حقایق جالب انیمیشن Up | ماجراجویی کارل فردریکسن با هزاران بادکنک

انیمیشن‌های استودیوی پیکسار بدون شک از محبوب‌ترین انیمیشن‌های تاریخ سینما به‌شمار می‌روند و شخصیت‌های این آثار قطعا برای مدتی طولانی در حافظه دوست‌داران انیمیشن‌های سینمایی باقی خواهد ماند. دراین‌میان بحث درباره بهترین انیمیشن استودیوی پیکسار همیشه یکی از بحث‌های مورد علاقه و البته بی‌پایان طرفداران آثار این استودیو تلقی می‌شود ولی همه آن‌ها روی این موضوع توافق دارند که انیمیشن Up بدون هیچ بحثی یکی از بهترین انیمیشن‌های استودیوی پیکسار است.

انیمیشن Up روایت‌گر زندگی شخصیت کارل است که به‌خاطر قولی که به همسر خود داده، تصمیم می‌گیرد با به پرواز درآوردن خانه خود به وسیله هزاران بادکنک آن را به آبشاری منتقل کند که یک روز به همسر خود قول داده بود با یکدیگر به آن مکان خواهند رفت ولی زندگی بر وفق مراد آن‌ها باقی نماند. این انیمیشن در سال ۲۰۰۹ به تهیه‌کنندگی جوناس ریورا توسط استودیوی پیکسار با بودجه‌ای ۱۷۵ میلیون دلاری تولید شد و توانست فروش فوق‌العاده ۷۴۰ میلیون دلاری را پشت‌سر بگذارد. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی داشته باشیم به نکات و حقایق جالب انمیشین Up؛ حقایقی که شاید از آن‌ها اطلاعی نداشته باشید.

«توجه: مطالعه این مقاله ممکن است قسمت‌هایی از داستان انمیشین Up را برای شما اسپویل کند»

اگر تصاویر آغازین انیمیشن Up را جدا کنیم و آن‌ها را درقالب یک فیلم بسیار کوتاه درباره آن دو شخصیت پخش کنیم، باور کنید می‌تواند موفقیت‌های زیادی کسب کند. تصاویری که قلب انسان را در آغوش می‌گیرند و مانند نوری روشن و گرم قلب بیننده را پر می‌کنند. تصاویری که تحت عنوان «زندگی مشترک» زندگی شخصیت کارل و الی را به‌تصویر می‌کشند و ما مدام افسوس می‌خوریم که چرا الی دیگر درکنار کارل نیست. پیت داکتر، کارگردان و یکی از دو نویسنده اصلی این انیمیشن درباره این چند دقیقه آغازین انیمیشن Up در مصاحبه‌ای با رسانه لس‌آنجلس تایمز توضیحات جالبی داد و گفت:

باب پیترسن دیگر نویسنده اصلی این انیمیشن ایده جالبی برای این تصاویر در ذهن داشت و یکی سری دیالوگ بسیار زیبا و کوتاه برای کارل و الی نوشته بود. به‌عبارتی دیگر این تصاویر قرار بود دیالوگ داشته باشند ولی در نسخه اکران شده این تصاویر را تنها با یک موسیقی زیبا تماشا کردیم. درابتدا قرار بود هر دو شخصیت جملات کوتاهی بر زبان بیاورند و دیگری جمله او را تکمیل کند. به‌این‌صورت قصد داشتیم نشان دهیم این دو نفر چقدر مکمل یکدیگر هستند ولی درنهایت به این نتیجه رسیدیم که این جملات شاید از بار احساسی این تصاویر کم کنند. ایده قرار دادن صدایی متفاوت روی این تصاویر در ذهن رانی دل‌جرمن شکل گرفت و ما هم رفته‌رفته متوجه شدیم که ایده او از ایده ابتدایی ما زیبا‌تر و تاثیرگذارتر خواهد بود. برای یک مدت طولانی به‌دنبال افکت‌های صوتی برای این تصاویر می‌گشتیم و باور کنید روزهای سختی را گذراندیم. هر صدایی روی این تصاویر نمی‌توانست تاثیرگذاری آن‌ها را بیان کند تا اینکه تمام آن‌ها را کنار گذاشتیم و از موسیقی زیبای مایکل جاکینو استفاده کردیم. به نظرمان تصاویر جالبی از آب درآمدند.

این تنها مسئله جالب درباره این تصاویر نیست و داستان شکل‌گیری آن‌ها نیز بسیار جالب است. بااینکه بسیاری از تصاویر و المان‌های زندگی کارل و الی با الهام از زندگی شخصی سازندگان آن به‌خصوص زندگی شخصی پیت داکتر ساخته شده‌اند ولی آن تصاویر ابتدایی علاوه‌بر این موضوع منبع الهام جالب دیگری دارند. باور کنید یا خیر مایکل جاکینو، آهنگ‌ساز موسیقی متن این انیمیشن یک سری فیلم‌های سینمایی خانوادگی را از سایت eBay خریداری کرد که به‌هیچ‌وجه فیلم‌هایی معروف و محبوب نبودند و در این فیلم‌ها تصاویری بعضا لوس از زوج‌های این فیلم‌ها وجود داشت.

پیت داکتر در ادامه مصاحبه خود گفت: «ما اصلا نمی‌دانستیم افراد داخل این ویدیوها چه کسانی هستند. فیلم‌هایی بودند از کشورهای مختلف و سال‌های گذشته سینما که مایکل همه آن‌ها را تماشا کرد تا بتواند علاوه‌بر ساخت موسیقی آن لحظات برخی از تصاویر آن فیلم‌ها را به ما پیشنهاد دهد که برای ساخت موسیقی آن لحظات مناسب بودند. مایکل واقعا یک نابغه است و درصد زیادی از تاثیرگذاری و محبوبیت تصاویر ابتدایی این انیمیشن را همه‌طوره مدیون او هستیم». بی‌دلیل نیست که موسیقی متن این انیمیشن برنده جایزه اسکار در بخش بهترین موسیقی متن شده است.

شاید در نگاه اول فکر کنید که برای نوشتن عنوان این مورد دست خودم را روی کیبورد کوبیدم و خیلی شانسی عبارت A113 را نوشتم ولی اصلا اینطور نیست و این عبارت معنی و مفهوم بسیار خاصی در جهان پیکسار و انیمیشن‌های این استودیو دارد. A113 در تمام انیمیشن‌های این استودیو مانند انیمیشن Toy Story، انیمیشن Monsters, Inc، انیمیشن Ratatouille، انیمیشن Wall-E، انیمیشن Inside Out و سایر انیمیشن‌های این استودیو حضور دارد و در انیمیشن Up نیز زمانی‌که کارل به دادگاه می‌رود می‌توانیم این عبارت را خیلی واضح مشاهده کنیم. اما معنی این عبارت چیست؟

در دانشگاه هنر ایالت کالیفرنیا کلاسی وجود دارد با شماره A1-13؛ کلاسی که جان لسستر، مدیر اجرایی استودیو پیکسار در همان کلاس درس خوانده و بسیاری از چهره‌های مهم این مدیوم نیز در همان کلاس درس خوانده‌اند. او در یک مصاحبه در یوتیوب گفته بود که برای ادای احترام به آن کلاس و به‌این‌خاطر که مدیون آن به‌شمار می‌رود این عبارت را در انیمیشن‌های پیکسار قرار داده است. بسیاری از فارغ‌التحصیلان این دانشگاه و آن کلاس درحال‌حاضر در هالیوود نقش‌های مهمی به‌دست آورده‌اند و حتی آن‌ها هم عبارت A113 را در فیلم‌های خود به‌صورت بسیار خلاقانه‌ای به‌صورت مخفیانه به‌تصویر کشیده‌اند.

شخصیت‌های دوست‌داشتنی انیمیشن Up از آن دسته شخصیت‌هایی هستند که برای مدت‌ها در ذهن مخاطبانش باقی خواهند ماند و ما همیشه آقای کارل فردریکسن را با همان ظاهر مربعی او به یاد خواهیم آورد. اما چرا مربع؟ چرا کارل ظاهری شبیه به مربع دارد ولی سایر شخصیت‌ها اینگونه نیستند؟ تمام فیلم‌سازان و سازندگان انیمیشن‌های سینمایی همیشه سعی می‌کنند از اشکال مختلف برای نشان دادن خصوصیت‌های شخصیتی کاراکترهای اثر خود استفاده کنند که موضوعی بسیار جالب است و در انیمیشن آپ نیز صدق می‌کند.

کارل ظاهری شبیه به یک مربع دارد؛ چراکه پیت داکتر قصد داشت اینگونه نشان دهد که کارل شخصیتی باتجربه به‌شمار می‌رود و در طول زندگی به‌خاطر همین تجربه‌ها شکل گرفته است. درکنار او شخصیت الی قرار می‌گیرد که ظاهری تقریبا گرد دارد و سرشار از انرژی و زندگی است و سعی می‌کند این انرژی را به کارل منتقل کند.

پس از درگذشت الی، کارل در خانه مربعی خودش می‌ماند، بسیاری از المان‌های این خانه حتی مبلی که کارل روی آن می‌نشیند، ظاهری مربعی دارند و انیمیشن سعی می‌کند به این صورت به مخاطب خودش نشان دهد که کارل در این جعبه گیر کرده و به فردی گوشه‌گیر و بداخلاق تبدیل شده است. از طرفی با حضور راسل در داستان این انیمیشن بار دیگر با یک شخصیت شبیه به یک دایره طرف هستیم که مانند الی سعی می‌کند انرژی خودش را به کارل انتقال دهد و کارل نیز کم‌کم آن را می‌پذیرد.

نکته بسیار جالبی درباره خلق شخصیت راسل وجود دارد که با الهام از یک شخصی واقعی در زندگی شخصی پیت داکتر خلق شده است. داکتر در منطقه پیمونت در کالیفرنیا بزرگ شد و پسری به نام راسل جانگ در خانه جفتی آن‌ها زندگی می‌کرد. طبق گفته‌های پیت داکتر این پسربچه که دوست صمیمی پیت نیز به‌شمار می‌رفت، شخصیتی بسیار سرزنده و پرانرژی تلقی می‌شد و مدام درحال بازیگوشی بود.

خود راسل جانگ در یک مصاحبه بسیار جالب درباره این موضوع گفت: «من به‌هیچ‌وجه با این موضوع مشکلی ندارم و خوشحالم که پیت آن روزها را فراموش نکرده و حتی از آن‌ها در ساخت این انیمیشن الهام گرفته است. یک روز و زمانی‌که به‌همراه پیت دور میز غذاخوری درحال خوردن نهار بودیم، او از ایده خودش برای این انیمیشن صحبت کرد و شخصیت راسل را با من درمیان گذاشت. واقعا خوشحال‌کننده بود».

داستا‌ن‌های مربوط‌به شخصیت راسل همین‌جا هم به پایان نمی‌رسد. جوردن ناگای، صداپیشه شخصیت راسل برای بر زبان آوردن دیالوگ‌های این شخصیت دور استودیو می‌دوید و دیالوگ‌های راسل را اجرا می‌کرد. وی به‌این‌صورت می‌توانست انرژی بسیار زیاد راسل را به مخاطب منتقل کند. او در یک مصاحبه درباره این موضوع گفته بود که برخی اوقات یک صندلی در دستش می‌گرفت و دور استودیو می‌دوید، برخی اوقات روی صندلی بالا و پایین می‌پرید و بعضی وقت‌ها مانند یک کودک ۱۱ ساله تنها دور استودیو می‌دوید و صحبت می‌کرد.

شخصیت دوست‌داشتنی الی مدت زمان کمی را در این انیمیشن حضور دارد ولی این موضوع دلیلی به‌شمار نمی‌رود که درباره او صحبت نکنیم. شخصیتی که تمام داستان فیلم به‌خاطر قول میان او و کارل شکل گرفته است و قطعا همان چند دقیقه‌ای که در انیمیشن حضور دارد او را به شخصیتی بسیار مهم در روند داستانی این انیمیشن تبدیل می‌کند.

بسیاری از نقاشی‌های موجود در دفتر نقاشی شخصیت الی که بدون شک یکی از مهم‌ترین المان‌های این انیمیشن تلقی می‌شود، توسط دختر پیت داکتر کشیده شده‌اند و به همان صورت در این انیمیشن مورد استفاده قرار گرفتند تا حس این موضوع که آن‌ها توسط یک دختربچه خلق شد‌ه‌اند به‌خوبی به مخاطب منتقل شود. دختر پیت داکتر نقش پررنگ‌تری در ساخت این انیمیشن داشت و وظیفه صداگذاری شخصیت الی در سنین کودکی نیز برعهده او قرار گرفته بود تا پیت داکتر به‌همراه دخترش این انیمیشن را ساخته باشد.

اگر قرار باشد تنها یک المان از انیمیشن Up را برای همیشه به‌خاطر بسپاریم به‌احتمال فراوان یا ظاهر منحصربه‌فرد و شبیه‌به مربع شخصیت کارل را به‌خاطر خواهیم سپرد یا بادکنک‌های این شخصیت که به‌وسیله آن‌ها خانه خود را به پرواز درآورد. المان‌های مهمی که بدون شک از المان‌های فراموش‌نشدنی درمیان تمام انیمیشن‌های پیکسار به‌شمار می‌روند. شاید باور این موضوع سخت باشد ولی طراحی همان بادکنک‌ها یکی از چالش‌برانگیزترین و البته طولانی‌ترین مراحل ساخت این انیمیشن به‌شمار می‌روند؛ اما چرا؟ آن‌ها می‌توانستند تنها چند عدد بادکنک طراحی کنند و همان چند عدد را کپی کنند و رنگ ‌آن‌ها را عوض کنند؛ چرا این مرحله سخت بوده است؟

هیچ اثری در سینما و تلویزیون بی‌دلیل ماندگار نمی‌شود و انیمیشن Up نیز به‌دلیل همین واقع‌گرایانه بودنش ماندگار شده است. مسئول تیم جلوه‌های ویژه انیمیشن Up یعنی جان رایش و اریک فروملینگ در مصاحبه‌ای درباره این بادکنک‌ها توضیحات بسیار جالبی دادند و گفتند که تک‌تک بادکنک‌های حاضر در این انیمیشن را به‌صورت جداگانه طراحی کرده‌اند و تک‌تک این بادکنک‌ها در قسمت‌های مختلف انیمیشن رفتاری منحصربه‌فرد دارند. حتی بادکنک‌هایی زیر سایر بادکنک‌ها قرار گرفته‌اند و عملا در هیچ‌کدام از صحنه‌های این انیمیشن مشخص نیستند. خارق‌العاده نیست؟

نکته بسیار جالب درباره این بادکنک‌ها این است که خیلی‌ها سعی داشتند آن‌ها را بشمارند و متوجه شوند که چند بادکنک در این انیمیشن وجود دارد. به‌همین‌دلیل آقای جان رایش کار آن‌ها را ساده کرد و گفت که در این انیمیشن ۱۰۲۹۷ عدد بادکنک وجود دارد؛ بله درست شنیدید، ۱۰۲۹۷ عدد بادکنک منحصربه‌فرد. وقتی به طراحی تک‌تک این تعداد بادکنک و رفتار منحصربه‌فرد هرکدام از آن‌ها فکر کنیم، احتمالا سردرد خواهیم گرفت. طراحی ۱۰۲۹۷ عدد بادکنک برای این انیمیشن موضوعی فوق‌العاده شگفت‌انگیز و البته باورنکردنی است.

طراحی ۱۰۲۹۷ عدد بادکنک به‌تنهایی می‌تواند تعهد بالای تیم سازنده این انیمیشن را نشان دهد که قصد داشتند تمام تصاویر آن در واقعی‌ترین شکل ممکن به‌تصویر کشیده شوند ولی این همه ماجرا نیست. پیت داکتر و باب پیترسون،‌ نویسندگان اصلی این انیمیشن در پیشنهادی به استودیو پیکسار درخواست کردند که تمام اعضای تیم سازنده این انیمیشن به محل واقعی آبشار بهشت بروند و چند روز در آن مکان بمانند. البته نام واقعی این منطقه کوهستان رورایما به‌شمار می‌رود که به‌طور مشترک در کشورهای برزیل، ونزوئلا و گویان قرار گرفته است.

تیم سازنده این انیمیشن و تیم طراحی محیط آن پس از گذراندن چند روز در طبیعت آن منطقه توانستند به بهترین و واقعی‌ترین شکل ممکن آن را به‌تصویر بکشند و به‌همین‌خاطر بسیاری از جزییاتی که در این انیمیشن تماشا کردیم به‌طور واقعی در آن مکان وجود دارند. بسیاری از اعضای تیم سازنده این انیمیشن در آن چند روز خودشان را جای کارل و راسل قرار دادند و مسافت زیادی را راه رفتند تا بتوانند شرایط آن‌ها در آن کوهستان را به‌طور واقع‌گرایانه به مخاطبان این انیمیشن منتقل کنند.

در سری مقاله‌های حقایق جالب به اثرات انیمیشن‌های مختلف در واقعیت اشاره کرده‌ایم؛ مانند تاثیر خرید بیش از حد ماهی قرمز پس از محبوبیت دیوانه‌وار انیمیشن در جست‌وجوی نمو. برخی از این اثرات بامزه و گاهی بسیار احمقانه و البته خطرناک هستند و انیمیشن Up نیز از این قبیل تاثیرات از خودش روی مردم و زندگی واقعی آن‌ها برجای گذاشته است.

تصمیم این شخص مشکلات دیگری را برای آن منطقه به وجود آورده بود؛ مثلا ممکن بود برخورد آن بادکنک‌ها با سیم برق مشکلاتی را به‌وجود بیاورد یا حتی در زمان نصب بادکنک‌ها امکان داشت از بالای خانه به پایین سقوط کند و خودش صدمه‌ای جدی ببیند. درنهایت این کار احمقانه او با دخالت پلیس به سرانجام نرسید ولی در کشورهای مختلف افراد دیگری بودند که سعی داشتند با کمک تعداد زیادی بادکنک اجسام مختلفی را به پرواز درآورند. اگر منصفانه به این موضوع نگاه کنیم خودمان هم در زمان تماشای این انیمیشن این ایده به ذهنمان رسیده بود که با وصل کردن تعداد زیادی بادکنک به خودمان یا وسایل دیگر می‌توانیم با کمک آن‌ها پرواز کنیم. حداقل من به این موضوع فکر کرده بودم؛ شما چطور؟

نظر شما همراهان عزیز و گرامی سایت زومجی درباره انیمیشن Up چیست؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره این انیمیشن در ذهن دارید که در این مقاله به آن اشاره‌ای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت زومجی به اشتراک بگذارید.