معرفی کامل خدایان دنیای ارباب حلقه ها | از خدای تاریکی تا خدای صنعتگر
در گوشه گوشهی کتاب ارباب حلقهها، شخصیتها به اشکال مختلف به والار اشاره میکنند. موجوداتی که حضورشان در پس زمینه ماجراها احساس میشود، درست چیزی شبیه به فرشتگان یا خدایان کوچکتر، آنها از ابتدا حضور داشتند و در پایان زمان هم حاضر خواهند بود. البته در ارباب حلقهها آنها چیزی بیش از چند اسم نیستند، اما حضور آنها در کتاب سیلماریلیون بسیار چشمگیر است. جایی که در مرکز همه ماجراها و بهعبارت بهتر صحنهگردان حوادث گوناگون هستند.
والار (جمع والا) آفریدههای ارو ایلوواتار (Eru Iluvatar) خالق جهان (Ea) و تمامی سرزمینهای درون آن هستند که آردا هم بخشی از آن است. سرزمینی که بعدها به نام زمین شناخته شد. ارو به جز این جهان، آینور (جمع آینو) را ازطریق اندیشه خود بهوجود آورد که ارواحی الهی هستند. بههمین خاطر است که بسیاری ارو را پدر خود میدانند، بااینحال همه آینور با یکدیگر نسبت خویشاوندی خواهر و برادری ندارند. آینوها زیادی وجود دارند، اما در میان آنها تنها نام ۱۵ والا در کتاب سیلماریلیون ذکر شده است، چرا که آنها در حوادث کوچک و بزرگ سرزمین میانه، حضوری پررنگ و تأثیرگذار دارند.
اما اگر بخواهیم بهصورت خلاصه در مورد والار صحبت کنیم، باید بگوییم آنها پس از خلق آردا وارد این جهان شدند تا به آن نظم بخشیده و با شرارتهای یکی ازخودشان یعنی ملکور، مقابله کنند. آنها سهم خود را به موسیقی این جهان اضافه کرده و به تجسم خواستههای ارو برای آردا جامه عمل پوشاندند. این در مورد همه آنها صدق میکرد به جز ملکور که در آن زمان بهعنوان قویترین والار شناخته میشد. او که دیدگاهی متفاوت از ارو داشت، شروع به سرپیچی از خواست او کرد که این مسئله درنهایت منجر به شورشی بزرگ شد که بسیاری از ناخوشیهای آردا از آن سرچشمه گرفت.
آنها در ابتدای ورودشان به این جهان، ساکن جزیرهای مخفی در «دریاچه بزرگ» بودند. اما بهدنبال تغییرات شکل زمین و مدتها پیش از بیداری الفها، آنها به آمان نقل مکان کرده و قلمروی خود موسوم به والینور را تأسیس کردند. والار بهعنوان «قدرت جهان» شناخته میشوند، بااینحال به ندرت بهصورت مستقیم در مسیر رویدادهای جهان مداخله میکنند. آنها در والینور شهر طلایی والیمار را ساخته و عمارتهای خود را در سراسر دشت برپا کرده بودند.
اگر دوست دارید کمی بیشتر با خصوصیات این هفت ایزد و هفت ایزدبانوی والار و نقش آنها در شکلگیری آردا و حوادث سرزمین میانه آشنا شوید، در ادامه این مطلب با زومجی همراه باشید.
مانوه (Manwe)
مانوه که همچنین با نام «Manwe Sulimo» هم شناخته میشود، پادشاه والار و پادشاه آردا است. او خدای ابر و باد است و در بلندترین کوه آردا به نام «تنیکوئِتِل» (Taniquetil) و در قصرش که ایلمارین (Ilmarin) نام دارد، ساکن است. مانوه همچنین همسر واردا است. از طرف دیگر باوجود اینکه او را با نام رهبر والار میشناسند، اما او قدرتمندترین والار نیست. او درکنار آئوله و اولمو، بهعنوان یکی از معماران اصلی آردا شناخته میشود.
اولمو (Ulmo)
اولمو خدای آبها است، او دوست صمیمی مانوه بوده و دوستانهترین رفتار را با فرزندان ایلوواتار دارد. برخلاف دیگر والار، اولمو هرگز ازدواج نکرده و ساکن خانه آنها در والینور نبود. در عوض او ترجیح داد در دنیای زیرین و در اعماق اقیانوسها ساکن شود. اولمو همیشه نسبت به ملکور بیاعتماد بود و لرد تاریکی هم در عوض از اقیانوسها وحشت داشت، چون هرگز نتواسته بود آنها را رام خود کند.
آئوله (Aule)
آئوله یکی از والار، یک آینو و همچنین همسر یاوانا است. آئولهی آهنگر در زمان خلق آردا روی کوهها، ساخت مواد معدنی و شکل دادن قارهها کار میکرد. در بین والار آئوله بیشترین درگیری و تنش را با ملکور داشت.
آئوله همینطور خالق دورفها است، او نتوانست منتظر بیداری کودکان ایلوواتار باشد، پس نژاد مورد علاقه خود را خلق کرد. وقتی ارو ایلوواتار به این موضوع پی برد، آئوله تقریبا دورفها را بهنشان توبه قربانی کرد. بااینوجود ارو دورفها را پذیرفت، هرچند چون میخواست الفها اولین نژادی باشند که بیدار میشوند پس دورفها را خواباند.
اورومه (Orome)
اورومه یک شکارچی و همسر وانا است. او آخرین نفر از والار است که به والینور نقل مکان کرد. حتی درهمان زمان هم اورومه همچنان به گشتوگذار در سرزمین میانه ادامه داده و به شکار میپرداخت. بهدلیل همین سفرهای مداوم بود که اورومه اولین کسی است که با الفها ملاقات کرد. پس از بیداری الفها، او آنها را الدار نامیده و الفها را تا شهرشان بلریاند همراهی کرد. اورومه در جنگ علیه ملکور هم خود را بهعنوان یک مبارز تمام و کمال به اثبات رساند.
ماندوس (Mandos)
ماندوس نامش را از محل سکونت خود یعنی تالارهای ماندوس گرفته است، جایی که در مورد درگذشتگان و اعمالشان قضاوت میکند. قضاوت او مرهون دانشی است که ارو ایلوواتار در اختیار او قرار داده است و درکنار آن از نصایح و راهنماییهای مانوه هم بهره میبرد. ماندوس باوجوداینکه به ظاهر سختگیر و بیرحم است، اما ذاتا بدخواه نیست. همسر او وایر بافنده است، او همچنین برادر بزرگ ایرمو است. این دو درکنار هم بهعنوان «Feanturi» یا استاد ارواح شناخته میشوند.
ایرمو (Irmo)
ایرمو با نام لورین (Lorien) هم شناخته میشود، او نگهبان باغهای لورین و استاد رویاها و مکاشفهها است. او به میریل مادر فئانور (خالق سه گوهر درخشان سیلماریل) اجازه داد که پس از تولد فرزندش در باغهای او استراحت کند. زمانیکه میریل درگذشت، به تالارهای ماندوس رفته و تصمیم گرفت هرگز به سرزمین میانه بازنگردد.
لورین همچنین مسئولیت ایجاد شب و روز را برعهده دارد. هنگامی که بعد از نابودی درختان والینور آخرین میوههای آنها بهعنوان خورشید و ماه در آسمان قرار گرفتند، لورین و همسرش استه پیشنهاد دادند که نباید نور این دو همزمان در یک مکان متحد شوند (درست همانطور که درختان طلایی و نقرهای در یک مکان واقع شده بودند) پس واردا به پیشنهاد آن دو ترتیبی داد که خورشید و ماه حرکتی متناوب داشته باشند تا زمانی هم برای استراحت در اختیار ساکنان آردا قرار بگیرد.
تولکاس (Tulkas)
تولکاس در کشتی گرفتن تخصص داشت، آخرین نفر از آینور است که وارد آردا شد. رسیدن او به آردا به والار در مقابله با تهاجم ملکور کمک فراوانی کرد. تولکاس پس از ورود به آردا با نسا ازدواج کرد و این تنها جشن بزرگ عروسی والار است که در تاریخ ثبت شده است. او پس از جشن به استراحت پرداخت و این همان زمانی بود ملکور برای انتقام گرفتن نقشه میچید. تولکاس قهرمان والار است و در پایان جهان یک بار دیگر با ملکور روبهرو شده و با او مبارزه خواهد کرد. بااینحال سرنوشت او و نتیجه این نبرد همچون یک راز باقی مانده است.
واردا (Varda)
واردا ملکهی والار و بانوی نور و روشنایی است. او ملکه ستارگان است و نور ایلوواتار را حمل میکند. این درخشندگی باعث میشود که کلمات از بیان زیبایی او ناتوان باشند. خدمتکار واردا ایلمار، رهبر مایار است که به آردا فرود آمد. واردا را با نام سیندارین البرت هم میشناسند، نام او قدرت مبارزه با ارواح خبیث و شیطانی را دارد. زمانیکه یاوانا و نیهنا میوههای طلایی و نقرهای رنگ دو درخت والینور (تلپریون و لورلین) را گرفته و آنها را به خورشید و ماه آردا تبدیل کردند، این واردا بود که برای آنها مسیری در آسمان ایجاد کرد.
یاوانا (Yavanna)
یاوانا بانوی زمین است که بر هرچیزی که در آردا میروید، حکومت میکند. او رشد میوهها و درختان را کنترل کرده و به همراه نیهنا خورشید و ماه را خلق کرد. زمانی یاوانا نگران این بود که مبادا دورفهای آئوله تمام درختان آردا را قطع کنند، به همین خاطر به مانوه و ایلوواتار التماس کرد که راهحلی برای این مشکل پیدا کنند. درنهایت آنها اولین اِنتها را به وجود آوردند تا حافظ و نگهبان جنگلها باشند.
ملیان (Melian) که بعدها با نام سائورون شناخته شد، یکی از مایار بود که در خدمت یاوانا شروع به فعالیت کرد. یکی دیگر از مایاهای معروف که بعدها در لباس جادوگران قدم به سرزمین میانه گذاشت، آیوندیل (Aiwendil) بود که ما او را با نام راداگاست قهوهای میشناسیم.
نیهنا (Nienna)
نیهنا خواهر ماندوس و ایرمه است که در خانهای در نزدیکی تالار ماندوس بهتنهایی زندگی میکند. او بهجای رفتوآمد به شهر والمار که بهخاطر جشن و برگزاری مراسمهای شاد شهره است، ترجیح میدهد در تالار ماندوس مانده و برای آرامش روح درگذشتگان دعا کند.
وایره (Vaire)
وایره بهعنوان بافنده و همسر ماندوس شناخته میشود، او مسئول بافتن داستان آردا است. میریل مادر فئانور که پس از مرگ به زندگی بازگشت، زیر نظر وایره خدمت میکند.
استه (Este)
نام استه به معنای استراحت است، او ملکه درمان و شفا است. استه با همسرش ایرمو زندگی کرده و همیشه شنلی به رنگ خاکستری به تن دارد. استه و ایرمو موفق شدند واردا را متقاعد کنند تا مسیر خورشید و ماه را تغییر دهد. استه برای این درخواست استدلال کرد که نور دائمی باعث خشک شدن باغهای آنها شده و همینطور ستارهها را از نظر پنهان میکند. این عوامل روی زمان و احساس نیاز به استراحت هم تأثیر دارند. بههمین خاطر است که خورشید و ماه برنامههای متناوبی برای حرکت دارند و وقتی یکی بیرون میآید، دیگری در دنیای زیرین (Ekkaia) پنهان میشود.
نسا (Nessa)
نسا را بهعنوان یک رقصنده ماهر و یک شکارچی سریع میشناسند. مهمترین داستان در مورد نسا به اولین نبرد با ملکور بازمیگردد. درجریان همین درگیری بود که تولکاس در آردا فرود آمده و این دو با هم ازدواج کردند. ازدواج نسا و تولکاس تنها ازدواج در میان زوجهای والار است.
وانا (Vana)
وانا همسر اورومه و ملکهی گلها است. او بر تمام گیاهان و جانوران ساکن آردا حکم میراند. در زمان ازدواج نسا با تولکاس، او ردایی از گل را به عروس هدیه داد.
ملکور یا مورگوث (Melkor)
ملکور برادر مانوه و قدرتمندترین والا است. او علیه ارو شوریده و به آردا آسیبهای فراوانی زد، سپس به سرزمین میانه گریخته و از جرگهی والار خارج شد. ملکور در طول دوران درختان و همینطور دوران اول سرزمین میانه، مرتکب جنایتهای بسیاری شد که از آن جمله میتوان به ازبینبردن دو چراغ بزرگ و همینطور همراهیش با انگولیانت برای نابودی درختان والینور اشاره کرد.
ملکور بعدها با عنوان مورگوت که در زبان سینداری بهمعنی دشمن سیاه جهان است، شناخته شد. او اولین ارباب تاریکی است که ظهور کرد و مورد اعتمادترین خدمتکار او هم کسی جز سائورون نبود. مورگوت بهدلیل بهرهمندی از حس آیندهنگری ارو، بهعنوان قدرتمندترین والا شناخته میشود. او همچنین بعد از آسیب زدن به آردا بهعنوان اولین دشمن هم به شهرت رسید. اما باوجود تمامی اعمال شریرانه، مورگوت درنهایت در «جنگ خشم» مغلوب شده و شکست او با پایان دوران اول سرزمین میانه مقارن شد. بهعنوان مجازات، او را از آردا تبعید و در خلاء زندانی کردند.
اما هدف از آمدن والار چه بود؟
والار بر آردا فرود آمد تا راهنمای فرزندان ایلوواتار باشد. آنها نیازمند پرستیده شدن نیستند، درعوض آنها برای کمک و راهنمایی آمدند، اینکه در مواقع ضروری به کمک ساکنان این جهان بیایند.
درحالیکه برخی از ساکنان سرزمین میانه والار را همچون خدایان میپرستیدند، ولی والار هرگز خواستار چنین چیزی نبود
هر والا بخشی از افکار و دیدگاههای ارو را نمایندگی میکند، همهی آنها بخشی از تاریخ جهان و همینطور حوادث تلخی که فرزندان ایلوواتار با آنها مواجه خواهند شد را میبینند، بااینحال دانش آنها در این زمینه کامل نیست. یعنی والار قادر نیست سرنوشت آنها یا زمان و چگونگی به پایان رسیدن این جهان را ببیند. شاید تنها مورد استثناء در این مورد ملکور باشد که تمام قدرت آیندهنگری ارو را به همراه داشت. به جز والار ما با مایار هم آشنا میشویم، ارواحی که در خدمت والار بودند. برخی از معروفترین مایار عبارتاند از اولورین (Olorin)، ملین (Melian) و کورومو (Curumo) که ما بعدها آنها را با عناوینی همچون گندالف، سائورون و سارومان میشناسیم.
ارو جهان را با موسیقی آینور خلق کرد که از آن با نام موسیقی ایلوواتار هم یاد میشود. این موسیقی شامل همه رویاهای گوناگون ایلوواتار بود که به وسیلهی هرکدام از والاها تجسم پیدا میکرد و اینگونه بود که جهان شکل گرفت. دراین بین یکی از والار یعنی ملکور سر به عصیان برداشته و سعی کرد آهنگ مورد نظر خود را به موسیقی آینور اضافه کند. والار هم درمقابل ملکور را به خاطر این خیانت نابخشودنی تبعید کرد و این آغاز طولانیترین نبرد میان ملکور و دیگر والار بود.
پس از شکل گرفتن جهان و آردا، چند تن از آینور تصمیم گرفتند آردا را مهیای حضور فرزندان ایلوواتار کنند. آنها وظیفه نگهبانی و حتی راهنمایی کردن را برعهده گرفتند. از طرف دیگر باوجود اینکه برخی از مردمان ساکن سرزمین میانه والار را همچون خدایان میپرستیدند، اما این آن چیزی نبود که خواست والار باشد.
به نظر نمیرسد باتوجه به گستردگی تاریخچه سرزمین میانه در طول دوران دوم و فشردگی برنامه ساخت سریال حلقههای قدرت، فرصت چندانی برای پرداختن به والار و مایار باقی بماند. بااینوجود شناخت آنها میتواند به درک بهتر ما از دنیای حماسی تالکین کمک کند. امیدوارم از این مرور کوتاه و همراهی با زومجی لذت برده باشید. فراموش نکنید نظرات ارزشمند خود را دراین رابطه با ما و دیگر دوستانتان هم درمیان بگذارید.
نظرات