی، ریکو را یک شخصیت انسان دوست معرفی میکند که البته از روشهای بیرحمانهای برای رسیدن به این مقصود استفاده میکند.
|
جنون بی حد و مرز در دنیایی وسیع
گیمپلی بدون شک مهمترین المان در سری بازیهای Just Cause است که سازندگان تمام سعی خود را برای ارایه تجربهای مفرح و هیجانانگیز انجام میدهند. همین هیجانانگیز بودن مولفهای است که Just Cause را به یک بازی متفاوت تبدیل کرده و آن را از آثارمشابهی مثل GTA متمایز میکند. بازی هیچ محدودیتی برای گیمر قایل نشده و به نوعی فقط یک پلتفرم آماده پیشروی وی قرار میدهد تا با استفاده از خلاقیت خود به بهترین نحو در دنیای وسیع آن گردش کند و به دنبال کارهایی برود که برایش لذت بخش هستند. برای مثال، در Just Cause 3 هیچ اجباری به تمام کردن مراحل داستانی نخواهید داشت! منظور از این جمله این است که شما میتوانید فقط با استفاده از قلاب و تجهیزات دیگر ریکو در دنیای بازی بگردید، به ساختمانهای پلیس حمله کنید، مناطق کوچک واقع در بازی را به نفع شورشیها تسخیر کنید و در این میان بازی هیچگاه شما را به انجام کاری مجبور نخواهد کرد و این یعنی آزادی عمل کامل که اساسیترین اصل یک بازی جهانباز است.
یکی از جالبترین قسمتهای نسخه دوم Just Cause وسعت بالای محیط بازی بود که تنوع محیطی بسیار زیادی نیز داشت. در قسمت سوم هم با محیطی برابر با قسمت قبلی از لحاظ وسعت روبرو خواهیم بود که هزار کیلومترمربع مساحت دارد. ولی این یک ضعف برای بازی به شمار نمیرود، چرا که نسخه پیشین هنوز هم یکی از وسیعترین محیطها را در بین بازیهای هم سبک خود دارد و این مساله زمانی جذابتر میشود که بدانید سازندگان تنوع محیطی بازی را بسیار گستردهتر از قبل کردهاند و شاهد ۵ نوع زیستبوم کاملا متفاوت در بازی خواهیم بود. همچنین برای هرچه طبیعیتر بودن محیط بازی، تعدادی از نیروهای استودیو آوالانچ مستقیما به جزایر مدیترانهای مشابه با مدیسی اعزام شدند و با استفاده از تصاویر گرفته شده توسط این افراد طراحی محیط بازی صورت گرفته است. این محیط البته حالتی کاملا تعاملی خواهد داشت و ریکو میتواند مناطق مختلفی از آن را به نفع گروه شورشیان تصرف کند که در نتیجه مردم آن منطقه زندگی بهتری خواهند داشت و این امر باعث باز شدن تجهیزات جدید هم میشود.
ریکو رودریگز کاراکتری است که ورودش به یک منطقه حتما با آشوب، انفجارهای مهیب، تخریب و ویرانی گاهی اغراقآمیز همراه است. در نسخه سوم بازی نیز این آشوب به بالاترین حد خود خواهد رسید و شاید کسی بهتر از رونالد لسترلین، کارگردان بازی، قادر به توصیف این حس نباشد که در معرفی بازی اعلام کرد «Just Cause 3 فقط تجهیزات و موارد مورد نیاز را در اختیار بازیکنان قرار میدهد تا با استفاده از خلاقیت خودشان همانند یک کودک ۱۲ ساله در بازی به خرابکاری بپردازند!» خرابکاری توصیف شده توسط لسترلین بیتردید بدون استفاده از وسایل مختص ریکو هیچ لذتی ندارد و این وسایل در نسخه جدید تکمیلتر نیز شدهاند. قلاب، چترنجات و یک مورد کاملا جدید با نام «Wingsuit» ابزاری هستند که در بازی گیمر در اختیار دارد و میتواند با استفاده از آنها کارهای ژانگولری زیادی انجام دهد که باهم مرور خواهیم کرد. قلاب یکی از دلایلی بود که بازی Just Cause 2 را به یک اثر موفق تبدیل کرد، حال این وسیله دوستداشتنی پیشرفتهتر از قبل نیز شده که اولین مورد در این میان بهبود امکان وصل کردن دو جسم مختلف به یکدیگر است که با پیشرفت در بازی به چند جسم تعمیم پیدا میکند.
Wingsuit یک وسیله کاملا جدید است که در این نسخه شاهد آن خواهیم بود
از این قابلیت میتوان برای وصل کردن دو خودرو در حال حرکت به یکدیگر یا وصل کردن یکی از سربازان دشمن به هواپیمای در حال حرکت استفاده کرد و شاهد پرواز وی بر فراز آسمان بود! چگونگی استفاده صحیح از این وسیله فقط و فقط به خلاقیت گیمر مربوط میشود. کنترل چترنجات هم نسبت به گذشته بهبود یافته و دیگر شاهد کنترلهای خشک و مشکلات عجیب دوربین در این مورد نخواهیم بود و با استفاده از این وسیله امکان فرود دقیق بر روی نقطه دلخواه وجود دارد و تیراندازی در حین پرواز با آن نیز بسیار بهتر از قبل شده و با رها کردن کنترل چتر و استفاده از تفنگ دیگر شاهد حرکتهای عجیب چتر نخواهیم بود. در کنار این دو همراه با وفای ریکو، لباس وی به یک Wingsuit نیز مجهز شده که امکان پرواز را فراهم میکند. با استفاده از این وسیله قادر خواهید بود تا برای مدت زمان محدود و با استفاده از نیروی باد به مانند پرندگان اوج بگیرید و با سرعت بسیار زیادی پرواز کنید. لازم به ذکر است که استفاده از قلاب در ترکیب با این وسیله باعث اوجگیری مجدد ریکو میشود و هر زمان که قصد فرود داشتید، چترنجات به شما کمک خواهد کرد تا فرودی آرام و بیدردسر تجربه کنید. به نظر میرسد که سازندگان اهمیت زیادی برای این وسیله کاملا جدید قائل هستند و
جو ایشیکورا
، طراح ارشد مکانیزمهای بازی، «Wingsuit را وسیلهای معرفی میکند که قرار است کمبودهای گیمپلی بازی را با حرکات سریع خود و امکان تغییر مسیر و مانور دهی بالا رفع کند». همچنین امکان شلیک در حین سواری با این وسیله وجود دارد که به لطف حرکت سریع، ریکو را به یک هدف دشوار برای نشانهگیری دشمنان تبدیل میکند و این امکان را برای گیمر فراهم میکند تا راحتتر دشمنان خود را شکست دهد. به طور کلی و با استناد به صحبتهای لسترلین، «Wingsuit یک وسیله کاملا جدید و منحصر به فرد است که به ابزار مبارزات ریکو اضافه شده و شبیه هیچ چیز دیگری نیست». همچنین بازی برای تنوع بخشیدن به گیمپلی خود، بخش جدیدی به نام «چالش» معرفی می کند که مسابقات Wingsuit سواری و یا فرود دقیق با چترنجات بخشی از آن محسوب میشوند و صدالبته شامل جوایزی مثل بهبود ابزارهای ریکو و یا باز کردن سلاحهای جدید میشود.
گیمپلی بازی فقط به استفاده از قلاب و ابزار اینچنینی خلاصه نمیشود و سازندگان تمام سعی خود را برای ارایه یک تجربه شوتر لذتبخش نیز انجام دادهاند. سلاحهای بازی بسیار متنوعتر از قبل شده و حتی در یکی از تریلرها شاهد استفاده ریکو از سلاح آتشزن بودیم و یا در بخشی دیگر وی با یک راکتلانچر هلیکوپترهای دشمن را هدف قرار میداد. استودیو آوالانچ در این بخش تاکید زیادی بر خرابکاری دارد که همراستا با همان حس هیجانانگیزتر بودن بازی است. یکی از ابزاری که در این بین تاثیر زیادی خواهد داشت، امکان داشتن میزان نامحدودی از مواد انفجاری C4 است. در بازی ریکو همواره به میزان بیپایانی از این موارد منفجره دسترسی دارد تا برای تخریب وابسته به سلاحهای معمولی نباشد و این کار را با انفجاری عظیم انجام دهد!
بخش رانندگی بازی با همکاری اعضای سابق استودیوی کرایتریون گیمز ساخته شده است
بخش تاثیرگذار دیگر در روند بازی استفاده از وسایل نقلیه است که از قضا تنوع بسیار بالایی نیز دارند و میتوانید ساعتها مشغول سواری با ماشین، هلیکوپتر، قایقهای تندرو و حتی جتهای جنگی شوید که البته در ترکیب با تواناییهای بدلکاری (!) ریکو یک تجربه معمولی رانندگی نخواهند بود. جالب است بدانید که وظیفه طراحی بخش رانندگی بازی برعهده تعدادی از نیروهای سابق استودیو
کرایتریون گیمز
است که سابقه ساخت بازیهایی مثل Burnout Paradise را در کارنامه دارند و از این رو میتوان انتظار بخش رانندگی بسیار با کیفیتی را از بازی داشت که بر اساس اعلام سازندگان، از بازیهایی مثل Forza Horizon 2 در طراحی آن الهام گرفته شده است. همچنین دشمنان ریکو نیز هوش مصنوعی بسیار بالایی دارند و برای مثال اگر با یک تانک به مصاف آنها بروید، با سلاحهای راکتانداز از شما استقبال خواهند کرد و برای مقابله با جتهای جنگی شما نیز به ضدهوایی پناه میبرند.
|
محیط مدیترانهای بسیار زیبا با چاشنی فیزیک طبیعی!
استودیوی آوالانچ در ساخت بازی از موتور ساخت خودش استفاده کرده که Avalanche Engine نام دارد. دنیای وسیع بازی به لطف این موتور ساخته شده که صد البته بسیار زیبا نیز به نظر میرسد. در تمامی تریلرهای منتشر شده، گرافیک بسیار زیبای بازی به چشم میآید که این زیبایی در تمام اجزای محیطی مثل جنگلها، شخصیتها و مخصوصا طراحی بسیار زیبای آب نمود دارد. در بازی شاهد ۳ جزیره خواهیم بود که البته همگی بخشی از یک جهان به هم پیوسته هستند. این جزایر از همان ابتدای بازی در دسترس بوده و هریک طراحی منحصر به فرد خود را دارند. برای مثال جزیره سوم در اصل یک پایگاه نظامی است که توسط سربازان بسیار زیادی محافظت میشود. سازندگان اهمیت بسیار زیادی به تنوع بالای محیط بازی داشتند و در نتیجه دقت زیادی در طراحی شهرها، کوهستانها و جنگلهای بازی صورت گرفته که باعث میشود تا همواره با محیطی جذاب و جدید در بازی روبرو شوید. یکی دیگر از نکاتی که در جلوههای بصری بازی به چشم میآید، افکتهای بسیار زیبای ناشی از انفجارها است که بسیار نزدیک به واقعیت هستند و به وفور هم دربازی دیده میشوند. جدا از بخش گرافیک، آوالانچ اهمیت زیادی نیز به فیزیک بازی قائل بوده و این مسئله در دو بخش تخریب محیطی و فیزیک شخصیتها دستهبندی میشود. موتور فیزیک بازی «هاووک» است که پیش از این نیز در بازیهای زیادی استفاده شده است. به لطف این موتور شاهد محیطی با تخریبپذیری بالا هستیم که ریزش یک پل عظیم یا انفجار وسایل نقلیه مختلف را بسیار طبیعی نمایش میدهد.
در Just Cause 3 توجه بسیار زیادی به طبیعی بودن انیمیشنهای شخصیت ریکو شده است. در این نسخه از تکنولوژی «موشن کپچر» برای ضبط انیمیشنهای شخصیت اصلی استفاده شده که همین مساله وی را به شخصیتی با وزنی طبیعی تبدیل میکند. البته این طبیعی بودن وزن ریکو مانعی برای حرکات نمایشی وی نخواهد بود و با استناد به صحبتهای جیت شراف، انیمیشنهای حرکات نمایشی ریکو مثل پرواز با Wingsuit یا استفاده از قلاب بسیار زیباتر از قبل خواهند بود. حال که به قلاب اشاره کردیم بهتر است کمی هم در مورد فیزیک استفاده از این وسیله توضیح دهیم. متصل کردن دو خودرو به یکدیگر با استفاده از قلاب و اقدامات اینچنینی، اگر بازی فیزیک مناسبی نداشته باشد به هیچ وجه عملی نیست. ولی در تریلرهای بازی شاهد بودیم که ریکو چند هلیکوپتر را با استفاده از قلاب به یکدیگر وصل میکند و این وسایل به زیباترین و طبیعیترین شکل به یکدیگر برخورد میکنند. با تمام این تفاسیر، میتوان انتظار گرافیکی بسیار چشمنواز را در کنار فیزیکی طبیعی داشت که میتوانند به یکی از نکات قوت بازی تبدیل شوند.
سخن پایانی:
پس از عرضه ضعیف Mad Max، امید آوالانچ به Just Cause 3 است
بازی Just Cause 3 از سال ۲۰۱۲ توسط استودیوی آمریکا آوالانچ در دست ساخت است. سازندگان بازی تلاش بسیار زیادی انجام دادهاند تا یک دنیای مفرح را در اختیار گیمر قرار دهند که میتواند با استفاده از خلاقیت خود به شکلی آزادانه در آن کارهای دلخواهش را انجام دهد. کریستوفر ساندبِرگ در معرفی بازی اعلام کرده «Just Cause 3 یک اثر شبه سینمایی است که بیشتر از آنکه یک تجربه واقعی باشد، یک بازی سراسر هیجان خواهد بود که شاید کمی نیز اغراق آمیز باشد.» این جمله مدیر استودیوی آوالانچ شاید به بهترین شکل ممکن بازی را توصیف کند که سعی دارد با ترکیب جذابی از گیمپلی دیوانهوار با جلوههای بصری سرشار از انفجار و تخریب اثری سرگرمکننده تقدیم طرفداران کند. به هر حال سال ۲۰۱۵ قرار بود موفقترین سال استودیوی آوالانچ باشد که Mad Max، اثر اول آنها، به هیچ وجه نتوانست انتظارات را برآورد کند و حال سازندگان امیدوار به Just Cause 3 هستند تا رویای شیرینشان از ۲۰۱۵ به یک کابوس تبدیل نشود! ساخت بازی تمام شده و این اثر موردانتظار در تاریخ ۱۰ آذر توسط اسکوئر انیکس بر روی
پلیاستیشن 4
،
ایکسباکس وان
و
رایانههای شخصی
منتشر میشود تا شاهد هنرنمایی ریکو رودریگز باشیم. همچنین ساخت سه بستهالحاقی نیز برای بازی تایید شده و برخلاف شایعات اولیه، در این اثر خبری از «پرداختهای درون برنامهای» نخواهد بود. Just Cause 3 همچنین یک نسخه کالکتور ادیشن نیز دارد که شامل مدل واقعی از قلاب ریکو خواهد بود و بدون شک بسیار جذاب است. نظرات خود را در مورد پیشنمایش این بازی با زومجی در میان بگذارید.
تهیه شده در زومجی