داستان سریال ارباب حلقه ها درباره چیست؟ | مرور اتفاقات عصر دوم سرزمین میانه
جی. آر. آر. تالکین نویسنده محبوب میلیونها انسان در گوشه و کنار جهان است که دنیای حماسی و مملو از شگفتی او را تحسین میکنند. همین مسئله باعث میشود که خبر ساخت هر اثر سرگرم کننده که با الهام از آثار این نویسنده ساخته میشود، بهشدت مورد توجه طرفداران پروپاقرص آثار تالکین قرار گیرد.
این مسئله در مورد سریال جدید آمازون با عنوان «حلقههای قدرت» (The Rings of Power) هم صدق میکند که قرار است در ماه سپتامبر (شهریور) سال جاری میلادی از آمازون پرایم ویدئو پخش شود. این سریال را باید پیش درآمدی بر وقایع شرح داده شده در سهگانهی جذاب ارباب حلقهها اثر پیتر جکسون دانست که اتفاقاتش هزاران سال قبل و در دوران دوم سرزمین میانه رخ دادهاند. تالکین بسیاری از وقایع مربوطبه عصر دوم سرزمین میانه را در آثار مختلف دیگری که درباره دنیای خیالانگیز و حماسی خود نگاشته، شرح داده است که از آن جمله میتوان به کتاب سیلماریلیون اشاره کرد. عصر دوم سرزمین میانه شاهد اتفاقات بسیار مهم و فراوانی است که البته در بازهی زمانی نسبتا طولانی رخ میدهند. اتفاقاتی که به اشکال مختلف روی وقایع عصر سوم هم تأثیرگذار هستند.
دراین مجال با زومجی همراه باشید تا نگاهی کوتاه به تعدادی از این اتفاقات داشته باشیم و ببینیم احتمالا قرار است شاهد چه بخشهای از تاریخ سرزمین میانه در سریال حلقههای قدرت باشیم.
عصر دوم سرزمین میانه بازهی زمانی نزدیک به ۳ هزار و پانصد سال را در برمیگیرد
عصر دوم طولانیترین دورانی است که شرح آن بهوسیله تالکین به تفصیل بیان شده است. در مقایسه با دوران اول که آفرینش همه چیز و همینطور ظهور و سقوط ارباب تاریکی اول یعنی مورگوت را شاهد هستیم و همینطور عصر سوم سرزمین میانه که طی آن حلقه یگانه و سائورون برای همیشه نابود شدند، عصر دوم را باید دورانی بسیار طولانی و پرماجرا دانست. بهخصوص اگر به این نکته توجه کنیم که دوران اول تنها ۵۹۰ سال و دوران سوم بیش از سه هزار و دویست سال طول کشید.
عصر دوم با صلح آغاز شده و با جنگ بزرگ آخرین اتحاد به پایان رسید
عصر دوم همچنین با صلح آغاز شد، چون والار بهتازگی به الفها کمک کرده بودند تا مورگوت را شکست داده و او را از سرزمین میانه بیرون برانند. بااینحال شاگرد وفادار او سائورون سعی کرد جای ارباب سابق خود را گرفته و سرزمین میانه را تحت کنترل خود درآورد. از طرف دیگر همانطور که در پایان عصر اول شاهد سقوط مورگوت بودیم، پایان عصر دوم هم با شکست سائورون به پایان رسید. هرچند پیوند میان او و حلقه یگانه اجازه نداد نامش برای همیشه از صفحه روزگار پاک شود و درنهایت سائورون در عصر سوم هم حضوری برجسته داشت.
در مجموع باتوجهبه اینکه عصر دوم سرزمین میانه بازه زمانی قابل توجهی را به خود اختصاص داده است، پیشاپیش مشخص است که سازندگان سریال حلقههای قدرت ناگزیر هستند حوادث و رویدادهای متعدد این دوران را بهصورت فشرده به نمایش بگذراند که همین مسئله هم تاحدی باعث نگرانی طرفداران آثار تالکین شده است.
کوتولهها از همه جا به خازاد- دوم رفتند تا به دورین بپیوندند
مخاطبان فیلم یاران حلقه اثر پیتر جکسون، حتما به خوبی معادن موریا را به خاطر دارند، البته آن چیزی که از خازاد دوم یا شهر پررونق و ثروتمند کوتولهها باقی مانده بود. این شهر در بیشتر دوران دوم سرزمین میانه، مایه مباهات و افتخار کوتولهها بود. دورفهای ساکن خازاد دوم، زیر نظر دورین زندگی میکردند، دورفی که بهعنوان پادشاهی بزرگ شناخته میشد.
اما خازاد دوم تنها شهر کوتولهها نبود و به جز آن شهرهای دیگری هم وجود داشتند که البته ساکنانش دوران سختی را سپری میکردند. از جمله این شهرها میتوان به بلگوست و نوگرود اشاره کرد که در کوههای آبی واقع شده بودند. مردمان ساکن این شهرها که آوازهی ثروت و رفاه خازاد دوم را شنیده بودند، تصمیم گرفتند برای پیوستن به دورین به موریا کوچ کنند.
از طرف دیگر کوتولهها روابط بسیار خوبی با الفها داشتند و حتی یک ورودی ویژه برای آنها آماده کرده بودند که ازطریق آن وارد خازاد- دوم شوند. این همان ورودی است که یاران حلقه از آنجا وارد معادن موریا شدند.
نگاهی به بازگشت سائورون در عصر دوم
در طول دوران اول سرزمین میانه، سائورون درخدمت مورگوت یا همان ارباب تاریکی اصلی بود. مورگوت بااینکه خود یکی از والار بود، اما بدخواه و کینه توز بوده و رفتاری شیطانی در پیش گرفت. پس از سقوط مورگوت، سائورون پا جای پای ارباب سابقش گذاشته و تصمیم گرفت سرزمین میانه را تحت کنترل خود درآورد. او باراد دور را در موردور بر پا کرده و بهدنبال پیدا کردن نیرو و پیروانی تازه، شروع به گشتوگذار در سرزمین میانه کرد.
درآن زمان تأثیرگذاشتن روی مردمان ساکنان این سرزمین کار چندان سختی نبود، بااینحال سائورون نیک میدانست که باید قبل از همه اعتماد الفها را به خود جلب کند. بنابراین ظاهرش را تغییر داده و خود را به شکل الفی زیبا درآورد و نام خود را آناتار بهمعنی ارباب هدیهها گذاشت. به این ترتیب او به سراغ الفها رفته و سعی کرد دوستی و اعتماد آنها را بهدست بیاورد.
ساخت حلقه یگانه در عصر دوم سرزمین میانه
در دیگر مطالب مربوطبه دنیای حماسی تالکین در مورد نحوهی نزدیک شدن سائورون به الفها صحبت کردیم. سائورون از این طریق راه و روش ساخت حلقههای جادویی و قدرتمند را به الفهایی همچون کلبریمبور آموزش داد. این دو درکنار هم ساخت حلقههای قدرت را شروع کردند، بااینوجود تعدادی از الفها به آناتار اعتماد نداشتند که از جمله آنها میتوان به گیل گالاد آخرین پادشاه نولدور، گالادریل و الروند اشاره کرد. باوجود تلاش سائورون برای تحت کنترل داشتن تمامی حلقههای ساخته شده، خوشبختانه سه حلقهی جادویی الفها دور از دسترس او نگهداری شدند. درنتیجه سائورون و حلقه یگانه، نفوذی بر آنها نداشتند.
سائورون دیگر حلقههای ساخته شده را به ظاهر به دیگران هدیه داد، اما وقتی به موردور بازگشت، قدرت خود را در ساخت حلقهی یگانه به کار گرفت. این حلقه به او اجازه میداد دیگران را تحت تأثیر قرار داده و روی آنها نفوذ داشته باشد. البته از جهاتی هم ساخت حلقه نقطه ضعف او بود، چون قدرتش برای همیشه با حلقه پیوند خورده و زوال یا نابودی حلقه بهمعنی نابودی سائورون بود.
اولین ظهور نزگول در دوران دوم سرزمین میانه رخ داد
سائورون ۹ حلقه قدرت را به اربابان انسانها هدیه داد، در این بین سه تن از این اربابان از میان مردان نومهنور، یک تن از پادشاهی مناطق شرقی و پنج نفر دیگر از پادشاهیهای مختلف انسانها در گوشه و کنار سرزمین میانه انتخاب شدند. بخشیدن این حلقهها البته از سر مهر و لطف سائورون نبود، هدف اصلی او این بود که آنها را ازطریق حلقهها به کنترل خود درآورده و از این طریق قدرت خود را در سرتاسر سرزمین میانه حفظ کند.
در ابتدا، حلقهها منبع قدرت زیادی برای این ۹ نفر بودند، اما به تدریج نفوذ حلقهها آنها را به بردگان رام و مطیع سائورون تبدیل کرد. درنتیجهی این نفوذ، حرص و طمع و میل آنها برای خونریزی بیشتر شده و درنهایت به جز جسمی نامرئی و بیشکل چیزی از آنها باقی نماند و تبدیل به نزگول یا سواران سیاه شدند. قدرت آنها بهصورت مستقیم با قدرت حلقهی یگانه مرتبط بود، درنتیجه با بیش و کم شدن قدرت حلقه اصلی، قدرت حلقههای آنها هم تغییر میکرد.
در عصر دوم شاهد جنگ میان الفها و سائورون هستیم
هنگامی که سائورون به شکلی مخفیانه حلقه یگانه را در آتش کوه نابودی ساخته و شروع به کنترل دیگر حلقههای قدرت کرد، نیت اصلی او برای الفها آشکار شد. سائورون از نفوذ و قدرت خود استفاده کرد تا با کمک پیروانش از میان کوتولهها و انسانها ارتشی ساخته و از آن برای محاصره کردن شهرهای محل سکونت الفها بهره ببرد. کلبریمبور، گالادریل، گیل گالاد و الروند همگی در تلاش بودند تا به شکلی سه حلقه قدرت الفها را از دسترس سائورون و نفوذ مخرب او دور نگاه دارند. آنها امیدوار بودند این سه حلقه هرگز بهدست سائورون نیفتد.
الفها در ابتدا از کمک و همکاری مردان نومهنور برخوردار بودند، اما سائورون موفق شد پادشاه نومنوریان را تحت تأثیر قرار داده و حتی از آنها برای حمله به الفها استفاده کند. درنتیجه در آن زمان الفها ناگزیر بودند بهتنهایی دربرابر ارباب تاریکی ایستادگی کنند.
ورود جادوگران مایار به سرزمین میانه
مایاها موجوداتی فرشته مانند بودند که به آردا یا همان سرزمین میانه آمدند تا به والار در شکل دادن به زندگی و چشماندازهای این سرزمین کمک کنند. سائورون هم یک مایا بود، بههمین دلیل میتوانست شکلهای مختلفی به خود بگیرد. به جز او گندالف، سارومان و راداگاست هم همگی مایار بودند.
وقتی دشمنی سائورون با الفها و دیگر ساکنان سرزمین میانه آشکار شد، والار پنج مایا را بهعنوان جادوگران قدیمی به سرزمین میانه فرستاد تا به ساکنان در نبرد و شکست دادن سائورون کمک کنند. در عصر دوم این سه مایا هنوز در والینور واقع در سرزمین متبرک یا نامیرا (آمان) زندگی میکردند.
در دوران دوم همچنین دو مایار دیگر هم برای همین مأموریت به سرزمین میانه فرستاده شده بودند که از آنها با نام جادوگران آبی یاد میشود. هرچند تالکین چیز زیادی در مورد آنها بیان نکرده است و مشخص نیست این دو به چه کسانی ملاقات کرده و چه کارهای انجام دادند. بههمین خاطر گمان میرود آنها به مکانی در شرق بسیار دور سفر کردند که بسیار از جایی که حوادث ارباب حلقهها در آنجا روی داد، فاصله داشت.
تأسیس ریوندل توسط الروند
در طول جنگ میان سائورون و الفها، شهر معروف آنها یعنی «ارهگیون» (Eregion) مورد هجوم لشکر سائورون قرار گرفت. گیل گالاد شاه الفها الروند را همراهبا لشکری به سوی شهر فرستاد تا به آنها در نبرد با سائورون کمک کند. اما پیش از رسیدن الروند و سپاهیانش، شهر سقوط کرده و از دست رفت.
الروند دانا در عوض ساکنان باقی مانده شهر را به درهای بزرگ در پای کوه برده و دژی محکم ساخت تا از مردمش در مقابل هجوم بعدی محافظت کند. این دژ بعدها نام ریوندل را به خود گرفته و میعادگاه یاران حلقه شد. الروند همچنین بعدها بهعنوان رئیس و ارباب شهر ریوندل انتخاب شده و حتی آراگورن و آرون هم در همین شهر بزرگ شدند.
ظهور و سقوط نومهنورها در عصر دوم
در آغاز عصر دوم، والار جزیره و شهری بندری به نام نومهنور را بنیان نهاد. الروس برادر دوقلوی الروند که علاقهای به زندگی جاویدان همچون یک الف نداشت، بهعنوان اولین نفر از نژاد انسانهای والا در این جزیره ساکن شد و به این ترتیب او را باید یکی از اجداد آراگورن دانست.
درطول هزاران سال بعد، نومنور آرام آرام پیشرفت کرد، آنها حتی به الفها در مبارزه با سائورون و دستگیری او کمک کرده و او را در شهر به اسارت گرفتند. اما سائورون اصول فریبکاری را به خوبی آموخته بود و به این ترتیب حتی بهعنوان زندانی موفق شد روی آخرین پادشاه نومنور نفوذ پیدا کند. از این طریق او مقام مشاور شاه را از آن خود کرده و درنهایت مردان نومهنور را علیه الفها شوراند. سائورون حتی موفق شد پادشاه را متقاعد کند که به سرزمینهای نامیرا و مقدس که محل سکونت والار بودند، حمله کرده و آنجا را به تسخیر خود درآورد. ذهن پادشاه آنچنان در کنترل سائورون بود که این کار ممنوع را انجام داد و همین مسئله والار را برآن داشت که بهعنوان مجازات جزیره نومنور را در میان امواج پرجوش و خروش دریا غرق کند.
پیوستن بازماندگان نومنور به الفها در جنگ علیه سائورون
درحالیکه جزیره محل سکونت نومهنورها در میان آبهای خروشان دریا غرق میشد، برخی از چهرههای برجسته آنها همچون الندیل و پسرش ایسیلدور موفق به فرار از جزیره شدند. سائورون که با نیرنگ خود عامل اصلی این اتفاق بود هم همراهبا جزیره به زیر آب رفته و جسم فیزیکی خود را از دست داد. بااینوجود روح او از این فاجعه جان به در برده و به موردور فرار کرد تا با گذر سالها، بدنی جدید برای خود بسازد.
اما مردان باقی ماندهی نومنور شهر گاندور را تأسیس کردند و آنجا بود که الندیل بهعنوان پادشاه تاجگذاری کرد. آنها تصمیم گرفتند در نبرد با سائورون به الفها پیوسته و به آنها در شکست دادن این دشمن مشترک کمک کنند. نتیجه این مشارکت، وقوع نبردی بزرگ به نام جنگ آخرین اتحاد بود که در آن شاهد حضور انسانها شانه به شانهی الفها هستیم.
درنهایت این نبرد خونین با مرگ الندیل و گیل گالاد رو به پایان بود که ایسیلدور موفق شد با شمشیر شکستهی پدر، انگشت دست سائورون را قطع کرده و حلقه یگانه را از او بگیرد. بهاین ترتیب سائورون به ظاهر نابود شده و در میان سایهها ناپدید شد. ایسیلدور اما به حرف الروند توجهی نکرده و بهجای ازبینبردن حلقه یگانه، آن را برای خود برداشت و همین مسئله باعث شد که سایه سائورون همچنان بر سر ساکنان سرزمین میانه سنگینی کند.
بههرحال همانطور که پیشتر هم اشاره شد، بعید است سریال حلقههای قدرت بتواند به تفصیل به تمامی اتفاقات فوق پرداخته و آنها را به نمایش بگذارد. چون بازه زمانی طولانی دوران دوم به همراه سیل حوادث و رخدادها به اندازهای است که تیم سازنده سریال حلقههای قدرت ناگزیر است این حوادث را بهصورت فشرده به نمایش بگذارد. باید منتظر بود و دید طرفداران آثار این نویسنده و به خصوص طرفداران سنتی تالکین چگونه با این مجموعه روبهرو خواهند شد و آیا حلقههای قدرت میتواند در حدواندازهی سهگانه ارباب حلقهها ظاهر شده و مورد توجه بینندگان قرار بگیرد یا خیر؟
درپایان این مطلب نظر شما در مورد سریال جدید آمازون چیست؟ آیا آن را اثری چشمگیر و قابلتوجه درحدواندازه سهگانه ارباب حلقهها میدانید؟ خوشحال میشویم نظرات و دیدگاههای خود را با زومجی و دیگر دوستانتان درمیان بگذارید.
نظرات