سوال و جواب: قسمت اول فصل ششم Game of Thrones
فصل ششم بازی تاج و تخت بالاخره آغاز شد و همانطور که انتظار میکشیدیم، سریال طبق اخلاق گند اما دوستداشتنی همیشگیاش نه تنها جواب سوالهایمان را نداد، بلکه به سنگینی آنها هم اضافه کرد. بنابراین تصمیم گرفتیم هر هفته بعد از نقد هر اپیزود، در قالب مطلب جداگانهای سوالهای جدیدمان را فهرست کرده و جوابی برای آنها دستوپا کنیم. اکثر سوالات این هفته حول و حوش «ملیساندرا» و کمی هم «جان اسنو» میچرخند. پس منتظر چه هستید؟!
ملیساندرا چگونه تغییر قیافه داد؟
خب، اولین افشای غافلگیرکنندهی فصل جدید سریال در لحظات پایانیاش و با تغییر ظاهرِ ملیساندرا از یک سوپرمُدل اروپایی به یک سوپرپیرزن روستایی از راه میرسد! در نقد سریال گفتم که این صحنه در واقع اشاره و استعارهای تصویری به افسردگی و سقوط باورهای ملیساندرا است. اما بیرون از چارچوب روایی سریال این سوال ایجاد میشود که ملیساندرا چگونه این کار را کرد؟ خب، جواب این است که ما در یک دنیای فانتزی به سر میبریم و ملیساندرا هم جادوگر است. پس، دو دوتا چهارتا! ولی اگر بخواهیم در موضوع عمیقتر شویم باید به کتابها رجوع کنیم. این حرکت ملیساندرا نوعی جادوست که به «گلامور» یا «افسون فریبندگی» معروف است. در «رقصی با اژدهایان» ملیساندرا به جان اسنو میگوید که پروردگار روشنایی به او این قدرت را داده تا توهم و خیال ایجاد کند. در جایی دیگر از این کتاب، آریا هم با توضیح کوتاهی از این جادو روبهرو میشود: مرد مهربان داشت میگفت: «هنرپیشهها از نقاب برای تغییر چهره استفاده میکنند. اما جادوگران از گلامور استفاده میکنند و نور و سایه و خواسته را به هم میبافند تا توهماتی ایجاد کنند که چشم را گول میزنند». اگرچه در سریال، این صحنه اولینباری است که با گلامور آشنا میشویم، اما در کتاب، قبل از مرگ جان اسنو، ملیساندرا از این قابلیت برای مخفی کردن هویت کسی استفاده میکند. این در حالی است که ما در کتاب از طریق افکارِ ملیساندرا متوجه میشویم که انجام این جادو کار بسیار دشواری است و بهای زیادی را باید برای انجام دادنش پرداخت.
حالا آیا از قبل دربارهی این افشا به ما سرنخ داده شده بود؟ در این باره باید به جملهای از کتاب اشاره کنم که در آن ملیساندرا فکر میکند «هنرش را طی سالهای غیرقابلشمارشی یاد گرفته است.» پس ظاهرا یاد گرفتن تمام فوت و فنهای جادویی و تبدیل شدن به یک کشیش سرخ تمامعیار قرنها زمان میبرد. این در حالی است که بازیگر این نقش، کریس ون هوتن نیز در یکی از مصاحبههایش در سال ۲۰۱۲ دربارهی شخصیتش گفته بود: «من نمیدانم او چند ساله است، اما میدانم که بالای ۱۰۰ سال سن دارد.» طبق همین سرنخها یکی از تئوریهای طرفداران به این نکته اشاره میکرد که کشیشهای پروردگار روشنایی از جادو برای زیبا شدن و اغوا استفاده میکنند که در این اپیزود، این موضوع تایید شد.
آیا آن گردنبد قدرت زیبایی ملیساندرا را تامین میکند؟
از آنجایی که میلساندرا به محض درآوردنِ گردنبندش تغییر شکل میدهد، بسیاری از تماشاگران در همان نگاه اول باور داشتند که تمام زیبایی جادویی ملیساندرا زیر سر گردنبند است و بعد به سرعت داد و فریاد راه انداختند که سریال اینجا یک سوتی داده است! اینکه چرا وقتی در فصلهای قبل ما ملیساندرا را بدون گردنبند دیده بودیم، او کماکان زیبا بود. خب، این اتفاق میتواند از یک طرف مربوط به اشتباه سازندگان باشد، اما از طرفی دیگر شاید گردنبند تنها منبع قدرت ملیساندرا نیست. در پایانبندی قسمت اول این فصل، در نمایی که ملیساندرا گردنبندش را روی میز میگذارد، فوکوس اولیهی دوربین بر روی چند شیشهی حاوی معجونها و مایعهای جادویی است. پس، شاید سریال بهصورت تصویری دارد به ما کُد میدهد که ملیساندرا با استفاده از این محلولها تغییر شکل میدهد. اما در اینکه آن گردنبد هم قدرت دارد شکی نیست. بالاخره در آغاز فصل دوم دیدیم که وقتی یکی از یاران «استنیس» میخواست ملیساندرا را مسموم کند، یاقوتِ سرخ گردنبندش درخشید.
چرا از جنازهی جان اسنو دفاع میکنند؟
این سوال مغز خیلی از تماشاگران را درگیر کرده است: چرا «الیسور تورن» و بقیه دنبال جنازهی جان هستند؟ مسئله این است که تورن بیشتر از اینکه دنبال جنازهی جان باشد، میخواهد آخرین کسانی که از خیانتشان خبر دارند را بکشد. در حال حاضر فقط «داووس» و دوستان جان با این حرکت تورن موافق نیستند. این در حالی است که بزرگترین مدرکِ جنایت که جنازهی جان اسنو است را هم باید از بین برد.
آیا گردنبند جان اسنو را زنده میکند؟
یکی از سوالات طرفداران بعد از این اپیزود این بود که اگر گردنبند ملیساندرا او را خوشگل و شاداب نگه داشته و کاری کرده تا ۴۰۰ سال زنده بماند، آیا بستن آن به دور گردن جان اسنو او را زنده میکند؟ خب، همانطور که بالاتر هم گفتم در حال حاضر چیز زیادی دربارهی قدرت گردنبند ملیساندرا نمیدانیم، اما میدانیم که توانایی او در جوان کردن خودش یک جور حقه و توهم است که چشمهای ما را گول میزند. پس، این گردنبند قدرت زنده کردن مردگان را ندارد. این در حالی است که ما در سکانسهای مربوط به احیای «لرد دانداریون» به دست «توروس» میدانیم که او فقط از پروردگار روشنایی درخواست احیای مردهی موردنظر را میکند و در صورت اجابت، وی بیدار میشود.
آیا فرد دیگری در ظاهر جان اسنو امکانپذیر است؟
یک احتمال جالب: آیا ملیساندرا میتواند با استفاده از گلامور کردن یکی از اعضای گروه داووس، او را به شکل جان اسنو در بیاورد و اینطوری کاری کند تا الیسور تورن و بقیه رسما شلوارهایشان را با شمارهی ۲ خراب کنند؟! ما از کتاب میدانیم که چنین چیزی امکانپذیر است و در این اپیزود هم اگرچه بقیه ملیساندرا را بهدردنخور حساب میکنند، اما داووس میگوید که: «شما ندیدین اون چه کارهایی میتونه بکنه.» پس، امکان وقوع چنین اتفاق فرا-دیوانهواری وجود دارد!
منظور ملیساندرا از آن جمله چه بود؟
یکی از دیالوگهای بحثبرانگیز این اپیزود را زمانی میشنویم که ملیساندرا با حالتی غمگین و ناامید به محل اختفای داووس و بقیه میآید و با نگاهی به جنازهی جان اسنو میگوید: «من اونو توی شعلهها دیدم که داشت توی جنگ وینترفل مبارزه میکرد.» خیلیها فکر میکنند این جمله به این معنا است که ملیساندرا دارد آیندهی جان را پیشبینی میکند، اما در واقع او داشت به یکی دیگر از دروغهایی که در شعلهها دیده اشاره میکرد. مسئله این است که ملیساندرا به جز باور داشتن به پیروزی استنیس، جان اسنو را هم در شعلهها دیده بود. حالا نه تنها استنیس مرده، بلکه جایگزین و نمایندهی بهتر «آزور آهای» هم که از همان ابتدا نگاه ملیساندرا را به خود گرفته بود کشته شده. حالا شاید با زنده شدن جان اسنو، این پیشگویی ملیساندرا بهطرز معجزهآسایی حقیقت پیدا کند. اما در حال حاضر این جملهی ملیساندرا به این معنی است که پروردگار روشنایی در مورد جان اسنو هم به من ضدحال زده! پس فعلا روی این جمله حساب باز نکنید!
آیا مرگ جان اسنو او را از سوگندهایش آزاد میکند؟
میدانیم که جان اسنو خیلی به سوگندهایی که برای تبدیل شدن به یکی از برادرانِ نگهبانان شب به زبان آورده، اهمیت قائل است، اما سوال این است که اگر جان اسنو برگردد، او کماکان باید در کسلبک باقی بماند یا از لحاظ قانونی اجازه دارد بیخیال خدمتش شود؟ در آغاز سوگند نگهبانان شب میخوانیم که: «شب فرا میرسد و اکنون نگهبانی من آغاز میشود. نگهبانی تا لحظهی مرگم ادامه خواهد داشت.» براساس این جمله «مرگ» تنها چیزی است که نگهبانان را از بند سوگندهایشان آزاد میکند. پس، اگر جان اسنو برگردد از لحاظ قانونی میتواند لباس سیاهش را در بیاورد.
با سوختن کشتیهای دنی چه میشود؟
حالا حتی اگر دنی بتواند از چنگ دوتراکیها قسر در برود، دیگر کشتیای برای حمله به وستروس ندارد، اما کسانی که منتظر حضور مادر اژدهایان در وستروس هستند لازم نیست نگران شوند. همانطور که از تریلرها میدانیم، «یورون گریجوری» با هزاران کشتی در حال حرکت به سمت میرین است و شاید دنی مجبور شود برای جبران کردن اتفاقی که برای کشتیهایش افتاده، با او همپیمان شود.
آیا انتقال دنی به واس دوتراک خبر بدی برای اوست؟
لزوما نه. اگر یادتان باشد «کوایث» (Quaithe) یکی از کاراکترهای مرموزی بود که در برخوردش با دنی به او گفت که: «برای رفتن به شمال، باید به سمت جنوب سفر کنی. برای رسیدن به غرب، باید به شرق بروی. برای به جلو رفتن، باید به عقب بروی و برای لمس روشنایی، باید از زیر سایه عبور کنی.» به این ترتیب، اینکه دنی این روزها با گذشتهاش (دوتراکیها) همراه شده و به عقب برگشته نشان میدهد که او در حال حرکت به سمت جلو است. پس به نظر میرسد در واس دوتراک چیزهایی انتظارش را میکشند که در رسیدن او به خودشناسی و هدفش کمک خواهند کرد.
تناقصِ کودتای دورن!
این بار من یک سوال از شما میپرسم: در خط داستانی دورن، الاریا سند و همراهانش به خاطر اینکه دوران مارتل برای انتقام خون اوبرین و اِلیا دست روی دست گذاشته، او را میکشند. تناقص جالب کودتای آنها این است که الاریا برای انتقامِ اعضای خاندانِ «خودشان»، یکی از «خودشان» را میکشد! این را چگونه توجیح میکنید؟
جنگ پنج ملکه؟
جنگ تاریخی پنج پادشاه را یادتان میآید؟ همانی که پنجتا از کسانی که خودشان را پادشاه مینامیدند برای تصاحب تخت آهنین و انتقامگیری وارد نبرد با یکدیگر شدند؛ جافری، استنیس، رنلی، راب استارک و بیلون گریجوی. خب، حالا به نظر میرسد در فصل ششم جنگ پنج پادشاه در قالب جنگ پنج ملکه بازخواهد گشت؛ سرسی، مارجری، سانسا، دنی و الاریا. باید دید این جنگ چگونه به پایان میرسد!
شما چه سوالاتی از اپیزود اول فصل ششم بازی تاج و تخت دارید؟
تهیه شده در زومجی
نظرات