معرفی شخصیت دکو از انیمه مدرسه قهرمانانه من | قهرمانی که قرار نبود قهرمان باشد!
مدرسه قهرمانانه من (My Hero Academia)، مجموعه مانگایی ابرقهرمانی است که بهوسیله مانگاکا کوهی هوریکوشی نوشته و تصویرسازی شده است. داستان این مانگا در دنیایی رخ میدهد که حضور افراد با قدرتهای عجیب و استثنائی امری عادی است. شخصیت اصلی این انیمه ایزوکو میدوریا است که با نام مستعار دکو شناخته میشود.
باوجود اینکه ایزوکو با ویژگی خاصی متولد نشد، امابه دلیل برخورداری از روحیه قهرمانی و حس عدالت طلبی قوی خود موفق شد توجه قهرمانی افسانهای به نام آلمایت را به خود جلب کند. آلمایت تصمیم گرفت ایزوکو را بهعنوان شاگرد پذیرفته و شرایط ثبت نام او در مدرسه ویژه قهرمانان را فراهم کند. آلمایت کوسه (Quirk) قابل انتقال خود را به ایزوکو سپرد و به این ترتیب ایزوکو میدوریا عنوان نهمین دارنده کوسه «یکی برای همه» را از آن خود کرد.
پس از جنگ آزادی پدیدههای فراطبیعی که در خلال آن تومورا شیگاراکی و همه برای یکی بهصورت فعال کوسه ایزوکو را هدف قرار دادند، میدوریا تصمیم گرفت مدرسه یو. ای را ترک کند تا همکلاسیهایش از آسیب احتمالی در امان بمانند. بااینحال پس از آنکه دوستانش او را تشویق کرده و مورد حمایت قرار دادند، ایزوکو دوباره به مدرسه بازگشته و قهرمانان را برای مقابله با تبهکاران در یک نبرد سرنوشتساز برای نجات جهان، رهبری کرد.
برای آشنایی بیشتر با شخصیت ایزوکو میدوریا بد نیست با مرور خصوصیات ظاهری این شخصیت شروع کنیم.
خصوصیات ظاهری
ایزوکو نسبت به هم سن و سالان خود تاحدودی کوتاه قامت است. صورت او گرد و موهایش کوتاه است. موهایی به رنگ سبز تیره که در زوایایی عجیب دورتادور سرش قرار گرفته و سایههای تیره و روشن قابل توجهی دارند. چشمان او درشت و گرد و سبز رنگ است، چشمانی که به او ظاهری بیگناه اما پرانرژی بخشیدهاند. هر طرف گونه او دارای چهار کک مک متقارن الماسی شکل است.
باوجود اینکه ایزوکو در ابتدا پسری بسیار لاغر بود، اما تمرینات ده ماهه او تحت نظارت آلمایت باعث شد فرم بدنش ماهیچهای شده و با پیشرفت سریال شاهد قویتر شدن هرچه بیشتر او بودیم. پس از نبرد با شوتو دوروکی، انگشتان دست راست ایزوکو کمی تغییر شکل داده و جای زخم مشخصی هم روی دستش قابل مشاهده بود. همچنین بازوی دست راست او پس از مبارزه شدید آسیب بیشتری دیده و جای زخمها بیشتر و بیشتر شد. ایزوکو معمولا پس از بهبودی از زخمهای مبارزات خود، از یک آستین فشاری مشکی استفاده میکند که قسمت بالایی بازویش را پوشانده و به او کمک میکند با آسیب سنگینی که دیده کنار بیایید.
ایزوکو در طول دوران تحصیل در دبیرستان یک یونیفورم ساده به تن داشت. اولین لباس قهرمانی ایزوکو معروف به «Costume Alpha»، یک سرهمی سبز رنگ با کمربند قرمز است که با موارد جانبی مثل زانوبند، دستکش و چکمه هایی به رنگ قرمز تکمیل میشود. ماسک او دارای برجستگیهای گوش مانند بلندی است که بیشباهت به مدل موی استادش آلمایت نیست. این لباس در طول اولین نبرد مهم او در مقابل کاتسوکی باکوگو بهشدت آسیب دیده و نیاز به تعمیر داشت در نتیجه برای مدتی ایزوکو لباس مخصوص باشگاه بدنسازی دبیرستان را به تن میکرد که شامل یک لباس ورزشی یقه بلند به رنگی آبی تیره و تزئین شده با خطوط سفید ضخیم بود که حروف نام دبیرستان روی آن نقش بسته بود.
اما دومین لباس ابرقهرمانی او که با نام «Costume Beta» شناخته میشود، کمی تغییر کرده اما از نظر ظاهری بسیار محکم و آمادهتر به نظر میرسد. البته ایزوکو با پیشرفت خود در سبک مبارزه، تغییراتی در لباس خود داد تا با تواناییهای جدیدش متناسب باشد و به همین ترتیب شاهد تغییرات دیگر لباس هستیم که درنهایت با نامهای لباس گاما و دلتا شناخته میشوند.
خصوصیات شخصیتی
ایزوکو در ابتدا پسری بسیار ترسو، محجوب و البته باادب است که در مواجه با موقعیتهای غیرعادی برخوردی اغراق آمیز از خود نشان میدهد. از آنجایی که او سالها به وسیله کاتسوکی تحقیر شده و همچنین چون فاقد ویژگیهای خاص و عجیب بود، ایزوکو در قدمهای اول پسری است آسیب پذیر که احساس ناامنی میکند.
این ویژگیها بهخصوص زمانیکه کاتسوکی همان اطراف باشد، بیشتر قابل مشاهده هستند. بالاخره کاتسوکی همان کسی است که بهصورت دائم ایزوکو را به خاطر آرزویش برای تبدیل شدن به یک قهرمان، مورد تمسخر و آزار قرار میدهد. بااینحال شانس حضور در آمریکا و پیدا کردن دوستانی جدید و دورنمای روبهرو شدن با کاتسوکی و شکست دادن او باعث میشود که ایزوکو به آرامی اعتماد به نفس خود را باز یافته و به شخصی مشتاق و شجاع تبدیل شود. کسی که برای نشان دادن ارزشهای خود در مقام یک قهرمان از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند و درنهایت تا جایی پیش میرود که با مهارت گروه قهرمانان را رهبری میکند.
اشتیاق فراوان و توانایی او در تجزیه و تحلیلهای استراتژیک باعث میشود که پسر ناتوان و ترسوی گذشته به شخصیت محوری کلاس تبدیل شده و درکنار کاتسوکی جایگاهی خاص پیدا کند. ایزوکو دانش آموزی کوشا و بااراده است، بهعلاوه او گاهی به طرزی ترسناک در مورد مسائل مربوطبه قهرمانان مشتاق و کنجکاو است.
رسیدن به آرزوهایش او را وادار میکند تا به شکلی گسترده در مورد ویژگیهای قهرمانان و تواناییهای جنگی آنها تحقیق کرده و مسائل مهم را یادداشت کند. بهلطف تمرینهای فراوان، ایزوکو دارای ذهنی فعال و قدرت تحلیل عالی است که باعث میشود در عرض چند ثانیه نقشههای جنگی پیچیدهای را طراحی کرده و به بهترین شکل از ویژگیهای متحدان و نقاط قوت و ضعف دشمنان خود در جهت منافع خود بهره ببرد. ایزوکو اغلب مشاهدات خود را در انواع دفترچههای سیمی ثبت و ضبط کرده و از آنها با عنوان تحلیل قهرمان آینده یاد میکند. در طول روز و هنگام فعالیتهای مدرسه یا شب هنگام او بهصورت مداوم مشغول بررسی و مطالعه این مشاهدات است.
ایزوکو فردی دلسوز و احساساتی است و هرگز دست رد به سینه کسانی که از او کمک میخواهند نمیزند. او برای نجات افراد در معرض خطر هیچ تردیدی به خود راه نمیدهد، حتی اگر بداند این کار ممکن است باعث آسیب دیدن خود او شود. او معمولا این کار را از روی غریزه انجام میدهد که باعث میشود اینطور به نظر برسد او فردی بیدقت است که خود را برای دیگری به خطر میاندازد.
شاید باید گفت ایزوکو معمولا زندگی دیگران را مقدم بر سلامت و زندگی خود قرار میدهد که به نظر کاری افراطگونه میآید. ممکن است این مسئله بهخاطر نوع برخورد کاتسوکی با او باشد که باعث شده است ایزوکو حس کند زندگیش ارزش چندانی ندارد. ایزوکو بهصورت مرتب به خاطر دیگران آسیب میبیند، تاجایی که در مواردی ممکن است حتی جایگاهش بهعنوان یک قهرمان را بهسادگی از دست بدهد.
ایزوکو به افرادی که از مشکلات شخصی یا عاطفی رنج میبرند کمک میکند. مهم نیست آیا این اصلا وظیفه او است یا نه، او معتقد است که یک قهرمان باید به وقت لزوم در زندگی دیگران دخالت کند. این روحیه جسورانه باعث میشود که برخی حتی از او با نام دیوانه یاد کنند. اما درنهایت همه به مهربانی و خوش قلبی او پی برده و حتی مخالفان سابق به دوستان جدیدش تبدیل میشوند.
اما شیفتگی شدید او به قهرمانان و مطالعه تاریخچه زندگی او باعث میشود که گاهی دیگران از گستره دانش و اگاهی او در این مورد شگفتزده شوند. او دوست دارد در مورد قهرمانانی که ملاقات کرده صحبت کند در مورد تاریخچه و دستاوردهای آنها سخنرانی کرده و دانش خود را در این زمینه با سایر به اشتراک بگذارد. اما در بین همه قهرمانان آلمایت که نماد صلح است، بیش از سایر روی زندگی او تأثرگذاشته و بهشکلی الگوی او بوده است. بسیاری از تصمیمها و اقدامات ایزوکو دراصل ناشی از میل او برای تبدیل شدن به یک قهرمان حرفهای در حدواندازه آلمایت است.
از آنجایی که آلمایت کوسه خود را به ایزوکو منتقل میکند، اولویت اصلی او این است که این ویژگی را پاس داشته و بتواند از میراث آلمایت به خوبی استفاده کند. او همیشه بهدنبال راهی برای بهبود کوسه یکی برای همه است. اعتماد تزلزل ناپذیری که ایزوکو به آلمایت دارد باعث میشود که برای رسیدن به پیشرفت تلاش بیشتری کند. بااینحال او گاهی دچار حس تردید شده و خود را فردی بیلیاقت میبیند و در مورد تواناییهایش متزلزل میشود.
دراین زمان است که او بیشتر عملکردی مشابه کاتسوکی دارد، یعنی خیلی پرسروصدا و باانگیزه به سمت پیروزی حرکت میکند. ایزوکو قبول دارد که شاید این مسئله بهدلیل این است که او کاتسوکی را تجسم فردی میداند که با قدرت برای رسیدن به پیروزی تلاش میکند. بااینحال ایزوکو اعتراف میکند که این جنبه از شخصیتش را دوست ندارد و ترجیح میدهد رفتارش را کنترل کند. اما زمانیکه در موقعیتهایی خطرناک و وخیم قرار میگیرد که ممکن است افراد مورد علاقهاش دچار آسیبدیدگی شوند، او تسلیم خشم تقریبا وحشیانه خود شده و دوباره رفتاری شبیه به کاتسوکی را در پیش میگیرد.
ایزوکو با دیگران حس همدردی و همدلی دارد، همین مسئله باعث میشود که او حتی تلاش کند افراد شروری که روبرویش قرار میگیرند را به نحوی از دست خودشان هم نجات دهد. او پس از مواجهه با تومورا در ابتدا تصور میکند که او فردی دیوانه است که سعی دارد حتی بدون دلیل به دیگران صدمه بزند. اما زمانیکه با تاریخچه غمانگیز زندگی او آشنا میشود، متوجه میشود قهرمان کسی است که به نجات دیگران میرود، نه اینکه آنها را بکشد. بههمین خاطر او سعی میکند بهجای کشتن، بفهمد آنها چگونه به شخصیتهایی شرور تبدیل شدند و اینکه آیا راهی برای جلوگیری از زدوخورد وجود دارد یا خیر. بااینوجود ایزوکو آنقدر سادهلوح نیست که همه تخم مرغهایش را در یک سبد بچیند. پس زمانیکه متوجه میشود گزینه دیگری در در دسترس نیست، از ابراز خشونت ابایی ندارد.
ایزوکو ترجیح میدهد بهجای صدمه زدن به دیگران، از راههای دیگر وارد عمل شده و احتمال زد و خورد را کاهش دهد
ایزوکو از نشان دادن انسانیت خود ابایی ندارد، اما پس از پایان جنگ آزادی پدیدههای ماورایی، رفتار او به آرامی شروع به تغییر کرد. ایزوکو پس از تحمل ضربه روحی ناشی از جنگ، کشته شدن افراد بیگناه و نابودی زندگی بسیاری از مردم متوجه اهمیت مسئولیت خود شد و همین باعث شد که برای مدتی نسبت به دیگران سرد شده و فاصله خود را با آنها حفظ کند.
استرس و فشار شدید روحی تقریبا ایزوکو را از پای درآورد و سایر قهرمانان سعی کردند با مراقبت از او، مانع آسیب دیدن دیگران شوند. این بیتوجهی او به سلامت خودش باعث شد که او نسبت به رفع نیازهای طبیعی مثل خوردن یا خوابیدن غفلت کند و همین زندگی را برایش سختتر کرد. درنهایت او با کمک دوستانش متوجه شد که نیاز دارد کمی روی رفتارهایش کنترل بیشتری داشته باشد و کمتر از کوسه یکی برای همه در نزدیکی دوستان، معلمها و متحدان خود استفاده کند.
تواناییهای دکو
بزرگترین دارایی ایزوکو میدوریا در مقام یک قهرمان، کوسه یکی برای همه است. اما پیش از آن دانش گسترده او در مورد مهارت و تاکتیکهای مبارزه هر قهرمان مورد توجه قرار داشت. ایزوکو سالها در مورد قهرمانان تحقیق کرده و موفق شده بود از این دانش در شرایط بحرانی استفاده کند. شجاعت و همینطور اشتیاق شدید او برای قهرمان شدن هم از جمله عوامل مهمی بود که این ذهنیت را تقویت میکرد که او باید از دیگران محافظت کند.
پس از آنکه آلمایت او را به شاگردی پذیرفته و آموزش او را شروع کرد، ایزوکو کوسه یکی برای همه را از او به ارث بده و از آن برای پیشرفت استفاده کرد. او اکنون میتوانست با سرعت بالایی حرکت کند و از نظر فیزیکی هم قدرت بدنی قابل توجهی بهدست بیاورد. البته این کوسه معایب خاص خود را هم داشت، اما تحمل فیزیکی قابلتوجه ایزوکو و همینطور انگیزهاش برای قهرمان شدن باعث شد که او راهی برای کنار آمدن یا غلبه براین مشکلات پیدا کند.
با نظارت گرن تورینو، ایزوکو کنترل بیشتری روی یکی برای همه پیدا کرد که باعث خلق تکنیکی جدید شد که درادامه مبدل به یکی از اجزای اصلی سبک مبارزه ایزکو شد. درنتیجه او توانست بر معایب استفاده از کوسه غلبه کرده و تواناییهای کلی خود را در مبارزه بهبود ببخشد. این مسئله حتی تحسین گرن تورینو را بهدنبال داشت. پیشرفت ایزوکو به او کمک کرد تا در میدان رقابت شانه به شانه همکلاسیهای خود ایستاده و با افراد شرور مبارزه کند. همانطور که ایزوکو راه تسلط درست برای نیروی یکی برای همه را پیدا میکند، مهارتهای عملی او هم بهبود پیدا کرده و با افزایش مهارت و تجربه، شاهد بالا رفتن میزان اعتماد بنفس او هستیم.
این تلاشها باعث میشود که ایزوکو الهام بخش همکلاسیهایش شود، بااینوجود بدن او هنوز دربرابر معایب کوسه یکی برای همه آسیب پذیر است. ایزوکو باتوجه به این مسئله و برای محافظت از بدن و بهخصوص بازوهایش روی سبک مبارزه منحصربهفرد خود تمرکز کرده و آن را توسعه داد، هرچند که این به معنای فاصله گرفتن از سبک و سیاق مبارزه قهرمان محبوبش آلمایت بود.
چند حقیقت جالب در مورد دکو
قرار بود ایزوکو یک بزرگسال باشد
با نگاهی به طراحی اولیه شخصیتها مشخص است که دکو قرار بود یک فرد بزرگسال باشد، درنتیجه کل ساختار مدرسه یک فکر ثانویه بود. این مسئله بهویژه از این جهت جالب توجه است که اتفاقا ایده مدرسه به خوبی جواب داد. این شاید تنها به این دلیل باشد که هوریکوشی فکر کرد داستانی در مورد یک مکان جالب توجه میتواند جذابتر از محتوای اصلی مانگا باشد. از طرف دیگر ظاهر ایزوکو از نظر ظاهری هم قیافهای متفاوت داشت تا باحال و هوای مانگا همخوانی بیشتری داشته باشد.
مخفی کردن کوسه یکی برای همه
دکو واقعا نیازی نداشت ویژگیهای خود را آشکار کند، درواقع بهتر بود او داشتن کوسه یکی برای همه را فقط و فقط برای نزدیکترین دوستان خود افشا کند و آن هم تنها در شرایطی که این مسئله اجتناب ناپذیر بود.
برای همین زمانیکه او برای ورود به مدرسه ثبت نام کرد، در فرم مدرسه تنها به این نکته اشاره شده بود که او دارای قدرت خاصی است و اسمی از کوسه یکی برای همه برده نشده بود. تمام اینها برای این بود که توجه زیادی به این مسئله جلب نشود که آلمایت کوسه خود را به دکو واگذار کرده است.
تغییر جایگاه محبوبیت شخصیت دکو
زمانیکه سریال مدرسه قهرمانانه من برای اولینبار منتشر شد، بسیاری از نظرسنجیها از پیشتازی شخصیت دکو حکایت داشت. به این معنی که او محبوبترین شخصیت این سریال در آن زمان بود، هرچند که با گذشت زمان این رتبهبندی بهصورت کلی تغییر کرد.
در نظر سنجیهای بعدی، دکو به جایگاه سوم تنزل رتبه پیدا کرده است، هرچند این مسئله لزوما به معنای عدم محبوبیت این شخصیت نیست. بلکه بیشتر به این معنی است که این مجموعه انیمهای دارای شخصیتهای جذاب، غنی و جالب توجه بسیاری است و دکو نمیتواند تنها شخصیت محوری و مهم آن باشد.
ریشه نام مستعار دکو چندان درخشان نبود
ایزوکو میدوریا از ابتدا افتخاری در نام دکو نمیدید، هرچند زمانی از راه رسید که او با غرور این نام مستعار را به رسمیت شناخت.
درواقع نام دکو در ابتدا شکلی توهین آمیز داشت، این نام را باکوگو به او داد، چون میخواست او را به یک عروسک آموزشی چوبی تشبیه کند که جز کتک خوردن کارایی خاص دیگری ندارد. بااینحال بعدها اوچاکو اوراراکا توضیحات بیشتری در مورد نام دکو به او داد. او میدوریا را دلداری داده و برایش توضیح داد که این نام میتواند یادآور «دکیرو» هم باشد که بهمعنی توانایی انجام دادن است و او میتواند قدرت را در این نام پیدا کند.
نام ایزوکو میدوریا تصویرگر زندگی او است
این مسئلهای است که شاید همه بینندگان متوجه آن نشوند. درواقع این یک نکته متداول در مجموعههای انیمهای است که اسامی شخصیتها به طریقی بازگو کننده ویژگیهای شخصیتی آنها باشد. این مسئله را خود ژاپنیها بهتر درک میکنند، اما مخاطب خارجی به سختی متوجه این نکته میشود چون ترجمه لغات و اصطلاحات نمیتواند معنای واقعی آن کلمه یا اسم را در زبان ژاپنی منتقل کند.
این مسئله در مورد شخصیت ایزوکو میدوریا هم صدق میکند، درواقع این اسم تمام قوس شخصیتی او را مشخص میکند. این نام شامل کاراکترهایی است که معنای رنگ سبز را منتقل میکنند. همچنین ایزو هم معنا و مفهوم خاص خود را دارد که بهنوعی بهمعنی حرکت کردن و ادامه دادن است. درواقع نام او هم ظاهر این شخصیت را تعریف میکند و هم در لفافه اشاره میکند که شاید مسیر او با مشکلات زیادی همراه باشد، اما او برای رسیدن به موفقیت و پیروزی راه غلبه کردن بر آنها را پیدا میکند.
قرار نبود دکو دارای کوسه خاصی باشد
در زمان نوشتن پیش نگارش، قرار نبود شخصیت دکو دارای کوسه باشد. شاید این مسئله در مورد این نمایش کمی غیرمنطقی به نظر برسد. چون بههرحال تقریبا هشتاد درصد مردم دارای ویژگیهای عجیب و غریب هستند. بااینوجود ما میبینیم که نویسنده این اثر برای مدت کوتاهی همین ایده را درنظر گرفته و داستان را جلو برده است و پس از آن است که شانس دریافت کوسه را به دکو میدهد.
نکته جالب دیگر این است که شاید دکو در ابتدا هیچ چیز خاصی نداشت ولی ناگهان او صاحب کوسه یکی برای همه شد که یکی از بهترین ویژگیهای عجیب و غریب است. خوشبختانه آلمایت دکو را دید و متوجه قلب مهربان و پتانسیل بالای او برای تبدیل شدن به یک قهرمان شده و او را شایسته دریافت این کوسه دانست.
دکو لزوما بهترین عملکرد را ندارد
طرفداران سریال انیمهای مدرسه قهرمانانه من بارها و بارها شاهد این مسئله هستند که دکو شاید یک قهرمان باشد، اما این بهمعنی داشتن بهترین عملکرد در سطح مدرسه نیست.
آیا دکو سعی کرده است قدرت واقعی خود را از سایر پنهان کند؟
نمرات او رابطه مستقیمی با میزان مهارت او در استفاده و شناخت نیرویش دارد که دکو هنوز در آن به مهارت کافی نرسیده است. ضمن آنکه کوسه یکی برای همه هنوز کاملا شناخته شده نیست. بااینحال شاید باز هم این عجیب باشد که چرا دکو در هیچ چیزی رتبه اول را کسب نکرده است؟ خب، فراموش نکنید که خصوصیت اصلی دکو یعنی بهرهمندی از کوسه یکی برای همه در میان کاغذبازیها پنهان شد تا جلب توجه نکند. شاید این خود او است که تمام تلاشش را میکند که در کانون توجه قرار نداشته باشد.
تولد یکسان
یکی دیگر از قهرمانان شناخته شده یک مانگای معروف شونن، شخصیت اصلی بلیچ یعنی ایچیگو کوروساکی است. دکو و ایچیگو از جهاتی به هم شباهت دارند. مثلا ایچیگو هم در بدو امر چیز خاصی نداشت تا وقتی مهارت و استعدادهایش شکوفا شد. دکو هم خصوصیتی برجسته نداشت، اما اکنون در مسیر قهرمان شدن میدرخشد.
اما نکته جالب توجه این است که وضعیت تولد این دو شخصیت یکسان است. شاید واقعا این مسئله تصادفی باشد، اما ما ترجیح میدهیم فرض را براین بگذاریم که هوریکوشی عامدانه این کار را انجام داده و قصد انتقال پیامی خاص را داشته است.
کاتسودون غذای مورد علاقه دکو
واقعیت این است که ما از نظر شخصی چیز چندانی در مورد دکو نمیدانیم. ما شاهد نبردهای او، تعاملی که با همکلاسیهایش دارد و همینطور تلاش او برای قهرمان بودن و قهرمان شدن هستیم، اما از مسائل شخصیتر زندگی او خبر نداریم.
اما اگر به خاطر داشته باشید قبلا هم به این نکته اشاره کردیم که غذای مورد علاقه دکو کاتسودون است، نوعی سوپ رشته معروف که با تخم مرغ، گوشت و انواع چاشنیهای مختلف ژاپنی سرو شده و یکی از غذاهای معروف و محبوب این کشور است.
با مرور این نکته به پایان این مطلب رسیدیم. آیا شما هم جز علاقمندان مجموعه مانگا و انیمه مدرسه قهرمانان من هستید؟ در بین شخصیتهای این انیمه، شخصیت محبوب شما کدام یک است؟ ما همچنان مشتاق شنیدن نظرات شما عزیزان هستیم، حتما آنها را با ما و دوستانتان درمیان بگذارید. سپاس
نظرات