شباهت سریال چیزهای عجیب تر با انیمه ترانه پریان
سریال چیزهای عجیب تر (Stranger Things) را باید یکی از پدیدههای شناخته شدهی سالهای اخیر تلویزیون در ژانر علمی- تخیلی و ترسناک دانست که موفق شد بینندگان بسیاری را در گوشه و کنار جهان مجذوب خود کند. این اشتیاق به اندازهای است که با تمام شدن هر فصل، بینندگان بیصبرانه در انتظار پخش فصل جدید آن لحظه شماری میکنند. اما نکته جالب در مورد این سریال این است که بخشهایی از داستان این مجموعه از یک انیمه کلاسیک و جذاب ژاپنی الهام گرفته شده است. انیمهای که شاید بخشی از طرفداران این مجموعه یا اسمش را نشنیده باشند، یا هنوز فرصت تماشای آن را پیدا نکردند.
بههمین خاطر بد نیست نگاهی به این انیمه محبوب داشته باشیم که تماشای آن بهخصوص به علاقمندان سریال چیزهای عجیب (اتفاقات عجیب) توصیه میشود. همچنین درادامه به شباهتهای موجود بین این دو مجموعه و همینطور تفاوت بین آنها هم خواهیم پرداخت.
انیمه ترسناک ترانه پریان منبع الهام برادران دافر برای ساخت سریال چیزهای عجیب تر بوده است
خالقان سریال چیزهای عجیب تر یعنی مت و راس دافر (برادران دافر)، در جریان یک مصاحبه با وبسایت خبری «دیلی بیست» (the Daily Beast) که تاریخ آن به سال ۲۰۱۶ بازمیگردد، در مورد حالوهوای این سریال محبوب صحبت و به مسائلی که در شکلگیری ایده ساخت این اثر و همینطور شخصیتپردازی آن تأثیرگذار بودند، اشاره کردند. در همین رابطه مت دافر به نام انیمه «ترانه پریان» (Elfen Lied) اشاره کرده و در ادامه افزود چیزهای زیادی در مورد این انیمه وجود دارد که توجه او را به خود جلب کردند و حتی باعث شدند او به این اثر علاقه پیدا کند. بهطوری که بخشی از این علاقه و توجه در ساخت سریال چیزهای عجیب و بهویژه در شکلگیری شخصیت «الون» مؤثر بودند.
ترانه پریان اثری از «لین اوکاموتو» (Lynn Okamoto) است که برای اولینبار در سال ۲۰۰۲ بهعنوان یک مانگا در مجله «ویکلی یانگ جامپ» (Weekly Young Jump) منتشر شد. در سال ۲۰۰۴ این مانگا مورد توجه قرار گرفته و «مامورو کانبه» (Mamoru Kanbe) بهعنوان کارگردان مسئولیت ساخت انیمه آن را برعهده گرفت. عنوان این انیمه از یک تصنیف آلمانی گرفته شده که اثر «ادوارد موریکه» (Eduard Mörike)، شاعر سبک رمانتیسم آلمان است.
ترانه پریان داستان دختری به نام لوسی است که یک «دیکلونیئوس» (Diclonius) است، گونهای جدید و جهش یافته از انسانهاکه اگرچه از نظر ظاهری کاملا شبیه به انسانهای معمولی هستند، اما درواقع موجوداتی متفاوت با قدرت کنترل وکتورها بوده و البته روی سرشان شاخ هم دارند. وکتور در اصل همان بازوهایی نامرئی قابل کنترل از راه دور هستند که به دیکلونیئوس اجازه میدهند اشیاء پیرامون خود را به اشکال گوناگون دستکاری کنند، امری که انسانها قادر به انجام آن نیستند. لوسی در ابتدا در یک مرکز دولتی نگهداری شده و تحت انواع آزمایشهای وحشتناک و ناخوشایند قرار میگرد. درنهایت اما او به طریقی موفق به کشتن مأموران محافظ خود شده و از این تأسیسات مخوف میگریزد.
بااینحال در تلاش برای فرار، لوسی مجروح میشود و اینجا است که شخصیتی دیگر از او را شاهد هستیم. این شخصیت متفاوت از آن دیگری بوده و بیشتر حالتی معصوم و کودکانه دارد. ظرفیت گفتاری او محدود بوده و از نظر ذهنی هم دچار فراموشی است و نمیتواند ذات واقعی خود را به خاطر بیاورد. دراینجا است که دو دانشآموز به نامهای کوتا و یوکا او را پیدا کرده و تصمیم میگیرند از او مراقبت کنند تا سلامتی خود را بازیابد، آنها همچنین او را «نیو» مینامند. بااینحال این اقدام انسان دوستانه آنها، ناخواسته این دو را هم به مرکز توجه مأموران دولتی تبدیل کرده و به شکلی آنها را درگیر یک عملیات محرمانه و توطئه بزرگ دولتی میکند. چرا که اکنون همه گروههای مختلف در تلاش هستند لوسی را از آن خود کرده و از نیروی قدرتمندش در جهت رسیدن به اهداف پلید و شیطانی خود سوءاستفاده کنند.
با همین چند خط هم حتما متوجه شباهت میان شخصیت لوسی ترانه پریان و شخصیت الون در سریال مهیج چیزهای عجیب شدید، چرا که او هم بهدلیل قدرتهای منحصربفردش در مرکزی دولتی و محرمانه نگهداری میشود. الون هم مانند لوسی فرار کرده و با کودکانی معمولی دوست و همراه میشود و البته که هر دوی آنها دارای نیروهایی ماورایی و عجیب هستند. به عبارت دیگر هم الون و هم لوسی دارای نیروهای مخوفی هستند که میتواند زمین را به میدان جنگی وحشتناک تبدیل کرده و انسانهای بسیاری را قربانی کند.
البته ایده دختران و پسران نوجوانی که سعی دارند میان مشکلات زندگی عادی و روزمره و دردسرهای تهدید کننده حیات این کره تعادل برقرار کنند، مدتها است که متوجه دستاندرکاران دنیای ساخت آثار سرگرمکننده قرار دارد. درست مثل همان روندی که در سریال چیزهای عجیب شاهد آن هستیم، در ترانه پریان هم کوتا و یوکا مجبور هستند این تعادل را برقرار کرده و درحالی که سعی دارند از روبهرو شدن با مأموران دولتی طفره بروند، زندگی عادی خود را هم ادامه دهند.
از طرف دیگر اگر مقایسه دقیقتری میان دو شخصیت لوسی از انیمه ترانه پریان و الون از سریال چیزهای عجیب داشته باشیم، به نکات دیگری هم پی میبریم. لوسی نمایی برجستهتر از خشونت را به نمایش میگذارد که الون از ارائه آن خودداری میکند. بااینحال این مسئله به ما نشان میدهد که شاید اگر الون هم در شرایط مشابه با لوسی زندگی میکرد (یعنی آن تاریکی که او در آن رشد کرده بود)، اوضاع میتوانست متفاوت باشد. اینکه اگر الون هم آن نفرت عمیق لوسی نسبت به بشریت را در قلب خود حس میکرد، به چگونه مخلوقی تبدیل میشد.
ما در فلشبکهای مربوطبه شخصیت الون میبینیم که بچهها هم میتوانند رفتارهای سادیستی از خود نشان دهند. بههمین خاطر ممکن بود اگر الون هم با مایک و گروه دوستان او آشنا نمیشد، رفتارهایی مشابه از خود نشان دهد. انگیزه کشتار وحشیانه و نفرت لوسی از بشریت به خاطر آزار و اذیتهای شدیدی بود که هم از بزرگسالان و هم کودکان بهصورت یکسان دریافت کرده بود. زندگی سخت درکنار بدرفتاریهایی که دیده بود، از او شخصیتی سنگدل ساختند.
اما ال اینگونه نیست، او همیشه با تواناییهای قدرتمند و خشونت آمیز خود مقابله میکند، هرچند که او هم طعم طرد شدن را چشیده است. او هم گاهی در مقابل آزار و اذیتها واکنشهایی تند نشان میدهد، مثل ضربه زدن بهصورت قلدر مدرسه، بااینوجود او بلافاصله از کار خود پشیمان شده و حتی خود را یک هیولا میداند. ال همچنین مثل لوسی از اختلال هویت تجزیهای رنج نمیبرد. هرچند او هم چیزهایی برای فراموش کردن دارد، خاطراتی که ذهنش آنها را جایی مهروموم کرده و جلوی یادآوری آنها را میگیرد.
بههمین خاطر میتوان اینگونه برداشت کرد که برادران دافر از مضامین انسانی ترانه پریان برای رنگ و لعاب دادن به اثر خود نهایت استفاده را بردهاند. از طرف دیگر شاید بتوان استدلال کرد که این دو حتی از این انیمه برای خلق شخصیت منفی و اصلی خود هم الهام گرفتهاند. بله، در ابتدا بیشتر اینطور به نظر میرسید که شخصیت الون با الهام از لوسی شکل گرفته است، اما آیا وکنا (Vecna) شباهت بیشتری به لوسی ندارد؟ به نظر میرسد این هیولایی که بهدنبال شکار نوجوانان برای باز کردن پورتالها است، نزدیکی بیشتری با لوسی دارد. او هم چندین هویت دارد، جوانی ثروتمند که گاهی مهربان است و دوستانه رفتار میکند و گاهی در قامت هیولایی وحشتناک بهراحتی دست به کشتار حتی نزدیکترین اعضای خانواده خود میزند.
وکنا هم نفرت عمیق و خشونتآمیزی از بشریت دارد، حتی نحوه کشتن مردم بهوسیله او هم درست مانند ترانه پریان، توأم با قساوت و بیرحمی است. ابزارهایی که او برای کشتن به کار میبرد، بیشباهت به بازوهای نامرئی لوسی نیست و این شباهت دیگری است که این دو شخصیت به هم دارند. دیگر مورد مشابه در مورد این دو شخصیت این است که وکنا هم مثل لوسی، اولینِ نوعِ خود است. اگر ترانه پریان را تماشا کرده باشید میدانید که لوسی همان دیکلونیئوس اصلی یا ملکهای است که منبع آلودگی انسانها و شیوع بیماری است که قرار بود به نابودی کامل نسل بشریت ختم شود. وکنا هم اولین سوژهی آزمایشی در همان تأسیسات مخفی دولتی بود که الون هم در همانجا نگهداری میشد. او هم بهدنبال آلوده کردن مردم به وحشت خاص خود بود و واضح است که او هم مسیری بدون توقف را آغاز کرده بود که تا نابودی آخرین نفر ادامه دارد.
اما به نظر میرسد برادران دافر از الهام گرفتن از انیمه ترانه پریان لذت زیادی میبرند، چون به جز شخصیتها، نمادها هم مورد توجه آنها قرار دارد. بهعنوان نمونه به مورد ساعت توجه کنید. درانیمه ما به اشکال مختلف با موضوع تعمیر ساعت پدربزرگ کوتا در ارتباط هستیم و حتی زمانیکه به نظر میرسد شاید لوسی از نبرد نهایی جان سالم به در برده باشد، ساعت دوباره شروع به کار میکند. بینندگان سریال چیزهای عجیب هم این ارتباط را در فصل چهارم این مجموعه به خوبی لمس کردند، چون موضوع ساعت پدربزرگ وکنا هم در این فصل مورد توجه قرار گرفته بود. درمجموع واضح است که ارتباطهای فراوانی میان این دو مجموعه وجود دارد، تاجایی که شاید گروهی حس کنند سریال چیزهای عجب بهصورت کامل کپی از ترانه پریان است. اما درواقع اینطور نیست و هنوز تفاوتهای زیادی بین دو نمایش وجود دارد.
خشونت در ترانه پریان به اندازهای پررنگ است که باعث شهرت این انیمه شده است
بهعنوان مثال درحالی که این دو اثر از زاویههای گوناگونی همچون خط داستانی، شخصیت پردازی و مضمون به هم شباهت دارند، اما نوع ارائه آنها بسیار متفاوت از یکدیگر است. انیمه الفن لید صحنههایی را ارائه میکند که خلق آنها در لایو اکشن تقریبا غیر ممکن به نظر میرسد. از سوی دیگر اگرچه خشونت در سریال چیزهای عجیب هم قابل مشاهده است، اما هرگز در آن غرق نمیشود. درحالیکه ترانه پریان بهدلیل خشونتی که به تصویر کشیده، به شهرت رسیده است. از طرف دیگر شاید شخصیتهای اصلی سریال چیزهای عجیب همیشه به طریقی جان برده و زنده میمانند، اما هنوز هم مرگهایی که اتفاق میافتند بسیار تأثیرگذار هستند. الون هرگز مانند لوسی دست به کشتار نزدیکان یا افرادی که از آنها بیزار است، نمیزند. قوسهای عاطفی سریال چیزهای عجیب مدیریت بهتری دارند و تعلیق واقعی جای غرغرهای خشن را گرفته است.
در یک بررسی کلی میتوان گفت درون مایه این دو اثر یعنی ترانه پریان و چیزهای عجیب به هم شباهت داشته و حتی به مضامینی مشابه توجه دارند، بااینحال فضای انیمه ترانه پریان به مراتب تیره و خشنتر بوده و شاهد رفتاری بهشدت بیرحمانه با شخصیتهای داستان هستیم. این امر باعث میشود که بیننده درهنگام تماشای این انیمه عمیقا تحت تأثیر قرار گرفته و درنتیجه تا مدتها بعد هم، همچنان به آن فکر کند. مفهوم دیکلونیئوس بهعنوان موجودی انسان مانند با ماهیتی متفاوت اگرچه گیج کننده است، اما به خوبی مدیریت میشود. ضمن آنکه پیچشهای داستانی و اضافه کردن موضوعات جانبی بر جذابیت این انیمه افزوده است.
پرسش اصلی که سازندگان انیمه ترانه پریان مطرح میکنند این است که انسان بودن چه از منظر مفهوم بیولوژیکی و چه از بُعد فلسفی به چه معنا است؟ بااینوجود و با تمام شباهتهای ساختاری و مضمون این دو مجموعه، هرکدام به شکلی متفاوت چه از نظر زیبایی شناختی و چه از نظر جنبه روایی با موضوع خود ارتباط برقرار کردهاند.
باید گفت ترانه پریان در نوع خود یک نمایش فوقالعاده جذاب و مهیج است که ارزش تماشا کردن را دارد و درکنار تماشای اینکه چگونه انیمه ترانه پریان الهام بخش ساخت سریال چیزهای عجیب و همینطور چندین داستان دیگر بوده، بسیار جذاب است. همچنین تماشای آن برای طرفداران پروپاقرص سریال چیزهای عجیب هم خالی از لطف نخواهد بود، چون به آنها کمک میکند درک کنند چرا مت و راس دافر اینگونه با شخصتی الون بازی میکنند.
درنهایت هرکدام از این دو اثر نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند که تماشای آنها را برای مخاطبان بهیادماندنی و جذاب کرده است. درپایان امیدوارم این مرور و همراهی با زومجی برای شما خوانندگان عزیز هم جالب توجه بوده باشد. آیا شما هم جزو بینندگان و طرفداران این دو مجموعه هستید؟ آیا شما هم متوجه پیوندهای پنهان و آشکار میان ترانه پریان و سریال چیزهای عجیب شدید؟ دراین میان چه نکاتی توجه شما را به خود جلب کردند؟ همچنان مشتاق شنیدن نظرات شما عزیزان هستیم، پس حتما آنها را با ما و دیگر دوستانتان درمیان بگذارید.