نگاهی به تریلر فیلم The Many Saints of Newark | پیش درآمد سوپرانو ها
سریال The Sopranos (خانواده سوپرانو/ سوپرانوها) یکی از مشهورترین و به ادعای بسیاری یکی از تاثیرگذارترین سریالها در تاریخ تلویزیون است. سریالی که حاصل بلندپروازی، کلهشقی و هنرمندی خالق خود یعنی دیوید چیس است. سریالی واجد مضامین روانکاوانه که تلویزیون و صنعت سریالسازی را برای همیشه دستخوش تغییر کرد. از سریالی صحبت میکنیم که نوئل موری، نویسنده نیویورک تایمز در مقدمه یادداشت خود بهمناسبت بیست سالگی آن مینویسد: «در تاریخ ۱۰ ژانویه ۱۹۹۹، یک گنگستر وارد مطب یک روانکاو شد. آنچه پس از آن اتفاق افتاد -در بازهای هشت ساله- یک انقلاب تلویزیونی بود.» یادداشت حاضر اما قرار نیست درباره دلایل موفقیت سوپرانوها یا اثبات تاثیرگذاری آن بر تلویزیون باشد، در مطلب پیشرو به سراغ اولین تریلر جدیدترین مخلوق دیوید چیس رفتهایم؛ فیلم The Many Saints of Newark (قدیسان پرشمار نیوآرک)، پیشدرآمد سینمایی سوپرانوها.
در مطلب حاضر ابتدا در قالب آیتمی ویدیویی شخصیتهای حاضر در تریلر فیلم The Many Saints of Newark را معرفی کردهایم و سپس بهصورت متنی و مفصلتر به داستان فیلم و نکات تریلر آن پرداختهایم. پس با آیتم ویدیویی زیر و یادداشتی که پس از آن آمده است، همراه باشید.
اگر از علاقهمندان سوپرانوها باشید، حتما میدانید که مدتی پیش اولین تریلر فیلم پیشدرآمد این سریال با نام The Many Saints of Newark پخش شد. بگذارید خبر خوب را همین ابتدای کار بدهم، فیلم The Many Saints of Newark در تاریخ نهم مهرماه در سینماها اکران میشود و همزمان در سرویس HBO Max نیز در دسترس قرار میگیرد، به بیانی نهچندان اخلاقی، ما نیز در همان نهم مهر ماه میتوانیم فیلم را دانلود کنیم. فیلم The Many Saints of Newark درباره دوران نوجوانی تونی سوپرانو (با بازی مایکل گندولفینی) و بهخصوص تاثیرپذیری او از دیکی مولتسانتی (پدر کریستوفر مولتسانتی) در آن دوران است. در ادامه به مرورِ جزء به جزء تریلر فیلم The Many Saints of Newark میپردازیم و اطلاعات آن، رفرنسهایش به سریال و جهان سوپرانوها و همچنین برخی فرضیات مربوط به آن را مرور میکنیم.
در تاریخ ۱۰ ژوئن ۱۹۹۹، مردی به مطب یک روانکاو پا گذاشت و تاریخ تلویزیون به قبل و بعد آن لحظه تقسیم شد
تریلر با نمایی از یک باجه تلفن عمومی آغاز میشود و روی تصویر عبارت «نیوآرک[،] نیوجرسی] نقش میبندد. در حالیکه به باجه تلفن نزدیک میشویم، صدای دوران میانسالی آنتونی سوپرانو (جیمز گندولفینی) به گوش میرسد که میگوید «توی دوران بچگی من ، کسایی مثل من بزرگ میشدن که از کدها پیروی کنن». منظور از کدها، قوانین و مقررات خانوادههای مافیایی است. این دیالوگ شباهت قابل توجهای به صحبتهای تونی خطاب به جنیفر ملفی در قسمت نهم از فصل دوم سریال دارد، آنجا که پس از مجروح شدن کریستوفر بر اثر اثابت گلوله و بستری شدن وی، تونی دست به توجیه اعمال خشونت آمیز خود و اطرافیانش میزند: «ماها سربازیم، سربازها به جهنم نمیرن... این یه تجارته، ماها سربازیم، ما از کدها پیروی میکنیم، از دستورها.»
همزمان با شنیدن جملهی مذکور به نمای درونی باجه تلفن کات میخوریم و تصویر تونی سوپرانوِ نوجوان را میبینیم، تونی سوپرانوِ نوجوانی که بازیگرش مایکل گندولفینی، پسر جیمز گندولفینی فقید (بازیگر تونی سوپرانو در سریال) است. در همین این صحنه، پسر جوانی به تونی توهین میکند و تونی نیز با او گلاویز میشود. حتما همه ما میدانیم که تونی در سریال سوپرانوها همواره با مسئله خشم دست و پنجه نرم میکرد. پس از دیدن نمایی از راه رفتن تونی در شبی سرد و برفی، به نمایی از یک راهرو میرسیم. راهرویی که شباهت بسیار زیادی دارد به راهروی دبیرستان محل تحصیل تونی که آن را در قسمت یازده از فصل پنجم دیدیم. در صحنه بعد تونی و لیویا سوپرانو (مادر تونی) در همان راهرو ایستادهاند و مدیر دبیرستان برای صحبتی خصوصی لیویا را به دفتر خود فرامیخواند و به دنبال آن لیویا نگاهی سرزنشآمیز به تونی میاندازد. قسمت هفتم از فصل اول را به یاد بیاورید، جایی که لیویا در ضیافت شام راجعبه دوران تحصیل تونی میگوید: «من عملا تو دفتر اون مدرسه زندگی میکردم.»
مدیر دبیرستان در صحبت خصوصی خود به لیویا میگوید که آنتونی بهره هوشی بالایی دارد و با وجود اینکه دل به کار نمیدهد، نوجوانی باهوش است. در جریان بیان این صحبتها، لیویا مخالفت خود را با صحبتهای مدیر نشان میدهد و ما نیز نمایی از پشتسر تونی میبینیم که در رستورانی ایستاده است، رستورانی که شباهت فراوانی به رستوران آخرین سکانسِ سریال دارد. همچنین بد نیست به یاد بیاوریم که در جریان رویای طویل تونی در قسمت یازده از فصل پنجم سریال، معلم ورزش دبیرستان تونی به او میگوید «چندین بار بهت گفتم آنتونی، تو خاص بودی، شخصیتی باهوش و پتانسیل رهبری داشتی ...»؛ تونی همچنین در قسمت سیزده از فصل پنج به جانی سک میگوید «جسارت نشه جان، ولی آیکیو من ۱۳۶ئه! تست [هم] شده!» در جریان صحبتهای لیویا و مدیر مدرسه همچنین نمایی از تونی میبینیم که روی زمین دراز کشیده و با بلندگوهایی بزرگ به موسیقی گوش میدهد، بلندگوهایی که بعدا میفهمیم از کجا پیدایشان شده است.
در نمای بعدی، دیکی مولتسانتی را میبینیم که در زمانی غیرعادی (بهنظر صبح) مشغول نوشیدن مشروبات الکلی است. قسمت هفدهم از فصل ششم را به یاد بیاورید، وقتی کریستوفر به تونی میگوید «بیا راجعبه دیکی مولتسانتی بزرگ، پدر من، قهرمان تو، صادق باشیم؛ اون چیزی بیشتر از یه مُفنگی لعنتی نبود«. تونی در تریلر مذکور دیکی را عمو صدا میکند، میدانیم که تونی و دیکی رابطهی خویشاوندی خونی ندارند اما طبق رسوم ایتالیایی-آمریکاییها، روابط تنگاتنگی اعم از عمو-برادرزاده بین کسانی مانند تونی و دیکی شکل میگیرد. بالاخره دیکی، الگو و مرشد تونی است. همچنین نباید از یاد بردکه رابطه بین دیکی و تونی چیزی شبیه به رابطهی بین تونی و کریستوفر است. تونی همانگونه که دیکی را الگوی خود میدانست، در سریال سعی میکرد برای کریستوفر نقش یک پدر، یک رهبر و یک الگو را داشته باشد. از یاد نبرید که کریستوفر در قسمت دوازده از فصل پنجم به آدریانا میگوید: «این آدم [دیگه] اصل کاریهست آدریانا... عمو تونیِ من... کسی که بهخاطرش دارم میرم جهنم.»
پس از اولین مواجهه با دیکی مولتسانتی نمایی از فروشگاه ساتریالی که یکی از پاتوقهای مافیا است میبینیم. در ادامه مردی سیاهپوست میبینیم که به شیشهی یک ماشین دارای سرنشین شلیک میکند و سپس دیکی بهتصویر کشیده میشود که میگوید رشد کردن با خانواده همهچیز شخص را در بر میگیرد. از این جمله میتوان دو برداشت کرد، یکی اینکه وقتی پدرتان و تمام اطرافیانتان عضو مافیا باشند، راه یافتن شما به ساز و کارهای مافیا اجتناب ناپذیر است؛ طبق این برداشت جمله مذکور اشارهای است به صحبتهای تونی در سریال راجع به اینکه شاید اگر پدرش به دنیای مافیا وارد نمیشد، تونی نیز بهجای گنگستر شدن، به شغلی عادی همچون فروش مبلمان مشغول بود.
برای صحبت درباره برداشت دوم از جملهی دیکی باید به قسمت سوم از فصل سوم و سکانس پاگشای کریستوفر به خانواده مافیایی سوپرانو یا همان مِید شدن کریستوفر دقت کنیم. تونی طی سخنرانی خود در این سکانس میگوید: «وقتی به این خانواده وارد شدی، دیگه راه خروجی وجود نداره. این خانواده از همهچیز ارجحتره، همهچیز، از همسرتون، از بچههاتون، از مادرتون و از پدرتون. این چیزی درباره افتخار و احترامه.» این سخنان نشان از فداکاریهایی دارد که از یک عضو اصلی مافیا انتظار میرود، در این ساز و کار مافیایی، خانواده مافیا از هرچیز و هرکسی مهمتر است و اعضا باید از جان خود برای آن مایه بگذارند و به این ترتیب رشد کردن در چنین خانوادهای همه چیز شخص را در بر میگیرد.
در ادامه نمایی از دیکی میبینیم که به تونی میگوید «تو برادرزادهی منی» و «من میخوام هرکاری که از دستم برمیآد رو برای کمک بهت انجام بدم». در ادامه نیز دیکی را میبینیم که چند بلندگو (بله، همانهایی که در ابتدای تریلر دیدیم) به تونی هدیه میدهد، و تونی به وی میگوید میخواهد به کالج برود و نمیتواند با مزخرفاتی از این دست (بلندگوهای سرقتشده و مافیا) درگیر شود، البته دیکی او را متقاعد میکند که بلندگوها را قبول کند و به وی وعده میدهد این آخرین باری است آنها دست به دزدی میزنند. به بیان دیگر دیکی مولتسانتی کسی است که راه تونی را برای ورود به مافیا هموار و پای او را به دنیای گنگستر شدن باز میکند.
البته نباید از یاد ببریم که در خلال صحبت کردن تونی و دیکی، به نمایی از پائولی والناتس گالتیری میرسیم که حرکت دست مشهور خود را انجام میدهد، کسی که در کنار پائولی نشسته نیز به احتمال فراوان سالواتوره بانپانسرو است. پس از دیدن صحبتهای اغواگرانه دیکی با تونی، به نمایی از جانی بوی سوپرانو (پدر تونی) و کورادو سوپرانو (عموی تونی یا همان آنکل جون خودمان) میرسیم. در نمای بعدی جونیور خطاب به لیویا میگوید «بذار من باهاش [(تونی)] حرف بزنم»، او در واقع میخواهد تونی را نصیحت کند و با حرف زدن وی را سر عقل بیاورد. لیویا در پاسخ به جونیور میگوید تونی فقط به حرف دیکی گوش میکند؛ نشانهای مستقیم دال بر تاثیرپذیری تونی سوپرانو از دیکی مولتسانتی، تاثیرپذیریای که گویا خانواده تونی خیلی از آن راضی نیستند.
در صحنه بعد به تصاویری از شورشهای نژادی میرسیم که از قضا نقشی مهم و تعیینکننده در مضامین فیلم خواهند داشت. سپس مردی سیاهپوست میگوید که باید درباره دیکی مولتسانتی کاری انجام دهند، و سپس صحنهای از تیراندازی وی و دیکی میبینیم. طبق گمانه زنیها، مرد سیاهپوست ممکن است موریس تیپن از فصل چهارم سریال سوپرانوها باشد؛ کسی که در جریان مبارزات نژادی نیوآرک در جبهه سیاهپوستان جنگیده است. سپس نمایی از صورت تونی میبینیم و به صحنهای از بازجویی و شکنجه کردن فردی توسط دیکی، پاولی و دیگران میرسیم. در این بین جمله «افسانهها به دنیا نمیآیند، آنها پاگشا میشوند» نیز روی تصویر نقش میبندد. پاگشا شدن عملی است که طی آن یک عضو ردهپایین مافیا به ردهی اعضای اصلی وارد میشود. در جمله اصلی برای پاگشا شدن از فعل Made (به معنای ساختن) استفاده شده است، بنابراین میتوان این جمله را به این شکل نیز ترجمه کرد: «افسانهها به دنیا نمیآیند، بلکه ساخته میشوند»؛ البته با توجه به این که با فیلمی درباره دنیای مافیا مواجهایم، ترجمه اول با مضمون پاگشا شدن و ورود به دستهی اعضای اصلی مافیا درستتر به نظر میرسد. همچنین نباید از یاد برد که در دنیای مافیا برای صحبت از پاگشا شدن، از فعل Made استفاده میشود.
سپس نوبت به دیدن صحنهای میرسد که تونی و دوستش یک آشپز را کتک میزنند، دوست تونی در این صحنه ممکن است جکی آپریل یا رالف سیفرادو باشد، توجه داشته باشید که دوست تونی در این صحنه سیلویو دانته نیست چراکه ایفای نقش سیلویو برعهده جان مگارو است و این بازیگر در این نما حضور ندارد. سپس نمایی از خندهی ری لیوتا میبینیم، لیوتا در این فیلم ایفای نقش دیک هالیوود مولتسانتی، پدر دیکی و پدربزرگ کریستوفر مولتسانتی را برعهده دارد. همانطور که میدانید فیلم پیشدرآمد سوپرانوها The Many Saints of Newark (قدیسان پرشمار نیوآرک) نام دارد، از طرفی کلمهی ایتالیایی Moltisanti (مولتیسانتی) در زبان انگلیسی بهمعنای Many Saints (قدیسان پر شمار) است؛ در نتیجه عبارت Many Saints (قدیسان پر شمار) در عنوان فیلم اشارهای است به دیکی مولتیسانتی و پدرش یعنی مولتسانتیهای حاضر در فیلم. در ادامه به تصویری از زنی که سیگار میکشد میرسیم، زنی که ممکن است لیویا سوپرانو باشد. اما یک احتمال ضعیف دیگر هم وجود دارد، این احتمال که زن سبزپوشِ حاضر در تریلر شاید فرن فلستاین، معشوقهی معروف جانی بوی سوپرانو باشد. این شخصیت در فصل پنجم سریال حضور داشت.
در ادامه به نمایی از چهره یک زن در یک مراسم ترحیم میرسیم، زنی که سپس او را در کنار دیکی مولتسانتی میبینیم، بر همین اساس او احتمالا جوآن بلاندتو، مادر کریستوفر مولتسانتی است. آن مراسم ترحیم نیز ممکن است مراسم ترحیم دیکی مولستانی باشد. چراکه میدانیم او در دوران نوزادی یا کودکی کریستوفر از دنیا رفته است و از طرفی در یکی از تصاویر فیلم، دیکی پسربچهای (احتمالا کریستوفر) را در آغوش گرفته است، در نتیجه دیدن مراسم ترحیم دیکی در فیلم چندان جای تعجب ندارد. لحظاتی پس از دیدن چهره زن، چهره غمگین آنتونی را در لباسی رسمی میبینیم، چهرهای که ممکن است مربوط به حضور وی در مراسم ترحیم الگوی زندگیاش یعنی دیکی مولتسانتی باشد. سپس به نمایی از پشت سر تونی و دوستانش میرسیم، این احتمالا تصویری از دارودستهی کوچک تونی در دوران نوجوانی وی است، همان گروهی که رالف سیفرادو درباره آن برای جکی آپریل جونیور گفته بود. بر این اساس، به غیر از خود تونی افراد حاضر در این نما احتمالا عبارتند از سیلیو دانته، رالف سیفرادو و جکی آپریل؛ نفر پنجم نیز ممکن است آردی بوکو، دوست دوران کودکی تونی باشد.
در ادامه تصاویری تدوین شده با ریتمی تند میبینیم، در یکی از این تصاویر پدر تونی او را به سینهی دیوار میکوبد و این نشانهایست از فضای بد حاکم بر خانهی آنها. در صحنه آخر تریلر، دیکی هالیوود مولتسانتی به دیکی مولتسانتی میگوید پای خود را از زندگی تونی بیرون بکشد، این دیالوگ صحهای بر آن ادعا است که بنابر عقیده بسیاری، دیکی تاثیر بدی روی شخصیت و اخلاق تونی میگذاشته است. و در نهایت تریلر با پخش بخشی از موسیقی خاطرهانگیز تیتراژ سوپرانوها به پایان میرسد تا صبر کردن برای جدیدترین مخلوق دیوید چیس از همیشه سختتر باشد.
نظرات