انیمه Made in Abyss؛ اسرار تاریک اعماق زمین

دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹ - ۲۱:۵۹
مطالعه 13 دقیقه
شخصیت‌های رگ و ریکو از انیمه‌ی Made in Abyss در دره‌ای رنگارنگ به همراه موجودات سفید کوچک
فانتزی تاریک Made in Abyss را می‌توان یکی از بهترین آثار اخیر در ژانر خود دانست. با معرفی و بررسی این ساخته‌ی قابل تحسین استودیو Kinema Citrus همراه ما باشید.
تبلیغات
  • عنوان اصلی: Made in Abyss
  • اسم فارسی: ساخته شده در ابیس
  • براساس مانگایی اینترنتی از Akihito Tsukushi (طراح و نویسنده)
  • ژانر: علمی-تخیلی، ماجراجویی، راز آلود، درام، فانتزی
  • کارگردان: Masayuki Kojima
  • فیلم‌نامه: Hideyuki Kurata ،Keigo Koyanagi
  • محصول: استودیو Kinema Citrus
  • فصل اول: ۱۳ قسمت ۲۵ دقیقه‌ای (به استثنای قسمت آخر)
  • دنباله: Made in Abyss Movie 3: Fukaki Tamashii no Reimei، فصل دوم در حال ساخت است
  • وضعیت مانگا: در حال انتشار است
  • پخش: ۷ ژوئیه تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۷
  • رده‌ی سنی: R - 17

شخصیت ریکو از انیمه Made in Abyss با پشت زمینه‌ی درختان قهوه‌ای و برگ‌های سبز

Made in Abyss زمان زیادی را برای معرفی ایده‌ی اولیه ساده اما بسیار جذاب خود به بیننده صرف نمی‌کند؛ در دنیای این اثر، پرتگاهی بسیار عظیم وجود دارد که با نام‌های «ابیس» و «جهان آخر» شناخته می‌شود و رازهای متعددی را در دل خود جای داده است. وجود اشیای مکانیکی عتیقه و ارزشمندی که از تمدن باستانی گمشده‌ای به جا مانده، روزانه افراد زیادی را راهی ابیس می‌کند؛ این افراد که اغلب با هدف ماجراجویی و برهم زدن نامی برای خود یا مقاصد پژوهشی راهی ابیس می‌شوند، با عنوان «ویسل» شناخته می‌شوند. با وجود آنکه پا گذاشتن ویسل‌ها به ابیس پیشرفت‌های علمی و اقتصادی زیادی برای مردم سطح به همراه داشته، اما از هزینه‌ی گزاف آن نمی‌توان چشم پوشی کرد؛ به جز گونه‌های حیوانی و گیاهی ناشناخته‌ی خطرناکی که در اعماق مختلف ابیس جولان می‌دهند، پدیده‌های مرگباری به نام «نفرین ابیس» دامن‌گیر افرادی می‌شود که بی احتیاط به اعماق این پرتگاه رازآلود قدم می‌گذارند. با وجود آنکه ابیس تا به حال قربانیان زیادی گرفته اما این بانوی اسرار آمیز دلربا هنوز هم در فریب دادن ماجراجویان و کاوشگران شجاع و جوان موفق است.

شخصیت رگ از انیمه Made in Abyss با پشت زمینه‌ی برگ‌های سبز

ابیس، این زیبای وحشی، خود درست به یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های داستان بدل شده است

با نگاه به جلوه‌ی بصری به‌خصوص و سبک طراحی شخصیت‌ها در Made in Abyss کمتر کسی گمان می‌برد که رگه‌هایی پررنگ از ژانر وحشت در این انیمه دیده می‌شود، اما این گزاره نمی‌توانست بیش از این از حقیقت بدور باشد. Made in Abyss به زیبایی هرچه تمام‌تر جذابیت و شیرینی ماجراجویی و اکتشاف در طبیعت را با طرف تاریک و بی رحم آن ترکیب کرده و معجونی در رفتار واقع گرایانه و به غایت جادویی را به بیننده عرضه می‌کند که مشخصه‌ی اصلی این انیمه است. این انیمه آنچنان در به تصویر کشیدن هم گذری دو سوی متضاد اما همراه مادر طبیعت فوق‌العاده عمل می‌کند که ابیس، این زیبای وحشی، خود درست به یکی از شخصیت‌های منحصر‌به‌فرد داستان، و بی اغراق مهم‌ترین آن‌ها، بدل شده است. ابیس نه فقط یک مکان، که دنیایی متشکل از بخش‌های مختلف است که هر کدام از پوشش گیاهی و جانوری، آب‌و‌هوا و شرایط اقلیمی مخصوص خود بهره مندند. سطح اول متشکل از درختانی سر به فلک کشیده و مرغزارهایی سبز است که به زیستگاه شکارچیانی از لایه‌های پایین‌تر بدل شده. هرچه به لایه‌های پایین‌تری قدم می‌گذاریم طبیعت بی‌رحم‌تر و بکر‌تر اما پاداش اکتشاف گرانبهاتر می‌شود. این دنیاسازی پرظرافت و غنی خود یک تنه Made in Abyss را به یکی از بهترین آثار دهه‌ی گذشته تبدیل می‌کند و رسالت این انیمه به‌عنوان اثری در ژانر ماجراجویی که هدف نهاییش راهی کردن بینندگان به سفری جذاب و به یاد ماندنی است را به انجام می‌رساند.

نقشه‌ی ابیس در انیمه Made in Abyss

روایت در Made in Abyss بی آلایش، روان و مینیمالیست است؛ سبک روایت صاف و ساده‌ باعث می‌شود که حال و هوای سفر و ماجراجویی بیشتر به اثر حاکم باشد. در راس داستان این انیمه دختر جوانی به نام ریکو حضور دارد که درست از زمانی‌که مادر کاوشگر معروفش در یکی از سفر‌های اکتشافی خود در دل ابیس ناپدید شد، در یتیم خانه‌ی شهر زندگی می‌کند. ریکو هنوز از رفتاری بچه گانه برخوردار است و از بلوغ کافی یک ویسل کارکشته بهره‌مند نیست، از نظر فیزیکی هنوز ضعیف است و حتی در میان هم سن و سالان خود در یتیم خانه به‌عنوان باهوش‌ترین فرد شناخته نمی‌شود؛ با تمام این تفاسیر اما او از روحیه‌ی یک ماجراجوی واقعی برخوردار است، به قیمت جانش هم که شده می‌خواهد هر کار که آغاز کرده را به پایان برساند و هر شب سر خود را با رویای به‌دست آوردن سوتی سفید و رفتن به عمیق‌ترین لایه‌ی ابیس روی بالین می‌گذارد. شعله‌های این رویای دیرینه وقتی بیش‌ازپیش زبانه می‌کشد که طی زنجیره اتفاقاتی ریکو به یادداشت‌هایی از مادر گمشده‌اش دست پیدا می‌کند.

bondrewd و گروه اکتشافی او در انیمه Made in Abyss

تکامل دو شخصیت اصلی با روندی آهسته اما متداوم و در طی آرک‌های داستانی متفاوت‌ روی می‌دهد

در طی همین ماجراهای اولیه، داستان ما را با دیگر شخصیت اصلی، رگ، آشنا می‌کند. او روباتی با ظاهر انسانی از اعماق ابیس است که به یاد نمی‌آورد چطور و چرا خود را به سطح رسانده. رگ کنجکاو از ریشه‌ی خود، قصد بازگشت به ابیس را دارد و این مقصد مشترک زمینه ساز سفر دو شخصیت اصلی داستان می‌شود. رگ در مواردی متعدد درست در نقطه‌ی مقابل ریکو قرار دارد؛ برای مثال با وجود آنکه او از بدنی قدرتمند و مقاوم برخوردار است، اما در شجاعت و بی پروایی حرف زیادی جلوی ریکو برای گفتن ندارد یا به اندازه‌ی او از زنده ماندن و مسیریابی در ابیس مطلع نیست. داستان با درکنار هم قرار دادن این دو قطب مخالف درکنار هم، زوج مرکزی جذابی را می‌سازد که از شیمی بالایی برخوردار هستند. نکته‌ی قابل تحسین در شخصیت پردازی آکیهیتو سوکوشی این است که با وجود آنکه ریکو و رگ مکمل هم هستند، اما بی نقص نیستند؛ در رفتار و تصمیم گیری‌های آن‌ها خامی دیده می‌شوند و حتی گاها در نقاط قوت خود دچار اشتباه می‌شوند. ریکو و رگ درکنار هم رشد می‌کنند، در نقاط قوت خود قوی‌تر می‌شوند و با کمک‌ یکدیگر رفته رفته به آنچه باید باشند تبدیل می‌شوند؛ این اتفاق بسیار اورگانیک و به شکلی متداوم طی آرک‌های داستانی متفاوت روی می‌دهد و سند دیگری است که چرا Made in Abyss از بسیاری از انیمه‌های هم نسل خود یک سر و گردن بالاتر است.

رگ و سایر بچه‌های یتیم خانه با بک گراند کف پوش و لوازم چوبی قهوه‌ای رنگ در انیمه Made in Abyss

این ظرافت نگارش فقط به دو شخصیت اصلی ختم نمی‌شود و اگر بخواهیم صادق باشیم، به جز دیگر بچه‌های یتیم خانه و شخصیت‌های سطح که تنها در دو سه قسمت ابتدایی حضوری پررنگ در داستان دارند، شخصیت‌های فرعی از جذابیتی در حد ریکو و رگ و بعضا بیشتر برخوردار هستند. Made in Abyss به خاطر ماهیت انسان دربرابر طبیعت داستانش، شخصیت‌های زیادی ندارد؛ در داستانی با شخصیت‌های کم، پردازش ناصحیح و سطحی و شخصیت پردازی یک خطی گناهی نابخشودنی محسوب می‌شود. سوکوشی با دقت عمل خاص خود تلاش کرده حتی فرعی‌ترین شخصیت‌های سریال ضمن داشتن ظواهری متمایز، هر یک از پترن‌های رفتاری و گفتاری خاص خود برخوردار و جایگاهی خاص و کلیدی در داستان داشته باشند. دیگر نکته‌ی قابل تحسین شخصیت پردازی سوکوشی را باید در واقعی بودن نگارش مهره‌های داستانی جست و جو کرد؛ تقریبا تمام شخصیت‌های داستان را نه در دو قطبی سفید و سیاه، که می‌توان بر برداری از خاکستری نشان داد. همه‌ی شخصیت‌ها از اهداف و امیال شخصی خود برخوردار هستند و حتی در صورت انجام شنیع‌ترین کارها، ما در این داستان با شر محض شر مواجه نیستیم.

در این اثر وزن زیادی از داستان سرایی، اتمسفر و دنیاسازی بر دوش جلوه‌ی بصری است

شخصیت ناناچی از انیمه Made in Abyss و پیچک‌های سبز و پشت زمینه‌‌ی بوته

از شخصیت پردازی بسیار خوب این اثر که بگذریم اما همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم، نقطه قوت اصلی این اثر دنیاسازی آن است. از آنجایی که با اثری در ژانر ماجراجویی طرفیم و داستان ترجیح می‌دهد برعکس دنیایی که عرضه کرده، به دیالوگ‌ها و تک‌گویی‌های پیچیده متکی نباشد و لحن را ساده و صمیمی نگه دارد، وزن زیادی از داستان سرایی، اتمسفر و دنیاسازی برعهده‌ی جلوه‌ی بصری است. محیط از نظر بصری درست مثل افت و خیز داستان از جذابیتی مثال زدنی برخوردار است و تاثیری شگرف در لذت بخش بودن سفر پیش رو دارد. پشت زمینه‌ها در این اثر درست در راستای خط ذهنی نویسنده در نگارش داستان قرار دارند و Made in Abyss را به یکی از چشم نوازترین انیمه‌های چند سال اخیر از نظر بصری تبدیل می‌کنند. سبک طراحی خاص و حداقل گرایانه‌ی شخصیت‌ها باعث می‌شود که جزئیات و ریزنگاری به کار رفته در ترسیم طبیعت و پشت زمینه‌ها بیش‌ازپیش به چشم بیاید و نظرها را به سوی خود جلب کند.

نه چند قسمت ابتدایی و نه سبک طراحی شخصیت‌ها اما هرگز بیننده را برای داستان تاریک و خونینی که قرار است در ادامه‌ی ماجرا ببیند، آماده نمی‌کند؛ در عین استفاده از سبک طراحی شخصیتی که بیشتر به آثار کودک و نوجوان شباهت دارد، Made in Abyss هیچ ترسی از به تصویر کشیدن خشونت عریان و پر جزئیات ندارد. این صحنه‌ها شاید در اولین نگاه تعجب برانگیز و شوکه کننده به نظر بیایند، اما کم کم به یکی از پایه‌های اصلی داستان و اصلا از جذابیت‌های انیمه بدل می‌شوند. در طرف دیگر، درست در نقطه‌ی مقابل شخصیت‌های انسانی، طراحی هیولاهای داستان قرار دارد. کو یوشیناری، طراح هیولاهای Made in Abyss، سنت ژاپن در خلق هیولاهایی جدید اما ترسناک و با آناتومی‌هایی عجیب را حفظ و در خلق این تهدیدات جدی ابیس، بی شباهت به هر اثر دیگری عمل کرده است. انیمیشن و پویانمایی روان و طبیعی انیمه تقابل شخصیت‌ها با این هیولاها و به‌طور کلی صحنه‌های اکشن را به یکی دیگر از برگ‌های برنده‌ی آن بدل می‌کند.

Made in Abyss هیچ ترسی از به تصویر کشیدن خشونت عریان و پر جزئیات ندارد

این پکیج کامل در Made in Abyss به موسیقی خوب و گوشنواز نیز مزین شده است؛ بیشتر قطعات استفاده در موسیقی متن این انیمه آهنگ‌هایی ارکسترال‌اند که درست همچون داستان و تصویر، منعکس کننده‌ی دو وجهه‌ی زیبا و ترسناک ابیس هستند. صحنه‌های بسیاری در این انیمه وجود دارد که تماما بار احساسی‌اشان بر دوش موسیقی متن است؛ از ترسی که هر ثانیه بیشتر می‌شود، تا گذشته‌ای تلخ یا کنجکاوی شخصیت‌ها، احساسات گسترده‌ای در قطعات ساخته شده توسط کوین پنکین (Kevin Penkin) استرالیایی نهفته شده است. با وجود آنکه ممکن است تعداد محدودی از آهنگ‌ها به گوش آشنا بیایند و آنچنان بوی یگانگی و تازگی ندهند، اما اغلب قطعات به‌گونه‌ای تنظیم شده‌اند که کاملا چکیده‌ای از فضای ترکیبی و طبیعی-پسا آخر الزمانی داستان را دارا و درست به همان اندازه جادویی باشند.

دانلود ویدیو از آپارات

اگر وارد جزئیات نشویم و به کلیت داستان نگاه کنیم، Made in Abyss پیکره‌ی خود را بر فرمول یک ماجراجویی کلاسیک بنا کرده، اما این عملکرد متفاوت و مثال زدنی در سایر وجهات، استفاده بسیار خوب از پتانسیل‌های موجود و ظرافت عمل در پردازش جزئیات است که آن را به اثری با ارزش بدل می‌کند. این انیمه این روزها شاخص و استانداردی در ژانر خود محسوب می‌شود و به جز مشکلاتی کوچک در تنظیم ضرب آهنگ روایت، ایراد خاص و قابل توجهی نمی‌توان به آن گرفت. بعد از تماشای فصل اول انیمه، ادامه‌ی رسمی داستان را در سومین فیلم از این مجموعه یعنی Made in Abyss Movie 3: Fukaki Tamashii no Reimei می‌توانید تماشا کنید. شایان ذکر است که شما می‌توانید به‌جای تماشای فصل اول، خلاصه‌ی آن را در قالب دو فیلم Made in Abyss Movie 1: Tabidachi no Yoake و Made in Abyss Movie 2: Hourou Suru Tasogare ببینید، اما توصیه می‌شود برای آشنایی بهتر با شخصیت‌ها و داستان انیمه، فصل اول را به‌صورت کامل تماشا کنید.

کپی لینک

انیمه‌های مشابه:

Girls' Last Tour:

تنها صدایی که سکوت زمستانی خرابه‌های به جا مانده از شهری بزرگ را بر هم می‌زند، صدای یک موتور سیکلت است؛ سواران این موتور سیکلت چیتو و یوری، تنها بازماندگان این شهراند. این دو دختر برای زنده ماندن به کمپ‌های نظامی سرک می‌کشند تا غذا و ابزار مورد نیاز خود را فراهم کنند و اوقات فراغتشان را به تماشای بقیای شهر می‌گذرانند. چیتو و یوری خیلی از اوقات با سختی‌ کمر شکن تنهایی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اما تا وقتی یک دیگر را دارند، برآمدن از پس غم بزرگ تنها افراد زنده‌ی زمین بودن برایشان آسان‌تر می‌شود. شور و هیجان یوری و وقار چیتو ترکیبی را می‌سازد که به روزگار تاریک این دو رنگی براق می‌زند. روزگار این دو با کارهایی تمرین تیراندازی، کتاب خواندن و برف بازی در میادین نبرد یخ زده سر می‌شود.

Girls' Last Tour در دنیایی از زمین‌هایی بی حاصل و ساختمان‌های متروکه، داستانی از تلاش دو دختر برای پیدا کردن آخرین کورسوهای امید در دنیایی مرده را روایت می‌کند.

شخصیت‌های انیمه‌ی A Place Further Than The Universe با پشت زمینه‌ی آسمان غروب و زمین‌های برفی و یخ زده

A Place Further Than The Universe

ماری تاماکی همیشه به دنیای پیرامون و عجایب آن علاقه‌مند بوده و رویای دست یافتن به ناشناخته‌های کیهان را در سر می‌پرورانده. با وجود این اشتیاق و کنجکاوی، ترس، اضطراب و عدم وجود اعتماد به نفس کافی سد راه محقق شدن آرزوهای او شده‌اند. او حالا که به سال دوم دبیرستان پا گذاشته، با خود عهده کرده است عزم خود را جزم کند و اجازه ندهد جوانی‌اش بیش از این هدر برود؛ بااین‌حال حرف زدن آسان است و ترس شدید او کماکان مانع برداشتن قدم اول در مسیر رویاها می‌شود. این اوضاع اما وقتی ماری با دختری دیگر که خود رویاهای بزرگی در سر دارد ملاقات می‌کند، دستخوش تغییر می‌شود.

شیراسه کوبوچیزاوا که شدیدا تحت تاثیر ناپدید شدن مادرش قرار گرفته، سخت پیگیر آن است که سفری به قطب جنوب داشته باشد. با وجود آنکه او کماکان شکی در دل دارد و تقریبا توسط همه به سخره گرفته می‌شود، شیراسه مصمم است که به این سفر اکتشافی برود و ردپای مادرش را دنبال کند. ماری تحت تاثیر اراده‌ی شیراسه، به این سفرر دور و دراز ملحق می‌شود؛ دیری نمی‌گذرد که دو دختر دیگر به نام‌های هیناتا و یوزوکی به این تیم اکتشافی کوچک می‌پیوندند.

شخصیت‌های سومالی و نگهبان از انیمه Somali to Mori no Kamisama با پشت زمینه‌‌ی گل‌ها و گیاهانی با رنگ‌های درخشان

Somali to Mori no Kamisama

دنیای Somali to Mori no Kamisama خانه‌ای برای ارواح، گابلین‌ها و سایر موجودات عجیب اساطیری است. در این دنیا انسان‌ها در اقلیتند و اغلب مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند. در این دنیا روزی یک گولم با دختر بچه‌‌ای تنها ملاقات می‌کند. این انیمه داستان زوجی عجیب را روایت می‌کند؛ کودکی از گونه‌ای نابود شده و نگهبان جنگل. در این اثر ما شاهد سفرها و شکل گیری رابطه‌ای نزدیک و دلگرم کننده میان این دو هستیم.

شخصیت‌های راحل و بام از انیمه Tower of God

Tower of God

برجی وجود دارد که افرادی خاص و برگزیده را با وعده‌ی برآورده کردن عمیق‌ترین خواسته‌های درونی‌اشان به سوی خود جذب می‌کند. ثروت، شهرت، قدرت یا هر چیزی ورای آن‌ها را می‌توان در بالای این برج به‌دست آورد.

بیست و پنجمین بام نام پسری است که تمام خود را در غاری تاریک گذرانده و چیزی جز نوری دست نیافتنی در زندگی خود نداشته. وقتی دختری به نام راحل از سوی آن نور به زندگی بام می‌آید، دنیای او می‌لرزد و برای همیشه تغییر می‌کند. راحل سریعا به دوست صمیمی بام تبدیل می‌شود و درس‌های زیادی از دنیای بیرون به او می‌آموزد. این شادی اما پایدار نیست و وقتی که راحل به بام می‌گوید که قصد دارد او را برای رفتن به برج ترک کند، دنیای پسرک بیچاره روی سرش خراب می‌شود.بام سوگند یاد می‌کند که راحل را همه جا دنبال کند؛ این تصمیم او را به ورودی برج می‌رساند و درست همانجا، معجزه‌ای رخ می‌دهد.

این مقدمه‌ای به ماجرای بام بود؛ پسری که توسط برج انتخاب نشده بود، اما با اراده‌ی خود دروازه‌ی آن را گشود. مهمانان ناخوانده‌ای که به برج قدم می‌گذارند را «غیر عادی‌ها» خطاب می‌کنند؛ افرادی که هر بار به برج قدم می‌گذارند، بنیان آن را به لرزه در می‌آورند.

شخصیت اما از انیمه The Promised Neverland با پشت زمینه‌ی جنگل سبز با درختان بلند

The Promised Neverland

در میان جنگلی بزرگ و دیوارهایی بلند، یتیم خانه‌ای به نام خانه‌ی گریس فیلد وجود دارد. کودکان زیادی شاد و خرم درست مثل یک خانواده در گریس فیلد زندگی می‌کنند. زنی به نام ایزابلا نقش مادر این خانواده‌ی بزرگ را برعهده دارد و به نیازهای کودکان یتیم خانه رسیدگی می‌کند. با وجود آزمون‌های روزانه‌ای که همه‌ی بچه‌ها الزاما باید در آن‌ها شرکت داشته باشند، ایشان می‌توانند باقی وقت خود را هر طور که می‌خواهند بگذرانند. اغلب بچه‌ها وقت خود را به بازی کردن در محوطه‌ی بزرگ یتیم خانه می‌گذرانند و مانعی جز یک قانون در مقابلشان نیست؛ هیچ یک از بچه‌ها نباید تحت هیچ شرایطی نباید از یتیم خانه خارج شوند.

بچه‌های یتیم خانه سر زمانی خاص توسط خانواده‌هایی جدید به فرزند خواندگی پذیرفته می‌شوند و این به معنای پایان دوران سرخوشی و بازی‌های کودکانه در حیاط یتیم خانه است. دراین‌میان اما نکته‌ای عجیب وجود دارد؛ هیچ‌گاه خبری از بچه‌هایی که گریس فیلد را به مقصد خانه‌ی جدید خود ترک کرده‌اند به گوش سایر ساکنین یتیم خانه نمی‌رسد. این مسئله شکی را در دل سه تن از بچه‌های بزرگ‌تر یتیم خانه شغله‌ور می‌سازد. دراین‌میان یک حادثه‌ای تکان دهنده پرده از چهره‌ی واقعی ایزابلا و سرنوشت تلخی که در انتظار کودکان گریس فیلد است، برمی‌دارد.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات