بهترین قسمت های انیمیشن South Park
درمیان انیمیشنهای محبوب در تاریخ تلویزیون درکنار سریالهایی مانند فمیلی گای و سیمپسونها باید به ساوت پارک هم اشاره کنیم که از سال اول انتشارش تا به امروز نهتنها محبوبیت بسیار زیادی در سراسر جهان بهدست آورده است که توانسته ثاثیر بسیار زیادی در فرهنگ عامه داشته باشد. تا جایی که علاوهبر محصولات فیزیکی زیادی مانند لباس و آثار تزیینی، بازیهای ویدیویی بسیار موفق و محبوبی هم از روی آن ساخته شده است. ساوت پارک را بهراحتی میتوانیم یکی از ساختارشکنترین آثار تلویزیون بدانیم که بدون هیج تعارفی با همه شوخی میکند و طعنههای سیاسی و اجتماعی موجود در آن نبوغآمیز هستند.
بههمیندلیل و بهخاطر محبوبیت بسیار زیاد این انیمیشن سریالی تصمیم گرفتیم تا در این مقاله نگاهی داشته باشیم به بهترین قسمتهای این انیمیشن و رتبهبندی آنها تا اگر آن را تماشا کردهاید، دوباره بهترین قسمتهای آن را ببینید یا اگر هنوز آن را ندیدهاید با بهترین قسمتهای آن و روند داستانی آن بیشتر آشنا شوید. پس این شما و این ۱۰ قسمت برتر سریال South Park.
۱۰. ساکت (سسسســ)
- tsst
- فصل دهم | قسمت هفتم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۹.۱ از ۱۰
اگر از طرفداران South Park باشید حتما میدانید که مهار کردن اریک کارتمن بههیچوجه کار آسانی نیست و هیچ فردی در جهان نمیتواند از پس انجام آن برآید. بههمیندلیل لیان، مادر اریک دست به دامان مؤسسهای میشود که وظیفه آنها تربیت کودکان بیادب است. مؤسسهای با نام Nanny 911 که نام یک مجموعه تلویزیونی هم بوده است. از این سازمان یک نفر با نام استلا به خانه کارتمنها میرود و بهجای اینکه استلا روی اریک تاثیر مثبت بگذارد، اریک روی استلا تاثیر منفی میگذارد و باعث میشود استلا از خانه فرار کند و درنهایت در یک سازمان روانشناسی بستری شود.
مادر اریک پس از اینکه این تصمیمش نتیجهای دربر نداشت، پا را یک پله فراتر گذاشت و در مسیری قرار گرفت که احتمالا تا امروز هیچ والدینی در آن قرار نگرفته است. او شخصیتی را استخدام کرد به نام سزار میلان که یک تربیتکننده سگهای خانگی و غیرخانگی بهشمار میرود. او زمانیکه اریک را دید متوجه شد که تربیتهای معمول روی او جوابگو نیست و بههمیندلیل تصمیم گرفت همانطور که یک سگ بسیار فضول و پرتحرک را تربیت میکند، اریک را هم بههمانصورت تربیت کند.
عنوان این اپیزود از همین موضوع نشات میگیرد. زمانیکه بخواهیم به یک نفر بهطور بیادبانهای بگوییم که ساکت باشد حرف سین را بهطور پیوسته به زبان میآوریم و در زبان انگلیسی به آن (tsst) میگویند که همان «سسسـ» خودمان میشود. اریک هرکاری میکرد با این کلمه روبهرو میشد و میلان بهطور پیوسته به او دستور میداد که آرام باشد. بااینحال اریک کارتمن خیلی تخستر از این حرفا است و پس از شکست اولیه مقابل دستورها سزار میلان تصمیم میگیرد تنها در ظاهر از دستوراتش پیروی کند تا درنهایت میلان کارش را انجام دهد و از خانه آنها برود. این اپیزود به بهترین شکل ممکن اریک کارتمن را مقابل ما قرار میدهد و قوس شخصیتی فوقالعادهای از او را بهتصویر میکشد.
۹. اعصابِ خراب
- The Losing Edge
- فصل نهم | قسمت پنجم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۸.۸ از ۱۰
قوس شخصیتی رندی مارش، پدر استن را میتوانیم بهترین قوس شخصیتی در میان تمام شخصیتهای سریال بدانیم و دراینمیان قسمت The Losing Edge بهترین مثال برای تغییر شخصیتی استن مارش در این سریال بهشمار میرود. قسمتی که در آن پسرهای حاضر در South Park در تیم بیسبال مدرسه حضور دارند و این تیم ورزشی را بسیار حوصلهسربر میدانند. بااینحال خانواده آنها عشق زیادی به ورزش مخصوصا به بیسبال دارند و بههمیندلیل آنها را تشویق میکنند و بچهها گیر آنها افتادهاند.
بچههای حاضر در سریال تمام تلاش خودشان را میکنند که پیروز نشوند ولی کارهای آنها به سرانجام نمیرسد. دراینمیان پدر استن یعنی رندی مارش در هر مسابقه با پدر یکی از بچههای تیم حریف درگیری لفظی پیدا میکند و پس از آن این درگیری لفظی منجر به درگیری فیزیکی میشود و بین آنها دعوای شدیدی شکل میگیرد. از یک طرف بیمحلی بچهها به بیسبال و از طرف دیگر اشتیاق بسیار شدید والدین آنها به بیسبال باعث میشود تا داستان بسیار بامزهای را در این قسمت شاهد باشیم.
درمیان تمام این المانها شخصیت رندی مارش ستاره این قسمت تلقی میشود و بدون شک پس از تماشای آن تا مدتها شخصیت رندی در این قسمت در ذهن شما باقی خواهد ماند. بچهها با تمام بیحوصلگیهای خود ناخواسته به بازیهای مهمی راه پیدا میکنند و رندی مارش آن را موفقیتی برای خودش میداند و نه برای بچهها؛ چراکه میتواند در مسابقاتی بسیار مهم دعواهای همیشگی خودش را پیش ببرد و با پدرهای دیگری در مسابقاتی مهمتر درگیر شود. سازندگان سریال در قالب همین داستان طعنههای بسیار هوشمندانهای به موضوعات اجتماعی و سیاسی موجود در آمریکا میزنند که تماشای آنها قطعا خالی از لطف نیست.
۸. اوقات خوش بههمراه اسلحه
- Good Times with Weapons
- فصل هشتم | قسمت اول
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۹.۱ از ۱۰
در رتبه هشتم این فهرست به قسمت آغازین فصل هشتم سریال میرسیم که یکی از کراسآورهای زیبای سریال را میتوانیم در آن شاهد باشیم. در این قسمت بچههای عزیز حاضر در سریال در یک نمایشگاه در پارک جنوبی حاضر میشوند و در آنجا چشمشان به چند اسلحه قدیمی مربوطبه کشور ژاپن خیره میشود و برای خریدن آنها شوق و ذوق زیادی دارند اما چون سن کمی دارند فروشنده نمیتواند این اسلحههای سرد را به آنها بفروشد. بااینحال اریک کارتمن با یک ترفند هوشمندانه فروشنده را مجبور میکند تا سلاحها را در اختیار بچهها قرار دهد.
همانطور که همه ما در بچگی با یک شی شبیهبه اسلحه تظاهر میکردیم که مبارزانی خفن و خطرناک هستیم، استن، کایل، کنی و اریک با دراختیار گرفتن این سلاحها حس کردند که مبارزانی شبیهبه مبارزهای حاضر در انیمیشنهای ژاپنی هستند و وظیفه دارند از محله و شهر خودشان محافظت کنند. زمانیکه بچهها این سلاحها را در اختیار میگیرند ظاهر آنها هم بهطور کلی عوض میشود و با همان کاراکترهای مبارز ژاپنی آنها روبهرو میشویم. درمیان تمام این المانها موضوع اصلی به شخصیت بامزه این جهان یعنی باترز مربوط میشود که بهخاطر پرتاب سلاح کنی، یکی از چشمانش را از دست میدهد و اسلحه کنی تمام این قسمت درون چشمش گیر کرده است.
بچهها برای اینکه خانوادهها از وجود این اسلحهها باخبر نشوند تصمیم میگیرند خودشان بهطور شخصی و با روشهای بامزهای که به ذهنشان خطور میکند، باترز را درمان کنند ولی همانطور که میتوان حدس زد هیچکدام از روشهای آنها نتیجه مناسبی ندارند و باترز دوستداشتنی این وسط قربانی تصمیمهای سایر بچهها میشود. بهتصویر کشیدن المانهای ژاپنی و بلاهایی که سر باترز میآیند بدون شک این قسمت را به یکی از ارزشمندترین قسمتهای South Park تبدیل میکنند.
۷. لحظات شاد و خفن
- Super Fun Time
- فصل دوازده | قسمت هفت
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۸.۳ از ۱۰
مانند مورد قبلی فهرست تا انتهای مقاله معمولا با قسمتهایی طرف خواهیم بود که درباره اریک یا باترز یا هردوی آنها جریان دارند و قسمت Super Fun Time در فصل دوازدهم یکی از بهترین قسمتها با محوریت اریک و باترز است. در این قسمت بچههای مدرسه به یک اردوی تاریخی میروند تا از یک روستا که ظاهری شبیهبه روستاهای قرن نوزدهم دارد، دیدن کنند. اریک طبق معمول این فعالیت را یک فعالیت حوصلهسربر میداند و قصد دارد تا از آن خلاص شود و به مکانی در همان نزدیکی برود که یک محل تفریحی است.
بااینحال در ابتدای اردو مسئول مدرسه هر دو نفر از بچهها را با هم یار کرد تا یکدیگر را گم نکنند و به آنها گفت که باید تا انتهای اردو دست یکدیگر را بگیرند و اعلام حضور کنند. باترز این مسئولیت را بهطرزی باورنکردنی جدی گرفت و تحت هیچ شرایطی دست اریک را ول نمیکرد. اریک که در طول سریال بارها و بارها باترز را اذیت کرده بود در این قسمت باید درکنار او میماند.
باترز در هر شرایطی دست اریک را رها نمیکرد؛ برای مثال اریک به ماشینبازی میپرداخت و باترز بیرون از ماشین دست او را رها نمیکرد و مدام به در و دیوار برخورد میکرد. این دو نفر در شرایطی بسیار بامزه دست یکدیگر را رها نمیکردند و همین موضوع باعث شده بود تا لحظات خندهدار زیادی در این قسمت شکل بگیرد. این اتفاق و اتفاقات دیگری که در این قسمت رخ میدهند، مانند حمله یک گروه خلافکاری به روستا یا افکار و ایدههای اریک برای بازگشت به اردو همه و همه دست بهدست هم میدهند تا با یکی از قسمتهای فراموشنشدنی South Park طرف باشیم.
۶. به یکدیگر عشق بورزید، نه به وارکرفت
- Make Love, Not Warcraft
- فصل دهم | قسمت هشتم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۹.۵ از ۱۰
اگر از ساوت پارک خوشتان میآید و اهل بازیهای مولتیپلیر هم هستید، این قسمت احتمالا جایگاه بسیار ویژهای برای شما پیدا میکند و اگر از بازیکنان قدیمی بازی وارکرفت باشید که دیگر هیچ. بچههای ساوت پارک که همگی به وارکرفت علاقه بسیار زیادی دارند از دست یکی از بازیکنان حاضر در بازی که او را نمیشناسند عصبانی هستند؛ چراکه این بازیکن بهخاطر قدرت و سطح بسیار بالای خود تنها برای تفریح خودش در نقشه میچرخد و سایرین را میکشد که بچههای ساوت پارک هم جزوی از آنها هستند.
دراینمیان رندی مارش یعنی پدر استن هم سعی میکند این بازی را یاد بگیرد که خود این داستان فرعی هم لحظات بامزه خودش را دارد که درنهایت برخود او با استن در بازی به لحظهای بسیار خندهدار ختم میشود. بچهها درنهایت برای رویارویی با دشمن اصلی خودشان در بازی تصمیم میگیرند یک نقشه بسیار جامع و کامل بریزند که در آن هرکدام از بچهها وظیفهای مهم و کلیدی را برعهده میگیرد.
پس از تمرینهای شبانهروزی سرانجام به جایی میرسند که آماده نبرد با دشمن خودشان هستند. بااینحال در این مدت که در زیرزمین خانه کارتمن تمرین کردهاند همه آنها به پسرهایی بسیار چاق تبدیل شدهاند و خواب و خوراک مناسبی نداشتهاند. باوجود تمام این مسائل آنها از هدفشان دست نکشیدند و در یک نبرد بسیار حماسی با همکاری بسیار جذاب و در یک سکانس هیجانانگیز توانستند دشمنشان را که یک مرد میانسال بیکار بود را شکست دهند.
۵. مرگ اریک کارتمن
- The Death of Eric Cartman
- فصل نهم | قسمت ششم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۹.۱ از ۱۰
عنوان این قسمت بههیچوجه قسمتی از داستان اصلی سریال را اسپویل نمیکند و خبری از مرگ شخصیت اصلی سریال در آن نیست. پس از اینکه مثل همیشه اریک کارتمن سایر بچههای ساوت پارک را اذیت میکند، استن، کایل و کنی تصمیم میگیرند او را نادیده بگیرند و به او بیمحلی کنند. این تصمیم باعث میشود تمام بچههای مدرسه با آنها همراه شوند و همه با هم اریک را نادیده بگیرند؛ هرچه نباشد بلاخره اریک همه را در آن مدرسه کمابیش اذیت کرده است.
دراینمیان باترز، شخصیت دوستداشتنی و معصوم این جهان که از این تصمیم بیخبر بوده، تنها کسی است که با اریک سلام میکند. اریک فکر میکند که جان خودش را از دست داده و باترز تنها کسی است که هنوز میتواند او را ببیند و با او ارتباط داشته باشد. اریک تصمیم میگیرد کارهای بد گذشته خودش را جبران کند تا روح او در آرامش بتواند زمین را ترک کند و به جهان پس از مرگ برود. او همراهبا باترز پیش تکتک شخصیتهای ساوت پارک میرود و ازطریق باترز یکی یکی از آنها عذرخواهی میکند. باترز هم که واقعا باور کرده اریک مُرده و تنها او میتواند روحش را ببیند نهتنها از او بهشدت ترسیده که بهخاطر ترسش هرکاری که اریک میگوید را سریع انجام میدهد.
۴. جمعه سیاه
- Black Friday
- فصل هفدهم | قسمت هفتم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۸.۹ از ۱۰
قسمت جمعه سیاه در فصل هفدهم یکی دیگر از قسمتهایی است که اگر اهل بازیهای ویدیویی باشید از تماشای آن لذت بسیار زیادی خواهید برد. داستان این قسمت دقیقا مانند عنوان آن درباره بلک فرایدی یا همان جمعه سیاه جریان دارد که فروشگاههای مختلف، تخفیفهای ویژه زیادی را روی اجناس خود اعمال میکنند و مرکز خرید ساوت پارک نیز برای این روز تصمیم گرفت به ۳۰ نفر اولی که در آن روز وارد مجموعه بشوند یک قلم جنس به انتخاب مشتری به آنها هدیه دهد. موضوعی که در زندگی عادی هم رخ میدهد و خیلیها در راه استفاده از تخفیفهای جمعه سیاه در کشورهای مختلف دست به هرکاری میزنند.
تمام مردم شهر برای اینکه جزوی از آن ۳۰ نفر باشند هرکاری میکنند و در آن قسمت ماجرا بچههای ساوت پارک نیز به این موضوع چشم دوختهاند تا بتوانند کنسولهای جدیدی که به بازار آمده را تهیه کنند. نیمی از آنها بهدنبال پلی استیشن ۴ و نیم دیگری بهدنبال ایکس باکس وان هستند و این موضوع نهتنها این دو گروه از بچهها را درمقابل یکدیگر قرار میدهد که در طول این قسمت بارها و بارها تقابل این دو کنسول و دو شرکت مایکروسافت و سونی را به شکلی بامزه و خندهدار میبینیم. موضوعی که در جهان ویدیو گیم در سالهای اخیر به یکی از بحثهای بیپایان تبدیل شده است. بااینحال هم بچهها، هم سایر مردم هم کارکنان مجتمع تجاری ساوت پارک، همه و همه در بهترین شکل ممکن خودشان را برای این روز مهم آماده کردهاند تا به هدف خودشان برسند.
۳. اسکات تنرمن باید بمیرد
- Scott Tenorman Must Die
- فصل پنجم | قسمت چهارم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۹.۶ از ۱۰
امتیاز قسمت «اسکات باید بمیرد» بااینکه درمیان سایر قسمتهای این فهرست بیشترین امتیاز است ولی بااینحال دلیلی که جلوی آن را از رسیدن به رتبه نخست میگیرد تاریک بودن بیش از اندازه آن است که احتمالا برای بعضی از بینندهها خیلی ناراحتکننده باشد. قسمتی که تاریکترین وجهه اخلاقی اریک کارتمن را در آن مشاهده کردیم؛ موضوعی که پس از آن استن و کایل به یکدیگر گفتند که دیگر نباید اریک را اذیت کنند و ما بهعنوان مخاطب هم از شدت ترسناک بودن حرکت اریک در این قسمت از او میترسیم و ما هم به خودمان قول میدهیم که هیچوقت او را اذیت نکنیم.
اسکات تنرمن یکی از بچههای مدرسه ساوت پارک بهشمار میرود و یکی دو سال از اریک و سایر شخصیتهای اصلی بزرگتر است. یک روز او مقداری از موهای خودش را به قیمت ۱۰ دلار به اریک میفروشد و به اریک میگوید با چسباندن این موها به صورتش میتواند خیلی سریعتر به بلوغ برسد. اریک هم باور میکند و پس از اینکه میفهمد سرش کلاه رفته سعی میکند پولش را پس بگیرد ولی اسکات تنرمن این موضوع را یک سطح بالاتر میبرد و این موضوع تا جایی پیش میرود که اریک مدام سرش کلاه میرود و بلاخره از مسخره شدن توسط اسکات و سایرین عصبانی میشود و تصمیم میگیرد انتقام خودش را از اسکات بگیرد.
انتقامی که اگر درباره آن صحبت کنیم شاید آن حس عجیبی که در تماشای آن بهشما دست میدهد را برای شما خراب کنیم. بههمیندلیل درباره آن صحبت نمیکنیم و بهشدت پیشنهاد میکنیم که این قسمت را تماشا کنید تا علاوهبر نبوغ در نویسندگی این سریال از دارکترین قسمت تمام ساوتپارک لذت ببرید؛ قسمتی که بعد از تماشایش مثل ما از اریک کارتمن خواهید ترسید. البته شاید فکر کنید مانند عنوان این قسمت، اریک کارتمن بهخاطر انتقام از اسکات او را بهقتل میرساند ولی طوری از او انتقام میگیرد که به قتل رساندن اسکات تنها یک شوخی است و ای کاش بهجای کاری که انجام داد،اسکات را بهقتل میرساند؛ بله، این قسمت بهقدری دارک تمام میشود که فکرش را هم نمیتوانید بکنید.
۲. سرطان سینه، نمایش همیشه
- Breast Cancer Show Ever
- فصل دوازدهم | قسمت نهم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۸.۷ از ۱۰
اگر سریال را دیده باشید ۱۲ فصل برای این لحظه صبر کردید و اگر جزو افرادی باشید که سریال را در زمان انتشار فصلبهفصل تماشا کرده است، ۱۲ سال برای این لحظه صبر کردهاید. چه لحظهای؟ لحظهای که اریک کارتمن بلاخره با عاقبت کارهای خودش روبهرو شود و نتواند از زیر مسئولیت اذیت کردن سایرین فرار کند. البته در همین قسمت هم تا آستانه قسر دررفتن از زیر مسئولیت اذیت کردن دیگران پیش میرود ولی درنهایت گیر میافتد و بلاخره با اتفاقی که مدت زیادی منتظرش بودیم، در این قسمت روبهرو میشویم. اریک کارتمن بلاخره جلویش گرفته میشود و بلاخره توان اذیت کردن دیگران را میپردازد؛ البته حداقل در همین یک قسمت.
زمانیکه وندی درحال ارائه یک گزارش از خطرهای سرطان سینه در کلاس است، اریک مدام او را مسخره میکند و سرانجام وندی از مسخره کردنهای اریک خسته میشود و به او میگوید که وقتی مدرسه تعطیل شود با او دعوا خواهد کرد. اریک که خودش را خفنترین بچه مدرسه میداند این ترس در ذهنش شکل میگیرد که اگر توسط یک دختر کتک بخورد و نتواند کاری در قبالش انجام دهد، حتما توسط همه مسخره خواهد شد. بههمیندلیل به هر دری میزند تا از این دعوا فرار کند و این کار را بهگونهای انجام میدهد که گویا دارد به وندی لطف میکند و دلش نمیخواهد او آسیبی ببیند ولی در واقعیت همه ما کارتمن را میشناسیم و میدانیم که تنها و تنها به خودش اهمیت میدهد.
اریک بلاخره از زیر این دعوا قسر درمیرود و وندی هم از دعوا کردن با سایر بچهها منع میشود ولی مدیر مدرسه در سخنانی زیبا درباره سرطان سینه خطاب به وندی به او این نکته را میرساند که کتک زدن اریک کار اشتباهی نخواهد بود. در سخنان او که درباره خطرات سرطان سینه است، این بیماری بهشکلی مثالزدنی استعارهای بهشمار میرود از اریک کارتمن. درنهایت وندی با اریک کارتمن دعوا میکند و چقدر این لحظات شیرین و لذتبخش هستند. اریک که ۱۲ فصل همه را اذیت میکرد بلاخره تاوان کارهایش را دید و یک کتک اساسی از سوی وندی نوش جان کرد. بااینحال از قسمتهای بعدی باز هم با همان اریک کارتمن همیشگی روبهرو هستیم ولی همان یک قسمت و آن چند دقیقه لذت زیادی را در خودشان جای دادهاند.
۱. خفنو (آوسومو)
- AWESOM-O
- فصل هشتم | قسمت پنجم
- میانگین امتیازات این قسمت در IMDB: ۹.۲ از ۱۰
راستش را بخواهید این قسمت قرار بود در رتبههای دوم یا سوم قرار بگیرد ولی درنهایت به این نتیجه رسیدیم که بهترین قسمت ساوت پارک بدون محوریت شخصیت باترز معنی خاصی نخواهد داشت. در ابتدای این قسمت شخصیت باترز یک هدیه دریافت میکند که جعبه بسیار بزرگی دارد و روی آن نوشته شده که یک هدیه از کشور ژاپن برای باترز فرستاده شده و روی آن کلمه AWESOM-O نوشته شده بود.
باترز زمانیکه جعبه را باز میکند با یک ربات بامزه روبهرو میشود که نام آن AWESOM-O است و برای اینکه دوست صمیمی زیادی ندارد این ربات را بهترین دوستش در تمام دنیا میداند. حالا این ربات کسی نیست به جز همان اریک کارتمن خودمان که برای سرکار گذاشتن باترز این لباس را پوشیده تا او را اذیت کند. تمام افراد ساوت پارک متوجه میشوند که این ربات یک ربات واقعی نیست و یک لباس ساده است ولی باترز باتمام وجود AWESOM-O را دوست دارد و او را دوست خودش میداند.
بااینحال باترز تمام رازهای زندگی خودش را به AWESOM-O میگوید چرا که او را از همه بیشتر دوست دارد. درمیان رازهای او یک راز مهم درباره اریک وجود دارد و همین موضوع باعث میشود تا اریک مدت زیادی را درون این لباس بماند تا آن راز را از بین ببرد تا آبرویش نرود. او در این مدت در قالب یک ربات زندگی میکند، حمام نمیرود و حتی زمان زیادی غذا نمیخورد. قسمت AWESOM-Oدر فصل هشتم را بهخاطر شخصیتپردازی فوقالعاده باترز و معصومیت او و همچنین تعهد اریک کارتمن به هدفش میتوانیم بهترین قسمت ساوت پارک بدانیم. قسمتی که با فیلمنامه هوشمندانه خودش مشکلاتی را بهتصویر میکشد که خیلی از کودکهای دنیا ممکن است با آنها دستوپنجه نرم کنند؛ مشکلاتی مانند تنهایی و نداشتن دوستانی که به او اهمیت دهند.
نظر شما همراهان عزیز و همیشگی سایت زومجی درباره سریال South Park چیست؟ بهنظر شما جای کدامیک از قسمتهای این سریال در این فهرست خالی است؟ نظر خودتان را با ما و سایر مخاطبان سایت زومجی به اشتراک بگذارید.