حقایق جالب فیلم Gone Girl | داستان زنی دیوانه به نام امی
زمانیکه رمان Gone Girl به نویسندگی گیلین فلین منتشر شد خیلی طول نکشید تا به یکی از پرفروشترین کتابهای ژانر تریلر روانشناختی تبدیل شود. داستانی بسیار مرموز و البته جذاب که خیلی راحت میشد آن را برای یک اقتباس سینمایی مناسب دانست. کار به کاردان سپرده شد و کارگردان برجسته فیلمهای جنایی یعنی دیوید فینچر وظیفه کارگردانی آن را برعهده گرفت تا فیلم Gone Girl به کارگردانی فینچر و با نقشآفرینی فوقالعاده رزمند پایک و بن افلک به یکی از بهترین تریلرهای روانشناختی دهه گذشته تبدیل شود.
داستان فیلم درباره زوج نیک و امی دان جریان دارد که ازدواج آنها به مشکلاتی برخورد کرده است. در پنجمین سالگرد ازدواج آنها ناگهان امی ناپدید میشود و خیلی از رسانههای مهم انگشت اتهام را به سوی نیک میگیرند ولی تمام این مشکلات زیر سر خود ایمی قرار دارد که با دیوانگی محض یک سلسله اتفاقات دیوانهوار را ترتیب داده است. این فیلم در سال ۲۰۱۴ به تهیهکنندگی ریس ویترسپون با بودجهای ۶۱ میلیون دلاری تولید شد و توانست در گیشهها فروش خوب ۳۷۰ میلیون دلاری را پشتسر بگذارد. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی کنیم به نکات و حقایق جالب فیلم Gone Girl؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاعی نداشته باشید.
«توجه: مطالعه این مقاله ممکن است قسمتهایی از داستان فیلم Gone Girl را برای شما اسپویل کند»
۱- شروع مراحل ساخت
نکته جالب درباره برنامه کاری دیوید فینچر به این موضوع مربوط میشود که بههیچوجه برنامهای برای ساخت فیلم Gone Girl در برنامه کاری او وجود نداشت. در آن زمان فینچر مشغول ساخت یک اقتباس سینمایی از داستان 20,000Leagues Under The Sea بود که بنابهدلایلی که هیچ وقت مشخص نشد مراحل ساخت آن فیلم اقتباسی برای همیشه لغو شد و تهیهکنندگان و خود دیوید فینچر نیز هیچوقت برای ساخت آن فیلم علاقهای از خودشان نشان ندادند.
پس از اینکه دیوید فینچر بهطور کلی از ساخت فیلم سینمایی 20,000Leagues Under The Sea فاصله گرفت کمی از این موضوع احساس عصبانیت میکرد. چراکه تلاش بسیار زیادی برای نوشتن فیلمنامه آن فیلم و پرداخت داستان شخصیتهای آن انجام داده بود و پس از لغو شدن ساخت آن فیلم بهطور کامل احساس سرخوردگی میکرد. پس از این اتفاق او درمیان پیشنهادهای همکاری که دریافت کرده بود تصمیم گرفت وظیفه کارگردانی فیلم دختر گمشده را برعهده بگیرد؛ فیلمی که بسیاری از مراحل پیشساخت خود را طی کرده بود و دیوید فینچر خیلی سریع میتوانست مراحل ساخت فیلم را آغاز کند.
البته باید به این موضوع هم اشاره کنیم که دیوید فینچر به داستان این فیلم هم علاقه نسبتا زیادی داشت و رمان محل اقتباس فیلم را قبلا مطالعه کرده بود. او در یک مصاحبه تلویزیونی گفته بود که مهمترین دلیل تصمیم او برای قبول پیشنهاد کارگردانی این فیلم علاوهبر علاقه شخصی به کتاب محل اقتباس این بود که مراحل ساخت فیلم آماده شروع شدن بودند و ریسک لغو شدن کلی ساخت این فیلم مانند تجربه ناموفق قبلی خودش تا حد زیادی وجود نداشت.
۲- احتمال حضور بازیگران سرشناس دیگری در این فیلم
اینکه انتخاب بازیگران مدنظر سازندگان و کارگردان یک فیلم سینمایی دقیقا باب میل آنها پیش نرود یک موضوع طبیعی بهشمار میرود که در فیلم دختر گمشده نیز این داستان وجود دارد.
قبل از اینکه به داستان بسیار جالب انتخاب بن افلک بپردازیم اجازه دهید ببینیم قبل از او چه بازیگران دیگری برای حضور در این نقش شانس زیادی داشتند. قبل از بن افلک نخستین انتخاب دیوید فینچر برای ایفای نقش در نقش شخصیت نیک بازیگری نبود به جز جان هم، بازیگر نقش اصلی سریال Mad Men که البته بهدلیل حضور او در مراحل ساخت این سریال نتوانست در نقش نیک در فیلم Gone Girl حضور پیدا کند. از سایر بازیگران برجسته مدنظر دیوید فینچر برای نقش نیک میتوانیم به افرادی مانند برد پیت، رایان رینولدز و ست روگان اشاره کنیم که همگی آنها به دلایلی حضور در این فیلم را نپذیرفتند.
اما به داستان جالب انتخاب بن افلک برسیم. نام بن افلک اصلا و ابدا در ذهن دیوید فینچر برای حضور در نقش نیک وجود نداشت. یک روز دیوید فینچر در یک مجله اینترنتی عکسی از بن افلک دید که او لبخند بسیار خاصی روی صورت خود داشت؛ گویا به اجبار در آن مجله حضور داشته است. فینچر تعداد دیگری از عکسهای بن افلک را بهصورت آنلاین مشاهده کرد و دید که این بازیگر هالیوود در بیشتر آنها لبخندی بسیار مرموز روی صورت خود دارد؛ لبخندی که برای شخصیت نیک میتوانست بینقص باشد. بههمیندلیل و پس از آزمون بازیگری دیوید فینچر پیشنهاد حضور در این فیلم را به بن افلک داد و او هم این پیشنهاد را پذیرفت.
داستان جالب دیگری که درباره حضور بن افلک در این فیلم وجود دارد به علاقه بسیار زیاد وی به دیوید فینچر مربوط میشود. او بهقدری درباره همکاری خود با دیوید فینچر خوشحال بود که کارگردانی پروژه جدید خود یعنی Live by Night را به تأخیر انداخت تا بتواند در فیلم Gone Girl حضور پیدا کند حتی با اینکه انتخاب نخست فینچر بهشمار نمیرفت. او یک روز سر صحنه فیلمبرداری تنظیمات مربوطبه لنز یکی از دوربینهای فیلمبرداری را به مقدار بسیار کمی تغییر داد و با تیم سازنده فیلم شرط بست که دیوید فینچر متوجه این موضوع نخواهد شد و خب البته که فینچر متوجه این موضوع شد و بن افلک آن شرط را باخت.
به دومین شخصیت اصلی فیلم بپردازیم. شخصیت امی دان؛ شخصیتی مرموز و کمی ترسناک با بازی فوقالعاده رزماند پایک. شاید این نکته را ندانید که حق اقتباس از رمان Gone Girl توسط ریس ویترسپون، بازیگر سرشناس هالیوود خریداری شد و حق اقتباس از این داستان بهطور کامل در اختیار او و شرکت فیلمسازی تازه تأسیس او یعنی Pacific Standard قرار داشت.
امی دان: «ما همدیگه رو داریم، سایر چیزها حاشیه حساب میشن»
ریس ویترسپون پس از دراختیار گرفتن حق اقتباس از داستان Gone Girl تصمیم گرفت خودش در نقش شخصیت امی دان نقشآفرینی کند ولی بعدها از این تصمیم پشیمان شد؛ چراکه این میزان از دیوانگی را در استعداد بازیگری خودش نمیدید و برای این نقش سایر بازیگران را بهتر از خودش میدانست. قبل از اینکه رزماند پایک وظیفه نقشآفرینی در نقش امی را برعهده بگیرد این نقش به بازیگران برجسته دیگری مانند امیلی بلانت، جسیکا چستین، ابی کورنیش، رونی مارا، ناتالی پورتمن، شارلیز ترون و الیویا وایلد پیشنهاد شده بود.
به غیر از بن افلک و رزماند پایک، زوج آقا و خانم دان میتوانست توسط بازیگران سرشناس زیادی بهتصویر کشیده شود. بهنظر شما غیر از این دو نفر کدام یک از این بازیگران میتوانستند زوج خوبی را برای این دو شخصیت شکل دهند؟
۳- بن افلک و طرفداری از تیم محبوب خود
در یکی از سکانسهای فیلم Gone Girl شخصیت نیک با نقشآفرینی بن افلک باید کلاهی را روی سر خود قرار میداد که روی آن علامت تیم بیسبال نیویورک یانکی قرار دارشت. این تیم و تیم شهر بوستون یعنی تیم رد ساکس دشمنی دیرینهای با یکدیگر دارند و بهدلیل اینکه بن افلک یکی از سرسختترین طرفداران تیم رد ساکس بهشمار میرود، او برای ضبط تصاویر مربوطبه این سکانس از برسرگذاشتن کلاه تیم نیویورک یانکی امتنا کرد و گفت هیچوقت کلاه این تیم را روی سر خودش نخواهد گذاشت و نتیجه این تصمیم هم برای وی مهم نخواهد بود.
همین تصمیم بن افلک باعث شد تا مراحل ساخت این فیلم سینمایی به مدت ۴ روز بهطور کامل متوقف شود تا تکلیف این سکانس و تصمیم بن افلک مشخص شود. سرانجام پس از گذشت چند روز تهیهکنندگان این فیلم سینمایی و دیوید فینچر با بن افلک به توافق رسیدند که شخصیت نیک در آن سکانس بهجای کلاه تیم نیویورک یانکی کلاه تیم دیگر این شهر یعنی کلاه تیم نیویورک متس را استفاده کند و خب تیم محبوب بن افلک با تیم متس دشمنی خاصی ندارد و بن افلک هم با این پیشنهاد موافقت کرد.
دیوید فینچر در یک مستند از مراحل ساخت این فیلم سینمایی کاملا بهطور شوخی از عبارت «بسیار غیرحرفهای» برای تصمیم بن افلک استفاده کرد و امتنا کردن او از استفاده از کلاه آن تیم را در مدیوم سینما به شوخی کاری غیرحرفهای خطاب میکند. بااینکه هیچگونه مشکلی بین بن افلک و دیوید فینچر وجود ندارد ولی در آن زمان بسیاری از رسانهها با تغییر لحن دیوید فینچر یا تغییر منظور کلی او باعث شدند تا خیلیها فکر کنند این دو نفر مشکل بزرگی با یکدیگر دارند که درنهایت آن رسانهها بهخاطر این کار عذرخواهی کردند.
۴- براساس داستانی واقعی
فیلم Gone Girl با اقتباس از رمانی با همین نام ساخته شده است؛ رمانی به نویسندگی گیلین فلین که این داستان را با الهام از داستانی واقعی نوشته است. بااینحال نویسنده این داستان یعنی گیلین فلین درباره پایانبندی داستان خیلی به آن اتفاق واقعی وفادار نبود و انتهای داستان خودش را به سلیقه خودش با پیچشهای داستانی جذابی تغییر داد.
او پس از خواندن پرونده قضایی مربوطبه لاسی پترسون تصمیم گرفت داستانی با الهام از این پرونده بنویسند. در این پرونده لاسی پترسون، همسر آقای اسکات پیترسون بهطور ناگهانی ناپدید شد و این اتفاق زمانی رخ داد که او باردار بود. پس از ناپدید شدن لاسی، همسرش آقای اسکات بهطرز مشکوکی آرام بود و بههیچوجه در چهره او اثری از ناراحتی دیده نمیشد.
پس از بررسیهای زیاد مشخص شد که آقای اسکات پترسون به همسر خود خیانت کرده بود و در زمان گشتن نیروهای پلیس بهدنبال همسرش، او باز هم خیانت خودش را ادامه میداد. درنهایت خود آقای اسکات پترسون اعتراف کرد که همسرش لاسی پیترسون را به قتل رسانده و ناپدید شدن او را جعل کرده است. درحالیکه در داستان دختر گمشده متوجه میشویم که شخصیت امی تمام اتفاقات دیوانهوار این داستان را مدیریت میکرد و خبری از کشته شدن او بهدست همسرش نبود.
نکته جالب دیگری درباره پایانبندی فیلم فیلم وجود دارد که به دیوید فینچر، کارگردان این فیلم و گیلین فلین، فیلمنامهنویس و نویسنده کتاب محل اقتباس این فیلم مربوط میشود. این دو نفر چند روز قبل از اکران این فیلم سینمایی در یک مصاحبه اعلام کردند که پرده سوم این فیلم و پایان آن را نسبتبه داستان کتاب کمی متفاوتتر بهتصویر کشیدهاند.
طرفداران کتاب Gone Girl و مخصوصا افرادی که با پرونده لاسی پیترسون آشنایی داشتند فکر میکردند که سازندگان این فیلم سینمایی قصد دارند پایانبندی داستان فیلم را مانند اتفاقی که در دنیای واقعی رخ داده نمایش دهند و خبری از پایانبندی داستان کتاب در این فیلم نیست. آنها فکر میکردند شخصیت نیک قرار است امی را بهقتل برساند ولی پس از تماشای فیلم متوجه شدند که سازندگان این فیلم سینمایی بهطور کامل به داستان کتاب وفادار بودند و این اطلاعات غلط را فقط و فقط برای غافلگیرکردن مخاطبان این فیلم سینمایی در آن مصاحبه منتشر کرده بودند.
۵- کارگردانی دیوید فینچر و وسواسهای عجیب او
همه ما دیوید فینچر را بهعنوان یکی از وسواسیترین و دقیقترین کارگردانهای هالیوود میشناسیم که در زمان کارگردانی فیلمهای خود نیاز دارد تمام جزییات موجود همانطور که او در ذهن دارد، رعایت شوند. او برای ضبط یک سکانس کوتاه آنقدر برداشتهای زیادی انجام میدهد تا بلاخره به نتیجه بینقصی که در ذهن دارد برسد.
بههمیندلیل در طول ۱۰۰ روز فیلمبرداری فیلم Gone Girl دیوید فینچر بیش از ۵۰۰ ساعت تصاویر مختلف از سکانسهای مختلف این فیلم سینمایی تهیه کرده بود که در بسیاری از آنها تنها خود او متوجه تغییراتش نسبتبه تصاویری مشابه با هم میشد. بهعبارت دیگری در هر روز از مراحل فیلمبرداری این فیلم سینمایی او تقریبا ۵ ساعت تصاویر مختلف ضبط میکرد تا درنهایت بتواند از میان آنها تصاویر موردنیازش را انتخاب کند. همانطور که میدانید یا احتمالا حدس میزنید این ارقام از حد معمول در ساخت یک فیلم سینمایی بسیار بیشتر هستند.
یکی دیگر از داستانهای جالب درباره دیوید فینچر در محل فیلمبرداری این فیلم سینمایی به استفاده بازیگران این فیلم از گوشیهای همراه خودشان مربوط میشد. برخلاف کوئنتین تارانتینو که همیشه سر صحنه فیلمبرداری قانون منع استفاده از گوشی همراه را برای همه بازیگران بهطور یکسان اجرا میکند، رفتار دیوید فینچر با بازیگران سر صحنه فیلمبرداری درباره این موضوع با ملایمت بیشتری همراه است.
البته او از روش عجیب و جالبی نیز استفاده میکند. هرگاه یکی از بازیگران سر صحنه فیلمبرداری از گوشی همراه خودش استفاده میکرد، در همان لحظه دیوید فینچر اگر متوجه او میشد، یک عکس سلفی در حالت عصبانی همراهبا اخم کردن از خودش میگرفت و برای آن بازیگر میفرستاد. این روش ساده و البته عجیب هم خندهدار است و هم مفید. دیوید فینچر در مصاحبهای گفته بود که این اتفاق برای رزمند پایک بسیار بیشتر از سایر بازیگران رخ میداد و سایر بازیگران بسیار کمتر از او از گوشیهای خودشان استفاده میکردند.
نظر شما همراهان عزیز و همیشگی سایت زومجی درباره فیلم Gone Girl چیست؟ اگر شما هم نکتهای درباره این فیلم در ذهن دارید که در این مقاله به آن اشارهای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت زومجی به اشتراک بگذارید.