مشخصات انیمه Mo Dao Zu Shi:
- عنوان انگلیسی: Grandmaster of Demonic Cultivation
- اسم فارسی: استاد بزرگ تعالیم شیطانی
- براساس رمانی از Mo Xiang Tong Xiu
- ژانر: اکشن، ماجراجویی، تاریخی، ماورایی، رازآلود
- کارگردان: Xiong Ke فیلمنامه: Liang Sha
- محصول: چین ـ استودیو B.CMAY PICTURES
- فصل اول: ۲۳ قسمت ۲۴ دقیقهای (فصل اول ۱۵ قسمت، فصل دوم ۸ قسمت)
- وضعیت: فصل اول و دوم تمام شده – فصل سوم برای ۲۰۲۱ تأیید شده است
- پخش: ۹ ژوئیه تا ۶ اکتبر ۲۰۱۸ – ۳ اوت تا ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۹
- رده سنی: R - 17
خلاصهی داستان:
در چین باستان استفاده از تواناییهای ماورایی و جادویی امری رایج است. قبایل مختلف برای حفظ قدرت و جاودانگی خود به یادگیری و گسترش این تعالیم روی آوردهاند. وی یینگ (وِی ووشیان) که یکی از استعدادهای جوان این مکتب است با تفکری متفاوت دست از آموزههای رایج برمیدارد و به طریقی اهریمنی میپردازد که به تعالیم شیطانی (Mo Dao) معروف میشود. استفاده از این قدرت ممنوعه با بالا گرفتن آشوب و کشمکش موجود بین قبیلههای مختلف، درنهایت به مرگ ووشیان ختم میشود اما سالها بعد یک جوان تعلیمدیده به اسم مو ژوآنیو با پیشکش کردن بدن خود به دلایلی مرموز او را احیا میکند. درادامه یکی از همدورهایهای قدیمی ووشیان به اسم لان ژان (وانگژی) او را نزد قبیلهی خود میبرد و برای بازگردانی نظم طبیعی و کشف حقیقت ماجرا به او کمک میکند. داستان با فلشبکهایی به بازخوانی اتفاقهای گذشته میپردازد و ارتباط وقایع مختلف را کمکم آشکار میکند؛ اینکه وی ووشیان چطور از دیدگاهی متفاوت و تاریک بهره برد و روندی که توسط او آغاز شد با چه چالشهایی ادامه پیدا کرد.
با افزایش استقبال از انیمهها حالا این سبک به تولیدات انیمیشنی کشورهای دیگر هم سرایت کرده است و بهجز ژاپن در چین و کره هم ساخت آثاری با ویژگیهای انیمه رواج پیدا کرده است. این آثار که در چین با عنوان Donghua نام برده میشوند با داشتن خصوصیاتی مشابه ساختههای ژاپنی و اغلب با برخورداری از محتوایی اسطورهای و کیفیت گرافیکی مطلوب تبدیل به تجربههای جذابی در این عرصه شدهاند. انیمهی Mo Dao Zu Shi یکی از همین تلاشهای قابلتوجه در کشور چین است که درانتها پتانسیل بالایی برای قرار گرفتن در میان بهترین انیمههای غیرژاپنی دارد.
باوجود لحن خاص Mo Dao Zu Shi خیلی زود میتوان از جذابیتهای آن لذت برد
قبلاز هرچیز و در شروع کار شاید کمی خامی در نحوهی روایت انیمههای چینی حس شود که اگر دوبلهی چینی و اصطلاحهای زبانی اثر را هم به آن اضافه کنیم با شدت بیشتری نمایان شود. بههرحال این مسئله برای یک مخاطب خارجی هنگام وارد شدن به فضای تولیدات بصری یک فرهنگ متفاوت امری بدیهی است. از طرفی گستردگی شخصیتها و وجود بازههای زمانی مختلف که تمایز دادن آنها دقت بیشتری میطلبد میتواند در شروع کار کمی به گنگ بودن روایت دامن بزند و حتی باعث ایجاد دافعه برای مخاطب Mo Dao Zu Shi شود. اما با خرج کمی کنجکاوی بیشتر، نتایج لذتبخشی حاصل خواهد شد.
بهجز این شاید کمی شباهت طراحی شخصیتها مثل ووشیان و موژوآن یو (که تفاوتهایی درحد مدل بستن مو دارند) یا وانگژی و شیچن (که تفاوت جزئی در مواردی مثل مدل مو، یقه لباس و نوع قدرت دارند) و استفاده از نام محترم برای افراد (سنتی در آسیای شرقی که نامی در بزرگسالی توسط والدین یا استاد به شخص داده میشود) که بهخاطر تعدد شخصیتها و قبیلهها به دقت بیشتر مخاطب درحین پیشروی داستان نیاز دارد.
شروع داستان از زمان حال است که احیای وی ووشیان در دو قسمت ابتدایی با اتفاقات مشکوکی همراه میشود. بعداز این، داستان به گذشته میرود و کمکم ماجراهایی که به این نقطه ختم شده است را بازگو میکند. پنج قبیلهی بزرگ با آموزش افرادی تحتعنوان تعلیمدیده برای بهکارگیری قدرتهای روحی و رزمی جهت مبارزه با موجودات شیطانی و ارواح شرور در این سرزمین گرد هم آمدهاند. قبیلهی وِن قدرتمندترین قبیلهی حاضر محسوب میشود که توسط آدم بیرحم و قدرتطلبی به اسم ون روحان رهبری میشود. این قبیله برای به سلطه کشیدن باقی قبایل تمام تلاش خود را بهکار میگیرد. فرماندهی ون در شهر بدون شب در منطقهی چیشان قرار دارد برای همین اسم چیشان ون هم در مورد آنها بهکار میرود. قبیلهی گوسو لان هم قبیلهای مقرراتی با بیشاز ۳۵۰۰ قانون مکتوب است. برای همین نمایندههای قبایل دیگر برای تعلیم به کلاسهای گوسو لان میآیند. دو برادر بهنام لان جینگیی و لان یوآن از وارثان قدرت این قبیله هستند. فرماندهی قوم لان برعهدهی لان هوآن (شیچن) و در مکانی به اسم مقر ابر واقع در منطقهی گوسو واقع است؛ برای همین به قوم گوسو لان معروف هستند.
قبیلهی یونمنگ جیانگ به رهبری جیانگ فنگمیان که انسانی شریف و آزاده است اداره میشود. فنگمیان از همسرش یو زییوآن یک دختر و یک پسر به اسم جیانگ یانلی و جیانگ چنگ دارد، ضمن اینکه سرپرستی پسری یتیم که همان وی ووشیان است را هم از کودکی او برعهده گرفته است. رابطهی خواهر برادری محکمی بین این سه وجود دارد که بار عاطفی زیادی در داستان ایجاد کرده است. مقر فرماندهی این قبیله در اسکلهی نیلوفر آبی است که در منطقهی یونمنگ قرار دارد. قبیلهی لانلینگ جین توسط فردی هوسران و مکار به اسم جین گوانگشان رهبری میشود که در غرور و ثروت اندوختهی خود غرق است. جین زیشوآن هم تنها پسر مشروع گوآنگشان است که مادرش بهخاطر نسبتی که با همسر جیانگ فنمیانگ دارد قول ازدواج او با یانلی را گرفته است. زیشوآن بعدها صاحب پسری به اسم جین لینگ (رولان) میشود. مقر این قبیله در برج تکشاخ طلایی در منطقهی لانلینگ قرار دارد. قبیلهی چینگهه نیه هم دیگر قوم موجود در داستان است که مقر آنها در قلمرو ناپاک واقع شده و رهبرشان نیه مینگجو است که برادر کوچکتری به اسم نیه هوآیسانگ دارد که شخصی خام و ترسو بهنظر میرسد.
البته انیمه Mo Dao Zu Shi برای ایجاد جذابیت ابتدا در حیطهی بصری قدرتنمایی میکند. نماهای طبیعت در ترکیب با معماری خاص دوران باستانی چین بهکمک طراحی گرافیکی خیرهکنندهی انیمه میتواند بارها دلیلی برای نگه داشتن تصویر و تماشای زیبایی مناظر آن باشد. هرچند استفاده از CGI همچنان ناهمخوانیهایی در پویایی حرکتی اجزای نماها دارد اما بهتدریج سازندهها موفق به کنترل آن در خدمت تصویرپردازیهای باشکوه انیمه شدهاند. از طرفی طراحی کاراکترهای داستان که با خصوصیاتی مربوطبه قبیله و نوع دیدگاههای مرسوم آنها همراه است کمک خوبی به درک حالوهوای آن میکند. دنیایی که استفاده از نیروهای ماورایی مثل شمشیر پرنده، طلسمهای مختلف ناشی از نیروهای ذهنی، درگیری با لشکر زامبیوار مردهها و حتی یک بازوی اهریمنی در آن به دفعات رخ میدهد قطعا با پیچیدگیها و معماهای بسیاری همراه است.
انیمه در شرح داستان رمان، برخلاف مانهوای اقتباس شده از آن که برگردان دقیقتری داشته، با احتیاط به کمی اختصارطلبی روی آورده است، از طرفی در برخی برخوردها و نبردها هم اصل وقوع اتفاقات را با پرسشهایی همراه کرده که این مورد دوم ممکن است تا چند قسمت برای بیننده نامفهوم بماند؛ موردی که اگر برای پررنگ شدن وجه معمایی داستان بوده لزوم چندانی نداشته چراکه داستان با قرار دادن رازهای ناگفته در زمان حال و فلشبک جهت توضیح ماجرای گذشته به اندازهی کافی برای نمایان کردن رازهای مگوی خود فرصتسازی کرده است. اما این کشف حقایق که حتی ممکن است مثل طومار خلاصهای در ابتدای انیمه گفته شود و به مرور بخشهای مختلف آن بازگویی مفصلتری پیدا کند از محسنات روایت پرفراز و نشیب آن بهویژه در فصل اول است که در اوج داستان اجازهی پلک زدن به مخاطب نمیدهد.
با شروع فصل دوم باز هم همان فرمول موفق تکرار میشود و همراهی وی ووشیان و وانگژی برای گرهگشایی از اتفاقات رخ داده به یادآوری گذشته میپردازد. البته فصل دوم باوجود لحظههای مهم دیگر داستان بهخاطر کوتاه بودن نسبتبه فصل اول، برای رسیدنبه آن سطح هیجانانگیز و کوبنده کردن نقاط عطف خود فرصت کمی خرج میکند که میتوانست با حوصلهی بیشتر بار درام بیشتری ایجاد کند و برملا شدن رازهای ناگفتهی خود را به بعد موکول نکند.
بهجز آرت گرافیکی و داستان رازآلود، یک روح موسیقیایی لطیف هم در طول Mo Dao Zu Shi جریان دارد که از ترانههای گوشنواز تیتراژ انیمه خوش میدرخشد و حتما بارها با این آهنگها همراهی خواهید کرد. آرامش و همزمان پویایی موجود در این تیتراژها همخوانی خوبی با فضاسازی انیمه دارد. ضمن اینکه در قدرتهای فراطبیعی قهرمانهای داستان هم همراهی خوبی با موسیقی متن دیده میشود. صدای فلوت زدن ووشیان که اغلب در شرایط پرالتهابی نواخته میشود چندان آرامشبخش نیست اما در ترکیب با نواختن ساز GuQin توسط وانگژی به تحرک جالبی برای ایجاد تعادل در فضای اکشن و ماورایی انیمه میرسد. بهترین تلفیق این عناصر هم موقعی است که وانگژی از قدرت طنین صدای گیوکین خود موجی قدرتمند ایجاد میکند که حتی صدای موسیقی متن انیمه را هم برای لحظهای متوقف و ارتعاش لذتبخشی در ترکیب بخش شنیداری و دیداری انیمه ایجاد میکند.
ادامهی متن بخشی از داستان را لو میدهد
باوجود اینکه خلاصهای از ماجرا در همان ابتدای قسمت اول گفته میشود اما بیشتر داستان در تفسیر توالی رخدادها و چگونگی معطوف شدن استعداد وی ووشیان به طرف استفاده از نیروهای تاریک و کنترل انرژیهای شیطانی، آنهم در دورانی که حتی تعالیم رزمی هم با اصول معنوی و تهذیب نفس درهمآمیخته است، میگذرد. بااینحال این رویکردِ شخصیت اصلی داستان از جنبهی منفی موردانتظار و رایج فاصله دارد. چراکه طمع و قدرتطلبی انسانها و حتی اتحادی که برای از میان بردن فردی که کنترلکنندهی قدرت اهریمنی است ایجاد میکنند، میتواند به تقابلی خطرناکتر از حضور اولیهی نیروهای تاریک برسد.
بهرهگیری از الگوی یین و یانگ در یک داستان اساطیری بخش عمدهای از پیچیدگیهای روایت و شخصیتپردازی عمیق و پرتلاطم وی ووشیان را شکل میدهد
درواقع تجمع باورهای عرفانی هم فقط در ظاهر اولیهی خود میتواند رهاییبخش بهنظر برسد، زیرا درادامه تضاد موجود در نوع بهکارگیری روشهای تمسک معنوی برای رسیدنبه اهداف غلط میتواند باعث هرج و مرجی شود که درنهایت وجود یک نیروی بهظاهر آسیبرسان دیگر در سمت مخالف را برای رسیدنبه تعادلی غیرمتعصبانه لازم بداند. این اصل مورداستفاده در داستان از مفاهیم «یین و یانگ» سرچشمه میگیرد، نگرشی در فلسفهی چین باستان که طبق آن نظام هستی با یک دوگانهگرایی مکمل در تمام پدیدهها همراه است که بالاخره از تقابل یکدیگر به تعادل موردنیاز ادامهی حیات میرسند.
ووشیان استفادهی غیرمتعارف از تعالیم شیطانی را در مسیر عدالت صحیح میداند و با روحیهای فداکارانه احتمال آسیب به روح و جسم خود را نیز میپذیرد. شاید حمایت ووشیان از بازماندگان بیگناه قوم وِن از روشی تاریک در راهی طولانی و بدون بازگشت که پایانی تلخ دارد با نوری از انسانیت روشن شود؛ نکتهای که در قسمت ششم از فصل دوم با روشن شدن مشعلها در تاریکی شب درست در لحظهی ناامیدی ووشیان بهشکلی استعاری بیان میشود.
این تعادلگرایی حتی در نمایش لحظههای شاد و غمگین هم بهچشم میخورد. در رأس این رویکرد، پیچیدگی شخصیتی وی ووشیان شکل میگیرد؛ شخصیتی مظلوم و فداکار است اما با کنترل نیروهای شیطانی و استفاده از آن برای غلبه بر ظلم، مخالفان سرسختی پیدا کرده است که با نفرت از او یاد میکنند. شخصیت سرخوشی که برای هدفش قید خوشیها را میزند، از خیلی جایگاههای مادی دست میکشد، تهمتها را بهجان میخرد اما از قدرتش مگر برای عدالتخواهی استفاده نمیکند. از طرفی وابستگی احساسی قوی ووشیان با یانلی بهعنوان خواهر بزرگ و ناتنیاش از تباهی ناشیاز جذب انرژی منفی جلوگیری میکند. رابطهای تأثیرگذار که بارها در طول داستان خودنمایی میکند، مگر میشود آ-شیان گفتن پرمهر یانلی و نگاه ووشیان همراهبا غم بزرگ جاری در عمق آنرا دید و متأثر نشد. این داستان سرشار از تقابل خیر و شر، عشق و نفرت، جوانمردی و نامردی، راستی و نیرنگ، مظلومیت و ظلم و... است و با استفاده از همین زمینهها داستان در استفاده از تمام اجزا و لحظهای متضاد و مکمل خود با دقتی تحسینبرانگیز در تکاپو است.
درست مثل ون نینگ و خواهرش که وسط قبیلهای متهاجم، به خوی نیک انسانی و درمانگر خود پایبند هستند اما از نگاه کلی در قالب جنگی که از دید سمت دیگر آن برای بازگردانی آرامش شکل گرفته در بازهی شر جای میگیرند و جنگی که به کشتار بیگناهی حتی در دایرهی سلطهی متخاصم ختم شود یکی از آشفتگیهای ذهنی وی ووشیان را در قامتی ظاهرا ضدقهرمان شکل میدهد. در طول رمزگشایی از دسیسههای پشت ماجرا مواردی مثل بازیابی روح ون نینگ بهتدریج در برجسته کردن این تقابل، اتفاقات غمانگیزی را به لحن خاص داستان اضافه میکند که عناصر عاطفی داستان را هم تحت تأثیر خود قرار میدهد. تلاطم این آشوب نامتعادل در دل یک داستان اسطورهای، همان غنیمت باارزشی است که روح تازهای به کالبد Mo Dao Zu Shi میبخشد.
تریلر انیمه Mo Dao Zu Shi _ آپارات
انیمههای مشابه Mo Dao Zu Shi:
برای دیدن اثری مشابه با Mo Dao Zu Shi میتوان خیلی راحت سراغ سریال لایواکشن ۵۰ قسمتی به اسم The Untamed رفت که اقتباس دیگری از روی همین داستان است و با دقت بیشتری جزئیات جذاب بخشهای داستانی آنرا روایت میکند. اما دربین انیمههای دیگر میتوان به پیشنهادهای قابلتوجهی با برخورداری از ویژگیهای تاریخی، اکشن و ماورایی توأم با مبارزههای درونی بین خیر و شر اشاره کرد که درادامه معرفی شدهاند.
Yona of the Dawn
یونا شاهزاده خانمی در امپراتوری کوکا است که ناگهان با کشته شدن پدرش در توطئهای آشکار از طرف نزدیکان پادشاهی، مجبور به فرار با دوست و محافظش ژنرال هاک میشود. ماجراجویی در خارج از قصر پادشاهی دید تازهای از واقعیت زندگی سخت مردم به یونا میبخشد و او تصمیم میگیرد با کسب کمک از قدرت جنگجویان افسانهای برای ایجاد آیندهای بهتر هرچه زودتر به قدرت برگردد. تم تاریخی و فانتزی داستان در فضایی مرکب از فرهنگهای ژاپنی، کرهای و چینی میگذرد. وجود پیشینهی اساطیری و مبارزهی بین پلیدی و پاکی درکنار شخصیتهایی که بهدنبال بازگشت تعادل قدرت هستند، با پیشرفت مانگای Akatsuki no Yona انتظارها برای ساخت دنبالهی انیمهی آنرا همچنان بالا میبرد.
Dororo
از نظر بهکارگیری نیروی اهریمن برای رسیدن به آسایش مادی و درادامه تأثیری که این جابهجایی در اصول طبیعی و متعادل زندگی میگذارد، انیمهی دورورو با همان خط داستانی هشداردهندهی رایج آثار کلاسیک بهپیش میرود. در این داستان یک ارباب سامورایی به اسم دایگو کاگه برای نجات سرزمینش از قحطی و نابودی به شیاطین متوسل میشود و برای دفع آن پیمانی با دوازده شیطان میبندد که بهای آن قربانی شدن فرزند درآستانهی تولد او است. اما این نوزاد درحالیکه بدون اندامی مثل چشم، گوش، بینی، پوست، دست و... متولد میشود همچنان به حیاتش ادامه میدهد و در اوج ناامیدی در آب رودخانه رها میشود. پزشکی این بچه را پیدا و بزرگ میکند و با ساخت اندام مصنوعی امیدواری برای نبرد با شیاطین و بازپسگیری اندام قربانی شده را زنده نگه میدارد. این کودک هیاکیمارو است که در مسیر خود با دورورو همراه میشود و سفری پرخطر برای رسیدنبه هدفی چالشبرانگیز آغاز میشود. تقابلی که تأثیر منفی آن بهتدریج بهسمت دیگر منتقل میشود.
Naruto
در میان قبیلههای نینجایی که از قدرتهای درونی و مافوقطبیعیِ برآمده از چاکرا در کنترل عناصر طبیعت برخوردار هستند، ناروتو نینجای نوجوانی از قبیلهی کونوها است که سعی دارد جایگاه خود را از تنهایی به سطحی قابل احترام و کسب مقام هوکاگه برساند. دوازده سال پیشاز شروع داستان موجودی افسانهای بهنام کیوبی به کونوها حمله میکند و هوکاگهی کونوها هم بهکمک یک طلسم و قربانی کردن خود، کیوبی را داخل بدن ناروتوی تازه بهدنیا آمده مُهر میکند. بههمین خاطر ناروتوی یتیم کودکی خود را بدون آگاهی از موضوع با دید منفی افراد دهکده پشت سر میگذارد تا اینکه درنهایت در یکی از گروههای نینجاهای تازهکار دهکده دوستانی پیدا میکند و وارد ماجراجوییهایی بزرگ و پرخطر وابسته به گذشته میشود.
داستان نارتو پر از شخصیتهای قدرتمند، دوستداشتنی و تأثیرگذار است. طبیعتا ناروتو بهویژه با رسیدن به سری شیپودن (Shippuden) بهعنوان یکی از بهترین انیمههای بلند از آرکهای داستانی فوقالعادهای (منهای فیلرها) بهره میبرد که درپایان لذت دیدن انیمههای زیادی را یکجا به مخاطب هدیه میکند. انیمهی نارتو با معرفی قبایل مختلف نینجا و تقابلی که با قدرتنمایی گروههای شرور متهاجم دارند وارد چالشهای درگیرکنندهای در طول داستانش میشود که از بررسی درونیات و تحولات شخصیتهای مختلف تا شکلگیری سازمانی مثل آکاتسوکی را در خدمت افسانهای هیجانانگیز بهثبت میرساند.
نظرات