حقایق جالب سریال Family Guy | از ظهور مجموعه تا بررسی شخصیت‌های مختلف

در سال‌ها و دهه‌های اخیر انیمیشن‌های سریالی موفقی در تلویزیون ظهور کردند و بسیار محبوب شدند که یکی از برجسته‌ترین انیمیشن‌هایی که تابه‌امروز درحال پخش است و به‌طرز دیوانه‌کننده‌‌ای در سراسر جهان به محبوبیت رسیده، انیمیشن family Guy به‌شمار می‌رود. انیمیشنی که به‌عقیده بسیاری از منتقدین درکنار انیمیشن‌هایی مانند The Simpsons و South Park نسبت‌به سایر انیمیشن‌ها در سطح بسیار بالاتری قرار می‌گیرد. انیمیشن‌هایی که دیگر برای نگاه کردن کودکان ساخته نمی‌شوند و برای افراد بزرگسال مناسب هستند. انیمیشن‌هایی که خیلی صریح با عالم و آدم، از آسمان بگیر تا زمین، با تمام موجودات، با تمام افراد معروف و غیرمعروف و درکل با تمام انسان‌های روی زمین شوخی می‌کنند؛ شوخی‌هایی که اصلا لوس نیستند و همه آن‌ها به خوبی کنایه می‌زنند.

انیمیشن فمیلی گای به‌قدری محبوب شد که بازیگرانی مانند جیمز وود و رایان رینولدز در آن حضور پیدا کردند و جورج لوکاس افسانه‌ای که رابطه خوبی با اینجور برنامه‌ها ندارد، شیفته آن شده و حتی اجازه ساخت چند قسمت با محوریت جهان ستارگان را به این سریال داده است. نخستین قسمت فمیلی گای در سال ۱۹۹۹ از شبکه فاکس روی آنتن رفت و تابه‌امروز بیش از ۳۵۰ قسمت از آن در قالب ۱۹ فصل پخش شده است. البته دراین‌میان وقفه‌ای هم داشت که در ادامه مقاله به آن خواهیم پرداخت. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا با هم نگاهی داشته باشیم به جالب‌ترین نکات و حقایق جالب سریال Family Guy؛ حقایقی که شاید از آن‌ها اطلاعی نداشته باشید.

همان‌طور که حتما اطلاع دارید ست مک‌فارلن، خالق سریال Family Guy به‌شمار می‌رود و داستان جالبی درباره دوران شروع فعالیت هنری او وجود دارد. تنها دو هفته بعد از اینکه وی از دانشگاه هنر رودآیلند (RISD) فارغ‌التحصیل شد، یک پیشنهاد کاری بسیار جذاب از سمت استودیو HANNA-BARBERA دریافت کرد؛ البته این استودیو بعدها به مالکیت برادران وارنر درآمد. این استودیو از مک‌فارلن درخواست کرد که به دفتر مرکزی این استودیو در لس‌آنجلس سفر کرده و در صورت تمایل با آن‌ها همکاری کند. مک‌فارلن که در آن زمان به‌هیچ‌وجه فرد شناخته‌شده‌ای تلقی نمی‌شد نمی‌دانست این استودیو چگونه او را پیدا کرده و اصلا چرا این پیشنهاد را به او داده‌ است؟

بعد از سفر او به لس‌آنجلس مشخص شد که افرادی در استودیو HANNA-BARBERA فیلم The Life Of Larry ساخته ست مک‌فارلن را تماشا کرده و از استعداد او در داستان‌گویی و قوه تخیل او به وجد آمده بودند. در آن زمان یکی از پروفسورهای دانشگاه هنر رودآیلند به‌عنوان یک پروژه فیلم The Life Of Larry را به یکی از دانش‌آموزان خود می‌دهد تا برای آن موسیقی متن آماده کند. این فیلم که به‌عنوان پایان‌نامه ست مک‌فارلن در آن دانشگاه ساخته شد، در آن مسابقات و توسط آن دانش‌آموز رتبه نخست را کسب کرد و همین موضوع باعث شد تا فیلم The Life Of Larry به‌دست مسئولان حاضر در استودیو هانا باربارا برسد و ادامه ماجرا که پیش‌تر توضیح دادیم، رخ دهد.

ست مک‌فارلن با استودیو HANNA-BARBERA در انیمیشن‌های محبوب زیادی مانند Johnny Bravo و Cow and Chicken همکاری داشت و درنهایت تصمیم گرفت انیمیشن خودش را در این استودیو تولید کند. او قصد داشت داستان فیلم قدیمی خودش یعنی The Life Of Larry را در قالب یک انیمیشن سریالی به تصویر بکشد و همین موضوع باعث خلق سریال Larry & Steve شد. این سریال را همه به‌عنوان مادر سریال Family Guy می‌شناسند، اما چرا؟

داستان این سریال درباره شخصیت لری جریان دارد که صدای او دقیقا یادآور صدای شخصیت پیتر در سریال فمیلی گای است. داستان جایی جالب‌تر می‌شود که شخصیت لری در یک پناهگاه حیوانات یک سگ را به سرپرستی می‌گیرد و متوجه می‌شود که این یک سگ عادی نیست و می‌تواند صحبت کند. نام این سگ استیو بود و صدایش دقیقا همان صدای شخصیت برایان در سریال فمیلی گای به‌شمار می‌رود. این انیمیشن در یک بازه زمانی کوتاه از شبکه Cartoon Network در سال ۱۹۹۷ روی آنتن رفت و پس از آن ست مک‌فارلن ایده ساخت سریال Family Guy در ذهنش جرقه زد و تنها دو سال بعد یکی از محبوب‌ترین انیمیشن‌های سریالی تاریخ تلویزیون متولد شد.

بااین‌حال در آن زمان هم اصلا قرار نبود سریال فمیلی گای به فرمتی که ما تماشایش کردیم، منتشر شود. پس از محبوبیت Larry & Steve ست مک‌فارلن تصمیم گرفت پروژه بعدی خودش را جایی به‌تصویر بکشد که تقریبا تمام سازنده‌های انیمیشن در آن زمان همین قصد را داشتند؛ شبکه MADtv به‌نظر مکان بدون نقصی برای پروژه بعدی مک‌فارلن به‌نظر می‌رسید. فمیلی گای قرار بود به‌صورت بسیار کوتاه از MADtv پخش شود، دقیقا همان‌طور که انیمیشن Simpsons کار خود را آغاز کرد. البته آن‌ها درنهایت بودجه کافی را دراختیار مک‌فارلن برای ساخت این انیمیشن قرار ندادند و همکاری آن‌ها به سرانجام نرسید.

مک‌فارلن ایده ساخت این انیمیشن را به شبکه فاکس نشان داد و این شبکه در آن زمان قراردادی برای پخش انیمیشن King of the Hill با سازندگان آن بسته بود و به‌همین‌دلیل قصد نداشت انیمیشن جدیدی را به شبکه خود اضافه کند. یک سال بعد بار دیگر مک‌فارلن به استودیو فاکس رفت تا ببیند آیا می‌تواند موافقت آن‌ها را به‌دست آورد یا خیر و به‌دلیل محبوبیت و موفقیت بسیار زیاد انیمیشن King of the Hill مدیران فاکس تصمیم گرفتند انیمیشن جدیدی را به برنامه‌های خود اضافه کنند. آن‌ها مبلغ ۵۰ هزار دلار دراختیار مک‌فارلن قرار دادند تا یک قسمت آزمایشی ۱۵ دقیقه‌ای تولید کند و او پس از چند ماه تنها ۷ دقیقه از انیمیشن فمیلی گای را تولید کرد و همان ۷ دقیقه باعث شد تا مدیران فاکس خیلی سریع به ساخت این انیمیشن چراغ سبز نشان دهند.

تقریبا تمام طرفداران پروپاقرص سریال Family Guy از این موضوع اطلاع دارند که ست مک‌فارلن از صدای معمول خودش برای شخصیت برایان استفاده می‌کند ولی برایان و مک‌فارلن بیش از تنها صدایشان با یکدیگر نقطه مشترک دارند. شخصیت برایان سعی می‌کند یک فرد منطقی در آن خانه دیوانه‌کننده باشد و مک‌فارلن هم سعی می‌کند نظرات و تفکرات خودش را ازطریق برایان بیان کند. او با اشاره به این موضوع گفته بود که نظرات برایان درباره هرچیزی که باشند همان نظرات شخصی او هستند؛ نظراتی درباره شخصیت‌های مهم سینما تلویزیون یا نظراتی درباره موضوعات سیاسی و اجتماعی. مک‌فارلن قصد دارد تا ازطریق شخصیت برایان خودش و تفکراتش را به مخاطبان نشان دهد.

بااین‌حال ست مک‌فارلن به‌هیچ‌وجه به برایان نسبت‌به سایر شخصیت‌های سریال توجه بیشتری نداشته و او را به شخصیت اصلی سریال تبدیل نکرده است. برایان در بسیاری از جوک‌های سریال نقش پررنگی ندارد و در اکثر قسمت‌ها به‌خاطر منطقی بودنش مسخره می‌شود. موضوعی که طبق گفته‌های مک‌فارلن در سال‌های نوجوانی برای او رخ داده بود. ست مک‌فارلن در سال ۲۰۱۳ تصمیم گرفت در سریال با کشته شدن برایان او را از سریال حذف کند. در آن سال و در قسمتی تحت عنوان «زندگی برایان» این شخصیت به‌خاطر یک تصادف رانندگی کشته شد ولی خب مثل همه بلاهایی که سر شخصیت‌های سریال آمده بود همه تجسم می‌کردند برایان هم پس از این حادثه خیلی راحت به داستان سریال باز خواهد گشت ولی این مردن از آن مردن‌های الکی سریال نبود.

خانواده برایان در همان قسمت سرپرستی سگ جدیدی به نام وینی را به‌عنوان حیوان خانگی خود برعهده می‌گیرند و همین موضوع باعث می‌شود تا صدای طرفداران این سریال درآید. پس از حذف برایان از تیتراژ ابتدایی طرفداران به‌شدت نگران شدند که شاید شخصیت محبوب آن‌ها برای همیشه از سریال کنار گذاشته شده باشد و حتی در سایت Change.org یک درخواست برای این موضوع تهیه کرده بودند. پس از گذشت دو قسمت برایان به جایگاه اصلی خودش یعنی خانه خانواده گریفین برگشت و مک‌فارلن در مصاحبه‌ای گفت: «برایان به‌خاطر هواداران برنگشت، ما از ابتدا این موضوع را برنامه‌ریزی کرده بودیم و واقعا خوشحال هستم که طرفداران سریال به این اندازه شخصیت برایان را دوست دارند. من هم عاشق طرفداران سریال هستم».

شخصیت لوئیس درابتدا قرار نبود به شکلی که ما او را در سریال فمیلی گای دیدیم طراحی شود و تفاوت زیادی با نسخه نهایی شخصیت لوئیس در سریال داشت. این تفاوت‌ها نه‌تنها به ظاهر این شخصیت که به نحوه رفتار او هم مربوط می‌شدند. زمانی‌که ست مک‌فارلن مبلغ ۵۰ هزاردلار را از شبکه فاکس دریافت کرد تا نسخه ابتدایی این سریال را آماده کند، در این قسمت شخصیت لوئیس را با یک پیراهن قرمز، شلوار جین آبی و از همه مهم‌تر با موهای بلوند طراحی کرده بود که زمین تا آسمان با لوئیسی که ما در سریال تماشا کردیم از لحاظ ظاهری فرق داشت ولی تفاوت این دو لوئیس به همین موضوع ختم نمی‌شود.

شخصیت لوئیس که در نسخه نهایی و پخش‌شده سریال Family Guy حضور دارد نسبت‌به شخصیت ابتدایی او مطقی‌تر است و درک بالاتری دارد. طبق صحبت‌های مک‌فارلن، او درابتدا قصد داشت تا شخصیت لوئیس را کمی شبیه‌به پیتر طراحی کند تا هر دوی آن‌ها اعمال و رفتاری بدون درک و غیرمنطقی داشته باشند. بااین‌حال در روزهای قبل از شروع مراحل ساخت این انیمیشن مک‌فارلن تصمیم خودش را گرفت تا شخصیت لوئیس را نه‌تنها از لحاظ ظاهری که از لحاظ رفتاری تغییر دهد. شخصیتی با موهای قرمز و لباس‌هایی با رنگ‌های سرد که به بیننده نشان می‌داد با شخصیتی منطقی طرف هستیم و قرار نیست خیلی کارهای دیوانه‌واری از لوئیس ببینیم.

بااینکه پیتر گریفین پدر و تصمیم‌گیرنده خانواده گریفین به‌شمار می‌رود ولی همه موافق این موضوع هستیم که یک پسر بچه دبستانی احتمالا درک بالاتری از او درباره مسائل مختلف خواهد داشت. پیتر گریفین هرچه‌قدر که احمق باشد و دیوانه‌بازی دربیاورد ولی نمی‌توانیم او را دوست نداشته باشیم. علاوه‌بر برایان، استووی و کوک‌مایر، صداگذاری شخصیت اصلی سریال Family Guy یعنی پیتر گریفین نیز برعهده خود ست مک‌فارلن قرار داشت ولی بااین‌تفاوت که صدای پیتر و کلا شخصیت او با الهام گرفتن از یک شخصیت واقعی به‌وجود آمده است.

ست مک‌فارلن در چندین مصاحبه به این موضوع اشاره کرد که شخصیت پیتر گریفین و مخصوصا صدای او را با الهام گرفتن از یک فرد واقعی خلق کرده است. وی با اشاره به این موضوع گفت: «زمانی‌که در دانشگاه هنر رودآیلند دانشجو بودم، یکی از انتظامات آن مکان صدایی بسیار جالب داشت. هر زمان که او صحبت می‌کرد من و دوستانم واقعا نمی‌توانستیم جلوی خنده خودمان را بگیریم. او صدایی بلند به‌همراه یک لهجه غلیظ مربوط‌به رودآیلند داشت؛ صدایی که قطعا شما هربار از جانب شخصیت پیتر می‌شنوید شباهت بسیار زیادی به صدای او دارد. آیا می‌توان با پیتر صحبت کرد و نخندید؟ قطعا نه. همین داستان برای ما و این فرد انتظامات پیش می‌آمد. من از همین‌جا از او سپاسگزارم که این صدا را برای همیشه در ذهن من قرار داد».

شخصی که ست مک‌فارلن از او سخن می‌گوید، پال تیمینز نام دارد که هم‌اکنون مسئول امنیت دانشگاه هنر رودآیلند به‌شمار می‌رود و دیگر یک شخص ساده انتظامات نیست. وی در مصاحبه‌ای درباره صحبت‌های مک‌فارلن گفت:‌ «من واقعا به خودم افتخار می‌کنم که آقای مک‌فارلن همیشه درباره من صحبت می‌کند». او در این مصاحبه مانند شخصیت پیتر یک پیراهن ساده سفید پوشیده بود و عینکی مانند او به چشم داشت و در ادامه به شوخی گفت: «من به‌معنای واقعی کلمه نسخه واقعی شخصیت پیتر هستم، چرا؟ چون پیتر یک احمق است و من هم با این نحوه صحبت کردن شباهت زیادی با او دارم».

شاید تنها طرفداران بسیار پیگیر سریال Family Guy متوجه این موضوع شوند که صداپیشه شخصیت مگ در طول زمان پخش این سریال تغییر کرده است. هیچکدام از شخصیت‌های اصلی سریال با تغییر صداپیشه به اندازه مگ روبه‌رو نشدند و همین موضوع نشان می‌دهد که متوجه شدن تغییر صداپیشه یکی از شخصیت‌ها خیلی آسان نیست. در آغاز ساخت سریال وظیفه صداپیشگی شخصیت مگ برعهده لیسی چابرت قرار داشت؛ بازیگری که احتمالا بسیاری از ما او را با نقش‌آفرینی در نقش گرچن در فیلم‌های Mean Girls می‌شناسیم. طبق قرارداد او با سازندگان سریال لیسی تا پایان فصل نخست صداپیشگی شخصیت مگ را انجام داد ولی پس از آن قرارداد خودش را با آن‌ها تمدید نکرد و از تیم سازنده این سریال جدا شد.

پس از او میلا کونیس وظیفه صداپیشگی در نقش شخصیت مگ را برعهده گرفت و از آن به بعد تقریبا در تمام قسمت‌های سریال شخصیت مگ با صدای میلا کونیس به تصویر کشیده شد. لیسی چابرت در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود که به‌هیچ‌وجه قصد نداشت صداپیشگی شخصیت مگ را برای مدتی طولانی انجام دهد و به‌همین‌دلیل از تیم سازنده این سریال جدا شد. البته وی چندبار به‌عنوان بازیگر مهمان در سریال فمیلی گای حضور پیدا کرد و صداپیشگی چند شخصیت فرعی را نیز انجام داد. علاوه‌بر این موضوع لیسی چابرت در یکی از قسمت‌های سریال بار دیگر صداپیشگی شخصیت مگ را برعهده گرفت، زمانی‌که برایان و استووی در زمان به عقب برگشتند و سازندگان سریال نمی‌خواستند صدای مگ در این قسمت با صدای مگ درفصل نخست تفاوتی داشته باشد.

هرچقدر از نخستین قسمت سریال می‌گذشت، ست مک‌فارلن بیشتر متوجه می‌شد که میزان شوخی‌های سریال دررابطه با جهان جنگ ستارگان در سریال فمیلی گای روزبه‌روز بیشتر می‌شوند و به‌همین‌دلیل برای پیشگیری از مشکلات حقوقی تصمیم گرفت ازطریق تیم وکالت شبکه فاکس با استودیو لوکاس فیلم و شخص جورج لوکاس تماس گرفته و این جوک‌ها را با آن‌ها درمیان بگذارد. مک‌فارلن جوابی غافل‌گیرکننده دریافت کرد که شخص جورج لوکاس موافقت کامل خودش را با این موضوع اعلام کرده بود ولی به‌شرطی که ظاهر شخصیت‌های حاضر در دنیای جنگ ستارگان به خوبی طراحی شوند.

به‌همین‌دلیل ست مک‌فارلن تصمیم گرفت یک سه‌گانه کاملا جدا در دنیای جنگ ستارگان تولید کند که شخصیت‌های فمیلی گای در نقش شخصیت‌های جنگ ستارگان به‌تصویر کشیده شوند. قسمت‌های مختلف این سه‌گانه که در طول فصل‌های مختلف پخش شدند عبارت‌اند از قسمت Blue Harvest در سال ۲۰۰۷،‌ قسمت Something, Something, Something, Dark Side در سال ۲۰۰۹ و درنهایت قسمت It's a Trap که در سال ۲۰۱۱ درقالب سریال فمیلی گای روی آنتن رفتند. جورج لوکاس به‌قدری شیفته این قسمت‌های مخصوص جنگ ستارگان شده بود که ست مک‌فارلن و تمام تیم سازنده سریال فمیلی گای را به باغ شخصی خودش دعوت کرد تا این قسمت‌ها را همراه‌با او و پسرش تماشا کنند.

خب قبل از توضیحات این مورد باید به این نکته اشاره کنیم که شهر کوهاگ که اتفاقات سریال Family Guy در آن جریان دارند، کاملا خیالی به‌شمار می‌رود و وجود خارجی ندارد؛ البته احتمالا همه شما این موضوع را می‌دانید. البته این را هم می‌دانیم که این شهر در رودآیلند قرار دارد و درمیان بسیاری از اهالی شهرهای مختلف رودآیلند این نظریه وجود دارد که شهرِ آن‌ها محل اقتباس اصلی سریال تلقی می‌شود. بااین‌حال چند نشانه در این شهر وجود دارد که ممکن است آن را به شهرهای واقعی رودآیلند ربط دهد.

برای مثال در برخی از قسمت‌ها شاهد این موضوع هستیم که شهر کوهاگ به دریا راه دارد و در آن ساحلی زیبا دیده می‌شود. تنها شهر ایالت رودآیلند که می‌توانیم چنین ساحلی در آن ببینیم شهر کرانستون و حومه آن قلمداد می‌شود و غیر از ساحل شباهت‌های شهری زیادی هم به کوهاگ دارد. ست مک‌فارلن قصد داشت تا داستان این سریال در یک شهر مخصوص به خود سریال در این ایالت جریان داشته باشد تا جوک‌های محلی که به این ایالت مربوط می‌شوند، معنای خود را از دست ندهند.

فمیلی گای بدون شک یکی از خاطره‌انگیزترین انیمیشن‌های سریالی تاریخ تلویزیون به‌شمار می‌رود که همه آن را می‌شناسند ولی این موضوع همیشه به همین خوبی و خوشی جریان نداشته است. شبکه فاکس پس از پایان فصل دوم قصد داشت تا ساخت این سریال را کنسل کند ولی در لحظات پایانی برای ساخت فصل سومش چراغ سبز نشان داد. بااین‌حال پخش این سریال درمقابل برنامه‌های بسیار محبوبی مانند Friends و Survivor باعث شد تا تعداد بینندگان و نمرات آن کاهش پیدا کنند و به‌همین‌دلیل فاکس پس از فصل سوم تولید آن را به کلی متوقف کرد تا طرفداران سریال تصور کنند برنامه مورد علاقه آن‌ها به پایان راه خود رسیده.

در همین زمان شبکه Adult Swim، شبکه‌ای که در ساعات پایانی شب کارتون پخش می‌کند، تصمیم به پخش کردن این سریال گرفت و حق پخش آن را برای سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵ با مبلغ ناچیزی به خودش اختصاص داد. در آن زمان Family Guy به یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیون تبدیل شد و فروش دی‌وی‌دی‌های آن به‌طرز سرسام‌آوری افزایش پیدا کرد. همین موضوع باعث شد تا توجه فاکس بار دیگر به پتانسیل فمیلی گای جلب شود و برای مرتبه سوم پخش آن را از سر بگیرد. فصل چهارم این سریال بسیار محبوب از سال ۲۰۰۵ از شبکه فاکس آغاز شد و ادامه هم که دیگه همه از آن اطلاع داریم.

شاید باور این موضوع سخت باشد ولی حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر می‌توانست پایانی باشد نه‌تنها برای این سریال که برای زندگی ست مک‌فارلن. قبل از شروع فصل سوم سریال ست مک‌فارلن یک بلیط هواپیما دراختیار داشت و قرار بود در روز ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ سوار پرواز شماره ۱۱ هواپیمایی United Airlines شود؛ بله، دقیقا یکی از همان هواپیماهایی که به درون برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی رفتتند و باعث کشته شدن تعداد زیادی از انسان‌های بی‌گناه شدند.

ست مک‌فارلن خیلی راحت درباره این موضوع صحبت کرد و گفت: «من آن روز صبح به‌خاطر اینکه شب قبل آن دیروقت خوابیدم، خواب مانده بودم و به‌همین‌دلیل دیر بیدار شدم و به پروازم نرسیدم». همین یک جمله مک‌فارلن باعث شد تا تئوری‌های توطئه زیادی در آمریکا شکل بگیرد که شخص مک‌فارلن یا دیگر اعضای سازنده این سریال از این اقدام تروریستی آگاهی داشتند و به‌همین‌دلیل ست مک‌فارلن این دلیل را برای سوار نشدن به آن هواپیما اعلام کرده است. یا حتی گفته بودند که مک‌فارلن مسافر زمان است و از اتفاقات اطلاع داشته که خب تئوری‌های بسیار مسخره‌ای هستند. بااین‌حال ست مک‌فارلن به‌دلیل خواب ماندن از آن پرواز جا ماند و باعث شد تا زنده بماند.

نظر شما همراهان همیشگی سایت زومجی درباره انیمیشن سریالی Family Guy چیست؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره این انیمیشن در ذهن دارید که در این مقاله به آن اشاره‌ای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت زومجی به اشتراک بگذارید.