موشکافی تصاویر و تریلر فصل ۶ سریال «بازی تاج و تخت»
شبکهی اچبیاُ برای تبلیغات فصل ششم پربینندهترین سریالش، «بازی تاج و تخت» بهتر از همیشه ظاهر شده است. باید هم اینطور باشد. با توجه به چیزهایی که برای آخرینبار از شخصیتهای محبوبمان دیدیم و با توجه به اینکه دیگری کتابی نیست که جلوتر از خط زمانی سریال باشد، اچبیاُ با خیال راحت میتواند با انتشار دوتا عکس ناقابل با انتظارات و روان طرفداران بازی کند. از همین رو، به تازگی چندین تصویر از فصل ششم، در کنار یک تیزر مرموز منتشر شده که بحثهای زیادی را بین طرفداران به راه انداخته. بدون مقدمهای بیشتر، بیایید آنها را مرور کنیم:
عکسها بدون نظم و ترتیب منتشر شدهاند. پس من سعی میکنم به ترتیب باحالبودنشان آنها را بررسی کنم. هرچند تمامیشان به یک اندازه مهم هستند، ولی بعد از یک فصل غیبت، چه کسی است که منتظر برن نباشد. مخصوصا اگر او و کلاغ سهچشم را «ایستاده» در «هوای روشن» ببینیم! به سختی میتوان گفت کجا هستند، اما از حالوهوای تصویر میتوان حدس که آنها حتما در شمال هستند. شاید اینجا وینترفل است و این صحنه میتواند مربوط به یکی از رویاهای برن باشد. از آنجایی که ما در پایان فصل پنجم کلاغ سهچشم را زندانی در میان ریشههای درخت دیدیم و در پایان کتاب «رقصی با اژدهایان» نیز به نظر میرسید که چنین اتفاقی هم قرار است برای برن بیفتد، میتوان با اطمینان شرط ببندیم که این مربوط به یکی از رویاهای مشترک برن و استادش میشود. نکتهی فرعی این تصویر، این است که ببینید برن چقدر آقا شده است. یکی از مشکلاتِ بازیگران کودک این است که آنها خیلی زودتر از کاراکترهایشان بزرگ میشوند. راستی، خوشبختانه برن آن موهای هیپی و اعصابخردکنش را هم کوتاه کرده! ظاهرا یکی از فرزندان جنگل سلمانی دارد!
روس و رمزی بولتون حسابی در نگه داشتن وینترفل و شمال خوش خواهند گذراند! یادمان نرود که بزرگترین هدف روس بولتون برای گذاشتن دست رمزی در دست سانسا، این بود که ادعایش برای فرمانروایی بر شمال را قانونی کند و آخرین بهانه را از دست خاندانهای وفادار به استارکها بگیرد. اما حالا که خبری از سانسا نیست، آنها باید با این مسئله دست و پنجه نرم کنند. چون وقتی خبری از سانسا نباشد، چه کسی میتواند دهن دروازهی مردم را ببندد. اگرچه خطر وایتواکرها هم در افق به چشم میخورد، اما فعلا بزرگترین خطری که بولتونها را تهدید میکند، بقیهی خاندانهای شمال است؛ شمالیهایی که به یاد میآورند. باید دید کدامیک از خاندانهای شمال وقتی سانسا را درحال فرار پیدا میکنند، به او میپیوندند و کدام خاندانها کماکان به بولتونها وفادار میمانند. چون حتما خبر دارید که این «بازی تاج و تخت» است و پیمانهای همه هرلحظه با توجه به منافعشان در حال تغییر کردن.
بیلون گریجوی صحیح و سلامت به نظر میرسد. باید دید آیا او همینطوری در طول فصل ششم زنده باقی میماند یا نه که احتمالش خیلی پایین است. از آنجایی که میدانیم یورون گریجوی (یکی از خفنترین شخصیتهای کتاب) و یارا گریجوری (خواهر تیان... اوه، ببخشید، ریــک!) در این فصل حاضر خواهند شد، باید دید چه اتفاقی برای خط داستانی ویژهی آهنزادهها میافتد و آنها چقدر با اتفاقات شمال درگیر میشوند.
مرگ میرسلا تایید شد! آره، شاید مرگ میرسلا اتفاق بسیار مهمی به نظر نرسد، اما تاثیری که این مرگ روی سرسی، جیمی و رابطهی آنها خواهد گذاشت، خیلی خیلی بزرگ خواهد بود. اصلا یکی از تئوریهای باحال مربوط به سرسی به این مرگ میپردازد. پس، پیشبینی میکنم که داستان سرسی و جیمی در این فصل با این رویداد جذابتر خواهد شد. راستی، حساب کنید ما چندبار برای مراسم ترحیم شخصیتهای سریال وارد سپت جامع بیلور شدهایم. جان اَرن در فصل اول. جافری در فصل چهارم. تایوین در فصل پنجم و میرسلا در فصل ششم. جنازههای لنیسترها درحال تلبار شدن روی هم است! آیا نفر بعدی تامن است؟ خدا آن روز را نیاورد. چون دیگر سرسی رسما قاط خواهد زد. مرگ میرسلا بهعلاوهی تاثیری که بریین روی جیمی داشته به احتمال زیاد باعث میشود تا سرسی و جیمی در این فصل کمکم از یکدیگر دورتر و دورتر شوند. از لحاظ منطقی مرگ میرسلا طبیعتا از لحاظ روانی بدجوری آنها را درهم خواهد شکست.
در یکی از تیزرهای سریال دیدیم که «گنجشک اعظم» به یارانش دستور میداد که برای نابودی قدرت با همدیگر متحد شوید. پس، میتوان انتظار داشت که نقش او و دامنهی انقلاب مذهبیاش در فصل جدید انسانها و بخشهای بیشتری از وستروس را در برخواهد گرفت. در فصل پنجم اکثر فعالیتهای «مبارزان دین» به قدمگاه پادشاه خلاصه میشد، اما احتمالا با رسیدن خبر ترکاندن پایتخت به گوش آنها، رعیتها و آدمهای عادی زیادی هستند که به آنها خواهند پیوست.
بریین بعد از کشتنِ استنیس کجا رفت؟ داستان او در حال حاضر خیلی با خط داستانی کتاب فرق دارد. فکر میکنم سازندگان به این زودیها سراغ روایت خط داستانی او در کتاب نخواهند رفت. از همین رو، احساس میکنم او یکی از کسانی خواهد بود که در صفآرایی خاندانهای شمال پشت سر سانسا نقش مهمی بازی میکند.
عکسهای مربوط به سانسا و تیان این سوال را مطرح میکنند که مقصد آنها کجاست؟ آیا آنها به سمت ایستواچ در شرقترین نقطهی دیوار میروند یا کسلبلک. شاید هم هدفشان این باشد که به غرب و جزایر آهن بروند و از خانوادهی تیان کمک بگیرند. فقط باید در نظر داشت که در غرب به این شدت برف نمیبارد. پس، به نظر میرسد آنها هرجا هستند به شمال و دیوار نزدیکترند. از لحاظ منطقی سانسا باید مغز متفکر برنامهریزی این فرار باشد. ممکن است او با خودش فکر کند که میتواند به کسلبلک، جایی که برادرش حضور دارد پناه ببرد. اما شاید هم نویسندگان کاری کنند تا او سراغ خاندانی که به وفاداریشان به استارکها اطمینان دارد، برود و در همین گیر و دار با بریین روبهرو شود.
در این میان، با توجه به حال و روز درهمریخته و خشمگین سانسا به نظر میرسد این همان نقطهای است که با سانسایی سیاه روبهرو میشویم. آره، سریال قبلا پس از همراهی او با لیتلفینگر اشارههایی به تغییر سانسا کرد، اما باز نویسندگان به منظور نمایش شکنجههای رمزی او را به حالت قبلیاش برگرداندند. ولی ایندفعه این تو بمیری، از اون تو بمیریها نیست! بنابراین، برخی پیشبینی میکنند که نویسندگان شاید مقداری از خشم انتقامجویانهی بانو استونهارت را در سانسا زنده خواهند کرد؛ یعنی یکجورهایی باید انتظار داشته باشیم، سانسا با شعار «شمال به یاد دارد» شروع به آسفالتکاری دهان خائنان و بولتونها کند. البته از سویی دیگر شاید سازندگان وارد این مسیر نشوند. چون اینطوری از تاثیر وحشتِ ارژینالِ بانو استونهارت کاسته خواهد شد.
یکی از سوالاتی که این تصویر بین طرفداران ایجاد کرده، این است که آیا با توجه به شکم برآمدهی سانسا، او حامله است؟ این ایده که سانسا بچهی رمزی بولتون را حامله است، همزمان خیلی ترسناک و جالب است. چون سوالی که در ادامهاش میآید، این است که او چه تصمیمی در رابطه با آن میگیرد؟ سقط یا بزرگ کردن بچه؟ اما حامله بودن سانسا خیلی دور از ذهن به نظر میرسد. اول اینکه فصل ششم درست بعد از فصل قبل شروع میشود، پس شکم او نمیتواند یکدفعه بزرگ شده باشد. این درحالی است که همانطور که گفتم اگر سانسا قرار است یک داستان انتقامجویانهی بزرگ داشته باشد، مطمئنا حاملگی دست و بالش را میبندد.
سم و گیلی در راه اولدتاون. باید دید سریال چقدر از داستان اولدتاون را تعریف خواهد کرد. چون سریال بازیگران مهمی را برای نقش خانوادهی سم انتخاب کرده است. اما مسئله این است که آنها نه در اولدتاون، بلکه در هورنهیل هستند. پس، احتمالا سم بعد از اولدتاون سری هم به خانوادهاش خواهد زد. از آنجایی که هورنهیل در هایگاردن قرار دارد، بهشخصه هیجانزدهام تا بالاخره تصاویری هم از هایگاردن در سریال ببینیم.
مارتین ظالم است و به نظرم اوج ستمگری او نسبت به کاراکترهایش را باید نه در استارکها، بلکه در دنریس جستجو کرد. دنی در این تصویر افتضاح و بیچاره به نظر میرسد. او به خانهی اولش در کنار دوتراکیها بازگشته است و اگر تیزر فوقالعادهای او را دیده باشید، میشنویم که کسی به زبان دوتراکی به دنی یادآور میشود که «تو ملکهی هیچی هستی». قضیه از این قرار است که دوتراکیها برای او تره هم خرد نمیکنند. پس، خیلی هیجانزدهام تا ببینم او با این وضعیت چگونه دست و پنجه نرم خواهد کرد. چون قبل از این دنی قدم به هرجا میگذاشت، هزاران سرباز و چندتا اژدها پشت سرش صف کشیده بودند. اما حالا وضعیتش بهتر که نشده، بلکه باید دست تنها با یک مشتِ وحشی عصبانی زندگی کند و شاید موفق شود آنها را به صف همپیمانانش نیز اضافه کند. خدا رو چه دیدی!
تیریون، میساندی، وریس و کرم خاکستری هم کسانی هستند که باید در نبود ملکه، در مقابل مشکلات داخلی و بیرونی که میرین را تهدید میکنند، ایستادگی کنند. چون اگر یادتان باشد، وقتی دروگون به درون میدان مبارزهی دزنک هجوم آورد، تمامی هارپیها را نکشت. پس، آنها هنوز در کوچهپسکوچههای شهر پرسه میزنند. این درحالی است که ارتش شهرهای دیگر خلیج بردهداران نیز پشت دروازههای میرین چادر زدهاند. پس، تیریون هرچه زودتر باید کمی از آن مخش کار بکشد!
آریا راه سختی را برای تبدیل شدن به «هیچکس» در پیش دارد. در کتاب نابینایی بخشی از آموزشهای او برای رسیدن به این مقام است و باید دید تا چه مدتی او به این شکل باقی میماند.
این تصویر از مارجری حرفهای زیادی برای گفتن دارد. شاید سرسی فعلا به هزار بدبختی خودش را به قلعهی سرخ رسانده باشد، اما مارجری هنوز در زندان گنجشک اعظم به سر میبرد. آیا باید انتظار یک مجازاتِ شرمآور دیگر از طریق قدم زدن در خیابانهای شهر را برای او نیز داشته باشیم؟ من که پایهام! قضیه از این قرار است که اگرچه همه به گناهانشان اعتراف کردهاند، ولی آنها آزاد نیستند. باید دید آیا سرسی مجبور میشود تا در دادگاه گنجشک اعظم حاضر شود یا راهی برای فرار پیدا میکند.
اما تیزر تریلرِ فصل ششم چه حرفهایی برای گفتن داشت؟
این مکان کجاست؟ اینجا تالار چهرههای خانهی سیاه و سفید است؛ در واقع صورت تمام آدمهایی که در جهان میمیرند، اینجا حضور دارند و خدمتکارانِ خدای چندچهره با یک سری حرکتهای ماوراطبیعه میتوانند سر و ظاهر خودشان را به شکل هرکسی که دوست دارند در بیاورند. از آنجایی که «بازی تاج و تخت» رابطهی خیلی نزدیکی با مرگ دارد و از آنجایی که روز به روز حضور جادو در دنیای «نغمه» درحال بیشتر و بیشترشدن است، خانهی سیاه و سفید فارق از خط داستانی آریا که در آنجا جریان دارد، احتمالا نقش مهمی را در آینده بازی خواهد کرد. البته تقریبا تمام دین و مذهبهای کهن و جادویی درحال مهمتر شدن هستند. علاوهبر خانهی سیاه و سفید گسترش مذهب روشنایی را در بین مردم میبینیم و همراهی برن و کلاغسهچشم هم ما را با چموخمهای خدایان قدیم بیشتر از قبل آشنا خواهد کرد. سوالی که اینجا مطرح میشود، این است که ما میدانیم فقط از چهرهی کسانی که در خانهی سیاه و سفید میمیرند، میتوان استفاده کرد، پس قضیهی شخصیتهایی که در این تیزر میبینیم چیست؟ برای استفاده از چهرهی دیگران به ترکیبی از مواد فیزیکی و جادو نیاز است. سریال تاکنون در عمق پیچ و مهرههای این موضوع نرفته است و به نظر هم نمیرسد آن را توضیح خواهد داد. پس، ما طبیعتا تمام چیزهای مربوط به خانهی سیاه و سفید و تغییر چهره را نمیدانیم. از طرفی دیگر، این تیزر بیشتر حالت استعارهای دارد. یعنی چهرهی کاراکترها امکان دارد واقعا آنجا نباشد، بلکه سازندگان قصد دارد از طریق این تصاویر با ما حرف بزنند.
آخرین بار ما آریا را در خانهی سیاه و سفید دیدیم، اما تریلر کاری به او و داستانش ندارد. اولین چهرههایی که در آغاز این تیزر میبینیم، استارکها هستند. آیا این بدین معنی است که استارکها باز خواهند گشت و خدمتکارانِ خدای چندچهره صورتهای آنان را خواهد پوشید؟ نه لزوما. در عوض، فکر میکنم ما قرار است برخی از این شخصیتها را در فلشبک ببینیم. بالاتر گفتم که حالا که برن با کلاغسهچشم همراه شده، آنها توانایی این را دارند تا چشماندازها و رویاهای دیدهنشدهی زیادی را ببینند. با توجه به تئوری والدین جان اسنو، این امکان وجود دارد که ما ند استارک را یا در رویای برن یا جان اسنوببینیم. ماجرای بانو کتلین هم برای کتابخوانها قابلدرک است. اما راب استارک و جافری چه؟ دیدن راب در فلشبک دور از ذهن به نظر میرسد، اما با توجه به اینکه سانسا در دوران تحول شخصیتیاش به سر میبرد، امکان دارد جافری را دوباره در رویاهایش ببیند. چون اینطور که در این تیزر و جملاتی که ند، راب و کتلین به زبان میآورند، انگار آنها دارند با استارکهای باقیمانده مخصوصا سانسا حرف میزنند تا عدالت و شرافت استارکی را به وستروس بازگرداند.
جافری نیز از این میگوید که: «همه برای شکنجه در اختیار من هستند». چیزی که احتمالا سانسا دوست ندارد بیشتر از این به آن تبدیل شود. اما شاید با توجه به جملهی جان اسنو خبری از هیچ فلشبکی نباشد: «شب طولانی در راه است... و مردگان با آن میآیند». این جمله بهعلاوهی نمای پایانی این تیزر که چهرهی شخصیتهای زندهی داستان مثل دنریس، تیریون، آریا و بقیه را نیز در تالار چهرهها نشان میدهد، شاید به این معنی است که با پیدا شدن سروکلهی شب طولانی، زندهها نیز به مردگان خواهند پیوست و همه با هم به عنوان جزیی از ارتش وایتواکرها به مبارزه علیه باقیماندهی بشریت برخواهند خواست. به جز اینکه وقتی آدم قدرتمندی مثل دنریس مُرده باشد، دیگر باقیماندهای در کار نخواهد بود.
ما فعلا چیز کمی دربارهی شب طولانی و اتفاقات پیرامونش میدانیم. اصلا هدف اصلی وایتواکرها برای حمله به جنوب یکی از اسرار داستان است و همچنین به افسانههای دهان به دهانشدهی گذشتگان هم نمیتوان کاملا اعتماد کرد. اما این مسئله میتواند تغییر کند. با توجه به اینکه در این فصل شخصیتی مثل کلاغسهچشم را در زرادخانهمان داریم، او این توانایی را دارد تا ما را در زمان و مکان جابهجا کند و بهمان نشان دهد که واقعا حرف حساب وایتواکرها چیست و نیمنگاهی هم از آخرالزمان برایمان به نمایش بگذارد. تازه سم هم که دارد وارد مرکز دانش دنیای «نغمه»، اولدتاون میشود. پس، داستان او نیز میتواند نوری بر روی اسرار مربوط به وایتواکرها بیندازد. هرچند بعید میدانم سریال به سرعت سراغ وایتواکرها برود. چون فکر میکنم به احتمال زیاد سریال تا اپیزود نهایی فصل به فرا رسیدن زمستان اشاره نخواهد کرد. همین الانش هم سریال کمی بیشتر از کتاب دربارهی آدرها صحبت کرده است.
حالا چهرهی ند استارک در این تیزر این سوال را مطرح کرده که آیا آریا میتواند با استفاده از چهره و ظاهر پدرش انتقام قاتلانشان را بگیرد؟ این یکی از تئوریهای خفن سریال است که اگر اتفاق بیفتد، دیدن واکنش کسانی که روح ند استارک را در لحظهی مرگشان میبینند، دیدنی است. اما این تئوری یک مشکل دارد. اصولا وقتی شما تغییر چهره میدهید، باید بهطور تقریبی هماندازهی فرد مُرده باشید. اما آریا یک دختربچه است و پدرش یک مرد بالغ. اما میدانید باحالتر از این چیست؟ اینکه آریا از سروظاهر جافری برای خط زدن اسمهای فهرستش استفاده کند! تصورش را کنید: آریا در ظاهر جافری، سرسی را نفله کند!
سوال دیگری که این تیزر بین طرفداران ایجاد کرده، این است که آیا تصویر چهرهی جان اسنو، مرگ او را تایید میکند؟ خب، هماکنون اکثر طرفداران باور دارند که جان توسط ملیساندرا زنده میشود. شبکهی اچبیاُ با نشان دادن تصویر جنازهی خونآلود جان و این تیزر فقط درحال بازی کردن با روان ما است. چون از آنجایی که جان اسنو برای زنده شدن، باید بمیرد، این سوال بیمعنی است. اچبیاُ درحال دروغ گفتن به ما نیست. فقط از نمایش بخشی از حقیقت امتناع میکند. چون جان اسنو اگر شانسی برای برگشتن داشته باشد، اول باید بمیرد و مُردن او بهطرز عجیبی خبر خوبی است.
خیلی خب، آیا با توجه به این تیزر بانو استونهارت را در این فصل خواهیم دید؟ خط داستانی بانو استونهارت یکی از دیوانهکنندهترین بخشهای کتاب هست که هنوز به سریال منتقل نشده و اگرچه از گفتن این موضوع ناراحت هستم، اما فکر نکنم حداقل تا قسمتهای نهایی فصل ششم هم خبری از او شود. چون از قدیم گفتهاند تمام آسهایتان را یکدفعه رو نکنید و با توجه به ماجرای جان اسنو و سانسا، حضور بانو استونهارت هیجان و شوک آنها را تحتتاثیر قرار خواهد داد. شاید یکی از دلایلی که تاکنون خبری از بانو استونهارت نبوده هم همین باشد که سازندگان میخواهند ماجرای احیای جان اسنو را تبدیل به تنها لحظهی فکاندازِ سریال بکنند. اینجوری حضور بانو استونهارت از شگفتی داستان احیای جان اسنو و ماموریت انتقامجویانهی سانسا میکاهد. چرایش را کتابخوانها میدانند!
خب،به نظر شما از بین عکسهای منتشر شده جالبترینشان کدام است و بیشتر از همه منتظر دیدن چه چیزهایی در فصل جدید هستید؟
تهیه شده در زومجی
نظرات