شبکه نمایش خانگی روزهای شلوغی را پشتسر میگذارد. در مدت اخیر شاهد انتشار سریالهای مختلفی در شبکه نمایش خانگی بودهایم و سریالهایی نیز در دست ساخت برای انتشار در این شبکه قرار دارند. طی یک ماه اخیر، سریال تازهای در این شبکه منتشر شده است. سریال «آقازاده» که وظیفه ساخت آن برعهده حامد عنقا و بهرنگ توفیقی است و سرمایهگذاری آن را سازمان اوج انجام داده است. تا زمان نگارش یادداشت حاضر چهار قسمت از این سریال منتشر شده است. در این یادداشت به معرفی سریال «آقازاده» میپردازیم و سپس به کیفیت آن خواهیم پرداخت. طبعا این پرداخت به کیفیت براساس همان چهار قسمت منتشر شده خواهد بود.
کارگردان سریال «آقازاده» بهرنگ توفیقی است و حامد عنقا نویسنده و طراح این سریال معرفی شده است. فهرست بازیگران سریال «آقازاده» به قرار زیر است:
امیر آقایی، امین حیایی، کامبیز دیرباز، نیکی کریمی، مهدی سلطانی، مهدی کوشکی، سینا مهراد، جمشید هاشم پور، امین تارخ، ثریا قاسمی، مسعود فروتن لاریجانی، لعیا زنگنه، سامیه لک، محمدحسین لطیفی، کاوه خداشناس، سعید داخ، روزبه معینی و پردیس پورعابدینی.
این متن داستان سریال «آقازاده» را لو میدهد
سریال «آقازاده» داستان زندگی دختری به نام راضیه (مانلی) مقدم (پردیس پورعابدینی) است که طی وقایعی با افرادی به نامهای نیما (امیر آقایی) و حامد (سینا مهراد) آشنا میشود. نیما فرزند یکی از افراد بلند پایه حکومتی است و دست به کارهای خلاف عدیدهای میزند، پدر نیما نیز درگیر انواع مختلف فساد است. نیما روابط گستردهای در زمینه فساد داشته و در زمینه اخلال در نظام اقتصادی دست دارد. در آن سو حامد فرزند یکی دیگر از افراد پرنفوذ در دستگاه قدرت است و خود در اداره آگاهی مشغول بهکار است. پدر حامد اما برخلاف پدر نیما شخصی اخلاقمدار محسوب میشود. حامد نیز برخلاف خود نیما فردی درستکار و پاکدامن معرفی میشود. پدران حامد و نیما با یکدگیر همرزم بودهاند. در سریال «آقازاده» تقابلی میان نیما و حامد شکل میگیرد.
سریال «آقازاده» رویکردی را اتخاذ کرده که کمتر مخاطبی با آن ناآشنا است. رویکردی که پیش از این بارها آن را در سریالهای صدا و سیما دیدهایم و در آن تقابل خیر و شر شکل میگیرد. در سریالهای صدا و سیما نیروی شر فردی پولدار و مفسد است، فردی که از اخلاق عاری است و دست به فساد کلان میزند. در مقابل، نیروی خیر حضور دارد که فردی درستکار و اخلاقمدار است، او برخلاف شخصیتِ منفی داستان، زندگی سادهای دارد. شخصیتی سربهزیر است که اخلاق، اولین و آخرین قانون و اولویت زندگی او محسوب میشود. هرقدر که شخصیت منفی یا همان نیروی شر دست به رذالت میزدند و هیچ ویژگی مثبتی ندارد، در مقابل شخصیت مثبتِ ماجرا سرشار از ویژگیهای مثبت است و هیچ ویژگی منفیای ندارد.
سریال «آقازاده» دقیقا از همین رویکرد پیروی میکند. کافی است در تعاریف بالا به جای نیروی شر یا شخصیت منفی، شخصیت نیما را بگذارید و بهجای نیروی خیر یا شخصیت مثبت، شخصیت حامد را بگذارید. نیما رذل، بیاخلاق، دزد و فاسد است و حامد بااخلاق، حسابی و درستکار. به بیان دیگر سازندگان همان فرم صدا و سیماییِ نخنما شده را با کمی تغییر و عامهپسند کردن به شبکه نمایش خانگی آوردهاند. در «آقازاده» نیز دقیقا با شخصیتهایی مطلقا خیر و مطلقا شر طرف هستیم. هرچند که شخصیت بد داستان ممکن است در انتهای قصه دچار پیچش شده و به انسان سربهراهی تبدیل شود. دو شخصیت اصلی سریال شخصیتهایی قالبی هستند، یعنی آنها ویژگی منحصر بهفرد و خودویژهای ندارند و کارهای آنها نیز به سادگی قابل پیشبینی است. این دو شخصیت را میتوان در یک خط تعریف کرد: «نیما آدم بدی است. حامد آدم خوبی است.». به سادگی هرچه تمامتر میتوان این شخصیتها را از سریال خارج کرد و شخصیتهای قالبی مشابهای را جایگزینِ آنها کرد، شخصیتهای جایگزین و مطلقا خیر یا شری که پیش از این در دیگر ساختههای صدا و سیما بارها آنها را دیدهایم.
حامد عنقا و بهرنگ توفیقی، سازندگان «آقازاده» که پیش از این برای صدا و سیما سریالهایی همچون «پدر» را ساختهاند، حالا با حضور در عرصه شبکه نمایش خانگی دست بازتری دارند. اگر در سریال «پدر» یا دیگر سریالهای صدا و سیما تنها از میز بیلیارد و استخر بهعنوان نشانههای متمول بودن یک شخصیت استفاده میشد، در اینجا ماشینهای گران قیمت و مواردی از این دست نیز به نمایش گذاشته میشوند. شبکه نمایش خانگی برای حجاب بازیگران محدودیتهای کمتری نسبت به صدا و سیما دارد، به همین صورت نیز سازندگان راحتتر توانستهاند تمایزات مورد نظر خود را بین پوشش شخصیتها بگذارند. نمونهی این مورد تفاوت حجاب شخصیت مانلی در پیشگاه نیما با حجاب همان شخصیت در پیشگاه حامد است. این مورد در زمینه دیالوگ نیز برقرار است، به دلیل حضور در عرصه شبکه نمایش خانگی، سازندگان مجاز به استفاده از کلمات و ناسزاهایی هستند که در صدا و سیما خط قرمز محسوب میشوند.
سازندگان در کارگردانی نیز از همین قاعدهی پیش رفتن از مرزهای صدا و سیما پیروی کردهاند. اگر تا پیش از این باید از نماهای عادی استفاده میکردند، حالا میتوانند نماهای گستردهتری بگیرند که صرفا برای صفحه تلویزیون ثبت نشده است. برای نمونه در همین چهار قسمت ابتدایی چندین بار شاهد نماهایی از بالا هستیم، کارگردان آنقدر این نوع از نما را میگیرد که احتمالا بر هر مخاطبی روشن میشود که وی تاکید خاصی بر چنین تصویربرداریهایی دارد. اما اینکه چنین نمایی، چه ربطی به کلیت متن دارد، تا اینجا سوالی بیپاسخ است. سریال سعی میکند دو روایت اصلی را به صورت موازی با یکدیگر پیش ببرد. یکی روایتِ ورود مانلی به دم و دستگاه نیما و دیگری روایت زندگی مانلی و حامد. بههمین دلیل وقتی قرار است از گذشته به حال فلش فوروارد بزنیم یا از حال به گذشته فلشبک بزنیم، مجبور میشویم سکانسی که پیش از این دیدهایم را مجددا تماشا کنیم تا به ادامهی همان سکانس برسیم تا مبادا در تشخیص زمان رخ دادن وقایع مرتکب اشتباهی شویم. به این ترتیب مدام شاهد تماشای سکانسهایی تکراری هستیم. حال آنکه جلوگیری از این مشکل با تمهیدات سادهای چون ذکر زمان رخ دادن وقایع ممکن بود.
سریال «آقازاده» حداقل در چهار قسمت نخست، یکی از همان سریالهای کلیشهای صدا و سیما است که کمی در محتوا دچار تغییر شده است. به بیان دیگر، کلیت سریال همان چیزی است که تاکنون بارها دیدهایم اما اینبار در مواردی همچون گریم بازیگرها یا ادبیات شخصیتها شاهد تغییراتی هستیم، تغییراتی که احتمالا قرار است مخاطب بیشتری نسبت به صدا و سیما برای سریال به ارمغان بیاورند.