۱۶ فیلمی که باید در تعطیلات نوروز تماشا کنید!
آیا به خاطر مشغلههای کاری و زندگی موفق نشدید در طول سال از لحاظ فیلمهای سینمایی آپدیت بمانید؟ خب، تعطیلاتِ عید ۱۳۹۵ فرصت خیلی خوبی است تا فیلمهایی که از دست دادهاید را تماشا کنید. یا شاید هم بخواهید خودتان را برای سرگرم نگه داشتنِ مهمانانی که برای یک عید دیدنی ساده و کوتاه به خانهتان میآید و بعد برای شام چتر میشوند، آماده کنید! این فهرست اگرچه شامل تمامی بهترین فیلمهای چند ماه گذشته نمیشود، اما حاوی ۱۶ عدد از بهترین فیلمهای است یا نباید دیدنشان را عقب بیندازید یا مناسب تماشای دستهجمعی هستند:
توجه: این فهرست شامل رتبهبندی فیلمها نمیشود.
۱۶-بروکلین
Brooklyn
«بروکلین» یک عاشقانهی جمعوجور است که بهطرز عجیبی شما را در موقعیت فشردهی کاراکتر اصلیاش قرار میدهد. در دههی ۱۹۵۰ اِلیش لیسی از شهر کوچکی در ایرلند به امریکا مهاجرت میکند و پس از مدتی به زندگی در آنجا عادت میکند. اما وقتی مجبور به بازگشت به محل تولدش میشود، خودش را در موقعیت انتخاب بین این دو کشور پیدا میکند. مهم نیست غم غربت را با این شدت تجربه کردهاید یا نه. «بروکلین» موفق میشود حقایق آَشنای داستان سادهاش را با حسوحالِ دردناک و لذتبخشی بازگویی کند و این وسط، سریشا رونان به عنوان شخصیت اصلی با چشمانِ اغواگرش شما را در تلاطم درون این دختر غرق میکند.
۱۵-مکبث
Macbeth
«مکبث» که اقتباس مدرن و خوشرنگولعاب دیگری از نمایشنامهی مشهور ویلیام شکسپیر است، داستان مکبث با بازی مایکل فاسبندر را روایت میکند که بعد از دسیسهچینیها و وسوسههای همسرش پادشاه دانکن را به قتل میرساند و تخت پادشاهی اسکاتلند را به دست میآورد. اما بدگمانی و احساس گناه بر فرمانروایی او سایه میافکند. این اقتباس به کارگردانی جاستین کورزل از سوی منتقدان به خاطر طراحی گرافیکی زیبایش مورد ستایش قرار گرفت؛ فیلم با کمک دوبازی فوقالعاده از فاسبندر و ماریون کوتیار نمایشنامهی شکسپیر را با تمام عظمت و احساساتِ درونش به سینما منتقل میکند.
۱۴-از گور برخاسته
The Revenant
داستان نبرد لئوناردو دیکاپریو با خرسی وحشی و سرگردانیاش در محیطهای وحشیتر و تلاشِ ناامیدانهاش برای بقا و انتقام به یکی از بهترین تجربههای سینمایی سال ۲۰۱۵ تبدیل شد. فیلم علاوهبر کارگردانی آلخاندرو ایناریتوی دیوانه، دیکاپریو را به مصاف با تام هاردی میفرستد و از دل آن یکی از تکان دهندهترین تجربههای دیداری و نفسگیری که تاریخ سینما به خودش دیده است را خلق میکند. اگر در عید نوروز برنامهای برای مسافرت به دل دشت و طبیعت ندارید، «از گور برخاسته» گزینهی مناسبی برای پر کردن این حفره است.
۱۳-هشت نفرتانگیز
The Hateful Eight
آخرین فیلم کوئنتین تارانتینو شاید بهترین فیلم مهمانیهای دستهجمعی باشد که به راحتی میتواند از چرتوپرتگوییها و غیبکردنهای مهمانان با یکدیگر بکاهد و حواس همه را چهار چشمی به چرتوپرتگوییها و دیالوگهای رگباری قاب تلویزیون جذب کند. تارانتینو در این قسمت ترکیبی از تمام عناصر مشهورش را گرد هم آورده است. از داستانی رازآلود گرفته تا خشونت و شخصیتهای منحصربهفردِ وراج و شاخوشانهکشیهای وسترنی. فیلمی که اصلا نفرتانگیز نیست.
۱۲-اتاق
Room
«اتاق» از آن فیلمهایی است که بعد از دیدنش احساس سبکی میکنید و طرز فکرتان نسبت به انسانها و دنیای اطرافتان حداقل چند درجه مثبتتر و عاشقانهتر میشود. خب، چگونه میتوانید در بهار امسال خودتان را از دیدن فیلمی که حاوی چنین حسی است محروم کنید. اگرچه داستان فیلم دربارهی محبوسشدن یک دختر جوان برای هفت سال توسط یک متجاوز روانی است، اما «اتاق» در درون تاریکی مطلقش، یک کارخانهی تولید نور و روشنایی و امید دارد که وقتی به کار میافتد، صورتتان را خیس پیدا میکنید.
۱۱-استیو جابز
Steve Jobs
«استیو جابز» از آن فیلمهایی نیست که وقتی عمه و خاله و دایی به خانهتان سر زدند، آن را برایشان پخش کنید. مگر اینکه عکس استیو جابز در پسزمینهی آیفون عمهتان باشد! «استیو جابز» یکی از اکشنترین درامهای سالهای اخیر است که شلیک بیتوقف کلمات کاراکترهایش آنقدر حسابشده و لذتبخش است که انگار در حال تماشای نبرد کاپیتان امریکا و مردآهنی هستید. آرون سورکیس داستان منحصربهفرد خودش از یک نابغهی تکنولوژیکی را تعریف میکند و به همین دلیل حتی اگر اسم استیو جابز را تاکنون نشنیده باشید هم با فیلم ارتباط برقرار میکنید.
۱۰-دایناسور خوب
The Good Dinosaur
میخواهم به جای «پشتورو»، دیگر انیمیشنِ قدرندیدهی اخیر پیکسار یعنی «دایناسور خوب» را برای نوروز امسال پیشنهاد بدهم. چون حتی اگر بهطرز معجزهآسایی «پشتورو» را ندیده باشید، تاکنون باید متوجه شده باشید که باید آن را به برنامهتان اضافه کنید. «دایناسور خوب» که دربارهی دوستی یک دایناسور گردندراز با یک بچهی انسان است، یکی از سادهترین و زیباترین کارهای پیکسار است که در اوج سادگی، حالوهوایتان را بههم میریزد. پس، دست به کار شوید!
۹-هدیه
The Gift
یک زن و شوهرِ ایدهآل که به خانهای جدید نقل مکان کردهاند، یک روز با دوست دوران نوجوانی مرد برخورد میکنند و این آغازی برای ورود به گذشتهای از شوهرش است که زن تاکنون چیزی دربارهاش نمیدانسته است. «هدیه» یکی از تریلرهای جمعوجور ۲۰۱۵ بود که همهچیز دارد؛ از خلق اتمسفری تیرهوتار گرفته تا بازیهایی عالی (مخصوصا جوئل اجرتون) و یک پایانبندی بهیادماندنی. اما با وجود همهی اینها چندان سروصدا ایجاد نکرد و ممکن است خیلیها نیز به همین دلیل آن را جدی نگرفته باشند. اگرچه خلاصهی داستانی فیلم کلیشهای به نظر میرسد، اما فیلم در پرداخت آن بینقص است.
۸-گام زدن
The Walk
آخرین فیلم رابرت زمهکیس به بندباز معروف، فیلیپ پتی میپردازد؛ تنها کسی که فاصلهی عظیم برجهای تجارت جهانی نیویورک را بر روی بند طی کرده است. این فیلم از بهترینهای ۲۰۱۵ بود که متاسفانه به خاطر عدم حضورش در فصل جوایز چندان مورد توجه مردم قرار نگرفت. اما در واقع با فیلمی طرف هستیم که هم از لحاظ پرداخت انرژی و احساس شخصیتهایش مورد ستایش قرار گرفته و هم به خاطر صحنهی ۱۷ دقیقهای گام زدن فیلیپه پتیت؛ یکی از نفسگیرترین سکانسهای سینما که استفادهی بینظیری از جلوههای ویژه کرده است.
۷-ماموریت غیرممکن: ملت سرکش
Mission: Impossible- Rouge Nation
شاید نتوان کلاسیکتر از «ملت سرکش» فیلم دیگری را برای دیدن در مهمانیهای نوروز پیدا کرد. آخرین بدلکاری تام کروز زیر نظر کریستوفر مککوئریِ کارگردان از بهترین اکشنهای طرازبالای تابستان ۲۰۱۵ بود. فیلم هم تام کروز دوستداشتنی را در موقعیتهای فشرده و تعقیب و گریزهای دیدنی قرار میدهد و هم یک داستان جاسوسی پیچیده و چندلایه تعریف میکند و نشان میدهد در دوران افول «جیمز باند» چه جایگزین فوقالعادهای داریم.
۶-سن آندریس
San Andreas
راستش در این فهرست فیلمی دیوانهوارتر و سرراستتر از «سن آندریس» برای تماشا پیدا نمیکنید. داستان همان ماجرای کلیشهای فیلمهای فاجعهای است. لس آنجلس بر اثر فعالیت گسل سن آندریس مثل هندوانه از وسط قاچ خورده و حالا یک خانوادهی مشکلدار باید در میان زمینلرزهها عشق و علاقهشان را به یکدیگر پیدا کنند. «سن آندریس» اما فیلم بدی نیست. بلکه از آن بلاکباسترهای نادری است که میداند چه میخواهد باشد و نهایتا به یکی-دو ساعت سرگرمی خیلی خوب تبدیل میشود.
۵-کرید
Creed
واقعا باید ابر و باد و مه و خورشید دست به دست هم بدهند تا یک دنبالهی قابل احترام که ویژگیهای فیلمهای قبلی را پیشرفت میدهد، ساخته شود. «کرید» که بعد از سالها سراغ راکی بالبوآی بوکسور میرود و او را در قالب یک مربی تنها به تصویر میکشد، چنین فیلمی است. اما این پایان کار نیست. فیلم یک قهرمان جدید هم معرفی میکند و او را به آینهی جوانیهای راکی تبدیل میکند. «کرید» با وجود شخصیتپردازی دقیقش، اکشنهایی هم دارد که بهطرز عجیبی آدرنالین خونتان را به پمپاژ میاندازد.
۴-سیکاریو
Sicario
یک نئونوآر کمنظیر که از شدت تاریکی بهطرز جذابی تهوعآور میشود. «سیکاریو» دربارهی جنگ کارتلهای موادمخدر مکزیک با نیروهای امنیتی ایالات متحده است. فقط مسئله این است که از جایی بعد آن مرز بزرگی که این دو گروه را از هم جدا میکند پاک میشود و ما خودمان را در فضایی پر از سوالهای اخلاقی که ذهنمان را احاطه کردهاند پیدا میکنیم. این را بهعلاوهی سکانسهای ترسناک و تعلیقزای فیلم کنید تا قشنگ یک بعد از ظهر دلانگیز بهاری را با دیدن این فیلم همچون شب، سیاه کنید!
۳-کابوس
The Nightmare
برای اینکه با یک تیر دو نشان بزنید، میتوانید «کابوس» را ببنید که هم مستند است و هم ترسناک. فیلم به پدیدهای به اسم «فلج خواب» میپردازد که قربانیان در هنگام خواب با تصاویر و شمایلی وحشتناک روبهرو میشوند، اما حتی برای فرار از آنها قدرت پلک زدن هم ندارند. رادنی اشر، کارگردان فیلم با استفاده از فضاسازی ناآرام فیلمش به زیبایی ما را در موقعیتِ اضطرابآور سوژههایش قرار میدهد و حس کنجکاویتان را برای تحقیق دربارهی این پدیدهی مرموز روشن میکند.
۲-من و اِرل و دختر درحال مرگ
Me and Earl and the Dying Girl
در میان کمدی رومانتیکهای ۲۰۱۵ فقط «من و ارل و دختر درحال مرگ» توانست سربلند بیرون بیاید. فیلم اگرچه همان ماجرای رابطهی دوستانه اما زورکی پسری با دختری گوشهنشین و سرطانی است که به عشق ختم میشود، اما آنقدر در شخصیتپردازی جذاب و نگارش دیالوگهای بامزه خوب است که به دام ملودرامهای سخیف نمیافتد و در عوض تبدیل به یک داستان باصداقت، بازیگوش و طبیعی میشود.
۱-خدای سفید
White God
بهار است و همهچیز پیرامون تعظیم کردن به زیبایی بیحدومرز طبیعت میچرخد. فیلم مجارستانی «خدای سفید» شاید یکی از بهترین گزینههایی باشد که خیلی هم به حالوهوای این روزها میخورد. داستان دربارهی دوستی دختری به اسم لیلی با سگش است. پدر لیلی، سگ را در خیابان رها میکند. اما این پایان کار نیست. سگ پس از تحمل سختیهای زندگی زیر ظلم و ستمهای انسانها، تصمیم به انتقام میگیرد. یک روایتِ کلاسیک و همیشه تاثیرگذار و پایانی که منقلبتان میکند.
شما چه فیلمهایی را برای دیدن در نوروز امسال پیشنهاد میکنید؟
تهیه شده در زومجی