موفق ترین فیلم های سال 2018 در باکس آفیس

دنیای سینمایی مارول با اکران «بلک پنتر»، به اولین مجموعه‌ای تبدیل شد که مجموعا ۱۴ میلیارد دلار فروخته است و به اولین مجموعه‌‌ای تبدیل شد که پنچ فیلم یک میلیاردی عرضه کرده است («بلک‌پنتر»، «اونجرز»، «مرد آهنی ۳»، «اونجرز: دوران اولتران» و «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی»). دو ماه بعد، دنیای سینمایی مارول به اولین مجموعه با مجموع ۱۵ میلیون دلار درآمد و بعد با اکران «اونجرز: جنگ اینفینیتی»، به مجموع ۱۶ میلیارد دلار درآمد کلی رسید، تعداد یک میلیاردی‌هایش را شش‌تا کرد و همچنین به اولین مجموعه با دو فیلم یک میلیاردی در یک سال تبدیل شد. دو ماه بعد از آن، دنیای سینمایی مارول با اکران «انت‌من و وسپ»، به مجموع ۱۷ میلیارد دلار فروش کلی دست پیدا کرد. در آن سوی دنیا، چین با کسب ۱۰ میلیارد و ۱۴۰ ین (یا یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار) در ماه فوریه، رکورد بهترین درآمد یک ماهه‌ی دنیا را به چنگ آورد. رکورد قبلی بهترین درآمد ماهیانه متعلق به جولای ۲۰۱۱ در آمریکای شمالی با یک میلیارد و ۳۹۵ میلیون دلار است و بهترین ماه قبلی در بازار چین هم متعلق به آگوست ۲۰۱۷ با یک میلیارد و ۱۷۰ میلیون دلار درآمد است. پُردرآمد‌ترین فیلم‌های چین در جریان فوریه ۲۰۱۸، فیلم های چینی «ماموریت دریای سرخ»، «شکار هیولا ۲» و «کاراگاه محله چینی‌ها ۲» در کنار فیلم هندی «سوپراستار پنهان» بودند. فوریه سال ۲۰۱۸ برای اولین بار در تاریخ گیشه‌ی آمریکای شمالی به یک میلیارد دلار بلیت فروخته شده دست پیدا کرد که اکثرا از صدقه سری موفقیتِ «بلک پنتر» بود که به معنی ۴۳ درصد رشد فروش نسبت به درآمد ۴۲۸/۸ میلیون دلاری فوریه ۲۰۱۷ بود. برای پیدا کردنِ رکورددار فوریه قبلی باید به فوریه سال ۲۰۱۲ با ۸۱۸ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار بلیتِ فروخته شده برگردیم.

با نگاهی به این جدول با چند حقیقتِ جالب و البته واضح روبه‌رو می‌شویم. اول اینکه همان‌طور که می‌شد با چشم بسته حدس زد، فیلم‌های کامیک‌بوکی که براساس آی‌پی‌های مارول یا دی‌سی بوده‌اند، با تصاحبِ شش‌تا از ۲۰ فیلم برتر، سهم اصلی باکس آفیس را در اختیار دارند؛ فیلم‌هایی که شامل «بلک پنتر»، «اونجرز: جنگ اینفینیتی»، «ددپول ۲»، «انت‌من و وسپ»، «ونوم» و «آکوآمن» می‌شوند. اما اگر میدان دیدمان را بازتر کنیم، متوجه می‌شویم که بیش از اینکه فیلم‌های کامیک‌بوکی پادشاهی باکس آفیس را در دست داشته باشند، در واقع فیلم‌هایی که براساس آی‌پی‌های قدیمی هستند، اکثرِ بزرگ‌ترین فیلم‌های سال را شامل می‌شوند. در واقع تنها فیلمی که در بین ۲۰ فیلم پرفروشِ ۲۰۱۸ کاملا براساس یک ایده‌ی اورجینال است، «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) است و بس. تمام فیلم‌های دیگر یا براساس کامیک‌بوک یا مثل «آسیایی‌های خیلی مایه‌دار» (Crazy Rich Asians) و «مِگ»‌ (The Meg) براساس کتاب هستند، یا مثل «گرینچ» (Grinch)، «هالووین» و «ستاره‌ای متولد می‌شود» (A Star is Born) بازسازی یک فیلم دیگر هستند یا مثل «شگفت‌انگیزان ۲»، «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده»، «ماموریت غیرممکن: فال‌اوت»، «سولو»، «رالف اینترنت را خراب می‌کند»، «هتل ترانسلوانیا»، «هالووین»، «مری پاپینز بازمی‌گردد» و «جانوران شگفت‌انگیز: جنایات گریندل‌والد» حکم دنباله یا اسپین‌آف یک فیلم موفقِ دیگر را دارند. تنها جداافتاده‌ی گروه «بوهمین رپسدی» است که اگرچه هیچ زندگینامه‌ای براساس یک شخصِ محبوب و معروف «اورجینال» نیست، اما بالاخره این فیلم هم از قبل در قالب طرفداران فردی مرکوری و کویین، طرفداران زیادی داشته است. در دورانی که بازسازی‌ها و ریبوت‌ها و دنباله‌ها حرف اول و آخر را می‌زنند، روبه‌رو شدن با چنین الگویی در بین پرفروش‌ترین فیلم‌های سال قابل‌پیش‌بینی است.

The Meg

دلایل متعددی برای افتتاحیه‌ی قوی «مگ» وجود دارد. در اینکه فیلم‌های کوسه‌محور پرطرفدار هستند شکی نیست، اما نه تنها این یکی از ترکیب یک ستاره و کانسپت داستانی هیجان‌انگیز بهره می‌برد، بلکه نمی‌توان محبوبیت نسبی رُمان منبع اقتباس این فیلم را که چندین دنباله دارد هم نادیده گرفت. جیسون استاتهام بدون شک برای خودش نام جذابی در صنعت سینما است. او چه به عنوان ستاره‌ی اصلی فیلم‌هایش و چه به عنوان بازیگر مکمل در فیلم‌هایی مثل «جاسوس» (Spy) یا «خشن ۷» (Furious) قادر به کشیدن مردم به سینماها است. با اینکه «مگ» یک فیلم چند بازیگری است، اما همچنان اول و آخر فیلمِ استاتهام حساب می‌شود و این‌طور نیست که روبی رُز یا کلیف کرتیس قدرت ستاره‌ای داشته باشند. قابل‌ذکر است که «سن آندریس» هم اولین موفقیت تجاری دواین جانسون با فیلمی بود که تنها ستاره‌اش خودش بود. موفقیت این دو فیلم نشان می‌دهد شاید مخاطبان امروز ترجیح می‌دهند تا قهرمانان اکشنشان را در حال دست و پنجه نرم کردن با فاجعه‌های طبیعی یا هیولاهای مقابل‌تاریخی در مقایسه با آدم‌بد‌های کلاسیک ببینند. هرچه هست «مگ» یک موفقیت بزرگ برای استاتهامی به حساب می‌آید که بزرگ‌ترین اکشنِ قبلی‌اش به عنوان تنها ستاره‌‌اش «مکانیک: رستاخیز» (Mechanic: Reserection) بود که به ۱۰۹ میلیون دلار فروش جهانی از ۴۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد. اگرچه این ارقام به اندازه‌ی افتتاحیه‌ی ۸۵ میلیون دلاری «تحت محاصره» (Under Siege) که با حساب نرخ تورم ۱۴۷ میلیون دلار است نمی‌رسند، اما احتمالا این بهترین افتتاحیه‌ای است که او می‌تواند در فضای بازار حال حاضر به دست بیاورد. «مگ» در نهایت به ۱۴۵ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار فروش خانگی، ۳۸۴ میلیون دلار فروش خارجی (۱۵۳ میلیون دلارش متعلق به چین است) و در مجموع ۵۳۰ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار فروش جهانی دست پیدا کرد.

دستاورد اصلی «مگ» این است که این فیلم در حالی با وجود بودجه‌ی ۱۳۰ میلیون دلاری‌اش به موفقیتِ قابل‌قبولی بدل می‌شود که شاید اولین محصولِ لایو اکشنِ پرخرجِ هالیوود و چین است که در هر دو کشور مورد استقبال قرار گرفته است. «مگ» به هیچ‌وجه اولین فیلم هالیوودی که در چین و آمریکای شمالی موفق بوده است نیست. اما در بین فیلم‌هایی با پروداکشن چینی و ناشر بزرگ هالیوودی در موقعیت نادری قرار می‌گیرد. بله، «سه ایکس: بازگشت زندر کیج» برای موفقیت در بازار چین طراحی شده بود. اما اکشنِ وین دیزل که با ۸۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، با کله در آمریکای شمالی سقوط کرد. این فیلم اکثر درآمد ۳۴۶ میلیون دلاری‌اش را خارج از آمریکا به دست آورد. از سوی دیگر «وارکرفت» (Warcraft) را داشتیم که انتظار می‌رفت در چین به موفقیت غول‌پیکری دست پیدا کند و برای یک هفته همین اتفاق هم افتاد. فیلم در ۴۸ ساعت اول ۹۰ میلیون دلار در این کشور فروخت و در نهایت به فقط ۲۲۳ میلیون دلار فروش نهایی در چین دست پیدا کرد. اما به کمتر از ۵۰ میلیون دلار در آمریکای شمالی دست پیدا کرد. این به‌علاوه‌ی بودجه‌ی ۱۶۵ میلیون دلاری‌اش باعث شد تا درآمد جهانی ۴۳۳ میلیون دلاری‌اش به شکست تبدیل شود. لجندری دوباره در سال ۲۰۱۶ با اکشن فانتزی «دیوار بزرگ (The Great Wall) چیزی که با «وارکرفت» شکست خورده بود را تکرار کرد. «دیوار بزرگ» به رقم قابل‌قبول ۱۷۰ میلیون دلار در چین دست پیدا کرد. اما با کسب فقط ۴۵ میلیون دلار در آمریکای شمالی سقوط کرد. عملکرد خوب یک فیلم در چین تا وقتی که آن فیلم ۱۵۰ میلیون دلار خرج برداشته باشد و فقط در حد انتظارات در چین ظاهر شده باشد خوب نیست. «دیوار بزرگ» در حالی هر دو بازارِ آمریکا و چین را هدف قرار داده بود که هیچکدام از مخاطبان این دو بازار را راضی نکرد. چنین چیزی درباره‌ی «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» (Pacific Rim: Uprising) هم صدق می‌کند که به ۱۰۰ میلیون دلار فروش در چین دست پیدا کرد، اما تقریبا در تمام نقاط دیگر از جمله ۵۹ میلیون دلاری که در آمریکای شمالی فروخت شکست خورد. حقیقت نهایی این است که «مگ» به اولین محصولِ مشترکِ پرخرج هالیوود و چین تبدیل شد که در هر دو بازار مورد استقبالِ موفقیت‌آمیزی قرار گرفته است و این اتفاق در حالی است که این فیلم برخلافِ دیگر بلاک‌باسترهایی که سعی می‌کنند تا به‌طرز تابلویی از طریقِ کاراکتری چینی که فیلم را به عنوان تبهکار آغاز می‌کند و ناگهان وسط داستان قهرمان از آب در می‌آید، به مزاقِ چینی‌ها خوش بیاید، شامل چنین المان‌هایی نمی‌شود.

Detective Chinatown 2 and Operation Red Sea

برای اینکه متوجه شوید چرا از گیشه‌ی چین به عنوان بزرگ‌ترین بازار سینماروهای دنیا یاد می‌کنند کافی است به عملکرد «کاراگاه محله چینی‌ها ۲» و «عملیات دریای سرخ» نگاه کنید. «کاراگاه محله چینی‌ها ۲»، ۵۴۴ میلیون دلار در دنیا فروخته است که فقط یک میلیون و ۹۸۳ هزار دلارش متعلق به بازار آمریکای شمالی است. «عملیات دریای سرخ» هم ۵۷۹ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در سرتاسر دنیا فروخته است که فقط یک میلیون و ۵۴۰ هزار دلارش متعلق به آمریکای شمالی است. بازارِ‌ چین این قدرت را دارد تا فیلم‌هایش را بدون کمک گرفتن از هیچ بازار خارجی، به جمع پرفروش‌ترین فیلم‌های دنیا اضافه کند. درآمد «کاراگاه محله چینی‌ها ۲»، آن را یک پله بالاتر از «از گور برخاسته» (۵۳۲ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار) و یک پله پایین‌تر از «تک‌تیرانداز آمریکایی» (۵۴۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار) در جایگاه دوازدهم پرفروش‌ترین فیلم‌های بزرگسالانه (درجه R) گیشه‌ی جهانی قرار می‌دهد که صدرنشینشانش «ددپول» (۸۰۱ میلیون دلار)، «ماتریکس بارگزاری مجدد» (۷۳۸ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار) و «ددپول ۲» (۷۳۸ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار) هستند. درآمد ۵۷۹ میلیون دلاری «عملیات سرخ» هم آن را در جدول «پرفروش‌ترین فیلم‌ها در یک بازار»، در جایگاه یازدهم قرار می‌دهد؛ صدرنشین این جدول «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» با کسب ۹۳۶ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار فروش در آمریکای شمالی است. همچنین «عملیات دریای سرخ» و «کاراگاه محله چینی‌ها ۲» به ترتیب در جایگاه دوم و سوم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخِ بازار چین قرار دارند؛ در رده‌ی اول این جدول فیلم «جنگجوی گرگ ۲» (The Wolf Warrior 2)، محصول ۲۰۱۷ با ۸۵۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروش که فقط ۲ میلیون و ۷۰۰ میلیون دلارش متعلق به آمریکای شمالی است قرار دارد.

Ready Player One

اگرچه «ردی پلیر وان» ۱۳۷ میلیون دلار در خانه فروخت، اما غوغای واقعی این فیلم را باید در کشورهای خارجی جستجو کرد. این فیلم به ۴۴۵ میلیون دلار فروش خارجی و ۵۸۲ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار فروش جهانی دست پیدا کرد که آن را بالاتر از «کونگ: جزیره‌ی جمجمه» (۵۶۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار) قرار می‌دهد و آن را پشت سر «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه‌ی بلورین» و «پارک ژوراسیک» به سومین فیلم پرفروش استیون اسپیلبرگ در کشورهای خارجی تبدیل می‌کند. این فیلم موفق به کسب ۲۱۸ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار به تنهایی از بازار چین از مجموع ۵۸۲ میلیون دلار فروش جهانی (۱۷۵ میلیون دلار بودجه) شد. رقمی که آن را در بین اکشن‌های علمی‌-تخیلی سال‌های اخیر، بالاتر از درآمد ۳۷۷ میلیون دلاری «مد مکس: جاده‌ی خشم» (Mad Max: Fury Road) و درآمد ۳۷۰ میلیون دلاری «لبه‌ی فردا» (Edge of Tomorrow) قرار می‌دهد. همچنین «ردی پلیر وان» با عبور از «تن‌تن» (۳۷۷ میلیون دلار در سال ۲۰۱۱) به پرفروش‌ترین فیلم غیرایندیانا جونزی اسپیلبرگ از زمان «جنگ دنیاها» در سال ۲۰۰۵ هم تبدیل شد. درآمد «ردی پلیر وان» در چین، آن را بعد از «آکوآمن» (۲۹۳ میلیون دلار)، به پرفروش‌ترین فیلم برادران وارنر در این بازار تبدیل می‌کند.

مهم‌ترین خبر دور و اطراف «ردی پلیر وان» اما به کارگردانش اسپیلبرگ مربوط می‌شود. فروش «ردی پلیر وان» مجموع درآمد جهانی تمام فیلم‌های اسپیلبرگ را با احتساب نرخ تورم به ۱۰ میلیارد دلار رساند که خیلی خیلی زیاد است. مجموع درآمد خانگی ۳۲ فیلم اسپیلبرگ بدون احتساب نرخ تورم ۴ میلیارد و ۶۴۷ میلیون دلار است که با احتساب نرخ تورم به ۱۰ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار می‌رسد. مجموع درآمد فیلم‌های اسپیلبرگ به لطف کارنامه‌اش که پُر از فیلم‌های پرطرفدار است، با فاصله‌ی زیادی بیشتر از رقبایش مثل پیتر جکسون (۶ و نیم میلیارد دلار از شش فیلم سرزمین میانه و سه فیلم دیگر)، مایکل بی (۶ میلیارد و ۴۵۰ میلیون دلار از ۱۳ فیلم)، جیمز کامرون (۶ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار از ۹ فیلم که ۴/۹ میلیارد دلارش از «آواتار» و «تایتانیک» است) و دیوید یتس (۵/۳ میلیارد دلار از شش فیلم جی. کی. رولینگ به‌علاوه‌ی «افسانه‌ی تارزان») است.حالا اینها کارگردانانی هستند که اکثر فروششان را از مجموعه‌ها به دست آورده‌اند. در مقابل کسانی مثل کریس نولان (۴ میلیارد و ۷۵۰ میلیون دلار از ۹ فیلم)، رابرت زمه‌کیس (۴ میلیارد و ۲۴۰ میلیون دلار از ۱۶ فیلم)، کریس کولومبوس (۴ میلیارد و یک میلیون دلار از ۱۵ فیلم)، تیم برتون (۴ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار از ۱۸ فیلم)، ران هاوارد (۴ میلیارد دلار از ۲۴ فیلم) و گور وربینسکی (۳ میلیارد و ۷۵۵ میلیون دلار از ۱۰ فیلم) را داریم که حتی به نیمی از درآمد کلی اسپیلبرگ هم دست نیافته‌اند. افرادی مثل زک اسنایدر، سم ریمی، جان فاوورو، برایان سینگر و ام. نایت شیامالان نیز همه از کسانی هستند که مجموع ‌درآمدشان به دور و اطراف ۳ میلیارد دلار می‌رسد.

Ant-Man and the Wasp

سه سال از آن زمان گذشت و پیتون رید و دار و دسته‌اش در زمینه‌ی روایت داستانی کاملا کامیک‌بوکی با تمرکز روی جلوه‌های کامپیوتری، پول و اعتماد به نفس بیشتری داشته‌اند. افزایشِ افتتاحیه‌ی «انت‌من و وسپ» برابر با «مرد آهنی» (۲۵ درصد رشد) و «ثور: دنیای تاریک» (۳۰ درصد رشد) اما خیلی کمتر از «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» (۴۶ درصد رشد) و «نگهبانان کهکشان ۲» (۵۵/۳ درصد رشد) است. اگرچه ما به افتتاحیه‌های دیوانه‌وار فیلم‌های مارول عادت کرده‌ایم، اما رشد ۳۳ درصدی افتتاحیه‌ی «انت‌من و وسپ» نسبت به فیلم اول یک پیروزی قابل‌قبول حساب می‌شود. فقط به خاطر اینکه «ثور: رگناروک» (Thor: Ragnarok) و «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» با ۱۲۳ و ۱۱۷ میلیون دلار افتتاحیه کارشان را شروع کردند به این معنی نیست که همیشه باید چنین انتظاری را از همه‌ی فیلم‌های مارول داشته باشیم. «انت‌من و وسپ» در نهایت به ۲۱۶ میلیون و ۶۴۸ هزار دلار فروش خانگی (در برابر درآمد ۱۸۰ میلیونی قسمت اول) و فروش جهانی ۶۲۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار (در برابر درآمد ۵۱۹ میلیونی قسمت اول) دست پیدا کرد تا بالاتر از «مرد آهنی» (۵۸۲/۲ میلیون دلار) در جایگاه پانزدهم در بین ۲۰ فیلمِ دنیای سینمایی مارول قرار بگیرد. سری «انت‌من» شاید کم‌درآمد‌‌ترین مجموعه‌ی مارول در آمریکای شمالی و جهان باشد، اما «انت‌من» نه تنها بزرگ‌ترین مجموعه‌ی آنها در چین است، بلکه یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌های کامیک‌بوکی تاریخ در این کشور هم حساب می‌شود.

«انت‌من و وسپ» که با ۱۶۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده، بعد از افتتاحیه‌ی ۶۶ میلیون دلاری‌اش، به ۱۲۲ میلیون و ۲۰۳ هزار دلار فروش در چین دست پیدا کرد. رقمی که «انت‌من ۲» را بالاتر از مجموعِ درآمد «مرد آهنی ۳» (۱۲۲ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار)، «افراد ایکس: روزهای گذشته‌ی آینده» (۱۱۶ میلیون دلار) و «افراد ایکس: آپوکالیپس» (۱۲۰ میلیون دلار) در چین قرار می‌دهد. بین تمام فیلم‌های کامیک‌بوکی هالیوودی که در چین اکران شده‌اند، «انت‌من و وسپ» پشت سر «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (۱۸۱ میلیون دلار)، «اونجرز: دوران اولتران» (۲۴۰ میلیون دلار) و «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (۳۵۹ میلیون دلار) قرار می‌گیرد. در واقع در حالی که «دوران اولتران»، «جنگ اینفینیتی»، «دکتر استرنج»، «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» و «جنگ داخلی»، ۲۵ درصد از فروش خارجی‌شان را از چین به دست آوردند، «انت‌‌من و وسپ» ۳۰ درصد از فروش خارجی‌اش را مدیون چین است. «ثور: رگناروک»، «نگهبانان کهکشان» و «نگهبانان کهکشان ۲» هم حدود ۲۰ تا ۲۲ درصد از فروش خارجی‌شان را از بازار چین به دست آوردند. «بلک‌پنتر» هم ۱۶ درصد از فروش خارجی‌اش را از چین کسب کرد؛ هرچند فروش ۱۰۵ میلیون دلاری این فیلم در چین به عنوان یک فیلم ابرقهرمانی مستقل کماکان عالی حساب می‌شود. اگرچه فروشِ «انت‌من» و «انت‌من و وسپ» در گیشه‌ی چین به حدی بزرگ نبود که آنها را نجات بدهد، ولی درآمدِ غیرمنتظ‌ره‌ی آنها در چین نشان از محبوبیت رو به افزایش این سری در مقایسه با دیگر فیلم‌های مارول، مخصوصا فیلم‌های مستقلشان در این بازار دارد. اگرچه والت دیزنی و مارول تا حالا ساخت سومین قسمت «انت‌من» را تایید نکرده‌اند، اما محبوبیتِ نسبتا زیاد این مجموعه در بزرگ‌ترین بازارِ سینماروهای دنیا، یکی از مهم‌ترین فاکتورهایی است که نباید به این سکوت، به عنوان عدم علاقه‌ی مارول به ادامه دادنِ این مجموعه نگاه کنیم. انت‌من و وسپ به خاطر چین هم که شده، به احتمال زیاد بازخواهند گشت.

Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald

شاید تنها فیلم این فهرست که در عین قرار گرفتن در بین موفق‌ترین فیلم‌های ۲۰۱۸، جایی هم در بین ناامیدکننده‌ترین‌ها می‌تواند پیدا کند «جانوران شگفت‌انگیز: جنایات گریندل‌والد» است؛ «جنایات گریندل‌والد» شاید به عنوان یک فیلم مستقل به نتیجه‌ی قابل‌قبولی دست پیدا کرد، اما به عنوان دومین فیلمِ مجموعه‌ای پنج قسمتی که وظیفه‌ی هیجان‌زده کردنِ تماشاگران برای سه قسمت بعدی را داشت، نه. «جنایات گریندل‌والد» با کسب ۶۲ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار به عنوان افتتاحیه، اکرانش در آمریکای شمالی را قرص و محکم آغاز نکرد. راستش، وقتی فیلمی کارش را با کسب ۶۲/۲ میلیون دلار در آمریکای شمالی، ۳۸ میلیون دلار در چین و حدود ۲۵۳ میلیون دلار در دنیا استارت می‌زند نباید در موقعیتِ دفاعی قرار بگیرد. البته که افتتاحیه‌ی «جنایات گریندل‌والد» در آمریکای شمالی و چین کمی پایین‌تر از افتتاحیه‌های «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آنها» (۷۵ میلیون در خانه و ۴۰ میلیون در چین) است، اما فروشِ خارجی‌شان تقریبا مساوی (۱۹۱ میلیون دلار) است. افتتاحیه‌ی ۶۲ میلیون دلاری «جنایات گریندل‌والد»، آن را در جایگاه آخرِ بهترین افتتاحیه‌های ۱۰ فیلمِ دنیای جادویی رولینگ قرار می‌دهد. «جنایات گریندل‌والد» به ۱۵۸ میلیون و ۶۰۳ هزار دلار فروش خانگی دست پیدا کرد که در مقابل در آمد ۲۳۴ میلیون دلاری «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آنها» و درآمد جهانی ۶۴۸ میلیون و ۸۰۰ هزار دلاری این فیلم نشان‌دهنده‌ی افت فروش قابل‌توجه‌ای در مقایسه با درآمد ۸۱۴ میلیون دلاری قسمت اول «جانوران شگفت‌انگیز» است. فروش جهانی این فیلم همچنین پایین‌تر از «هری پاتر و زندانی آزکابان» (۷۹۶ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار) در جایگاه آخر، ۱۰ فیلم دنیای جادوگری رولینگ جای می‌گیرد.

حالا کسانی که «جانوران شگفت‌انگیز ۲» را به عنوان فیلمی که برخی منتقدان از آن به عنوان بدترین قسمتِ دنیای جادوگری رولینگ یاد می‌کنند می‌دانند، چقدر رغبت به خریدِ بلیتِ قسمت سوم خواهند داشت. این دقیقا همان سوالی است که ذهنِ تحلیلگران را به خود مشغول کرده است. مجموعه‌ای که با قدم‌های محکم در گیشه آغاز شده بود، حالا با قسمت دوم آینده‌ی متزلزلی را برای سه فیلم بعدی متصور شده است. «جنایات گریندل‌والد» بیش از اینکه حکم «شوالیه‌ی تاریکی» را برای «بتمن آغاز می‌کند» داشته باشد، «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲» برای «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» است. «جنایات گریندل‌والد» با دریافت نقدهای ضعیف (امتیاز ۴۰ روی راتن‌تومیتوز همراه با میانگین امتیاز ۵/۴ از ۱۰ از منتقدان و امتیاز ۵۳ روی متاکریتیک) به علاوه‌ی میانگین امتیازِ تماشاگران پایین‌تر (B مثبت در مقایسه با A برای قسمت اول)، دست به حرکتی «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲«‌گونه زد. بخش قابل‌توجه‌ای از موفقیت فیلم اول (۲۳۴ میلیون در خانه و ۸۱۴ میلیون در دنیا) به خاطر کنجکاوی عموم مردم بود. اما این دنباله نشان داده که این مجموعه به همان اندازه که مخصوص طرفداران هاردکور «هری پاتر» است که سری «اره» برای طرفداران آن مجموعه بود.

ما قبلا بارها دیده‌ایم که مخاطبان بعد از قسمت‌های ضعیف یک مجموعه، ناگهان آن را نادیده می‌گیرند. این موضوع را بعد از کیفیت پایین «اره ۴» و «اره ۵»، با سری «اره» دیده‌ایم. این را بعد از «فعالیت فراطبیعی ۳» با سری «فعالیت فراطبیعی» دیده‌ایم. «رزیدنت ایول ۶» در کل دوران اکرانش در آمریکای شمالی همان‌قدر فروخت (۲۶ میلیون) که دو قسمت قبلی در آخرهفته‌ی افتتاحیه‌شان کسب کرده بودند. کیفیت بد «بتمن علیه سوپرمن» آن‌قدر به «جاستیس لیگ» ضربه زد که باعث شد کراس‌اور دی‌سی فقط ۲۲۶ میلیون در خانه و ۶۵۹ میلیون در دنیا بفروشد. این حرف‌ها به این معنی نیست که آینده‌ی ترسناکی برای «جانوران شگفت‌انگیز» پیش‌بینی می‌شود یا این مجموعه به پنج فیلم نخواهد رسید، اما برادران وارنر باید یک نقشه‌ی احتمالی برای وقتی که بعد از افت فروش شدید قسمت سوم، مجبور به جمع‌بندی مجموعه با قسمت چهارم شود در نظر بگیرد. بنابراین «جنایات گریندل‌والد» به‌طور ناخواسته، دنبال کردنِ عملکرد قسمت سوم در گیشه را از همین حالا حسابی هیجان‌انگیز کرده است. با توجه به اینکه یکی از مشکلات هر دو فیلم «جانوران شگفت‌انگیز»، عملکردشان به عنوان مقدمه‌چینی داستان اصلی و عقب انداختن محتوای اصلی تا دقیقه‌ی ۹۰ است، همیشه این احتمال وجود دارد که سینماروها با قسمت سوم بگویند که دیگر بس است.

Deadpool 2

Bohemian Rhapsody

شاید بزرگ‌ترین شگفتی امسال. ضرب‌المثل «فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه» درباره این فیلم صدق می‌کند. اگرچه ملکه فردی مرکوری اصلا «ریز» نیست، ولی شاید خوش‌بین‌ترین تحلیلگران هم انتظار نداشتند تا فیلمی بدون ابرقهرمان و دایناسور و تام کروز به یکی از غول‌‌ترین غول‌های امسال تبدیل شود. «بوهمین رپسدی» با افتتاحیه‌‌ی فوق‌العاده‌اش نشان داد، نه نقدهای اکثرا ضد و نقیضِ رو به منفی‌اش اهمیت دارند و نه بحث و جدل‌هایی که سر عدم دقت فیلم در به تصویر کشیدن زندگی فِردی مرکوری و پایبند ماندن به تاریخ راه افتاده بود. نه اخراج شدنِ برایان سینگر به خاطر دیر حاضر شدن سر صحنه‌ی فیلمبرداری و درگیری با بازیگران و جایگزین شدنش با دکستر فلچر به عنوان کارگردان اهمیت داشت و نه هر چیز دیگری. هیچ چیزی اهمیت نداشت. چون مردم واقعا دنبالِ یک فیلم زندگینامه‌ای پُرخرج و شلوغ‌پلوغ از فردی مرکوری بودند و کاری به حاشیه‌هایش نداشتند و «بوهمین رپسدی» هم این ماموریت را انجام داد. وقتی سینماروها می‌خواهند فیلمی را ببینند، هیچ سروصدای رسانه‌ای بدی نمی‌تواند جلوی آن‌ها را از خریدن بلیت بگیرد. بینندگان به این نتیجه رسیده بودند که تریلرهای فیلم که روی پرده‌های بزرگِ سینما پخش می‌شدند، خارق‌‌العاده بودند. حتی اکثرِ بدترین نقدهای فیلم هم اعتراف کرده بودند که رامی مالک، نقش‌آفرینی قدرتمندی به عنوان ستاره‌ی اصلی فیلم ارائه می‌کند و فیلم از صحنه‌های موزیکالِ معرکه‌ای بهره می‌برد. بنابراین طرفداران و عموم سینماروها علاقه‌ی چندانی به جایگاه فیلم به عنوانِ فیلمی که حقایقِ تاریخی شخصیتِ فردی مرکوری را رعایت می‌کند یا کلا به اینکه اصلا با فیلم خوبی طرف هستند یا نه نداشتند که خوب یا بد بودنش جای بحث دارد.

هرچه هست، محصولِ فاکس قرن بیستم که با ۵۲ میلیون دلار بودجه تهیه شده، اکرانش را با کسب ۵۰ میلیون دلار افتتاحیه‌ی خانگی و ۱۴۱ میلیون دلار افتتاحیه‌ی جهانی شروع کرد که فقط ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار دلارش متعلق به سینماهای آیمکس بود؛ این رقم، افتتاحیه‌ی هیولاگونه‌ای برای چنین فیلمی در دورانِ فرمانروایی نت‌فلیکس است. این افتتاحیه حتی با احتساب نرخ تورم، پشت سرِ افتتاحیه‌ی ۶۰ میلیون دلاری «بچه‌ی ناف کامپتون» (Straight Outta Campton)، در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه‌های خانگی فیلم‌های زندگینامه‌ای موزیکال قرار می‌گیرد. «بوهمین رپسدی» تا حالا ۱۹۹ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار در خانه و ۷۷۹ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته که ۵۸۰ میلیون دلارش متعلق به کشورهای خارجی است. این فیلم که با ۵۲ میلیون دلار بودجه تهیه شده، یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های فاکس در گیشه خارجی است و دستاورد بزرگی برای فیلمی است که نه یک فیلم کامیک‌بوکی است و نه یک انیمیشن. اگر «بوهمین رپسدی» از ۲۲۲ میلیون دلار فروش خانگی عبور کند (که بعید به نطر می‌رسد، ولی با کسب نامزدی اسکار غیرممکن نیست)، با پشت سر گذاشتنِ «دختر معدن‌چی زغال سنگ» (Coal Miner's Daughter) به پرفروش‌ترین فیلم موزیکالِ زندگینامه‌ای در آمریکای شمالی حتی با احتساب نرخ تورم تبدیل می‌شود (۶۷ میلیون دلار در سال ۱۹۸۰ / ۲۲۰ میلیون دلار به نرخ امروز).

۷۷۹ میلیون دلاری که این فیلم در دنیا فروخته، آن را بالاتر از «ددپول ۲» (۷۴۲ میلیون دلار)، به پردرآمدترین فیلم فاکس در گیشه‌ی جهانی امسال تبدیل می‌کند. «بوهمین رپسدی» مجموع درآمد «افراد ایکس: روزهای گذشته آینده» (۷۴۷ میلیون دلار) را هم پشت سر گذاشت تا به پردرآمدترین فیلم کارنامه برایان سینگر و به بزرگ‌ترین موفقیتِ فاکس از زمان «ددپول» (۷۸۳ میلیون دلار) بدل شود. «بوهمین رپسدی» اگر بتواند «ددپول» را هم پشت سر بگذارد، به درآمدی بزرگ‌تر از تمام فیلم‌های ابرقهرمانی فاکس می‌رسد و به بزرگ‌ترین فیلم فاکس از زمان «آواتار» در اواخر ۲۰۰۹ تبدیل می‌شود.این فیلم هم‌اکنون دهمین فیلم پرفروشِ تاریخِ فاکس در دنیا است. «بوهمین رپسدی» جایی در پشت سر «جنگ ستارگان» (۷۷۵ میلیون دلار)، «ددپول» (۷۸۳ میلیون دلار)، «روز استقلال» (۸۲۱ میلیون دلار)، «انتقام سیث» (۸۴۹ میلیون دلار)، «عصر یخبندان: رانش قاره‌ای» (۸۷۷ میلیون دلار)، «عصر یخبندان: ظهور دایناسورها» (۸۸۷ میلیون دلار)، «تهدید شبح» (یک میلیارد و ۲۷ میلیون دلار)، «تایتانیک» (۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار) و «آواتار» (۲ میلیارد و ۷۸۰ میلیون دلار) جای می‌گیرد. «بوهمین رپسدی» در گیشه خارجی از «تهدید شبح» (۵۵۲ و نیم میلیون دلار) عبور کرده تا فقط پشت سر «ظهور دایناسورها» (۶۹۰ میلیون دلار)، «رانش قاره‌‌ای» (۷۱۶ میلیون دلار)، «تایتانیک» (یک میلیارد و نیم میلیون دلار) و «آواتار» (۲ میلیارد دلار) قرار بگیرد. به عبارت دیگر فروش خارجی «بوهمین رپسدی» بیشتر از «جنگ ستارگان»‌های فاکس، فیلم‌های ابرقهرمانی‌شان و هر فیلمی که متعلق به جیمز کامرون یا دنباله‌ی «عصر یخبندان» نیست است.

Mission: Impossible – Fallout

Venom

دوباره با اینکه بحث و جدل‌های فراوانی پیرامونِ اینکه سونی باید «ونوم» را به عنوان فیلمی درباره‌ی یک انگلِ بیگانه که مردم را می‌بلعد با درجه‌‌بندی سنی بزرگسال می‌ساخت و با اینکه تا دل‌مان می‌خواهد می‌توانیم بعد از تماشای فیلم به تمام عیب و ایراداتِ ناشی از عدم انجام این کار گیر بدهیم، ولی حقیقت این است که سونی از لحاظ تجاری تصمیم درستی گرفته بود. مسئله این است که برخلاف چیزی که از ظاهرِ ونوم به نظر می‌رسد، این کاراکتر طرفدارانِ زیادی در بین کودکان دارد که اگر با درجه سنی بزرگسال ساخته می‌شد، آن را از دست می‌دادند. نکته‌ی بعدی این است که «ونوم» در محاصره‌ی فیلم‌های بزرگسالانه یا بزرگسال‌پسندی مثل «ستاره‌ای متولد شده است» (A Star Is Born)، «هالووین» (Halloween)، «نخستین انسان» (First Man) و «سال‌های بد در اِل رویال» (Bad Times at the El Royale) عرضه شده است و همین باعث شد در موقعیتِ منحصربه‌فردی قرار بگیرد. «ونوم» در نهایت به ۲۱۳ و نیم میلیون دلار فروش خانگی و ۶۴۲ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروش خارجی دست پیدا کرد که فقط ۲۷۵ میلیون و ۹۳۰ هزار دلارش متعلق به بازار چین است؛ بازاری که «ونوم» در آن به ششمین فیلم وارداتی این کشور تبدیل شد. «ونوم» در مجموع ۸۵۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در دنیا فروخت که آن را بالاتر از «مرد عنکبوتی» (۸۲۱ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار)، «مرد عنکبوتی ۲» (۷۸۳ میلیون دلار) و «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز ۲» (۷۰۹ میلیون دلار) و پایین‌تر از «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (۸۸۰ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار) و «مرد عنکبوتی ۳» (۸۹۰ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار) قرار می‌دهد.

Aquaman

ساخته‌ی جیمز وان به تنهایی ۲۸۸ میلیون دلار در بازار چین فروخته که آن را پشت سر «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: Infinity War) و دو فیلم آخر «سریع و خشن»، به چهارمینِ فیلم وارداتی پُرفروشِ چین تبدیل می‌کند. این فیلم تا حالا ۳/۹۷ برابر درآمد افتتاحیه‌اش در آمریکای شمالی فروخته است که آن را به فیلم بادوام‌تری در مقایسه با «بلک پنتر» (۷۰۰ میلیون دلار از ۲۰۲ میلیون افتتاحیه) و برابر با دوامِ «واندر وومن» (۴۱۳ میلیون دلار از ۱۰۳ میلیون افتتاحیه) تبدیل می‌کند. در جواب به اینکه چرا «آکوآمن» این‌قدر مورد توجه قرار گرفت با ترکیبی از چند فاکتورِ گوناگون طرفیم؛ «آکوآمن» فیلمی است که هم درباره‌ی یکی از مشهورترینِ کاراکترهای دی‌سی است و هم یکی از آن فانتزی‌های خیره‌کننده است که حتی اگر طرفدار این آی‌پی نباشید و چیزی از شخصیت اصلی‌اش ندانید، باز مثل آتش‌بازی در شب نظرها را به سمت خودش جلب می‌کند. نکته‌ی دوم اینکه «آکوآمن» از جایگاهش به عنوان یک فیلمِ ابرقهرمانی/کامیک‌بوکی نه به عنوان محدودیت، بلکه به عنوان چراغ سبزی برای زدن به سیم آخر و ارائه‌ی یک فانتزی افسارگسیخته و دیوانه‌وار استفاده کرد. «آکوآمن» فیلمی است که از ویژگی‌های عجیب و تمایلاتِ زردش خجالت نمی‌کشد و می‌دانست که شخصیت آرتور کاری به لطف کامیک‌بوک‌های دی‌سی و انیمیشن‌های «بتمن: شجاع و جسور» (Batman: The Brave and the Bold) و «جاستیس لیگ» (Justice League: The Animated Series) حداقل ۱۷ سالی است که در نگاه سینماروهای جوان‌تر، کاراکتر خفنی حساب می‌شود. «آکوآمن» فیلمی است که به‌طرز بی‌شرمانه‌ای ترکیبی از داستانِ «گرین لنترن»، ویژگی‌های زردِ «فلش گوردون»، تم‌های سیاسی «بلک پنتر»، جلوه‌های ویژوال «آواتار» و نبردهای بیش از اندازه بزرگ «ارباب حلقه‌ها» است. به تمام اینها بازیگرِ کاریزماتیکی مثل جیسون موموآ و پاتریک ویلسون را در کنار امبر هرد و نیکول کیدمن و ویلیام دفو اضافه کنید تا نتیجه به یک آشِ شله‌قلم‌کارِ عامه‌پسند منجر شود که در سینماهای آیمکس خارق‌العاده به نظر می‌رسد. این فیلم در سینمای محافظه‌کار و واقع‌گرایانه‌زده‌ی هالیوود ثابت می‌کند که مردم واقعا تشنه‌ی فانتزی‌های عجیب و غریب هستند.

Incredibles 2

این رقم حتی با احتساب نرخ تورم، این فیلم را بالاتر از افتتاحیه‌ی «شرک ۳» (۱۲۲/۵ میلیون دلار در سال ۲۰۰۷ / ۱۶۲ میلیون دلار به نرخ امروز)، به بهترین افتتاحیه‌ی تاریخ انیمیشن‌ها تبدیل می‌کند. همچنین این رقم «شگفت‌انگیزان ۲» را در جایگاه هشتم بهترین افتتاحیه‌های تاریخ گیشه‌ی خانگی قرار می‌دهد. ساخته‌ی برد بِرد بالاتر از «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (۱۷۹ میلیون دلار)، پشت سر «اونجرز: دوران اولتران» (۱۹۱ میلیون دلار)، «بلک پنتر» (۲۰۲ میلیون دلار)، «اونجرز» (۲۰۷ میلیون دلار)، «دنیای ژوراسیک» (۲۰۸ میلیون دلار)، «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (۲۲۰ میلیون دلار)، «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (۲۴۸ میلیون دلار) و «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (۲۵۸ میلیون دلار) در بین بهترین افتتاحیه‌های تمام دوران‌ قرار می‌گیرد. بله، همان‌طور که متوجه شدید همه‌ی این فیلم‌ها به جز «دنیای ژوراسیک»، فیلم‌های والت دیزنی هستند. در واقع ۱۰‌تا از یازده افتتاحیه‌ی برتر تاریخ متعلق به محصولات این کمپانی هستند. قسمت اول «شگفت‌انگیزان» در سال ۲۰۰۴ کارش را با ۷۰ میلیون دلار افتتاحیه شروع کرد و به ۲۶۲ میلیون دلار فروش نهایی دست پیدا کرد. این یعنی «شگفت‌انگیزان ۲» در همان آخرهفته‌اش، ۶۸ درصد از فروش کلی فیلم اول را به دست آورده بود. «شگفت‌انگیزان ۲» به ۶۰۸ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار فروش خانگی دست پیدا کرد که آن را در جایگاه نهم پرفروش‌ترین فیلم تاریخ گیشه خانگی و بالاتر از «در جستجوی دوری» (۴۸۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار) به پرفروش‌ترین انیمیشن آمریکای شمالی تبدیل کرد. این فیلم به یک میلیارد و ۲۴۲ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد که آن را بالاتر از «مینیون‌ها» (یک میلیارد و ۱۵۹ میلیون دلار) در جایگاه پانزدهم دنیا قرار داد. «شگفت‌انگیزان ۲» پایین‌تر از «فروزن»‌ (یک میلیون و ۲۷۶ میلیون دلار)، دومین انیمیشنِ تاریخ گیشه جهانی است.

Jurassic World: Fallen Kingdom

«دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» اکرانش را با کسب «فقط» ۱۵۰ میلیون دلار افتتاحیه که ۲۷ درصد کمتر از افتتاحیه‌ی ۲۰۸ میلیون دلاری «دنیای ژوراسیک» از سه سال قبل بود آغاز کرد. اگرچه افت فروش کلی قسمت‌های مختلف یک مجموعه اتفاق غیرمعمولی نیست، اما دیدن چنین افت فروشِ شدیدی در آخرهفته‌ی افتتاحیه غیرمعمول است. با این حال «پادشاهی سقوط کرده» موفق شد تا جلوی خودش را از پیوستن به جمع «آلیس درون آینه» (Alice Through the Looking Glass)، «شکارچی: جنگ زمستان» (The Huntsman: Winter's War) و «لاک‌پشت‌های نینجا: بیرون از سایه‌ها» (TMNT: Out of Shadows) به عنوان دنباله‌هایی شکست‌خورده که به معنی مرگ مجموعه‌هایشان بوده‌اند بگیرد. در واقع حتی با وجود استاندارد بالایی که توسط فیلم اول ثبت شد، افتتاحیه‌ی ۱۵۰ میلیون دلاری «دنیای ژوراسیک ۲» در محدوده‌‌ی «خیلی خوب» قرار می‌گیرد. اگرچه با یک افت فروش ۲۷ درصدی به ۱۵۰ میلیون دلار طرف هستیم، اما این چیزی از اهمیت بخشِ ۱۵۰ میلیون دلاری‌اش کم نمی‌کند. این افتتاحیه کماکان بعد از «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (۲۵۸ میلیون دلار)، «بلک پنتر» (۲۰۲ میلیون دلار) و «شگفت‌انگیزان ۲» (۱۸۳ میلیون دلار) در جایگاه چهارم بهترین افتتاحیه‌های سال ۲۰۱۸ قرار می‌گیرد.

این افتتاحیه حتی با احتساب نرخ تورم بیشتر از افتتاحیه‌ی «دنیای گم‌شده» (۷۴ میلیون دلار / ۱۴۳ میلیون دلار به امروز)، «پارک ژوراسیک» (۵۰ میلیون دلار / ۱۰۴ میلیون دلار به امروز) و «پارک ژوراسیک ۳» (۵۰ میلیون دلار / ۸۰ میلیون دلار به امروز) است. این یعنی «پادشاهی سقوط کرده» تنها پشت سر «دنیای ژوراسیک» (۲۰۸ میلیون دلار)، در جایگاه دوم بهترین افتتاحیه‌های این مجموعه قرار می‌گیرد. «دنیای ژوراسیک ۲» با وضعیتی مشابه «سریع و خشن ۸» (The Fate of the Furious) مواجه شد؛ فیلمی که اگرچه به درآمد خیلی کمتری نسبت به قسمت قبلی‌اش در آمریکای شمالی دست پیدا کرد، ولی آن‌قدر به فروش غول‌آسای قسمت اول در کشورهای خارجی نزدیک شد که در نهایت به مجموع جهانی دیوانه‌واری دست پیدا کند. «پادشاهی سقوط کرده» در حالی در نهایت به ۴۱۷ میلیون و ۷۰۰ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۳۰۹ میلیون دلار فروش جهانی رسید که قسمت قبلی ۶۵۲ میلیون و ۲۷۰ هزار دلار در خانه و یک میلیارد و ۶۷۱ میلیون دلار در سراسر دنیا فروخته بود. «دنیای ژوراسیک ۲» با این ارقام بالاتر از «واندر وومن» (۴۱۲ و نیم میلیون دلار) و «داستان اسباب‌بازی ۳» (۴۱۵ میلیون دلار) در جایگاه بیست و سوم پرفروش‌ترین فیلم‌های آمریکای شمالی و یک پله پایین‌تر از «آخرین جدای» (یک میلیارد و ۳۳۲ میلیون دلار) در جایگاه دوازدهم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ گیشه جهانی جای گرفت.

Black Panther

همچنین «بلک پنتر» لقب بزرگ‌ترین افتتاحیه تاریخ برای یک فیلم ابرقهرمانی مستقل را هم به دست می‌آورد. از آنجایی که این فیلم کارش را با کسب رقمی بزرگ‌تر از افتتاحیه‌ی ۱۷۴ میلیون دلاری «مرد آهنی ۳» شروع کرده است، پس جایگاه اول به پلنگ سیاه واکاندا می‌رسد. حتی اگر «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (Captain America: Civil War)‌ را هم یک فیلم مستقل در نظر بگیریم، باز «بلک پنتر» بیشتر از افتتاحیه‌ی ۱۷۹ میلیون دلاری آن فیلم فروخته است. «بلک پنتر» با در نظر گرفتن نرخ تورم پشت سر «شوالیه‌ی تاریکی» (۱۵۸ میلیون در ۲۰۰۸ / ۲۰۲ و نیم میلیون با نرخ تورم)، «اونجرز: دوران اولتران» (۱۹۱ میلیون / ۲۰۳ میلیون) و «اونجرز» (۲۰۷ میلیون / ۲۳۴ میلیون)، «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (۲۵۷ میلیون و ۶۹۸ هزار دلار) در جایگاه پنجم بهترین افتتاحیه‌های فیلم‌های ابرقهرمانی تاریخ قرار می‌گیرد. ساخته‌ی رایان کوگلر با کسب ۷۰۰ میلیون دلار در گیشه‌ی خانگی پشت سر «آواتار» (۷۶۰ میلیون دلار) و «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (۹۳۷ میلیون دلار) و یک پله بالاتر از «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (۶۷۸ میلیون و ۸۱۵ هزار دلار) و دو پله بالاتر از «تایتانیک» (۶۵۹ میلیون و ۳۶۳ هزار دلار) در جایگاه سوم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ گیشه‌ی آمریکای شمالی قرار گرفت. «بلک پنتر» همچنین در مجموع یک میلیارد و ۳۴۸ میلیون دلار در دنیا فروخت که آن را بالاتر از «هری پاتر و یادگاران مرگبار ۲» (یک میلیارد و ۳۴۱ میلیون دلار)، «آخرین جدای» (یک میلیارد و ۳۳۲ میلیون دلار) و «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» (یک میلیارد و ۳۰۹ میلیون دلار) و پایین‌تر از «اونجرز: دوران اولتران» (یک میلیارد و ۴۰۵ میلیون دلار)، «خشن ۷» (یک میلیارد و ۵۱۶ میلیون دلار) و «اونجرز» (یک میلیارد و ۵۱۸ میلیون دلار) در جایگاه نهم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ و در جایگاه چهارم پرفروش‌ترین فیلم‌های مارول و کلا ژانر ابرقهرمانی قرار می‌دهد و جلوتر از «مرد آهنی ۳» (یک میلیارد و ۲۱۴ میلیون دلار)، پرفروش‌ترین فیلم ابرقهرمانی سولوی سینما حساب می‌شود.

Avengers: Infinity War

«اونجرز ۳» هم‌اکنون پشت سر «بلک پنتر» (۶۹۹ میلیون دلار)، «آواتار» (۷۶۰ میلیون دلار) و «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» (۹۳۷ میلیون دلار) در گیشه‌ی خانگی قرار دارد. این فیلم تا حالا یک میلیارد و ۳۶۹ میلیون دلار از کشورهای خارجی به دست آورده است که آن را پشت سر «تایتانیک» (یک میلیارد و نیم میلیون دلار) و «آواتار» (۲ میلیارد دلار) در بین پرفروش‌ترین فیلم‌ها در گیشه‌ی خارجی قرار می‌دهد. مجموع درآمد جهانی «اونجرز ۳» ۲ میلیارد و ۴۸ میلیون دلار است که آن را پشت سر «نیرو برمی‌خیزد» (۲ میلیارد و ۶۸ میلیون دلار)، «تایتانیک» (۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار) و «آواتار» (۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار) در بین پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ دنیا قرار می‌دهد. این در حالی است که این فیلم موفق نشد تا بلیت‌های بیشتری نسبت به قسمت اول «اونجرز» (۶۲۳ میلیون دلار در سال ۲۰۱۲ / ۷۰۶ میلیون دلار به امروز) در آمریکای شمالی بفروشد. ساخته‌ی برادران روسو ۳۵۹ میلیون و ۵۴۳ هزار دلار به تنهایی از بازار چین به دست آورده است،؛ رقمی که آن را پشت سر «خشن ۷» (۳۹۲ میلیون دلار) و «سریع و خشن ۸» (۳۹۲ میلیون دلار)، در جایگاه سوم پرفروش‌ترین فیلم هالیوودی بازار چین قرار می‌دهد. در نهایت «اونجرز: جنگ اینفینیتی» با ۲ میلیارد و ۴۸ میلیون دلار درآمد نهایی، بالاتر از «اونجرز» (یک میلیارد و ۵۱۷ میلیون دلار)، «اونجرز: دوران اولتران» (یک میلیارد و ۴۰۳ میلیون دلار)، «بلک پنتر» (یک میلیارد و ۳۴۸ میلیون دلار)، «مرد آهنی ۳» (یک میلیارد و ۲۱۵ میلیون دلار)، «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (یک میلیارد و ۱۴۰ میلیون دلار) و «شوالیه تاریکی برمی‌خیزد» (یک میلیارد و ۸۴ میلیون دلار)، با اقتدار در جایگاه اول پرفروش‌ترین فیلم‌های ابرقهرمانی گیشه‌ی جهانی قرار گرفت.