معرفی سریال زخم کاری | سریال معمایی محمدحسین مهدویان

زخم کاری دومین سریال محمدحسین مهدویان در مقام کارگردان است. از بازیگران این سریال می‌توان به جواد عزتی، رعنا آزادی ور، هانیه توسلی، سیاوش طهمورث و مهدی زمین پرداز اشاره کرد. مهدویان بعد از ساخت سریال آخرین روزهای زمستان که معرفی او به‌عنوان کارگردانی با اندیشه‌های نو بود اثر جدیدش را برای نمایش خانگی ساخته است. آن طور که از شواهد برمی‌آید اثر اقتباسی آزاد از رمان بیست زخم کاری نوشته محمود حسینی‌زاد و مکبث شکسپیر است.

البته با گذشت یک قسمت از سریال، تطبیق دادن اثر با منبع اقتباس زود است اما پس از پایان همین یک قسمت می‌توان تا حدودی شاهد قرابت بین شخصیت سمیرا (رعنا آزادی ور) و لیدی مکبث بود. مهدویان این بار برای نقش اصلی سریال خود به سراغ جواد عزتی رفته است و این چهارمین همکاری آن‌ها بعد از دوگانه ماجرای نیمروز و لاتاری است. نقشی که ابتدا قرار بود محسن تنابنده و بعد هادی حجازی‌فر به ایفای آن بپردازد اما درنهایت قرعه فال به نام عزتی رقم خورد و او نقش مالک مالکی را تصاحب کرد.

در ادامه جزئیاتی از قسمت اول سریال زخم کاری فاش می‌شود

از همان ابتدا وقتی عزتی را در وان یخ می‌بینیم تا حدودی نسبت به شخصیت او و همسرش سمیرا آگاهی پیدا می‌کنیم. او در وان یخ خوابیده و احتمالا این حرکت تمرینی برای انجام کارهای سخت است و همچنین رفتار پرخاشگرانه سمیرا با او تا حدی ما را با فضای روانی ذهنی کاراکتر زن آشنا می‌کند. در ادامه ‌می‌توانیم دریابیم کارهای سختی که مالکی ملزم به آن است یک معامله پرسود است. معامله‌ای که او را در دو راهی خیانت و رعایت امانت قرار می‌دهد.

از همان صحنه‌ای که عزتی با پای گِلی وارد خانه ابراهیم ریزآبادی (سیاوش طهمورث)‌ می‌شود، می‌توان حدس زد که با اثری مرموز و معمایی روبه‌رو هستیم که برای پی بردن به اصل ماجرا باید چند هفته صبر کنیم. عزتی در زخم کاری یک بازی درونی‌شده از خود ارائه می‌دهد و می‌توان آن را از سایر نقش‌های کارنامه کاری او متفاوت دانست. شاید بتوان از نظر ویژگی‌های شخصیتی، کاراکتر او را نزدیک به حجت فیلم شنای پروانه دانست اما با وجود چنین شباهتی او توانسته وجه تمایز کاراکتر مالک را پیدا کند. در پس ذهن مالکی نزاعی به وجود آمده است و او باید تصمیم بگیرد. تصمیمی که می‌تواند مسیر زندگی‌اش را به کلی تغییر دهد.

در قسمت اول می‌بینیم که او به‌شدت مورد اعتماد ابراهیم ریزآبادی (سیاوش طهمورث) است. این اعتماد به خاطر کاربلدی و توانایی بالای عزتی در مذاکره است. این را در صحنه مربوط‌به مذاکره او هم می‌توان دید که معامله را بهتر از سطح خواسته ریزآبادی به نتیجه می‌رساند. مالکی از نظر مالی مشکلی ندارد اما احساس می‌کند در دستگاه ریزآبادی کارگری بیش نیست و سود کارهایی که او می‌کند را دیگران می‌برند. بنابراین تصمیم او به سمت خیانت میل پیدا می‌کند و او برای خود این حق را قائل می‌شود که شماره حساب خود را برای معامله اعلام کند.

در قطب مخالف مالکی، با ناصر ریزآبادی (سعید چنگیزیان)‌ مواجه‌ایم. ناصر پسر ابراهیم ریزآبادی است و به همراه خواهرش ( منصوره با بازی هانیه توسلی که هنوز وارد سریال نشده) وارث مایملک پدر است. ناصر از توجه زیاد ابراهیم به مالکی ناراحت است و این موضوع او را عصبی می‌کند. منحنی درونی عصبانیت او یک شیب آرام را تا رسیدن به نقطه اوج طی می‌کند به طوری که در ابتدا عصبانیت‌اش پنهان بوده و فقط ازطریق نوع سیگار کشیدن قابل فهم است اما رفتار او رفته رفته جلوه بیرونی‌تری پیدا کرده تا جایی که در جلسه پایانی به مالکی متلک می‌اندازد و نارضایتی خود را به شدیدترین شکل با بیرون رفتن از جلسه نشان می‌دهد.

رفتار پرخاشگرایانه ناصر با مالکی، زمانی‌که در پارکینگ جلویش را می‌گیرد به اوج خود می‌رسد و این طور می‌توان تفسیر کرد که مالکی هم در خانه و هم در خارج از خانه باید با مخالفت اطرافیانش دست‌وپنجه نرم کند چرا که پرخاش همسرش به او در سکانس پایانی کم از نوع برخورد ناصر ندارد و چه بسا عصبیت بیشتری را نیز منتقل می‌کند.

شروع زخم کاری دارای آن ضرب روایی که ما را با یک موقعیت جدی مواجه کند نیست اما در کل می‌توان آن را افتتاحیه‌ای قابل قبول دانست. با گذشت یک قسمت، ارزیابی دقیقی نمی‌توان داشت و برای نظر دقیق‌تر باید منتظر قسمت‌های بعدی ماند اما می‌توان گفت که جدیدترین ساخته مهدویان استانداردهایی را در حوزه سریال‌ سازی رعایت کرده است و مخاطب را برای تماشای قسمت دوم آماده می‌کند. سریالی که به نظر می‌رسد در ادامه، جزو آثار برتر نمایش خانگی قرار گیرد. هر چند با همین یک قسمت پخش شده نیز می‌توان آن را جلوتر از بسیاری از سریال‌های دیگر دانست.