آیا شبکه های آنلاین کیفیت آثار هالیوود را پایین میآورند؟
یک حقیقت انکارناپذیر راجع به همهی سرویسهای اشتراکی وجود دارد؛ آنها میخواهند شما را مشترک خود نگه دارند. درآمد اصلی این سرویسها نه از اشخاصی که میآیند و میروند، بلکه از مشترکهایی است که همیشه مشترک میمانند و ماه به ماه از حساب آنها پول برداشت میشود. این سرویسها واقعا در اصل اهمیتی به میزان تعامل مخاطب با خود نمیدهند. برای نتفلیکس یا دیزنی پلاس مشترکی که در ماه ۳ فیلم میبیند و مشترکی که در ماه ۱۰۰ فیلم میبیند، پرداختکنندهی مبلغی یکسان هستند. در نتیجه اولویت شمارهی یک آنها هم این است که انواعواقسام افراد را مشترک خود کنند و مشترک خود نگه دارند.
سرویسهای اشتراکی و در اینجا شبکههای آنلاین استریممحور، هرکدام به سبک خود الگوهای متفاوتی را برای افزایش تعداد مشترکها و حفظ آنها پیش میگیرند. اما اگر در نگاه کلی به اکثر آنها بنگریم، با تاکید روی «تعداد» مواجه میشویم. آنها به شما قول «هفتهای یک فیلم جدید»، «دسترسی به بیشتر از N فیلم» و مواردی از این دست را میدهند. زیرا باید انواعواقسام سلایق را پوشش بدهند و باید انواعواقسام آثار را داشته باشند.
امروزه تعداد فیلمهای تولیدی هالیوود در هر سال به خاطر شبکههای آنلاین بیشتر از همیشه شده است
اگر یک شبکهی آنلاین بگوید که هر سه ماه یک بار مثلا شاهکاری سینمایی را تقدیم مشترکهای خود خواهد کرد، تعداد بسیار زیادی از مشترکهای خود را از دست میدهد؛ هرچهقدر هم که آن فیلمها خوب باشند. اما اگر بگوید هر ماه ۱۰ فیلم به این سرویس اضافه خواهند شد، غالب مشترکها آن را ترک نمیکنند؛ حتی اگر تا آخر عمر خود هیچکدام از آن ۱۰ فیلم را نبینند. مهم این است که آنها به یاد داشته باشند و باور کنند که اگر مشترک نمانند، موارد زیادی را از دست میدهند.
نتیجهی همهی این حرفها هم شد آن که مطابق آمار رسمی، هالیوود حالا سال به سال بیشتر از همیشه فیلم تولید میکند. زیرا شبکههای آنلاین میخواهند هم سرعت ارائهی آثار اختصاصی خود را افزایش دهند و هم آرشیو بزرگتر، شلوغتر و متنوعتری داشته باشند.
این پروسه نه آرامتر که سریعتر و جدیتر خواهد شد. چرا؟ چون اکنون بسیاری از استودیوها دیگر شبکههای خود را دارند. از سال ۲۰۲۲ میلادی به بعد، یونیورسال و شبکه NBC دیگر فیلمها و سریالهای خود را فقط روی شبکه آنلاین Peacock میگذارند که به خود آنها تعلق دارد. آثار پارامونت روی پارامونت پلاس قرار خواهند گرفت. دیزنی با دیزنی پلاس و آمازون با آمازون پرایم ویدیو به جنگ برای نزدیکتر شدن به نتفلیکس ادامه خواهند داد. شرکت Warner Bros. Discovery هم با شبکه HBO Max محتواهای زیادی برای ارائه خواهد داشت.
برای یک سرویس اشتراکمحور آنچنان مهم نیست که شما راجع به یک اثر خاص چه نظری دارید. شرکت فقط میخواهد که در کل از مجموعهی محتواهای ارائهشده راضی باشید تا مشترک بمانید
دیگر دورانی که نتفلیکس بتواند پول زیادی به وارنرمدیا و NBCUniversal بدهد و به ترتیب سریال Friends و سریال The Office را داشته باشد، بهصورت کامل تمام میشود. راستی MGM هم دیگر بخشی از آمازون است؛ مثل فاکس که تبدیل به بخشی از دیزنی شد. حالا تمامی شبکههای آنلاین استریممحور به خود میآیند و میبینند که هرچه دارند، از خود دارند و دوران اجارهی محتوای متعلق به شرکتهای دیگر رو به اتمام است. پس با عجلهی فراوان بودجهی زیادی را به تولید آثار سینمایی و تلویزیونی خود اختصاص میدهند؛ آثاری که تا ابد متعلق به آنها هستند و روی شبکهی آنلاین آنها میمانند.
نتیجه؟ رد و بدل شدن پولهای هنگفت برای معدود محتواهای قابل خرید (پرداخت حدودا ۴۰۰ میلیون دلار توسط نتفلیکس برای دو دنبالهی فیلم ۴۰ میلیون دلاری Knives Out) و افزایش بیشتر و بیشتر تعداد آثار تولیدی هالیوود در هر سال میلادی.
انقلاب استریمینگ صرفا قوانین صنعت تولید و پخش فیلمها را بازنویسی نکرد. بلکه نحوهی مورد قضاوت قرار گرفتن آنها را نیز تغییر داد. از لحاظ تعداد فیلمهای اختصاصی تولید و پخششده، نتفلیکس با اختلاف از همه جلو است. پارامونت هم قول داد که از سال ۲۰۲۲ میلادی به بعد، هر هفته یک فیلم جدید برای پارامونت پلاس خواهد داشت. همهی استودیوهای اصلی میخواهند تعداد آثار تولیدی خود را افزایش بدهند.
حتی سونی پیکچرز که شبکهی آنلاین اختصاصی خود را ندارد و صرفا پس از اکران فیلمهای خود آنها را با دریافت مبلغی هنگفت تحویل نتفلیکس و دیزنی پلاس میدهد، خود به خود آثار بیشتری تولید خواهد کرد؛ شرکتهای کوچکتر از جمله استودیو A24 هم همینطور. به این دلیل که شاید آنها بهصورت مستقیم به فکر عرضه در یک شبکهی آنلاین و افزایش تعداد مشترکها خود نباشند. اما درنهایت و پس از اکران سینمایی، مشتریهایی دارند که تعداد بیشتری از فیلمها را طلب میکنند. وقتی صنعت فیلمسازی به این سمتوسو میرود که تعداد قابل توجهی از مهرههای کلیدی بهدنبال پخش و ارائهی آثار بیشتر هستند، خود به خود همه مشغول تولید آثار بیشتر میشوند.
رندی گرینبرگ، تهیهکنندهی اجرایی سابق بخش تبلیغات و پخش فیلم شرکت یونیورسال پیکچرز میگوید: «اکنون یک تفکر بسیار متفاوت با قبل نسبت به فیلمها به وجود آمده است. شما اکنون باید به مخاطب دلیلی واقعی بدهید تا حاضر به ترک خانه و حضور در سالن سینما شود». خود او نیز از چند ماه قبل برای یک سرویس استریم آنلاین فیلم و سریال کار میکند.
ولی این تفکر متفاوت چیست؟ در گذشته وقتی یک فیلم ساخته میشد، وظایفی مشخص داشت؛ باید در گیشه به اندازهی کافی بلیت میفروخت و سود میکرد. در نتیجه هر فیلم در حد خود یا شکست میخورد یا موفق میشد. موفقیت یا شکست آثار مختلف یک استودیو هم به هیچ عنوان به پای یکدیگر نوشته نمیشدند و معیار قضاوت کاملا مشخص به نظر میآمد. پس استودیوها سعی میکردند بیشترین تعداد فیلم خوب و پرفروش را در طول سال به سینماها ببرند. اصلا به همین دلیل بسیاری از فیلمهایی که جوایز هنری پراهمیت را میبردند، در گیشه هم خوش درخشیده بودند.
در جهان شبکههای آنلاین و سرویسهای استریممحور، اوضاع به شکلی بسیار متفاوت رقم میخورد. زیرا این پلتفرمهای پخش محتوا میخواهند با تعداد کافی و با تنوع کافی موفق به ارائهی محتوا به مخاطب شوند و پاسخهای لازم برای نیازهای سلایق گوناگون را داشته باشند. تمام پولی که مخاطب در طول یک ماه به یکی از این شبکههای آنلاین میدهد، کموبیش معادل پولی است که برای یک بلیت یک فیلم در سینما میداد. دیگر مهم نیست که هرکدام از فیلمها و سریالهای پخششده چهقدر روی پای خود موفق هستند. آنها فقط باید گسترشدهندهی مجموعهای از محتواها باشند.
اشتباه نکنید. این کاهش اهمیت کیفیت هر اثر صرفا به استودیوهای سازنده مربوط نیست. بلکه خود مخاطب هم برخوردهای متفاوتی با آثار دارد. شما اگر با پرداخت ۱۸ دلار به یک سینمای بسیار خوب بروید و پس از ۱۰ دقیقه متوجه شوید که از فیلم پیشرو متنفر هستید، به خشم میآیید و معترض میشوید. اما وقتی برای یک ماه ۱۸ دلار به نتفلیکس دادهاید، مواجهه با چنین فیلمی اصلا و ابدا آزاردهنده نیست.
نه فقط استودیوهای فیلمسازی که بسیاری از مخاطبهای سینما نیز در جهان پرشده از شبکههای آنلاین استریممحور، به مراتب کمتر از قبل نسبت به کیفیت هر اثر سختگیر هستند. خواسته یا ناخواسته، «کمیت/تعداد فیلمها» مدام اهمیتی به مراتب بیشتر پیدا خواهد کرد
در بدترین حالت شما به سرعت با ناراحتی آن را میبندید و سراغ یک فیلم دیگر قرارگرفته روی این شبکه آنلاین میروید. دقیقا به همین دلیل بسیاری از تحلیلگرها برای آیندهی هالیوود نگران هستند و میگویند اهمیت یافتن بیشتر کمیت نسبت به کیفیت در سرویسهای اشتراکی، فشار را روی استودیوهای فیلمسازی افزایش میدهد و اینگونه تعداد فیلمهای کمکیفیت و بیکیفیت بالا خواهد رفت. زیرا هم تولید کننده و هم مصرفکننده مدام کمتر از قبل، به کیفیت یک اثر مشخص اهمیت خواهند داد.
فیلمها قبلا برای آن که تبدیل به یک موفقیت تمامعیار شوند و صفاتی همچون فوقالعاده را دریافت کنند، معمولا باید کارهایی متفاوت و دشوار را همزمان انجام میدادند. اما در دوران سلطنت شبکههای آنلاین، هر فیلم فقط باید بار وظیفهی سبک خود را سلامت به مقصد برساند. یک فیلم هنری با موضوع خاص میتواند کوچکترین تلاشی برای درگیر کردن مخاطب عام نکند، تقریبا بیننده نداشته باشد و موفق به کسب جایزه شود. انتظار شبکه هم از خرج ۲۵ میلیون دلار برای آن فقط همین جایزه و حضور در جشنواره بوده است.
وقتی فیلمهای بیشتری تولید میشوند، افراد بیشتری فیلم میسازند؛ استعدادهای بیشتری کشف میشوند و کارگردانها و نویسندگان محترم کمتری فرصت ادامه دادن به فیلمسازی خود را از دست میدهند
چند فیلم عاشقانهی نوجوانانهی بسیار سطحی و فراموششدنی میتوانند از راه برسند، بدترین نمرات را در IMDB و لترباکسد بگیرند، حتی یک نقد مثبت نداشته باشند و باز هم بهصورت کامل شبکه آنها را به چشم موفقیت بنگرد. چرا که وظیفهی آنها مشترک نگه داشتن چند میلیون کاربر نوجوان علاقهمند به این مدل فیلمها بوده است و آثار مورد بحث از پس انجام وظیفهی خود برآمدهاند. یک فیلم ساخته میشود که اکشندوستها یک بار آن را تماشا کنند و یک فیلم ساخته میشود که به ونیز برود. دستاورد جداگانهی هرکدام از این فیلمها اهمیت بسیار اندکی پیدا میکند. مهم این است که شبکه در آخر سال ببیند برای انواعواقسام مخاطبها فیلم داشت و در انواعواقسام مراسمهای جوایز نامزدی بهدست آورد.
آیا این سیستم مالی و سنجشی بسیار متفاوت با قبل، مزایای خود را ندارد؟ قطعا دارد! بسیاری از فیلمسازهایی که ثابت کردهاند دیگر در کشاندن مخاطب به سینما ناتوان هستند، اینجا فرصت تنفس پیدا میکنند. بسیاری از استعدادهایی که قبلا کار به مراتب سختتری برای جلب توجه استودیوها داشتند، حالا فرصت بیشتری برای درخشیدن بهدست میآورند. در کل وقتی فیلمهای بیشتری تولید میشوند، افراد بیشتری فیلم میسازند.
پس شاید مخاطبی که از پرداخت پول برای شبکههای آنلاین و دسترسی به تعداد زیادی محتوا راضی است، با خشم به همین نقطهی قوت اشاره کند و پایین آمدن کیفیت با افزایش کمیت را مسخره بخواند. وال استریت ژورنال برای بررسی دقیقتر موضوع سراغ آمار و ارقام رفته است. آیا واقعا وقتی تعداد فیلمهای تولیدی بیشتر میشود، بهصورت میانگین کیفیت آنها پایین میآید؟
براساس آمار و ارقام رسمی نمیتوان این حقیقت را انکار کرد که با افزایش تعداد فیلمهای تولیدی، بهصورت میانگین کیفیت آنها چه به نظر مخاطب عام و چه در نگاه منتقدها پایین میآید
نتفلیکس از ژانویهی سال ۲۰۱۶ تا مارچ ۲۰۲۰ میلادی به تولید ۱۳۳ فیلم پرداخت؛ ۲۲ فیلم بیشتر از سونی پیکچرز که از این نظر با ۱۱۱ فیلم در رتبهی دوم قرار میگیرد. در بین استودیوهای فیلمسازی عظیم هالیوود که توسط Ampere Analysis و رسانه معتبر The Wall Street Journal مورد بررسی قرار گرفتهاند، دیزنی طی این پنج سال کمترین تعداد فیلم تولیدی را داشته است. آنها به میانگین نمرات مردمی فیلمها در انواعواقسام پلتفرمهای آنلاین لایق اعتنا و میانگین نمرات راتن تومیتوز و متاکریتیک هر فیلم توجه داشتند؛ تا ببینند آثار هر شبکه یا استودیو بهصورت میانگین چهقدر با استقبال منتقدها و تماشاگرها مواجه هستند.
نتیجه واقعا معنیدار به نظر میرسد. نتفلیکس با بیشترین تعداد فیلمها بهصورت میانگین کمترین نمرهی مردمی (۵۹.۱ از ۱۰۰) و کمترین نمرهی منتقدها (۵۴.۴ از ۱۰۰) را دارد. دیزنی با کمترین تعداد فیلمها بهصورت میانگین بیشترین نمرهی مردمی (۷۰.۳ از ۱۰۰) و بیشترین نمرهی منتقدها (۶۶ از ۱۰۰) را کسب کرد. سونی با میانگین مردمی ۶۴ و میانگین نمرات منتقدها ۵۷، یونیورسال با میانگین مردمی ۶۳.۵ و میانگین نمرات منتقدها ۵۶، فاکس (پیش از خریداری شدن توسط دیزنی) با میانگین مردمی ۶۶ و میانگین نمرات منتقدها ۵۹، وارنر با میانگین مردمی ۶۵.۵ و میانگین نمرات منتقدها ۵۶.۵ و پارامونت با میانگین مردمی ۶۲ و میانگین نمرات منتقدها ۵۵.۵ همگی بین نتفلیکس و دیزنی قرار دارند.
مارتین اسکورسیزی با اینکه فیلم The Irishman را با شبکه آنلاین نتفلیکس ساخت و اکنون فیلم Killers of the Flower Moon را با شبکه آنلاین اپل تی وی پلاس میسازد، دقیقا در آن مقالهی مجله Harpers (یادداشتی از مارتین اسکورسیزی؛ از نابودی سینما تا فرمانروایی سرویسهای استریم) به همین نکته اشاره داشت. او از نگرانی خود از این بابت گفت که وقتی آثار سینمایی صرفا بهعنوان فیلمها کنار سریالها و برنامههای تلویزیونی قرار میگیرند و همهی آنها با هم بهعنوان «محتوای سرویس اشتراکی» معرفی میشوند، ارزش هنر هفتم پایین میآید.
راستی در چنین جهانی دیگر تشخیص دادن فیلم موفق از فیلم ناموفق هم بسیار سختتر به نظر میرسد. وقتی یک فیلم با بودجهای مشخص به سینماها میرود و فروشی مشخص دارد، بهسادگی میگوییم چهقدر موفق شد. حالا نتفلیکس میگوید ۲ دقیقهی نخست فلان فیلم مثلا توسط ۷۰ میلیون اکانت تماشا شد. وارنر هم میگوید که تعداد زیادی از مردم فلان فیلم را در شبکه HBO Max دیدند؛ نه آماری واقعی در حد و اندازهی فروش سینمایی وجود دارد و نه اصلا کسی آنچنان اهمیت میدهد. همهی شبکههای آنلاین بدون هیچگونه توضیح حقیقی و جدی صرفا از موفقیت انواعواقسام آثار خود میگویند و رسانهها و مخاطبها هم تنها در واکنش به آنها سر تکان میدهند.
با همهی اینها باید بپذیریم که قدرت شبکههای آنلاین استریممحور نه کمتر که بیشتر خواهد شد. بسیاری از اعضای قدیمی و کاربلد صنعت/هنر سینما میگویند که حتی بهبود اوضاع سینماها با کاهش شیوع ویروس کرونا در جهان هم دیگر نمیتواند تاثیر ویژهای روی کاهش سرعت قدرت گرفتن بیشتر و بیشتر سرویسهای اشتراکی سینمایی-تلویزیونی داشته باشد.
به نظر میرسد که سال به سال فیلمهای بیشتری بهصورت اختصاصی و بدون هیچگونه اکران سینمایی در شبکههای آنلاین قرار میگیرند یا نهایتا همزمان به سینماها و شبکههای آنلاین میروند. تازه پنجرهی زمانی اکران سینمایی اختصاصی (تعداد روزهایی که فیلمها پیش از ورود به بازار خانگی در سالنهای سینما سپری میکنند) هم به شکلی واضح کاهش یافته است.
خطر بزرگتر شاید این باشد که سازندگان عامدانه یا ناخواسته کمتر به آثار خود اهمیت بدهند. در نظام فیلمسازی هالیوود که مبتنی بر اکران سینمایی جلو میرفت، در اکثر مواقع حقوقهای بزرگ با موفقیتهای بزرگ به وجود میآمدند. اگر فیلم بیشتر از N میلیون دلار میفروخت، ۱۰ میلیون دلار به حقوق بازیگر الف و ۳ میلیون دلار به حقوق بازیگر ب اضافه میشد. همچنین کارگردان نهتنها حقوق بالاتری میگرفت، بلکه میتوانست روی پروژهای کار کند که همه میدانستند اصلا نمیفروشد. در حقیقت استودیو که از فروش فیلم تجاری راضی بود، چند میلیون دلار به او میداد تا برود و فیلم آرزوهای خود را هم بسازد. همه مدام در حال تلاش برای اثبات لیاقت خود هستند تا به موفقیتهای عظیم برسند.
شبکههای آنلاین فقط حقوق مشخص را پرداخت میکنند و چنین سیستمهایی ندارند. فرقی نمیکند که فیلم Knives Out 2 و فیلم Knives Out 3 بهترین یا بدترین فیلمهای رایان جانسون باشند. فرقی نمیکند که درنهایت پنج میلیون اکانت این فیلمها را بهصورت کامل ببینند یا پنجاه میلیون اکانت چنین کاری را انجام دهند. در هر حالت رایان جانسون حدودا ۱۰۰ میلیون دلار حقوق خواهد گرفت و بعد از آن هم میداند که این دو فیلم تا ابد به نتفلیکس تعلق دارند.
حدودا ۴۸ درصد، حدودا ۱۸ درصد، حدودا ۱۰ درصد، حدودا ۹ درصد، حدودا ۷ درصد، حدودا ۴ درصد و ۰ درصد. این اعداد به ترتیب مربوطبه فیلمهای دیزنی، وارنر، پارامونت، فاکس (پیش از خریداری شدن توسط دیزنی)، سونی، یونیورسال و نتفلیکس هستند. تمامی فیلمهایی که از این استودیوها بین ژانویهی سال ۲۰۱۶ میلادی و مارچ سال ۲۰۲۰ میلادی پخش شدند. میپرسید این اعداد چه واقعیتی را نشان میدهند؟ درصد فیلمهایی که توانستند بین آثار هر شرکت، پنج ماه بعد از آغاز پخش خود هم زنده بمانند. به این معنی که مردم در پلتفرمهای مختلف راجع به آنها جستوجو کردن. فیلمهایی که بهسادگی نیامدند و محو نشدند.
درست متوجه شدهاید. از ابین ۱۳۳ فیلم نتفلیکس در این بازهی زمانی عظیم، حتی یک اثر هم نیست که پنج ماه بعد از آغاز پخش خود توجه مخاطبها را به شکلی معنیدار به خود جلب کرده باشد. بین این ۱۳۳ فیلم انواعواقسام ساختههای هنری و تجاری پیدا میشوند؛ از فیلمهای برندهی جایزه و دارای نمرات بسیار بالا تا فیلمهای بسیار پربیننده و دارای نمرات پایین. فرقی نمیکند. چون همگی بهسادگی و سریعتر از حد معمول از یاد میروند.
فیلمها بارها در طول تاریخ بهلطف اکران سنیمایی موفق به رقم زدن یک اتفاق بسیار بسیار بزرگ شدند. اتفاقی که چند هفته و بعضا چند ماه در حال رخ دادن است. میلیونها مخاطب را بهصورت مستقیم با خود درگیر میکند و جریانی از گفتوگوها راجع به محصول را شکل میدهد. اما وقتی هیچکس برای هیچ محصول مشخصی پول ندهد و پروسهی رفتن به سراغ اثر خلاصهشده به فشردن چند دکمه باشد، آثار مختلف به سرعت میآیند و میروند. در یک تاریخ مشخص در دسترس قرار میگیرند، نهایتا چند روز تماشا میشوند و آرامآرام دیگر میان انبوهی از محتواهای دیگر سرویس اشتراکی، کاملا عادی و فراموششدنی جلوه میکنند.
خلق آثار باکیفیت هرگز کار آسانی نبوده است. ولی هنگامی که هنر هفتم را طی چند سال اخیر با تمرکز روی بسیاری از واقعیتهای انکارناپذیر زیر ذرهبین میبریم، نمیتوانیم چشم خود را روی تاثیرگذاریهای مثبت و منفی شبکههای آنلاین در بخشهای مختلف ببندیم. راستی شبکه آنلاین اپل تیوی پلاس بالاخره چه زمانی تمامی استودیوهای لاینزگیت را خریداری خواهد کرد؟
نظرات