اقتباس های سینمایی که مورد تنفر نویسند‌ه‌هایشان بودند!

دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۹
مطالعه 12 دقیقه
فیلمهای اقتباسی که نظر مثبت نویسنده کتاب را به خود جلب نکردند-وی مثل ونداتا-آلن مور-جک نیکلسون-استفن کینگ
تاریخ سینما شاهد ساخت اقتباس‌های سینمایی متعددی است که با الهام از آثار ادبی باشکوه و خاطره‌انگیز ساخته شده‌اند. اما آیا نویسندگان کتاب‌ها هم از آنچه روی پرده سینما دیدند راضی بودند؟ با زومجی همراه باشید.
تبلیغات

یک رمان عالی و کارگردانی خوش ذوق که مایل به ساخت اقتباسی سینمایی از آن است، می‌تواند نویدبخش خلق جلوه‌ای جذاب در دنیای هنر سینما باشد. از طرف دیگر این مسئله برای نویسنده کتاب هم امتیازاتی خاص به‌دنبال خواهد داشت. چون حالا این شانس وجود دارد که مخاطبان بیشتری جذب کتاب شده و همین مسئله باعث افزایش تبلیغات و بالطبع فروش بیشتر کتاب می‌شود. دراین میان فیلمساز هم بهره خاص خود را می‌برد، چون وقتی شما به‌دنبال پروژه‌ای با داستانی اثبات شده و مقبول می‌روید که از قبل طرفداران خاص خود را پیدا کرده است، یعنی فروش بلیط تضمین شده‌ای را در اختیار دارید که به معنای گیشه موفق‌تر است.

بااین‌وجود این چشم‌انداز همیشه همین قدر عالی و بی‌عیب و نقص پیش نمی‌رود و گاهی وضعیت‌هایی پیش می‌آید که یکی از دو طرف از نتیجه نهایی کار راضی نیست. نویسندگان هم مثل هر هنرمند دیگری، دیدگاهی خاص نسبت به هنر و آثار خود دارند. حتی زمانی‌که اثر آن‌ها منبع ساخت آثار سینمایی جذابی می‌شود که با تحسین جهانی و همینطور موفقیت مالی همراه هستند هم ممکن است نویسندگان روی چندان خوشی به سازندگان فیلم نشان ندهند. به‌هرحال هرکدام از آن‌ها دنیای خاصی را در ذهن خود ساخته و شخصیت‌ها را با تمام خصوصیات خوب و بدشان خلق کرده‌اند و سخت است که مابه‌ازای آن‌ها روی پرده نقره‌ای سینما را به‌راحتی قبول کنند.

دراین مجال به سراغ چند اثر جذاب و حتی بسیار موفق می‌رویم که با وجود آنکه مورد تجلیل و تحسین بسیاری قرار گرفته‌اند، در جلب نظر نویسندگان موفق عمل نکرده و نتوانستند رضایت قلبی خالقان اصلی خود را جلب کنند.

استفن کینگ و نیکلسون در فیلم درخشش

۱- استفن کینگ و فیلم درخشش

فیلم The Shining

  • ژانر: درام، ترسناک
  • کارگردان: استنلی کوبریک
  • سال انتشار: ۱۹۸۰

اقتباس سینمایی استنلی کوبریک از کتابی به همین نام نوشته استفن کینگ که به‌دلیل توانایی بی‌نظیرش در ایجاد وحشت شهره است، یک اثر ترسناک ماورالطبیعه از آب درآمد که به شکلی فراموش نشدنی افسون کننده بود. فیلمی که تابه‌امروز همچنان به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های ژانر وحشت شناخته می‌شود که تاکنون ساخته شده‌اند. بااین‌حال به نظر می‌رسد نویسنده کتاب درخشش چندان با این دیدگاه موافق نیست.

کینگ در مصاحبه‌ای با پاریس ریویو در سال ۲۰۰۱ به این مسئله پرداخت که چرا نمی‌تواند خیلی به این فیلم اهمیت بدهد. او گفت این اثر مثل یک کادیلاک بدون موتور است، شما واقعا نمی‌توانید کار خاصی با آن انجام دهید جز اینکه از آن مثل یک مجسمه استفاده کرده و تحسینش کنید. شاید عمده دلیل ناراحتی کینگ تفاوت پایان بندی کتاب و اقتباس سینمایی آن است. درحالی که در کتاب جک تورنس در لحظات پایانی از عشق خود به پسرش صحبت کرده و هتل را منفجر می‌کند، در فیلم به‌جای این لحظه پرشور، شاهد مرگ او به‌دلیل یخ زدن هستیم.

آنتونی بورگس، کتاب و فیلم پرتقال کوکی

۲- آنتونی برجس و فیلم پرتقال کوکی

فیلم A Clockwork Orange

  • ژانر: جنایی، علمی-تخیلی
  • کارگردان: استنلی کوبریک
  • سال انتشار: ۱۹۷۱

استنلی کوبریک را به‌عنوان یکی از کارگردانان خوش فکر سینمای جهان می‌شناسیم، به‌همین خاطر سخت است قبول کنیم نویسندگان از اقتباس‌های او از آثارشان ناراضی بوده‌اند. ۹ سال پیش از ساخت فیلم درخشش، کوبریک با اقتباس از کتاب پرتقال کوکی اثر آنتونی برجس (Anthony Burgess)، فیلمی به همین نام ساخت که طنزی سیاه درمورد گروهی از جوانان خشن در آینده‌ای نزدیک و دیستوپیایی (ویران‌شهر) بود.

از دید برجس دستاورد کوبریک در ساخت این اثر، هنر او در خلق آن را به حاشیه رانده بود

جالب اینجا است که خود نویسنده موافقت کرد به تبلیغ فیلم کمک کند و حتی در آن زمان دربرابر ادعاهای اولیه در مورد الهام بخش بودن این فیلم برای ابراز خشونت در دنیای واقعی ایستادگی کرده و از این اثر دفاع کرد. بااین‌وجود همان‌طور که رابرت هافلر در کتاب تحقیقاتی خود به نام «Sexplosion» اشاره می‌کند، برجس بعدا تلاش کرد توجیه کند چرا کوبریک را مسئول آن تأثیری می‌داند که این فیلم روی مخاطبان داشته است. او می‌گوید متوجه شده است حتی کتابی با موضوعی تکان دهنده در مقایسه با یک فیلم، اثربخشی کمی دارد. درواقع از دید این نویسنده دستاورد کوبریک در ساخت پرتقال کوکی باعث شد تمام دستاوردهای او در خلق این اثر نادیده گرفته شود. بااین‌حال برجس همچنان خود را مسئول چیزی می‌دانست که برخی آن را تأثیر بد این فیلم روی جوانان می‌نامیدند. هافلر معتقد است که همین مسئله باعث شد آنتونی برجس هم از فیلم و هم از کوبریک متنفر شود.

2022-12-alan-moore-v-vendetta

۳- آلن مور و فیلم وی مثل ونداتا

فیلم V For Vendetta

  • ژانر: اکشن، درام، علمی- تخیلی
  • کارگردان: جیمز مک‌تیگو
  • سال انتشار: ۲۰۰۵

ترکیبی جذاب از موضوعاتی همچون اکشن، نمادگرایی اجتماعی، داستانی پیچیده از فساد حاکم، قدرت طلبی و میل به انتقام باعث شد که این اثر یکی از قطبی‌‌ترین اقتباس‌های کامیک بوکی باشد که تاکنون ساخته شده است. بااین‌حال آلن مور (Alan Moore) نویسنده این اثر، تمایلی ندارد چیز زیادی در مورد آن بیان کند. او از آنچه که به نظر او بهره‌برداری هالیوود از داستان‌هایش است، خشنود نیست و قاطعانه از تماشای هر فیلم یا سریال تلویزیونی دیگری که با اقتباس از آثار او ساخته و منتشر شده‌اند، امتناع می‌کند.

او در جریان یک مصاحبه با مجله «GQ» در پاسخ به پرسشی در همین رابطه به‌سادگی به اصل مشکل اشاره کرد و پاسخ داد که او آخرین کسی خواهد بود که میلی برای بررسی کردن آثار اقتباس شده‌ای دارد که از کارهای او تولید شده‌اند. او در ادامه افزود باتوجه به چیزهایی که در مورد آن‌ها به گوشش خورده است، پیشاپیش باور دارد این کار برایش همچون یک مجازات خواهد بود. درمجموع آلن مور هیچ علاقه خاصی به اقتباس سینمایی وی مثل ونداتا نداشته و از نظر او این فیلم تنها برداشتی آمریکایی از داستانش است. از دید او هیچ نمایی از فاشیسیم یا آنارشی در هیچ کجای فیلم دیده نمی‌شود، بلکه این تنها محصول سینمایی گروهی آدم ترسو است که نمی‌توانستند در کشورشان طنز سیاسی بسازند، فیلمی که به تمثیلی از دوران بوش تبدیل شده است.

رولد دال و جین وایلدر در نقش ویلی وونکا

۴- رولد دال و فیلم ویلی وانکا و کارخانه شکلات سازی

فیلم Willy Wonka & the Chocolate Factory

  • ژانر: خانوادگی، موزیکال، خیال‌انگیز
  • کارگردان: مل استوارت
  • سال انتشار: ۱۹۷۱

فیلم ویلی وانکا و کارخانه شکلات سازی به واقع یکی از آثار کلاسیک و جاودانه دنیای سینما است. از اجرای درخشان جین وایلدر گرفته تا موسیقی فیلم که همگی بی‌نهایت سرگرم کننده و منحصربه‌فرد هستند. هرچند نویسنده اصلی این اثر یعنی رولد دال (Roald Dahl) چندان باوری به این مسائل نداشت. درواقع او در ابتدا مسئولیت آماده کردن داستان خود برای ساخت اقتباس سینمایی از آن را برعهده گرفت. اما به‌دلیل تفاوت‌های خلاقانه نتوانست کار را پیش برده و در شرایط بدی پروژه را ترک کرد و پس از او دیوید سلرز کار نوشتن فیلمنامه این اثر را تمام کرد.

رولد دال چنان تجربه بدی از ساخت فیلم ویلی وانکا به‌دست آورد که برای همیشه از اقتباس‌های سینمایی آثارش متنفر شد

در کتاب بیوگرافی رولد دال باعنوان داستان سرا: زندگی رولد دال (Storyteller: The Life of Roald Dahl) نوشته دونالد استوراک به شکلی عمیق به این موضوع پرداخته شده است. اینکه این نویسنده چرا تااین حد این فیلم را تحقیر کرده و از همه چیز آن مثل موسیقی فیلم یا تغییر تمرکز از چارلی به ویلی وانکا و همینطور انتخاب بازیگر جین وایلدر ناخرسنده بوده است. به‌گفته استوراک، رولد دال این اثر را دوست نداشت، هرچند درنهایت تاحدی آن را قابل تحمل دانسته و اذعان کرد نکات مثبتی هم در مورد آن وجود دارد. بااین حال او هرگز جایی از علاقمندی خود به این اثر صحبتی به میان نیاورد. حتی زمانی‌که موفقیت این فیلم به فروش بیشتر کتاب کمک کرد هم باز شاهد گوشه چشمی از سوی رولد دال نبودیم. شاید چون دال از همکاری خود با گروه سازنده این اثر راضی نبود. در زندگینامه دال هم به این موضوع اشاره شده است که او همیشه از کار کردن روی اقتباس‌های سینمایی آثارش و همینطور از همه افراد حاضر در فیلم متنفر بود.

ولفگانگ پترسن و نویسنده لوتر گونتر بوخهایم هنگام فیلمبرداری فیلم کشتی

۵- لوتر گونتر بوخهایم و فیلم کشتی

فیلم Das Boot

  • ژانر: درام، جنگی
  • کارگردان: وولفگانگ پترسن
  • سال انتشار: ۱۹۸۱

فیلم کلاسیک کشتی اثر ولفگانگ پترسن که به جنگ جهانی دوم می‌پردازد، نه‌تنها یکی از تحسین شده‌ترین آثار سینمای آلمان است، بلکه یکی از بهترین فیلم‌های جنگی است که تاکنون به نمایش درآمده‌اند. این مسئله به‌خصوص از آنجایی مشخص است که فیلم کشتی در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ IMDb جای دارد.

این فیلم در مورد زندگی گروهی از خدمه یک زیردریایی آلمانی است که با فضای کلاستروفوبیک خود، تصویری از فشار روانی سنگین و طاقت فرسای زمان جنگ را به بیننده نشان می‌دهد. بااین‌وجود شاید عجیب باشد که چرا نویسنده این اثر یعنی لوتر گونتر بوخهایم (Lothar-Günther Buchheim) چندان دل خوشی از اقتباس سینمایی رمانش نداشته و آن را فیلمی ستایش‌برانگیز ندانست.

باتوجه به مستندات موجود به نظر می‌رسد بوخهایم به شکلی برجسته به ناراحتی خود از تولید این فیلم و محصول نهایی کار اشاره کرده و می‌گوید بعد از تماشای فیلم با حسی از افسردگی در اطراف راه می‌رفته است، چون چیزی که دید هیچ شباهتی به تصویری که از آن در ذهن خود ساخته بود نداشته است. او حتی پا را فراتر گذاشته و گفت که فیلم مد نظر او قرار بود فضا و خشونت یک تراژدی یونانی را داشته باشد، اما در عوض فیلمی ساخته شد که بیشتر شبیه به فیلم‌های اکشن مدل آمریکایی از آب درآمده بود.

میشائیل انده و داستان بی پایان

۶- میشائیل انده و فیلم داستان بی‌پایان

فیلم The NeverEnding Story

  • ژانر: درام، خانوادگی، ماجراجویی
  • کارگردان: ولفگانگ پترسن
  • سال انتشار: ۱۹۸۴

به نظر می‌رسد ولفگانگ پترسن جز کارگردانانی است که نتوانسته است نویسنده‌های آثار اقتباسی خود را راضی نگه دارد. به جز فیلم معروف و کلاسیک کشتی، او در ساخت فیلم داستان بی‌پایان که اقتباسی از رمان پرماجرا و خیال‌انگیزی به همین نام اثر میشائل انده (Michael Ende) بود هم وضعیتی مشابه را تجربه کرد.

البته در حالت کلی پترسن باز هم کاری موفقیت آمیز را انجام داد، چرا که فیلم داستان بی‌پایان هم یک موفقیت تجاری پرسود برای سینمای آلمان بود و هم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، بااین‌وجود انده هیچ علاقه‌ای به این فیلم از خود نشان نداد. او حتی تا جایی پیش رفت که از تهیه کنندگان فیلم شکایت کرده و خواستار حذف نام خود از تیتراژ فیلم شد.

وب‌سایت این نویسنده (michaelende.de) ادعا می‌کند که انده این فیلم را تنها اثری می‌داند که برای درخشیدن در گیشه ساخته شده است و او این کار را توهینی به صداقت خود می‌دانست. نویسنده معتقد بود اگر قرار بود نام خود را به این اثر قرض دهد، از شدت شرمساری هرگز نمی‌توانست در آینه به خود نگاه کند. ایندیپندنت به نقل از انده نوشت که سازندگان این اثر هیچ درکی از داستان کتاب نداشتند و فقط به‌دنبال درآمدزایی بودند. او به‌ویژه انزجار خود را از مجسمه‌های ابوالهول نیمه برهنه‌ای که در فیلم به نمایش درآمدند، ابراز کرد.

برت الیسون و کریستین بیل در فیلم روانی آمریکایی

۷- برت ایستون الیس و فیلم روانی آمریکایی

فیلم American Psycho

  • ژانر: درام، جنایی، ترسناک
  • کارگردان: ماری هرون
  • سال انتشار: ۲۰۰۰

فیلم روانی آمریکایی، یک تریلر روان‌شناختی مهیج درمورد مرد جوانی است که در پس ظاهر اتو خورده‌اش، قاتل زنجیره‌ای را پنهان کرده است. این فیلم ترکیبی شرورانه از مفاهیمی همچون ترس و کمدی است که به‌دلیل بازی درخشان کریستین بیل جذابیتی دوچندان پیدا کرده است.

اما با وجود این جذابیت، نویسنده برت ایستون الیس (Bret Easton Ellis) چندان به تلاش انجام شده برای این اقتباس سینمایی از رمانش توجه نکرده و اعلام کرد باوجود اینکه به نظر او این فیلم اثری خوب است، اما تطابق چندانی با موضوع کتاب ندارد. او معتقد بود این اثر در مورد آگاهی است و خب نمی‌توان این مسئله را با حساسیت فراوان به تصویر کشید.

الیس همچنین در مورد کارگردانان زن هم نظرات متفاوتی دارد. او در یک مصاحبه اظهار کرد فکر می‌کند این رسانه یعنی سینما بیشتر مناسب نگاه مردانه است. البته او ادامه می‌دهد که بیشتر منظورش نگاه بی طرفانه است، چون از ادید او بیان احساسات چیزی است که می‌تواند کارگردان‌های زن را به دام خود بیندازد. البته این نظرات درهمان زمان هم واکنش‌هایی را به‌دنبال داشت و مردم متعجب بودند که آیا الیس با اقتباس سینمایی اثرش مشکل داشت یا فقط چون یک کارگردان زن ساخت این فیلم را برعهده داشت با آن مخالف بود؟

پل نیومن و دان پیرس-نویسنده و بازیگر فیلم لوک خوش دست

۸- دان پیرس و فیلم لوک خوش دست

فیلم Cool Hand Luke

  • ژانر: درام، جنایی
  • کارگردان: استوارت رزنبرگ
  • سال انتشار: ۱۹۶۷

فیلم لوک خوش‌دست یکی از فیلم‌های کلاسیک و موفق تاریخ سینمای آمریکا و جهان است که نامزد چهار جایزه اسکار شد و اکران آن به‌لطف فیلمنامه عالی و اجرای قدرتمند پل نیومن، تحسین منتقدان را به‌همراه داشت. بااین‌حال تنها عده معدودی می‌دانند این فیلم براساس رمانی نوشته دان پیرس (Donn Pearce) ساخته شده است، نویسنده‌ای که درگذشته یک خلافکار بود.

دان پیرس نویسنده کتاب لوک خوش‌دست، فیزیک بدنی پل نیومن را مناسب ایفای این نقش نمی‌دانست

در یک بازه زمانی پیرس حتی به‌عنوان فیلمنامه نویس با تیم سازنده همکاری داشت، اما نتیجه نهایی نتوانست او را تحت تأثیر خود قرار دهد. او در گفتگویی با میامی هرالد اعلام کرد که شاید او تنها مرد در ایالات متحده است که این فیلم را دوست نداشته است. از دید او اگرچه این فیلم با تحسین مواجه شد، اما تیم سازنده از زوایای مختلف باعث تخریب این اثر شدند. به گزارش روزنامه تلگراف، پیرس همچنین از حضور نیومن در نقش اصلی فیلم هم ناراضی بود. او معتقد بود اگرچه نیومن مرد بامزه‌ای است، اما خیلی لاغر است و با این وضعیت پنج دقیقه هم در جاده دوام نمی‌آورد. او حتی از دیالوگ‌های فیلم هم شاکی بود و فکر می‌کرد نگهبانان زندان هرگز از کلمه‌هایی مشابه با آن‌ها استفاده نمی‌کنند.

ترومن کاپوتی و آدری هپبورن-صبحانه در تیفانی

۹- ترومن کاپوتی و فیلم صبحانه در تیفانی

فیلم Breakfast At Tiffany’s

  • ژانر: عاشقانه، درام، کمدی
  • کارگردان: بلیک ادواردز
  • سال انتشار: ۱۹۶۱

حضور آدری هپبورن در آن لباس مشکی با آن گردنبند مروارید ودرحالی‌که سیگاری در دست دارد، تصاویری نمادین ساخته که همیشه این فیلم را یادآوری می‌کند. بااین‌حال ترومن کاپوتی نویسنده رمان از انتخاب بازیگران این فیلم به‌اندازه‌ای عصبانی بود که درمجموع دیدگاهش را نسبت به اقتباس سینمایی اثرش به‌شدت مخدوش کرد.

کاپوتی هرگز تصور نمی‌کرد کسی به جز مریلین مونرو لایق ایفای نقش «هالی گولایتلی» باشد و خب، به نظر می‌رسید مونرو هم برای ایفای این نقش آماده است. اما با منصرف شدن مریلین مونرو و جایگزینی آدری هپبورن به‌جای او برای اجرای این نقش، کاپوتی به‌شدت ناراحت شد چون این را خیانتی نسبت به خود می‌دانست.

این نویسنده در مصاحبه‌ای اظهار کرد که هالی گولایتی شخصیتی سرسخت دارد که مناسب لحن تلخ و گزنده کتاب است، شخصیتی که شباهتی به آدری هپبورن ندارد. اینکه شخصیت هالی نباید اینطور ظریف و زیبا به تصویر کشیده می‌شد. حتی پنج نامزدی اسکار این فیلم (از جمله اسکار بهترین بازیگر زن برای آدری هپبورن) که با دریافت دو جایزه همراه شد هم نتوانست نظر کاپوتی را تغییر داده و نگاهش به فیلم را مثبت کند.

مری پاپینز-پاملا لیندون تراورس نویسنده کتاب و جین اندروز بازیگر

۱۰- پاملا لیندون تراورس و فیلم مری پاپینز

فیلم Mary Poppins

  • ژانر: خانوادگی، خیال‌انگیز، کمدی
  • کارگردان: رابرت استیونسون
  • سال انتشار: ۱۹۶۴

از میان تمام فیلم‌های دیزنی، از جمله بلاک‌باسترهای پرزرق و برق سال‌های اخیر یا انیمیشن‌های کلاسیک دهه‌های گذشته، تعداد کمی اثر به اندازه فیلم مری پاپینز ماندگار، نمادین و جذاب از کار درآمدند. این فیلم در سیزده رشته مختلف نامزد دریافت جایزه اسکار بود که درنهایت موفق شد پنج جایزه اسکار را از آن خود کند. همچنین موفقیت مالی این فیلم به اندازه‌ای بود که والت دیزنی توانست زمینی مناسب را خریداری کرده و بالاخره کار ساخت دنیای دیزنی را شروع کند. بااین‌وجود مری پاپینز هیچ سنخیتی با استانداردهای پاملا لیندون تراورس (P. L. Travers) نویسنده کتاب نداشته و انتظارات او را برآورده نکرد.

در کتاب والری لاوسون آمده است که خانم تراورس در گفتگویی با یکی از همکارانش در نیویورک تایمز اشاره کرده است این فیلم شباهتی به اصل کتاب نداشته و بیشتر شبیه یک ولخرجی رنگارنگ است تا اینکه نمایشی از جادو باشد. طبق گزارش‌های موجود خانم تراورس از بیشتر سکانس‌های معروف فیلم متنفر بوده و آن را انحرافی خشونت آمیز از اثر خود می‌دانست. گفته می‌شود در زمان اولین نمایش فیلم و هنگامی که حضار ایستاده و برای پنج دقیقه متوالی درحال تشویق کردن تیم سازنده بودند، او همچنان سرجای خود نشسته و اشک می‌ریخته است.

درپایان نظر شما در مورد این آثار چیست؟ آیا فیلمسازان در خلق دنیای ذهنی نویسندگان موفق عمل کردند؟ آیا نویسنده‌های بیش از اندازه سختگیرانه برخورد کردند؟ خوشحال می‌شویم شنونده نظرات شما عزیزان باشیم، پس حتما آن‌ها را با ما در زومجی هم درمیان بگذارید.

داغ‌ترین مطالب روز

نظرات