حقایق جالب فیلم Avengers: Endgame | از فیلمنامه ابتدایی تا ایده سفر در زمان
طرفدار دنیای سینمایی مارول باشیم یا از آن بدمان بیاید نمیتوانیم موفقیتهای سرسامآور فیلمهای این جهان را نادیده بگیریم. جهانی که تاثیر شگرفی در صنعت سینما از خود بهجای گذاشته و جریان اصلی فیلمهای بلاکباستری را برای همیشه دستخوش تغییراتی اساسی کرده است. مجموعهای که در سراسر جهان میلیونها طرفدار دو آتیشه دارد و اگر یک نگاه جزئی به بودجه فیلمهای آن و بعد از آن یک نگاه کوچک به میزان فروش آن فیلمها در باکسآفیس کنیم بهراحتی متوجه میشویم که با چه دنیای بزرگ و مهمی طرف هستیم. دنیایی که احتمالا میتوانیم مهمترین مجموعه آن را مجموعه Avengers بدانیم که در فیلمهای آن تقریبا تمام ابرقهرمانهای این جهان حضور دارند و با تماشای فیلمهای آن خون در رگهای طرفداران آن با سرعت بیشتری حرکت میکند.
مجموعه فیلمهای انتقام جویان با فیلم Avengers: Endgame به پایان خود رسید. فیلمی که بدون شک یکی از بزرگترین، مهمترین و بهترین اکشنهای تاریخ سینما تلقی میشود که با فروش دیوانهکننده ۲.۸ میلیارد دلاری خود به ما نشان میدهد که با یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ روبهرو هستیم. فیلمی که تنها در ۲۰ روز توانست به فروش ۲.۵ میلیارد دلاری برسد و در این زمینه در تاریخ سینما رکورددار است. همچنین Avengers: Endgame با بودجه هنگفت ۳۶۰ میلیون دلاری خود یکی از پرخرجترین فیلمهای تاریخ صنعت سینما نیز بهشمار میرود. کمتر از یک هفته دیگر به دومین سالگرد اکران این فیلم خواهیم رسید و بههمیندلیل تصمیم گرفتین تا در این مقاله نگاهی کنیم به نکات و حقایق جالب آن؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاعی نداشته باشید.
«توجه: مطالعه این مقاله ممکن است قسمتهای مهمی از داستان فیلم Avengers: Endgame را برای شما اسپویل کند».
۱- وجود فیلمنامههای متفاوت
ترینه ترن، تهیهکننده اجرایی Endgame در مصاحبهای درباره وجود فیلمنامههای متفاوت برای فیلمهای Avengers: Infinity War و Avengers: Endgame گفت: «ما از قبل از ساخت Infinity War اطلاع داشتیم که دو فیلم آینده این مجموعه از لحاظ محبوبیت و محتوا بسیار مهم خواهند بود و بههمیندلیل تصمیم گرفتیم تا از فیلمنامه این دو فیلم تا جای ممکن مراقبت کنیم تا ذرهای از اطلاعات آنها فاش نشود. بهمنظور انجام این کار ما از پروتکلهای امنیتی شدیدی استفاده کردیم و خوشحالیم که درنهایت در انجام این کار موفق بودیم».
او ادامه داد: «تنها بازیگری که تمام محتوای فیلمنامهها را قبل از شروع مراحل ساخت مطالعه کرد، رابرت داونی جونیور بود، تنها همین یک نفر از بین بازیگران از جزییات فیلمنامه اطلاع داشت. تیم مارول برای مراقبت از فیلمنامهها دو نسخه متفاوت از فیلمنامه هر دو فیلم را تهیه کرده بود و هرکدام از آنها اسم رمز مخصوص به خود را داشتند. فیلمنامه اصلی با نام کد قرمز (Code Red) و فیلمنامه تقلبی با نام کد آبی (Code Blue) در میان صحبتهای آنها خطاب میشدند. بهاینصورت افراد کمی از جزییات فیلمنامه اطلاع داشتند و کسی نمیدانست این کدها متعلق به کدام فیلمنامه هستند».
کوین فایگی، رئیس استودیو مارول نیز در تایید حرفهای ترن توضیحات جالب دیگری ارائه داد و گفت: «درست است که ما فیلمنامههای متفاوتی برای این دو فیلم داشتیم و از فاش شدن محتویات آنها بهطور بسیار سختگیرانهای جلوگیری کردیم ولی باید بدانید که تقریبا ۹۰ درصد هر دو فیلمنامه یکسان بودند و ما تنها لحظات مهم و اساسی هر فیلم را در فیلمنامهها تغییر میدادیم. برای مثال اتفاقی مانند کشته شدن شخصیت لوکی در فیلم Infinity War در فیلمنامه تقلبی وجود نداشت و تنها کسانی که فیلمنامه اصلی را مطالعه کرده بودند از این موضوع اطلاع داشتند».
۲- استفاده از جلوههای تصویری برای نشان دادن شخصیت تونی استارک
در آغاز فیلم Avengers: Endgame ما شاهد شخصیت تونی استارک هستیم که مدت زیادی را در فضا بهسر برده است؛ او بهمدت ۲۲ روز در فضا زندگی کرده و این موضوع تاثیر زیادی روی شرایط فیزیکی او داشته. زمانیکه او را درحال فرستادن یک پیام به شخصیت پپر پاتز میبینیم، تونی استارک ظاهرا وزن زیادی از دست داده و بسیار لاغر شده است. نکته جالب درباره این موضوع این است که رابرت داونی جونیور، بازیگر نقش تونی استارک بههیچوجه وزن خود را برای ایفای نقش در این قسمت کم نکرده و حتی یک کیلوگرم هم وزن او تغییری نکرده است. همه چیزی که ما در این لحظات مشاهده میکنیم نتیجه جلوههای کامپیوتری هستند.
تونی استارک: «دیگه مهم نیس ما چند نفر رو از دست دادیم، این مهمه که کیا هنوز با ما هستن، ما انتقامجویانیم و باید این کار رو به سرانجام برسونیم»
جو روسو، کارگردان این فیلم درباره این سکانس و لحظات ابتدایی فیلم توضیح داد و گفت: «درابتدا باید تشکر ویژهای کنم از تیم VFX این فیلم و کسانی که مسئولیت جلوههای ویژه و کامپیوتری این فیلم را برعهده داشتند. ما درنظر داشتیم با نشان دادن تونی استارک با آن شرایط فیزیکی او را بسیار نزدیک به مرگ نشان دهیم. اینگونه بینندههای این فیلم فکر میکردند که حتی ممکن است ما درابتدای فیلم تونی استارک را از فیلم حذف کنیم و او بهخاطر شرایط فیزیکی خود جانش را از دست بدهد. اگر حتی برای یک لحظه این فکر در ذهن مخاطبان و طرفداران این فیلم شکل گرفته باشد، ما کارمان را به خوبی انجام دادهایم و با جلوههای ویژه شرایط فیزیکی تونی استارک را بهخوبی بهتصویر کشیدهایم».
۳- داستان اضافه وزن شخصیت ثور
در قسمت مهمی از فیلم Avengers: Endgame شاهد شخصیت ثور هستیم که با افسردگی دستوپنجه نرم میکند. او در این قسمت اضافه وزن شدیدی پیدا کرده و هیچ علاقهای به انجام کارهای دیگر ندارد. این موضوع که شخصیت ثور به این حال و روز بیفتد نیز داستان جالبی دارد. در سکانسی از فیلم که شخصیتهای تونی استارک و استیو راجرز درحال مشاجره کردن هستند پشت سر آنها میتوانیم شخصیت ثور را ببینیم که در حال خوردن نان است، بله درست شنیدید، او را میتوانیم درحال خوردن نان ببینیم. جلوی شخصیت ثور کاسهای قرار دارد که پر از تکههای نان است. شخصیت ثور مگر به نان احتیاج دارد؟ بااینحال این موضوع پیشنهاد کریس همسورث، بازیگر شخصیت ثور بود که قصد داشت داستانی برای پشت زمینه چاق شدن و افسردگی شخصیت ثور تهیه کند. این پیشنهاد با موافقت سازندگان فیلم همراه شد و اینگونه میتوانیم منشا چاق شدن ثور را در فیلم ببینیم.
۴- داستان شخصیت اسکات لنگ (مرد مورچهای)
بعد از تمام اتفاقاتی که در مجموعه سینمایی انتقام جویان شاهد آنها بودیم، باور داشتن به وجود زندگی در کره زمین تقریبا از بین رفته بود. برادران روسو قصد داشتند تا از راهی کوچک و زیبا این باور را در ذهن مخاطب خود حک کنند. آنها در مصاحبهای درباره این موضوع توضیحات جالبی دادند و گفتند: «زمانیکه شما در فیلم خود شخصیتی دارید که ذاتا شخصیتی خندهدار و بامزه است، مطمئن هستید که آنها بهترین راه برای انتقال احساسات به بیننده هستند. شخصیت اسکات لنگ (مرد مورچهای) با بازی هنرمندانه پال راد بهترین گزینه برای انتقال این احساسات بهشمار میرفت».
آنها در ادامه توضیح دادند: «سکانسی که اسکات لنگ در خیابانهای سن فرانسیسکو سرگردان است و کمکم متوجه میشود چه اتفاقاتی روی کره زمین افتاده دقیقا هدف ما برای منتقل کردن این احساسات به مخاطب را دنبال میکند. این موضوع منطقی است که وجود داشتن زندگی در کره زمین را تنها ازطریق چشمهای شخصیت اسکات لنگ به مخاطب منتقل کنیم. بازی بسیار زیبای پال راد میتواند تاثیر بسیار زیبا و مهمی از لحاظ احساسی روی مخاطب داشته باشد و ما هم خوشحالیم که این موضوع دقیقا همانطور که انتظار داشتیم پیش رفت».
۵- داستان شکل گرفتن ایده سفر در زمان
در گفتوگویی میان کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی، نویسندگان فیلم Avengers: Endgame و رسانه اینسایدر پس از اکران این فیلم، این دو توضیحات بسیار جالبی درباره معقوله سفر در زمان در این فیلم دادند. آنها با اشاره به این موضوع که نوشتن فیلمنامههای اصلی Endgame و Infinity War را بدون هیچگونه وقفهای میان آنها نوشتهاند، توضیح دادند که برای حل مشکلی که خودشان درست کرده بودند درحال تقلا کردن بودند. کریستوفر مارکوس در این مصاحبه گفت که آنها درابتدا با ایده سفر در زمان موافق بودند ولی پس از جمعبندی به این نتیجه رسیدند که این ایده میتواند احمقانهترین ایده در تمام فیلمهای Avengers باشد.
او در ادامه افزود: «ما پس از بررسی جوانب خوب و بد این قضیه به این نتیجه رسیدیم که سفر در زمان میتواند آسیبی جدی به خط داستانی فیلم وارد کند و پس از بررسیهای فراوان متوجه شدیم که مجموعه مرد مورچهای و شخصیت اسکات لنگ میتواند این معقوله را بهطور منطقی وارد فیلم Endgame کند. ایده سفر در زمان برای شخصیت Ant-Man دور از ذهن نبود و ما توانستیم به کمک این شخصیت این ایده مهم و بزرگ را بهتصویر بکشیم. تا آن زمان ما حتی به این ایده در قالب این شخصیت فکر هم نکرده بودیم و پس بررسیها متوجه شدیم که این موضوع میتواند منطقی باشد. حتی اگر از لحاظ علمی به قضیه نگاه کنیم میتوانیم ریشههای ایده سفر در زمان را در این مجموعه و شخصیت مرد مورچهای بینیم».
کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی درباره مکانیزم سفر در زمان عقیده مشترکی داشتند؛ هر دوی آنها این موضوع را تایید کردند که نوشتن فیلمنامه درباره ایده سفر در زمان سختترین و چالشبرانگیزترین قسمت خط داستانی فیلمنامه بوده است. آنها توضیح دادند که سخت بودن ماجرا به جایی مربوط میشود که آنها موظف بودند درکنار سرگرمکننده بودن این موضوع برای بینندگان آن را منطقی بهتصویر بکشند. بهنظر شما آنها موفق به انجام این کار شدهاند؟
۶- کاپیتان آمریکا و Soul Stone
یکی از ۶ سنگ ابدیت خط داستانی انتقامجویان سنگ روح یا Soul Storm نام دارد. سنگی که درنهایت در منطقه ورمیر (Vormir) پیدا شد و ما متوجه شدیم که Red Skull از آن مراقبت میکند. برای بهدست آوردن سنگ روح باید یک انسان را که برای ما بسیار عزیز است، قربانی و بهاینترتیب میتوانیم به این سنگ مهم و ابدیت دست پیدا کنیم. همچنین همه میدانیم که تانوس برای بهدست آوردن این سنگ نارنجی رنگ دختر خود را قربانی کرد تا بتواند به کمک این سنگ جادویی تمام روحهای موجود در هستی را کنترل کند. صاحب این سنگ میتواند تصمیم بگیرد که چه کسی زنده بماند و چه کسی جانش را از دست بدهد و بههمیندلیل میتواند مهمترین سنگ ابدیت لقب بگیرد.
حالا این موضوع به شخصیت کاپیتان آمریکا چه ارتباطی دارد؟ طبق اعلام برادران روسو آنها قصد داشتند تا شخصیت کاپیتان آمریکا را به سنگ روح (Soul Stone) تبدیل کنند. آنها قبل از نوشتن فیلمنامه این ایده را بین خودشان مطرح کرده و حتی برای عملی کردن آن مشتاق بودند ولی این ایده به سرعت از چشم آنها افتاد و متوجه شدند که بههیچوجه منطقی و جالب نخواهد بود. آنها در مصاحبهای گفتند که این ایده یکی از بدترین ایدههایی بوده است که آنها در نظر داشتند و خوشحال هستند که این موضوع به نسخه نهایی فیلمنامه راه پیدا نکرده است.
نکته جالب درباره تغییرات فیلمنامه اصلی و پایانی فیلم به قسمت انتهایی فیلم مربوط میشود. در فیلمنامه ابتدایی شخصیت کاپیتان آمریکا قصد داشت تا پس از نجات جهان تمام سنگهای ابدیت را دقیقا به همان مکان و همان بازه زمانیکه آنها دزدیده شدهاند، برگرداند. به این موضوع هیچوقت در فیلم Avengers: Endgame اشارهای نشد ولی اگر این اتفاق میافتاد، دیدار کاپیتان آمریکا و رِد اسکال که محافظ سنگ روح بهشمار میآمد، میتوانست جالب باشد.
۷- داستان هاوکآی و بلک ویدو
در مورد قبلی درباره سنگ روح و نحوه بهدست آوردن آن توضیح دادیم. طبق توضیحات سازندگان فیلم آنها تصمیم سختی را برای انتخاب شخصیتهای موردنظر برای بهدست آوردن این سنگ داشتند. طبق جزییاتی که از آنها اطلاع داریم برای بهدست آوردن این سنگ باید یک نقر قربانی شود و سازندگان قصد داشتند تا این اتفاق را به یک اتفاق احساسی و تأثیرگذار تبدیل کنند. استیون مکفیلی درباره این خط داستانی و تصمیم تیم سازنده توضیحات جالبی داد و گفت: «ما برای داستان بهدست آوردن سنگ روح به افرادی نیاز داشتیم تا علاوهبر اینکه به یکدیگر علاقهای هرچند کم داشته باشند، مخاطبان هم آنها را دوست داشته باشند».
او در ادامه افزود: «اگر ما شخصیتهایی مانند راکت راکون و نبیولا را برای انجام این کار میفرستادیم قطعا و مسلما آن لحظه به لحظهای تأثیرگذار تبدیل نمیشد. بههمیندلیل برای این خط داستانی شخصیتهای بلک ویدو و هاوکآی انتخابهای واضح و بهتری تلقی میشدند. شخصیتهایی که بینندگان آنها را دوست دارند و دوستهای خوبی هم برای یکدیگر هستند. مسلما از دست دادن هرکدام از آنها به سکانسی احساسی و تأثیرگذار تبدیل میشد و بینندگان فیلم هم با این موضوع ارتباط خوبی برقرار میکردند».
مکفیلی درباره مرگ بلک ویدو نیز توضیحات قابل توجهی داد و گفت: «بسیاری از طرفداران این مجموعه فکر میکردند و فکر میکنند که شخصیت بلک ویدو را میتوانیم بهوسیله ماشین زمان یا سنگ زمان به زندگی برگردانیم. او خودش را در راه بهدست آوردن سنگ روح فدا کرد و قبل از این کار شخصیت رد اسکال بهطور واضح به او گفت که برگشت از این تصمیم غیرممکن خواهد بود. این موضوع طبیعت سنگ روح است که قربانی کردن یک نفر برای بهدست آوردن آن بهمعنای از دست دادن آن شخص برای همیشه بهشمار میرود. پس جواب منفی است، شخصیت بلک ویدو نمیتواند به زندگی برگردد».
۸- رابطه تونی استارک و پیتر پارکر
اگر فیلمهای Spider-Man: Homecoming و Capitan America: Civil War را دیده باشید، میدانید که شخصیت تونی استارک اهمیت بسیار زیادی برای پیتر پارکر قائل است. در Endgame ما متوجه شدیم که اهمیت پیتر برای تونی بهقدری بود که تونی استارک عکسی از او را درکنار عکس پدرش یعنی هاوارد استارک در آشپزخانه خانه خود نگهداری میکرد. او سالها این عکس را در آن مکان قرار داده بود بهطوری که اگر نمیدانستیم امکان داشت فکر کنیم پیتر پارکر یکی از اعضای خانواده تونی بهشمار میرود. با اینکه بین این دو شخصیت همیشه یک رابطه پدر پسرانه عمیقی وجود داشته ولی در هیچکدام از فیلمها به این موضوع بهصورت مستقیم اشاره نشده است.
برادران روسو در مصاحبهای درباب فیلم Avengers: Endgame و درباره رابطه این دو شخصیت توضیحات جالبی دادند و گفتند: «پیتر مانند فرزند دیگر تونی بهشمار میرود که مفقود شده است و تونی به این چشم به پیتر نگاه میکند. تونی با اینکه درحالحاضر یک دختر دارد (مورگان) ولی ناراحتی مفقود شدن فرزند دیگرش هیچوقت او را رها نکرده و همیشه با او خواهد ماند. تونی با نگاه کردن به پیتر میتواند تا حد بسیار کمی ناراحتی جای خالی فرزند دیگر خود را التیام ببخشد و همیشه با این غم خود در کشمکش خواهد بود. ما قصد داشتیم دقیقا بهوسیله همین رابطه یک خط داستانی احساسی برای این دو شخصیت و بینندگان فیلمهای MCU ایجاد کنیم».
۹- فیلمبرداری Endgame همزمان با Infinity War
همانطور که قبلا اشاره کردیم فیلمنامه فیلمهای Avengers: Endgame و Avengers: Infinity War بهطور همزمان نوشته شدند و هنگام ساخت Infinity War فیلمنامه Endgame نیز آماده بود. استیون مکفیلی، نویسنده این فیلم در مصاحبهای با اشاره به این موضوع گفت که برخی از سکانسهای فیلم پایان بازی در مراحل ساخت جنگ ابدیت فیلمبرداری شدهاند. او دلیل این موضوع را همزمان شدن برخی از خطهای داستانی دو فیلم اعلام کرد ولی به تمام این سکانسها اشارهای نکرده است. او برای این موضوع تنها یک مثال زد؛ سکانسی که در آن شخصیتهای ثور و راکت راکون در زمان سفر میکنند و در زمان به عقب برمیگردند، سالها پیش و در سال ۲۰۱۷ و در زمان ساخت فیلم Infinity War فیلمبرداری شده است. او همچنین گفت که تعداد سکانسهایی که در زمان ساخت فیلم قبلی ضبط شدهاند زیاد نیست و تنها چند سکانس کوتاه از فیلم Endgame در زمان ساخت فیلم قبلی تهیه شدهاند.
۱۰- پوشیدن دستکش ابدیت
تمام دردسرها و داستانهایی که پشت سر گذاشتیم به پوشیدن و استفاده از دستکش ابدیت که در دستان تانوس بود، ختم میشود. ما در فیلم مشاهده کردیم که بهدست کردن این دستکش توسط بروس بنر چه بلایی سر او آورد و دردی بسیار شدید را به او تحمیل کرد. پس از او نوبت به تونی استارک رسید و دیدیم که او موفق شد این دستکش را کنترل کند و از پوشیدن آن جان سالم به در ببرد. برادران روسو در توضیحاتی که درباره خطهای داستانی فیلم دادند به این موضوع هم اشاره کردند که لباس مخصوصی که تونی استارک به تن میکرد، باعث شد تا او بتواند از آسیبهای جدی و احتمالی این دستکش در امان بماند.
بااینحال تونی استارک در فیلمنامه ابتدایی قرار نبود شخصیتی باشد که درانتها این دستکش را بهدست میکند. اگر کتابهای کامیک این مجموعه را خوانده باشید حتما اطلاع دارید که شخصیت نبیولا سرانجام توانست این دستکش را بهدست کند و هیج مشکلی هم برای او پیش نیامد. سازندگان و نویسندگان فیلم هم بههمیندلیل درابتدا قصد داشتند تا نبیولا بهجای تونی استارک دستکش ابدیت را در دستان خود قرار دهد ولی در ویرایشهای انتهایی فیلمنامه به این نتیجه رسیدند که شخصیت تونی استارک میتواند با استفاده از این دستکش تاثیرگذاری بیشتری روی مخاطبان فیلم از خود بهجای بگذارد و آن سکانس زیباتر خواهد شد.
جو روسو در مصاحبهای درباره این دستکش توضیحات جالبی داد و گفت: «این دستکش صدماتی دائمی و جبرانناپذیر به قویترین و بزرگترین موجودات جهان وارد میکند. شما شخصیتهای هالک و تانوس را دیدید که پس از استفاده از این دستکش متحمل صدمات بدی شدند. در تمام جهان MCU افراد بسیار کمی وجود دارند که میتوانند این دستکش را بهدست کنند و از صدمات و دردهای شدید آن در امان باشند. پس اگر جایی این دستکش را پیدا کردید پیشنهاد میکنم از پوشیدن آن پرهیز کنید».
نظر شما همراهان همیشگی سایت زومجی درباره فیلم Avengers: Endgame چیست؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره این فیلم در ذهن دارید که در این مقاله به آن اشارهای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت زومجی به اشتراک بگذارید.
نظرات